پروژهی غیر ممکن - The Impossible Project
سلام!
<غر زدن>
این انجمن فیلم خیلی ساکت هست! از دوستانی که کارِِ فیلم میکنن، خواهش میکنم تجربیاتشون رو اینجا با بقیه در میون بگذارند. این شامل خودم هم میشه البته.
</غر زدن>
خوب، برسیم به پروژهی غیر ممکن یا همون The Impossible Project. این پروژه فیلم پولاروید تولید میکند. حالا داستان چیست؟
سال ۲۰۰۱ شرکت پولاروید اعلام ورشکستگی کرد (که خودش ماجرای جداگانهای است) و طی پروسهی تسویهی حسابها، یک آقایی به اسم Tom Petters کارخونههای شرکت رو خرید (که البته بعد به جرم کارهایِ مالیِ هرمی! به ۵۰ سال زندان محکوم شد و الآن در زندان است).
به هر ترتیب، مثلِ خیلی از مدیر تسویههای زرنگ، ایشون به کارخونههای فیلم، که اون زمان با ظرفیتای خیلی پایینتر از قابلیتهای واقعیشون کار میکردن گفت با حداکثرِ ظرفیت کار کنن و اونقدری که تا ۲۰۱۳ لازمه فیلم تولید کنند. خوب، نمودار مصرفِ فیلم رو به پایین بود و میشد پیشبینی کرد که تا ۲۰۱۳ دیگه فیلمی مصرف نمیشه و معلوم بود که چقدر فیلم لازمه تولید بشه که تا ۲۰۱۳ کفاف بده، بعد از ۲۰۱۳ هم دیگه تمام!
خلاصه، کارخونهها فیلمها رو تولید کردند، ایشون هم بعدش کارخونهها رو تعطیلکرد و شروع کرد به فروختنشون... ارزش خیلی از اونها فقط اندازهی ارزش ملک کارخونه بود، چون تجهیزات تولید فیلم و اینها مشتری نداشت. در هر صورت، کارخونهها در سراسر دنیا تعطیل شدن و صاحبان جدید خیلی از اونها رو خراب کردن و خلاصه چیزی باقی نموند به جز آخرین کارخونه که توی شهر اِنشده، در شرقِ هلند نزدیکِ مرزِ آلمان قرارداشت.
یک آقایی هست به اسم Florian Kaps، یک آدم با صفای حدوداً ۴۵ ساله که من هم یک چایی باهاش خوردهام، این آقا برای سالها بزرگترین مشتری
پولاروید توی اروپا بود. یک فروشگاهِ بزرگ در وین داره و سایت Polaroid.net رو داره و Lomography رو هم درست وقتی که فیلم رو به زوال بود -بر خلاف جهت آب- راهانداخت و خلاصه یک تاجرِ عجیب ولی موفقه. سالِ ۲۰۰۴ فروش فیلم خیلی بیشتر از اون چیزی شد که انتظار میرفت، یک دلیلش شاید Lomography بود، بههر حال این تغییر باعث شد که تعادل موجودی بههم بخوره و فیلمهایی که قرار بود تا ۲۰۱۳ تموم بشن، طبق الگوی مصرف جدید تا ۲۰۰۹ هم دووم نیارن. این آقای فلوریَن، اومد کلِ موجودی Polaroid رو که حدود نیممیلیون فیلم بود خرید و همهاش رو فروخت. کارخونهها هم که تعطیلشده بودن و مهندسهای پولاروید هم بازنشسته بودن و داشتن استراحت میکردن.
خلاصه، فلوریَن که خیلی از بچههای پولاروید رو میشناخت (چون مدتها مشتری عمدهاشون بود)، یک سَر اومد هلند و رفت نشست با Andre Bosman که از قدیمیهای پولاروید بود و این اواخر مدیر اجرایی و مسوول کارخونهی انشدهی پولاروید بود، یکی دو تا چایی و ماالشعیر خوردن و صحبت کردن و اینها. در همین میون یکهو دراومد از آندره پرسید که:
چطوری میشه فیلم پولاروید تولید کنیم؟
آندره هم خندید و بهش گفت «غیر ممکنه».
فلوریَن: چرا؟
آندره: چون مادهی ظهور رو یک کارخونه تولید میکرد که الآن خرابش کردن، روکشِ شفاف کاغذ رو یک کارخونهی دیگه که اونم تعطیله. کارخونهی باتری رو هم که به کل تعطیل کردن. تازه داستانِ حقِ اختراع و اینها هم هست.
فلوریَن: خوب یعنی نمیشه اینها رو درست کرد؟
آندره: فکر نمیکنم، چون اینها همه بهطور خاص برای پولاروید تولید میشدن و بهدرد هیچکارِ دیگهای نمیخورن.
فلوریَن: خوب ببین، اگه من کارخونهی اِنشده رو براتون جور کنم و یکسری دم و دستگاه که کم و کسری داریم رو بیارم، تو میتونی بچههای قدیمی رو جمع کنی و سعی کنی بسازیش؟
آندره: نمیدونم که شدنی باشه، اما میشه سعی کرد.
فلوریَن: خوب چقدر زمان میبره که بفهمیم میشه یا نه؟
صاحب کافه: همه چیز مرتبه آقایون؟
فلوریَن: دو تا ماالشعیر دیگه بیار لطفاً.
آندره: فکر کنم یک سالی طول بکشه.
فلوریَن: خوب من میرم دنبال ...
صاحب کافه: اینهم نوشیدنیهای شما
فلورینَ: داشتم میگفتم، خوب من هم میرم دنبالِ پول که اینرو ردیف کنیم، تو شروع کن با بچهها صحبت کردن، ببین میتونی دوباره جمعشون کنی؟
خلاصه، فلوریَن با کمک فامیل و بانک و پسانداز خودش نزدیک ۲ میلیون یورو جور میکنه، کارخونه رو از صاحبِ جدید اجار میکنه و دم دستگاه لازم رو هم میخره و میده به آندره و ۱۱ تا دیگه از مهندسهای قدیمی که برگشتن که یک سالی کار کنن، بلکه بتونن فیلم رو بسازن. اسم ماجرا رو هم میگذاره «پروژهی غیر ممکن».
خلاصه، اواخر ۲۰۰۹ و اوایل ۲۰۱۰ تیم اعلام میکنه که موفق شده فرمول خودش رو درست کنه و فیلم رو بسازه. حالا میمونه تولید انبوه. حدود یکسال هم طول میکشه که ماجراهای تولید حل بشه. نگاتیو رو از یک کارخونه توی آلمان میخرند. مواد رو خودشون میسازن. باتری رو توی چین تولید میکنن (باتری دوربینهای پولاروید توی کارتریج فیلم هست و یک باتری ۶ ولت تخت با شکل خاصی هست)، کاغذِ شفافِ مخصوص رو به یک شرکتی تو آلمان سفارش میدن، قابهای پلاستیکی و اسلاید سیاه و اینها هم تولید میشه و خلاصه ۲۰۱۱ فروش عمدهی محصول شروع میشه.
الآن پروژهی غیر ممکن (The Impossible Project) فیلمهای (کاغذهای) رنگی و سیاهسفید فوری در سریهای زیر تولید میکنه و میفروشه:
فیلمهای رنگی PX 680 و سیاه و سفید PX 600 برای دوربینهای 600 پولاروید
فیلمهای رنگی PX 70 و سیاه و سفید PX 100 برای دوربینهای SX 70 پولاروید
فیلمهای PZ 680 رنگی و PZ 600 سیاه و سفید برای دوربینهای سری Image/Spectra
فیلمهای سیاه و سفید Type 100 برای Backهای Type 100 (این همان فیلم Pack یا فیلمیاست که در دوربین لارجفرمت هم استفاده میشه و رنگیاش را فوجی هم به اسم FP100 روی دو نوع کاغذ ابریشمی و براّق تولید میکند)
فیلمهای رنگی ۸ در ۱۰ و ۲۰ در ۲۴ اینچ، که دستگاههایشان وجود ندارد و فعلاً تولید انبوه نمیشوند اما بهصورت موردی تولید میشود. در دنیا نزدیک به ۲۰ دوربین پولاروید با سایز ۲۰ در ۲۴ وجود دارد و پروژهی غیرممکن با همکاری گروه ۲۰ در ۲۴ نیویورک اینفیلمها را برای کسانی که دوربین را دارند تولید میکند. فیلم ۸ در ۱۰ هم بهزودی تولید انبوه میشود چون یکی از ماشینهای مهمِ تولید این فیلم را در یک انباری در بوستون پیدا کردهاند.
به هر حال! داستان به همینجا ختم نمیشود، تیمِ پروژه یک حجمِ زیادی دوربین پولاروید دارد که آنها را بازسازی میکند و به قیمت مناسبی میفروشد، برای مثال یک دوربین Impulse 600 با یک بسته فیلم را میشود به قیمت ۶۹ یورو خرید. پک فیلمها هم ۸ تایی است و ۲۰ یورو قیمت دارد، علاوه بر این پروژه لوازم جانبی و اینها هم تولید میکند. با توجه به قیمت فیلم، هر عکس حدود ۲.۵ یورو میشود که با قیمت روز ارز میشود ۵۹۰۰ تومان.
در پست بعدی، یک دوربین SX-70 بازسازی شده و فیلم را نشان میدهم و بعد هم نمونهی عکسها روی فیلمهای مختلف Cool، Color Shade و Silver Shade :)
خوب باشید،
6 فایل پیوست
هشت نورنگاری...با آماندا مِیسُن
سلام
چند وقته که این تاپیک کوچولو داره خاک میخوره . کاوه خان هم فصلی یکبار به فروم سر میزنند... :-( این بچه رو همینطور ول کردن به امون خدا...گفتم یکی دوتا پست بزنم و آپدیتش کنم .
-------------------------
در بلاگ سایت پروژه غیر ممکن ، کلی چیز واسه تماشا و یادگیری هست .
یکسری عکس دیدم به همراه یه مصاحبه با خانم آماندا مِیسُن که بنظرم جالب اومد . خلاصه اش رو اینجا قرار میدم . امیدوارم خوشتون بیاد .
آماندا میسن عکاس و طراح آزاد استرالیایی است که روی مجموعه عکس پولارویدی کار میکنه .
س : از چه دوربین(های) پولارویدی استفاده میکنید؟
ج : اول از همه از SX-70ـم استفاده میکنم و یه SLR-680 . من فکر میکنم طراحی این دوربینها شاهکاره و قادر هستن عکسهای فوقالعاده تولید کنن .
س : چرا Instant photography رو دوست داری؟
ج : من طبیعتِ رویاگونهی این فیلمها رو میپرستم . همهی این فیلمها پدیدآورنده یک نوستالژی ، یک رمز و خیال و یک قاب رنگی ملایم اند . یک دنیای کوچک خیالانگیز که دوست دارم تمام مدت در اون زندگی کنم . هر وقت عکس instant میگیرم بی درنگ به دنیای دیگهای کشیده میشم . هر موقع که به یکی از این عکسها نگاه میکنم انگار دارم به یه خاطره نگاه میکنم . و البته که در دست داشتن همچین عکسی ، ظرف چند دقیقه ، بسیار عالی و دلپذیره .
س : اولین خاطراتتون از Instant photography مربوط به چه زمانی میشه ؟
ج : اولین خاطراتم مربوط میشه به دوربین پولاروید مادربزرگم . به عنوان چندتا بچه ما کاملاً شیفتهی این فیلمهای جادویی بودیم . مادربزرگم از اون دوربین به عنوان دوربین روزانهاش استفاده میکرد و ما هنوز هم عکسهای اون رو در آلبوم خانوادگیمون داریم . اولین دوربین پولاروید من یک EE100 بود که در شانزده سالگی و به قیمت پنج دلار خریدم و هنوز هم دارمش . الان میرم تا از جادوی دوران کودکی درگذرم .
س : فیلم Impossible مورد علاقتون چیه ؟
ج : فیلم محبوبم میتونه PX 70 Push باشه بخاطر تونالیته صورتی که داره ؛ و PX 600 Silver Shade UV plus بخاطر تونالیته سیاه و سفید دوستداشتنیش ؛ و PX 680 Color Shade بخاطر تونالیته نوستالژی خارقالعادهاش . سخته که از میونشون محبوبی انتخاب کنم ، هر کدوم کیفیت متفاوتی دارن و برای یک شرایط و مُود بخصوصی عالی هستن .
س : سوژه مورد علاقتون برای عکاسی چیه؟
ج : من دوست دارم سناریوهای کوچیکی بسازم و ازشون عکس بگیرم . دنیای کوچک غریبی که چیزهایی رو توضیح میده که من خیالپردازی یا احساسشون میکنم . اونها معمولاً پیچ و تاب دارن و کج و معوج شدهاند و فیلمهای پولاروید بیان اونها رو تسهیل میکنه .
3 فایل پیوست
ادامه عکسهای آماندا میسُن