پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
درود
صحبت کردن بر سر درست و یا غلط بودن پست پروسسینگ که سالهاست در حال بکار گیری به عنوان یک تکنیک، یک ابزار ، یک هنر ، ... میباشد ، کاری عبث هست. من اصلا پستهای صفحات قبل را اگر خدای ناکرده چنین موضوعی در آن مطرح شده باشد نخوانده ام اما این موضوع هم از همان بحثهایی نظیر : وضو گرفتن با آب لوله کشی حرام است یا خیر میباشد ! که دیگر دوره این حرفها گذشته و هر کسی که قرار است وضو بگیرد در حال استفاده از همان آب لوله کشی است ، حالا تصور کنید یکی از گرد راه برسد و چنین حرف تاریخ مصرف گذشته ای را نبش قبر کند
موفق باشید
انوش
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Sama01
البته من فکر نمیکنم مشکل بر سر واقعیت باشد. منظور ایشان هم واقعی بودن عکس نیست. بحث ایشان، دیجیتال و نگاتیو نیست. ایشان معتقدند که ویرایش نباید در حدی باشد که عکس را تبدیل به نقاشی کند. لااقل من از جایی وارد بحث شدم که چنین چیزی را خواندم. و اینکه ایشان معتقدند عکاسی باید مستقل از نقاشی باشد.
ولی برای این مساله مبهم است که چگونه (به اعتقاد ایشان) ویرایش شدید، در عکاسی fine art و abstract مجاز است و در دیگر شاخهها غیر مجاز.
و متاسفانه تاکنون پاسخ مشخصی در این مورد دریافت نکردهام.
منظور ایشون به نظر من نه صرف نزدیک شدن به نقاشی نبود بلکه دور شدن از خروجی مستقیم دوربین هست ... یعنی در واقع برداشت من این طور هست. ( ؟؟؟ )
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
درود
به نظر من ابزارهای پردازش و ویرایش، یک امکان به شمار می آیند که با بهره گیری درست و بجا از آنها، میتوان بعضی از تصاویر را جانی تازه و معنایی برتر بخشید.
اما اینکه هر عکس بدون ویرایشی را فارغ از جایگاهش «عکس خام» بنامیم و از خود برانیم، به بیراهه رفته ایم.
سخن بر سر این نیست که عکسهای کدام گونه از عکاسی، نیازمند پردازشگری است. نمیتوان در این باره به شکل عام وبه طور کل، حکم صادر کرد. ای بسا عکس مستندی که ویرایش در آن به جلوه گر شدن واقعیت صحنه، کمک بکند و ای بسا عکس پرتره ای که رتوش آن، از حس و ارزش هنری اش بکاهد.
پس نمیتوان گفت هنر ادیت در کدام شاخه از عکاسی، به کار می آید و بس. هر عکسی را باید با توجه به ماهیت و رسالتش سنجید و سپس دست به ابزارهای پردازنده برد.
اگر چنین بصیرت و دانشی در میان باشد، ویرایشگری میتواند چون هنری بسیار ظریف و دقیق، ارج نهاده شود و به کار بیاید.
اما من نیز بر این باورم که امروزه یک عکاس باید نگران روندی باشد که عملیات ادیت را بر خلاقیت عکاسی، ترجیح میدهد و مهمترین بخش حضور عکاس در خلق اثرش را نه در پشت دوربین و هنگام چکاندن شاتر، که در پشت کامپیوتر و موقع کلیک کردن میداند!
این یک روند نگران کننده است که یک پدیده ی واپسین را بر پدیده ی نخستین، سوار کنند و از یاد ببرند که کدام پدیده از پس کدام پدیده آمده است و جایگاهش چیست!
هنگامی که ما از پردازش و ویرایش، سخن میگوییم یعنی پدیده ای نخستین هست که باید پرداخته و ویراسته شود و تمام این پروسه نیز باید در جهت فرا بردن و کامل کردن آن پدیده ی آغازین باشد، نه اینکه آن را از ماهیت خود خارج کند و هویت دیگری را بدان تحمیل نماید.
پس به روشنی پیداست که نخست باید اثری خلق شود و سپس این اثر اگر نیاز بود توسط ابزارهای پشتیبان، به سطح بالاتری (که قابلیتش را دارد) برسد.
عکاس باید بیشترین دانش و تجربه و هنر خود را زمانی به کار بگیرد که هنوز دوربین در دست اوست و شاتر را نچکانده است.
این یک وارونگی و نابهنجاری در عکاسی است که بیشترین توجه و انرژی عکاسان، صرف پدیده ای شود که دلیل وجود خود را از پدیده ای دیگر گرفته است.
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
من نمیدونم این همه بحث بیهوده برای چیه! مسئله اصلی اینه که به هیچوجه من الوجود نمیتوان عکسی از واقعیتی که میبینیم ثبت کرد، 124 هزار متغییر ما رو از این هدف دور میکنه، رنگها رو لنزها هم تغییر میدهند چه برسه به دوربین، نور و رنگ و زاویه و نسبت نورها همه و همه تنها شمه و خیالی از آن ثبت میشه، خروجی خام دوربین تنها واقعیت ابلهانهایست که دوربین میبینه. حالا ما از اون خوشمون نمیاد و با واقعیتی که خودمون دوست داریم یا میپسندیم عوضاش میکنیم. حالا یکی دوست داره به توهم واقعیت (خروجی دوربین) وفادار بمونه و کمترین تغییر رو بده، یکی دوست داره بهجای اینکه به رنگ سادهی خروجی عکس از منظرهی غروب بسنده کنه، برای رسیدن به هدف درونیش که ستایش تصویریست که میبینه رنگها و نور رو طوری تنظیم کنه که بیننده هم به حس والای خالق اثر برسه، بگذریم که امروزه روز دیگه کسی این حس رو نداره برای همین به دروغ با ویرایش این حس رو میخواد هم در خود و هم در دیگری ایجاد کنه.
هنر اگر ایجاد ارتباطِ هرکس میتونه از کلماتی که دوست داره و از ویرایشی که دوست داره ایجاد کنه.
والا خود نگاتیو هم هزار تغییر توی رنگ و نور میدهد.
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kooshanjazayeri
من نمیدونم این همه بحث بیهوده برای چیه! مسئله اصلی اینه که به هیچوجه من الوجود نمیتوان عکسی از واقعیتی که میبینیم ثبت کرد، 124 هزار متغییر ما رو از این هدف دور میکنه، رنگها رو لنزها هم تغییر میدهند چه برسه به دوربین، نور و رنگ و زاویه و نسبت نورها همه و همه تنها شمه و خیالی از آن ثبت میشه، خروجی خام دوربین تنها واقعیت ابلهانهایست که دوربین میبینه. حالا ما از اون خوشمون نمیاد و با واقعیتی که خودمون دوست داریم یا میپسندیم عوضاش میکنیم. حالا یکی دوست داره به توهم واقعیت (خروجی دوربین) وفادار بمونه و کمترین تغییر رو بده، یکی دوست داره بهجای اینکه به رنگ سادهی خروجی عکس از منظرهی غروب بسنده کنه، برای رسیدن به هدف درونیش که ستایش تصویریست که میبینه رنگها و نور رو طوری تنظیم کنه که بیننده هم به حس والای خالق اثر برسه، بگذریم که امروزه روز دیگه کسی این حس رو نداره برای همین به دروغ با ویرایش این حس رو میخواد هم در خود و هم در دیگری ایجاد کنه.
هنر اگر ایجاد ارتباطِ هرکس میتونه از کلماتی که دوست داره و از ویرایشی که دوست داره ایجاد کنه.
والا خود نگاتیو هم هزار تغییر توی رنگ و نور میدهد.
بجز اون قسمت کاملا با شما موافقم .بهتره این طور بگیم:بگذریم که امروزه روز دیگه کمتر کسی این حس رو داره برای همین به دروغ با ویرایش این حس رو میخواد هم در خود و هم در دیگری ایجاد کنه.و تفاوت هنرمند واقعی با یک فرد علاقه مند به هنره.
پ.ن:بهر حال تفکر عکاس باعث جهت دار شدن یک عکس میشه و اون رو از چیزی که ممکنه واقعیت باشه دور میکنه یا حداقل باعث میشه که قسمتی از واقعیت نمایش داده بشه.پس عکاس میتونه این تغییرات رو علاوه بر هنگام عکاسی هنگام ویرایش انجام بده.
پ.ن2 حتی اگر نگاتیو هم تغییری ایجاد نکنه چاپ (ظهور) تغییر ایجاد میکنه(و تقریبا ظهور هیچ دو لابراتواری شبیه هم نمیشه)
پ.ن3:بیشتر این بحث ها بخاطر این پیش میاد که تصوری وجود داره که در دوره نگاتیو هیچ پردازش و ویرایشی وجود نداشته در صورتی که در اون دوره هم عکاس های بزرگ که خودشون عکس رو ظاهر میکردند در هنگام ظهور ویرایش هایی انجام میدادند.
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
جناب جزایری
نخست اینکه بیهودگی در بحث نکردن است، نه در بحث کردن!
این گفتگوها زمینه ای فراهم می آورند برای درنگیدن و اندیشیدن بیشتر.
اگر هر کسی هر فکری که دارد در سرش بماند و همه اینجا خاموش بمانیم، گرد هم آمدن ما بیهوده خواهد بود.
قرار نیست همه چون هم بیاندیشند و همصدا باشند. اینجا جایی برای تبادل اندیشه هاست.
دوم اینکه اگر قرار باشد بحث را تا به این حد علمی و فلسفی و پیچیده بکنیم که بگوییم خروجی دوربین «توهم واقعیت» است، چرا یک گام عقبتر نرویم و نگوییم که چشم انسان نیز آنچه که می بیند به درستی همان چیزی نیست که هست.
و اصلاً «واقعیت» به راستی چیست که ما بر سر ثبت آن، مجادله کنیم؟!
آیا می دانید که جهان را هر جانداری از دریچه ی چشم خود می بیند و نگاه هر کدام با دیگری، فرق دارد؟ چندان که حتی نگاه انسان با انسان، دقیقاً یکسان نیست. حتی عکسی که روی کاغذ چاپ شده و در این لحظه، اجزای ظاهراً ثابتی دارد، برای هر کسی، به شکلی دیده میشود که دقیقاً برای دیگران همان نیست.
شما از متغیراتی سخن میگویید که بر خروجی دوربین، اثر میگذارند و واقعیت را دیگرگون میکنند و شگفتا که وجود همین متغیرات را بر آنچه که از راه چشم در ذهن انسان نقش می بندد، نادیده میگیرید!
اما در مجموع میتوانیم همه بگوییم که این رنگ چه رنگی است و به طور کل، اشتراکی نسبی در نگاه داشته باشیم.
ولی اگر بخواهیم تا جزئی ترین و دورترین مسائل فرو برویم، حق این است که بگوییم: واقعیت، مطلق نیست. چه برای حسگر دوربین و چه برای چشمهای ما.
بنابراین من گمان نمیکنم رویکرد ما در این بحث، چنین باشد که بخواهیم واقعیت محض(!) را کشف و ثبت بکنیم.
سخن بر سر این است که نباید پردازشگری را چنان سرلوحه ی کار خود قرار دهیم که اصل را از یاد ببریم و در زیر زیب و زیور بپوشانیم.
سخن بر سر این است که مبادا پایه های بنا را سست بگیریم و در بند نقش ایوان باشیم و بیانگاریم که آرایشگری میتواند حرف آخر را بزند.
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
آقای آماتور شما لب کلام و اصل مطلب را به جا آوردید
نقل قول:
سخن بر سر این است که نباید پردازشگری را چنان سرلوحه ی کار خود قرار دهیم که اصل را از یاد ببریم و در زیر زیب و زیور بپوشانیم.
سخن بر سر این است که مبادا پایه های بنا را سست بگیریم و در بند نقش ایوان باشیم و بیانگاریم که آرایشگری میتواند حرف آخر را بزند.
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
خوب این اصل چیست؟
مشکل همین جا است.
فکر نمیکنم کسی در فروم باشد که هدفش ویرایش باشد. همانطور که کسی با هدف آرایش/پرایش صرف، به آرایش/پرایشگاه نمیرود.
اینها وسیله هستند.
ولی مشکل اصلی در این است که اصلی که شما به آن اشاره کردید و جناب نادری هم تایید فرمودند چیست.
سوال من از جناب نادری این است. اصل، در عکاسی مستقل چیست؟
و چرا ویرایش (شدید) تهدید این اصل است و چرا همین ویرایش شدید، در fine art و abstract آن اصل اساسی عکاسی را تهدید نمیکند.
این سوال را صرفا برای کش دادن بحث مطرح نمیکنم. خودم به جواب آن نیاز دارم.
مثلا چرا یک print screen از google earth را میتوان عکس نامید و در دوسالانه هم مقام آورد. این برای من گنگ است.
پس به نظرم سوال درست این است که اصل اساسی عکاسی چیست.
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
اول از همه اینکه من نگفتم بحث کردن بیهوده است !!! من گفتم این بحثهای که رفته بیهوده است !!! این سفسطه اول
دوم اینکه من بحث را اصلآ فلسفی و علمی نکردم !!! دوستان میگویند وفاداری به واقعیت من میگم نه نگاتیو واقعیت بوده نه دیجیتال میتونه واقعیت باشه، حال یکی دوست داره این فاصله بیشتر باشه یکی دوست داره کمتر باشه. من هم بر اساس همین اشتراک کلی در دیدن بود که به ورطه مهمل بافی نیافتادم و بحث رو به چشم انسان نکشوندم.
نقل قول:
سخن بر سر این است که نباید پردازشگری را چنان سرلوحه ی کار خود قرار دهیم که اصل را از یاد ببریم و در زیر زیب و زیور بپوشانیم.
سخن بر سر این است که مبادا پایه های بنا را سست بگیریم و در بند نقش ایوان باشیم و بیانگاریم که آرایشگری میتواند حرف آخر را بزند.
=>
نقل قول:
قرار نیست همه چون هم بیاندیشند و همصدا باشند.
دوست عزیز! هرکس به دلیل تفاووت نگرشی که بلاجبار با بقیه داره، دنیا رو جور دیگری میبینه، مشکل قضیه از اونجایی شروع میشه که برونگراها شروع کنند درونگراها رو توبیخ کنند یا راستدستها چپدستها رو یا عکاسان واقعگرا پیکتوریالیستهارو.
من نه از نوع و روش ادیت عکسهای سایتهایی مثل 1ایکس خوشم میاد نه از خود عکسها ! ولی من نیازی نمیبینم که کسی را که اونهارو تولید کرده توبیخ به افراط در ادیت کنم!
این بحث که ادیت کنیم یا نکنیم هست که بیهودهاست چرا که مثل این میمونه که بعد از اینکه سیل اومد بخوایم با بیل شهر رو خالی کنیم! دوستان بجای اینکه به سرچشمه اختلاف فکر کنند یکی یک بیل به دست به کمک سیل زدگان شتافتهاند!
سوال اصلی که حل نشدنیست: هنر چیست؟
سوال دوم که میتونه راهحلی به مشکل باشه اینه که هنر قرار است چه اثری در مخاطب/بیننده داشته باشه.
من میگم اگر اثر مطلوب با ادیت ایجاد میشه! خب ادیت کنیم! اگر شما فکر میکنید نمیشه، خب نکنید.
لطفآ قبل از ادامه بحث اگر میشه این مقاله از شارل بودلر ( مخاطب مدرن و عکاسی ) رو مطالعه کنید که راهگشای بحث باشه. ببخشید اگر فکر میکنید توهینی چیزی کردم، پیشاپیش معذرت میخوام.
پاسخ : پردازش و ویرایش عکس در عکاسی هنری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Farid-Gh
پ.ن2 حتی اگر نگاتیو هم تغییری ایجاد نکنه چاپ (ظهور) تغییر ایجاد میکنه(و تقریبا ظهور هیچ دو لابراتواری شبیه هم نمیشه)
پ.ن3:بیشتر این بحث ها بخاطر این پیش میاد که تصوری وجود داره که در دوره نگاتیو هیچ پردازش و ویرایشی وجود نداشته در صورتی که در اون دوره هم عکاس های بزرگ که خودشون عکس رو ظاهر میکردند در هنگام ظهور ویرایش هایی انجام میدادند.
نکته 1- در ترم اول کلاسهای خانه عکاسان ، هنرجویان با تاریکخانه و داروها و ظهور عکس و ... آشنا می شوند.
شاید گاهی ما اصل را آنجایی بنا می نهیم که از آنجا آغاز کرده ایم.
.
.
نکته 2- فکر می کنم گاهی مباحث دو طرف مباحثه ، روی دو خط متنافر سیر می کردند...
شاید مقصود نگارنده پست اول این تاپیک، اصالت بخشیدن به تکنیک ها و اصول اولیه عکاسی است.
تلقی بنده از عکاسی، نمایش تصویری برگرفته از واقعیت است آنگونه که هنرمند قصد دارد آن تصویر دیده شود.
به اعتقاد بنده هیچ وقت کسی نمی تواند در برابر این خواسته هنرمند مقاومت کند و حد و مرز و حتی خط مشی برای او و هنرش قائل شود.
.
.
نکته 3- آیا می توان تمام اصول و آموخته ها و ساختارها و حتی ضدساختارها را فراموش کرد و به پست پروسس دلخوش بود؟
به عقیده بنده این ایده هرگز محقق نخواهد شد. نه نیازی به مقاومت در برابر یک جریان و سبک نوظهور وجود دارد و نه لازم است نگران از دست رفتن و فراموش شدن هنر عکاسی بود.
مسلما عکسی ارزنده است و در جهت تعالی هنر باقی خواهد ماند که علاوه بر استفاده از تجربه و خلاقیت در پست پروسسینگ، قبل و هنگام ثبت اثر نیز حرفی برای گفتن داشته باشد. و بالعکس
.
در پایان اینکه: هنر برای تجلی خود منتظر منجی نیست.
ارادتمند همه عزیزان - علی طالبی