Red-backed Shrike - سنگ چشم پشت سرخ
EOS 40D - EFs 55-250 @250mm - S 1/500 - F 9 - ISO 200
[IMG]http://i43.*******.com/t83t3l.jpg[/IMG]
Printable View
Red-backed Shrike - سنگ چشم پشت سرخ
EOS 40D - EFs 55-250 @250mm - S 1/500 - F 9 - ISO 200
[IMG]http://i43.*******.com/t83t3l.jpg[/IMG]
Nikon D300, Sigma 100-300 f/4 + 1.4x TC :
http://www.prophotocom.com/galleries/sig100-300-1.jpg
http://www.prophotocom.com/galleries...00-1%20(1).jpg
با سلام خدمت تمامی بزرگان.
ممنون می شوم در خصوص 70-300 vr nikkor و sigma 120-400 os و بر تری آنها جهت عکاسی در حیات وحش
راهنمایی بفرمایید.
سپاسگذارم
[IMG]http://i41.*******.com/k53mdc.jpg[/IMG]
سلام
دارکوب :
http://www.prophotocom.com/galleries/woodpecker.jpg
اصفهان - پارک ناژوان
Nikon D300, Sigma 100-300 f/4 + 1.4x TC
نخستين تصوير دوربين تلهاي از پلنگهاي كيامكي
براي نخستين بار كارشناسان محيط زيست درپناهگاه حيات وحش كيامكي واقع در آذربايجان شرقي با دوربينتلهاي موفق به عكس برداري از يك پلنگ ماده و 2توله آن شدند.
رضا مسعود، كارشناس حيات وحش اداره كل حفاظت محيطزيست استان آذربايجان شرقي درباره وضعيت پلنگ دراين استان گفت: با همكاري اداره كل محيطزيست استان، موفق شديم اين عكس را با دوربين تلهاي از يك ماده پلنگ و 2توله آن بگيريم.
ما در استان هميشه سعي كردهايم طعمههاي پلنگ و زيستگاه آن را حفظ كنيم، اما متأسفانه هيچگاه بهخود پلنگ – اينگونه نادر حيات وحش – توجه نشده است.
وي در مورد زيستگاهاي پلنگ در پهنه آذربايجان ياد آور شد: در دهه 1990 در زيستگاههاي خاصي مثل منطقه امن كنتال، دره گيزدر كيامكي و منطقه آنزاو ارسباران پلنگ وجود داشت؛
اما از يك سو، جنگ ميان آذربايجان و ارمنستان باعث ناامن شدن زيستگاه پلنگ شد و از سوي ديگر، تغيير الگوي كشت و توسعه باغات باعث افزايش ناگهاني جمعيت گرازها شد.
در حال حاضر هم يكي از معضلات استان خسارتي است كه گرازها به محصول ميزنند؛ ضمن آنكه كشتن گرازها هزينه قابل توجهي را به اداره محيط زيست تحميل ميكند.
نكته ديگر اينكه گراز يكي از طعمههاي پلنگ است و از آنجا گرازها همه جا وجود دارند در نتيجه در برخي موارد خارج از مناطق حفاظت شده پلنگ رؤيت شده است. به گفته اين كارشناس، پس از آتش سوزي جنگلهاي ارس، برخي گونههاي حيات وحش مثل گراز و شوكا وارد منطقه ما شده و باعث ترميم جمعيت شوكا شدند، به همين دليل احتمال آن وجود دارد كه برخي گوشتخواران مثل پلنگ نيز بهدليل وجود اين طعمهها وارد منطقه شده باشند.
مسعود هدف از نصب دوربينهاي تلهاي را، مستندسازي حضور پلنگ در برخي مناطق عنوان كرد و افزود: اداره محيط زيست تلاش ميكند با كمك اين دوربينها نقشهاي از محدوده پراكنش پلنگ در تمامي مناطق آذربايجان غربي، شرقي و اردبيل تهيه كند.
به همين منظور در حال حاضر، نقاطي براي نصب اين دوربينها در مناطقي مثل پناهگاه
حيات وحش كيامكي، ذخيره گاه زيست كره ارسباران، منطقه شكار ممنوع كاغذ كنان، در نظر گرفته شده است.
[IMG]http://i44.*******.com/301135x.jpg[/IMG]
منبع: روزنامه همشهري
موزه تاریخ طبیعی انگلستان همه ساله مسابقه برترین عکسهای حیات وحش را برگزار میکند. برنده بهترين عكس حياتوحش سال استیو وینتر از ایالات متحده با عنوان" پلنگ برفی" است.
استيو وينتر بعد از 10 ماه انتظار بالاخره توانسته است اين عكس را در ارتفاعات لاداك هرميس هند بگيرد. اين حيوان نادر كه در آسياي ميانه زندگي ميكند ميتواند دماي منفي 40 درجه سانتیگراد تا مثبت 40 درجه را تحمل كند.
[IMG]http://i44.*******.com/2a9tord.jpg[/IMG]
کد HTML:http://www.nhm.ac.uk/visit-us/whats-on/temporary-exhibitions/wpy/onlineGallery.do
کد HTML:http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=72029
آبچلیک آوازخوان -Actitis hypoleucos- از جمله پرندگان کنار آبچری است که در فصل زمستان در کناره تالابها، دریاچه ها و سواحل ایران به تعداد خوبی قابل مشاهده است. طول بدن این پرنده 18 تا 20 سانتی متر و طول بالهای بازش 32 تا 35 سانتی متر می باشد. آبچلیک آوازخوان در اکثریت مواقع به صورت تک در کناره آب مشغول به تغذیه از حشرات ،بی مهرگان و سخت پوستان کوچک بوده و به ندرت به صورت گروهی دیده می شود. یکی از عادات این پرنده تکان دادن قسمت انتهایی بدن و دمش در هنگام تغدیه است. از نظر ریخت شناسی این گونه شباهت زیادی به دو گونه Wood Sandpiper و Green Sandpiper دارد. نام فارسی این پرنده از روی صدای 3 سیلابی معروفی که در هنگام پرواز در می آورد گرفته شده است
Common Sandpiper - آبچلیک آوازخوان
EOS 40D - EFs 55-250 @250mm - S 1/500 - F 8 - ISO 400
[IMG]http://i43.*******.com/iz9js5.jpg[/IMG]
مرغ مینا
اصفهان ، پارک ناژوان
http://www.prophotocom.com/galleries/mina.jpg
Nikon D300, Sigma 100-300 f/4 + 1.4X TC
[IMG]http://i41.*******.com/avmu61.jpg[/IMG]
آب چلیک پا سبز - Greenshank
میانکاله
D300 - 500 Sigma - S 1/800 - F 8 - + 0.7 EV - ISO 400
[IMG]http://i44.*******.com/eqa828.jpg[/IMG]
سنقر تالابی
پناهگاه حیات وحش میانکاله
[IMG]http://i40.*******.com/2uqof9v.jpg[/IMG]
سلام
میون این همه درس و مشق سرخه حصار رفتن هم کیف میده :cool:
[IMG]http://www.*******.info/files/0qzvs0r5mlw7b6zagi3r.jpg[/IMG]
مشخصات
350 دی
80-200
ایزو 100
دیاف 8
1/200
دوستان پرنده شناس اسم این پرنده را میدانید؟
http://pagard.ayene.com/archives/images/Parande.jpg
زمستانها میهمان یکی از دوستان ماست. ولی اسمش را نمیداند.
از دوستان کسی اسم این پرنده رو می دونه ؟
350دی + سیگما 70-17
سلام
چکاوک کاکلی / Crested Lark
امیدوارم تاپیک مناسبی انتخاب کرده باشم :
http://www.khosoof.com/akkasee/DSC_8918.jpg
خوشبختانه این یکی خیلی حیات وحشی نبود وگرنه از دست یکی از مدیران راحت شده بودید!
گمانم مشخص هست ولی برای جلوگیری از اشتباه ایشان شیر هستند.
اینم باباش!
http://www.khosoof.com/akkasee/DSC_8888.jpg
آبچیلیک:
اصفهان، زاینده رود
http://www.prophotocom.com/galleries/actitis.jpg
Nikon D300, Sigma 100-300 f/4 + 1.4x TC
سنقر تالابی - Marsh Harrier
میانکاله
D300 - Sigma 500 - F 4.5 - S 1/400 - ISO 400
[IMG]http://i44.*******.com/2d2g1lt.jpg[/IMG]
عکاسی از حیات وحش ایران (قسمت اول) :
http://www.akkasee.com/articles/12646/
با تشکر فراوان از آقای موسوی
How to Catch Birds in their Element
Flying Lessons: Tips for great airborne avian images
By Richard Ettlinger
http://www.popphoto.com/assets/image...2008124324.jpg
کد:http://www.popphoto.com/howto/5464/how-to-catch-birds-in-their-element.html
ابیا ( Woodcock ):
حومه اصفهان، حاشیه زاینده رود :
http://www.prophotocom.com/galleries/woodcock.jpg
Nikon D300, Sigma 100-300 f/4 + 1.4X TC
سلام
از لطف شما ممنونم.
در محیط آزاد است. خیلی نزدیک به شهر. بطور خیلی اتفاقی اونو از داخل اوتومبیل در جاده ایکه از بین باغات حاشیه شهر میگذشت دیدم و خوشبختانه بخاطر اینکه پرنده کند و نسبتا تنبلی است تونستم از داخل اوتومبیل و از فاصله حدود 10 متری چندتا عکس خوب ازش بگیرم.
تا جایی که من اطلاع دارم در باغ پرندگان اصفهان ابیا وجود نداره.
آقای عاشوری نیا، واقعا از سایت تون لذت بردم.
ای کاش شما دوست صمیمی من بودید. من خیلی از مشکلات عکاسیم حل می شد.
اگرت کوچک - Little Egret
میانکاله
D300 - Sigma 500mm - S 1/1250 - F 8 - ISO 400
[IMG]http://i43.*******.com/2942sko.jpg[/IMG]
با سلا م خدمت همه اساتید و دوستان بخش عکاسی حیاط وحش
این دو عکس رو با هزار مصیبت گرفتم
البته دوربین یکی از دوستان عزیز است .
ولی خوب نتایج بهتر نبود با این لنز .و این موجود هم خیلی باهوش وزبل بود نزدیک تر نمیشد رفت
http://shahrsakhtafzar.com/img/out.p...3_DSC00236.JPG
http://shahrsakhtafzar.com/img/out.p...4_DSC00248.JPG
با کراپ
و sony a200+18-70mm
ارومیه
دره قاسملو
سلام دوست عزیز
سمور سنگی هست .Beech Marten
حیوان بسیار زیبایی است. در زمستان رنگ آن تقریبا کاملا سفید میشه به خاطر استتار.
شکارچی بسیار شجاع و درنده ای هست از گونه های مختلفی مثل: خرگوش سنجاب انواع جوندگان و پرنده ها تغذیه میکنه. در حاشیه روستا ها از مرغ و خروس هم نمیگذره.
سلام
ممنون آقا فرهاد بابت اين نكته، از اونجاييكه قبلا" چيزي به اسم "شب سمور" شنيده بودم و اوصافي از توحش اين جانور، معادل اسم آن را (beaver ) جستجو كردم كه عكسهايي كه پيدا كردم به سگ آبي شباهت داشت:
http://animals.nationalgeographic.co...ary/beaver.jpg
ولي با جستجوي معادل راسو (weasel) به اين عكسها رسيدم كه بسيار شبيه به آن موجود بود:
http://www.the-piedpiper.co.uk/graphics1/weasel1.jpg http://www.wildlifetrust.org.uk/ches...tch_weasel.jpg http://www.bucktrack.com/Alaska_Broo...tos/Weasel.jpg
4 تا جوجه مرغ چینی داشتم خوردش این قاتل تو محله ما از اینها تا دلتون بخواد هست تو اینجا روایتی هست که خروس لاری بزرگی رو هم خورده؟؟
اینم جمجمش
http://www.biopix.com/Temp/JCS%20Mar...na%2029849.jpg
این حیوان شما دوست عزیز راسو است کوچکترین پستاندار کاملا گوشتخوار ما از جنس Mustela, به انگلیسی بهش می گویند Least Weasel و نام علمی ان Mustela nivalis حیوانی است بسیار کوچک حدود 20-23 cm طولش است او یکی از سو ژ ه های جذاب عکاسی من بوده بسیار چابک است حتی سریعتر از موتور hsm لنز سیگمای من اکثرا درست حسابی اجازه کادر بندی به ادم نمی ده:::big grin::: توی مناطق مختلف ایران دیده می شود مثلا قابل توجه دوستان مشهدی بنده توی طرقبه و زشک می شود این حیوان را دید حاشیه باغاتی که رودخانه در کنا ران است در مناطق هم معمولا نزدیک به چشمه ها که سوراخهای ول با سایر جوندگان را دیدید مطمئن باشید این کوچولو شیطان دور و برش است توی زمستان رنگش رو به سفیدی می گذارد به همین خاطر توی اروپا توی بعضی کشورها به ان راسوی سفید می گویند تقریبا دور و بر اکثر باغاتی که حاشیه انها سوراخ جوندگان زیاد است دیده می شود این حیوان هم مثل جغدها نقش مثبتی در کنترل جوندگان دارند سه زیر گونه مشخص در سرتاسر جهان دارد و .........
با احترام
سید بابک موسوی
بهرنگ عزیز ، سلام
این جانور که به قول وحید عزیز یک قاتل بالفطره است، واقعا جانور خطرناکیست. بهرنگ جان شما هم مثل من آذربایجانی هستید در طرفای ما (مشکین شهر) به این حیوان دله می گویند. شاید لفظ دله دزد برداشتی از نام این جانور باشد.
این جانور از هر شیبی بالا و پائین می رود در منطقه ما رنگش کمی تیره تر از عکس ارسالی شماست و بیشتر شبها به دزدی و غارت مرغ و خروس مردم می رود .در مناطق شهری بیشتر در زیر شیروانیها سکنی می گزیند و روزها دیده نمی شود و شب ها به شکار می رود.
یک شب با صدای عجیبی از خواب بیدار شدم و در حیاط خانه مان شاهد درگیری ! 3 گربه با این جانور بر سر تصاحب یک جوجه یاکریم بودم گه گربه ها فرار را برقرار ترجیح دادند و فردای آن روز نعش یکی از گربه ها را در پشت بام خانه پیدا کردم.
دله ، طعمه هایش را با جویدن خرخره و خفه کردن از پای در می آورد.
حیوان سگ جانی است و به سادگی نمی توان کشت.( سابقه کشتن این جانور با شن کش ، که جوجه اردکهایم را خورده بود و خشکاندنش را دارم ، حیف که به یکی از دوستان هدیه دادم و گرنه عکس خشک شده اش را می گذاشتم)
سلام دوست عزیز
این حیوان یک جانور گوشتخوار است و شکارچی مسلم است که شاید گاهی سراغ جوجه ها ی شما هم امده باشید ولی الحاق لحن قاتل بالفطره برای یک حیوان وحشی که درک و شعوری در مورد رفتار خویش ندارد به نظر من درست نیست اگر این جور حساب کنید انسان از تمام موجودات روی کره زمین قاتل بالفطره تر است ما هم گوشتخوار هستیم هم بی رحمانه برای تفریح بدون اینکه حتی به گوشت یک حیوان نیاز داشته باشیم ان را فقط برای قیافه گرفتن برای دوستانمان می کشیم (به عنوان مثال جمعیت شکارچیانی که برای رکورد شاخ اقدام به قتل عام پستانداران بزرگ ایران می کنند) مطمئن باشید که هیچ حیوانی برای تفریح اقدام به کشتن یک حیوان دیگر نمی کند ( تجربه شخصی من بعد از 10 سال برخورد نزدیک با انواع حیوانات وحش ) این حیوان که راجع به ان صحبت می کنیم فقط 20 cm طول دارد ! و اگر ازاری به حیوانات اهلی شما داشته است از روی غریزه ذاتی اش برای شکار چنین کاری کرده است ما زیستگاهههای حیوانات وحشی را تصاحب کردیم قلمور های طبیعی انها را از بین بردیم برای بدست اوردن غذا بی رحمانه با انها رقابت کردیم و در نهایت لقبهای اینچنینی هم به انها می دهیم ما هیچ حقی برای انها قائل نیستیم در حالی که همین موجود کوچک با کنترل میزان جوندگان در مزارع کشاورزی ما نقش مثبتی را برای ما انسانها ایفا می کند بیاییم کمی با طبیعت به خاطر خودمان هم که شده مهربان باشیم لااقل من فکر می کردم اینجا تاپیکی است برای عکاسی و شناساندن حیات وحش و زیباییهایشان و بالطبع کمک به حفظ و حراثت از جمعیتهای به خطر افتاده حیات وحش کشور و بطور کلی عکاسی در خدمت حفظ تنوع زیستی کشور
با احترام
سید بابک موسوی
سلام جناب موسوي
اتفاقا" لفظ "قاتل بالفطره" را به اين دليل بكار بردم كه چيزهايي كه از اين حيوان شنيدم بيانگر اينست كه گاهي وقتها از روي شكم سيري و صرفا" براي نوعي تفريح شكار ميكند، مثلا" اگر يك راسو مشابه تصاوير فوق بتواند وارد يك قفس مرغ يا كبوتر شود، شايد فقط بتواند يكي از آنها را بخورد يا با خود ببرد، ولي تمام مرغهاي آن قفس را خفه ميكند و از هم ميدرد!
(يادم است در يك فيلم انگليسي هم پليسها براي انتقام از سارقي كه مدركي عليهش نداشتند، دو تا راسو را در قفس كبوترهايش انداختند و ...)
و يا خاطره اي كه يكي از دوستانم برايم تعريف كرده بود ؛ ميگفت دو تا راسو يك بچه گربه را به طرز وحشيانه اي دريدند و بدون اينكه از گوشت شكارشان بخورند، آن را ترك كردند.
به هر حال حيوان بدنام و بدسابقه اي است، ولي ممنونم از بيان نكات و تجربياتتان، از شنيدن وجود چنين گروهي (كه براي ركورد شاخ شكار ميكنند) بسيار متاسف و ناراحت شدم.
سید بزرگوار کلام شما متین و دغدغه های شما را در مورد دفاع از حقوق حیوانات و غزیزی بودن شکار توسط آنها را کاملا درک می کنم و حتی خودم از بعضی شکارهایی که سابقا انجام می دادم تا حدی پشیمانم . همین دو سه روز پیش بعد از بارش سنگین برف برای عکاسی رفته بودم فقط یک خرگوش دیدم در حالیکه 10 ، 15 سال پیش جمعیتشان زیاد بود. عکس چکاوک های کاکلی (چند پست قبلتر) در همان روز برداشته شده من با لنز 70-17 از دو متری از آنها عکس گرفتم در حالی که از گرسنگی نای حرکت نداشتند.
من به عنوان انسان بی رحم نیستم طبیعت خشن است و ما هم جزئی از این طبیعتیم.
در تابستان امسال به دلیل وفور جوندگانی مثل موش ، انواع پرندگان شکاری در ارتفاعات سبلان زیاد شده بود و من برای عکاسی رفته بودم تگرگ شدیدی در گرفت و بعد پایان بارش تگرگ، زمین مسطحی بود با صدها موش که بر اثر تگرگ تلف شده بودند و الان در زمستان هم لابد آن پرندگان شکاری بر اثر سرمای شدید و نداشتن غذا با مرگ دست و پنجه نرم می کنند.
علاوه بر این نمی دانم ادارت محیط زیست چرا در محاسبات خود اشتباه می کنند مثلا در منطقه ما (مشکین شهر) حدود دو سه سالی است که اقدام به رهاسازی حیوانات گوشتخوار مثل گرگ و روباه کرده اند که به معضلی بدل شده است و الان شما باید مثلا خرگوش ها را در خواب ببینید حتی دو سال پیش گرگها علاوه بر طعمه های متعارف خود به روستاها هجوم برده و تعدادی از افراد بومی را لت و پار نمودند که موضوع به جراید و رسانه ها کشیده شد.
اما آنگونه که وحید عزیز فرمودند بعضی حیوانات هستند که واقعا به نوعی مرض هاری و ید طولا در امر کشتن و نخوردن دارند. دهها بار دیده ام که گرگی به گله زده و دهها گوسفند را دریده و شاید فقط یکی رابرده باشد و همین حیوان دله یا سمور ، فقط خفه می کند و میرود و اصولا زیاد اهل خوردن نیست و اندازه اش بدون احتساب دم بین 30 تا 35 سانتی متر است.
سلام دوستان عزیز
خب پستهای دوستان را خوندم و فکر می کنم اشتباهی رخ داده و اینه که ما (انسانها) درک کاملی از رفتارهای حیوانات را نداریم و به همین جهت شاید دچار اشتباه در قضاوت شویم و رفتار انها را با رفتار انسانها مثل بی رحمی و ... معادل سازی می کنیم در حالی که اینگونه نیست و هیچ حیوانی از روی کینه اقدام به کشتن نمی کند .امید هست که روزی به اهمیت بالا و مهم حیوانات برسیم و مانند کشورهای دیگر به حمایت اصولی از حیات وحش بپردازیم و باور کنیم که چه بخواهیم چه نخواهیم حیات ما و این کره خاکی وابسته به تمامی جانداران است پس باید بگذاریم انها نیز زندگی کنند .
دوست عزیز سلام
درست است که ما انسانها درک درستی از رفتار حیوانات نداریم و حتی دقیقا خودمان را هم نمی شناسیم چون در این صورت بسیار از مشکلات فراروی فعلی را نداشتیم. هر چند حیوانات با کینه اقدام به کشتن نمی کنند و هرچند خالق هستی هیچ جانداری را بدون دلیل نیافریده از گرگ هار گرفته تا موش موذی و انواع حشرات همه در چرخه طبیعت سهمی و وظیفه ای دارند بالطبع حق حیات.
اما نکته در اینجاست که مثلا یک سمور یا راسو و یا یک گرگ بلای جان و مال چندین انسان می شود، آنوقت وظیفه چیست؟ آنهم در کشوری که نه سازمانی قوی برای حمایت از حیوانات وجود دارد و نه NGO های دارای صلاحیت و امکاناتی برای جهت دهی و نظارت بر کار آنها.
اگر فی المثل گرگی هار وارد شهری می شود و چندین نفر را زخمی می کند تکلیف چیست؟ اگر گرازی ، بوستانها و باغات عده ای دهقان و کشاورز را شخم می زند تکلیف چیست؟ در شهری که پزشکانش و مدیران بهداشت و محیط زیستش، کله سگ های هار را برای تشریح به تهران می فرستند و عده ای توسط همان سگ مشکوک به هاری دریده شده اند، شما انتظار دارید مردم خشمگین و ترسیده از هر سگی با سگ های ولگرد مهربانی کنند !!!!
اگر خروس لاری چند صد هزاریتان توسط راسو یا سمور خفه شود ، با آن حیوان چه می کنید؟
خانواده هایی را دیده ام که فزرندشان قربانی حمله خرس و گزار و گرگ و سگ هار شده ، آیا این خانولده ها نگرشی چون طرفدارن محیط زیست خواهند داشت؟
اگر مثلا برای کوهنوردی به کوه رفته باشید و با حیوانی درنده مواجه شوید که به شما حمله ور شود ، آیا از خود دفاع نمی کنید؟
این شرایط خاص است که ما را مجبور به کارهایی می کند که اصولا منطقی نیست و در صورت احتیاط بیش از حد هم مجبور به مواجهه با چنین رویدادهایی هستیم که شاید بعد از مدتی مایه تاسف و شرمندگی مان باشد در حالیکه مجبور بودیم و گزینه دیگری نداشتیم.
به امید روزی که حیوانی چه درنده و چه آرام، لانه و ماوای خود را به امید یافتن غذا در شهرهایی که ما انسانها ساخته ایم رها نکند.
به امید روزی که در بودجه کشورمان سهمی درخور به تغذیه حیات وحش در شرایط نامناسب طبیعی در نظر گرفته شود.
به امید روزی که حیوانات تکلیف حیوانات را مشخص کنند نه انسانها.
به امید روزی که پوست سمور و پلنگ و خرگوش ، به لباس و کلاه و عاج فیل و دندان کوسه به زیورآلات و تسبیح بدل نشود.
به امید روزی که خبر انقراض گونه های نادر حیات وحش را در جراید و رسانه نبینیم و نشنویم.
والله اصغر جان...
بنده کلا با نظر شما مخالفم!
حتی اگر گرگ یک انسان را تیکه پاره کند دلم به حال گرگ بینوا بیشتر می سوزد تا انسان دو پا!
اصغر جان چرا نمی فرمایید که این کشاورزان هستند که زیست گاه این حیوانات بی نوا را شخم می زنند و مثلا گندم می کارند ( چون کشاورز هستم عرض می کنم )
چرا توجه ندارید که ما هستیم که در وطن این موجودات شهر ساخته ایم؟
چرا وقتی ما متجاوز هستم قاتل هستیم باید گردن این موجودات که فقط جرمشان زندگی کردن است بیاندازیم؟
چرا وقتی ما بدون اجازه در محل زیست آنها وارد می شویم کسی نیست گردن و گلوی ما را پاره کند؟
چون آنها قدرت ندارند؟چون توان ندارند؟چون مظلوم هستند و می توانیم ظلم کنیم؟
اصغر جان ما متجاوز هستم.
یک نگاهی به طبیعت دور براتان ( اگر باقی مانده باشد ) بیاندازید!نوک قله اورست هم پوست چی توز پیدا می شود!!!
وقتی شکارچی نا جوان مرد به هر دلیل یک موجود را شکار می کند.چرا نباید گرگ شکم اش را پاره نکند!
سیاست گذاری کلان یک جنبه است.
یک جنبه هم منقرض شدن شیر و پلنگ و یوز و ببر ..... است
چرا نباید یک موجود با قدرت مثل ببر!!! دیگر وجود نداشته باشد؟به جز وحشی گری و درنده خویی و رذالت انسان؟
چرا یوز فلک زده باید با اتومبیل له شود؟اصلا چرا باید این انسان در محیط زندگی آن موجود داخل شود و جاده بکشد؟
همه از خوی درنده و انحصار طلب انسان ناشی می شود.
وحشی ترین حیوان دنیا همین انسان های دو پا هستند.
در کل با فرمایش شما به هر طریق مخالم.چرا که ما تجاوز کرده ایم و اگر گرگ گلوی ما را پاره کند حق با اوست
خروس لاری که جای خود دارد!!!!
سلام دوباره خدمت شما دوست عزیز
ابتدا بک سری توضیح بدهم در زمینه فعالیت سازمان محیط زیست در این زمینه من در حدود 10-12 سالی است که به صورتهای مختلف این سازمان همکاری می کرده ام و می کنم هرگز ندیده ام که در هیچ کجای کشور انها اقدام به رها سازی سگ سانانی مثل روباه یا گرگ کنند ! اگر دلیل مستندی دارید لینک خبر را از یک منبع موثق قابل استناد ابنجا بگذارید تا ببینیم ما قوانین بسیار خوبی در این زمینه داریم که کمک فراوانی به کسانی که گرگ به گله انها حمله می کند یا گراز به مزرعه انها اسیب می رساند می کند در بخش محیط طبیعی سازمان بخشی داریم که به گزارشات مردمی در این زمینه می پردازد انها کارشناس این بخش را برای براورد میزان خسارت به منطقه می فرستند و پس از اعلام گزارش به واحر مربوطه تامین اعتبار شده و پولی به انها پرداخت می شود . اما در زمینه خلق و خویی که از گرگ گفتید بطور کل سگ سانانی مثل گرگ و روباه در زمانی که به فاصله مناسب از شکارشان می رسند و در زمانی که امکان رسیدن به طعمه های زیادی دارند تا جایی که توان دارند اقدام به شکار حیوانات می کنند که این برای استفاده صحیح از زمان به دست امده فقط شامل از پای در اوردن حیوان است البته انها این کار را بی دلیل انجام نمی دهند در طبیعت امکان شکار موفق یک به صد است که البته بستگی به منطقه دارد یعنی هر بار که یک دسته گرگ به یک گله قوچ و میش اهلی یا وحشی حمله می کنند همیشه موفق نیستند و از هر 100 بار شاید یکبار موفق شوند گرگ ها این موضوع را بخوبی می دانند اگر در طبیعت باشد لاشه های بدست امده سریعا در مناطقی که سردتر است و سایه است و امکان مخفی کردن ان وجود دارد برده شده و دفن می شوند تا گله گرگها در امنیت کامل به ان دسترسی داشته باشد و طی یک مدت طولانی تری مصرف شود خوب وقتی گرگها به گله گوسفندان اهلی هم حمله می کنند همین رفتار را دارند یعنی تا حد امکان اقدام به از پای در اوردن شکارشان در زمان بدست امده می کنند که این اصلا عجیب نیست و این رفتار از نظر گرگها کاملا منطقی است ولی فرصتی برای بردن طعمه ها پیدا نمی کنند چون چوپان وسگها سر می رسند الیته این سیاست گرگها همیشه هم بی نتیجه نیست چون چوپان می بیند که حیوانات حرام شده اند از گوشت انها استفاده نمی کند و در حاشیه روستا لاشه ها رها می شود و با دفن می شود و به خاطر حس بویایی قوی سگ سانان لاشه سریعا کشف شده و انها به هدف خود می رسند پس بنابر این فقط یک استراتژی است برای بقا نه یک عمل بی رحمانه این را مقایسه کنید با رفتار ما انسانها . خواهش می کنم مواردی که از حمله گرگها یا خرسها به انسانها بوده و موجب مرگ انها شده در این تاپیک به صورت مستند ذکر کنید مطمئن باشید این موارد به تعداد انگشتان دست در سطح کشور هم نمی رسد در مناطقی مانند پارک ملی تندوره محیط بانهای بی سلاح زبادی داریم که بارها در طول شب با روز با گله گرگها یا پلنگ برخورد می کنند اگر این حیوانات به چشم طعمه به انها نگاه می کردند تا حالا بارها تمام 30-20 نفر محیط بان پارک را خورده بودند بروید از یکی از بیمارستانهای محل زندگیتان سوال کنید ببینید چند نفر در اثر حمله گرگ یا خرس و یا پلنگ به انجا اوردند به نظر من امن ترین مناطق کشور همین مناطق چهارگانه تحت مدیریت سازمان هستند امار میزان مرگ و میر ناشی از زنبور زدگی که منجر به حساسیت می شود از امار مرگهای ناشی از سگ سانان و یا گربه سانان وحشی به مراتب بیشتر است میزان خطری که در حین رانندگی شما را تهدید می کند بسیار بیشتر است . من به دنبال عکاسی از این گرگها این ور اون کشور رفته ام کاشکی یکیشون برمی گشت اجازه کادر بندی به ما می داد :::big grin::: گرگها نیز مثل ما انسانها محاسبه میزان خطر ممکن را می کنند پس مطمئن باشید زمانی ریسک حمله به گله یه ابادی را می پذیرند که چاره دیگری برای بقا خودشان نداشته باشند
با احترام
سید بابک موسوی
سلام
این مقاله ویکیپدیا است در مورد راسو همانطور که می بینید فقط در موارد نادر طول این حیوان به 23 سانتیمتر می رسد
http://en.wikipedia.org/wiki/Least_Weasel
با احترام
سید بابک موسوی
کاوه جان شما از منظری به قضیه نگاه می کنید و من هم از منظری دیگر و هر کدام نظر خاص خودمان را داریم.
من سطر به سطر پست شما را خواندم ولی جان برادر تکلیف چیست ؟ می فرمائید ما انسانها حق حیات نداریم. با این روند افسار گسیخته جمعیت و زیاده خواهی بشر جا برای سایر جانداران تنگ شده ، قبول ، ولی انسان است دیگر و زیاده طلبی جزء ذات اوست. مشکل در روش زندگی ما انسانهاست که بعضا جبری است و نمی شود کاری کرد
هر چند با این نظر شما که درنده خوترین موجودات را انسان می پندارید تا حدی موافق باشم ولی این انسان به اصطلاح دره خوی و متجاوز روی دیگری هم می تواند داشته باشد تا در سایه عقل و منطق نسبی خود تعادلی بین نیازهای خود و حق حیات سایر جانداران ایجاد کند ولی نمی خواهد
متاسفانه یا خوشبختانه همین انسان ( که نصف بیشترش حیوان و الباقی انسان است) با قدرت خدا اشرف مخلوقات و صاحب زبان و شعور است که سایر حیوانات حداقل فاقد قدرت شعور و حسابگری هستند.حال بماند که اول حیوانات بودند و سپس انسان خلق شد و متاسفانه اینک این انسان ذی شعور است که قدرت را در دست دارد .
اگر تعدادی از این انسانهای سر تا پا گناه و متجاوز به حقوق دیگران ، خبطی می کنند به پای همه نمی نویسند و تعمیم نمی دهند. بسیاری هستند گه گیاهخوارند و از خوردن گوشت حیوانات اکراه دارند ولی بعضی دیگر به کله پاچه که سهل است به موش و سوسمار و گربه و نهنگ هم رحم نمی کنند و حتی در تعالیم مذهبی هم خوردن گوشت بعضی حیوانات مباح است و بعضا توصیه شده شده است.
آنچه از سطور تاریخ بر می آید این است که هر چه بر شعور انسان افزوده شده از توحشش کم شده. اجداد ما در هزاران سال پیش گوشت هر حیوانی که شکار می کردند و خام خام می خوردند چون آتشی نبود ولی اکنون به مدد تکنولوژی و پیشرفت و طبع ظریف انسانی از این کارها کمتر دیده می شود.
تفاوت فردی انسانها در همین است مثلا از نظر فکری شما طرفدار حمایت از حقوق حیوانات هستید و مدعی این امر که ما نسانها عرصه را بر آنها تنگ کرده ایم و مثلا من طبیعت گرایانه تر و خشن تر به قضیه می نگرم . ولی در عمل چه می کنیم؟
اصولا ما انسانها موجوداتی دارای تضادهای بنیادین هستیم و بسته به شرایط عملکردمان متفاوت است و صدها شخصیت داریم.
هیچ کس حتی شما نمی تواند ادعا کند که مورچه ای را له نکرده و یا گنجشکی را نکشته و یا به سگی سنگ نزده .
آیا این امکان وجود دارد که از فردا دور گوشت مرغ و گوسفند و بوقلمون خط بکشیم و برای گردش و شکار بیرون نرویم سوار ماشین نشویم چون ممکنه حیوانی را زیر بگیریم کشاورزی را موقوف کنیم؟ و .... ؟
هرچند دلسوزانه به قضیه می نگرید ولی اگر زیاد شاعرانه و رمانتیک و ایده آلیستی به قضیه بنگریم ، باید به خاطر این حیوانات که مدتهاست از دست ما انسانها در عذابند ، به صورت دسته جمعی و برای رضای حیوانات ، خودکشی کنیم تا زمین از وجودمان پاک و پاکیزه شود تا خون حیوانی نریزد .
و یا باید مدیریت کره زمین را به شیر سلطان جنگل بسپاریم تا مثل کارتونهای زمان بچگی مان سرنوشت هستی را در غیاب انسان دوپای مزاحم رقم بزنند.
شاید صحنه بازی شیر با بچه آهو را دیده باشید که آخرش طعمه شیر می شود، اینجا مقصر کیست؟ قوی مقصر است ؟ یا شاید غریزی و از روی نیاز است؟ اینجا شیر حق دارد برای زنده ماندش ،آهویی را شکار کند ؟ اصلا چه کسی گفته شیرها وارد قلمرو آهوها بشوند؟ چون شعور ندارد هر کاری می تواند بکند. اصلا چرا حیوانات عقل ندارند ؟ چه کسی آنها را از داشتن عقل محروم کرده ؟ انسانها آنها را از داشتن شعور محروم کرده اند؟
به قولی همه راهها به ماورا الطبیعه ختم می شود و حتما حکمتی در کار است و چون حیوانات شعور ندارند سوال و جوابی در آخرت ندارند ولی من و شما به عنوان انسان باید جواب پس بدهیم .
این ذات طبیعت است ما انسانها هم نوعی حیوان ناطق عاقل هستیم که ظلم و تجاوز می کنیم مثل شیر و ببر . فقط دامنه نیازهایمان وسیعتر است و انحصار طلبیم و حتی به همنوعمان هم رحم نمی کنیم .
کاوه جان مرا به دوران نوجوانی بردید یاد کتابی افتادم که عنوانش خاطرم نیست که در آن حیوانات علیه انسانها شوریدند و قانون نوشتند که اصل اولش این بود :
هر چه دوپاست دشمن ماست
تغییر ذائقه و سبک زندگی بشر ، کار من و شما نیست و طبق معمول با احساس همدری و گفتن ای کاش .... و امیدوارم ... تمام می شود ./
و این بحث بیش از آنکه پایه منطقی داشته باشد جنبه احساسی و فلسفی دارد و به تفاوت نگرش ها از فلسفه حیات بر می گردد و شاید بهتر باشد از دیدن تصاویر حیات وحش و خواندن تجربیات اساتید بهره مند شویم و این بحث را پایان دهیم ./
با احترام و پوزش از دوستان به خاطر اطاله کلام و انحراف از بحث اصلی
جناب آقای موسوی سلام
من عکس این حیوانی که مد نظرم هست را در اسرع وقت می گذارم تا دقیقا نام فارسی آن مشخص شود ولی مطمئنم بزکتر از اندزه ای بود که می فرمائید در زبان ترکی این حیوان دله خوانده می شود و به عکس ارسالی آقای بهرنگ بسیار شبیه است و رنگش تیره تر است.
اما در مورد رهاسازی سگ سانان:
همسایه ما و یکی از دوستان صمیمی من کارمند اداره محیط زیست شهرمان است حدود 7 ، 8 سال پیش به رهاسازی نوعی گرگ (گرگ قفقازی) در منطقه شیروان دره در 30 کیلومتری مشکین شهر اقدام شده است من با دوربین شکاری این گرکها را دیده ام که چیزی شبیه پلاک به گوششان وصل شده بود و از گرگهای بومی منطقه بزرگتر بودند.
در مورد حمله گرگها :
در مرداد 1384 گرگها به روستاهای قره قیه ، فخرآباد ، ارجق ، نقدی علیا و میرعلیلو در منطقه مشکین شرقی (لاهرود ) حمله کرده و چند نفر ار زخمی کردند که یک پیرزن در اثر جراحات وارده در روستای فخرآباد فوت نمود . من در آن منطقه معلم بودم و در ورستای قره قیه نعش گرگی که توسط اهالی در خانه یکی از روستائیان اهل قره قیه کشته شده بود با چشم خود دیدم .
عین خبر :
کد:http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1384/840501/news/_havad.htm
در مورد حمله خرس :نقل قول:
گرگ هاي گرسنه ۲۳ روستايي را در مشكين شهر زخمي كردند
گرگ هاي حمله كننده به روستاهاي مشكين شهر مشكوك به هاري هستند
پليس: حمله چند گرگ گرسنه به شش روستاي شهرستان مشكين شهر منجر به مجروحيت ۲۱ تن از اهالي شد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني پليس، ساعت ۲۱ و ۹ دقيقه ديشب ماموران انتظامي پاسگاه لاهرود از طريق مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ اردبيل دريافتند كه چند گرگ گرسنه به روستاهاي ميرعليلو، فخرآباد، لحاق، ارجق، انار و علي آباد واقع در شهرستان مشكين شهر حمله كرده و پس از زخمي كردن اهالي گريخته اند.
بلافاصله اكيپي از ماموران انتظامي به روستاهاي فوق اعزام شدند و مجروحان را كه ۲۱ تن بودند به بيمارستان هاي مشكين شهر و اردبيل منتقل و با ايجاد موانع از ورود گرگ ها به داخل شهر ممانعت كردند.با اين كه چندين گروه از ماموران پليس در شهر و روستاهاي اطراف براي ياري رساندن به مردم مستقر هستند اما تا صبح ديروز ردي از گرگ ها مشاهده نشده است.
گفتني است، حال چندين نفر از مجروحان اين حادثه وخيم اعلام شده است.
آمار مجروحان به ۲۳ تن رسيد
رئيس مركز اطلاع رساني استان اردبيل ضمن اعلام افزايش آمار مجروحان اين حادثه به ۲۳ تن گفت: هم اكنون كليه اقدامات حفاظتي در روستاها و شهرستان مشكين شهر توسط نيروهاي پليس انجام شده است.
شهباززاده رئيس مركز اطلاع رساني استان اردبيل در يك گفتگوي اختصاصي با خبرنگار ما درمورد حادثه حمله گرگ ها به چند روستاي مشكين شهر گفت: ساعت ۲۱ و ۹ دقيقه چهارشنبه شب در حالي كه مردان چندروستا در شمال شرقي مشكين شهر در باغات و زمين هاي خود مشغول كاركشاورزي و باغداري بودند و زنان و فرزندان آنان در منزل تنها به سر مي بردند چندين گرگ گرسنه به روستاها حمله كردند.
او افزود: گرگها پس از وارد شدن به طويله و خانه روستاييان قصد ربودن بچه ها را داشتند كه مادران آنان براي نجات جان فرزندانشان با گرگ ها درگير شده و در نتيجه ۲۳ نفر كه ۱۱ تن از آنان زن و عمده بقيه كودكان زير ۱۰ سال بودند مجروح و به بيمارستان منتقل شدند.
رئيس مركز اطلاع رساني استان اردبيل درمورد آمار تلفات انساني اين حادثه در هر روستا گفت: درروستاي فخرآباد ۶ تن، روستاي ميرعليلو ۴ تن، روستاي ارجق ۲ تن، روستاي انار ۲ تن، لحاق ۲ تن و روستاي علي آباد نيز ۲ تن مجروح شدند و از اين تعداد حال سه نفر وخيم اعلام شده كه تحت عمل جراحي قرار گرفته و هم اكنون در بخش مراقبت هاي ويژه بستري هستند.او درمورد اقدامات نيروي انتظامي در مواجهه با اين حادثه اظهار داشت: با كسب اين خبر از طريق مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ مشكين شهر، اكيپي از ماموران انتظامي لاهرود به دليل نزديك بودن به روستاهاي فوق، بلافاصله به منطقه اعزام شدند و براي فرار گرگ ها و جلوگيري از افزايش تلفات شروع به تيراندازي هوايي كردند.رئيس مركز اطلاع رساني اردبيل در توضيح اين مطلب گفت: ماموران ما پس از رسيدن محل از آنجا كه روستاييان در حال درگيري با گرگها بودند نتوانستند گرگ ها را مورد هدف قرار دهند.
بنابراين براي آنكه جان كسي به مخاطره نيفتد با شليك هوايي گرگها را فراري دادند.
او اظهار داشت: همچنين چندين اكيپ انتظامي مسلح نيز در مناطق نزديك شهر مستقر گرديد تا از ورود احتمالي گرگ ها به داخل شهر جلوگيري كنند.
شهباززاده همچنين از تعقيب گرگها توسط نيروهاي پليس خبر داد و گفت: از زمان وقوع حادثه ماموران ما به تعقيب گرگها پرداختند.رئيس مركز اطلاع رساني در پايان اين گفتگو خاطرنشان كرد: نيروها هنوز در روستاها مستقرند و كليه اقدامات حفاظتي انجام واز طريق بلندگو هشدارهاي لازم به روستاييان اعلام شده است.
به گفته معاون بيمارستان وليعصر (عج) شهرستان مشكين شهر مقامات بهداشتي استان به سرعت در حال بررسي اين مساله هستند كه آيا گرگهايي كه ۲۳ نفر از روستاييان را مجروح كرده اند هار هستند يا خير؟ ستار آقايي، معاون بيمارستان وليعصر (عج) مشكين شهر در استان اردبيل گفت: مقامات بهداشتي از ساعات اوليه دريافت خبر اكيپي از كارشناسان را به محل اعزام كردند تا وضعيت را مورد بررسي قرار دهند.او افزود: اين در حالي است كه كادر پزشكي ما به سرعت در حال انجام مراقبت هاي لازم و ارائه امدادهاي پزشكي به آسيب ديدگانند. آقايي گفت: گرگهاي گرسنه كه داراي جثه بزرگي بودند مشكوك به هاري هستند. هرچند اين مساله در حال بررسي است. معاون بيمارستان وليعصر مشكين شهر افزود: ۱۷ نفر از مصدومان در اين بيمارستان بستري هستند و ۶ نفر به اردبيل اعزام شده اند.
او در پايان اظهار داشت: هيچ يك از مصدومان تاكنون مرخص نشده اند و همه تحت مراقبت هاي ويژه قرار دارند.
دوسال پیش یک خرس به دوبرادر که در حال تفریح در ییلاقات آبگرم شابیل (نزدیک شیروان دره) بودند حمله نموده یکی را کشته دیگری را مجروح نموده بود این جوان اهل شهر لاهرود بود.
حدود ده سال قبل خرسی ، زنی از اهالی روستای بنه لر را از پای درآورده بود جنازه این زن توسط عموی بنده که مامور نیروی انتظامی بود و همکارانش پیدا شد.
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1022430
در مورد حمله و غارت گزارها و خوکها هم گزارشات فراوان است که حتی با پافشاری و تجمع اهالی در سال گذشته در جلوی فرمانداری حق تیر به شکارچیان و مسئولین پایگاههای روستاها داده شد.
اخبار بعضی از این حوادث حتی در اینترنت موجود است می توانید تحقیق کنید.
اصولا برای بنده یک سوال است!؟
وقتی ماشالله این همه گوشت جور وا جور در این بازار ها فراوان وجود دارد دیگر چه نیازی است کسی به شکار برود و این عادت قرون وسطایی را برقرار کند؟
حالا گیریم گرگ حمله کرد زدیم پدرش را هم در آوردیم؟
دیگر قوچ چه؟آن هم خروس لاری مان را می خورد؟
هیچ وقت هیچ شکارچی نمی تواند و توانسته به این سوال جواب دهد!بنده از پدربزرگم که اتفاقا از شکارچیان خوب و مشهور هم بود بارها این پرسش را داشتم و هیچ وقت هیچ جوابی نداشت.خدا رحمت اش کند....
لابد آن هم برای مبارزه و جلوگیری و ضد حمله و پاتک استlol
ای بابا....
واقعا برای فرماندار اون ناحیه متاسفم که همچین اجازه ای صادر کرده ...نقل قول:
در مورد حمله و غارت گزارها و خوکها هم گزارشات فراوان است که حتی با پافشاری و تجمع اهالی در سال گذشته در جلوی فرمانداری حق تیر به شکارچیان و مسئولین پایگاههای روستاها داده شد.
یادتون باشه که بشر تحدیدی برای اکثر گونه های جانوریه ... هیچ جانوری نمیتونه نسل انسان رو تحدید کنه مگر خودش .
ساختار بسیار بد بعضی از روستا ها و تجاوز آشکار به حریم جنگل و محل زندگی حیوانات باعث چنین اتفاقاتی شده.
ببخشید با جناب کاوه خان خط رو خط شدم پیرو سخنان این عزیز بنده چند سالی است گیاه خوارم.
طرف آماده وسط زیستگاه یک گونه در حال انقراض گوسفند می چراند!
بعد توقع دارد که مثلا یوز نیاید یک گوسفند اش را هم ببرد!اگر برد با تفنگ دنبالش می کنم می زنم مغز اش را می پاشانم!
طرف آماده در طبیعت وحشی که زیست گاه گرگ ها است یک ویلای لوکس سوبلکس ساخته توقع دارد که یک زمانی گرگ ها نگیرند خودش و فرزندانش را بکشند!
یارو فکر کرده این منطقه جان می دهد واسه کاشتن چغندر!می رویم چغندر می کاریم یک شبه میلیونر می شویم!گراز اگر امد با تفنگ می کشیم اش.
اینقدر از این دست رفتار های بی مسئولیت هست که باعث شده است حیوانات بی نوا به اینجا برسند.
اصغر جان این بشر حیوان صفت هر چقدر بگیرد باز هم طمع کار است.یکی باید افسار اش را بکشد یا نه؟
آخر حیوان میاید آدم رو میخوره!lol
ماهی ها چه گناهی دارند با دینامیت و برق توسط این انسان نجیب در رودخانه صید می شوند؟
گرگ میاد منو میخوره!خرس میاد!کبک هم آدم میخوره؟
سمور خروس لاری می خورده!آهو هم خروس لاری می خورد؟
بابا این ها همه از فرهنگ ناقص و ضعیف این انسان است.
آخر چه گناهی کرده حیوان تو میروی خانه اش را میگیری توقع داری بگوید بفرمایید اینجا خانه خودتان است!تعارف نکنیدlol
دوستان یه جوری به قضیه نگاه می کنند انگار فقط و فقط مقصر ما انسانها هستیم.
من ناله و شیون روستائیانی را دیدم که عزیزانشان لت و پار شده بود اگر شما هم دیده بودید جور دیگری به قضیه نگاه می کردید.
ولی باور کنید در منطقه ما سلطان بلا منازع حیوانات هستند و بیشتر از طرف آنها به انسانها ظلم می شود. اگر هوا سرد می شود و گرگها غذا ندارند زنان روستایی چه تقصیری دارند. هر چی خرگوش بود خوردند و حالا از مزه گوشت آدم خوششون اومده.
منطقه شیروان دره جاییست که هیچ کس جرات رفتن به آنجا را بدون اسلحه ندارد و اهالی از رفتن به آنجا می ترسند، جائیکه حتی نور خورشید به ته دره نمی تابد.
کاوه جان خانه گرگها با خانه روستائیان بیش از 20 کیلومتر فاصله داشته اینجا منطقه بکری است که بشر زیاد توش دست نبرده ، کرج و تهران نیست . هیچ روستایی هم تازه تاسیس نیست روستاهای اینجا قدمت دیرینه دارند و اغلب مردمانش به جای افزودن بر وسعت روستا و باغهایشان به تهران کوچ می کنند تا سیکار بفروشند :::happy:::
سلام
خوب دوست عزیز این امارهایی که ارائه کردید جمع تلفات انسانی انها چند نفر شده ان هم از سال 84 ! طبق امار رسمی روزانه 75 نفر بر اساس تصادفات جاده ای می میرند همانقدر که جاده در کشته شدن انسانها نقش داشته گرگهایی که شما ذکر کردید در کشتن 1 یا دو انسان در طول یک سال ! ان هم به قول منبع خبر شما هار بوده اند 20 ! کیلومتر برای مرزهای اکولولوژیک یک حیوان گوشتخوار عددی محسوب نمی شود . در مورد رها سازی گرگها ! بر اساس قوانین سازمان محیط زیست رها سازی حیوانات غیر بومی در ایران ممنوع است سازمان سالهاست که به کنوانسیون cites پیوسته است همچین چیزی که می فرمایید تقریبا غیر ممکن است تا انجا که من می دانم زیر گونه یاگونه ای به نام گرگ قفقازی نداریم بزرگ یا کوچک بودن جثه یک حیوان نمی تواند نشان دهنده تمایز گونه ای باشد مثل اینکه بگویید یک ادم سیاه پوست قد بلند با یک انسان سفید پوست کوتاه قد از لحاظ گونه ای متفاوت است
با احترام
سید بابک موسوی
با سلام
والا اصلا فکر نمی کردم در قرن حاضر هم برای اثبات اینکه انسانها محیط زیستی که خداوند با موجودات دیگر با ما تقسیم کرده از بین می بره هم به مشکل بر بخوریم .فکر کنم جناب محمدی شما معلم هستید پس شما که باید به بچه ها از اهمیت محیط زیست برای بقا لااقل خود بشر اموزش بدید این گونه تنفر از موجودات دارین و......
برای من یک سوالی پیش اومد اونم اینه که اصولا حیواناتی مثل گرگ . خرس و دله چرا باید از فرط گرسنگی وارد روستاها بشن ؟ نکنه ما انسانها خدای نکرده رفتیم زیستگاهای محدود انها رو از بین بردیم و اونا حتی نمی تونن طعمه های اصلی خودشونو پیداکنند؟
جناب محمدی موضوع شکار شیر و اهو هم بی حکمت نیست ! شما می دونین که در این ماجرا هم شیر (شکارچی)
و هم آهو(شکار) نفع می برند یعنی شکار چیان همیشه حیوانات پیر و مریض که ممکنه حتی تازه متولد شده باشه
را شناسائی وشکار می کنند که این باعث حفظ تعداد گله و سلامت ان می شود که اگر غیر از این بود تا حالا هم آهوان از بین رفته بودند هم شیر ها !شما می دانید که جوندگانی مانند انواع موشها تنها در عرض 20 تا 2 ماه به بلوغ جنسی می رسند و در هر زایش بین 8 تا 12 بچه به دنیا می اورند !(خودتان حساب کنید در عرض یک سال یک خانواده تبدیل به چند موش می شود) پس حتی دله نیز برای ما شکار می کند که اگر نکند تمام مزارع ما را فقط همین موشها در عرض چند سال می جوند و تمام! پس می بینید این فقط یک مثال از پیچیدگی خلقت است پس بیائید طرز نگاه خودمان را کمی تغییر بدیم و فقط از سوی خودمان نگاه به قضایا نکنیم
سلام ،
این پست خطابش به آقای بابک موسوی عزیز است ، ولی من هم گفتم جواب کوتاهی بنویسم .
1- این مسئله نظری را بهتر است زودتر جمع و جور کنیم و بپردازیم به اصل تاپیک . چون انصافا تاپیک خوبی داریم .
2- در مورد آزاد سازی گرگ با عرض پوزش خدمت دوست گرامی جناب کانن 1356 باید عرض کنم که این مسئله به کل بی پایه و اساس است . من الان نزدیک 2 سال است که در پناهگاه حیات وحش قمشلو منحصرا با چند تن از دوستان مشغول کار روی بوم شناسی گرگ هستیم . در مناطق زیاد کویری دیگری هم بارها از محلیانی که ادعای این مسئله را داشتند خواستیم یک عکس یا پلاک این گرگها را بیاورند . باور کنید بارها محیطبانها حتی جوایز یک میلیون تومانی تعیین کرده اند . شک نکنید که سازمان محیط زیست اقدام به آزاد سازی گرگ در هیچ منطقه ای نکرده است .
امکان اشتباه همیشه وجود دارد شاید گرگی که شما دییده اید پلاک نداشته و این خطای باصره بوده و شاید هم سگ بوده است (که به دلیلی پلاک شده ). اما همان طور که آقای موسوی گفتند اصلا آزاد سازی گرگ خلاف قوانین محیط زیست است .
3- در مورد خسارات گرگ . این مسئله در تمام دنیا از جمله آفریقا به خصوص در مورد یوز پلنگ با پرداخت خسارت به دامداران مدتهاست حل شده . آیا میدانید همین گرگها میتوانند در صورت داشتن زیر ساخت مناسب سیلی از توریست را به کشور روانه کنند که درآمدش چندین برابر خسارات وارده است ؟ در آمریکا با هزینه ای گزاف در حال بازگرنداندن گرگ به پارک ملی یلو استون هستند.
4- به هرحال در موارد خاص اتفاقا سازمان محیط زیست کاملا همکاری میکند و با همکاری میرشکاران محلی گرگی که واقعا مشکل زاست را شکار میکند که موارد آن را زیاد دیده ام . شکل شکار البته شکار تمام گرگهای یک گله نیست بلکه با نظر سازمان است .
5- من تا به حال ندیده ام دامداری که گله اش را درست محافظت میکند ( از نظر تعداد سگ و محل نگهداری شبانه ) با گرگ مشکل داشته باشد . ایراد دامداران این است که گله را وسط بیابان در شب نگه میدارند و انتظار دارند گرگ به گله نزند ! آن هم وسط زیستگاه گرگ . اگر دامداران ما کمی محتاط تر بودند خیلی از مشکلات حل میشد .
6- دامداری سنتی رو به زوال است . این شیوه دامداری در تمام دنیا منسوخ شده و اصرار ما برای حفظ آن فقط منجر به نابودی مراتع ملی مان میشود .
7- یکی یک عکس باحال بگذارد تا از بحث گرگ برویم سر همان بحث شیرین خودمان !
خدمت جاب موسوی هم ارادت دارم . محمد بهشتی - انجمن یوزپلنگ ایرانی
این عکس برنده جایزه بهترین عکس حیات وحش سال 2008 (البته از دید National Geographic) شد.
Stalking India's Hemis National Park, a snow leopard lives up to its name in U.S. photographer Steve Winter's award-winning National Geographic magazine image.
On October 30, 2008, "Snowstorm Leopard" was named best overall photo in the 2008 Wildlife Photographer of the Year competition, which is organized by the Natural History Museum of London and BBC Wildlife Magazine.
"This is the hardest story I have ever done because of the altitude and the steepness of the mountains," the U.S. photographer told National Geographic. "At night it was 30 below zero [Fahrenheit]."
کد:http://news.nationalgeographic.com/news/2008/10/photogalleries/best-animal-wildlife-photos/
سلام
حکایت رفتار انسان ها با طبیعت و موجوداتش ، حکایت فردی است که بر روی شاخه درختی نشسته بود و بن شاخه رامیبرید .مسئله تعامل انسان با طبیعت بسیار فراتر و ریشه دار تر از حمله حیوانات به انسان است ، چنان که شاهد سیل ، طوفانهای شن و گرد غبار ،مسئله آلودگی خلیج فارس و صد ها نمونه ریز و درشت که مستقیم یا غیر مستقیم بر کیفیت زندگی انسان ها تاثیر گذار است ,هستیم.
روند فعلی تخریب و تجاوز انسان در طبیعت ، دورنمای ناخوشایندی را پیش چشم ما نمایان میکند . امیدوارم که هر فرد علاقه مندی به طبیعت و موجوداتش در حد توان برای حفاظت از آن تلاش کند .
شغال هم یکی از مظنونین تحت تعقیب ما انسان ها است ، مسلما داستان های زیادی در مورد این حیوان و خرابکاری هایش ورد زبان هاست .با این وجود یکی از جانوران محبوب من است چرا که از قابلیت انعطاف پذیری و سازش بالایی برخوردار است . (محل عکاسی میانکاله)
D300 - sigma 500mm - F 5.6 - S 1/100 - ISO800
[IMG]http://i41.*******.com/23m64us.jpg[/IMG]
اتفاقا برعکس دوستان فکر کنم این بحث ها کاملا در جریان تاپیک است.
فقط نشان دادن عکس ها بار آموزشی چندانی ندارد.اما بحث در مورد عکس ها و فلسفه عکاسی از حیوانات و حیات وحش و تغییر دیدگاه برای حفط حیات وحش و محیط زیست بسیار مهم تر و ارجح تر از عکاسی است.
این تاپیک به نظرم تازه داره در مسیر اصلی خودش که همانا متوجه کردن ما انسان ها به محیط اطراف و ظلم ما به موجوداتی که با ما زیست می کنند قرار گرفته و به دوستان توصیه می کنم که در همین مسیر حرکت کنند و بحث های جذاب رو پیگیر باشند .
چرا که باعث تغییر دیدگاه دوستان خواهد شد.
دوستان سعی کنند همراه هر عکس ارسالی اندکی از موقعیت عکس و دشواری های تهیه آن عکس و همین طور مسائل فنی که بار آموزشی دارند و .... بحث کنند.
صرفا عکس ها را برای نمایش قرار ندهند تا انشالله بار آموزشی این تاپیک بسیار بالاتر از اینجایی که هست قرار بگیره.چون در حال حاضر تاپیک بسیار خوبی است.
منطقه شكار ممنوع گنديمن :
گندمين نام كوهي است كه در داخل منطقه و تقريبا در مركزيت آن قرار گرفته و حدودا 1859 متر از سطح درياهاي آزاد ارتفاع دارد . اين منطقه داراي چشم اندازهاي طبيعي و دست نخورده با چشمه سارها ي دائمي و پوشش گياهي و جنگلي متنوع و تنوع جانوري مناسب با صخره ها و پرتگاهاي سخت و صعب العبور مي باشد.
گنديمن در شمال شهرستان مشگين شهر و در حدود 60 كيلو متري اين شهرستان بين 29 47 طول شرقي تا 55 38 عرض شمالي قرار دارد .
طي آگهي رسمي شماره 45875/12 مورخ4/11/79 به استناد بند (و) ماده 6 قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست به عنوان منطقه شكار ممنوع تعيين گرديده است. اين منطقه با مساحتي حدود 5600 هكتار با حداقل ارتفاع حدود 500 متر در خط القعر رود خانه قره سو و با حد اكثر ارتفاع 2244 متر در قله كوه قراول در قسمت شرقي و در نزديكي روستاي سردي در مسير ارتباطي مشگين شهر – پارس آباد قرار دارد.
عمده ترين پوشش گياهي منطقه بصورت مراتع مشجر و علفزار بوده كه تاثيرات آب و هواي متفاوت در منطقه باعث ايجاد پوشش گياهي و مرتعي متفاوتي گرديده است.
مهمترين گونه هاي گياهان مرتعي و درختي منطقه :
علف گندمي ،سير كوهي ، چمن تكمه ، يونجهوحشي، شيرين بيان ، انواع گزنه ، آتريلكس نعناع، پونه ، خشخاش، خاكشير ، بولاق اوتي ، ميخك، كاكوتي ، تره تيزك ، چاودار پشمك ،شبدر ، اسپرس، تاج خروس، بومادارن ، درمنه ، بابونه زرد ، شنگ ، نيلوفر كوهي گاو زبان، آويشن، بارهنگ ، گل لاله، علف شور، اسپند، كلاه ميرحسن، خارشتر.
گونه هاي درختي نظير: زبان گنجشك ، فندق، بنه ، بلوط، گردوي وحشي، قره آغاج، گيلاس وحشي ، خيار مهرز ، كرب، داغداغان، گلابي وحشي، انجير ، آلوچه ،ازگيل ، زالزالك، زرشك، ارس ، بادام وحشي، سيب وحشي.
نواحي مهم جنگلي منطقه:
پوشش جنگلي دومولي واقع در قرانلق دره، آلمالو دره، گرده مشه.
توده جنگلي فندق واقع در غرب کوه اندير
پوشش جنگلي لنگان
حيات وحش منطقه:
الف) پستانداران:
خرس قهوه اي (Ursus arctus)، سمور جنگلي (Martes martes)، تشي (Hystrix indica) ، رودک (Meles meles)، سياه گوش(Lynx lynx)، گرگ (Canis lupus)، روباه (Vulpes vulpes)، خرگوش (Lepus capensis)، راسو (Mustela nivalis)، گراز (Sus scrofa).
ب) پرندگان
سارگپه جنگلي (Pernis apivorus)، سارگپه معمولي (Buteo buteo)، عقاب طلايي (Aquila chrysaetos)، شاه باز (Aquila heliaca)، طرلان (Accipiter gentillis)، پيغو (Accipiter bervipes)، قرقي (Accipiter nisus)، کرکس(Gyps fulvus)، هما (Gypaetus barbatus)، دال سياه (Aegypius monachus)، سنفر گندم زار (Circus pygargus)، بالابان (Falco cherrug)، بحري (Falco pelegrinoides)، ليل (Falco subbuteo)، دليجه (Falco tinnunculus)، دليجه کوچک(Falco naumanni)، جغد جنگلي (Strix aluco)، سبزقبا (Coracias garrulus)، زنبور خوار (Merops apioster)، انواع دارکوب (Piciformes)، هدهد (Upupa epops)، چلچله (Hirundo rustica)، چکاوک (Galerida cristata)، سار (Sturnus valgaris)، سارصورتي (Sturnus roseus)، جي جاق (Garrulus glandarius)، پرستو (Apus apus)، کلاغ (Corvidae)، بلدرچين (Coturnix coturnix)، کبک معمولي (Alectoris chukar)، کبک چيل (Perdix perdix).
پ) پرندگان مهاجر:
لک لک سفيد (Ciconia nigra)، حاجي لک لک (Ciconia ciconia)، اردک ها (Surface feeding dusk and shelducks)، غاز خاکستري (Anser anser) ، حواصيل خاکستري (Ardea cinerea)، باکلان (Phalacrocorax carbo)، کشيم بزرگ (Podiceps cristatus)، درنا (Grus grus).
------------------------------------------
اثر طبيعي ملي قله سبلان
قله سبلان با ارتفاع بيشينه 4811 متر از سطح درياهاي آزاد ، بلندترين نقطه آذربايجان و دومين قله مرتفع كشور مي باشد.
از ويژگيهاي طبيعي اين اثر مي توان به موارد زير اشاره نمود :
سنگ مقدس محراب يا محراب داشي يخچالها و برف چالهايي با قدمت معادل عمر كوهستان ، ارتفاعات و قلل ديگر شامل هرم داغ يا سبلان كوچك با ارتفاع 4587 متر ، كسري يا آقام داغ با ارتفاع 4577 متر و جنوار داغي ( قبله داغي ) با ارتفاع 3950 متر . از دره هاي معروف سبلان هم ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود :
صندوق لو دره سي دميرچي دره سي
دره لنج آباد ( گنزري دره سي ) راز ليق دره سي
دره اسب مرز (اسنز دره سي ) دره دوجاق
شيروان رده دليجه دره سي
دره آلوارس يا قزل گول لر دره اسماعيل كندي
دره ساچلو دره اسبقران (اسبقران دره سي)
دره كر كري (مجنده ) دره موئيل
دره كليان
منطقه سبلان داراي چشم اندازهاي بسيار با ارزشي است ، از جمله مي توان آبشار گور گور ، سردابه و آبشار شاه بلاغي را نام برد . يكي از پتانسيل هاي زيستي و طبيعي منطقه سبلان كه به نوبه خود منحصر به فرد است شيروان دره نام دارد . اين دره معروف ترين و مشهور ترين دره سبلان است كه از آبگرم شابيل واقع در شمال سبلان سلطان شروع مي شود و تا جنوبي ترين نقطه آن يعني آت گولي امتداد دارد . همچنين تالاب هاي آت گولي و قره گل نه تنها اكوسيستم خاصي را در كوهستان ايجاد نموده بلكه در فصل مهاجرت پذيراي ده ها نوع پرنده از جمله آنقوت واردك سر سبز مي باشد.
آتشفشان سبلان:
آتشفشان سبلان ار نوع آتشفشان نقطه اي و مخروط مختلف است كه از نظر ساختمان و حجم شبيه آتشفشانهاي قاره اي است ولي از نظر تركيب شيميايي شباهتي با انواع حاشيه قاره اي ندارد . ارتفاع آتشفشان سبلان از سطح دريا 4800 متر و گدازه هاي آن مساحتي معدل 1200 كيلو متر مربع را در بر مي گيرد جاذبه هاي توريستي منطقه سبلان به دو گروه عمده جاذبه هاي طبيعي و جاذبه هاي تاريخي تقسيم مي شوند.
ارتفاعات متعدد و در جوار آن آبهاي معدني موجود، وجود درياچه هاي بزرگ و كوچك ، دشت و جلگه هاي وسيع پيرامون شرايط آب و هواي مساعد و مناسب ، همگي از استعداد ها و قابليت هاي بالقوه طبيعي، فراغتي و استراحتي به شمار مي آيند.
گياهان منطقه سبلان:
فصل بهار آغاز رويش مرتعي بوده كه با ذوب شدن تدريجي برف هاي زمستاني شروع مس شود و در اين مرحله ، مراتع را ژئوفيتهاي گلدار مي پوشاند . گونه هاي تشكيل دهنده سينوزي ارديبهشت ماه مراتع سبلان ، هفت گونه اصلي دارد كه پنج گونه از آنها به تيره لاله و يك گونه به تيره آلاله و گونه ديگر به تيره زنبق تعلق دارد.
گونه هاي گياهي : معدفي تنوع گونه اي گياهان منطقه سبلان به ترتيب اهميت و تيره گياهي : تيره سير (Aliacea ) تيره تاج خروس (Amaranthacea )تره زرشك(Berber idacea) تيره گاوزبان(Boraginaceae )تيره گل استكاني ( companulaceae ) تيره اقطي(chenopodiaceaec) تيره ميخك (caryophllaceae) تيره اسفناجيان(Henopdiaceae) تيره سيستاسه ( cistaceae) تيره مركبان (compositae) تيره شب بو تيره جگن ها (cyperaceaea) تيره ريش بز(Ephdraceae) تيره شاه تره (Fumariaceae) تيره شمعداني (Geraniaceae) تيره گندميان( poaceae يا Gramineae ) تيره لاله (Liliaceae )، تيره پنيرك(Malvaveae ) تيره گل مغربي (onagraceae ) تيره كوكنياريان (papavaraceae ) ، تيره پروانه واران (papilionaceae) تيره بارهنگ (Plantginaceae ) تيره پيومباژيناسه ( Piu pilmbaginaceae ) تيره ترشك(Potamagetonaceae ) تيره گوشاب(Potnmagetonaee) تيره آلاله (Rananclaeeae )، اسپركها (Resedaceae ) تيره گل سرخ(Rosaceae) تيره روناس( Rubiaceae) تيره گل ميمون (Scorphulariaceae)تيره بادنجانيان( Solanaceae) ، تيره چتر يان umbrelliferaae)) تيره گزنه (Urticaceae) تيره سنبل الطيب ( valerianaceae) تيره قيج ها (Zygophyllaceae) .
بطور كلي در منطقه سبلان 39 تيره و 256 گونه گياهي شناسايي شده و جگن ها از تنوع زياد برخوردار دار بوده كه تعداد گونه هاي آن شناسايي نشده است. از اين تعداد 24 تيره در ارتفاع كمتر از 3000 متري و 9 تيره بين 3500 -3000 متري و 6 تيره تا ارتفاع 3900 متري داخل محدوده آثار طبيعي ملي سبلان گسترش دارند نظير : تيره استكاني و مركبان .
حيات وحش :
گونه هاي مهم حيات وحش اين منطقه عبادتند از :
خرس قهوه اي (Ursus arctos) ، كل و بز(پازن ) (capra aegagrus) ، خارپشت اروپايي (Erinaceus europaeus) ،انواع سمور(Mustelidea) ، تشي( hysterix indica) رودك (Meles meles) ، سياه گوش(Lynx lynx) گرگ ( canis aureus) روباه معمولي (vulpes vulpes) ، راسو(Mustela nivalis ) گراز وحشي (Sus scrofa )، شغال (canis aureus) خرگوش (Lepus capensis). و از مهمترين پرندگان بومي منطقه نيز مي توان به : عقاب طلايي (Aquila chrysaetos) سارگپه (Buteo buteo)، طرلان (Accipiter gentillis) ،پيغو(Accipiter bervipes) قرقي (Accipiter nisus) بحري (Falco pelegrinoides) ، ليل (Falco subbuteo) ، دليجه (Falco tinnunculus) ، دليجه كوچك (Falco naumanni) دم جنبانك انواع سهره ، جغد كوچك (Athene noctua) ، سبز قبا ( coracias garrulous) زنبود خوار (Merops opioster) ، هد هد ( Upupa epops ) ، انواع چكاوك (Alaudidae) پرستو (Apus apus) بلدرچين (coturnix coturnix)، كبك دري (Tetraogallus caspicus) كبوتر چاهي ( Culomba livia ) ، باد خورك و انواع كلاغ ( Corvidae) اشاره كرد.
خزندگان منطقه:
سوسمار ( Agamidaespo) گرزه مار (افعي) (Vipera lebetina) مار آتشي ( Coluber sehmidti ) ، مار چليپر ( Natrix tesstellate ) لاك پشت مهميزدار (Testudo graeca) مار زنگي (Coluber rarergieri).
طبق مصوبه شمار 223 مورخه 21/3/1381 شواايعالي حفاظت محيط زيست قله سبلان (سلطان ساولان ) از محدوده ارتفاعي 3600 متر از سطح دريا هاي آزاد و به وسعت 6879 هكتار بعنوان اثر طبيعي ملي معرفي گرديده است.
------------------
نمایی از سبلان از مشکین شهر
http://xs435.xs.to/xs435/09025/sabalan734.jpg
,
سارگپه ، نزدیکی روستای دیزو ، ارتفاعات سبلان، پائین تر از سایت نیروگاه زمین گرمایی، تابستان 1387.
Canon 350D + Canon 55-250@250
سلام
حواصیل سفید بزرگ ( Great white egret ):
اصفهان - زاینده رود
http://www.prophotocom.com/galleries/egret%20(2).jpg
http://www.prophotocom.com/galleries/egret%20(3).jpg
http://www.prophotocom.com/galleries/egret%20(5).jpg
Nikon D300, Sigma 100-300 + 1.4x TC
اکثر دوستان ( بخصوص بهین عزیز ) عکس های بسیار خوبی نمایش می دهند.
اگر در مشخصات زمان عکاسی هم تشریح شود بسیار عالی است ( مثلا بنده اطلاع دقیقی از آب و هوای اصفهان و فصل ها مناسب برای عکاسی از پرندگان در این منطقه ندارم )
همچنین از در مورد مشکلات و موضوعات فنی.
بهین جان این عکس های زیبا تازگی گرفته شده اند و یا نه مربوط به فصل های دیگری است؟
سلام جناب قبادی
از اظهار لطفتان بسیار متشکرم
عکس های زیر را هفته پیش گرفته ام. چند سالیست که بدنبال خشک شدن باتلاق گاوخونی (بخاطر خشکسالی و همینطور انتقال آب زاینده رود به شهرهای دیگر ) پرندگان مهاجری که در گاوخونی زمستان گذرانی میکردن به شهر پناه آورده اند و هرسال گونه های بسیار زیادی از آنها از اوایل پاییز تا اوایل فروردین زمستان را در دل شهر میگذرانند. تعداد و تنوع گونه ها بسیار زیاده و بیشترین تراکم آنها هم نزدیک پلهای خواجو و سی و سه پل هست ، بنابراین برای دوستانی که به عکاسی از پرنده ها علاقه دارن میتواند هم فال باشد و هم تماشا.
البته تعداد محدودی از حاصیل ها هم ساکن زاینده رود شده اند و در بهار در حومه شهر زادو ولد میکنند.
لاک پشت مهمیز دار ، قشلاق تنگ - تابستان 86
canon 350d + sigma 17-70
,
عقاب جنگلی ، روستای آلوارس(آب معدنی واتا محصول چشمه های این روستاست)، نزدیکی سرعین ، تابستان 1387
Canon 350D + Canon 55-250@250
البته یک تاپیکی بود در مورد وسایل مورد نیاز برای سفر ( جستجو نکردم ) که در آنجا قیمت دقیق و مکان فروش و ... این وسیله و وسایل بسیار دیگر عنوان شده است.( قیمت دقیق را جستجو کنید بنده اطلاع دقیق ندارم )
برای مشخصات این وسیله:
http://www.artemis-cuchilleria.com/pet.jpgکد:http://www.dazer.com/
https://www.dazer.co.nz/images/Image...icwavesweb.jpg
پیرو فرمایشات کاوه عزیز
- من خودم حداقل با یک همراه به مناطقی که امکان حمله حیوانات وجود دارد می روم هر چه تعداد بیشتر باشد بهتر است چون احتمال هر آسیبی هست مثل در رفتن قوزک پا . بدیهی یکی باید نقش امدادگر رو بازی کنه.
- وسیله مورد نظر کاوه خیلی وسیله خوبی است ولی آن را ندیده ام . من از ترقه های معمولی استفاده می کنم که ایجاد صدا می کنند و از آنها در صورت مثلا حمله چندین سگ استفاده می کنم
- همیشه مقداری لاستیک همراه خودم دارم که برای روشن کردن آتش از آن استفاده می کنم مواد دیگری هم هستند که برای روش کردن سریع آتش به کار می رود حتما هم آتش را قبل ترک محل خاموش نموده در صورت وزش باد از خاموش بود آتش مطمئن می شوم.
- سعی می کنم مسیرم رو طوری انتخاب کنم که در خلاف مسیر باد باشد (البته عده ای خلاف این نظر را دارند)
- در صورت شناختن مسیر و خطرات احتمالی ، مسیر دیگری را انتخاب می کنم هرچند ممکن است کیلومترها به مسیر افزوده بشود
- سعی می کنم مسیرم به گونه ای باشد که دید وسیعی داشته باشم و غافلگیر نشوم
- موقع حمله سگ سانان مثل سگ و گرگ به صورت ایستاده نمی مانم حتما می نشینم و به هیچ وجه فرار نمی کنم (فرار از مقابل سگ سانان، بلانسبت ، حماقت محض است )
- معتقدم پارس کردن و زوزه کشیدن حیوان را خسته می کند ، سعی می کنم آنها را وارد به پارس کردن کنم
- چون هنگام ترسیدن از سگ سانان هورمونی ترشح می شود و گویا این حیوانات دارای شامه قوی آن را حس می کنند و جری می شوند ، سعی می کنم بر خودم مسلط باشم و اعتماد به نفس خود را از دست نمی دهم.
- به سگ سانان سنگ نمی اندازم تجربه ام می گوید که آنها این اقدام را نوعی ترس قلمداد می کنند با تکان دادن آرام چیزی مثل چوب بلند و عدم تحرک و تقلای بیش از حدمان ، بعد از چند دقیقه محل را ترک می کنند.
و در نهایت اینکه :
- همیشه به خودم تلقین می کنم که از مرگ نمی ترسم بالاخره روی خواهم مرد و فقط یکبار خواهم مرد نه بیشتر. فوقش دوساعت زجر خواهم کشید و مشابه این دردها را قبلا دیده ام (درد دندان ، درد کلیه و ... )
با سلام
به نظر من هر صحبتی که می کنیم در مورد هر چیزی باید با دلایل علمی باشد و اگر بسیار ساده به نظر می رسد لاقل دلایل منطقی برپایه یک رفرنس برای ان بیاوریم و یا در ان زمینه انقدر صاحب نظر باشیم که بتوانیم بدون ذکر منبعی خاص بر اساس یافته های شخصی خویش البته بر اساس مستندات علمی براساس یک فعالیت میدانی بر روی یک گونه جانوری براساس یک مواد و روشهای مشخص قابل قبول به یکسری نتایج برسیم شما دوست عزیز برچه اساسی ادعا می کنید که جمعیت گرگ ان هم در ایران !!!!!!!!!!! زیاد شده است . تا انجا که من اطلاع دارم هیچ پراورد جمعیتی در سطح کشور و با هیچ فعالیت علمی گسترده در سطح کشور بر روی گرگ یا سایر سگ سانان ایران انجام نشده است پس براساس چه رفرنسی شما چنین ادعایی دارید نام مطالعه انجام شده را دراینجا بیاورید تا ما هم با رفرنس شما اشنا شویم . گرگ به نظر من در ایران وضعیت نامشخصی دارد مردم ما بشدت با این گونه مفید در طبیعت دشمن هستند نمونه اش رسم کله گرگی در استان کرمان به این مفهوم که شما اگر کله یک گرگ را به یک دامدار منطقه بیاورید علاوه بر احترام فراوان !!! یک گوسفند به عنوان جایزه به شکارچی می دهند !!!!امار مشاهدات سالیانه من از گرگ( من هر چیزی را که در طبیعت می بینیم بخصوص پستانداران و پرندگان تعداد و زمان و مکان مشاهده اش را یادداشت می کنم و توصیه می کنم چنین کاری را انجام بدهید بسیار در تحلیلتان برای عکاسی حیات وحش یا هر فرم دیگر علاقه مندی شما مفید خواهد بود) در استانهایی که در انجا حداقل دو سال کار کردم مثل استان خراسان رضوی و خراسان شمالی و استان کرمان طی سه تا چهار سال اخیر مشاهدات من بشدت کاهش پیدا کرده است البته من صاحب تخصص در زمینه سگسانان نیستم ولی این صحبت براساس مشاهدات عینی خود من بوده است الیته براساس این مشاهدات نمی توان نتیجه گرفت که گرگ حتی در ان منطقه مورد مطالعه در خطر است ولی شما هم نمی توانید چنین ادعایی داشته باشید که جمعیت گرگ در مناطق شما رو به فزونی است .
با احترام
سید بابک موسوی
سلام این هم یکی از عکسهای من از راسو که در کوههای منطقه قرچقه و بردر نزدیک باجگیران مرز ما با کشور ترکمنستان گرفته شده است در ابان 87 امیدورام همگی این حیوان مفید و زیبا را دوست داشته باشید و در حفظ و حراثت از تنوع زیستی کشور که متعلق به خودمان است کوشا باشیم با احترام
سید بابک موسوی
[IMG]http://*******.info/files/2dykywjn7gtw1r820yw3.jpg[/IMG]
جناب قبادی
من مغالطه میکنم یا شما
مثل اینکه شما هنوز در بحثی که با جناب محمدی داشته اید مانده اید و متوجه نشدید منظور من چه بود
بحث من روی تعداد گرگ و دریدن آنها و غیره نبود
بحث من این بود که هر انسان عاقلی در موقع دفاع از خود , این کار را خواهد کرد . چه شما خوشتان بیاید و چه شما خوشتان نیاید
چه آنرا خوب بدانید و چه بد
خود شما نیز اگر در طبیعت ( نه در طبیعت وحش بلکه در اطراف همین شهر خودتان ) گیر یک گرگ یا سگ بیافتید , همین کار را خواهید کرد. البته اینکه خیلی دلتان میخواهد خورده شوید این دیگر بحثی جدا است
و گفتم که آن روستایی در این مورد تقصیری ندارد .
این وظیفه نهادهای حفاظت از حیات وحش است
که بتواند به کنترل مناطق محافظت شده بپردازد
دیده بانی به خوبی انجام شود
در هر روستا یا نزدیک آن افرادی آموزش دیده باشند تا به محض گزارش در صحنه حاضر باشند
نه اینکه بعد از اینکه روستائیان خودشان اقدام کردند تازه بعد از یک روز برسند سر محل
مناطق محافظت شده دارای حصار باشند ( حتما میدانید که در برخی از پارک های آفریقا حصارهایی دارای برق ضعیف شده کشیده شده تا حیوانات حتی به آن حصارها هم نزدیک نشوند. البته چنین اقداماتی نیاز به کار کارشناسی دارد )
اگر هم به قول شما حفاظت از یک منطقه نیاز به اضطرار داشت و اگر باید منطقه ای تخلیه شود , این کار نیاز به بستر سازی مناسب دارد . همینطور نمی توان کسی را که مدتها است در آنجا ساکن بوده مثلا با الفاظی که شما بیان نمودید از آنجا راند
اگر نیاز است شروع به کوچاندن گونه ها کنند تا از آسیب در امان باشند
منتها این تدابیر به کار برده نمیشود یا اگر میشود بسیار ضعیف و سطحی است و آن وقت از این طرف انتظار ها هزار برابر است
گفتم که شما فقط از یک طرف به قضیه مینگرید و از آن طرف بام افتاده اید
دوستتان دیگر هم که ماشاالله خوشمزه شده اند و تکه میپرانند
در مورد شکار هم عرض کردم . به صورت قانونی با مجوز و وقتی تعداد یک گونه رو به فزونی است و بیم این میرود که برای یک گونه جانوری یا گیاهی دیگر خطر آفرین باشد , شکار را نه بد میدانم نه ضربه به طبیعت و در تمام دنیا هم انجام میشود و باز چه شما خوشتان بیاید و چه خوشتان نیاید این کار انجام خواهد شد
مثل اینکه امروزه خود را عاشق سینه چاک طبیعت جا زدن , آبروی بیشتری میاورد
شما و من همین که همت کنیم و آشغال پفک نمکی اشی مشی را در سطح زمین رها نکنیم خودش کلی به حیات وحش کمک کرده
وگرنه بعد از اینکه شاممان را خوردیم زیاد میشود از این سخنرانی ها کرد و حرف های قشنگ زد
بحث تقابل انسان با طبیعت مساله ای است دو طرفه
همانگونه که توجه نکردن به طبیعت اطراف میتواند خطر آفرین باشد
توجه نکردن به عامل انسانی نیز خطراتی به مراتب بزرگتر دارد و شما از این نکته غافلید