عکس شماره ۳

[farhad44]

سلام

مي خوام اول تبريك بگم به مهرداد كه پيشرفت روز افزوني توي يكي دوساله ي گذشته در عكاسي داشته.

عكس بسيار تاثير گذار و زيباست ولي كادر عمودي در صفحات فوروم و اينترنت خودش رو نشون نمي ده و با اجازه ي عكاس مي خوام توصيه كنم كه براي ديدن عكس، اون رو save كنيد و با viewer خودتون و به صورت فول اسكرين ببينيد. (البته در اين صورت شايد شما هم ترجيح بدهيد كه حدود 10% از فضاي بالاي كادر رو بدون كاهش عرض عكس ببريد و بيش از پيش از عكس لذت ببريد).

در وهله ي اول عكس در من احساسي از همدردي ايجاد كرد و نمي دونم چرا احساس كردم خانم و آقاي پشت به عكس دارند به خانم و آقاي رو به عكس تسليت مي گويند. جالب اينجاست كه اين احساس با هر بار ديدن عكس- و با وجود لبخند كوچكي كه بر لب خانم سپيد موي ديده مي شه- برام تكرار مي شه.

[farhad44]

تنها چیزی که الان داره جلب توجه میکنه سربزیری اون پیرمرد کچله که مردم دارن با زنش حرف می زنن اون هم داره کف زمین رو نگاه میکنه!! (احتمالاً عکاس کلی سعی کرده که کله پیرمرده اووراکسپوز نشه!!!)

فكر مي كنم اگر كمي مهربانانه تر بنويسيد (و فكر كنيد) دوستان بيشتري داشته باشيد.

نوشتن و گفتن و خواندن بعضي عبارات خيلي خوشايند نيست: پيرمرد كچله؛ زنش؛ كله پيرمرده؛ ...

[ahmad-d]

سلام
سیاه رنگ غالب تصویر، دو زوج مسن که با هم در حال احوال پرسی هستند در پایین عکس جلب توجه می کنند. روشنایی در پایین تصویر چشم را پس از نگاه ، سریع به پایین می کشد. مد سیاه و سفید انتخاب مناسبی برای این عکس هست.
از نظر فنی هم به خوبی از فلاش و ISO استفاده شده برای ثبت موضوع و پس زمینه. فکر می کنم یک مقداری نرم افزاری عکس تاریک شده (من نمی توانم پس زمینه را بدون روشن کردن عکس ببینم اما جزئیات وجود دارند)که اگر این طور باشد من یک مقدار روشن تر را بیشتر می پسندم تا جایی که به کنتراست تصویر لطمه نزند برای پر رنگتر کردن حضور صندلی ها .
سیاهی زیاد عکس حکایتی از نا آگاهی و جهل در پیرامون انسان دارد و شاید هم بی ارزشی و پوچی همه چیز در مقابل روابط بین انسانها که در اینجا به طور خاصی جلب توجه می کند، هم رابطه از نوع عشق زمینی که با گذشت زمان ارزش بیشتری هم پیدا کرده واز حالت هوس جوانی خارج شده وهم روابط اجتماعی بین افراد که امروزه کمتر مورد توجه جوامع قرار می گیرد ، این روابط به طرز زیبایی در این عکس مورد اهمیت قرار گرفته که با حالتی از احترام و رضایت به تصویر کشیده شده است.
چهره افراد به طور واضح قابل رویت نیست و این حس نمادین بودن افراد را بیشتر القا می کند.
حضور عکاس در عکس محسوس نیست که خود نکته مثبتی است.
صندلی ها با ان ردیف های مرتب و منظم(اگر آن مثلث خالی هم نبود خیلی بهتر می شد) حسی از نبودن پس از بودن را تداعی می کنند مانند انسانهایی که بودند ولی حالا پس از پایان یافتن دلیل وجودیشان (نمایش ) به ترتیب رفته اند و جایشان پایدارتر از خودشان پابر جاست، هر صندلی نماینده یک شخص در زمانی از گذشته.
انسانهایی که خود تماشاچی بودند اکنون بازیگران این عکس هستند و دیگرکسان نظاره گر این تماشاچیان و.....
عکس در ذهن من کلی سوال و داستان درست می کنه که زیاد ربطی به موضوع نداره .
ولی نمی دانم چرا این عکس یک حس قدیمی بودن به من می دهد؟ شاید بخاطر سوژه ها یا آن صندلی های چرمیست؟شاید هم کلاه مرد؟
موفق باشید

[Nami BH]

سلام
ریتم یکنواخت صندلی ها از بالا به پایین، روی سر دو زوج مسن میتواند نمادی از سنگینی روزمره گی انسانهایی باشد که در زناشویی، روابط اجتمایی و حتی در فعالیتهای هنری شان دچار تکرار خاکستری و بی تنوعی شده اند. جدا ماندگی مرد مسنی که رو به ما دارد از مجموعه سه نفر دیگر و سر رو پایین وی که او را بی چهره و به عبارتی بی هویت ساخته، وی را تبدیل به یک نماد از انسان معاصر که از تنهایی در کنار دیگران رنج می برد، تبدیل کرده است. در مجموع چند عنصر نقش کلیدی در این عکس بازی می کنند: ریتم صندلی ها ( که از نوع یکنواخت و بی تنوع می باشند)، فضای تیره و فقدان رنگ، تجمع گروهی کوچک از افراد مسن در یک محیط اجرای آثار هنری یا پخش فیلم، مجموع این عناصر القای حس سنگین به پایان رسیدن از نوع مقبونانه آن را در ذهن متبادر می کند که با توجه به فضایی که قصه عکس در آن شکل می گیرد (منظور آمفی تاتر است که خود نمادی از زندگی مدرن است) نا امیدی و تنهایی در پایان خط که نتیجه زندگی در دوران معاصر است را القا می کند. با عرض تبریک به عکاس جوان
(نکته: زاویه لوانگل نگاه به این انسانها از مواردی بود که باید بیشتر راجع به صحبت می شد)

[Mohamad_Ali]

واقعا عکس زیبایست!
تا حالا اینطوری به چینش صندلی ها نگاه نکرده بودم.
حضور چند کهنسال در منطقه روشن عکس و ادامه صندلی ها به شکل منظم از منطقه روشن تا جایی که جز سیاهی چیزی دیده نمیشه و ادیت عالی و به جای عکاس در سیاه و سپید کردن عکس تونسته عکس را دلنشین و زیبا کنه.
کلا محل عکاس و دید عای و کادر مناسب و نظم محیط و ادیت متناسب را از خصوصیات بارز عکس میدونم.
بنده نمره 9 را به این عکس اختصاص میدهم.

[filtrmiltr]

سومین عکس انتخابی برای بررسی و نقد، عکس زیر است:



بحثها و صحبتهایی که در دو تاپیک قبلی انجام شد، هم روش برخورد بسیاری از دوستان را با مقوله نقد نشان داد و هم نکات مفیدی برای روش صحیح نقد ارائه نمود.
این عکس نیز منتظر نقدها و بررسیهای شماست. امیدوارم این تاپیک نیز مانند موارد قبلی در نهایت برای‌مان مفید باشد.

متاسفانه نبود عکس مورد نظر در این تایپیک امکان استفاده از مباحث این قسمت رو از بین برده
کاش می شد عکس مورد نظر به این موضوع اضافه کرد

[کوروش]

متاسفانه نبود عکس مورد نظر در این تایپیک امکان استفاده از مباحث این قسمت رو از بین برده
کاش می شد عکس مورد نظر به این موضوع اضافه کرد

یک دلیلی که مدیران سایت، همگی اصرار دارند که عکس‌ها باید در خود فروم آپلود شوند و از آپلود آن‌ها در سرورهای خارج از سایت خودداری شود، همین‌است.
سخت‌گیری‌هایی هم که تصمیم‌گرفته‌شد انجام شود و عکس‌هایی که در سرورهای غیر آپلودشده‌اند حذف شوند، نیز همچنین.
چون وقتی آن سرورها عکس‌ها را پاک کنند یا به هر دلیلی از دسترس خارج شوند، دیگر امکان دیده‌شدن آنها در سایت نیست.
متاسفانه مانند همین مورد. که دیگر امکان بازگشت عکس وجود ندارد.

[hobor971]

یک دلیلی که مدیران سایت، همگی اصرار دارند که عکس‌ها باید در خود فروم آپلود شوند و از آپلود آن‌ها در سرورهای خارج از سایت خودداری شود، همین‌است.
سخت‌گیری‌هایی هم که تصمیم‌گرفته‌شد انجام شود و عکس‌هایی که در سرورهای غیر آپلودشده‌اند حذف شوند، نیز همچنین.
چون وقتی آن سرورها عکس‌ها را پاک کنند یا به هر دلیلی از دسترس خارج شوند، دیگر امکان دیده‌شدن آنها در سایت نیست.
متاسفانه مانند همین مورد. که دیگر امکان بازگشت عکس وجود ندارد.

نقدا رو خوندیم ولی عکس رو ندیدیم. اگه میشخ صاحب اثر لطف کنند و دوباره در تاپیک قرار دهند .