نوشته اصلی توسط nmroshan
با تشكر از آقاي شهبازي كه مانند هميشه موضوعات را به طور منطقي توضيح ميدهند.
مقاله بسيار واضح بوده است. فكر ميكنم در 90 درصد موارد و شايد هم بيشتر، مواردي كه درمقاله گفته شده است، كاملا منطقي است و اصلا نميتوان گفت كه نظر شخص مايكل ريچمن است و ممكن است كسي نظر ديگري داشته باشد.
موضوعي كه توجه خاص مي طلبد آنست كه هر كسي به گونه اي خاص به دنيا مي نگرد و بجز موارد خاص، اگر نتواند يا نخواهد اين ديد خود در عكسهايش نشان دهد، پس چرا عكس مي گيرد؟ بحث عكاسي خبري- جنايي- پليسي، بحثي است جدا و اينها همان موارد خاص هستند. شايد من يك روز غمگين باشم، اگر بخواهم در عكسم غم حضور داشته باشد چه ميكنم؟ خب واضح است كه هم موقع عكاسي سعي ميكنم كه با كادربندي خاص يا نورسنجي تيره و تار، اين موضوع را منتقل كنم و هم در موقع ويرايش يه اين امر توجه ميكنم و سعي ميكنم مثلا با سياه و سفيد كردن/ كراپ خاص/ يا .... كارهاي ديگر اين مساله را در عكس نشان دهم. حتي شايد در مرحله پرينت نيز كارهايي انجام دهم. مثلا عكسم را با شارپنس كمتر يا بيشتر چاپ كنم. همه چيز را به كمك مي گيرم تااين حس درعكسم وجود داشته باشد. چون آنروز هدفم همين بوده است و لاغير. و اينها همگي جزو فوايد دنياي ديجيتال هستند كه تا اين اندازه به ما امكان كنترل خروجي را مي دهد چه در مرحله عكاسي چه در پست پروسس و چه در چاپ. كه فكر ميكنم اين مساله نه عيب اين دنياي جديد، كه بزرگترين مزيت آن مي باشد.
با تشكر از آقاي محبي، بخاطر مطلب مفيدشان.