پاسخ: بازار عکاسی در ایران
در هفته گذشته شرکت ما یک سمینار دو روزه در هتل هما برگزار کرد که گذشته از موضوعش که چند نرم افزار مورد استفاده در صنعت نفت بود از شروع روز اول اقای عکاسی که با شرکت قرار داد بسته بود تا این مراسم دو روزه را عکاسی کند را دیدم که اسمشان را قید نمیکنم.
ایشان از شروع روز اول تا اخر روز دوم یکسره مشغول فعالیت و تلاش بود و امروز در شرکت ایشان را که برای تحویل عکسها و تسویه حساب تشریف اورده بودند را ملاقات کردم.
پس از گپ زدن صحبت از مبلغ دریافتی ایشان برای این پروژه بود که ایشان گفتند 240000 تومان برای اینکار دریافت کردند که به نظر من بسیار اندک و خجالت اور است.
من در مورد سطح کار ایشان اطلاعی ندارم و عکسها را هم هنوز ندیدم و مطمئنم که عکاسان بسیاری هستند که با 10 برابر این مبلغ هم این کار را نمیپذیرند اما هدفم نشان دادن سطح متوسطی از دستمزدها است.
فکر میکنم بازار به نسبت محدود و رقابت زیاد موجب شده که سطح متوسط دستمزدها کاهش یابد.
پاسخ: بازار عکاسی در ایران
آقای غفاری عزیز سلام: واقعیت اینست که دستمزدها با توجه به موقعیت های مکانی مورد نظر پرداخت میشود.
همین شرکت مورد اشاره شما(که احتمالا میدانم کدام شرکت است...)
خود نیز منباب همین مورد قوانین خاص خود را دارد. برفرض کسی که استخدام ایران باشد دستمزدی دریافت میکند منطبق با نزدیک دستمزد در خاور میانه یا ایران. و کسی که استخدام خود شرکت باشد (نه استخدام ایران) دستمزدی دیگر. بنده نفرات این شرکت رو از نزدیک دیدم. شک ندارم اگر همین شرکت همین سمینار را در جایی دیگر .... برگزار میکرد دستمزد آن عکاس بگونه ای دیگر بود. دستمزد ها بر اساس نرخ در مکان مورد نظر تنظیم میگردند. روش شرکت ها در پرداخت دستمزدها بنظر اینگونه است . اگر معیار را قیمت های آنور در نظر بگیریم. همان است که شما اشاره کردید. ولی افرادی را دیده ام که در همین شرکت کار میکنند با حقوق ثابت و پر جاب دستمزدشان بالای 3000 نخواهد بود. همین پوزیشن با کار در جایی دیگر احتمال افزایش دستمزد تا حداقل 7000 را هم خواهد داشت.
این موارد را عرض کردم که در آخر بگویم اگر کسی این مبلغ را جهت اینکار(عکاسی از سمینار) دریافت میکند اگر از این کار امتناع کند بسرعت نفر دیگری پیداخواهد شد چه بسا با قیمتی کمتر.
من مبلغ دستمزد یک عکاس را نمیدانم اما روشی بود که شرکتهای اینچنین اجرا میکنند
پاسخ: بازار عکاسی در ایران
جناب غفاری
بحث جذابی را گشودهاید. و خودتان هم پاسخهای مهم رو نوشتید.
دو علت بسیار بزرگ که باعث میشه عکاس (و البته خیلی از هنرها و مشاغل دیگر) رشد خاصی پیدا نکنه وجود نداشتن حق مولف است. وقتی چنین چیزی وجود نداره کمتر کسی پیدا میشه برای عکس سرمایهگذاری کنه.
حالا این رو قاطی کنید با نبود رسانههای مستقل و کارامد و پرمخاطب.
چنین چیزی کلا در کشور ما شکل نگرفته.
تیراژ روزنامهها و مجلات در حد شوخی است. (چند روزنامه پرتیراژ هم دولتی است)
مجلات تخصصی وجود نداره.
نمیدانم تا بحال در شهرهای کوچک دنبال روزنامه فروشی گشتید؟ حتی خیلی از مراکز استانها هستند که تعداد روزنامه فروشی در اونها انگشت شمار است! و در اکثر این دکهها سیگار و شکلات + تعدادی مجله زرد و احیانا ورزشی به فروش میرسد.(قصد ارزش گذاری روی مجلات زرد و ورزشی رو ندارم)
حالا در چنین شرایطی خریدار عکس شما چه کسی است؟
این مشکل فقط گریبان گیر عکاسی نیست. نگاهی کلی به هنر بیندازید؟!
موسیقی؟ مجسمه سازی؟ سینما ؟معماری؟ نقاشی ؟ خطاطی ؟ شعر و ادبیات ؟ عکاسی ؟ کدام یک از اینها روزگار خوشی را میگذرانند؟ هر کدام مشکلاتی دارند که میشود کتابها در موردش نوشت!
هنر که دولتی شود دچار چنین مشکلاتی میشود و از آن طرف مشکلات اقتصادی و اقتصاد دولتی که گریبان ملتی را بگیرد هنر اولین چیزیست که از در خانهها بیرون انداخته میشود.
در بسیاری از رشتههای عکاس هم که در ایران اصلا فضایی برای فعالیت نیست.
ممکن است روابطی دولتی خاصی داشته باشید که بتوانید برای پروژههای خاصی بودجه بگیرید. مثلا در بخش محیط زیست که فرمودید میتوان گاهی بودجه ای از سازمان محیط زیست دریافت کرد.(البته بسیاری از پروژههای مهم محیط زیست در ایران توسط NGO ها و سازمانهای خارجی پوشش داده میشود! چون سازمان محیط زیست بیشتر به وظیفه مهم صادر کردن مجوز راهسازی در جنگل پاکسازی جنگل برای ساخت شهرک صنعتی و صدور مجوز شکار و ... مشغول است.)
و یا روابطی داشته باشید که بتوانید بودجههای خارجی جلب کنید.(که این وسط بحث مجوزهای داخلی هم پیش میاد.)
اما جدای مشکل نبود رسانههای مستقل ... یه مشکلی در این کشور وجود دارد که به هیچ شکل در تخصص من نیست. امیدوارم دوستان بتوانند به شکل بهتری اون رو بیان کنند.
من گمان میکنم در کشور عزیزمان ایران چیزی به نام تولید و صنعت رشد پیدا نکرده.
یعنی به جز صنایع محدودی که شاید مهمترین اون صنایع غذایی باشه؟ ما کارخانه و کارگاه های معتبر و پر کار و پرپولی نداریم که بخواد برای رقابت با حریفان داخلی و خارجی پول خرج کنه.(در بخشهایی مثل عکاسی و فیلم و گرافیک)
صنایع بزرگ دیگری در کشور وجود دارد. ولی اصولا دولتی هستند و یا با رانتها و ویتامین های دولتی به فعالیت خودشون ادامه میدهند.
مثلا صنایع خودرو سازی ایران برای چه باید بیاد هزینه تبلیغات بده؟(گمان نکنم توضیح هم لازم داشته باشه)
اما در مورد عکاسی از سمینار و ...
به نظر من رقم دریافتی از طرف ایشان کاملا نرمال بوده.
و برخلاف نظر شما چنین رقمی خجالت آور هم نیست.
چرا؟
چون عکاسی از سمینار و ... چنین جلساتی سادهترین کار برای یک عکاس حرفهایست. یقینا عکاسی از چنین جلساتی نیاز به تجربه کافی و تجهیزات مناسب داره . اما برای عکاس حرفهای کار ساده و ناخودآگاهی خواهد بود.
اگر مقایسه کنید سطح دستمزد ایشان را با بسیاری از مشاغل و دستمزدها در ایران میبینید که اونقدر هم بد نیست.
برای چنین مراسمی بسیاری راضی هستند با روزی ۳۰ هزارتومان هم کار کنند که احتمالا بعضی کارهای بدی هم ارایه نخواهند داد. (بر میگرده به همون مشکلاتی که در این حرفه وجود داره و رقابتی که در کلیه مشاغل وجود داره و عکاسی هم از اونها جدا نیست)
اگر خبر داشته باشید در خبرگزاریها دوستان عکاس با ویزیت های ۱۰ تا ۲۰ هزارتومانی عکاسی میکنند ۲۴۰ هزارتومان برایتان خجالت آور نخواهد بود :redface:
پاسخ: بازار عکاسی در ایران
جناب قشقایی عزیز فرمایش شما درست است البته من فقط یک مثال زدم از وضعیت بازار عکاسی حال فرقی نمیکرد که برگزار کننده سمینار رب چین چین بود یا جنرال الکتریک. به هر حال هر شرکتی چه ایرانی چه خارجی یک واحد تدارکات دارد که کار این واحد تهیه ملزومات و عقد قرارداد بر اساس عرف بازار همان کشور است. به طور مسلم اگر نرخ متوسط بازار برای 2 روز عکاسی دو میلیون و چهارصد هزار تومان هم بود شرکت ها مجبور به پرداخت هستند.
میشود گفت که عکاسی از مراسم حال چه سمینار و بزرگداشت و چه عروسی از بخش های به نسبت پرسود بازار عکاسی است.
وضعیت بازار عکاسی از طبیعت که فکر کنم چنین بازاری در کشورمان چندان متصور نیست.
پاپاراتزی و celebrity و که دیگر هیچ.
با توضیحات کامل ارش خط رو خط شدم. مثل همیشه کامل و جامع.
پاسخ: بازار عکاسی در ایران
دوستان خطا و نقاش زيادي دارم كه از سر ناچاري از همين هنرشون در امد كسب ميكنن . يكي از دوستان نقاشم كه نقاشي چهره ميكرد . كلي وقت و حوصه ميگذاشت براي 6000 تومن هر نقاشي . روزي يك مشتري ازش پرسيد 6 تومن زياد نيست براي نقاشي از چهره گفت: با چي ميسنجيش با نوشابه پارسي كولا ؟ . تا وقتي هنر مورد سنجش بازاري قرار ميگيره همينه كه هست خواهد بود .
پاسخ: بازار عکاسی در ایران
یک مسئله دیگه ای هم وجود داره.
وارد شدن افراد غیرحرفه ای و متفرقه ، به مشاغلی که احتیاج به تحصیلات یا تجربه کافی دارن.
مثلا من خیر سرم کامپیوتر خوندم. و الان 2 سالی میشه که از شر دانشگاه خلاص شدم. تقریبا با تمام همکلاسی های اون موقع در ازتباط هستم. از یک کلاس 85 نفری ، حدود 80 نفرشون بیکار هستن!!!!! بعد از 2 سال!!!!!!
اون 5 نفر هم دختر بودن و رفتن منشی شدن و معلم شدن و .......
چون بازار کامپیوتر در دست کسانی هست که اصلا در این رشته تحصیل نکردن.
مثلا چندین فارغ التحصیل رشته شیمی و ریاضی و کشاورزی و ..... رو سراغ دارم که وارد کار کامپیوتر شدن!!!! و اتفاقا کارشون از فارغ التحصیلان کامیپوتر که در دانشگاه مشتی درس مزخرف رو پاس کردن ، خیلی هم بهتره!!!!! چون سیلابس درسهای ما مطابق با رشد علم نیست.
ولی یک فارغ التحصیل کامیپوتر هیچوقت نمیتونه بره بجای یک لیسانس شیمی در آزمایشگاه کار کنه.
عکاسی هم همینطوره. خیلی از کسانی که وارد کار عکاسی شدن ، تجربه و تحصیلات این رشته رو ندارن.
و آماده هستن که با دادن قیمتهای نازل ، ارزش کار و هنر باتجربه ها رو پایین بیارن.
ارگانها و خیلی از مردم هم بدنبال ارزانی هستن. و قدر کیفیت و هنر رو نمیدونن.
اینم یه خاطره جالب و قابل توجه مهندسان کامپیوتر مملکت: چند روز پیش داشتم تو خیابون رد میشدم که چشمم به یک پارچه خورد که بعنوان تابلو ازش استفاده شده بود. روش نوشته بود : فتوکپی - انجام تحقیقات دانشجویی - پرینت و اسکن - طراحی وب !!!!!!!!! :eek: