صفحه 2 از 2 نخستنخست 1 2
نمایش نتایج : از شماره 11 تا 14 , از مجموع 14
Like Tree88تشکر

موضوع: عکس‌نوشت

  1. #11
    كاربر جديد
    تاریخ عضویت
    May 2016
    نوشته ها
    3
    تشکر شده
    2
    تشکر کرده
    1
    banozk تشکر می‌کند.

  2. #12
    كاربر بسیار فعال amir.komeily آواتار ها
    تاریخ عضویت
    March 2013
    محل سکونت
    نیشابور
    نوشته ها
    1,638
    تشکر شده
    6556
    تشکر کرده
    12403

    پیش فرض

    درود

    از جمله قوانین این تاپیک:

    روایات و داستان‌ها حتما باید نوشته خود کاربر باشد.
    من فکر میکنم پستهای اخیر، در قالب این تاپیک نمیگنجه.
    Kholeno، Mehrdad-PL، mh.noori و 3 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  3. #13
    كاربر ويژه kiavash آواتار ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    نوشته ها
    2,384
    تشکر شده
    10514
    تشکر کرده
    8926

    پیش فرض

    kiavash1.jpg

    درقلیانی ازخون ودرد
    غلیان میکندبی تفاوتی
    درغلاف هجو ونخوت
    چمبره زده است چوبهایی ازسم سکوت
    چنان برثبات خودایستاده اندجانیان خاموشی
    که باورمندانِ پیمبرنبوده اند،
    به
    راستی!
    دم فروبستن را
    غل غل شادانه میکنندو
    ازسینه ی اشفته حالانِ فریادکش
    دل برآتش چلم میگذارندوجان به لب میکشند
    دود به چشم میزنند
    و
    صدا به حقه هاشان!

    و
    اب به باریکه!

    مرامنامه میخانند دور ازجان شیرین شما؛

    روی میزماباش
    خاموش ونابینا
    وجهان ازان توست.
    ...

    *بخشی از مرثیه ی تاریکی-کیاوش
    * افرادحاضردرعکس ارتباطی بامتن ندارند.
    ویرایش توسط kiavash : Tuesday 14 March 2023 در ساعت 13:05

  4. #14
    كاربر ويژه kiavash آواتار ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    نوشته ها
    2,384
    تشکر شده
    10514
    تشکر کرده
    8926

    پیش فرض

    AZPS3597.jpg
    نشسته بودم درطبقه اول
    یه رستوران فرانسوی
    منتظردوستی که قبلا 2بار غال گذاشته بودمنو
    گارسون اومدگفت چیزی میل دارید؟
    باحالت فیلمهای سانتی مانتالیسم فرمایش کردم فعلا منتظرمی مونم!
    که چشم افتادبه میزکناری
    خانمی متشخص نشسته بود با لهجه ی ایرلندی که منو یاد ویلیام والاس انداخت و دشتهای سرسبز ایرلند دراخرین خشکی های غربی زمین.یعنی اگه یه نفرازایران شروع می کردبه سمت غرب حرکت میکرد به اخرین نقطه ای که می رسید دشتهای ایرلندوارواح اینشرین خواهدبود!!! یعنی اگه بااین خانم قرار بذارم همیشه یادم می افته به اخردنیا وشجاع دل البته.
    اونم منتظربود
    داشتم فک میکردم که ازچندماه قبل یکی ازخاص ترین صندلی هایی که تو دنیا برای غذا خوردن وجودداره رو رزرو میکنی ودرست بغل تو یه خانم باشرایط مشابه نشسته.که اتفاقا بوی غال گذاشته شدن هم از اون میز به مشام میرسه. نمیشه این لحظه خاص نباشه. باید یه چیزی توش باشه.
    بعد یهو یادم افتاد که چقدر احمقم من؛ تو دوتاصندلی گرون رزرو کردی اونم برای کسیکه احتمالا بازم برزخت میکنه. ولی جای شکرش باقی بودکه یه احمق هم کنارم منتظر بود.
    حدود نیم ساعت گذشته بودکه گارسون دوباره اومد سراغم. این دفعه باخودم گفتم اگه دوتاغذا سفارش بدم وطرف نیاد بیشتراحساس حماقت میکنم. اگه سفارش ندم وبیاد هم خیلی ضایع ست ودربدو ورودش میخوره تو برجکش. به بهانه ی دستشویی رفتن به گارسون گفتم حاجی وان مینوت پلیز! وازدور متظرشدم ببینم خانم متشخص ایرلندی چکارمیکنه که یهو دیدم اونم با یه نیشخندازکنارم رد شد ورفت سمت میز. هاج وواج مونده بودم وته دلم داشتم به خودم میخندیدم که یهو یادم افتاد به لحظه ی خاص.
    خلاصه تصمیم راسخ گرفتم و رفتم به سمت میز خانمی که حس میکردم ازنوادگان ویلیام والاس عاشق بود وسعی کردم لهجه م رو غلیظ کنم وبهش حرفامو بزنم؛
    خان من امروز یه نفر غالم گذاشته,شمام که مثل من هستید. پس به نظرم میرسه که همه چیز امادست برای این که این لحظه به مابگه باید اتفاقات خاص رو خودتون بسازید . اینکه شمااینجاییدومنم اینجام روی خاص ترین صندلی غذاخوری دنیا وهردومون منتظر معنیش اینه که مابقی اتفاق رو باید خودمون رقم بزنیم.شبیه به ویلیام والاس کبیر. پس اگه ممکنه دعوتتون کنم به میز خودم لطفا؟
    درحالیکه احساس شعف میکردم ازسخنرانی جانانه ام, خانم با لحنی کمی خنده وار گفتند که, راستش من منتظر همسرم سارا هستم.والبته اگه منظورتون از والاس اینه که من اهل ایرلندم باید بگم که چون یه دوست ایرلندی دارم باهاش سعی میکنم باهمون لهجه صحبت کنم.من اهل ساسکس هستم .
    متوجه شدم که این لحظه خاص هست وخودمم ساختمش ولی احتمالا تاپایان عمر به عنوان سند حماقتم !
    Farshid.Y تشکر می‌کند.

صفحه 2 از 2 نخستنخست 1 2

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •