نوشته اصلی توسط
amparisay
به نظر من هم عکسهای گوهردشتی بسیار بسیار تامل برانگیز بود...
حسی که از دیدن خنده های بسیار شاد افراد داخل کادرها به آدم دست می دهد، با دیدن آن فردی که چهره اش معلوم نیست "کاملا" رنگ می بازد. کمی بیشتر به عکسها نگاه کنید... آن آدمی که چهره اش پیدا نیست در اکثر عکسها به احتمال بسیار زیاد در ذهن شما نیز مانند بقیه خندان نیست. هیچکدامشان نیستند. همه شاد شاد، آن یک نفر در دید ما غمگین غمگین. و این تصور ما ایرانیان است از افراد جامعه ما... آن دم سوسمار هم دقیقا بعد از دیده شدن حس وحشت را "بسیار خوب" در آدم القا می کند، که باز هم به بیننده می گوید این خنده ها، ناشی از "ندیدن و ندانستن" است. آنها که نمی بینند بسیار شادند. آن نفری که نمی خندد هم در جایی لباس الاغ دارد، در جایی پشت یک کودکانه به نام آدامس قایم شده، یکی پشت یک نقاب، یکی در احتیاط خود، یکی پشت شاد کردن بقیه... یک عنصر دیگر هم که در همه تکرار شده، وجود فردی است که از جمع دور است و در حال انجام هیچ کاری نیست. نه سبزی پاک می کند، نه چیز جابجا می کند، نه جارو می کشد... در بعضی خندان است و در بعضی مخفی. به نظرم عکسها بسیار پرمفهوم هستند... حداقل نظر من این است...