لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
سلام
من عکاسی رو تازه شروع کردم و تجربه زیادی ندارم
قبلا خیلی از مطالب این فورام رو خوندم , اما چند تا سوال دارم که هنوز بی جواب مونده
ممنون میشم اگه کسی جوابم رو بده , امیدوارم سوالام تکراری نباشن
یک
من توی همین فورام خوندم که هر لنزی به هر دوربینی نمی خوره , یکی از دوستان نوشته بود دوربین نیکون فقط با لنز خود نیکون یعنی نیکور سازگاره اما مدتی پیش عکسی دیدم که با دوربین نیکون و لنز سیگما گرفته شده بود , یعنی با داشتن کانورتور میشه هر لنزی رو روی هر دوربینی سوار کرد؟
دو
لنز های قدیمی مشکلاتی مثل اعوجاج تصویر , محو شدنی تصویر , و ... داشتن , از صحبت ها اینطور برداشت میشه که میشه سال ها از یک لنز استفاده کرد , اما این وسط روز بروز لنز های پیشرفته تری تولید میشن , چرا وقتی بعد دو سه سال یه دوربین خوب از رده خارج میشه , این اتفاق برای لنز نمی افته؟ چرا یه لنز خیلی قدیمی هنوز می تونه قابل استفاده باشه؟
سه
آیا به صرفه هست که من با داشتن دوربین مامیا زد ام و سه تا لنز اوساوا از خیر خرید لنز بگذرم و فقط یه دوربین دیجیتال اس ال ار بگیرم و عکاسی دیجیتال رو با همونها شروع کنم؟ شنیده ام که اتو فوکوس و اتو اکسپوزر رو از دست میدم , اما آیا چیز دیگه ای هم هست؟ عکاسی در این حالت عذاب آور نیست؟ اگه قید لنز های قدیمی رو بزنم و لنز های بروز بگیرم کارم راحت تر نمیشه؟
چهار
بحث های پیرامون مانت و کانورتور خیلی گیج کننده هستن , من باید چه دوربین دیجیتالی بگیرم که لنز های مامیا زد ام روش سوار بشن؟
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
keyvan
سلام
من عکاسی رو تازه شروع کردم و تجربه زیادی ندارم
قبلا خیلی از مطالب این فورام رو خوندم , اما چند تا سوال دارم که هنوز بی جواب مونده
ورود شما را تبریک می گویم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
keyvan
من توی همین فورام خوندم که هر لنزی به هر دوربینی نمی خوره , یکی از دوستان نوشته بود دوربین نیکون فقط با لنز خود نیکون یعنی نیکور سازگاره اما مدتی پیش عکسی دیدم که با دوربین نیکون و لنز سیگما گرفته شده بود , یعنی با داشتن کانورتور میشه هر لنزی رو روی هر دوربینی سوار کرد؟
بله. دوربین های تولید کارخانه های متفاوت نشیمن گاه های متفاوتی دارند. اما سایر کارخانه ها مثب سیگما و تامرون به برای نمشیمن گاه های متفاوت هم لنز تولید می کنند به طور مثال سیگما یک مدل لنز را برای دوربین های کنون، نیکون< سونی< پنتاکس و ... تولید می کند. البته کانورتور هایی هم هست که بتوان مثلا لنز نیکون رو روی کنون سوار کرد (خدا نکنه!! به شوخی البته)، اما ما که تا حالا از نزدیک لمس نکردیم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
keyvan
لنز های قدیمی مشکلاتی مثل اعوجاج تصویر , محو شدنی تصویر , و ... داشتن , از صحبت ها اینطور برداشت میشه که میشه سال ها از یک لنز استفاده کرد , اما این وسط روز بروز لنز های پیشرفته تری تولید میشن , چرا وقتی بعد دو سه سال یه دوربین خوب از رده خارج میشه , این اتفاق برای لنز نمی افته؟ چرا یه لنز خیلی قدیمی هنوز می تونه قابل استفاده باشه؟
پیشرفت در تولید لنز ها بسیار کندتر از تکنولوژی دیجیتال می باشد. بسیار از لنز هایی که امروزه با قیمت های بالا به فروش می روند بیشتر از 10 سال از معرفی آنها می گذرد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
keyvan
آیا به صرفه هست که من با داشتن دوربین مامیا زد ام و سه تا لنز اوساوا از خیر خرید لنز بگذرم و فقط یه دوربین دیجیتال اس ال ار بگیرم و عکاسی دیجیتال رو با همونها شروع کنم؟ شنیده ام که اتو فوکوس و اتو اکسپوزر رو از دست میدم , اما آیا چیز دیگه ای هم هست؟ عکاسی در این حالت عذاب آور نیست؟ اگه قید لنز های قدیمی رو بزنم و لنز های بروز بگیرم کارم راحت تر نمیشه؟
شما Mamiya ZD دارید؟؟؟؟؟ .... ... تا جائیکه که من می دانم این مدل بسیار گران قیمت و پیشرفته هست. هم اتو فوکوس دارید و هم اتو اکپوژر. خدای نا کرده کسی را مه مسخره نمی کنید؟؟؟ (شوخی کردم).
شاید منظور شما Mamiya 645 باشد. که اگر این طور است من به شما توصیه می کنم یک DSLR تهیه کنید.
پس نوشت: من به اشتباه Zm را ZD خواندم. معذرت می خواهم. بابا خوب انگیلیسی بنویسد دیگر!!!
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
خيلي خوش آمديد.
Mount* نشيمنگاه لنز روي دوربين است.
لنزها براي مانت بخصوص طراحي ميشوند.
لنزهاي كمپاني سيگما با مانت نيكون هم توليد ميشوند. پس نيازي به كانورتور نيست.
لنز بدون مشكل نداريم . فقط سعي ميشود مشكلات كمتري داشته باشند.
بعيد ميدونم لنزهاي ماميا روي SLR سوار شوند و اطلاعي ندارم كه آيا كانورتوري براي اين منظور هست يا نه.
ظاهرا پست من و آقاي آقاجاني همزمان شد. ببخشيد.
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
ايشون گفتند مامياي Zm دارند
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
اين دوست عزيز تازه وارد ما احتمالا چنين دوربيني دارند:
http://herron.50megs.com/ZM.jpg
يعني دوربين 35 ماميا!
البته مدلهاي ديگري هم داره... كه خلاصه ماميا اين سري دوربين ها رو ادامه نداد و چسبيد به همون مديوم فرمتها.
اصولا اگر قصد داشته باشيد به دنياي DSLR ها وارد شويد بايد بي خيال لنزهاي قديمي خودتان شويد و بين دوربين هاي روال بازار بر اساس بودجه خودتان انتخابي انجام دهيد....
مثلا اگر دوربين كانون بخريد ميتوانيد از لنزهاي كانون + لنزهاي سيگما ، تامرون با دهنه كانون استفاده كنيد.
همينطور اگر نيكون بخريد ميتوانيد از لنزهاي نيكون + لنزهاي سيگما، تامرون با دهنه نيكون استفاده كنيد.
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
سلام.
آقا آرش ، عکس دوربین نمایش داده نمیشه !
ممنون.
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
http://herron.50megs.com/ZE.htm
عكس دوربينهاي ماميا رو اينجا ببنيد
اين zm زيادي هم خوشگله!
اين عكس هم چون خوشگل بود اينجا ميگذارم با همين دوربين گرفته شده:
http://www.angryskies.co.uk/Gallery1.../castle3a.jpeg
MEASURING UP: Mamiya ZM, 28mm Sekor, Tri-X, Tmax dev.
اگر اين عكس هم ديده نشد آدرس سايتش اينجاست:
http://www.angryskies.co.uk/Gallery1/measuringup.html
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
واو ! عجب عکسایی !
ممنون آقا آرش عزیز .
محشره !
این ها هنر عکاسه یا دوربین ؟
راستی سایت اولی فیلتر بود ، ولی دیده شد !
ممنون.
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
والا من كه تاحالا دوربين هنرمند نديدم!
شما ديدين؟
اما اين دوربين لنزهاي با كيفيتي دارد. كه وقتي همراه ميشود با عكاسي هنرمند و نگاتيو سياه سفيد و عكاسي دقيق و پروسس خوب ميتواند چنين نتيجه اي بدهد.... البته اين عكس رو همينجوري پيدا كردم اگر جستجو كنيد به نتايج بهتري هم خواهيد رسيد....
در هر حال... براي بسياري استفاده از نگاتيو و لنزهاي فيكس و تشكيلات ظهور غير ممكن شده....
دوربين هاي ديجيتال هم بر اساس نياز امروز ساخته شده....
اميدوارم از سوال دوستمان زياد دور نيافتاده باشيم... گمان ميكنم پاسخ سوال ايشان رو تا اينجا بطور كامل داديم.
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
فکر نمی کردم اینقدر زود به جواب برسم
ممنونم از همه دوستان
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
سلام.
حالا که دوستمون به جواباشون رسیدن ( حالا واقعا رسیدین ؟ )
من یه سوال بی ربط بکنم ؟
نقل قول:
والا من كه تاحالا دوربين هنرمند نديدم!
آخه تو همین یه عکسی که شما گذاشتید ، دیدم تو سایه جزئیات وجود داره ، تو آسمون جزئیات وجود داره ، تو آفتاب جزئیات وجود داره و ... شارپنس هم در حد زیاد .
این به خاطر نگاتیو سیاه و سفیده ؟
و دوم اینکه منظرتون از پروسس ، نوع کامپیوتریشه ؟ یا روی نگاتیو پروسس کردن ؟
ممنون .
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
دوست عزيز ميدونم چرا اسرار به استفاده از اون لنزها دارين چون واقعاً كيفيت خوبي دارند
اما فك نميكنم بشه كاري واسشون كرد تا رو ديجيتال سوار بشن چون خود من خيلي گشتم ولي چيزي پيدا نكردم
ولي دوستان براي لنزهاي زنيت پيدا كردن و استفاده ميكنن;)
اما هيچ چيزي بعيد نيست شايد بشه!
شما هم اگه راهي پيدا كردين منو بي خبر نذارين .:)
البته بيشتر لنزهاي ما كه از دست رفت اما با همين يكي هم ميشه يه كاري كرد...
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
بهتر خواهد بود كه كاوه خان kakooch تشريف بيارن و توضيحات كامل تري در اين مورد بدن
شيطنت من در تاريكخانه به دوران دور برميگرده اصلا قابل ارايه نيست.
بطور مختصر بگم كه كيفيت نگاتيو سياه و سفيد به هيچ وجه با نگاتيو رنگي قابل مقايسه نيست. (براي همين ديجيتال در اين زمينه هنوز ميدود!)
اما در بحث پروسس هم بدانيم كه رشته اي وجود دارد به نام شيمي عكاسي ... و عكاس حرفه اي ميتواند غير از يادگيري روشهاي استاندارد ظهور و ثبوت و چاپ و غيره از روشهاي غير استاندارد هم استفاده كند و خلاصه هزار و يك عامل از هنگام عكاسي وجود دارد تا عكس بر روي كاغذ چاپ شود و ما آنرا ببينيم. و دستكاري در همه اين مراحل ممكن است(اشتباه هم همينطور)
بزرگترين ويژگي ديجيتال در اين زمينه كنترل است(كه اگر حوصله كنم در تاپيك ديگري بر روي مساله كنترل صحبت خواهيم كرد.)
و اگر لازم ميدانيد و علاقه اي به ادامه اين بحث وجود دارد؟ تاپيك جديدي ايجاد كنم و اين پستها رو منتقل كنم تا در زمينه عكاسي سياه و سفيد با نگاتيو بحث و تبادل نظر كنيم... نمونه عكس ببينيم و ........
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
سلام....
آرش جان نیکی و پرسش.....؟
والله این که شما از 3 یا 4 سالگی فیلم فوجی تو دستت بوده که شکی نیست( بنده سند دارم دوست داشتی نشونت میدم ) تو یه سایتی دیدم اسمش کسوف بود به نظرم میتونی بری ببینی .خیلی عکس از شما داشت یکیش بود خیلی ناز بود
اما درباره ی این دوتا تاپیک بنده که منتظرم ، چون اطلاعت من خیلی در این زمینه کم هست و دوست دارم بیشتر بدونم.پس زحمتش با شما........
پس کنترل در دیجیتال و عکاسی با نگاتیو سیاه و سفید( من یاد کاغذ ایلفورد میوفتم)
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
نقل قول:
و اگر لازم ميدانيد و علاقه اي به ادامه اين بحث وجود دارد؟ تاپيك جديدي ايجاد كنم و اين پستها رو منتقل كنم تا در زمينه عكاسي سياه و سفيد با نگاتيو بحث و تبادل نظر كنيم
سلام.
به قول کاوه عزیز نیکی و پرسش ؟
ولی آرش جان ، یه پیشنهاد ؟ بهتر نیست در ضمینه چگونگی شبیه سازی عکسهای دیجیتال به نگاتیو سیاه و سفید هم بحث کنیم و آموزش بدید به ما ؟
و صد البته راجع به مطلبی که فرمودید نیز .
ممنون .
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
سلام.
جناب آرش خان.
ایده عالی هستش جدا کردن این قسمت و می*شه در مورد ظهور و تکنیکهای اون هم خیلی صحبت کرد. در اصل من می*خواستم شروع کنم درباره انجام C-41 و E-6 توخونه به طور مصور بنویسم اما بعد دیدم شاید خیلی*ها هنوز پروسه سیاه و سفید رو و یا تکنیکهاش رو ندونن. برای همین به فکر بودم که همچین مبحثی رو شروع کنم :)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
amirsooki
سلام.
آخه تو همین یه عکسی که شما گذاشتید ، دیدم تو سایه جزئیات وجود داره ، تو آسمون جزئیات وجود داره ، تو آفتاب جزئیات وجود داره و ... شارپنس هم در حد زیاد .
این به خاطر نگاتیو سیاه و سفیده ؟
و دوم اینکه منظرتون از پروسس ، نوع کامپیوتریشه ؟ یا روی نگاتیو پروسس کردن ؟
ممنون .
خب. همونطور که آرش عزیز نوشتن کیفیت عکس سیاه و سفید قابل مقایسه با رنگی نیست و علتش هم به ساختار داخلی فیلمهای کروموژنیک بر می*گرده (که البته نوع سیاه و سفیدش هم هست همنوطور که تو پست مادون قرمز عرض کردم) که سر فرصت در این مورد هم خیلی باید صحبت کنیم ولی دقیقاً به همین علت Dynamic Range فیلم سیاه و سفید خیلی بیشتر از فیلم رنگی هستش که اون هم کمی بیشتر از سنسورهای فعلی هست (البته Fuji S3Pro شاید با خیلی از فیلمها بتونه رقابت کنه، خوبیش اینجاست که سنسور قطعیت توش هست ولی تو فیلم نه. شما با دو حلقه فیلم از یک نوع نمی*تونید حتی تو کنترل شده*ترین شرایط دو تا عکس یکسان بگیرید مگر اینکه از قبل برای اینکار برنامه ریزی کرده باشید. پس برای کاری که نتیجه* تضمین شده*ای می*خواهید سنسور بینهایت ترجیح داره و راحت*تره. جلوتر بیشتر توضیح می*دم) این جزییات که شما می*گید بخاطر رنج دینامیکی که عرض کردم هست و شارپنس رو نمی*تونم درست قضاوت کنم با این رزولوشن و فشرده*سازی ولی واضحه که فیلم فیلمه کندی بوده ولی نه اونقدر فاین گرین (البته این به شرطی هست که نگاتیو اسکن شده باشه وگرنه که ...) چطور می*شه این رو فهمید؟ البته اگه Lossy Compression رو فراموش کنیم (که ممکنه کار رو خراب کرده باشه) خیلی سخت نیست. حتماً با جزییات می*نویسم براتون.
اما اینکه در مورد پروسس پرسیدید. توی عکاسی سیاه و سفید (و در کل عکاسی دیگه!) نورسنجی مهمترین چیزه و اینکه ابزار رو باید درست شناخت و حداکثر استفاده رو ازشون کرد. شما با هر دستگاهی که باشه نمی*تونید اون بازه*ای از اختلاف نورها رو که چشم می*بینه مستقیم ثبت کنید ولی برای اینکه بتونید حداکثر استفاده رو از بستر و مدیومتون بکنید راه*های مختلفی هست. یکی از مهمترین تکنیکها (به جز گرفتن چند عکس با نورسنجی متفاوت و انداختن اونها روی هم) ماجرای Zone Systemهست که توسط آقای Ansel Admas معروف طراحی و استفاده می*شده. صحبت در مورد Zone System یه تاپیک کاملاً جدا نیاز داره ولی خلاصه اگه بخواهم بگم تو این روش شما بر اساس اختلاف کنتراستی که توی جاهای مختلف عکس دارید نورسنجی رو انجام خواهید داد و به یه نتیجه گیری در مورد نورسنجی می*رسید ولی کار رو موقع ظهور و چاپ هم ادامه می*دید تا بتونید حداکثر Dynamic Range رو البته با توجه به مرکز ایده تصویر و امکاناتتون داشته باشید. برای مثال کمی تغییر زمان ظهور خیلی چیزها رو عوض می*کنه یا حتی نحوه هم زدن تانک ظهور (علتش ساده*است، اطراف جاهایی که تاریک بودن تو واقعیت، نگاتیو باید سفید بشه پس ماده ظهور باید خیلی بیشتر فعال باشه و جونش گرفته می*شه و برعکس. حالا بستگی داره شما چطوری ماده رو هم بزنید. اگه درست (بخونید شدید و بدون ایجاد حباب) اینکارو بکنید نگاتیو نرمال ظاهر می*شه اما اگه آروم اینکارو بکنید چی؟ سیاه*ها اونقدری که باید رو نگاتیو لخت نمی*شن و سفیدها هم کمی لخت می*شن چون قدرت ماده نرمال توزیع نشده و اطراف سفیدها ماده قویه و اطراف سیاهها ضعیف. نتیجه؟ Dynamic Range بیشتر و البته عکسی که بعداً تو چاپ می*شه سیاه*هاشو کاملاً سیاه کرد.) حتی تکون دادن کاغذ تو ماده و اینکه ماده رو یه جای کاغذ تکون بدید و بقیه جاها اینکارو نکنید هم اثری مشابه داره و البته نوع کاغذ و حتی بعدش هم با تونینگ که خودش یک عالم جدایی داره می*شه به رنج دینامیکی چاپ نهایی اضافه کرد. تونینگ یعنی خوابوندن عکس (سیاه و سفید) تو یه ماده تونر که یه چیزی رو به خورد کاغذ می*ده برای تغییر رنگها یا افزودن عمر یا اضافه کردن رنج دینامیکی قابل دیدن روی کاغذ و ... . برای مثال تونینگ محلول طلا بهترین تونینگ برای افزایش (جاودانه کردن!) عمر چاپ هست. به هر حال خود آقای آدامز همیشه چاپهاشو با سلنیوم تون می*کرده که این کار باعث می*شه دینامیک رنج قابل مشاهده کاغذ حدود یک نمره بیشتر بشه از هر طرف. راستی یادم رفت بگم، موقع نور دادن کاغذ (جدای از زمان نوردهی) گرید کاغذ و فیلتر نوردهی هم بینهایت توی رنج نهایی موثر هستند.
خب! از تو همین چند خط کلی مطلب دراومد که باید برای هرکدوم یه تاپیک باز بشه. فقط یه نکته رو بگم به دوستان دیجیتال کاری که آنالوگ رو تجربه نکردن و اون هم اینه که من به شما حسودیم می*شه. جدی می*گم. ببینید اگه عکاسی رو به عنوان یک هنر بخواهیم ببینیم پروسه مکانیکال عکاسی باید تا حد امکان تکرار پذیر باشه و نتایج یکسان درست کنه. فرض کنید رنگ روغن نمره فلان نقاشها هر دفعه یه رنگی بود! خب پدر نقاش در میومد! آنالوگ هم در نهایت همینه. درسته که همه دست اندر کار بودن که این پروسه رو هرچه بیشتر تکرار پذیر کنند و پیشرفتهای خیلی خوبی هم بدست اومده ولی دیجیتال و سنسور این قسمت رو یکسره کرده. اگه دنبال تجربه هستید آنالوگ خیلی خوبه ولی اگه قراره از 300 تا کار برای یه کاتالوگ عکس بگیرید بینهایت توصیه می*کنم به چیزی جز دیجیتال فکر نکنید (مگه کسی می*کنه؟) کار سری همیشه برای خود من درد! بوده. چرا؟ شما باید فیلم مورد نظر رو با توجه به شرایط انتخاب کنی و یع تعدادی حلقه رو تو بسته بخری، یعنی بچ امولسیون فیلمها باید یکی باشه همه با هم. بعد همه رو یه جا نگه داری، یکی رو به عنوان نمونه بسوزونی و ظاهر کنی و وقتی وضعیتش دستت اومد (به خصوص رنگ، به خصوص رنگ) شروع کنی بقیه رو سعی کنی تو یک دما (دمای نور رو نمی*گما اون که به جای خود! دمای هوا) بگیری. خیلی کار سختیه و بعدش هم با یه اشتباه لابراتوار شما مجبوری یه حلقه رو دوباره بگیری که اگه فیلمههای همون بچت تموم شده باشن این خودش قصه می*شه چون هیچوقت دوبار یه رنگ در نمیان و یه حرفه*ای با یه نگاه تو کاتالوگ می*تونه بگه که کدوما با یه بچ امولسیون دیگه بودن! هوووف!*دست رو دلم نذار! برای همین تو سینما سانسیومتری داریم (قبل از باز کردن هر حلقه یه تیکش رو تست امولسیون می*گیرن و نتیجه حساسیت فیلم رو روی قوطی می*نویسن که فیلمبردار نورسنجیش رو با اون تنظیم می*کنه) و این رو هم بدون که عدد ایزو فیلمهای Consumer خیلی دقیق*تر از ایزو فیلمها Professional هست چون سازنده*ها همیشه اطمینان دارن که مصرف کننده حرفه*ای خودش فیلم رو حساسیت سنجی می*کنه و در نتیجه توی رقابت بین کیفیت و تکرارپذیری (دقت توی ساخت یکسان) کیفیت رو اولویت قرار می*دن در حالی که تو فیلمهای Consumer دقت رو اولویت می*گیرن و برای همین هست که خیلی از عکاسهای حرفه*ای برای خیلی از Eventها (مثل گزارشهای خبری) از فیلمهای Consumer استفاده می*کنن که تو شرایط مختلف*تر برخورد یکسان*تری داره. ولی دیجیتال!* ولی دیجیتال!* خیلی مرتب همیشه یک خروجی می*ده. البته گرمای اطراف سنسور می*تونه کلی نویز ایجاد کنه تو عکس دیجیتال ...
ببخشید! از کجا به کجا رسیدیم. به هر ترتیب فکر کنم تونستم یه چیزایی در مورد اثر پروسس توی دینامیک رنج و خروجی نهایی بگم و اینکه همین تاپیک باعث شد به فکر 3-4 تا دیگه توی عکاسی آنالوگ بیفتم :)
من یک ساعت پیش باید راه میوفتادم سمت گیلان که یکسری عکس بگیرم!*:) شب که برگشتم یا فردا شروع می*کنم مباحث مربوطه رو.
قربان شما - کاوه.
پ.ن: اون چیزی که راجع به تکرارپذیری گفتم جدای از نظرم در مورد اتفاقی بودن گرین*ها هست*ها (که با هادی عزیز یک بحث مفصلی تو یه تاپیک روش کردیم). اتفاقی بودن جای گرین*ها اثری تو تکرار پذیر بودن یا نبودن نداره (در جز و گرنه در کل چرا) و در هر دو صورت تکرارپذیر بودن پروسه*ای که در ساختار اون آشفتگی هست امریه که توی دنیا هر لحظه داره اتفاق میوفته! در ضمن، تا وقتی که فرصت بشه تاپیک جداگانه تونینگ رو باز کنیم می*تونید یه تجربه بکنید، اگه عکس سیاه و سفید دارید دم دست (که رو کاغذ RC هست به طور نرمال) بخوابونیدش رای 15 دقیقه تو محلول چای کمرنگ (طوری که غرق بشه تو چای) بعد بیاریدش بیرون و نگاهش کنید. تونینگ چای و قهوه هم از تونینگهای خوب و جالب هستن که کمی هم (به طور خاص چای) رنج دینامیکی قابل مشاهده کاغذ رو زیاد می*کنن. قهوه فرانسه لطفاً. من واقعاً دیرم شد!
پاسخ: لنز های قدیمی و دوربین های دیجیتال ؟!
كاوه عزيز از اطلاعات شما كلي لذت برديم و نيشمان باز بگشت، يعني بعد از مدت ها لذتي نوستالژيك را تجربه كرديم.
من مدتي مشتري پر و پا قرص انجمن سينماتوگرافي! فتو دات نت بودم، اونجا افرادي مثل شما حضور داشتند و من از اطلاعاتشون استفاده ميكردم. اونا عاشق كراس پروسسينگ بودند و خيلي عقيده داشتند كه فيلمهايي كه در هاليوود استفاده ميشه يك چيز خاص است و خيلي اصرار داشتند كه با اون فيلمها تجربه اي داشته باشند.
چيزي كه برام جالب بود، ميزان امكانات هاليوود و چشم انداز هايي بود كه پيش چشمم باز ميشد، مثلاً يكي نوشته بود كه تمام نگاتيوهاي فيلم Panic Room، اسكن و تصحيح رنگ و روشنايي و اديت شده، بعد دوباره روي نگاتيو منتقل شده! تصور حجم كار انجام شده، انسان را به احترام واميدارد.