Printable View
یکی از مهم ترین مساله ای که در عکاسی باید به آن توجه ویژه ای شود مساله برقراری ارتباط با سوژه است . یکی از بهترین راه های پوز دادن به سوژه استفاده از زبان اشاره عوض استفاده از کلمات به صورت تنهاست . در ویدیو زیر یکی از پایه ای ترین روش های پوز دادن آموزش داده شده است .
آموزش عکاسی پرتره 2
دیروز علاوه براینکه این ویدیو رو آماده کردم تصمیم گرفتم از عکاسی دیروز هم چند نکته خوب رو بنویسم . اول اینکه که وقتی شما در محیط میخواهید از فلاش استفاده کنید باید بدونید که شما با سرعت شاتر تنها نور محیط رو و با استفاده از دیافراگم و ایزو هم نور هم نور محیط و هم نور فلاش رو کنترل می کنید . یکی دیگر از نکاتی که باید همیشه تا حد امکان مد نظر قرار بدید ساعت عکاسی مناسب است . در عکاسی که دیروز داشتیم متاسفانه ساعت بسیار نامناسب بود و کنتراست شدیدی داشتیم . معمولا برای اینکه بتونید با دیافراگم پایین عکاسی کنید و در عین حال بتونید کنتراست محیط رو کنترل کنید دو راه حل دارید : استفاده از تریگر با سرعت سینک بالا یا استفاده از فیلتر ان دی . در این پروژه عکاسی ، ما از هر دو راه حل استفاده کردیم چون استفاده از یکی به تنهایی جوابگو کار نبود( به دلیل اینکه قصد داشتیم از دیافراگم پایین استفاده کنیم ) . نحوه استفاده هم به این صورت بود که دو تا فیلتر ان دی 3 استاپ باهم روی لنز 24-70 بسته شد و با سرعت (به طور میانگین 1/500) و ایزو 500( به علت کمبود نور برای فلاش ) و دیافراگم 2.8( برای ایجاد عمق میدان کم و در عین حال حفظ بافت و ترکیب بندی ) ، عکاسی شد . یکی دیگه از مشکلات عکاسی در ساعات نا مطلوب کنتراست بالا و دلنشین نبودن رنگ هاست . همونجور که در عکس های زیر مشاهده می کنید رنگ اسمون تقریبا از ابی نفتی تا ابی کمرنگ موجود میباشد که این برای سلیقه من مناسب نیست . برای اسمون من یکدست بودن رنگها رو دوست دارم . ولی خب مهم این که شما بتونید تو شرایط نا مطلوب هم خروجی مورد نظرتونو تا حد امکان بگیرید . از پروژه دیروز هم این سه عکس رو انتخاب کردم .
فایل پیوست 74067فایل پیوست 74068فایل پیوست 74069
درود
چیدمان نور
فایل پیوست 74072
از یک رفلکتور هم برای نرم کردن سایه ها استفاده کردم.
اگزیف :
Canon EOS 6D+70-200 f2.8
F/10
iso 100
focal 88mm
باکس broncolor
همونظور که در پستهای قبلی اشاره کردم برقراری ارتباط با سوژه بمنظور بدست آوردن خروجی با حس حال ، زنده ، و رفتار طبیعی و حسی سوژه است که با پوز دادن تفاوت داره
کتاب the secret of great portrait photography اثر brian smith در این زمینه معرفی کردم که مباحث کاملی رو در مورد ورانشناختی و اصول رفتاری سوژه رو بیان کرده است.
مثلا پیتر هارلی در یکی از ورکشاپهاش گفته بود :
برای این که بتونم یک خنده با حس واقعی رو ثبت کنم ، چند روز قبل اینکه ازش عکاسی کنم ، دعوتش کردم تا باهاش بیشتر آشنا شم .. قهوه خودیم و راجب چیزهای مختلف باهم صحبت کردیم . در این بین از مطلبی خوشش اومد که براش جالب بود و باعث مشد ناخداگاه خنده اش بگیره!! ..
روز عکاسی وقتی شات هام رو گرفتم ، مطلب اون روز رو براش یاد آوری کردم و ناخداگاه خندید و پرتره اش رو ثبت کردم . بله قطعا به هدفم رسیده بودم .
این که بدونید سوژه چه شخصیتی داره و چطوری میشه حس های مختلف رو ارزش استخراج کنید ، قالب مفاهیم ارتباط با سوژه رو تشکیل میده .
فایل پیوست 74076
با تشکر پدرام میرصادقی
فيلتر nd و ايزو دقيقاً مخالف هم عمل ميکنند و با اين کار شما هم ديگه رو خنثی کردند و جز نويز و شارپنس کمتر تأثيری روی خروجی ندارهنقل قول:
نوشته اصلی توسط sohrab-gh
فک میکنم بدلیل محدودیت تجهیزات این کار را انجام داده باشند چون ایزو 50 در 6 دی حدود 3 استاپ کمتر از 500 است ولی ایشان 6استاپ نوردهی را کاهش داده اند(در ایزو 500 ) .نقل قول:
نوشته اصلی توسط Majix
البته به نظرم این قسمت صحبت شما درست است که با یک فیلتر و انتخاب ایزو 50 تا 100 می شد به همین نتیجه رسید.
ارادت
پ.ن : سهراب جان من به اگزیف دقت نکردم به خیالم با 6دی عکاسی کرده بودید.
یه توضیح کوتاه میدم اولا این کاری که دوستان می گن رو امتحان کردم و نشد شدت نور به قدری زیاد بود که من سه فلاش و همه هم با قدرت ماکزیمم استفاده میکردم و تک فیلتر ان دی جوابگو نبود . کاملا به اینکه ایزو بر روی نور محیط اثر میذاره آگاه هستم ولی چون قدرت فلاش ها جوابگو نبود و دیافراگم کمتری هم نمیشد استفاده کنم مجبور بودم با ایزو بالاتر عکاسی کنم یا مجبور بودم فلاش ها رو نزدیک تر کنم که برای کادر بندی مناسب دست و پا رو میبست. به جرات میگم تو بدترین ساعت نور ممکن تو این سه سال عکاسی کردم . زیاد هم به مشکل کمبود شارپنس و نویز برنخوردم . چون دوربین که استفاده شد دی 810 بود .به هر حال تجربه خوبی بود . ولی خب بهتره تا جای ممکن تو همچین شرایط نوری فاجعه ای دست به دوربین نبرید :)
برای تکمیل توضیحاتم این عکسو میذارم ثبت اولم با ایزو 64! ببینید سه فلاش با میکزیموم قدرت از چه فاصله کمی شلیک شدند ورسما سوژه نوری نداره . و توجه کنید با دو تا اندی سه استفاده و سرعت شاتر 1/800 تازه تونستنم نور محیطو کمی کنترل کنم
فایل پیوست 74082
در نهایت تجربه خوبی بود برای اینکه بدونم دفعه بعد چجور بهتر از ایندفعه باید این نورو مهار کرد
خوب سهراب جان وقتی شما ايزو رو بالا بردی خود به خود نور محيط رو هم بالا بردی و در اصل يکی از ان دی ها رو بی اثر کرديد و اينکار تأثيری روی قدرت فلش نداشته (همه چيز رو با هم بالا برده)
اگر روی همين عکس آخری با يک nd عکس ميگرفتيد با ايزو پايين معادل همون 3 استاپ nd ميشد
*************
روی اين عکس آخری سرعت شاتر شما خيلی زياده و باعث ميشه از های اسپيد استفاده بشه که قدرت فلش رو 1/3 کرده
شما اگر از حداکثر سينک اسپيد استفاده کنيد که فکر کنم روی دوربين شما 1/250 باشه +nd قدرت بيشتری از فلش ها ميگيريد و اينجوری اگر لازم بود ايزو رو هم بالا ميبريد
(با توجه به جهت حرکت شاتر ميشه کمی هم بالاتر رفت 1/320 چون تو اين عکس فلش فقط کمی از کادر رو روشن ميکنه و اگر اون قسمت توی سمت شروع حرکت باشه مشکلی پيش نمياد مخصوصاً وقتی کادر عمودی باشه)
سلام دوستان و جناب Majixنقل قول:
نوشته اصلی توسط Majix
اون قسمتی که بولد کردم رو متوجه نمیشم من...آیا بین های اسپید شدن و کاهش یافتن قدرت فلاش رابطه ای هست؟! و اینکه اون نسبت 1/3 چطور به دست آمده؟
ممنون میشم مختصر اشاره ای بفرمایند دوستان
