مجموعه عکس چیست / ویژگی های یک مجموعه خوب
با سلام و عرض احترام
از آنجایی که فکر میکنم همگی دیگر از مشکلات و کمبودها و یا خوبی ها و کارایی های جشنواره ها ومسابقات و ... که اخیرا صورت گرفت آگاهیم و دیدیم و خواندیم که بیشتر دبیران یا داوران بر این نظر بودند که اکثر شرکت کنندگان تعریف درستی از مجموعه عکس ندارند بر آن شدم که خوب باید یاد گرفت ! برای همین ابتدا جستجویی کردم و تاپیکی نیافتم و حال درخواستم از مدیران و دوستان با تجربه و اساتیدی که حتی عضو فروم نیستند این است که اگر این سخنان از سر دلسوزی بوده پس با یک یا علی گفتن شروع کنیم و در کنار هم تعریف و ساختار جامعی از مجموعه عکس ارائه دهیم که حداقل در حد توان یک مشکل را حل کرده باشیم .
با کمال احترام از همه اساتید و صاحب نظران و دوستان محترمم در فروم و همه کسانی که در فضای مجازی و... دستی بر نقد و نوشتن و آموزش دارند دعوت میکنم که مارا همراهی بفرمایند.
در ابتدا از قول جناب عباسی نقل می کنم که : " فرض بگیریم كه چنین پرسشی را از ما كردهاند. به راه حل بیندیشیم. راهی پیشنهاد دهیم. برای طی طریق گام به پیش بگذاریم. برای همراهی از دیگران دعوت كنیم. اگر همراهمان آمدند به گفته قدیمیها عقلمان را روی هم بگذاریم و به قول امروزیها در سایه خرد جمعی نتیجه بگیریم. آن وقت است كه میشود صدایمان را به گوش دولتمردان و مسئولان رساند. و این صدا هرچه قویتر باشد قطعا شنونده خواهد داشت. جامعهای كه فقط پرسشگر است، یك چرخ گاریاش میلنگد. و متاسفانه جامعه عكاسی ما در مجموع فقط پرسشگر است و در پی ارائه راه حل نیست. آیا فقط با پرسشگر بودن میتوان به نتیجه رسید؟ اگر فقط با پرسشگر بودن به نتیجه میرسیدیم كه تاكنون رسیده بودیم. مشكل ما در یافتن پاسخ و راه حل است. " .
و بازهم به قول ایشان :
"در جلسات داوری یا جلسههای مشابه، وقتی همكاران میگویند این عكسها ایراد دارد یا بچهها با تهیه مجموعه آشنا نیستند و یا ... به دوستان یادآوری میكنم كه اگر در این مسائل اشكال و ایرادی هست از ماست كه مدرس و معلم این رشته در دانشگاهها هستیم. انصافا كداممان از مجموعه عكس تعریفی روشن، جامع و مانع به دست دادهایم كه الان انتظار دیدن عكسهایش را داریم؟
به همكاران برنخورد، جوانترها از ما بیشتر «نفی دیگران برای اثبات خود» را یاد میگیرند.
با تمام اینها آینده روشن است، هرچه باشد این همه مجله داریم، این همه بلاگر، این همه مدرس، این همه جوان رو به رشد."
خوب ! مدرسان محترم و اساتید گرامی ... با کمال احترام و ارادت ، ما منتظریم . . .
پاسخ: مجموعه عکس چیست / ویژگی های یک مجموعه خوب
خوب چه جالب ! من این همه گشتم و منتظر بودم و اصلا متوجه نشدم که این مطلب اینجا گذاشته شده ! ( تقصیر جناب هژیر آذر است که قرار بود بهم خبر بده :::happy::: ! )
برای شروع ابتدا از جناب عباسی و دوستان محترم معذرت می خوام که اینها رو نقل قول میکنم ، دلیلم این است که اولا به فارسی در اینترنت منبع دیکری نیافتم ، ثانیا نخواستم با لینک های متعدد خواننده این سطور را منزوی کنم و این ها رو اینجا میاورم تا شروعی باشه برای تبادل نظر دوستان واساتید خودم. با تشکر.
---------------------------------------
مجموعه عكس چیست؟ (1) ( برگرفته از وبلاگ جناب آقای اسماعیل عباسی )
هرگاه عكاس نتواند با یك عكس مقصودش را بیان كند یا موضوع چنان گسترده باشد كه با یك عكس نتوان تمام جنبههای آن را نشان داد، عكاس از چندین عكس (مجموعه عكس) استفاده میكند.
مجموعه عكسهایی را كه در مطبوعات منتشر میشوند میتوان به سه دسته تقسیم كرد: اگر در ارتباط با خبر یا رویداد باشد، گزارش تصویری (photo-reportage)، اگر مثل م¬قاله روی موضوعی معین متمركز شده باشد، مقاله تصویری (photo-essay)، و اگر بازگو كننده داستان یا روایتی باشد، داستان تصویری (photo-story) نام میگیرد.
مجموعه عكس جمع تك عكسهایی پراكنده نیست كه در كنار هم قرار گرفته باشند. متاسفانه بیشتر مجموعههایی كه برای مسابقات ارسال میشوند، چنین هستند. اگر این نوع عكسها را مجموعه بخوانیم (كه نمیخوانیم) پس آلبوم خانوادگی را هم باید مجموعه عكس خواند. تعداد عكسهای مجموعهها متفاوت است. جایزه پولیتزر بیست عكس را برای مسابقه خود مع¬ین كرده است.
پاسخ: مجموعه عکس چیست / ویژگی های یک مجموعه خوب
مجموعه عكس چیست؟ (بخش های 2 و 3 و پایانی )
**
¬برای تهیه مجموعه عكس میتوان به چندین روش عمل كرد كه مهمترین آنان یا (الف) پیاپی sequential است یا (ب) غیر پیاپی.
¬ الف: در روش پیاپی عكسها از نظر زمانی پیوستگی دارند و نمیتوان ترتیب عكسها را جا به جا كرد. فرض كنید ساختن یك ساختمان كه از اولین تا آخرین مرحله با فواصل زمانی معی¬ن عكاسی شده باشد. در این شیوه اگر محل استقرار دوربین ثابت باشد تغییرات بهتر نشان داده خواهد شد و در هم آمیختگی ذهنی برای بیننده به وجود نخواهد آمد. نوع دیگر عكس پیاپی تعقیب موضوع در مكانهای مختلف است با این شرط كه عكسها از نظر زمانی پیاپی باشند. مثلا تعقیب و عكاسی از فردی كه از منزل خارج میشود تا به فرودگاه برود و سوار هواپیما شود. ضمنا باید اضافه كرد كه دو نمونهای كه بدانها اشاره شد مجموعههایی فاقد مضمون ژرف و محوری هستند و در حد مشاهدات عكاس زمینگیر شدهاند.
ب: یا این كه عكاس جنبههای گوناگون فعالیتهایی را كه در ساختمانسازی انجام گرفته و نهایتا به آماده شدن ساختمان منجر شده نشان دهد. در این شیوه هر عكس باید مكمل عكسهای دیگر باشد در این نوع مجموعه هم اگر قصد عكاس پاسخگویی به این پرسش باشد كه ساختمان چگونه ساخته میشود مجموعه حتی اگر هم از نظر فنی قدرتمند باشد فاقد نگاه ژرفاندیشانه به موضوع است. مگر در خدمت بیانیه و نگاه عمیق و تحلیلگر عكاس باشد، مثلا دشواری ساختمانسازی و زندگی سخت كارگران ساختمانی، یا...
پ: در نمونه غیر پیاپی ممكن است عكاس برای اثبات بیانیه و اندیشه خود نمونههای مختلف و متفاوت را از محلهای مختلف گردآوری كند. مثلا تكدیگری اگر موضوع كار او باشد میتواند از متكدیان و گداهای شهرهای مختلف ایران عكس بگیرد. باز در این كار هم نگاه ژرفاندیش عكاس و بیانیه و نگاه فلسفی او به ماجرا حرف اول و آخر را می زند.
***
داستانگویی با عكس:
داستان تصویری مانند قصه یا داستان نوشتاری دارای گرهافكنی (طرح مشكل یا مسئله) در ابتدا، و گرهگشایی (حل مشكل یا مسئله) در انتهای داستان است. گرهگشایی معمولا نتیجه اتفاقاتی است كه بین دو مرحله گرهافكنی و گرهگشایی رخ میدهد. مثال: فردی در اثر تصادف با اتومبیل توانایی راه رفتن و حركت را از دست می دهد (گرهافكنی)، او تحت معالجه قرار میگیرد و ورزش میكند و ... تا سرانجام از روی صندلی چرخدار بلند میشود و راه میافتد (گرهگشایی).
همه گرهگشاییها به پایان خوش نمیانجامند. نمونه: در مجموعه سمیه كار امید صالحی داستان با گرهگشایی خوش (ازدواج سمیه) و در داستان زیبای خفته كار دیگر این عكاس شخصیت اصلی قصه، رزمنده در اغما، میمیرد (پایان تلخ). متاسفانه امید صالحی به سراغ قهرمان قصهاش نمیرود و از درگذشت و مراسم تدفین او عكس نمیگیرد كه به عكسهای پیشین خود اضافه كند و قصه را به پایان ببرد.
در بیشتر موارد عكاسان ما فقط در قصههایشان گرهافكنی میكنند و به گرهگشایی نمی پردازند. مثلا مشكل اجتماعی را مطرح میكنند و لی به راه حلی نمیاندیشند و قصه را رها میكنند. در بیشتر این نوع مجموعهها عكاس مثل یك گزارشگر صرف عمل میكند و در سطح میماند و ژرفاندیشانه به ریشهیابی مشكل نمیپردازد. عكسهای قوی نمیتوانند ضعف قصه را بپوشانند و قصه قوی هم با عكسهای ضعیف ره به جایی نمیبرد
****
گاهی برخی از داستانها فاقد گرهافكنی است. برای نمونه در عكسهای مربوط به اهدای جوایز فقط گرهگشایی مطرح میشود بیانكه نشان دهیم این جایزه به چه منظوری و به چه دلیلی به فرد داده میشود. مثلا پزشكی كه سالها تلاش كرده و درمانی برای فلان بیماری (گرهافكنی)، یافته است. مجموعه عكس ممكن است كار یك عكاس نباشد. در این مورد مراجعه كنید به سایت پولیتزر و FEATURE PHOTOGRAPHY و ببینید كه برخی از داستانها محصول همكاری چند عكاس است. بدین ترتیب ممكن است برای تكمیل یك قصه، شما از عكسهای دیگران هم كمك بگیرید.
برخلاف فتوژورنالیستها كه به سراغ موضوعهای واقعی میروند، عكاسانی مانند دیوئین مایكلز Duane Michals برای بیان دیدگاههای فلسفی خود به صحنهسازی و ساخت مجموعه میپردازند. [در مورد دیوئین مایكلز كتابی با عنوان دنیای تصاویر روایی، توسط انتشارات امیركبیر در سال 1379 ، پژوهش عبدالرضا پایدار منتشر شده است.]
در «ملاقات اتفاقی» مایكلز، ذهن بیننده درگیر پرسشهایی گوناگون میشود و در «مرگ به سراغ پیرزن میآید» روایت خطی است و در «اشیا غریبند» هر عكس نتیجهگیری ذهنی پیشین را نقض میكند و بیننده در نهایت در پی یك دور تسلسل به جای نخستین برمیگردد.