فایل پیوست 21987 سلام
Printable View
فایل پیوست 21987 سلام
دنیای جالب خانمها ، ولی متفاوت !!
فایل پیوست 22040
نظر به پست 842
جناب باریکانی سلام
در مورد ثبت شما
اول اینکه کاش عنوانی برای آن انتخاب نمیکردید و برداشت مفهوم را به عهده مخاطب می گذاشتید.
اما بعد:
درست است که شاید در یک نگاه ثبت شما تنها یک اسنب شات به حساب بیاید اما میتوان آنرا به گونه دیگری هم دید که به نظر من جالب است
یک سوِژه با فیگوری خاص در محیطی نسبتا خاص که آماده برای عکاسی است -عکاسی مشتاق که با بهره گیری از لایو ویو میخواهد عکاسی کند - سه همراه یا بهتر بگویم سه دستیار برای عکاس( به نوبه خود جالب است ) و حضور عکاسی در سمت چپ صحنه که با نگاهی متفکرانه به آنها می نگرد .
انسانهایی شاید کاملا ساده با نگاه هایی متفاوت به دنیای خویش
یا علی
درود
دوستان بهتر نیست یه مقدار وسواس و خلاقیت بیشتر در عکاسی به خرج بدیم؟ اکثر عکسها از سوژه های تکراری گرفنه می شه و عکس های کلیشه ای آپلود میشه باور کنین صرفا به دلیل بودن یک آدم در عکس نمی شه او رو عکسی با موضوع انسان نامید. سعی کنیم کاری ارایه بدیم که بیننده رو به فکر فرو ببره. بهتره بدونیم هدف ما در عکاسی چیه فقط ادیت و رنگ و نور؟ یا یه عکس تاثیر گذار با پشتوانه ی تفکری عمیق؟ با تشکر.
http://mansourian3.persiangig.com/im...re900-200k.jpg
گاهی زندگی در بند قابها و کادرها را باید شکست و بگذاریم احساسمان پرواز کند..
وجه انسانی عکس برام مهم تر از وجه پرتره اش بود برای همین در این تاپیک ارسال کردم.
فایل پیوست 22182
به قول دوستان بعضی مواقع انتخاب دسته بندی مناسب بسیار مشکل است
این عکس رو می خواستم در تاپیک عکس های خیابانی ارسال کنم اما دیدم عاطفی تر است گفتم باشه در این تاپیک ارسال کنم
اگر دوستان نظری در مورد عکس داشتند در پیام خصوصی منتظر هستم
با سلام
یه سوالی ذهنم رو درگیر کرده و اون هم ماهیت وجودی این تاپیک هست ؛ "عکس با موضوع انسان" !
بر اساس تعاریف موجود در کتابهای فرهنگ هنر ، هر تصویری که سوژه انسانی داشته باشه،پرتره محسوب میشه!فرقی نمیکنه که سوژه چه ابعادی داشته باشه یا چقدر از تصویر رو اشغال کرده باشه!در خیابون ازش عکس گرفته شده باشه یا در استدیو.عکسهای اَودُن پرتره هستند همونطور که عکسهای وینُگرند یا دایان آربُس!
نمیفهمم این صیغه "عکس با موضوع انسان" یعنی چی؟
تازه دوستان یه حساسیت خاصی هم به کلمه "انسان" نشون میدن انگار قراره اینجا تصویر همون انسانی به نمایش گذاشته بشه که حضرت مولانا در آرزوش بوده!
پرتره ، پرتره است!میخواد از یه عقب افتاده ذهنی باشه که آربُس برداشته ، یا از یه هنرمند بزرگ مثل چاپلین که اودن برداشته!
بنظر من که عنوان این تاپیک در تعارض با تاپیک پرتره قرار داده و با تعاریف تئوریک هنر جور در نمیاد!
؟؟؟
با این تعریف به نظر شما پست 845 پرتره است؟
در مورد ماهیت وجودی این تاپیک هم فکر میکنم هر عکاسی مختاره با توجه به تعاریف کلاسیک موجود در عکاسی، برای خودش پروژه ای رو تعریف کنه. " عکس با موضوع انسان" هم میتونه یه پروژه عکاسی گروهی از عکاسانی باشه که به سوژه های انسانی علاقه دارند. فارغ از اینکه عکس سوژه انسانی شون پرتره باشه یا اینکه انسانی کوچکی در دل طبیعت یا .... .
حساسیت به "انسان" هم میتونه همچنان یه تعریف شخصی برای خود عکاس باشه و یه پروژه شخصی. ضمن اینکه به نظر من، این تاپیک همونقدری میتونه در تعارض با تاپیک پرتره باشه که مثلن عکاسی خیابانی یا مستند اجتماعی یا احساسات انسانی.. مگر نه اینکه در همه اینها اکثرن سوژه انسانی به نوعی حضور داره؟ پس همه شون با تعریفی که شما ارائه دادید پرتره حساب میشن و خلاص!
عرض کردم،هر عکسی که سوژه انسانی داشته باشه پرتره است!پست845 هم پرتره است!
پرتره قابل تقسیم بندی هست : پرتره خیابانی (مثل کارهای وینُگراند یا فرانک) ، پرتره مستند ( مثل کارهای کورتیس یا کروگر یا پروژه غرب امریکای اودن) ، پرتره محیطی (مثل کارهای یوسف کارش) ، پرتره استدیویی (مثل کارهای اودن) ، پرتره تبلیغاتی و ...
پرتره یعنی عکس با موضوع انسان!حالا این انسانی که جلوی دوربین ایستاده کیه،چیکاره است،عواطف ما رو برمی انگیزه یا حس افتخار یا غرور ملی یا چه و چه دیگه قابل بحثه و بر اساس همین بحث تقسیم بندی میشه!
بر فرض که این تعریف از پرتره قطعن صحیح باشد( که البته من بحثی روش نمی کنم چون بحث مفصلی داره این که آیا هر عکسی از انسان به صرف حضور انسان پرتره حساب میشه یا نه).. بازهم اشکالی توی وجود این تاپیک نمیبینم. مثل عکاسی از گل ( گل هم جزء طبیعت است) یا بقیه تاپیک هایی که اینجا وجود داره.
درود ...
http://aaaaaaamir.persiangig.com/ima...asee-pedar.jpg
پــدر
به تمام اندوه یک قایق
بعد از هر نبرد بی سرانجام
به دست های یخ زده مرد ماهیگیر
و سنگینی قایق از اندوهش
به اندام کرخت شده اش از سرما
و کمر خمیده اش از درد
فکر میکنم
زندگی ساده تر بود
اگر تمام دغدغه مرد ماهیگیر
به بار نشستن رویای دخترک اش نبود.
به سادگی تمام صداقتی که
در بین نامردی روزگار گم شد،
به لطافت پدرانه یک مرد،
و به زیبایی مردانگی اش
در بین نامردی ها
به خود می بالم از ثروتی که
همراه من است
بزرگمرد،
پدرم ...
"هديه مستاني"
Canon 450D
Canon 50mm ƒ1.8 II
ƒ No. 2
Speed: 1/1000
ISO: 100
قایقران- تالاب شادگان- زمستان 90
جنوآ - ایتالیا
فایل پیوست 22810
مدیران محترم در صورت مغایرت با قوانین فروم لطفا حذف شود.
سلام...
لینک عکس در 500px
فایل پیوست 22859
فکر میکنم اینجا بد نشون میده شما لینک زیر رو یه نگاه بندازین!
500px / Photo "Old" by MohammadReza Akhoondi
پس محدودیت حجم عکس کمتر از 200 کیلوبایت رو رعایت نکردید!
عکس زیر رو از لینکی که گذاشتین، پرینت اسکرین گرفتم و ریسایز و شارپسازی انجام دادم و با حجم زیر 200 کیلوبایت آپلود کردم :::happy:::
فایل پیوست 22858
درسته :::blushing:::نقل قول:
پس محدودیت حجم عکس کمتر از 200 کیلوبایت رو رعایت نکردید!
ممنون ک وقت گذاشتید
فاطمه- جزیره هرمز- زمستان 89
فایل پیوست 23054
مادر!!!!!!!!!!!!!!!
ویرایش جدید بردیا از عکس دوران دی نود خیلی بهم چسبید ..این هم یه عکس از دوران دی نودی خودم که تازه ویرایش کردم .! تقدیم به بردیای عزیز
فایل پیوست 23153
درود
امیر جان، یعنی باید بیشتر کج میگرفتند کادر رو ؟ :?
بستگی داره اون ستون با کجی اندک رو چه شخصی ببینه ... شما و منِ عمرانی ... یا .. ؟
اما عکس جناب اسماعیل زاده که در اون، شیب کف اتاق به سمت چپ ثبت شده، از قضا تراکم انسانی آن هم در همان سمت چپ اتاق و در تماس با همان دیوار چپ است ... یه حس کشش و جاذبه به سمت چپ بمن میده ... حس میکنم الانه که اون سماور از روی میز سر بخوره ... کجی کاسه چراغ سقف هم هضمش کمی ...
اما خود ثبت و ویرایشش بنظر من، حس کاملاً عکاسانه ای رو داره ...
فکر می کنم دقیقا منظورتون رو متوجه نشده باشم. با این حال:
اون مثالی که آوردم و مربوط به معماری بود، اصلا ربطی به این که اینجا دیوار کج ثبت شده است ندارد. تمثیلی بود برای درک این نکته که کادر کج باید آنقدر کج باشد که به اشتباه از سوی بیننده خطای تراز نبودن دوربین به چشم نیاید.
فایل پیوست 23235
با سلام به دوستان گرامی
نمیدونم این عکس رو تو تاپیک درستی آپلود کردم یا خیر سئوالم این بود که این عکس با حالت خاصی گرفته شده یا فقط سرعت شاتر پایین بوده ؟
با تشکر
تاپیک درست که این تاپیک است: این عکس چگونه تهیه شده است؟
و اما در مورد عکس، عمق میدان کم، سرعت شاتر پایین و ویرایش ضربدری
درود ...
فایل پیوست 24091
Canon 450D
Canon Efs 10-22
ƒ No. 11
1/125 sec
ISO: 100
امیرجان گرچه سوژه در نقطه طلاییست اما به علت ضد نور شدن کمی دیر چشم متوجه آن می شود کاش کمی روشنتر بودند
فکر کنم در بیان مقصودم موفق نبوده ام. انسانی که در این عکس مد نظر من بود همین قدر ضدنور و همین اندازه بدون جزئیات است. صرفا یک کاراکتر تمثیلی است، از همه انسان ها، و سازه هم تمثیلی است از زندگی که می سازیمش (صرفا می سازیم، شاید بدون اینکه لذتی ببریم.)
در مورد یکی شدن سوژه و تیر آهن حق با شماست. تیر آهن باید کمی روشن تر می بود.
ممنون از انتقاداتتون ...
برای بیان بهتر مقصود نیاز به یک حجم انسانی بهتر بصورت ضد نور بود در عکس در نگاه اول خود انسان به سختی دیده و تفکیک می شود شاید اگر مثلا کارگر بصورت ایستاده مشغول جوشکاری یا کاری بود حجم انسان را بهتر داشتیمنقل قول:
فکر کنم در بیان مقصودم موفق نبوده ام. انسانی که در این عکس مد نظر من بود همین قدر ضدنور و همین اندازه بدون جزئیات است. صرفا یک کاراکتر تمثیلی است، از همه انسان ها، و سازه هم تمثیلی است از زندگی که می سازیمش (صرفا می سازیم، شاید بدون اینکه لذتی ببریم.)
عکستو دوست دارم امیر اما انسان بودن موضوعش دریافتنی نیست برایم.
نمی دانم شاید این اختلاف نظری که در مورد این عکس هست، بر می گردد به دریافت من از عنوان تاپیک.
یادم می آید دوستی در تاپیکی گفته بود که فلسفه وجودی دو تاپیک موازی پرتره و انسان چیست؟ ایشون این نظر را داشتند که هر عکسی از انسان می تواند پرتره محسوب شود. اما من نظرم بر این است: عکسی شبیه عکس من در مقوله پرتره از انسان نمی گنجد. به نظرم عنوان تاپیک بیشتر به تقابل انسان با محیط، رابطه های علت و معلولی، حسی و تمثیلی می پردازد. حتی ممکن است عکسی در اینجا ببینیم، که انسانی درش نباشد، ولی ردپای انسان را بتوان به وضوح دید.
اما در کل با انتقادات دوستان مبنی بر پوز انسان های درون عکس و همچنین جداسازی از طریق روشنایی بیشتر تیر به جا و درست است.
كاش افق در عكس ديده ميشد. (به جاي پايين كادر)
سلام
فایل پیوست 24735
بندر انزلی
آماده کردن تور ماهیگیری برای انداختن در دریا
سلام.
ممنون مهدی جان بابت وقتی که گذاشته اید.
از این صحنه عکسهای متعددی گرفته ام که که سعی می کنم باز بینی دوباره ای به آنها داشته باشم اگر عکس مناسبتر از این بود ارسال می کنم.
ولی کلا این اولین تجربه من در این زمینه بود و این اولین تجربه مصادف بود با اولین باری که سوار بر تراکتور ماهیگیران تا قسمتهای نسبتا عمیق آب جلو رفتیم و سوار قایق ماهیگیران شدم و ... طوری که من مونده بودم خودم رو نگه دارم یا عکس بگیرم :) البته اینها توجیه ایرادات کار نیست.
در مورد نور و رنگ هم فکر می کنم ایراد کار از مانیتورم باشه.وگرنه تنظیمات لازم همیشگی رو با دقت روی این عکس اعمال کرده ام.
سعی می کنم نسخه دیگری از این عکس رو با رفع ایرادات سر فرصت تقدیم کنم.
با تشکر
فایل پیوست 24844
شهر طوس
فایل پیوست 24847
ماسوله خراسان
فایل پیوست 24860
D700 70-200 2.8 VRII
عکس های خوبی هستند آقای سابقی ...
منتها پسندیده تر است از هر سوژه یک عکس ارسال شود (بهترین عکس) و در ضمن اینکه قانون نانوشته ای وجود دارد که یک مقداری بین عکس ها فاصله بیاندازیم که عکس ها بهتر دیده شوند. به عکس های خودتون مجال دیده شدن بدهید! (البته ملزم به رعایت این دو نکته ای که گفتم نیستید، اما تجربه نشان می دهد که عملکرد بهتری به دنبال دارند.)
فایل پیوست 24991
پیر مرد و ترازو
احساسی که من نسبت به این عکس دارم من رو وادار به نوشتن کاپشن کرد.
شاهد یک پرتره محیطی هستیم که محوریت آن یک مرد کهنسال مغازه دار است(به قول قدیمی ها پاچال دار)
اجزا و آلمان ها آنهم یک ترازو و مقداری انجیر خشکیده و کیسه های تنباکو است
اینجا رو ما مندوی میگوییم نمیدانم در ایران به آنچه میگویند فکر کنم همان میدان بار می شود.البته اینجا مخصوص فروش تنباکو است
مهمترین ویژه گی این عکس برای من نگاه سوژه است !!!!!!
ترازو هم که دیگه وصیله کشیدن اجناس است!!
اما کاپشن:
ما انسان ها تمام این دنیا رو می کشیم بجز خودمان رو
همه چیز رو سنگین سبک میکنیم و از خودمان غافل هستیم
یک عمر در پس دنیا می دویم اما از خودمان اثری نیست
لعنت بر این زندگی آشغال که ما رو یک عمر از خودمان غافل کرد
لعنت بر این ترازو و بر این ریاضی و فورمول ها...........................
لعنت بر چشم حریص انسان
لعنت بر عروس دنیا
لعنت بر آب و خاک
نمیخواهم معلم اخلاق شوم اما این را بگویم 99 در صد انسان ها بازنده اند
و تنها 1 در صد انسان ها کسانی هستند که زندگی مفیدی دارند و آنها کسانی هستند که متفکرانه عمل میکنند و میدانند چگونه اجزا و ارقام رو متفاوت با آنچه عموم میدانند جا به جا کنند
در دوران کهنسالی و روز های واپسین با ترازویی کهنه که سالها با آن دنیا رو کشیدی تنها مانده ای اما فارق از حاصل !!!!!!!
نگاه عمیقش گویا آن است که توهی توهی است از هیچ
آیا واقعا آخر قصه همین است
اگر چنین باشد که لعنت بر زندگی
البته منظور من این نیست که این فرد یک فرد فقیر است و اگر ثروتمند بود اوضاع فرق میکرد
هرگز چنین نیست زندگی انسان بیشتر از تمام ثروت ها دنیا ارزش دارد!!!!!!!
این عکس یکی از چیزهایی بود که توانست در متحول کردن مسیر زندگی به من کمک کند
گرچه من کوچکتر از آن هستم که کسی رو نصیحت کنم اما دوست دارم یک نکته رو یاد آور شوم:
دنیا رو زیاد جدی نگیرید!!! یعنی اصلا جدی نگیرید!!
در مسیر زندگی خودتان رو پیدا کنید و به دیگران توجهی نکنید
بذارید در آخر عمر مدیون خودتان نباشید و بلکه خودتان باشید
فورمول ها و قاعده ها رو بذارید کنار و آزاد باشید
شخصا تصمیم گرفتم حتی قاعده های عکاسی رو جدی نگیرم و همانطور که دوست دارم و به نظر من زیباست عکس بگیرم
خیلی چیزها در این دنیا وجود دارد که ما از وجود آنها غافلیم !!!
پیش بسوی دیدگاهی متفاوت
دوستان منتظر نقد و نظرات شما هستم لطف نموده مرا همراهی نمایید
با سپاس هراتی
نقل قول:
ما انسان ها تمام این دنیا رو می کشیم بجز خودمان رو
همه چیز رو سنگین سبک میکنیم و از خودمان غافل هستیم
یک عمر در پس دنیا می دویم اما از خودمان اثری نیست
لعنت بر این زندگی آشغال که ما رو یک عمر از خودمان غافل کرد
لعنت بر این ترازو و بر این ریاضی و فورمول ها...........................
لعنت بر چشم حریص انسان
لعنت بر عروس دنیا
لعنت بر آب و خاک
جناب هراتی انسان برای شناخت زندگی اول باید کمی خودشو بهتر بشناسه تا دنیای اطراف خودشو .
برابر همین ترازو یک طرفه کفه ی ترازو خودتون رو قرار بدین و طرف دیگه انتظارهایی که دارین .
برای بهتر دیدن زندگی باید اول خودتون رو قبول کنید و بعد زندگی و دنیایی که دراون هستید .
فراز و نشیب زندگی میتونه انسان رو از خود بی خود کنه .نقل قول:
دنیا رو زیاد جدی نگیرید!!! یعنی اصلا جدی نگیرید!!
در مسیر زندگی خودتان رو پیدا کنید و به دیگران توجهی نکنید
بذارید در آخر عمر مدیون خودتان نباشید و بلکه خودتان باشید
جه دنیای جدی و چه دنیای شوخی .
همیشه نمیشه به همه چیز بی توجه بود .
کم توجه ترین چیزی که من و شما میبینیم میتونه تاثیرگذارترین نقش رو درزندگی ما بازی کنه .
درهمه حال تنوع و بازنگری میتونه مفید باشه .نقل قول:
خیلی چیزها در این دنیا وجود دارد که ما از وجود آنها غافلیم !!!
پیش بسوی دیدگاهی متفاوت
باسبک و نوع عکاسی که شما دارید (روبه روشدن با مردم و دیدن مشکلات مردم از نزدیک ) باگذشت زمان درک این مسله که شما هم جزیی از همین مردم هستید و مشکلات اونها تا حدودی مشکلات شما هم هست ، به نوعی آلوده همین مشکلات خواهید شد .
برابر همین ترازو روبه روشدن باچنین مشکلاتی در حد و توان شما نیست . (کفه مشکلات خیلی سنگینتر خواهد بود .)
کنار کشیدن از این نوع مشکلات هم نمیتونه تاثیر زیادی درزندگی واقعی داشته باشه به جز فرار کردن .
برای اینکه اف تاپیک نشه باید بگم دوراه بیشتر ندارید .
درعکسهای خیابانی و مستند اجتماعی .
1- روبه روشدن بامشکلات و همدردی با مردم وبه تصویر کشیدن واقعی همین مشکلات
2- دوری از مشکلات مردم و تنها به تصویر کشیدن بخش کوچکی از مشکلات که شاید واقعی هم نباشه .
تاثیر راه حل اول میتونه انسان رو به راحتی احساساتی کنه و روبه روشدن با مشکلات هم صبر انسان رو نابود کنه .
راه حل دوم هم میتونه تنها به همون دوری و بخش لذت از عکاسی خلاصه بشه .
این شما هستید که باید اول ببینید حد و توان شما درکدوم راه حل وجود داره .
1-سختی و نتیجه مطلوب .
2- راحتی و نتیجه معمولی .
هیچ کس مشکلاتشو بافردی که اونو جدی نمیگیره ، مطرح و درمیان نمیزاره .
سختی و مشقت درزندگی بسیار از ادمها وجود داره و این یک واقعیت هست .
ارزش عکس به میزان مفهموم و حسی هست که بیننده از دیدن اون عکس برداشت میکنه .
ثبت این نوع عکسها نیاز به فهم و شناخت عکاس از نوع سوژه و واقیعت های هست که دراون محیط وجود داره .
شاید بشه امروز فرار کرد ولی فردا خودتون از همین فرار کردن خسته خواهید شد .
این نتیجه کار هست که با به دست اوردن اون (نتیجه مطلوب ) می شه از گذشته خوشنود باشید یا به نوعی مدیون خودتون .
جناب هراتی امیدوارم این مطالب را نوعی نصیحت نبینید بیشتر نوعی نظر و تجربه ای (هرچندکوچک بود) که باشما درمیان گذاشتم .
ولی به یاد داشته باشید موقیت و زمانی که دراون هستید همیشه دردسترس شما نخواهید بود .
ممنون دوست عزیز
فکر کنم درست منظورم به شما منتقل نشد!
من هرگز از کارم یا فعالیتم و یا ملیتم شکایت نکردم
و از اینکه سوژه هایم چه کسانی هستند و با چه وضعی زندگی میکنند گریذان نیستم . البته تحت تاثیر قرار میگیرم اما باید با آن روبرو شوم پس باید اندکی در مقابل آن خونسرد باشم
تا حالا چندین بار برخوردی مردم با من داشته اند که بسیار برایم نخوشایند بود
بطور مثال سال قبل که یادم نیست چند ماه میشه:
توی مسیر که برای عکاسی رفته بودم در برگشت توی ماشین های عمومی که وضع خیلی بدی هم داره(که من هرگز مجبور نیستم سوار آنها بشم ولی برای درک بیشتر اجتماع سوار میشوم)دو نفر باهم میگفتند میبینی این عکس ها رو دانه چند هزار دلار به خارجی ها میفروشند !!!!
و یک روز هم یک کاسب بازار که پیرمردی بود و من حتی ازش عکس هم نگرفتم شاکی شد که شما عکس های ما رو به مبلغ فلان هزار دلار می فروشید !!! واقعا در آن لحظه خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و حال خیلی بدی داشتم !!! از کارم دلسرد شدم و میخواستم همون لحظه دوربین رو بزنم زمین و دیگر قید عکاسی مستند و خیابانی رو بزنم!!
اما وقتی باخودم فکر کردم به این نتیجه رسیدم که من برای این کار ساخته شده ام و این وظیفه من است پس باید با آن مقابله کنم
من دوست دارم در مورد بشر و زندگی اون بیشتر دانم و راندمان زندگی و تکامل آن را در اطرافم ثبت کنم
از زمانی که به این سبک روی آوردم تفکرم بسیار متفاوت شده و دیدگاهم به جامعه و مردم باز شده
من در خیابان با مردم زندگی میکنم!!! با سوژه ام دوستم واز کارم لذت میبرم
در مورد انسان و ترازو:
شاید شما هرگز یک مغازه دار نبودید و یا بقول معروف پاچال داری نکردید!!!!؟؟
اما من تجربه این کار رو دارم و میدانم که چیست
سوژه من یک انسانی است که در اگر کلی بنگریم بیشتر انسان ها شبیه او هستند !
چند در صد انسان فعال و متفاوت و خلاق در جامعه وجود دارد ؟؟؟ به جرات میگویم کمتر از یک در صد!!!!
99 در صد دیگر یکنواخت و تکراری زندگی میکنند .نمیتوان این را گفت در کشوری مثل افغانستان یا ایران این چنین است
ساختار جامعه این چنین است و کاریش نمیشه کرد!
این که من ترازو را مثال زدم و در این عکس آمده منظورم این است :
انسان اگر تمام دنیا رو هم بشناسد خودش را نمیتواند بشناسد الی عده بسیار کمی که آنها همان یک در صد هستند
ترازو یعنی وزن کردن تمام علوم دنیا و شناختن هر آنچه وجود دارد!!!(البته بحث من بحث فلسفی وجود و هستی شناسی نیست و فقط منظورم دنیای مادی است)
به همین دلیل زندگی برای بیشتر مردم بیشتر از آنچه باید سخت میگذرد چون تلاش بیهوده میکند
فکر کنم در این قسمت اندکی ابهام به وجود آمده!!نقل قول:
دنیا رو زیاد جدی نگیرید!!! یعنی اصلا جدی نگیرید!!
در مسیر زندگی خودتان رو پیدا کنید و به دیگران توجهی نکنید
بذارید در آخر عمر مدیون خودتان نباشید و بلکه خودتان باشید
منظورم این است آنطور که خودتان هستید زندگی کنید نه آنطور که همه زندگی میکنند!!!
چون همه اشتباه میکنند الی عده ای بسیار کم
با درود
البته متنی که نوشتید Caption نیست.نقل قول:
احساسی که من نسبت به این عکس دارم من رو وادار به نوشتن کاپشن کرد.
من بیشتر دوست دارم آنطور که دوست دارم زندگی کنم نه آنطور که هستم یا آنطور که همه زندگی می کنن.نقل قول:
منظورم این است آنطور که خودتان هستید زندگی کنید نه آنطور که همه زندگی میکنند!!!
تصمیم آنچه که چه کار کنم و چه کاری نکنم بیشتر با خودم هست تا با دیگران .
نسبت به انتخاب نوع زندگی این من هستم که تصمیم میگیرم نه دیگران .
شاید گاهی نتوانم به نوع انتخاب ویاچیزی که دوست دارم برسم ولی پشتکار میتونه تا حدودی این شکست رو جبران کنه .
نوع نظر هرکس هرچه که باشه ، تصمیم گیرنده خود اون فرد هست که برداشتش از او نظر چی باشه اشتباه یا درست . هم شما و هم من .
درک و قبول اشتباه هرفرد هم خودش نوعی موفقیت میتونه باشه .نقل قول:
چون همه اشتباه میکنند الی عده ای بسیار کم
من قبول میکنم .
فایل پیوست 25957
Nikon D700 ,50mm 1.8 AF