عکس های پست 53 پاک شده که دوباره میگذارم و دو تا عکس جدید :
اگزیف دارن و لی همه تو مایه های 1 یا نیم ثانیه با دیاف 5.6 و این حدود گرفته شده. من با ثبت رعد تو نور دهی بالا نتونستم ارتباط برقرار کنم!
-------------------------
کلا" این پدیده قدرتمندی است ، ممکنه بزنه آدمو از وسط نصف کنه - !
این عکس رو من از روشی که جناب کامیار گفته بود گرفته ام حدود 3 ثانیه نور دهی و...
-----------------------------------------------
مجید اسماعیلی
Canon EOS 40D / EF-s 15-85 IS USM / EF-S 18-55 IS / EF-S 55-250 IS/ Speedlite 430EX II / LowPro 200AW
سلام
این عکس مربوط به 5 ماه پیش است که لابلای عکسهایم پیداش کردم (عکس اصلی آنقدر اوور بود که شانس آوردم پاکش نکرده بودم)
چقدر دنبال رعد و برقها از این ور به آن ور شهر رفتیم .... یادش بخیر!
این عکس مربوط به 24 شهریور امساله، متاسفانه با وجود بارون فوق شدید که مشهدیا حتما یادشونه و با اینکه چتر روی دوربین گرفته بودم (تا جایی که در کادر نباشه)، نتونستم لنز رو در زمان نوردهی از قطرات حفظ کنم و نتیجه این شد، آیا راه حلی برای اینگونه شرایط نیست؟
فقط بخاطر زیبایی صاعقش آپلود کردم
SONY DSC-H50, f/8, 30", iso 100, tripod
محمد ذبیح مند | مقالات سایت عکاسی | لینک مقالات سایت
نگاریدن به معنای تحریر کردن، رسم کردن، نقش کردن و تصویر کردن است.
در عکاسی هم ما چیزها را تصویر می کنیم و بر صفحه ای نقش می زنیم و در واقع دیدنی ها را می نگاریم.
« پرتره نگاری » کلمه ای رایج و پذیرفته شده است و ساخته ی من نیست. هر چند که نخست، کسی این کلمه را به کار برده و پس از آن گسترش یافته است.
« آذرخش نگاری » که من پیشنهاد دادم، چون هنوز در زبانها نگشته و فراگیر نشده ، امروزه به نظر ما کمی دیرفهم و دور از ذهن می آید.
اما باید دانست هر کلمه ای در آغاز پیدایش، برای پابرجا ماندن و گسترش یافتن، جسارت و پافشاری می خواهد.
شاید کمتر کسی یادش باشد و بداند که روزگاری به « بازنشسته » می گفتند: « متقاعد ». لغت متقاعد که زمانی، یک کلمه ی همگانی و فراگیر برای معنای بازنشسته بود، اکنون چنان جای خود را به واژه ی پس از خود داده که هیچکس نمیداند در آغاز چه بوده است.
نخستین روزی که بازنشسته میخواست جای متقاعد را بگیرد، با برخورد سخت جامعه روبرو شد چون انسانها اغلب چیزهای تازه را دیر میتوانند بگیرند و بپذیرند.
زمانی هم به ماهواره می گفتیم قمر مصنوعی، به دادگستری می گفتیم عدلیه، به کارآگاه می گفتیم مأمور خفیه،
به رنگین کمان می گفتیم قوس و قزح، به رسانه می گفتیم وسائل ارتباط جمعی، به فشارسنج می گفتیم میزان الضغطه و ...
بنابراین زبان فارسی، توانایی های بسیار دارد و تنها ما باید برای به کارگیری این همه توانایی، آگاه و دلیر و جسور باشیم.
دوستان آذرخش نگار بیایند و جستار را به راه اصلی اش بازگردانند.
با سلام
ترکیب71عکس از آسمانی با دل پر .(27/2/80)
تو هم همچو ابر بهــــــــــار به دشتهای فردا ببـــــــــــــار
تموم شو گذر کـــــــــن برو بمون در هـــــــــــزارتا بهـــــار
Canon EOS 500D - Canon 18-55mm - f/5 - 30 sec - iso 200
سایز بزرگتر