فرق CCD با CMOS ( در حسگر هاي دوربين هاي ديجيتال ) در چيست ؟
و كدام بهتر است ؟
Printable View
فرق CCD با CMOS ( در حسگر هاي دوربين هاي ديجيتال ) در چيست ؟
و كدام بهتر است ؟
قبلا در اين مورد مطلبي منتشر كرده بوديم كه مشخصات فني و عملكرد آنها دقيقا شرح داده شده است:
http://digitalcamera.akkasee.com/archives/000675.php
و
http://digitalcamera.akkasee.com/archives/000674.php
در حال حاضر CCDها دارای کیفیت بالاتری از CMOSها نسبت به قیمتشان هستند. CMOSهايي كه كيفيت بالاتري دارند گرانتر از CCD در مي آيند. در صورتي كه بر اساس تكنولوژي ساختشان بايد ارزانتر باشند. البته انواع ارزانتر هم وجود دارد كه در دوربين هاي خيلي ارزان استفاده مي شود ولي هنوز كيفيت مناسبي ندارد.
انتظار مي رود كه با پيشرفت تكنولوژي ساخت CMOS استفاده از آن در بيشتر دوربين ها جايگزين CCD شود.
متشكرم ولي اگه مي شه بگين از نظر ساختاري چه فرقي دارند ؟
فرق بين ccd و cmos چيست
ايا در كيفيت آن تاثير دارد
دو سنسور مختلف تصويري هستند كه از لحاظ كيفيت فرق چنداني با هم ندارند. ولي CMOS داراي تكنولوژي ارزانتر و قابل گسترش تري است كه اين روزها در حال استفاده بيشتر در دوربين هاي ديجيتال است. د رمورد نكات فني اين دو سنسور در اين دو مقاله به طور كامل توضيح داده شده است:
http://digitalcamera.akkasee.com/archives/000674.php
http://digitalcamera.akkasee.com/archives/000675.php
انواع جديدي از سنسور تصوير نيز وجود دارد كه داراي كيفيت و راندمان بالاتري است. اگر علاقمند هستيد در باره آنها هم مي توانيد بخوانيد:
سنسورهاي داراي تكنولوژي X3:
http://digitalcamera.akkasee.com/archives/000697.php
http://digitalcamera.akkasee.com/archives/000698.php
سنسورهاي داراي تكنولوژي SuperCCD Fuji:
http://digitalcamera.akkasee.com/archives/000696.php
سنسورهاي داراي تكنولوژي RGBE سوني:
http://digitalcamera.akkasee.com/archives/000695.php
سلام. فرق Ccd و Cmos چیه؟ و کدوم بهتره؟
بنام خدا
سلام دوستان عزیز
فرق بین Ccd و Cmos چیه ؟
سلام علیکم
قبلا دراین مورد صحبت شده است:
http://www.akkasee.com/forum/showthr...highlight=cmos
http://www.akkasee.com/forum/showthr...highlight=cmos
http://www.akkasee.com/forum/showthr...highlight=cmos
اگر جواب سوال خود را نگرفتید مورد خاص خود را بپرسید تا بگویم.
سلام ممنونم جناب شهبازی
شاید یک سری از دوستان در مورد اینکه چرا نیکون روی این دوربین Ccd گذاشته بجای Cmos
عرض کنم خدمتتون که:
نگاهی به درون Ccd
Ccdها مانند Cmos ها دارای میکروعدسیهایی هستند که روی هر پیکسل حسگر قراردارد و کار آن اینست که شعاعهای نور را به سوی نقاط حساس پیکسل هدایت میکند. (تصویر زیر)
در یک حسگر Ccd نسبت اندازه سطح حساس (sensor) به کل سلول (pixel) و به کل سطح حسگر در حدود 95 درصد میباشد. به این دلیل حسگر Ccd در جذب نور بسیار موثر عمل میکند.
همینطور که فوتونهای نوری به داخل این ((سطل)) میافتد، کم کم پر میشود. اگر مقدار این فوتونها به حد مشخصی که Treshold نامیده میشود برسد یک نقطه از تصویر شکل میگیرد. اگر تعداد فوتونها خیلی کم باشد نقطه سیاه رنگ و اگر تعداد فوتونهای رسیده خیلی زیاد باشد نقطه سفید ظاهر میشود. مقدارهای میانی سایه ها و رنگ خاکستری ، و به خاطر وجود فیلترها ی رنگی، سایه های قرمز و سبز وآبی ایجاد میشود.
اگر مقدار نور وارد شده زیاد باشد ((سطل))ما پر میشود و نور اضافی به ((سطلهای)) مجاور جاری میشود و باعث بوجود آمدن (روشنایی خیره کننده) یا Flare ناخواسته میشود که به Blooming معروف است. این وضعیت بیشتر در سنسورهای Ccd دیده میشود. برای جلوگیری از این حالت باید قبل از اینکه به نقطه پرشدگی بیش از حد برسیم، مقداری از این فوتونهای اضافی را تخلیه کنیم. برای این کار احتیاج است که یک پردازنده در کنار هر پیکسل قرار دهیم. در عمل در حسگرهای Ccd این امکان بعلت بزرگی قسمت Sensor تسبن به اندازه پیکسل وجود ندارد و تنها راه Oversaturate کردن تصویر نهایی میباشد.
البته اکنون ما یک ((سطل)) پر از آب داریم و ترجیح میدهیم یک ((سطل)) پر از مکعبهی یخ داسته باشیم! زیرا مکعب های جدا از هم – مقادیر دیجیتال – توسط کامپیوتر قابل مدیریت هستند ولی یک توده درهم نه! اولین قدم تبدیل این فوتونهای در هم به مقادیر مشخص ولتاژ به اسم الکترونها است. این اتفاقی است که در هر پیکسل میافتد یعنی فوتونهای دریافتی به ولتاژ متناسب تبدیل میشود. ولی اکنون هم جریانهای درهمی از این ولتاژها (analog) بوجود آمده است.
پس مقادیر آنالوگ الکترونها در هر ردیف از جدول Ccd از طریق ستونهای جداگانه به پایین ترین ردیف فرستاده میشود. هرگاه مقدار شارژ به این ناحیه میرسد یک جریان ثبت میشود (transfer Register) سپس این جریان به ولتاژ تبدیل، تقویت و سپس به پردازنده اصلی دوربین دیجیتال فرستاده میشود. (تصویر زیر)
در این پردازنده مقادیر آنالوگ به مقادیر دیجیتال تبدیل میشوند. این پروسه بارها تکرار میشود تا کلیه ردیفهای Ccd تخلیه میشوند و بدین ترتیب تصویر از حسگر به محل پردازش فرستاده میشود.
از آنجا که حسگر Ccd بسیار خنگ است یک پزدازنده خارجی باید بسیار باهوشتر باشد. تمام این مراحل به انرژی و وقت احیاج دارد و این تبادل اطلاعات باید به نحو درستی انجام یابد.
نگاهی به درون Cmos
حسگرهای Cmos مانند حسگرهای Ccd عمل میکنند. اما با این تفاوت که در هر پیکسل Cmos بر خلاف Ccd یک پردازنده وجود دارد. بنابراین در هر پیکسل Cmos جای کمتری برای Sensor وجود دارد و این قسمت بسیار کوچکتر از مقدار آنها در حسگرهای مشابه Cmos میباشد. این تفاوت گاه تا 50 درصد نیز میرسد. (تصویر زیر)
پر شدن ((سطلها) و تخلیه آنها شبیه حسگر Ccd انجام میشود ولی با این تفاوت که مقادیر آنالوگ در خود تک تک پیکسلها به مقادیر دیجیتال تبدیل و بعد تخلیه میشوند. یعنی به تعداد پیکسلها پردازنده اولیه وجود دارد. همچنین این پردازنده های اولیه قبل از زیاد پر شدن سلولها ، فوتونهخای اضافه را از بین میبرد و در این نوح حسگرها حالت Blooming بسیار کمتر دیده میشود.
این تکنولوژی در Ramو Cmos کامپیوتر ها نیز وجود دارد و کلاً تکنولوژی مورد توجهی است و تولید کننده گان زیادی دارد به همین خاطرتولید هر پیکسل Cmos ارزانتر از هر پیکسل Ccd است. از طرف دیگر کوچکتر بودن سطح حساس هر پیکسل نسبت به اندازه خود پیکسل ، بدست آوردن عکس با وضوح بالا را مشکل میکند. و این سنسنورها حساسیت کمتری نسبت به نور دارند. موردی که در در عکاسی کانلاً منفی است. ولی از نظر مصرف انرژی و سرعت انتقال اطلاعات پر سرعت تر هستند.
متاسفانه در هر دو نوع حسگر نویز وجود دارد. در بعضی موارد نویز شبیه دانه های فیلم در فیلم های حساس آشکار میشود.
نوع خاصی از نویز در حسگرهای Cmos بوجود میایند. در حسگرهای Ccd تمام مقادیر ابتدا تخلیه و سپس در یک پردازنده تبدیل میشوند اما در حسگر Cmos هر یک از مقادیر در پردازنده جدا تحلیل و تبدیل میشود و کوچکترین عدم هماهنگی باعث بوجود آمدم نویز میشود.
با سلام
تكنولوژي CCD نسبت به تكنولوژي Cmos قديمي تر بوده و مسير تكامل خود را طي و بمرحله كنوني خود رسيده است كه در حال حاضر نيز با تغييراتي توسط شركت هاي مختلف در دوربين ها بكار گرفته مي شود.
تكنولوژي Cmos بيشتر توسط CANON در دوربينها يش استفاده شده و با توجه به وضعيت كنوني اين تكنولوژي زياد با نقل شما موافق نيستم
اولا سايرين نيز در اين مسير حركت مي كممد مثل نيكون در دوربين D2 و سوني
دوما كنون با اين نوع سنسور ها كه در دوربين هاش استفاده ميكنه مشكل خاصي به جهت نوع سنسور نداشته و شايد مزيتهايي نيز داشته است
بهرحال فكر ميكنم طي 5 سال آينده بيشتر شركتها از تكنولوژي Cmos در دوربينها يشان استفاده كنند
به نظر من بحث بسيار بي موردي است تكرار چند باره اين بحث.
اگر مسير تاريخي اش را هم نگاه كنيم جدا احساس بيهودگي خواهيم كرد اگر بخواهيم راجع به اين مسئله - بيشتر از حد لازم - صحبت كنيم
اوايل مي گفتند كه سي ماس مخصوص دوربين هاي چيپ و ارزان است (كه در قسمت لو اند بازار درست بود) اما با توسعه اين تكنولوژي بوسيله كانون ديديم كه اينطور نبود.
بعد عده اي هيجان زده شدند و گفتند كه كار سي سي دي تمام است و پر مصرف است و كيفيتش به پاي سي ماس نميرسد، كه با عرضه دوربيني مثل دي هفتاد كه سي سي دي بود وكم مصرف (اون موقع كه بيرون اومد)و بسيار كيفيت بالا همه ديدند كه با هر دو تكنولوژي ميشه نهايت كيفيت رو داشت.
اما به علت ارزانتر بودن تكنولوژي سي ماس، بيشتر روي اين تكنولوژي كار ميشه و ممكنه روزي تنها سنسور موجود همين سي ماس باشه.
اما عقيده خودم راجع به تكنولوژي سي ماس و سي سي دي و اينكه كدومشون بهتره: اوني بهتره كه روي دوربين مورد علاقه فرضي من هست كه به بودجه و كيفيت مورد علاقه ام مچ شده و خريده ام يا قصد خريدش را دارم. همين.
البته هيچكدوم از بچه هاي فروم اينقدر كوتاه فكر نيستند كه دورينشونو با سي ماس يا سي سي دي بودنش قضاوت كنند.
كاملا با آقاي محبي موافقم هر دوربيني كه با بودجه من هم خواني و از جهات مختلف نسبت به بقيه كيفيت مناسبتري داشته باشه واسه من بهترينه هر چند كه تئوري ها در جاي خود موارد متعددي مطرح و مورد بحث قرار بدند
با سلام
من هم با نظر دوست خوبمان آقای محبی موافقم که بحث چندان مفیدی نیست و از ایشان خواهش میکنم اگر ادرس مباحثات قبلی را میدانند همینجا بگزارند تا از تکرار آنها جلوگیری بشود
ولی ذکر چند نکته را ضروری میدانم
در مباحثی که جنبه فنی بیشتری دارند بایستی مطالبی که عنوان میشود اولا دقیق و ثانیا کامل باشد در غیر اینصورت ناخواسته موجب گمراهی دیگران میشویم بعلاوه در اینگونه مباحث اصولا بایستی فارغ از تعصب و پیشداوری در مورد هر دو سوی بحث ابتدا اطلاعات کافی جمع آوری و سپس به بحث بپردازیم چه بسا به دلیل فقدان آگاهیهای کافی خود دچار برداشت خطا شده باشیم
در مطالبی که دوست عزیزمان محمد رضا نوشته اند خطاهای متعددی وجود دارد به عنوان مثال مورد زیر را بخوانید
در یک حسگر Ccd نسبت اندازه سطح حساس (sensor) به کل سلول (pixel) و به کل سطح حسگر در حدود 95 درصد میباشد. به این دلیل حسگر Ccd در جذب نور بسیار موثر عمل میکند.
قسمت حساس به نور در هر پیکسل سنسور سی سی دی فتودیود خوانده میشود و نسبت سطح آن به سطح کل پیکسل که به fill factor معروف است و در تعیین dynamic range دوربین نقش مهمی بازی می کند برای سنسورهای سی سی دی و سیموس بین 25 تا 40 درصد است و تنها در دوربین های DSLR full frame به حدود صد درصد میرسد
در عین حال تنها یک نوع سی سی دی و یک نوع سیموس وجود ندارد بلکه از هریک انواع مختلف وجود دارد که از نظر ساختار داخلی و شیوه عمل با یکدیگر تفاوتهای مهمی دارند که پرداختن به انها از حوصله این تاپیک خارج است توصیه میکنم دوستان علاقمند بخش اول 123 دیجیتال ایمیجینگ رادر رابطه با انواع سنسور مطالعه کنند
به منظور روشن شدن تفاوتهای این دو نوع سنسور صفحه خلاصه ی کتاب فوق را ضمیمه میکنم امیدوارم که مفید باشد موفق باشید
دوستان عزیز
از استقبالتون نسبت به این مطلب متشكرم. قصد من فقط دادن اطلاعات فنی بود نه مقایسه. مطمئناَ هر دو این تكنولوژی ها در دوربینهای معروف مثل كنون و نیكون بهترین نتایج را دارد.
اما در جواب به دوست عزیز Just_Bekind باید عرض كنم كه : در سی سی دی نسبت دیود به كل سل در بعضی از آنها تا 95 درصد هم میرسد هرچند ممكن است 40 درصدی هم داشته باشیم. اما این بحث ربطی به فول فریم بودن سنسور ندارد!!!
فول فریم یعنی اندازه كل حسگر كه از كلیه سل ها تشكیل شده به اندازه فیلم 35 است.
در تكنولوژی CMOS كه در هر سل یك Circuity وجود دارد مكان كمتری برای دیود هست. تولید كننده میتواند با توجه به همه جوانب برای جبران مثلاَ حساسیت دیود را بالا ببرد.
به هر حال مطلبی كه شما میفرمایید درست نیست كه " تنها در دوربین های DSLR full frame به حدود صد درصد میرسد "
منتظر توضیحات شما هستم.
با تقدیم احترام
شاید یک سری از دوستان در مورد اینکه چرا نیکون روی این دوربین Ccd گذاشته بجای Cmos
عرض کنم خدمتتون که:
نگاهی به درون Ccd
Ccdها مانند Cmos ها دارای میکروعدسیهایی هستند که روی هر پیکسل حسگر قراردارد و کار آن اینست که شعاعهای نور را به سوی نقاط حساس پیکسل هدایت میکند. (تصویر زیر)
در یک حسگر Ccd نسبت اندازه سطح حساس (sensor) به کل سلول (pixel) و به کل سطح حسگر در حدود 95 درصد میباشد. به این دلیل حسگر Ccd در جذب نور بسیار موثر عمل میکند.
همینطور که فوتونهای نوری به داخل این ((سطل)) میافتد، کم کم پر میشود. اگر مقدار این فوتونها به حد مشخصی که Treshold نامیده میشود برسد یک نقطه از تصویر شکل میگیرد. اگر تعداد فوتونها خیلی کم باشد نقطه سیاه رنگ و اگر تعداد فوتونهای رسیده خیلی زیاد باشد نقطه سفید ظاهر میشود. مقدارهای میانی سایه ها و رنگ خاکستری ، و به خاطر وجود فیلترها ی رنگی، سایه های قرمز و سبز وآبی ایجاد میشود.
اگر مقدار نور وارد شده زیاد باشد ((سطل))ما پر میشود و نور اضافی به ((سطلهای)) مجاور جاری میشود و باعث بوجود آمدن (روشنایی خیره کننده) یا Flare ناخواسته میشود که به Blooming معروف است. این وضعیت بیشتر در سنسورهای Ccd دیده میشود. برای جلوگیری از این حالت باید قبل از اینکه به نقطه پرشدگی بیش از حد برسیم، مقداری از این فوتونهای اضافی را تخلیه کنیم. برای این کار احتیاج است که یک پردازنده در کنار هر پیکسل قرار دهیم. در عمل در حسگرهای Ccd این امکان بعلت بزرگی قسمت Sensor تسبن به اندازه پیکسل وجود ندارد و تنها راه Oversaturate کردن تصویر نهایی میباشد.
البته اکنون ما یک ((سطل)) پر از آب داریم و ترجیح میدهیم یک ((سطل)) پر از مکعبهی یخ داسته باشیم! زیرا مکعب های جدا از هم – مقادیر دیجیتال – توسط کامپیوتر قابل مدیریت هستند ولی یک توده درهم نه! اولین قدم تبدیل این فوتونهای در هم به مقادیر مشخص ولتاژ به اسم الکترونها است. این اتفاقی است که در هر پیکسل میافتد یعنی فوتونهای دریافتی به ولتاژ متناسب تبدیل میشود. ولی اکنون هم جریانهای درهمی از این ولتاژها (analog) بوجود آمده است.
پس مقادیر آنالوگ الکترونها در هر ردیف از جدول Ccd از طریق ستونهای جداگانه به پایین ترین ردیف فرستاده میشود. هرگاه مقدار شارژ به این ناحیه میرسد یک جریان ثبت میشود (transfer Register) سپس این جریان به ولتاژ تبدیل، تقویت و سپس به پردازنده اصلی دوربین دیجیتال فرستاده میشود. (تصویر زیر)
در این پردازنده مقادیر آنالوگ به مقادیر دیجیتال تبدیل میشوند. این پروسه بارها تکرار میشود تا کلیه ردیفهای Ccd تخلیه میشوند و بدین ترتیب تصویر از حسگر به محل پردازش فرستاده میشود.
از آنجا که حسگر Ccd بسیار خنگ است یک پزدازنده خارجی باید بسیار باهوشتر باشد. تمام این مراحل به انرژی و وقت احیاج دارد و این تبادل اطلاعات باید به نحو درستی انجام یابد.
نگاهی به درون Cmos
حسگرهای Cmos مانند حسگرهای Ccd عمل میکنند. اما با این تفاوت که در هر پیکسل Cmos بر خلاف Ccd یک پردازنده وجود دارد. بنابراین در هر پیکسل Cmos جای کمتری برای Sensor وجود دارد و این قسمت بسیار کوچکتر از مقدار آنها در حسگرهای مشابه Cmos میباشد. این تفاوت گاه تا 50 درصد نیز میرسد. (تصویر زیر)
پر شدن ((سطلها) و تخلیه آنها شبیه حسگر Ccd انجام میشود ولی با این تفاوت که مقادیر آنالوگ در خود تک تک پیکسلها به مقادیر دیجیتال تبدیل و بعد تخلیه میشوند. یعنی به تعداد پیکسلها پردازنده اولیه وجود دارد. همچنین این پردازنده های اولیه قبل از زیاد پر شدن سلولها ، فوتونهخای اضافه را از بین میبرد و در این نوح حسگرها حالت Blooming بسیار کمتر دیده میشود.
این تکنولوژی در Ramو Cmos کامپیوتر ها نیز وجود دارد و کلاً تکنولوژی مورد توجهی است و تولید کننده گان زیادی دارد به همین خاطرتولید هر پیکسل Cmos ارزانتر از هر پیکسل Ccd است. از طرف دیگر کوچکتر بودن سطح حساس هر پیکسل نسبت به اندازه خود پیکسل ، بدست آوردن عکس با وضوح بالا را مشکل میکند. و این سنسنورها حساسیت کمتری نسبت به نور دارند. موردی که در در عکاسی کانلاً منفی است. ولی از نظر مصرف انرژی و سرعت انتقال اطلاعات پر سرعت تر هستند.
متاسفانه در هر دو نوع حسگر نویز وجود دارد. در بعضی موارد نویز شبیه دانه های فیلم در فیلم های حساس آشکار میشود.
نوع خاصی از نویز در حسگرهای Cmos بوجود میایند. در حسگرهای Ccd تمام مقادیر ابتدا تخلیه و سپس در یک پردازنده تبدیل میشوند اما در حسگر Cmos هر یک از مقادیر در پردازنده جدا تحلیل و تبدیل میشود و کوچکترین عدم هماهنگی باعث بوجود آمدم نویز میشود.
شاید یک سری از دوستان در مورد اینکه چرا نیکون روی این دوربین Ccd گذاشته بجای Cmos
عرض کنم خدمتتون که:
نگاهی به درون Ccd
Ccdها مانند Cmos ها دارای میکروعدسیهایی هستند که روی هر پیکسل حسگر قراردارد و کار آن اینست که شعاعهای نور را به سوی نقاط حساس پیکسل هدایت میکند. (تصویر زیر)
در یک حسگر Ccd نسبت اندازه سطح حساس (sensor) به کل سلول (pixel) و به کل سطح حسگر در حدود 95 درصد میباشد. به این دلیل حسگر Ccd در جذب نور بسیار موثر عمل میکند.
همینطور که فوتونهای نوری به داخل این ((سطل)) میافتد، کم کم پر میشود. اگر مقدار این فوتونها به حد مشخصی که Treshold نامیده میشود برسد یک نقطه از تصویر شکل میگیرد. اگر تعداد فوتونها خیلی کم باشد نقطه سیاه رنگ و اگر تعداد فوتونهای رسیده خیلی زیاد باشد نقطه سفید ظاهر میشود. مقدارهای میانی سایه ها و رنگ خاکستری ، و به خاطر وجود فیلترها ی رنگی، سایه های قرمز و سبز وآبی ایجاد میشود.
اگر مقدار نور وارد شده زیاد باشد ((سطل))ما پر میشود و نور اضافی به ((سطلهای)) مجاور جاری میشود و باعث بوجود آمدن (روشنایی خیره کننده) یا Flare ناخواسته میشود که به Blooming معروف است. این وضعیت بیشتر در سنسورهای Ccd دیده میشود. برای جلوگیری از این حالت باید قبل از اینکه به نقطه پرشدگی بیش از حد برسیم، مقداری از این فوتونهای اضافی را تخلیه کنیم. برای این کار احتیاج است که یک پردازنده در کنار هر پیکسل قرار دهیم. در عمل در حسگرهای Ccd این امکان بعلت بزرگی قسمت Sensor تسبن به اندازه پیکسل وجود ندارد و تنها راه Oversaturate کردن تصویر نهایی میباشد.
البته اکنون ما یک ((سطل)) پر از آب داریم و ترجیح میدهیم یک ((سطل)) پر از مکعبهی یخ داسته باشیم! زیرا مکعب های جدا از هم – مقادیر دیجیتال – توسط کامپیوتر قابل مدیریت هستند ولی یک توده درهم نه! اولین قدم تبدیل این فوتونهای در هم به مقادیر مشخص ولتاژ به اسم الکترونها است. این اتفاقی است که در هر پیکسل میافتد یعنی فوتونهای دریافتی به ولتاژ متناسب تبدیل میشود. ولی اکنون هم جریانهای درهمی از این ولتاژها (analog) بوجود آمده است.
پس مقادیر آنالوگ الکترونها در هر ردیف از جدول Ccd از طریق ستونهای جداگانه به پایین ترین ردیف فرستاده میشود. هرگاه مقدار شارژ به این ناحیه میرسد یک جریان ثبت میشود (transfer Register) سپس این جریان به ولتاژ تبدیل، تقویت و سپس به پردازنده اصلی دوربین دیجیتال فرستاده میشود. (تصویر زیر)
در این پردازنده مقادیر آنالوگ به مقادیر دیجیتال تبدیل میشوند. این پروسه بارها تکرار میشود تا کلیه ردیفهای Ccd تخلیه میشوند و بدین ترتیب تصویر از حسگر به محل پردازش فرستاده میشود.
از آنجا که حسگر Ccd بسیار خنگ است یک پزدازنده خارجی باید بسیار باهوشتر باشد. تمام این مراحل به انرژی و وقت احیاج دارد و این تبادل اطلاعات باید به نحو درستی انجام یابد.
نگاهی به درون Cmos
حسگرهای Cmos مانند حسگرهای Ccd عمل میکنند. اما با این تفاوت که در هر پیکسل Cmos بر خلاف Ccd یک پردازنده وجود دارد. بنابراین در هر پیکسل Cmos جای کمتری برای Sensor وجود دارد و این قسمت بسیار کوچکتر از مقدار آنها در حسگرهای مشابه Cmos میباشد. این تفاوت گاه تا 50 درصد نیز میرسد. (تصویر زیر)
پر شدن ((سطلها) و تخلیه آنها شبیه حسگر Ccd انجام میشود ولی با این تفاوت که مقادیر آنالوگ در خود تک تک پیکسلها به مقادیر دیجیتال تبدیل و بعد تخلیه میشوند. یعنی به تعداد پیکسلها پردازنده اولیه وجود دارد. همچنین این پردازنده های اولیه قبل از زیاد پر شدن سلولها ، فوتونهخای اضافه را از بین میبرد و در این نوح حسگرها حالت Blooming بسیار کمتر دیده میشود.
این تکنولوژی در Ramو Cmos کامپیوتر ها نیز وجود دارد و کلاً تکنولوژی مورد توجهی است و تولید کننده گان زیادی دارد به همین خاطرتولید هر پیکسل Cmos ارزانتر از هر پیکسل Ccd است. از طرف دیگر کوچکتر بودن سطح حساس هر پیکسل نسبت به اندازه خود پیکسل ، بدست آوردن عکس با وضوح بالا را مشکل میکند. و این سنسنورها حساسیت کمتری نسبت به نور دارند. موردی که در در عکاسی کانلاً منفی است. ولی از نظر مصرف انرژی و سرعت انتقال اطلاعات پر سرعت تر هستند.
متاسفانه در هر دو نوع حسگر نویز وجود دارد. در بعضی موارد نویز شبیه دانه های فیلم در فیلم های حساس آشکار میشود.
نوع خاصی از نویز در حسگرهای Cmos بوجود میایند. در حسگرهای Ccd تمام مقادیر ابتدا تخلیه و سپس در یک پردازنده تبدیل میشوند اما در حسگر Cmos هر یک از مقادیر در پردازنده جدا تحلیل و تبدیل میشود و کوچکترین عدم هماهنگی باعث بوجود آمدم نویز میشود.
با سلام خدمت دوستان
طي اين چند ماه اخير مقاله هايي ديدم كه فكرم رو مشغول كرده
تو يكي از اين مطالب در باره اين خواندم كه سنسور cmos به مرور زمان ضعيف مي شه ولي ccd اين طور نيست
لطفا در اين زمينه اگه مطلبي در اختيار داريد و يا مسئله اي ميدانيد من را راهنمايي كنيد چون هر چي فكر كردم نفهميدم اين مسئله چطور اتفاق مي افته و اگر هم وچود داره عمر يك سنسور (Cmos يا CCD ) چقدر هست ؟