http://gallery.photo.net/photo/7489068-lg.jpg
Printable View
[IMG]http://i34.*******.com/33399ww.jpg[/IMG]
[IMG]http://i34.*******.com/2zejmso.jpg[/IMG]
[IMG]http://www.*******.info/files/gclusuioeidiryounew8.jpg[/IMG]
[IMG]http://i37.*******.com/34qryo4.jpg[/IMG]
[IMG]http://i34.*******.com/fy0qkg.jpg[/IMG]
[IMG]http://i38.*******.com/1zq81t0.jpg[/IMG]
تفاوت میان تصویر خام ثبت شده با عکس ارسال شده چقدر است به نظر شما؟! هدف از ثبت عکس چیست؟ ثبت فضا و مکان و ...از دریچه ذهن یک هنرمند و با ترکیبی که او می چیند یا نقاشی کشیدن؟ آیا عکاس واقعاً با چنین پردازشی فضا و حس را منتقل می کند یا سعی دارد با "فضا سازی" جلب توجه کند؟ چرا این فرد سعی نمی کند گرافیست خوبی باشد تا یک عکاس؟...
احتمالاً لازم به ذکر نیست که هدفم انتقاد از ارسال کننده نیست و با فقط دیدن این تصویر نتوانستم احساسم را در مورد این پردازش های تخیلی بیان نکنم. فکر می کنم برخی بهتر بود گرافیست می شدند و با ورود اشتباهشان به عکاسی دارند این هنر را تحریف می کنند...
هر تصویری که نگاهها را به خود جذب کند "عکس" نیست...
اشتباه نشود، مخالف پردازش نیستم و اصلاً آن را ضروری می دانم اما تاریکخانه یک چیز است و خلق آثار تخیلی و تجسمی چیز دیگر...
به نظر من شما فقط به فضا سازی ایشون توجه کرده اید چرا!؟نقل قول:
تفاوت میان تصویر خام ثبت شده با عکس ارسال شده چقدر است به نظر شما؟! هدف از ثبت عکس چیست؟ ثبت فضا و مکان و ...از دریچه ذهن یک هنرمند و با ترکیبی که او می چیند یا نقاشی کشیدن؟ آیا عکاس واقعاً با چنین پردازشی فضا و حس را منتقل می کند یا سعی دارد با "فضا سازی" جلب توجه کند؟ چرا این فرد سعی نمی کند گرافیست خوبی باشد تا یک عکاس؟...
به عکس زیر توجه کنید
[IMG]http://i35.*******.com/27yvb77.jpg[/IMG]
آیا در این عکس همان رنگهایی که در عکس بالا بکار رفته است موجود نمیباشد؟! پس چه عاملی باعث تفاوت میشود؟ بدون شک ترکیب زیبایی که هنرمند با استفاده از ابزار مناسب ثبت کرده است(فیلترها)
حالا عکس زیر را بنگریم همان عکس است ولی BW
بدون آن رنگهای تخیلی!
[IMG]http://i36.*******.com/2vtuomr.jpg[/IMG]
آیا چیزی از زیبایی عکس کاسته شده است؟! آیا دلیل این زیبایی پتانسیل موجود در فضایی که عکاس قرار داشته نبوده است!؟
شاید اینگونه ویرایش ها (عکس ها ) از واقعیت فراتر رود اما به نظر بنده تحریف نیست بلکه نوع دیگریست!
البته برای نظر شما احترام قائلم اما بعد از نگاه کردن به گالری ایشان
http://photo.net/photodb/member-photos?user_id=192116
و دیدن نمونه های بسیاری از کارهایشان
به این نتیجه رسیدم که ایشان در ابتدا عکاس موفقی است و بعد ویرایشگر!! و این تنها نظر من نیست اندکی اسکرول را به پائین آورید
تا نظرات بقیه عکاسان را بخوانید!( البته اگر آنها را عکاس میدانید).
در عکس اصلی تنها رنگها تخیلی نبوده اند و به نظرم کل پردازش انجام گرفته بیشتر یک کار گرافیکی است و البته هنری اما نه هنر عکاسی! همان عکس را هم اگر به نرم افزارهای تولید انیمیشن و سه بعدی سازها بدهید تصاویر تخیلی تری دریافت خواهید کرد و حای شاید جذاب تر اما آن تصاویر عکس و هنر عکاسی نیستند...نقل قول:
حالا عکس زیر را بنگریم همان عکس است ولی BW
بدون آن رنگهای تخیلی!...
آیا چیزی از زیبایی عکس کاسته شده است؟! آیا دلیل این زیبایی پتانسیل موجود در فضایی که عکاس قرار داشته نبوده است!؟
من حتی نمی گویم که در پردازش نباید اغراق شود که اغراق هم جزئی از هنر است اما با افراط مخالفم و آن را تحریف هنر می دانم و ابزاری برای جلب توجه. واقعاً عکاس از اعمال چنین پردازشی چه هدفی داشته؟ آیا جز اینست که قصد داشته "تصویر سازی" کند؟ آیا این گرافیک نیست؟...
باور کنید که بدون نیاز به دوربین هم می توان تصاویر بدیع، زیبا، تخیلی، مرکب و...در سبکهای مختلف ایجاد کرد اما آن تصویر ارتباطی به عکس و هنر عکاسی ندارند...
آقا چرا طعنه می زنید lool. باور کنید من در اینجا همه را بیشتر از خودم عکاس می دانم و اساساً خودم را بیش از یک آماتور نمی دانم. نظر ما را هم بگذارید به حساب شاگردی که با ایراد گرفتن از معلم می خواهد چالشی ایجاد کند که در آن هرچه بیشتر یاد بگیرد و می پذیرد که ممکن است نظرش اساساً نادرست باشد.نقل قول:
اسکرول را به پائین آورید
تا نظرات بقیه عکاسان را بخوانید!( البته اگر آنها را عکاس میدانید)
منظور شما را متوجه میشومنقل قول:
در عکس اصلی تنها رنگها تخیلی نبوده اند و به نظرم کل پردازش انجام گرفته بیشتر یک کار گرافیکی است و البته هنری اما نه هنر عکاسی! همان عکس را هم اگر به نرم افزارهای تولید انیمیشن و سه بعدی سازها بدهید تصاویر تخیلی تری دریافت خواهید کرد و حای شاید جذاب تر اما آن تصاویر عکس و هنر عکاسی نیستند...
من حتی نمی گویم که در پردازش نباید اغراق شود که اغراق هم جزئی از هنر است اما با افراط مخالفم و آن را تحریف هنر می دانم و ابزاری برای جلب توجه. واقعاً عکاس از اعمال چنین پردازشی چه هدفی داشته؟ آیا جز اینست که قصد داشته "تصویر سازی" کند؟ آیا این گرافیک نیست؟...
باور کنید که بدون نیاز به دوربین هم می توان تصاویر بدیع، زیبا، تخیلی، مرکب و...در سبکهای مختلف ایجاد کرد اما آن تصویر ارتباطی به عکس و هنر عکاسی ندارند...
اما یک سوال عکس چیست؟! تعریفی که در ذهن من از این واژه است :
تصویری که از بازخورد نور بر روی فیلم یا سنسور های الکترونیکی ذخیره میشوند !؟ غیر از این است؟! آیا
تصویر بالا چنین خصوصیتی ندارد؟! اگر دارد پس عکس است!!
اما مرحله ی بعد بحث هنر عکاسی است ، آنجا که تفاوت عکاس و کسی که تنها شاتر را فشار میدهد تجلی پیدا میکند!
هنری که در آن کادربندی،ترکیب بندی و تلاش برای انتقال مفهوم و اطلاع و.. در آن اهمیت دارد .
آیا عکاس بالا در آن موفق نبوده است ؟به نظر من بوده است پس باز هم بر نظر خود تاکید میکنم تصویر بالا یک عکس است حال آنکه دستخوش تغئیر توسط ابزار شده است!
اما ابزار :
به نظر من نباید انقدر نگران استفاده ی افراطی از ابزار باشیم چرا که مخاطب آگاه حد و مرز آنرا میشناسد منظور اینکه مخاطب
آنقدر آگاه است که پروسس های مختلف را تشخیص دهد و آنرا به حساب عکاسی نگذارد ،
در رابطه با عکس بالا به نظر من آنچنان
اغراق نشده است که از آن با نام افراط یاد کنیم (در مقابل با برخی شات هایی که هر روز می بینیم...)
نکته دیگر آنکه شاید ابزار دیجیتال ابزار جدیدی است(در مقایسه با ابزار دیگر*) و هنوز به جایگاه عادی خود نرسیده است
*ابزار دیگر چیستند؟ آیا نورپردازی را فراموش کرده ایم؟! آیا عکاسانی که مدل های مختلفی را سوژه قرار داده اند
از ابزار گریم استفاده نکرده اند!؟ آیا اینها بهرمندی درست از ابزار نیست؟ یا با وجود اینها(ابزار) هم بار دیگر عکس معنی خود را از دست میدهد؟
چنان که شما آنرا گرافیک نامیدید در رابطه با عکس پرتره ای که گریم زیاد انجام شده است باید بگوییم آیا این هنر گریم نیست؟ یا اگر در نور پردازی اغراق کرده اند آِیا این هنر نورپردازی نیست؟! بله اینها نیز در جای خود هنر هستند اما در اینجا به کمک عکاسی آمده اند و به نظر من تصویر همچنان عکس باقی میماند...
________
طعنه نبود برگرفته از یک معادله حقیقی بود به نوعی، به این صورت :نقل قول:
آقا چرا طعنه می زنید lool. باور کنید من در اینجا همه را بیشتر از خودم عکاس می دانم و اساساً خودم را بیش از یک آماتور نمی دانم. نظر ما را هم بگذارید به حساب شاگردی که با ایراد گرفتن از معلم می خواهد چالشی ایجاد کند که در آن هرچه بیشتر یاد بگیرد و می پذیرد که ممکن است نظرش اساساً نادرست باشد.
اگر شما کار فردی را به چالش میکشید ، تمام افرادی که به آن کار نظر مثبت داشته اند را نیز به چالش کشیده اید.لول!!
من نیز تنها یک علاقه مندم ،احتمال خطا در سخنانم را بیشتر از شما میدانم ...
//
پی نوشت!؟ ( اندکی مربوط با بحث )
یک مطلب کوچک
Rolfe Horn یکی از اساتید عکاسی است که در سال 1971 در آمریکا متولد شده است. عکسهای ایشنان به صورت مجموعه هایی زیبا در کتاب ها و مجلات مختلف به چاپ رسیده اند ...
به نظرم با توجه به موضوع تاپیک بد نیست سری به سایتش بزنید(پیشنهاد به همه ی دوستان)
نکات جالبی دارد!:
رزومه:
http://www.f45.com/html/resume.html
تکنیک ها!!
http://www.f45.com/html/tech/index.html
روی عکسها کلیک کنید تا با افکار ایشان و تکنیکهایی که قبل از چاپ به کار میبرند آشنا شوید
[IMG]http://i33.*******.com/2co2442.jpg[/IMG]
[IMG]http://i36.*******.com/2nvuzas.jpg[/IMG]
[IMG]http://i34.*******.com/t98wes.jpg[/IMG]
[IMG]http://i35.*******.com/slqxqx.jpg[/IMG]
[IMG]http://i36.*******.com/2r4jrz9.jpg[/IMG]
اگر به تکنیک عکاسی وارد باشید؟ یقینا تصویر ثبت شده توسط دوربین با تصویری که شما میبینید تفاوت آن چنانی نداره.نقل قول:
تفاوت میان تصویر خام ثبت شده با عکس ارسال شده چقدر است به نظر شما؟! هدف از ثبت عکس چیست؟ ثبت فضا و مکان و ...از دریچه ذهن یک هنرمند و با ترکیبی که او می چیند یا نقاشی کشیدن؟ آیا عکاس واقعاً با چنین پردازشی فضا و حس را منتقل می کند یا سعی دارد با "فضا سازی" جلب توجه کند؟ چرا این فرد سعی نمی کند گرافیست خوبی باشد تا یک عکاس؟...
چرا؟
چون من در این تصویر اثری از نقاشی نمیبینم. شاید لازم باشه شما توضیحی در این مورد بدهید و مرا از اشتباه در بیاورید.
اما برای جلوگیری از اتلاف وقت چیزهایی که در عکس میبینم و تمامی اینها جز کوچکی از تکنیک عکاسی هستند رو نام میبرم:
این یک تصویر استاندارد طبیعت است که با توجه به اصول سنتی و کلاسیک عکاسی گرفته شده.
رعایت نقطه طلایی و نسبتهای یک سوم در اولین نگاه باعث چشم نواز شدن عکس شده.
عکس روی ۳ پایه گرفته شده و در زمان طولانی شاتر باز بوده. این هم یکی از تکنیک های سنتی عکاسی است که باعث شده حرکت آب اون رو به صورت شیری رنگ در بیاره و وجود باد در زمان نوردهی باعث حرکت ابرهای بالای سر شده.
پس تا اینجا اثری از نقاشی نمیبینم.
در نهایت کاری که روی عکس انجام شده و لزوما فتوشاپکاری هم نیست. (یعنی میشه این تنظیمات رو روی دوربین هم انجام داد و شبیه به این خروجی رو از دوربین گرفت) اشبا رنگ بالا، کنتراست بالا و دستکاری تراز سفیدی است.
این اعمال رو من تماما جزو عکاسی میدانم و چیزی غیر از این نیست.
اگر هم بخواهیم سنتی تر فکر کنیم؟ چنین عکسی رو با به سادگی میشد و اگر نگاتیو و کاغذ مناسب پیدا بشه؟ میشه با دوربینهای نگاتیوی هم انجام داد.
گمان میکنید برای چی عکاسان خودشون رو برای مدلهای خاصی از کاغذ و یا نگاتیو میکشتند؟ برای ثبت متفاوت آن چیزی که میبینند و یا ثبت مشابه تر آن چیزی که میبینند.(بسته به سلیقه شخصی)
یعنی شما نگاتیوهایی داشتید با تن های رنگ خاص، کاغذهایی با تنهای رنگ خاص، نگاتیوهایی با تراز سفیدی خاص و در هنگام چاپ هم امکان دستکاری تراز سفیدی و تکنیکهایی مثل کراس پروسس و ....
حالا اگر امروز این کارها در فتوشاپ انجام میشه دلیل نمیشه که اسم اون رو نقاشی بگذاریم.
اتفاقا اگر کسی عکسی از من ببنید و بگوید این نقاشیست؟ من افتخار خواهم کرد!
نکته آخر اینکه اگر به عکسهای دیگر این عکاس نگاهی بیندازید میبینید که پروسسهای پیشرفتهای روی عکسهاش انجام داده. ولی در مورد این عکس خاص من هیچ کدام از این کارها رو نمیبینم.
یقینا بخشی از عکاسی، مخصوصا بخشی از عکاسی که به هنر نزدیک تر است مشغول به تولید آثار انتزاعی و به قول شما تخیلی و تجسمی هستند!نقل قول:
احتمالاً لازم به ذکر نیست که هدفم انتقاد از ارسال کننده نیست و با فقط دیدن این تصویر نتوانستم احساسم را در مورد این پردازش های تخیلی بیان نکنم. فکر می کنم برخی بهتر بود گرافیست می شدند و با ورود اشتباهشان به عکاسی دارند این هنر را تحریف می کنند...
هر تصویری که نگاهها را به خود جذب کند "عکس" نیست...
اشتباه نشود، مخالف پردازش نیستم و اصلاً آن را ضروری می دانم اما تاریکخانه یک چیز است و خلق آثار تخیلی و تجسمی چیز دیگر...
در بالاتر گفتم. بازهم انتظار دارم در مورد پروسس این عکس بدانم... که چه چیزی شما را ناراحت کرده؟ چون هیچ پروسس عجیبی در این عکس کشف نکردم.نقل قول:
در عکس اصلی تنها رنگها تخیلی نبوده اند و به نظرم کل پردازش انجام گرفته بیشتر یک کار گرافیکی است و البته هنری اما نه هنر عکاسی! همان عکس را هم اگر به نرم افزارهای تولید انیمیشن و سه بعدی سازها بدهید تصاویر تخیلی تری دریافت خواهید کرد و حای شاید جذاب تر اما آن تصاویر عکس و هنر عکاسی نیستند...
من حتی نمی گویم که در پردازش نباید اغراق شود که اغراق هم جزئی از هنر است اما با افراط مخالفم و آن را تحریف هنر می دانم و ابزاری برای جلب توجه. واقعاً عکاس از اعمال چنین پردازشی چه هدفی داشته؟ آیا جز اینست که قصد داشته "تصویر سازی" کند؟ آیا این گرافیک نیست؟...
باور کنید که بدون نیاز به دوربین هم می توان تصاویر بدیع، زیبا، تخیلی، مرکب و...در سبکهای مختلف ایجاد کرد اما آن تصویر ارتباطی به عکس و هنر عکاسی ندارند...
یقینا باور دارم بدون دوربین هم میتوان تصاویر بدیعی تولید کرد. و یقین دارم این تصاویر میتوانند هنرمندانه باشند و ارزشمند.
باید یاد بگیریم که ابزار مهم نیست. بلکه خروجی کار مهم است.
اما در هنر مسالهای وجود دارد که روی ارزش مادی اثر تاثیر میگذارد.
و آنهم تکرار پذیر بودن و قابل تغییر بودن اثر هنری است.
اگر ساده تر بخوام بگم؟ نقاشی اثری را میکشد و حتی خود وی نمیتواند مانند دیگری از نقاشی خود را بوجود بیاورد.
عکاسی عکسی را میگیرد. میتواند از عکس چندین و چند نسخه چاپ کند. میتواند فریم های قبلی و بعدی داشته باشد که شبیه به اثر اصلی باشد.
هنرمندی که کارش گرافیک کامپیوتری و یا ۳ بعدی و ... است؟ میتواند صحنهای را تولید کند. آن را در دفعات مختلف چاپ و یا باز تولید کند. میتواند تمامی اجزای صحنه رو در دفعات مختلف جابجا و باز تولید کند.
خلاصه هر وقت روی هنری کنترل بیشتری بوجود بیاد؟ روی ارزش مادی اون اثر تاثیر میگذاره. نه روی اثر هنری.
شما ایده خودتون رو با قلم مو، دوربین عکاسی، کامپیوتر، دوربین ویدئو، صحنه تئاتر، خودکار و خودنویس پیاده میکنید.
اثر هنری کجاست؟
ایده شماست. نگاه هنرمندانه شماست. قلم مو و کامپیوتر و ... ابزار تکنیکی شماست. که در قیمت اثر شاید تاثیر داشته باشه نه در محتوی ایده خلاقانه شما و تفکر یگانه شما.
در نهایت برای اینکه خیلی از بحث عکاسی دور نشویم؟ توصیه میکنم لینک زیر را مطالعه کنید که در مورد پست پروسس فایلهای دیجیتال است و آقای روشن زحمت اون رو کشیدهاند.
http://www.akkasee.com/articles/12242
و ببینید که دوست دارید در عکاسی و پروسس در کجا قرار بگیرید.
آرش عزیز،
بحث سر اینست که من عکاسی را هنر خلق تصاویر نمی دانم و از دید من عکاسی هنر ثبت تصاویر است. بنابراین نوردهی طولانی یا استفاده از فیلتر فوتوشاپ که به خلق تصاویر منجر شوند تفاوت چندانی نخواهد داشت وقتی اینقدر در فضا اغراق می شود که می توان گفت فضای جدیدی خلق شده است. توجه کنید که اشاره ام افراط در اغراق است و اینکه می گویم عکاسی هنر ثبت تصاویر است به این معنا نیست که هر تصویر ثبت شده باید دست نخورده به مخاطب تحویل داده شوند و به اصولی که در مقاله ارسال شده آمده پایبند هستم. اما بحث اینست که عکس باید عکس باشد نه یک تصویر و فضای خلق شده! خلق تصاویر و فضا سازی هنر دیگری است...
این حرف شما خیلی جالب است! آیا واقعاً شما قادر به تصور طبیعت واقعی که از آن عکاسی شده هستید؟ آبی که درختان در آن قرار دارند چه حکایتی است؟ دریاست(درخت که در دریا نمی روید)؟ تالاب است؟ این چه طبیعتی است که به چشم دیده نشده تا حالا؟!نقل قول:
این یک تصویر استاندارد طبیعت است
فلسفه وجودی هنرهای مختلف را هم نقض می کنید؟ حرف من اینست که از مرزها عبور نکنیم و اگر به گرافیک کامپیوتری یا خلق تصاویر بدیع علاقه مند هستیم عکاسی را کنار بگذاریم و از ابزار مناسب و عنوان مناسب تر استفاده کنیم.نقل قول:
اثر هنری کجاست؟
ایده شماست. نگاه هنرمندانه شماست. قلم مو و کامپیوتر و ... ابزار تکنیکی شماست....
بحث جالبی است. در واقع یک قدم پیشرفته تر از بحثهای قدیمی "آیا پروسس بکنیم یا نه؟" ، " چقدر پروسس بکنیم؟" و ... است. به نظر من هنوز شکاف بین پروسس و ثبت عکس، در بین عکاسان دیجیتال پر نشده است. این مساله برمیگردد به همان نکته جالبی که آرش عزیز اشاره کرد: "سهل الوصول بودن ظاهری" پروسس. یعنی این دسته از منتقدین از طرفی فکر میکنند که پردازش کاری است که تاثیر افزایشی بر اثر هنری اولیه ندارد و ثانیا این کار آسان است. که واضح است هر دو فرض، غلط است. در عکاسی هنری و مدرن امروزی تاکید بر ادامه خلاقیت عکاس در تاریکخانه میشود. یعنی پروسه " قصد - اجرا- پروسس" مبنای کار عکاسی مدرن است. نوع پروسس هم بستگی تام خواهد داشت به هدف و احساس عکاس و آن ایدهای که میخواهد در عکسش بپروراند.
در سخنرانی که در تاریخ 1 شهریور در اختتامیه جشنواره آبرنگ خواهم داشت، به تفصیل در مورد خلاقیت در تاریکخانه دیجیتال Creative Digital Darkroom و روش آن بحث خواهم کرد. از همین فرصت استفاده میکنم و تمام دوستان را به شرکت در برنامههای این روز، دعوت می کنم.
آرش عزیز... این بحث را دوست دارم. و اگر طولانی بشه شاید به جای مناسب منتقل بشه.
یعنی اگر از این تاپیک بهترین عکسهای روز و هفته قرار باشد استفادهای بکنیم؟ همین بحث میان من و شماست که حالا ممکنه بین تکنیک کاری باشه و یا جوهر موجود در آن اثر.
این نظر شخصی شماست. نظر من این نیست. بحثی هم در این مورد نمیکنم چون هر کسی میتواند نظر شخصی خودش رو داشته باشه.نقل قول:
بحث سر اینست که من عکاسی را هنر خلق تصاویر نمی دانم و از دید من عکاسی هنر ثبت تصاویر است.
یعنی حتی در عکاسی خبری هم نوردهی طولانی رو جایز میدونم!
نمونه دم دستیش رو هم از عکسهای خودم میتوانید در این لینک ببینید:
http://www.khosoof.com/photo/00420-04.jpgکد:http://www.khosoof.com/archive/423.php#000423
که البته این نوردهی طولانی کمتر از ثانیه هم بوده... ولی تاثیرش بر مخاطب و درک فضا باعث شد از چنین تکنیکی استفاده کنم. که حالا خوب و یا بد بودن و یا موثر و یا نبودنش موضوع بحث ما نیست.
یقین بدانید... که عکاسان بزرگی در دنیا بودهاند و هستند که متخصص چیدمان تصویر بودهاند. در همین تاپیک هم نمونههای زیبایی میبینید... یعنی عکاس فضای ذهنی خودش رو از ابتدا تا انتها خلق کرده... حالا این چیدمان میتونه در طبیعت باشه و یا میتونه چیدن چند میخ و سیب زمینی با یک هدف و ایده خاص باشه. به چنین افرادی عکاس میگویند و خروجی کار اونها رو عکس مینامند و البته که در نمایشگاههای آثار هنری مخاطب خودشون رو دارند و یکی از بسیار زیر مجموعه های عکاسی هستند.نقل قول:
بنابراین نوردهی طولانی یا استفاده از فیلتر فوتوشاپ که به خلق تصاویر منجر شوند تفاوت چندانی نخواهد داشت وقتی اینقدر در فضا اغراق می شود که می توان گفت فضای جدیدی خلق شده است. توجه کنید که اشاره ام افراط در اغراق است و اینکه می گویم عکاسی هنر ثبت تصاویر است به این معنا نیست که هر تصویر ثبت شده باید دست نخورده به مخاطب تحویل داده شوند و به اصولی که در مقاله ارسال شده آمده پایبند هستم. اما بحث اینست که عکس باید عکس باشد نه یک تصویر و فضای خلق شده! خلق تصاویر و فضا سازی هنر دیگری است...
والا چنین فضایی در ایران خودمون هم بسیار یافت میشود.نقل قول:
این حرف شما خیلی جالب است! آیا واقعاً شما قادر به تصور طبیعت واقعی که از آن عکاسی شده هستید؟ آبی که درختان در آن قرار دارند چه حکایتی است؟ دریاست(درخت که در دریا نمی روید)؟ تالاب است؟ این چه طبیعتی است که به چشم دیده نشده تا حالا؟!
http://www.khosoof.com/photo/00428.jpg
این عکس رو هم چند روز پیش در سایتم گذاشته بودم... درختهای این چنینی و تالابهای این چنینی هم بسیار زیاد داریم. اگر دوست داشته باشید نمونههای بیشتری هم میتوانم قرار بدهم. به چشم که دیده شده... با پا هم لمس شده :::big grin:::
یقینا خیر...نقل قول:
فلسفه وجودی هنرهای مختلف را هم نقض می کنید؟ حرف من اینست که از مرزها عبور نکنیم و اگر به گرافیک کامپیوتری یا خلق تصاویر بدیع علاقه مند هستیم عکاسی را کنار بگذاریم و از ابزار مناسب و عنوان مناسب تر استفاده کنیم.
بلکه معتقدم هر هنری بخشهای مختلفی دارد.... که نیاز به نام بردن ندارد. از نقاشی و سینما گرفته تا عکاسی و تئاتر و بقیه...
شاخههایی از هر کدام از این هنرها گاهی به سمت هنری دیگر متمایل میشود. آیا تا بحال نقاشی را ندیدهاید که سعی در خلق تصاویری چون عکس کند؟ تا بحال عکاسی را ندیدهاید که سعی در خلق تصاویر انتزاعی چون بعضی از نقاشیها کند؟ آیا تا بحال فیلمی رو ندیدهاید که فضای تئاتری داشته باشد ؟ و یا تئاتری که از فضاهای موجود در نقاشی استفاده کند؟
یقینا مرزها در هنر امروز شکستهشده اند و عکاسی و سینما و گرافیک که هنرهایی هستند که بر اساس نیاز امروزی مردم جهان بوجود آمدهاند این مرزها رو بسیار بیشتر در هم آمیختهاند.
و حرف آخر اینکه در کار هنرمند هیچ بایدی وجود ندارد! یعنی اینکه یقینا شما حق ندارید به کسی بگویید از چه ابزاری برای بیان ایدههایش استفاده کند و از چه چیزی استفاده نکند. اما یقینا شما حق خواهید داشت آن اثر را گرافیک بدانید و یا کاغذ پاره و یا دیجیتال پاره! چه میدانم. اما هنر و هنرمند راه خود را پیدا خواهد کرد و منتظر نظر کسی نخواهد ماند.
قبل از ادامه بحث یک نکته و آن اینکه بحث با شما و دکتر روشن ساده نیست چون شما حقیقاتاً و بی تعارف استاد من محسوب می شوید و امیدوارم بحث را به حساب جسارت من نگذارید. صادقانه هم به سایر دوستانی که این بحث را تعقیب می کنند می گویم که حرفه بنده عکاسی نیست و نظراتم بیشتر تجربی هستند تا علمی و تخصصی و بنابراین نظرات اساتید اعتبار بیشتری دارد.
اما آرش جان من با نور دهی طولانی هم مخالف نیستم. شما در عکاسی خبری هم از نوردهی طولانی استفاده کرده اید اما احتمالاً به این وسیله نه تنها فضای جدیدی خلق نکرده اید بلکه فضا را بهتر منتقل کرده اید. ممکن است برای ثبت عکس از رود و آبشار هم از نوردهی طولانی تر استفاده شود تا تصویر دلنشین تر و آب مخملی بشود اما با آبشار همان آبشار باقی مانده و یا حرکت اجسام و افراد با نوردهی طولانی به نمایش گذاشته شود(مثل حرکت خودروها) که باز حرکت مصنوعی و زاییده خیال شما نیست و تصویر جدیدی خلق نشده اما در عکس مورد بحث اساساً فضای جدیدی ایجاد شده است.
عرض کردم که عکاسی را هنر ثبت تصاویر می دانم و شما اشاره کرده اید که این نظر شخصی من است و بله این نظر شخصی من است اما به هر حال سعی کرده ام تعریفم از عکاسی با تعاریف مختلف ارائه شده در تضاد نباشد.
عکس ارسالی شما خیلی متفاوت از عکس مورد بحث است. در عکس مورد بحث دو درخت در چیزی مثل آب دیده می شوند که تا کوهها دیگر هیچ اثری از درختان دیده نمی شود. من به شخصه احتمال اینکه این فضا یک حوضچه کوچک اغراق شده باشد را خیلی بیشتر از این می دانم که این فضای یک تالاب باشد و در این صورت هم باید بپذیریم که عکس ارائه شده یک تصویر و فضای خلق شده است...نقل قول:
والا چنین فضایی در ایران خودمون هم بسیار یافت میشود.
بله من هم دیده ام عکاس هایی را که توسط عکاسان صاحب نام ثبت شده اند و حتی کل تصویر ساخته عکاس است ولی انتقاد من هم به همین شیوه بود و این شیوه را تحریف هنر عکاسی قلمداد کردم که البته این نظر شخصی من است و ممکن است شما نظر دیگری داشته باشید.نقل قول:
یقین بدانید... که عکاسان بزرگی در دنیا بودهاند و هستند که متخصص چیدمان تصویر بودهاند. در همین تاپیک هم نمونههای زیبایی میبینید... یعنی عکاس فضای ذهنی خودش رو از ابتدا تا انتها خلق کرده
من تصویری را که فقط عناصر پایه آن از طبیعت گرفته شده باشند و بعد طی پردازش، فضای ذهنی هنرمند را شکل بدهند عکس نمی دانم. آن هم هنر است اما نه هنر عکاسی.
lol آرش جان مثل اینکه توی خونه زیادی نشستی
عکسی از مرحوم استیل
70-200mm
http://www.digitalnegar.com/images/2...tilllagoon.jpg
[IMG]http://i35.*******.com/jk87if.jpg[/IMG]
http://i.pbase.com/o2/65/12565/1/968...80508_2780.jpg
عکاس Jon&Jan Meddings
نقل قول:
Canon EOS-1Ds Mark III
35 mm
1/100 sec
f/16
ایزو 400
Exposure B -1/3
دوست عزیز... اگر وارد این بحث شدم فقط برای این بود که در این مورد بتوانم بیشتر فکر کنم. و سعی کردم بلند بلند فکر کنم تا نظر شما را هم بدانم.نقل قول:
قبل از ادامه بحث یک نکته و آن اینکه بحث با شما و دکتر روشن ساده نیست چون شما حقیقاتاً و بی تعارف استاد من محسوب می شوید و امیدوارم بحث را به حساب جسارت من نگذارید. صادقانه هم به سایر دوستانی که این بحث را تعقیب می کنند می گویم که حرفه بنده عکاسی نیست و نظراتم بیشتر تجربی هستند تا علمی و تخصصی و بنابراین نظرات اساتید اعتبار بیشتری دارد.
همین و بس.
اون تصویر هم میتونه یک دریاچه باشه؟ و هم دریانقل قول:
عکس ارسالی شما خیلی متفاوت از عکس مورد بحث است. در عکس مورد بحث دو درخت در چیزی مثل آب دیده می شوند که تا کوهها دیگر هیچ اثری از درختان دیده نمی شود. من به شخصه احتمال اینکه این فضا یک حوضچه کوچک اغراق شده باشد را خیلی بیشتر از این می دانم که این فضای یک تالاب باشد و در این صورت هم باید بپذیریم که عکس ارائه شده یک تصویر و فضای خلق شده است...
اصلا هم عجیب نیست
چرا؟
چون پیشروی دریای خزر سالها یکی از سوژههای عکاسان ایرانی بوده... درختها و ساختمانهای مچاله شده در میان دریا!
چنین پدیدههایی اصلا عجیب نیست... توجه داشته باشید که درختها سبز هم نیستند.
اما بطور کلی اگر نظر فنی من را بخواهید؟ در اون تصویر هیچ دخل و تصرف عجیبی انجام نشده... خوب خواهد بود که آقای روشن و دیگر دوستان هم نظر خودشون رو بدن.
برای اینکه به رضاخان عزیز بگم که زیاد خونه نشین نیستم و شما هم ببینید چه بلاهایی ممکن است سر طبیعت بیاید نگاهی به عکس رضای عزیز و این عکسی که از جسد دریاچه گرفتم بیندازید.(رضا جان عکس مربوط به همین هفتهست.)
http://www.khosoof.com/akkasee/DSC_4505.jpg
در نهایت من متوجه منظور شما شدم. گمان میکنم شما هم متوجه منظور من شده باشید. از بحث با شما لذت بردم و استفاده کردم.
اگر دوستانی نظر دیگری در مورد عکس مورد بحث داشته باشد؟ استفاده میکنیم اگر نه که مینشینیم و بازهم عکس میبینیم!
سلام
من باب یادآوری می توان جنگلهای حرا در جنوب را یاد آور شد که در ختان کاملا و شاید تا نصف بیشتر درخت در اب دریا قرار دارد و تازه همیشه سرسبز هم هستند .متاسفانه الان عکس از جنگلهای حرا ندارم .ولی فکر کنم بابک دیناروند عزیز عکسهایی گرفته بودند .
در ضمن از دوستان بخاطر این بحث جالب تشکر می کنم
http://www.khosoof.com/akkasee/DSC_0119.jpg
یقینا عکس زیبایی نیست. فقط برای تکمیل موضوع.
حالا امیدوارم بابک خان دیناروند و یا دوستان دیگر عکسهای زیبا از جنگل حرا داشته باشند و اینجا قرار بدهند.
قربان اگر فرصت هست یک سر تشریف بیارین استان بوشهر ،پارک ملی نایبند(که برای ثبت به یونسکو هم معرفی شده) تا هر چند تا درخت که خواستین تو آب ببینین.
مجوز عکسبرداریش هم آماده اینجان. اگر چه حالا گرمه ولی سه چهار ماهه دیگه خوشحال خواهم شد خدمت شما و دوستان دیگه باشیم اونجا.هم عکاسی منظره هم عکاسی حیات وحش.
[IMG]http://i34.*******.com/dlp3i9.jpg[/IMG]
به نظر من هم مساله غیر طبیعی در آن عکس وجود ندارد. در دو سطح، عکاس، خلاقیت داشته است: در موقع عکاسی و مرحله ویرایش.
دوستان حتما برخورد کردهاند که عکسهای هنگام طلوع و غروب خورشید، رنگهای عجیبی میتوانند داشته باشند و کمی پردازش در مرحله RAW process براحتی چنین نتایجی خواهد داشت.
منهم در عکس مذکور مشکل خاصی نمیبینم اما درک درستی از این فرمایش شما ندارم . اگر عکاسی را هنری بدانیم که به دلیل رابطه ویژه اش با واقعیت رشد کرد و پا گرفت و به گفته ادگار آلن پو در مقایسه با هرگونه نقاشی آفریده شده به دست انسان از لحاظ بازنمایی ، بینهایت دقیق است و حقیقتی قطعی تر از آنچه پیش از این در تصویر میسر بوده است دارد , تفاوت آن با تصویرسازی و گرافیک در چیست ؟ آیا تعهد نسبت به واقعیت را میتوان از ملزومات عکاسی دانست ؟ به عنوان مثال به نظر شما تصویری را که عناصر آن توسط نرم افزار کاسته و یا افزوده شده باشد میتوان عکس نامید ؟نقل قول:
یعنی عکاس فضای ذهنی خودش رو از ابتدا تا انتها خلق کرده ...
خب ظاهراً برخلاف تصور ما، در دریا هم درخت می روید و ممنون از دوستان که دانشم را زیاد کردند. در این صورت عکس مورد بحث دیگر مساله خاصی نخواهد داشت و اگر بحثی هم وجود داشته باشد خارج از حیطه هنر عکاسی نیست که مثلاً آیا بالانس رنگها خوب است و...
اما عکس مورد بحث بهانه ای شد برای پرداختن به اینکه "چه چیزی عکس نیست" و فکر می کنم با وجود ابزارهای پیشرفته امروزی و نزدیکی و گاهی همپوشانی هنرهای مختلف به یکدیگر جادارد تا عکس و عکاسی را به طور مستقل (از هنرهای دیگر)با جزئیات بیشتری تعریف کنیم و مرزها و حدودش را شفاف کنیم. فکر می کنم تعریف مستقل هنر عکاسی بسیار مهم است چون هنری که ذاتش وابسته به هنر دیگر باشد به نوعی زیر مجموعه آن هنر است...
ضمناً آرش اشاره کرده بود که شاید پست ها به جای مناسب تری منتقل شوند که فراموش کردم بگویم مثل همیشه مخالفتی ندارم و اصلاً ما را همیشه by default موافق محسوب کنید.
http://gallery.photo.net/photo/7658312-lg.jpg
Richard Lööf
__________________________________________________ __
http://gallery.photo.net/photo/7671106-lg.jpg
Michael Anderson
[IMG]http://i33.*******.com/2qato4o.jpg[/IMG]
[IMG]http://i37.*******.com/2vv9sg0.jpg[/IMG]
با استفاده از عکاسی نقاشی هم میکند.حتما از این سایت بازدید کنید
کد:http://www.justin-hofman.com/
[IMG]http://i34.*******.com/rhsqd3.jpg[/IMG]
اون چیزی که گفتم مثالش میشه عکسی نظیر این:نقل قول:
منهم در عکس مذکور مشکل خاصی نمیبینم اما درک درستی از این فرمایش شما ندارم . اگر عکاسی را هنری بدانیم که به دلیل رابطه ویژه اش با واقعیت رشد کرد و پا گرفت و به گفته ادگار آلن پو در مقایسه با هرگونه نقاشی آفریده شده به دست انسان از لحاظ بازنمایی ، بینهایت دقیق است و حقیقتی قطعی تر از آنچه پیش از این در تصویر میسر بوده است دارد , تفاوت آن با تصویرسازی و گرافیک در چیست ؟ آیا تعهد نسبت به واقعیت را میتوان از ملزومات عکاسی دانست ؟ به عنوان مثال به نظر شما تصویری را که عناصر آن توسط نرم افزار کاسته و یا افزوده شده باشد میتوان عکس نامید ؟نقل قول:
نقل قول:
یعنی عکاس فضای ذهنی خودش رو از ابتدا تا انتها خلق کرده ...
http://www.khosoof.com/akkasee/01.jpg
از این نمونهها بسیار است. این تصویر دم دست ترین چیزی بود که در آرشیوم پیدا کردم.
حالا پاسخ به سوال شما:
بله! یقینا عکسی که چیزی توسط نرمافزار از آن کاسته شده و یا افزوده شده را عکس میدانم!
مگر ما جایی قسم خوردیم که نگاتیو اسکن کنیم؟
من که همچین قسمی نخوردم.
عکاسان بزرگ دنیا هم اصولا خلاف این عمل کردهاند.
در رشتههایی از عکاسی مانند عکاسی خبری بسیار مهم است که واقعیت نمایش داده شود. ولی در زیرمجموعههایی از عکاسی کاملا تلاش میشود که واقعیت تحریف شود! یکی از این روشها هم نرمافزار است.
به یاد میاورم در یکی از جلسات پرسش و پاسخ از آلفرد یعقوب زاده پرسیدم در عکاسیتان ممکن است تصویری را ویرایش کنید؟ یعنی چیزی را اضافه یا حذف کنید؟ پاسخ داد بله! اگر تغییری در ماهیت اتفاق و یا سوژه نداشته باشد. مثلا اگر یه کن(قوطی نوشابه) اون جلو افتاده باشه مزاحم باشه حذفش میکنم.
(آلفرد یعقوب زاده یکی از بزرگترین و معروفترین عکاسان خبری ایرانی در سطح دنیاست)
این از عکاسی خبری! حالا اگر از عکاسی خبری دور شویم و به فضاهایی مثل عکاسی طبیعت نزدیک شویم چه؟
http://www.khosoof.com/akkasee/02.jpg
تصاویری مثل تصاویر بالا که از تکنیک HDR استفاده میکنند با استفاده از برهم اندازی تعدادی عکس ساخته میشوند. و بسیاری از اینها از واقعیت داینامیک رنج بینایی انسان فراتر میروند.
این تکنیک رو سالهای پیش انسل آدامز استفاده میکرد. البته بر روی یک تصویر و با روش خاص خودش بر روی نگاتیو.
به اون تصاویر عکس میگفتند. این تصاویر رو هم من عکس میدانم.
و میرسیم به شور ترین شکل دستکاری عکس. یعنی تصاویر انتزاعی و سورئال ...
http://www.khosoof.com/akkasee/03.jpg
http://www.khosoof.com/akkasee/04.jpg
http://www.khosoof.com/akkasee/05.jpg
http://www.khosoof.com/akkasee/06.jpg
حالا تفاوت اینها با تصویر سازی و گرافیک چیست؟
برای من هیچ کدام از این اسامی مقدس نیستند. یعنی بگویید تصویر سازی، گرافیک ... اگر هنری در میان باشد؟ خود ارزشمند است. حال شما آن را هر چیزی دوست داشته باشید بنامید.
حال تفاوت میان رشتهها کجاست؟ به نظر من این مرزها بسیار باریک شده و در جاهایی مخدوش شده.
ولی پیش خودم احساس میکنم گرافیست لزوما مواد اولیه خودش رو تولید نمیکنه. ولی عکاس مواد اولیه خودش رو خودش تولید میکنه.
حالا چه اتفاقی افتاده؟ بسیاری از گرافیستها دوربین عکاسی دست گرفتند. بسیاری از عکاسان هم اصول گرافیک آموختند! برای همینه که میگم این مرزها مخدوش شده.
اما برای من اهمیتی نداره. چیزی که برای من اهمیت داره جوهر موجود در اثر است. حال میخواهد با کامپیوتر خلق شده باشد. با دوربین عکاسی و یا قلم مو... شاید هم ترکیبی از همه اینها
آرش عزیزنقل قول:
اما عکس مورد بحث بهانه ای شد برای پرداختن به اینکه "چه چیزی عکس نیست" و فکر می کنم با وجود ابزارهای پیشرفته امروزی و نزدیکی و گاهی همپوشانی هنرهای مختلف به یکدیگر جادارد تا عکس و عکاسی را به طور مستقل (از هنرهای دیگر)با جزئیات بیشتری تعریف کنیم و مرزها و حدودش را شفاف کنیم. فکر می کنم تعریف مستقل هنر عکاسی بسیار مهم است چون هنری که ذاتش وابسته به هنر دیگر باشد به نوعی زیر مجموعه آن هنر است...
هنرهای جدید همگی به شکلی زیر مجموعهای از هنرهای قدیم هستند که با همپوشانی و تلفیق آنها و با استفاده از تکنولوژی و شرایط امروزی متولد شدند.
در نتیجه این صحبتها گمان میکنم لازم باشه در این مورد بسیار بیشتر مطالعه کنم. اگر به نتیجه جدیدی رسیدم در میان خواهم گذاشت.
[IMG]http://i38.*******.com/14aa2xy.jpg[/IMG]
[IMG]http://i38.*******.com/2jdhz5j.jpg[/IMG]
ببینید با ارزان ترین تجهیزات چه کرده )exif(
[IMG]http://i34.*******.com/2nlhbmf.jpg[/IMG]
بعله :biggrin:
خیلی خیلی هم ارزونه :biggrin:
eos 1dmark III
@700mm
iso 400 - f7 - 1/1250
تقریبا معلومه دوربین خوبی نبوده.اما بنظر من عکس شاهکاره
[IMG]http://i38.*******.com/21b9lpc.jpg[/IMG]
[IMG]http://www.*******.info/files/j6tlq7f5r4i1s2fn5s9g.jpg[/IMG]
.
14-54
Olympus Evolt E510
[IMG]http://www.*******.info/files/08jcpq6pjj4fjjekgwzk.jpg[/IMG]
.
40D
کد:www.ronjonesphotography.com
[IMG]http://i36.*******.com/30cqbcz.jpg[/IMG]
[IMG]http://i35.*******.com/4r6ixc.jpg[/IMG]
Nikon D80
Nikkor 70-300mm VR at 300.0mm
iso160
1/640s
f/6.3
[IMG]http://i38.*******.com/wqsuab.jpg[/IMG]
[IMG]http://i37.*******.com/2yv11ro.jpg[/IMG]
[IMG]http://i34.*******.com/14ufb83.jpg[/IMG]
جسارتDavid J. Nightingale هميشه براي من آموزنده بوده.
رضا کمتر عکس خرچنگ قورباغه اينجا بزار.(شوخي):::big grin:::
کد:http://www.chromasia.com/galleries/0711261844.php
چشم آقا مهرداد :::big grin:::
[IMG]http://i38.*******.com/4v0a4n.jpg[/IMG]
سلام آقا مهرداد. عكس فوق العاده ايه. سليقه بصري خيلي خوبي دارين. از نمونه كارهاي خودتونم مشخصه كه مديوم عكاسي رو خيلي خوب ميشناسين. فقط يه نكته و اونم نه فقط در مورد اين عكس، كادر مربع يا نزديك به مربع كادر خوبي نيست و فكر ميكنم در صورت لزوم كراپ كردن، بهتره با در نظر گرفتن قطع هاي استاندارد اين كارو بكنيم. كراپ كردن عكس به هر شكلي كه دلمون ميخواد ممكنه هممون رو به مرور تنبل و اساسا مفهوم كادربندي درست رو كمرنگ كنه.
البته اين فقط يه نظر شخصيه
ممنون دوست عزيز.
من هم با شما كاملا موافقم.همينطور که ميدونيد سنسور هيچ دوربيني مربع نيست و بيننده بعد از ديدن 1 عکس با کادر مربع اولين چيزي که به ذهنش خطور ميکنه اينه که عکاس در بستن کادر عاجز مونده و در نهايت عکس رو به صورت مربع کراپ کرده.
البته هميشه اينطوري نيست بايد اين رو هم توجه داشت که مربع يک کادر ساکن و ارام هست و شايد عکاس از روي عمد اين کادر رو بسته اما براي تشخيص اينکه ايا عکاس از روي اگاهي اين کادرو انتخاب کرده يا نه بايد پروفايل عکاس رو ديد.
ممنون
قطع مربع (۶*۶) یکی از قطعها و یا بهتره بگم کادرهای جذاب برای بسیاری از عکاسان حرفهای بوده که سالهای سال از مدیوم فرمت استفاده میکردند.
سنسورهایی هم در این قطع تولید شده بود. اما الان نمیدونم چه چیزهایی در این قطع در بازار هست.
ارش جان من در مورد سنسور قطع مربع جايي نخواندم يا نشنيدم ممنون ميشم اگر اطلاعاتي داري در اين مورد به ما هم بدي.
[IMG]http://i34.*******.com/bdno1s.jpg[/IMG]
سلام
گاهي بهترين ها لزوما تكنيكي ترين ها نيستند :
[IMG]http://www.*******.info/files/ikrkp032wx0529318c9v.jpg[/IMG]
[IMG]http://www.*******.info/files/37xkqeq5i16yddl73xwq.jpg[/IMG]
.
.
نمیدانم کارهای این عکاس را دیدید یا خیر.... سری به سایتش بزنید کارهای زیبایی دارد
[IMG]http://i33.*******.com/317bcs4.jpg[/IMG]
Beautiful Motion Blur Photos by smashingmagazine
کد:http://www.smashingmagazine.com/2008/08/24/45-beautiful-motion-blur-photos/