راستی نظرتون راجع به نوزاد Hasselblad. چیه؟
39مگاپیکسل!!!
قیمت 30000 دلار
ایزو 400
اندازه سنسور 36.7*49 میلیمتر
فرمت عکسها 3F Raw (بدون فشرده سازی)
حجم هر عکس در بهترین حالت 78 مگا بایت
http://www.hasselblad.se/Archive/ima...era_H2D_39.jpg
Printable View
راستی نظرتون راجع به نوزاد Hasselblad. چیه؟
39مگاپیکسل!!!
قیمت 30000 دلار
ایزو 400
اندازه سنسور 36.7*49 میلیمتر
فرمت عکسها 3F Raw (بدون فشرده سازی)
حجم هر عکس در بهترین حالت 78 مگا بایت
http://www.hasselblad.se/Archive/ima...era_H2D_39.jpg
فکر میکنم از آدم هم عکس بگیری از خودش بزرگتر شه !
اگر همین رزولوشن رو بتونه روی بدنه های معمولی دستی Slr نصب کنه خیلی عالی میشه.
البته لازم هم نیست.
جناب مینوسپهر اگر توجه داشته باشید غیر از مساله قیمت ، مسایل فنی خاصی هم وجود دارد که باعث میشود اکثر سازندگان دوربین Dslr سایز های سنسوز کوچکتری نسبت به سایز نگاتیو 135 در نظر بگیرند...
و دوربین های فول فریم از انگشتان یک دست کمترند....
همین قضیه در مدیوم فرمت ها هم وجود داره.... یعنی سنسور این دوربین کوچکتر از سایز 6*6 نگاتیو همین رده دوربین هسلبلاد هست... در مورد بقیه کمپانی ها هم که بکهای دیجیتال میسازند این نسبت تقریبا بر قراره....کداک ، فوجی ، فاز1 ، مامیا و .....
نکته مهم اینه که هسلبلاد اصولا Slr نمیسازه که بخواد Dslr بسازه...(البته منظور Slr 135)
نکته دوم این که سایز نگاتیو 35 م م برابر :36*24 میلیمتر است ...
اکثر دوربینهای Dslr سایز سنسور کوچک تری دارن مثلا نیکون D2x برابر 23.7*15.7 میلیمتر است....
حالا در زمانی که اکثر Dslr ها سنسوری کوچک تر از 24*36 دارن چطور انتظار دارین سنسور 36.7*49 (که بزرگ تر از نگاتیو 35 م م هم هست!) در بدنه ای مثل 350 دی جا بشه؟
اصلا مساله بدنه نیست! لنزهای Dslr ها چنین تصویری تولید نمیکنند!
حالا که داره lcd تا شو ساخته می شه خدا رو چه دیدی یک سنسور تاشو هم ساخته شد که بشه توی 350دی جابشه!
جناب مینو سپهر!
من کی به شما قول سند دادم؟ امیدوارم در همه بحث ها با همین دقت شرکت نکنید!
اصلا من با شما در باب رزولوشن خروجی لنزها بحث خاصی نکردم...
فقط گوشزد کردم که دوربین های 22 مگاپیکسلی مدیوم فرمت هستند.
و متاسفانه اصلا روش بحث شما رو نمیپسندم! اینجا دادگاه نیست! اگر اطلاعاتی دارین قایم کنید که دیگران بنویسند بعد شما آس رو کنید؟ چه خبره؟
اما در مورد این تاپیک! که شما با بحث دیگری اون رو مخلوط فرمودین و اصلا مورد نظر من نبوده... باید توجه بفرمایید که بحث سایز سنسور ربطی به مگاپیکسل نداره!نقل قول:
بر فرض که نتوانند عبور دهند. منظور من بجز سایز بدنه و لنز امکانات بیشتر Slr ها نسبت به این دوربینهاست که با مقایسه آنها براحتی میتوان نقصهای آنها را فهمید.
سایز بدنه را نسبت همان سنسور بسازند اما با مشخصات یک Slr . که قاعدتا بزرگتر هم خواهد بود. در مورد لنز هم همین طور به لنز مناسب بگذارند.
در آخر اگر یادتان باشد من خودم هم گفتم که هیچ کدام از اینها لازم نیست.
دو بحث وجود داره!
1- اینکه اون سنسور رو در دوربین های 135 جا بدن....(که گویا تکذیب کردین... بحث من مگاپیکسل نیست... بحث دایره تصویره که باید بین دوربین و لنز فانوس نصب بشه!)
حالا بحث اینه که اگر قرار باشه دوربینی ساخته بشه... با لنز مناسب اندازه سنسور مدیوم فرمت، بدنه مناسب، چه چیزی خواهد شد غیر از این دوربین؟
اصلا میدانید این دوربین SLR است؟ در حقیقت یک DSLR قطع متوسط است؟ یعنی اون چیزایی که الان دارین میگین میشه همین دوربین؟!!!!
نه آرش جان من قول داده بودم، منتهی چون این بحث بسیار قدیمی است، ذهنم یاری نمیکرد که چند تا منبع معتبر ارائه کنم، آن موقع هم درگیر پرزنتیشن شدم و فراموش کردم....
اما روی چشم، از سفر برگردم حتما پیدا خواهم کرد، گرچه از ته دل راضی نیستم که راجع به مطلبی چنین قدیمی صحبت کنم.
در مورد سايز دوربين و سنسور خوب آرش درست ميگه چون شما الان تصور كن يك سوني H1 رو كه چند برابر بزرگترش كرديد خوب ميشه يك چيزي تو همين مايه هاسلبلاد
کاربرد اين دوربينها غير از بزرگي عکس چي هست و براي چه مصرف کنندگاني ساخته ميشه؟
سلام ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط bf
دوربینهای قطع متوسط (مثل این) برای کاربردهای حرفه ای و عکسهائی که باید تو سایز بزرگ چاپ بشن استفاده میشن. اون موقع که عکاسی دیجیتال نبود هم دوربینهای قطع متوسط وجود داشتن که سایز فیلمشون بزرگتر از دوربینهای 35 میلیمتری بود و میشد بدون افت کیفیت عکس رو با اندازه خیلی بزرگتر از دوربینهای 35 میلیمتری چاپ کرد.
جناب a80300d لحن آرش خان اینقدر ها هم تند نبود بهتره وارد مسایل حاشیه ای نشیم اینجا کسی با کسی دشمن نیست الحمدالله کسی هم به کسی بدهکار نیست بنابراین این حرفها و برخورد ها رو به حساب سو تفاهم بگذارید
ممنون از همه دوستانی که در بحث شرکت کردند... کلی چیز یاد گرفتیم:)
موفق و پیروز باشید
آقا صلوات!
يک اطلاع تکميلي در مورد سنسور اين دوربين،
ظاهرا يک ccd ساخت شرکت کداک است با کد KAF-39000:
http://www.letsgodigital.org/en/news...tory_4873.html
http://www.letsgodigital.org/images/..._kaf_39000.jpg
همچنين شرکت ماميا در دوربين22 مگاپيکسلي ديجيتال خود از CCD IMAGER شرکت dalsa استفاده کرده است:
http://www.dalsa.com/news/news.asp?itemID=165
http://www.dalsa.com/shared/content/...F4052_250w.jpg
http://www.dalsa.com/shared/content/...iya_zdleft.jpg
دوربین Hasselblad H3D-39 ساخت کدام کشور است؟ سوئد؟!
کسی در این مورد اطلاع دارد؟ و اگر در زمینه ی معرفی این دوربین بیشتر گفتگو کنید ممنون میشوم.
سلام
بله سوئدی است, من هم علاقه زیادی به بحث در مورد این نوع دوربینها دارم (هر چند که ظاهرا" قبلا" روش بحث شده ولی ..... ظاهرا" یک سری از پستها هم حذف شده بودند که نمیشه ارتباط معنایی بین اونها رو فهمید !!! :( ) آخه ایزوی پایینی هم دارند, یعنی با این قیمت فقط برای پرتره و بیلبورد کاربرد داره؟؟؟!! :eek:
***************
کد:http://www.hasselblad.com/products/h-system/h3d.aspx
سلام
من هر چه جستجو کردم نتوانستم چند نمونه ی قابل قبول از عکسهای گرفته شده توسط این دوربین ، پیدا کنم!
آیا جایی را در اینترنت سراغ دارید که بشود نمونه های خوبی را به دست آورد؟
این ایزوی پایین هم در این نوع دوربین ها از جمله مامیای زد دی ، حکایت عجیبی است و من هم نمی توانم بفهمم چرا اینطور است!
فکر کنم تفاوت این دوربین رو با دوربین های دیگه چیزی نیست که بشه تو صفحه مانیتور و با چشم دید.. به چاپ های بزرگ احتیاج هست..
البته من نمونه هایی از عکسهای مامیای زد دی را در اندازه ی 4000×5328 در اینترنت دیدم و تفاوت را به وضوح احساس کردم.
شما هم می توانید ببینید:
http://www.digitalcamera.jp/report/ZD-20051221
این دوربین ها اکثرا در استودیو کاربرد دارند...
استودیو یعنی نور فراوان ، یعنی نور کنترل شده.....
ایزوی پایین از ملزومات یک دوربین خوب استودیو است.....
وقتی شما نور شدید و فراوان دارید کنترل آن با ایزو پایین ممکن است.....
شما در یک استودیو ( بسیار حرفه البته ) نور حرفه ای دارید....
این دوربین یک دوربین بسیار حرفه ای است ، پس در هر جایی کاربرد ندارد....
این دوربین را کمتر و شاید خیلی کمتر و شاید اصلا برای Outdoor استفاده نمیکنند....
دلیل اینکه....
یک کامپیوتر نیاز است که بتواند دیتای این دوربین را ثبت کند و شاید کمی ( خیلی ) مشکل وجود اشته باشد.....
خلاصه این دوربین یک دوربین استودیویی است....
برای همین ایزوی پایین دارد و نیازی به ایزوی بالا ندارد.....
حرف شما بجاست اما من قبول نمی کنم که این نوع دوربین ها فقط و فقط در استودیوها و محیط های نورپردازی شده، کارایی داشته باشند! که در این صورت، حوزه ی کاریشان محدود به فضاهای بسته میشود و دیگر کمتر کسی به آنها روی می آورد.
برای نمونه اگر نمونه عکسهای Mamiya ZD را دیده باشید، بیشتر در فضای باز و شرایط نور طبیعی گرفته شده اند. چندین نمونه ی دیگر هم که از این دوربین سراغ دارم همه و همه در چنین موقعیتی قرار دارند و اگر بخواهید لینک آنها را برایتان میگذارم.
به نظر می رسد این نوع دوربین ها، تنها در شب و بدون فلاش با مشکل روبرو می شوند که البته در آن صورت هم میتوان با تنظیم شاتر و دیافراگم، تا اندازه ای کمبود ایزو را جبران کرد. در واقع کمتر موقعیتی پیش می آید که این نوع دوربینها نسبتاً دربمانند، مثلا در برابر سوژه های متحرک (بخاطر سرعت پایین عکسبرداری پی در پی).
اصولا این دوربینها فقط برای آتلیه ساخته نشدند.... بلکه در فضای بیرون از آتلیه قابلیتهای بسیار زیادی دارن... اما تفاوتشون با دوربینهای dslr قطع ۱۳۵ همان تفاوتیه که مثلا RB67 با یه نیکون F5 داره...
یعنی اونهایی که در حال دویدن عکاسی میکنن F5 دارند و اونهایی که با حوصله و کولیس و سه پایه؟ Rb67 و هسلبلاد...
اگر منظور عکاسی طبیعت، معماری، نماهای شهری، عکاسی صنعتی و ..... چیزهایی از این قبیل باشه هیچ مشکلی با این دوربین نخواهید داشت.
کسی که به این دوربین نیاز دارد ، قطعا با یک Canon 1D Mark III نیازش رفع نمیشود....( این نظر بنده است )
حالا کسی که هم با Canon 1D Mark III نیازش رفع میشود ، با این دوربین مشکل خواهد داشت...
موضوعی که وجود دارد نیاز فرد به ابزار است.ابزار بایستی در خدمت ما باشد و نه اینکه ما در خدمت ابزار....
یک سفر گروهی با دوستان رفتیم...
یک لارج فرمت داشتیم ، یک مدیوم فرمت و بیش از 20 D-Slr و 2 SLR ...
با لارج فرمت شاید 10 شات ، مدیوم 15 شات ، SLR 23 تا 25 شات ( با هر کدام ) و با D-Slr بیش از 100 شات ( با هر کدام ) زدیم....
خواستگاه هر کدام متفاوت است...
کاری که هر کدام انجام میدهد با دیگری متفاوت است، اما اصول کار یکی است و همه عکس میگیرند....
شاید با کیفیت و کمیت متفاوت....
بنده میتوانم یک کامپک را بردارم و با اون از مدل های فشن عکس بگیرم ، با این دوربین هم میتوان عکس گرفت ، اما این کجا و آن کجا. بنده اگر این دوربین 40 میلیون تومانی را داشته باشم ، قطعا با آن به کوه نمیروم ! شاید عکس های جذاب تری بگیرم ، اما آن را در استودیو ام میگذارم و از مدل هایم عکاسی میکنم !
بحث اینکه کدام را کجا نمیتوان استفاده کرد نیست ! بلکه این است که کدام را کجا میتوان استفاده کرد....
این دوربین یک دوربین استودیو ای است ( از نظر بنده ) ، شاید بتوان در خیابان آن را به گردن انداخت و عکس های زیبایی هم گرفت...!!!
فراری 599 یک اتومبیل است ، هامر H2 هم اتومبیل است....با هر دو هم میتوان رانندگی کرد و لذت برد....!
سلام
بزرگترین اندازه عکسهای قابل چاپ در زرولوشن های مختلف از دیدگاه نیکون:
2.5 مگا پیکسل=16.5*24.6 سانتی متر
5.6 مگاپیکسل=36.8*24.7 سانتی متر
10 مگا پیکسل=49.2*32.9 سانتی متر
همونطور که میبینید برای داشتن یک عکس بزگتر از حدود 50*30 سانتی متر نیاز به مگاپیکسل بالاتر داریم و بالطبع برای داشتن یک عکس با اندازه مثلاً 60*80 (که خیلی هم بزرگ نیست!)نیاز به چنین دوربینهائی احساس میشود. نمونه عکس با حدود همین مگاپیکس که با بک های دیجیتال گرفته شده بود را نمایندگی فاز وان در نمایشگاه امسال گذاشته بود که واقعاً جالب بود.
راستی میدانید رزولوشن چشم انسان چقدر است؟
120 مگاپیکسل سیاه و سفید:eek:
3 مگاپیکسل سلول حساس به رنگ
بافر=؟
درمورد ابعاد چاپ تا حدودی با شما موافقم.....
در مورد رزلوشن چشم انسان باید عرض کنم اختلاف نظر بسیار است ، اتفاقا یک تاپیک داشتیم که در این مورد مفصل بحث شده بود...( هرچه میگردم پیدا نمیکنم )
اما چند لینک جالب در مورد رزلوشن چشم انسان ، دینامیک رنج آن بود ، که بسیار ارزشمند است...
اما ساده ترین و دم دست ترین مرجع امضای کاوه ی عزیز است....
واقعا شگفت انگیز است.... 576 Megapixel Retina !!!!;)
من هم سایز 40 در 60 با دی 70 دیدم مشکلی نداره مگه اینکه کله مبارک را برای شمردن پیکسلها توی عکس بکنید ولی واقعا از فاصله نیم متری خیلی خوب بود.
فکر کنم با interpolation میشه به سایزهای بزرگتر هم رسید.
منظور عکاسباشی در بهترین و بالاترین شرایط بود....
همه ی ما عکس هایی با سایز بزرگ چاپ کرده ایم ( تازه با چاپ های ایران ) و کیفیت عالی را دیده ایم....
بعد اینکه بنده هم با 10 مگاپیکسل با ابعاد 50*70 چاپ داشته ام و بسیار عالی بود....
اما به نظرم یک قانونی وجود دارد ، چه قانونی ؟
این که مثلا شما یک کاغذ A4 رو در یک فاصله ی معین مثلا 30 سانتی متری دارای بهترین وضوح و بالاترینکیفیت است. وقتی ابعاد بزرگ تر میشود باید از فاصله ی عقب تری این کادر را دید ، و مثلا یک پوستر با ابعاد چند متر در چند متر رو نمیتوان از فاصله ی مثلا 30 سانتی دید..متاسفانه بنده ضریب و یا معادله ای در این مورد را بلد نیستم...
به نظرم بالا تر از این کیفیت هدر رفتن پیکسل ها است و گسترده تر از دید چشم انسان است و دیگر نیازی به آن نداریم...
مثلا یک بیلبور را در فاصله ی حداقل 50 متری باید دید ، حالا هرچقدر هم پیکسل های بیشتری داشته باشد به نظرم غیر کاربردی است و هدر میرود....
به نظر دوستان این طور نیست ؟
باید یک نمونه از عکسهای Hasselblad H3D یا Mamiya ZD را در اندازه های بزرگ (نه چندان هم بزرگ) چاپ کرد و در کنار همان سایز از عکسهای دوربین هایی که در اینجا از آنها نام برده شد، قرار داد تا بتوان تفاوت را کاملا احساس کرد. من این کار را کرده ام و می توانم بگویم: اختلافِ وضوح، از زمین تا آسمان است.
من هم مثل دوستان، دوست ندارم به ماست خودم بگویم ترش ، اما منکر حقیقت هم نمی توانم بشوم.
بله شاید اینطور باشد...
اما موضوع ماست و ترشی و اینها نیست....!
موضوع یک بحث علمی است و هیچکدام از دوستان و بنده قصد جانبداری از ماست های خودمان را نداریم...چون ما فقط از این ماست ها میخوریم ، نه آنها را میسازیم و نه.....
باید چاپ کرد و دید....
اما آیا شما با آن برداشت بنده موافق هستید....؟
بیش از یک مقدار به نظرم غیر کاربردی است...
منظورم این نیست که 39 مگاپیکسل غیر کاربردی است ، شاید این حد به اندازه ی چشم انسان ( حدود 600 مگاپیکسل ) باشد.....
بنده دلیل علمی و رفرنس معتبری برای این برداشتم ندارم....
شما ظاهراً می خواهید از زاویه ی علمی به این مسئله نگاه کنید اما از طرف دیگر می گویید که در این زمینه چندان اطلاعاتی ندارید و در واقع، نظر علم را در این باره نمی دانید! پس گفتگوی ما یک بحث علمی نمی تواند باشد.
وانگهی، علم چه می تواند بگوید وقتی که من نمونه ها را با چشم می بینم و می توانم بفهمم که کدامیک وضوح بیشتری دارد؟ این کار را در واقع یکی از دوستان من کرده بود: او از هر دوربین دیجیتال نیمه حرفه ای و حرفه ای، یک نمونه عکس ــ در شرایط نوری یکسان ــ به دست آورده و در سایز بزرگ چاپ کرده بود. ما این عکسها را به هر کس که نشان می دادیم (کسانی که نمی دانستند هر عکس از چه دوربینی است و اصلاً با نام دوربین ها آشنا نبودند) دستشان را بعنوان بهترین انتخاب، روی نمونه هایی می گذاشتند که تعداد پیکسلهایشان بالاتر از بقیه بود. در این آزمایش باید اقرار کنم که خیلی ها به زحمت می توانستند بین عکس گرفته شده توسط Canon Eos 1Ds MarkII و Mamiya ZD بهترین را برگزینند.
اما می خواهم بگویم: این موضوع که ما از چه فاصله ای به تماشای عکس می نشینیم، ارتباطی به ماهیت عکس ندارد. این مسلم است که باید از فاصله ای مناسب، هر چیزی را تماشا کرد. شما اگر یک عکس 15×10 را هم به دماغتان بچسبانید، نمی توانید آن را ببینید؛ دیگر چه رسد به یک بیلبورد. بنابراین مقدار فاصله ی مناسب ما برای بهتر دیدن یک عکس، مسئله ای است که باید رعایت شود و نمی توان این موضوع را که چشم ما از 30 سانتیمتری نمی تواند یک بیلبورد را خوب ببیند، بعنوان دلیل هدر رفتن پیکسلهای آن عکس، اقامه کرد و به چنین اشتباهی، جنبه ی علمی داد!
جالب تر از همه این است که شما رزولوشن چشم انسان را 600 مگاپیکسل می دانید و از طرف دیگر می گویید در عکس 39 مگاپیکسلی، تعداد بسیاری از پیکسلها به هدر می روند! آیا جز این است که از کلام شما باید اینگونه برداشت کرد که چشم ما نمی تواند آن مقدار پیکسل را ببیند؟ آن هم چشمی که شما مشخصه و قدرت شگفت انگیز بینایی اش را در عدد 600 رقم زده اید!!!
تا جایی که چشم، توان دیدن و بازشناختن دارد می توان پیکسلها را بالا برد و تصویری درخور بینایی انسان، خلق کرد. حقیقت این است. معیار، چشم ماست و ما همه برای چشم، کار می کنیم و باید معجزه ی بینایی را پاس بداریم و آنچه را که سزاوار اوست، در برابرش به نمایش بگذاریم.
والله بنده هم فرضیه ی خود را رسمیت ندادم....
دیدید که عرض کردم رفرنس علمی پیدا نکرده ام......
اگر پیدا کنم حتما لینک میدهم.....
درباده ی فرمایش شما....
بنده عرض کنم که ، شما نمی توانید دو عکس را با یک شرایط بگیرید.....
میدانید که لنز های این دو دوربین قطعا و یقینا یکی نبوده پس در نتیجه تاثیر زیادی خواهد داشت...
اما در اینکه تصاویر دوربین های فول فریم و لارج فرمت و مدیوم فرمت دارای کیفیت بیشتر هستند شکی ندارم....
اما اینکه چشم انسان 600 مگاپیکسل است ، باید عرض کنم که حتما که نباید تصویر 600 مگاپیکسلی را تشخیص دهد....
چشم بنده و شما قادر به تشخیص پیکسل ها نیست ...
به نظر م ( نظر شخصی بنده ) چشم از یک حد بیشتر را نمیتواند ببیند ، شاید دکتر روشن بتوانند بیشتر راهنمایمان کنند ؛ اما همان طور که چشم قدرت تشخیص اشعه های مادون قرمز و ماورا بفنش را ندارد و در یک طیف خاص و نور مرعی امکان بینایی دارد ، و تنها ابزار ها میتوانند آن طول موج را دریافت کنند ، چشم هم بیش از یک سری محدود از پیکسلها ( شاید 10 شاید 1000 ) قادر به بینایی و تشخیص نیست...
دامنه ی بینایی چشم انسان و دینامیک رنج آن بسیثار شگفت انگیز است...
نمیدانم که نمونه عکس های دوربین جدید سیگما را دیده اید یا نه ، اما واقعا شگفت انگیز است ، به نظرم هیچ ( تاکیید میکنم هیچ )سنسوری قادر به ثبت این دامنه ی رنگی نیست.......
در مورد تعداد پیکسل ها کاوه جان و یا دکتر روشن و یا آرش عزیز و یا جناب محبی اگر نظر دهند ممنون میشوم چرا که بنده هنوز نتوانسته ام دلیل قاتع کننده ای پیدا کنم.......
اما اینکه در یک ابعاد مثلا 50*70 دو تصویر یکی مارک 2 و دیگری مامیای مورد نظر را چاپ کنیم و نشان دهیم به نظرم فرثی دیده نشود...در ابعاد بزرگ تر بله اما تا این سایز فکر نکنم.....
عدد 600 را شما به میان آوردید و من نمی دانم 576 درست است یا 120 یا هر عدد دیگری!
اما این را می دانم که اگر بینایی انسان، قادر به دیدن پیکسلهایی در حد آنچه که Hasselblad H3D عرضه می کند نبود، چنین دوربینی هرگز ساخته نمی شد و اصلاً وجودش معنا پیدا نمی کرد! چون همان طور که قبلاً هم گفتم همه ی این کارها در واقع، خدمتگزاری ما در پیشگاه «چشم» است و ما در ارتقاء فن عکاسی تا آنجا پیش می رویم که چشم ما توان دیدن داشته باشد.
من بر اساس ارزیابی چشم خودم ــ که در اینجا معیار من است ــ می گویم که چشم انسان، خیلی بیشتر از این را هم می تواند ببیند و آنچه که در عکس، ثبت می شود با آنچه که از راه چشم در ذهن من می تابد، قطره ای نیز در برابر دریا نیست.
در ضمن من از شرایط کاملاً مساوی عکسها سخنی نگفتم و می دانم که بطور قطع نمی توان دست به سنجشگری زد. من از یک آزمایش ساده در میان مردم عادی حرف زدم که وقتی عکسهای گرفته شده در زیر نور آفتاب از دوربین های گوناگون را در برابرشان می گذاری و می پرسی کدامیک وضوح و شفافیت بیشتری دارد، روی عکسهایی با تعداد پیکسلهای بالاتر، انگشت می گذارند. در برابر این قطعیتِ برخاسته از بینایی چشم، کدام علم است که بیاید و بگوید: «نه، تو اشتباه می بینی! آن ده مگاپیکسلی با این سی و نه مگاپیکسلی، هیچ فرقی ندارد!». چنین علمی، عین جهل است.
درباره ی نوشته ی قبلی اتان نکته ای به خاطرم آمد.
سخن بر سر ماست و ترشی اش بود. باید بگویم که عکاس لازم نیست سازنده ی دوربین هم باشد. باید پا را از این هم فراتر گذاشت و گفت: هم اکنون سازندگان دوربین در خدمت عکاسان اند.
به طور حتم این مسئله به سایز پرینت برمیگردد یعنی در سایز 10 در 15 چشم فرقی بین 30 مگاپیکسل و 3 مگاپیکسل نمی بیند. البته در سایزهای بزرگ این تفاوت فاحش است.کد:اما این را می دانم که اگر بینایی انسان، قادر به دیدن پیکسلهایی در حد آنچه که Hasselblad H3D عرضه می کند نبود، چنین دوربینی هرگز ساخته نمی شد و اصلاً وجودش معنا پیدا نمی کرد! چون همان طور که قبلاً هم گفتم همه ی این کارها در واقع، خدمتگزاری ما در پیشگاه «چشم» است و ما در ارتقاء فن عکاسی تا آنجا پیش می رویم که چشم ما توان دیدن داشته باشد.
در همین زمینه:
http://www.akkasee.com/digitalcamera...ves/007220.php
اول اینکه این سایت عکاسی ما گنجینه ای است ارزشمند....واقعا ارزشمند.....
از جناب دکتر روشن برای یادآوری این مقاله ی ارزشمند بسیار سپاسگذارم......
جناب دکتر همیشه مشتاق مقالات شیرین شما هستیم.....
دوستان برای شفافیت بیبشتر حتما لینک را مرور کنید...
این هم رفرنس علمی.....رفرنس علمی بهتر از دکتر روشن پیدا نمیکنید.....
سلام خدمت همه دوستان عزیز
مرجع سایز های پرینتی که من نوشتم صفحه 23 از منوال دوربین نیکون دی 80 است و منظور از آن سایز چاپ سایز با کیفیت 200dpiاست وگرنه با کیفیت مثلاً 50dpiخوب سایز چاپ عکس را میتوان بزرگتر کرد.
مرجع تعداد پیکسل چشم انسان آقای فواد نجف زاده مدرس نورپردازی دانشکده صدا و سیما است.
اینکه از چه فاصله ای باید چه عکسی را دید و تعداد پیکسل ها معادل با استفاده از علم مثلثات و با توجه به زاویه نرمال 45 تا 47 درجه و فاصله تا سوژه قابل محاسبه است .
1