فلاش های استوديويي پرتابل
مدتی بود که در فکر ایجاد تاپیکی با محوریت فلاش های پرتابل بودم , تا اینکه با صحبتی که با یکی از مدیران فروم داشتم اقدام به ایجاد این تاپیک کردم
هدف از ایجاد این تاپیک آشنایی با برند ها و محصولات شرکت های گوناگون مانند Elinchrom , Alien Bee , Norman ,... می باشد
مقایسه مدل های گوناگون , عملکرد , منابع تغذیه مربوطه و دیگر مسایل مربوط به این نوع فلاش ها در این تاپیک پرداخته شود
پاسخ: فلاش های استوديويي پرتابل
با اجازه دوستان بنده یکی از بچه ها رو که قصد داشت به اقوامش بگه یکی ازین زنبورای آلین براش از آمریکا بیارن منصرف کردم!
این زنبور ها هر چه قدر هم عالی باشند وقتی خراب شوند (یا در اثر یک باد شدید یا پای مدل سه پایه شان چپه شود و به زمین بخورند و ایراد پیدا کنند) توان پرواز 14000 کیلومتری به آنطرف دنیا را نخواهند داشت! :cool:
اگر هم بروند رفت و برگشتشان خیلی طول خواهد کشید. قیمتشان هم که چندان کم نیست.
در واقع نبود خدمات و قطعاطشان مشکل بزرگی است. اصولاً چیز های بدرد بخور زیادی در آمریکا تولید می شود که فقط در همانجا خدمات دارد و توضیع می شود (کم جایی هم نیست نصف یک قاره بزرگ)
بنابراین شاید یکی این ریسک را انجام دهد و در ایران یکی از این فلاش ها تهیه کند اما فکر نمی کنم به عنوان توصیه عمومی توجیهی داشته باشد. (مخصوصاً برای کسی که رفت و آمد مداوم به اسمش را نبر ندارد)
معرفی و بررسی که ایرادی ندارد و بسیار هم عالی است.
بنده تا به حال 3 بار فلاش به تعمیر گاه شرکتی فرستادم و هر 3 بار دلیلش زمین خوردن بوده (2 بار باد و یک بار پای مدل) مجموعاً 15000 توامن هزینه داشته که هزینه ناچیزی است و مجموعاً کمتر از یک هفته برای 3 بار تعمیر فلاش ها در اختیارم نبوده.
پاسخ: فلاش های استوديويي پرتابل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mreza1001
با اجازه دوستان بنده یکی از بچه ها رو که قصد داشت به اقوامش بگه یکی ازین زنبورای آلین براش از آمریکا بیارن منصرف کردم!
این زنبور ها هر چه قدر هم عالی باشند وقتی خراب شوند (یا در اثر یک باد شدید یا پای مدل سه پایه شان چپه شود و به زمین بخورند و ایراد پیدا کنند) توان پرواز 14000 کیلومتری به آنطرف دنیا را نخواهند داشت! :cool:
اگر هم بروند رفت و برگشتشان خیلی طول خواهد کشید. قیمتشان هم که چندان کم نیست.
در واقع نبود خدمات و قطعاطشان مشکل بزرگی است. اصولاً چیز های بدرد بخور زیادی در آمریکا تولید می شود که فقط در همانجا خدمات دارد و توضیع می شود (کم جایی هم نیست نصف یک قاره بزرگ)
بنابراین شاید یکی این ریسک را انجام دهد و در ایران یکی از این فلاش ها تهیه کند اما فکر نمی کنم به عنوان توصیه عمومی توجیهی داشته باشد. (مخصوصاً برای کسی که رفت و آمد مداوم به اسمش را نبر ندارد)
معرفی و بررسی که ایرادی ندارد و بسیار هم عالی است.
بنده تا به حال 3 بار فلاش به تعمیر گاه شرکتی فرستادم و هر 3 بار دلیلش زمین خوردن بوده (2 بار باد و یک بار پای مدل) مجموعاً 15000 توامن هزینه داشته که هزینه ناچیزی است و مجموعاً کمتر از یک هفته برای 3 بار تعمیر فلاش ها در اختیارم نبوده.
تعمیر برد این فلاش ها زیاد مشکل نیست , نهایت پیش یک متخصص الکترونیک برده و قطعات از بین رفته را جابه جا می کند
هنگام خرید هم می توان یک لامپ مدلینگ و تیوپ فلاش اضافه خرید
محمد رضا جان شما اگه چنین فلاشی بخری ایا باز هم به این سه پایه های ضعیف اعتماد میکنی ؟
هنگام استفاده از فلاش ( از هر قیمتی ) سه پایه خوب + کیسه شن فراموش نشود
پاسخ: فلاش های استوديويي پرتابل
سلام،
اول اینکه خیلی تاپیک خوبی است :) دوم، فلشهای Alien Bees بهنظر بنده فلش پرتابل محسوب نمیشوند. اینها مونوبلاکهایی هستند که سازنده در صورت درخواست همراه آنها یک پک باتری موتور و یک اینورتر/شارژر هم میفروشد. بهتر است قبل از ورود به این بحث کمی بیشتر دربارهی فلشهای استودیویی صحبت کنیم:
۱- فلش (مدرن البته) از دو قسمت اصلی تشکیل شدهاست، یک سیستم لامپ و رفلکتور که ممکن است شامل لامپ مدلینگ هم باشد. دو، منبع تغذیه.
۲- این که لامپ فلش چگونه کار میکند را میشود بعداً در موردش صحبت کرد، اما نکتهی مهمی که باید درنظر گرفتهشود این است که در منبعتغذیه همهی فلشها یک خازن (حالا ممکن است مجموعهای از خازنها باشد، اما در تئوری یک خازن) برق ورودی از باطری یا برق شهری را ذخیره میکند تا بتواند هنگام تریگر شدن فلش، برق را به لامپ برساند.
۳- هنگام تریگر شدن، یک جریان با ولتاژ بسیار بالا برای زمان بسیار کوتاهی به سیمی که دور تیوب گاز لامپ فلش پیچیدهشده است میرسد و این جریان باعث یونیزه شدن و در نتیجه درخشش گاز لامپ میشود.
۴- در کل فلشها به دو صورت Power Pack و Mono Block فروخته میشوند. مونوبلاک فلشی است که دو قسمت نوردهی و منبعتغذیه را درون هم دارد و بهطور مستقیم به منبع برق متصل میشود، Power pack فلشی است که یک ژنراتور جداگانه دارد و هد (قسمت نوردهی، شامل لامپ و رفلکتور) بهآن متصل میشوند. نتیجهاش این میشود که لامپ جریان High Voltage مورد نیاز برای درخشش را از ژنراتور میگیرد.
Power Packها خود به دو دستهی Symmetric و Asymmetric تقسیم میشوند، Power Packهای Symmetric یا متقارن، به ازای هر خروجی همیشه یک میزان توان دارند، یعنی نمیتوانند روی یک خروجی و برای یک هد تمام توان و روی خروجی دیگر و برای هدهای دیگر توان متفاوتی ارایه کنند، پس اگر چهار هد به آنها متصل کنید، همهی آنها کل انرژی تولیدشده توسط Power Pack را دریافت میکنند.
Power Packهای Asymmetric و یا نامتقارن در عوض میتوانند روی هر پورت یک توان مجزا و قابل تنظیم داشتهباشند، این ها خود دو دسته هستند، سیستمهای عادی، میتوانند در مجموع به اندازهی توان Power Pack خروجی داشتهباشند، یعنی اگر Pack برای مثال ۲۰۰۰ ژول توان دارد، اینها در مجموع ۴ خروجی میتوانند ۲۰۰۰ ژول انرژی خارج کنند، یا یک پورت با ۲۰۰۰ ُژول یا ۴ پورت با ۵۰۰ ُژول یا برای مثال یک پورت با ۱۰۰۰ ُژول و سهپورت با ۳۰۰ ژول. در عوض سیستمهایی که True Asymmetric هستند، میتوانند روی هر پورت حداکثر توان Power Pack را عرضه کنند. یعنی در مثال بالا هر چهار پورت، همزمان ۲۰۰۰ ژول توان خواهند داشت.
۵- با اینکه Power Packهای متقارن خیلی دست و پای عکاس را میبندند در عوض ارزانتر هستند، Packهای نامتقارن معمولاً خیلی گرانتر هستند ولی امکانات بیشتری ارایه میکنند. Power Pack جریان مورد نیاز برای لامپ مدلینگ را هم ارایه میکند و کنترل نسبت آنها با توان تنظیم شدهبرای فلشها را هم اعمال میکند.
۶- یک مزیت عمدهی Power Pack به مونوبلاک این است که کنترل کل سیستمنور از یکجا انجام میشود، یعنی عکاس با کنترل Power Pack کل نور استودیو یا محیط کار را کنترل میکند و احتمال خطا پایین میآید. دیگر مزایا و مشکلات را خودتان میتوانید حدس بزنید(سیمهای همهی هد ها به Power Pack وصلی میشوند ولی در مونوبلاک سیمها جداگانه به برق میخورند، هدهای Power Packها چون خازن و Fan و اینها ندارند، ساکت، سبک و کوچک هستند اما مونوبلاکها خیر، توان Power Packها میتواند خیلی بیشتر از مونوبلاکها باشد، اگر ُژنراتورتان خراب شود، هیچ نوری ندارید اما مونوبلاکها اینطوری نیستند، در Power Packها کیفیت نور بدون شک برای همهی هدها یکسان خواهدبود و نور مدلینگ خیلی دقیق وضعیت نوردهی نهایی را مشخص میکند ولی در مونوبلاک خیر، خیلی از Power Packها بهصورت اختیاری امکان اتصال باتری به ژنراتور را میدهند اما در مونوبلاکها اینطور نیست و ...).
۷- توان فلش یکی از آن بحثهای خیلی داغ و نامشخص است. توان واقعی فلش به اندازهی خازنهای مورد استفاده و سطح ولتاژ شارژ بستگی دارد و بهطور معمول با توجه به انرژی ذخیره شده در خازن دستگاه به صورت ژول یا وات برثانیه ارایه میشود اما این مقدار بههیچ وجه نمیتواند منبع دقیقی باشد چون بسته به افت انرژی در سیمکشی و همچنین بازده لامپ فلش میتواند متفاوت باشد برای همین هم تقریباً هیچوقت دو فلش از دو تولید کننده (یا حتی دو مدل یک تولید کننده) با یک مقدار انرژی اعلام شده (برای مثال ۳۰۰ ژول) یک خروجی یکسان ندارند، قضایای guide Number را هم که میدانید و قبلاً دربارهی آن بحث شدهاست که چرا اینقدر وابسته به رفلکتور و اینهاست...
۸- قدیمها میگفتند یک استودیوی متوسط باید جمعاً حدود ۳۰۰۰ ژول نور داشتهباشد، اما این برای زمان فیلم بود که فیلمهای حرفهای ISOهای پایینی داشتند، الآن بهنظر من با اطمینان میشود گفت مجموع ۱۲۰۰ تا ۱۶۰۰ ژول برای یک استودیوی متوسط دیجیتال کافی است. البته که اگر بخواهید در استودیو از ماشین یا تراکتور عکس بگیرید ماجرا متفاوت است :)
۹- یک نکتهی خیلی خیلی خیلی خیلی مهم زمان فلش است. نکتهاین جاست که لامپ فلش تمام توانش را در یک لحظه تخلیه نمیکند، در واقع اینطور است که اول برای مدتی طول میکشد تا به حداکثر بازدهنوری برسد (یعنی دارد نور میدهد ولی کمتر) و بعد از نقطهی حداکثر باز زمانی طول میکشد (معمولاً کندتر از رسیدن به Peak) تا نور لامپ کم شود و معمولاً در لحظهی آخر، قبل از خاموش شدن لامپ هم یک Peak نوری وجود دارد یا اینکه یک Tail که مدتی است که لامپ با شدت کم اما متناوب نور میدهد. حالا چطور میشود مدت زمانی که نور تابیده میشود را اندازه گرفت؟ از آنجا که بهخصوص بعد از Peak اولیه طول میکشد تا لامپ خاموش شود، اگر کل این زمان سنجیدهشود نتیجه دقیق نخواهد بود چون بهخصوص بعد از تخلیه مدت زیادی نور داریم اما شدتش کم است و تاِثیر آنچنانی در ثبت عکس، بهخصوص در مقایسه با حداکثر نور تابیدهشده ندارد. در عوض براساس استانداردهای ISO، شرکتها از مقداری برابر با t=0.5 استفاده میکنند که بر اساس آن زمان فلش برابر با زمانی است که شدت فلش بیش از ۵۰٪ مقدار حداکثری آن (Peak) است، بیشتر فلشهای استودیویی زمان t=0.5ای بین ۱/۲۵۰ تا ۱/۲۰۰۰ ثانیه دارند.
بر اساس معیارهای عکاسی این t=0.5 زمانی را اندازه میگیرد که فلش برای حدود ۱ استاپ از حداکثر توان کمتر است، که آنقدری که لازم است دقیق نیست (بهخصوص برای فریز کردن فریم، مثل همان قطره نگاری معروف:) ) برای همین خیلیها میآیند یک عدد دیگر به اسم t=0.1 هم را اندازه میگیرند و منتشر میکنند که زمانی است که توان بین حداکثر و ۱۰٪ مقدار حداکثری است، به طور معمول این رقم حدود ۱/۳ برابر مقدار t=0.1 است. هر چه این مقدار کمتر باشد فلش بیخودتر و هرچه بیشتر باشد فلش بهتر است. برای عکاسی از مدلهای زنده معمولاً ۱/۱۰۰۰ ثانیه سرعت t=0.1 کافی است اما برای عکسهای خیلی شارپ ۱/۲۰۰۰ ثانیه حداقل سرعت مورد نیاز است، در نتیجه به فلشی با زمان ۱/۳۰۰۰ تا ۱/۶۰۰۰ (بر اساس معیار t=0.5) نیاز است. توجه داشتهباشید که اگر از سوژهی متحرک عکاسی میکنید این زمان تاثیر واضحی (یعنی بهراحتی قابل تشخیص) روی نتیجهی کار شما دارد و یکی از مهمترین فاکتورها در انتخاب فلش است.
۱۰ - دمای رنگ هم که اهمیتش مشخص است! همانطور که گفتم نوردهی فلش مدتی زمان میبرد، اول فلش نور بسیار روشن و نزدیک به آبی دارد اما کم کم و در Tail نور آن رو به قرمز میرود. دمای رنگ اعلام شده توسط سازنده میانگین این دماهاست. نتیجهاین که هر تغییری در نور تابیدهشده در این زمان باعث تغییر دمای رنگ میشود، یعنی اگر Tail کوتاه یا بلند شود برای مثال دما کم یا زیاد میشود. حالا میرسیم به یک نکتهی خیلی مهم، این که توان فلش در دمای رنگ خروجی تاثیر دارد، یعنی وقتی که شما توان را نصف میکنید از آنجا که خروجی لامپ به کل عوض میشود، دمای رنگ هم بههم میریزد (البته، بعضی فلشهای ساده که بهجای تعویض ولتاژ در مد نصف، نصف خازنها و در مد ۱/۴، یکچهارم خازنها را برای تخلیه آماده میکنند این مشکل را ندارند، اما در عوض این فلشها Flexibility زیادی ندارند). اکثر فلشها ولتاژ ورودی به لامپ را برای تغییر توان کم میکنند که به عکاس امکان کنترل زیادی میدهد که در عوض چیزی حدود ۱۵۰ کلوین بابت هر استاپ کمشدن توان، دمای رنگ تغییر میکند، البته امکان تصحیح الکترونیکی این تغییر دما وجود دارد که فقط در مدلهای سطحبالای چند تولیدکنندهی بزرگ فلش مثل برانکالر، بونز و الینکروم وجود دارد و بقیه چنین امکانی نمیدهند. اینماجرا باعث میشود به خصوص در چیدمانهایی با چند فلش با توانهای متغییر نیاز به تنظیم White Balance برای ثبت هر عکس باشد... این ماجرا بهخصوص برای عکاسی پرتره که Fill Light باتوان خیلی کم نزدیک بهسوژه است دردسر ساز میشود و باعث اشکال در ثبتِ (درآوردن!) رنگ صحیح پوست میشود. یک مثالی که در بروشورهای فکر میکنم برانکالر هست، یک جعبهی عطر سفید است که از جلو یک فلش با تمام توان و از کنار یک فلش با ۱/۸ توان بهآن نور میدهد و در نتیجه جلوی جعبه سفید است اما گوشهها زرد هستند، اصلاح این ایراد کار آسانی نیست، مگر با استفاده از فلشهایی که در تمام توانها یک دمای رنگ ثابت را نگه میدارند.
۱۱- حالا فکر میکنم راحتتر میشود دربارهی فلش پرتابل صحبت کرد. اولین چیزی که باید درنظر گرفت اینکه بهنظر من مونوبلاکهای برقی که بعداً به باتری متصل میشوند شامل این بحث نمیشوند، چون اینطوری هیچ فرقی بین Alien Bees و دیگران نیست. دوم اینکه انتخاب فلش بسیار مهم است، به نظرم در مورد فلشهای پرتابل علاوه بر فاکتورهایی مثل دمای رنگ ثابت، زمان فلش و زمان ریشارژ شدن که در هر دودسته باید مورد بررسی قرار بگیرند، دمای رنگ در صورت تریگر شدن فوری بعد از ریشارژ شدن، زمان ریشارژ باتری، وزن باتری و اندازه و وزن هدها مهم هستند.
و همهی اینها برای این که یکبار دیگر تاکید کنم، بهنظر من خرید فلشهای چینی یا دیگر فلشهایی که اسم و رسمی ندارند واقعاً دور ریختن پول هستند، من خودم مدتی یک ست از این فلشهای چینی داشتم که هر جور نگاه میکنم با اینکه کلِ ست از یک هدِ سیستم فلش درست و حسابی ارزانتر بود اما نمیارزید. برای مثال تقریباً Stitch کردن عکسها ممکن نبود چون هر فریم علاوه بر دمای رنگ متفاوت شدت نور متفاوتی هم داشت! از طرفی، Flashها Reliable نبودند و بعضی وقتها حتی با سیم Trigger نمیشدند... خوشبختانه من از مدل زنده عکس نمیگیرم وگرنه فکر میکنم سکته میکردم :) از طرفی خرید فلش یکچیزی است که یکبار انجام میشود دهها سال میماند، من به یک استودیویی میروم که ۱۲ تا از این هدهای سری C برانکالر را فکر میکنم از حدود ۳۰ سال پیش دارند و هنوز هم این هدها کار میکنند :)
بقیهاش بماند برای بعد، من که خستهشدم، شما شاد باشید :)
پاسخ: فلاش های استوديويي پرتابل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Hamid Moradi
تعمیر برد این فلاش ها زیاد مشکل نیست , نهایت پیش یک متخصص الکترونیک برده و قطعات از بین رفته را جابه جا می کند
هنگام خرید هم می توان یک لامپ مدلینگ و تیوپ فلاش اضافه خرید
محمد رضا جان شما اگه چنین فلاشی بخری ایا باز هم به این سه پایه های ضعیف اعتماد میکنی ؟
هنگام استفاده از فلاش ( از هر قیمتی ) سه پایه خوب + کیسه شن فراموش نشود
حمید جان سه پایه خوب یعنی سه پایه ای که ایستایی خوب داشته باشه .یعنی پایه های پایین قشنگ پهن بشه از لوله های کلفت تر و سنگین تر استفاده بشه در این صورت پرتابل بودن قضیه از بین میره
اگر هم دنبال گیتزو و مانفروتو بره آدم که هزینه برمیداره
سه پایه های خود برند هم ظاهرا سبک اند و قیمتی
http://www.kimag.es/share/64687121.png