نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
delbaz
اگر جسارتی شد باید ببخشید :)
دلباز عزيز
چه جسارتي؟ محبت ميکني که نظرت را واضح و دقيق ميگويي. البته هر آنچه که ميگويي فقط نظر خودتان است که جداي از درست و نادرست بودنش، راهگشاست.
در مورد هدف ايجاد تکنيک HDR کاملا با شما موافقم. "ثبت هر چه نزديکتر به آنچه که چشم ميبيند" هدف اصلي HDR بود. اما کاربردهاي ديگري نيز پيدا کرد. ديگر نميتوان گفت چون هدف اوليه آن بود، کاربردهاي غير مشابه اشتباه است. اتفاقا معتقدم ساخت عکسهاي سورئال از تکنيکي مبتني بر واقعيت بيشتر، نه کجرويست و نه زيادهروي. بلکه هدفيست که امروز توسط ما کشف ميشود و شايد فردا دوستان ديگري بيايند و آن را به روش خودشان ادامه دهند. به همين علت است که وقتي عکس شير آب پايين را ميبينم، آن را با ديدگاهي جداي از نقد عکس عادي بررسي ميکنم.
به همين علت هم موافق بودم با اين تاپيک. زيرا ميتوان عکس هايي را در آن ديد که ديگر "عکسهاي عادي اغراقآميز" نيستند. عکسهايي هستند بيشتر از انچه که چشم دوربين ميبيند. اما ممکن است لزوما به ديد چشم ما هم نزديک نباشند.
در مورد عکسهاي بابک عزيز. بله من هم ديروز عکسها را ديدم و احساس کردم آسمان ان زيادي تيره شده است. خواستم بگويم بابک جان، آسمان عکست شبيه آسمان فيلم ارباب حلقههاست و درهات شبيه عکسهاي نيکول فريدني! خواستم بگويم يا اين را سادهتر کن، يا ان يکي را سورئالتر. اما گفتم خوب نيست، اولين پست از تاپيکي به اين خوبي را به نقد بکشم. آن هم من که بدون ارسال و نقد عکس اينقدر دوستانم کم تعدادند. براي همين هم گفتم عکس هاي اصلي را بگذار تا کمي دعوا کنيم!:mad::::big grin:::
در مورد عکسهاي خودم هم... خوب. بله. وضوح عکسها مشکل دارد. البته فوکوس نه. وضوح عکس. کل عکس وضوح ندارد. زيرا سرعتم 15 و روي دست بود. از سر اجبار و نور کم. دوربينم S9600 فوجي بود که در حقيقت کامپکت است با قيافهاي شبه SLR. با نويز زياد که نميتوان حساسيت آن را بالاتر از 100 برد. در همان عکس هم رنگ سنگها همين بود. رنگ اسمان هم خف نيست. به خاطر ويگنتينگ دور عکس است. و نهايتا اينکه، اصلا عکس HDR نبود. يک عکس JPEG معمولي بود. با Redynamix شبه HDRاش کردم. دقيقا مثل تفاوت شبه SLR و DSLR. براي اينکه بدون عکس در اين تاپيک نوپا نيامده باشم. فکر نميکردم به اين زودي در اين تاپيک تازهکار، کسي عکسهايم را نقد کند. نشد که فرار کنيم. :::love2:::
نهايتا اينکه، دوست دارم محيط انجمن، دور از تجربهاي که از گالريهاي عکس داريم، دوستانه باشد. همکاري دارم که با من شريک است. خيلي سال است شريک هستيم. دوست هم هستيم. چيزهاي زيادي به من ياد داده است. سالهاست عکاس سينماست، اما او هم مثل من هيچ چيزش به هنرمندان نميماند. گاهي اوقات در آتليه سر يک عکس دعوا ميکنيم، اما اين اصلا به اين معني نيست که عصر نميتوانيم برويم يک بستني با هم بخوريم. براي همين است که اگر به بابک ميگوييم، آسمان عکست ارباب حلقهاي شده، بهتر است بعد هم براي اينکه بگوييم اين فقط يک عکس است، نه ايدئولوژي و مذهب، چارهاي بينديشم. دوست من هميشه ميگويد: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
فکر ميکنم اين طولانيترين پست من در اين فروم بود. ممنونم.
امير ياري
پاسخ: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
امیر یاری
دلباز عزيز
چه جسارتي؟ محبت ميکني که نظرت را واضح و دقيق ميگويي. البته هر آنچه که ميگويي فقط نظر خودتان است که جداي از درست و نادرست بودنش، راهگشاست.
در مورد هدف ايجاد تکنيک HDR کاملا با شما موافقم. "ثبت هر چه نزديکتر به آنچه که چشم ميبيند" هدف اصلي HDR بود. اما کاربردهاي ديگري نيز پيدا کرد. ديگر نميتوان گفت چون هدف اوليه آن بود، کاربردهاي غير مشابه اشتباه است. اتفاقا معتقدم ساخت عکسهاي سورئال از تکنيکي مبتني بر واقعيت بيشتر، نه کجرويست و نه زيادهروي. بلکه هدفيست که امروز توسط ما کشف ميشود و شايد فردا دوستان ديگري بيايند و آن را به روش خودشان ادامه دهند. به همين علت است که وقتي عکس شير آب پايين را ميبينم، آن را با ديدگاهي جداي از نقد عکس عادي بررسي ميکنم.
به همين علت هم موافق بودم با اين تاپيک. زيرا ميتوان عکس هايي را در آن ديد که ديگر "عکسهاي عادي اغراقآميز" نيستند. عکسهايي هستند بيشتر از انچه که چشم دوربين ميبيند. اما ممکن است لزوما به ديد چشم ما هم نزديک نباشند.
...................
...................
نهايتا اينکه، دوست دارم محيط انجمن، دور از تجربهاي که از گالريهاي عکس داريم، دوستانه باشد. همکاري دارم که با من شريک است. خيلي سال است شريک هستيم. دوست هم هستيم. چيزهاي زيادي به من ياد داده است. سالهاست عکاس سينماست، اما او هم مثل من هيچ چيزش به هنرمندان نميماند. گاهي اوقات در آتليه سر يک عکس دعوا ميکنيم، اما اين اصلا به اين معني نيست که عصر نميتوانيم برويم يک بستني با هم بخوريم. براي همين است که اگر به بابک ميگوييم، آسمان عکست ارباب حلقهاي شده، بهتر است بعد هم براي اينکه بگوييم اين فقط يک عکس است، نه ايدئولوژي و مذهب، چارهاي بينديشم. دوست من هميشه ميگويد: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
فکر ميکنم اين طولانيترين پست من در اين فروم بود. ممنونم.
امير ياري
سلام آقای یاری: با مطالبی که از شما نقل قول کردم موافقم.......
فقط دوستان یک چند مورد درباره کار شما به ذهن من میرسه که ممکنه اشتباه باشه. اما واسه خودم همیشه سوال بوده. اینکه چرا بعضی از عکسها که میشه در حالت های عادی ثبتی از آنها داشت. و تنها با یک فریم و با ویرایش به نتیجه مشابهی رسید باید با چند فریم ثبت کرد؟! یا بقول فرمایش آقای یاری یک شبه hdr درست کرد. نمونه عکسی که آقای یاری گذاشتند بنظرم با ویرایش متعارف بشه به همین حدود رسید. یا عکس بابک جان....... عکس بابک یک ثبتی نیست که نشه فقط با یک فریم به همین حدود رسید. البته ثبت رضای عزیز (ان ماشین) احتمالا ضرورت یک hdr بحساب میاد و ثبت رضا خلیلی عزیز اجرا یک ایده خاص از یک ثبت میتونه باشه که میبایست اول از همه ارتباطی با عکس پیدا کرد.( که این مورد بنظرم هیچ اشکالی نداره بلاخره عکاس از هر ابزاری و هر متدی میتواند برای اجرا ایده هایش استفاده کند)
.
.
.
حالا این واسم یک سوال شده که چرا دوستانی که میتوانند فقط با ثبت یک فریم به همین حدود برسند با چند فریم به سراغ HDR میرن.................. این سوال مدتها قبل برای من پیش امده بود. و با ایجاد این تاپیک توسط بابک عزیز فرصت آن شد. و البته بابک جان رضا خلیلی عزیز رضا جان و آقای یاری عزیز مجدد عذر خواهی که روی عکس شما دوستان خوب مثال زدم.
ارادتمندتان
پاسخ: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
QashQai
.
حالا این واسم یک سوال شده که چرا دوستانی که میتوانند فقط با ثبت یک فریم به همین حدود برسند با چند فریم به سراغ HDR میرن.................. این سوال مدتها قبل برای من پیش امده بود. و با ایجاد این تاپیک توسط بابک عزیز فرصت آن شد. و البته بابک جان رضا خلیلی عزیز رضا جان و آقای یاری عزیز مجدد عذر خواهی که روی عکس شما دوستان خوب مثال زدم.
ارادتمندتان
دقيقا فرمايش شما درسته افشين
من اين منظره رو هم با تک فريم گرفتم که کليه نقاط در محدوده دايناميک رنج دوربين بود هم هوس کردم ببينم HDR اين منظره چطور ميشه
واقعيتش در خصوص عکس خودم مطمئنا ميشد با يک فريم به نتيجه رسيد اما هوس کردم ببينم ميتونم يه HDR بي نقص بگيرم يا نه
هدفم از گرفتن اين عکس ياد گيري اصول HDR بود تا استفاده واقعي از ان
دليل سياه کردن بيش از حد اسمان ماسوله هم فقط يه مطلب بود که تو وبلاگم بهش اشاره هم کردم من تو اون سفر با مهيار و اسد مداح و سعيد همراه بودم و شاهد غريب نوازي مردم ماسوله بودم و ناراحت از نحوه برخوردشون با مسافراني که زندگيشون رو يه جورايي مديون خرج کردنهاي اونان واسه همين اسمونش رو مثل اسمون لندن داستانهاي چارلزديکنز سياه کردم و اون ته اسمون رو روشن
پاسخ: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
babakdin543
هدفم از گرفتن اين عکس ياد گيري اصول HDR بود تا استفاده واقعي از ان
دليل سياه کردن بيش از حد اسمان ماسوله هم فقط يه مطلب بود که تو وبلاگم بهش اشاره هم کردم من تو اون سفر شاهد غريب نوازي مردم ماسوله بودم و ناراحت از نحوه برخوردشون با مسافراني که زندگيشون رو يه جورايي مديون خرج کردنهاي اونان واسه همين اسمونش رو مثل اسمون لندن داستانهاي چارلزديکنز سياه کردم و اون ته اسمون رو روشن
بحث خيلي جالب شد.
بله واقعيت اين است که خيلي از عکسها را ميتوان بدون HDR هم گرفت. گيريم با رنگهايي که کمي گستردهتر هستند. اما HDR که من ميگويم ديگر عکاسي نيست. ترکيبي است از برداشت ذهني ما و واقعيتي پيش رو که ميتوانيم در ان دخيل باشيم.
يک زماني مسابقات عکاسي با جمله "بدون هر گونه ويرايش" آغاز ميشد. بعد مدتي گذشت و فهميدند که ديگر نميتوان ويرايش را از عکسها جدا کرد. کسي نميتوانست ويرايش خوب را تشخيص دهد. اين روزها آن جمله قديمي شده، اما هنوز هم در دل ما ويرايشهايي که مثلا يک پرنده را دو پرنده ميکردند، يک جور دزدي به حساب ميآيد.
اما ويرايش HDR دزدي نيست. صحنه واقعا بوده. همانطور هم بوده، اما ما ميتوانيم در شکل ارائه آن دخيل باشيم. اينکه آسمان ان را سايه کنيم تا دق دليمان از غريبنوازي اهالي يک روستا خالي شود. ما هم آدميم. دزدي هم نکرديم. دلمان خواسته چيزي را ببينيم که در ذهن داريم. و همان را به ديگران که ميبينند نشان دهيم. براي همين است که يک عکس را برميداريم و جوري آن را ميبينيم که گويا از دنياي رويا آمده است.اين HDR همانيست که گفتم. اين است که ميگويم ويرايش HDR ابتدا براي "ثبت هر چه نزديکتر به آنچه که چشم ميبيند" ارائه شد. ويرايشي که قشقايي درباره ان پرسيده "وقتي چشم درست ميبيند چه لزومي دارد از ان استفاده کنيم"، همين ويرايش است.
اما يک ويرايش ديگر است که من دوستش دارم. هماني که نگاه ما را نشان ميدهد. نقاشي است. خطاطي است. يک جور خاص ديدن يک صحنه است. من قديمترها نقاشي ميکردم. رئال. واقعا رئال. دو ماه وقت ميگذاشتم تا بچه ببري که ميکشم دقيقا هماني شود که در واقعيت است. آخر هم راضي نميشدم. استادم ميگفت وقتت را تلف نکن. اگر ميخواهي همان شود، دوربينت را بردار و برو از آنجا عکس بگير. اما اگر ميخواهي راضيات کند، " آن را جوري نکش که ميبيني، جوري بکش که که دوست داري ببيني".
اين روزها وقتي با اسلايدرهاي Photomatix يا Redynamix و غيره کار ميکنم احساس مخلوط کردن رنگها را روي پالت دارم.
فکر ميکنم بابک به جاي اينکه در توضيحات زير عکساش بنويسد آن را با چه ديافراگم و سرعتي گرفته است، بهتر است از حسش بنويسد که سخت غمگين بوده و آسمان ...
دوستان، اينجا تاپيک روياهاست. تاپيک عکسهاي واقعي دو قدم آنطرفتر است. عکس هاي خيلي واقعي!
فکر ميکنم پاسخ قشقايي عزيزم را دادم که پرسيده بود: "... حالا این واسم یک سوال شده که چرا دوستانی که میتوانند فقط با ثبت یک فریم به همین حدود برسند با چند فریم به سراغ HDR میرن ..."
امير ياري
پاسخ: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
امیر یاری
بحث خيلي جالب شد.
بله واقعيت اين است که خيلي از عکسها را ميتوان بدون HDR هم گرفت. گيريم با رنگهايي که کمي گستردهتر هستند. اما HDR که من ميگويم ديگر عکاسي نيست. ترکيبي است از برداشت ذهني ما و واقعيتي پيش رو که ميتوانيم در ان دخيل باشيم.
يک زماني مسابقات عکاسي با جمله "بدون هر گونه ويرايش" آغاز ميشد. بعد مدتي گذشت و فهميدند که ديگر نميتوان ويرايش را از عکسها جدا کرد. کسي نميتوانست ويرايش خوب را تشخيص دهد. اين روزها آن جمله قديمي شده، اما هنوز هم در دل ما ويرايشهايي که مثلا يک پرنده را دو پرنده ميکردند، يک جور دزدي به حساب ميآيد.
اما ويرايش HDR دزدي نيست. صحنه واقعا بوده. همانطور هم بوده، اما ما ميتوانيم در شکل ارائه آن دخيل باشيم. اينکه آسمان ان را سايه کنيم تا دق دليمان از غريبنوازي اهالي يک روستا خالي شود. ما هم آدميم. دزدي هم نکرديم. دلمان خواسته چيزي را ببينيم که در ذهن داريم. و همان را به ديگران که ميبينند نشان دهيم. براي همين است که يک عکس را برميداريم و جوري آن را ميبينيم که گويا از دنياي رويا آمده است.اين HDR همانيست که گفتم. اين است که ميگويم ويرايش HDR ابتدا براي "ثبت هر چه نزديکتر به آنچه که چشم ميبيند" ارائه شد. ويرايشي که قشقايي درباره ان پرسيده "وقتي چشم درست ميبيند چه لزومي دارد از ان استفاده کنيم"، همين ويرايش است.
اما يک ويرايش ديگر است که من دوستش دارم. هماني که نگاه ما را نشان ميدهد. نقاشي است. خطاطي است. يک جور خاص ديدن يک صحنه است. من قديمترها نقاشي ميکردم. رئال. واقعا رئال. دو ماه وقت ميگذاشتم تا بچه ببري که ميکشم دقيقا هماني شود که در واقعيت است. آخر هم راضي نميشدم. استادم ميگفت وقتت را تلف نکن. اگر ميخواهي همان شود، دوربينت را بردار و برو از آنجا عکس بگير. اما اگر ميخواهي راضيات کند، " آن را جوري نکش که ميبيني، جوري بکش که که دوست داري ببيني".
اين روزها وقتي با اسلايدرهاي Photomatix يا Redynamix و غيره کار ميکنم احساس مخلوط کردن رنگها را روي پالت دارم.
فکر ميکنم بابک به جاي اينکه در توضيحات زير عکساش بنويسد آن را با چه ديافراگم و سرعتي گرفته است، بهتر است از حسش بنويسد که سخت غمگين بوده و آسمان ...
دوستان، اينجا تاپيک روياهاست. تاپيک عکسهاي واقعي دو قدم آنطرفتر است. عکس هاي خيلي واقعي!
فکر ميکنم پاسخ قشقايي عزيزم را دادم که پرسيده بود: "... حالا این واسم یک سوال شده که چرا دوستانی که میتوانند فقط با ثبت یک فریم به همین حدود برسند با چند فریم به سراغ HDR میرن ..."
امير ياري
آقای یاری حقیقت آنکه بنده منظورم این نبود که عکس را در یک فریم بدون دخالت دادن حالات روحی عکاس( که میتواند هر ثبتی به هر شکلی نشانی از آن داشته باشد) ثبت کرد. صرفا از نظر دیده شدن محل ثبت!!! نظر شخصی من آنست که هر فردی میتواند احساساتش را در ثبت یک عکس بیان کند با هر ابزاری حالا یک نفر از تنظیمات دوربین به این مورد میرسد دیگری با اندکی ویرایش بیشتر منظورش را میرساند...... غایت کار در هر دو یکی است. صحبت من صرفا از بابت تکنیک موضوع بود(صرف نظر از آنکه آن ثبت اغراق آمیز باشد یا نباشد. ویرایشی بر مبنی حس آن فرد درون ثبت داشته باشد یا نداشته باشد. الا آخر....) اینکه ثبت هایی از این دست وقتی غایت ویرایش آن با یک فریم هم مقدور باشد. دیگر لزوم استفاده از hdr نیست که بابک جان دلیل آنرا برای عکس خودشان گفتند.....
در اصل منظورم عکس های شما دوستان خوب بطور کل نبود..... در گالری همین سایت و جاهایی دیگر پیشتر عکس هایی را از دوستان یا دیگران میدیدم که با هر نوع ویرایشی یا متدی...... بغیر از hdr هم میشد به همان حس درون رسید( از بابت تنظیمات و غیره) فقط با یک فریم..... نمیدانم منظورم را میتوانم برسانم یا خیر؟ ولی استنباط من از hdr آنست زمانی که سنسور دوربین نتواند محدوده داینامیک رنج مورد نظر برای یک ثبت را پوشش دهد( همانی که بابک جان اشاره کرد) ضرورت آن ایجاب میکند (مثل آن عکس ماشین مربوط به رضا به احتمال زیاد با یک ثبت نمیشود این برداشت را داشت)
یا بیان مفهوم یا ایده ای خاص همچون عکس رضا خلیلی ولی عکس هایی دیگر را که در محدوده قابلیت یک سنسور حرکت میکنند از بابت داینامیک رنج و تونل رنج میشود فقط با یک فریم به آن رسید.
در آخر آنکه این عرایض من به این منظور تلقی نگردد که آن راه اشتباه است. در اصل برداشتم این است وقتی با یک فریم به همان حالت میتوان رسید دیگر استفاده از چند فریم ضرورتی نیست. مگر آنکه صحنه ثبت با یک فریم نتواند غایت کار یک عکاس را برای آن صحنه برآورده کند....
پاسخ: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
نقل قول:
البته هر آنچه که ميگويي فقط نظر خودتان است که جداي از درست و نادرست بودنش
قطعا همینطوره به همین خاطر گفتم که : من اینطور فکر میکنم
واضح در پستم اشاره کردم که :
نقل قول:
چون عکس های HDR بر خلاف علت تولدشان ( که همان توزیع مناسب نرخ کنتراست بر مبنای صحنه واقعی است ) میتوانند ویژگی های دیگری پیدا کنند:
مثلا اغراق آمیز باشند
من این اغراق آمیز بودن رو فقط یک ویژگی فرض میکنم . شما اون رو هدفی برای این تکنیک
بحث روی این مقوله بی فایده است . شما نظر خودتان را دارید و حتما مصر و من هم نظر خود و قطعا مصر
فرقی هم در مقصود نخواهد داشت
منتها یک عقیده دارم و اینکه از عکسی که دارای توزیع کنتراست مناسب است میتوان به تصاویر اغراق آمیز و سوررآل ( خیال انگیز ) رسید . ولی از یک عکس اغراق آمیز یا سوررآل نمیتوان به اولی رسید
=============================
قبلا در تاپیک های مختلف روی اینکه آیا این همه اشباع و اغراق در تصویر پسندیده هست یا نه بحث شده بود .
منتها هدف من اینه که هر عکسی رو به صرف اغراق آمیز بودن یا حتی خیال انگیز بودن به عنوان یک عکس خوب قلمداد نکنیم
شما ممکنه تصور کنید که من مقصودم عکس های این فروم و دوستان اینجا است
نه
همین الان در فروم Photos of the year عکس هایی داریم که قطعا داری مشکلاتی عدیده هستند اما چون با این تکنیک و به صورت اغراق آمیز درست شده اند خیلی مورد استقبال عامه کاربران قرار میگیرند . در حالی که کاربران با تجربه تر اتفاقا امتیازهایی پائین و نقد های خوبی زیر این نوع عکس ها مینویسند تا عکاس و بقیه کاربران متوجه باشند که صرف اغراق یا متفاوت بودن به منزله بهتر بودن نیست
==========================
من هم تصاویر HDR اغراق آمیز دارم
http://www.photos-of-the-year.com/im...06/1010904.jpg
و هم HDR به قول دوستمان پانورامای HDR
[IMG]http://i32.*******.com/2lln03r.jpg[/IMG]
نه اینکه عکس های من خوب باشند ( قطعا ایرادات فراوان دارند و من هم منتظر نقد شما در این باره هستم ) اما برای اینکه هاله ها و حاشیه های سایه روشن در عکس نباشه تنها به برنامه ای مثل Photomatix تکیه نمیکنم . از همان سه یا چند عکسی که قبلا به صورت Bracketing گرفته شده روی عکس Tonemapped استفاده میکنم تا بتونم رنگ و حاشیه ها رو کنترل کنم
مثلا برای غلبه بر ته رنگی که در اکثر عکس های ToneMapped وجود داره از عکسی که با نور سنجی صحیح اما معمولی گرفته شده به صورت یک لایه با مد آمیختگی Color استفاده میکنم . شاید قسمت هایی رو پاک کنم یا اشباع ها رو کم و زیاد کنم
به قول جناب دیناروند نمیتوان برای همه عکس ها یک نسخه پیچید
ممکنه برای متعادل کردن سایه روشن ها در عکسم از عکسی که به طور معمولی گرفته شده به صورت یک لایه با Opacity کم روی فایل Tonemap شده استفاده کنم .
برای ایجاد یک عکس HDR چه معمولی چه اغراق آمیز و چه خیال انگیز و حتی ترکیبی فکر میکنم برنامه هایی مثل Photomatix تنها ابزاری برای شروع ویرایشند . باید ویرایش ها روی عکس , آگاهانه ادامه پیدا کنند تا چیزی که خواسته ما است از دل تصویر بیرون کشیده بشه
===========================
در انتها باز هم میگم . اینها فقط نظر منه . مخصوصا اینکه برای رسیدن به یک هدف گاهی مسیرهای متفاوتی وجود داره . ممکنه شما مسری رو پیموده باشید که من از اون عفلت کردم یا از درک اون عاجز بودم
اینها هم که گفتم نقد نبود اشاره ای بود به چیزی که در ذهنم ثبت شده . اگر خاط دوستان مکدر شده دوباره عذرخواهی میکنم
پاسخ: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
QashQai
ولی استنباط من از hdr آنست زمانی که سنسور دوربین نتواند محدوده داینامیک رنج مورد نظر برای یک ثبت را پوشش دهد( همانی که بابک جان اشاره کرد) ضرورت آن ایجاب میکند .
در اصل برداشتم این است وقتی با یک فریم به همان حالت میتوان رسید دیگر استفاده از چند فریم ضرورتی نیست. مگر آنکه صحنه ثبت با یک فریم نتواند غایت کار یک عکاس را برای آن صحنه برآورده کند....
قشقايي عزيز
متوجه سوالتان شدم. فکر ميکنم پاسخ شما دقيقا همچون سوالتان کاملا تکنيکي است. يعني به تکنيک کار برميگردد. ميدانيد. وقتي شما صحنه اي را با JPEG عکاسي ميکنيد، دوربينتان عکس خوبي از ان صحنه ميگيرد. اما اين عکس خوب را تا زماني خوب ميبينيد که نسخه RAW ان را نديده باشيد. محدوده RAW گستردهتر از JPEG است و دستتان را بازتر ميگذارد تا روي عکستان ويرايش بهتري انجام دهيد. اگرچه ممکن است فايل چاپي ان دو بسيار شبيه به هم شود.
مدتي پيش ديويد زايزر يک مطلبي نوشته بود با عنوان RAw بهتر است يا JPEG که آن را روي سايت گذاشته بودم. او توضيح داده بود که وقتي سر يک مراسم عروسي قرار است 3500 تا 4000 عکس بگيرد و در نهايت چاپ انها نزديک به هم شود لزومي نميبيند که به خاطر "اندکي تفاوت" خودش را به دردسر بيندازد و چندين کارت حافظه را پر کند.
اما بعد توضيح داده بود که با اين اوصاف باز هم دوست دارد که با RAW عکس بگيرد. چون دست او را باز ميگذارد تا ويرايش بهتري انجام دهد تا به همان اندک تفاوت برسد.
درباره سوال شما هم دقيقا به همين منوال است. يک RAW خوب از يک صحنه ثابت مثل ان چيزي که بابک گرفته، چيزيست که شما به آن اشاره کرده بوديد: "بغیر از hdr هم میشد به همان حس درون رسید( از بابت تنظیمات و غیره) فقط با یک فریم..."
اما وقتي HDR ميگيري، دستت بازتر است. رنگهاي بهتري داري. کيفيت کار بالاتر ميرود. نويز هم کمتر ميشود. خلاصه اينکه حال بيشتري دارد. براي همين هم وقتي با کلي زحمت تا آن بالاي کوه ميروي و حافظه کافي هم داري و صحنه هم ثابت است ... خوب قطعا HDR انتخاب بهتري است. چون اينجا به جاي يک RAW ، سه RAW يا بيشتر داري. حالا يا دلت ميخواهد آن را به يک عکس رئال بسيار قوي بدل کني، يا يک روياي بسيار زيبا. انتخاب با خودت است. :::happy:::
امير ياري
پاسخ: نقد دو جنبه دارد. زيباترش کنيم.
چند نکته اموزشي وسط بحث هاي دلباز بود که من با اجازه اونا رو هايلايت ميکنم
نقل قول:
برای اینکه هاله ها و حاشیه های سایه روشن در عکس نباشه تنها به برنامه ای مثل Photomatix تکیه نمیکنم . از همان سه یا چند عکسی که قبلا به صورت Bracketing گرفته شده روی عکس Tonemapped استفاده میکنم تا بتونم رنگ و حاشیه ها رو کنترل کنم
براي حاشيه ها چگونه کار ميکني آيا از مد اميختگي خاصي استفاده ميکني يا فقط opacity رو تغيير ميدي
نقل قول:
مثلا برای غلبه بر ته رنگی که در اکثر عکس های ToneMapped وجود داره از عکسی که با نور سنجی صحیح اما معمولی گرفته شده به صورت یک لایه با مد آمیختگی Color استفاده میکنم . شاید قسمت هایی رو پاک کنم یا اشباع ها رو کم و زیاد کنم
نقل قول:
ممکنه برای متعادل کردن سایه روشن ها در عکسم از عکسی که به طور معمولی گرفته شده به صورت یک لایه با Opacity کم روی فایل Tonemap شده استفاده کنم .
دلباز جان واقعيتش اينه که من اصلا از خروجي و رنگهاي نرم افزارهاي HDR راضي نيستم واسه همين خروجي رو ميبرم تو فتوشاپ و تنظيم کنتراست و رنگ ميکنم منتها همچين مشکلاتي که تو عکسم هست ايجاد ميشه که تا حالا نتونستم از بين ببرمشون اين نکاتي که گفتي سر خطهاي خوبين من دنبال همين چيزهام که احساسم رو بيان کنم و مشکل فني مثل تنظيم نبودن رنگها رو هم نداشته باشم
کاري کردي که تا يه HDR رضايت بخش نداشته باشم خواب به چشمم نياد