باسلام
اصلا دوست نداشتم دوباره اینجا پست بزنم ولی از آنجایی که پست بنده سبب آزردگی این دوست خوبمان شده لازم دانستم رسما از ایشان عذر خواهی کنم .انشالله ایشان به بزرگی خودشون جسارت بنده را خواهند بخشید. راستش هرگز فکر نمی کردم که پرسیدن یک سئوال برای روشن شدن یکی از اهداف تاپیک و یاداوری کردن ((دیدن هر دو نیمه لیوان)) سبب شود که این دوست عزیز فکر کنند بنده شمشیر کشیده ام و قرار است به جنگ ایشان بروم مجددا از شما دوست عزیز عذر خواهی می کنم.اما از آنجایی که قرار است در این تاپیک نقد کنیم و به بحث و گفتگو بنشینیم و گاه نقد دوستان را نقد کنیم لازم دیدم بعضی از مسائل را که برای این دستمون مشکل ایجاد کرده است روشن کنم.
دوست عزیز جناب میر احمد سئوالاتی کرده بودید که احساس می کنم لازم است به انها جواب دهم چرا که اگر بی جواب بگذارم حس می کنم بیشتر به شما بی احترامی شده است.
بنابراین مجددا پست اول شما را در زیر می اورم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط vahidmir2000
یه عکس خیلی ساده ، مصنوعی و حتی غلو شده رو شاهد هستیم. نمیخوام بی انصاف باشم ولی عکس هیچ نکته خوب و درخشانی نداره. انگار سوژه رو (حتی با زور) آوردن جلوی دوربین و ازش خواستن یه ژست خاص بگیره و البته سوژه به هیچ وجه در اجرای نقشش موفق نبوده چون حسی که قراره القاء بشه به هیچ وجه نمیشه. کیفیت عکس پایینه و فاجعه عکس هم همون سایه کذایی حجیم کنار سوژه است که نمیدونم چرا هست؟؟؟؟؟؟؟ فکرشم نکنید که قسمتی از قاب عکس روی دیوار که در عکس قابل مشاهده است قراره مفهومی رو برسونه چه وقتی کلیت عکس حرفی برای گفتن نداره توجه بی دلیل به این جزئیات از طرف من بیننده واقعا خنده داره.
[QUOTE]
جناب میر احمد به پست شما هم من تنگس زده بودم!چرا؟
چون در نظر خود اورده بودید
یه عکس خیلی ساده ، مصنوعی و حتی غلو شده.عکس هیچ نکته خوب و درخشانی نداره.انگار سوژه رو (حتی با زور) آوردن جلوی دوربین و ازش خواستن یه ژست خاص بگیره و البته سوژه به هیچ وجه در اجرای نقشش موفق نبوده چون حسی که قراره القاء بشه به هیچ وجه نمیشه. این موارد برای من هم جالب .چون نقد ها رو می خواندم می دیدم که هریک از دوستان از این عکس چه برداشتی دارند.مثلا این که دوستان ازنگاه سوژه برداشتهای متفاوتی کردند.
اما شما این نظرات رو و هم در متن اورده بودید!
نقل قول:
کیفیت عکس پایینه و فاجعه عکس هم همون سایه کذایی حجیم کنار سوژه است که نمیدونم چرا هست؟؟؟؟؟؟؟فکرشم نکنید که قسمتی از قاب عکس روی دیوار که در عکس قابل مشاهده است قراره مفهومی رو برسونه چه وقتی کلیت عکس حرفی برای گفتن نداره توجه بی دلیل به این جزئیات از طرف من بیننده واقعا خنده داره.
و این نوشته های شما بود که من وادار به نوشتن ان متن و دیدن نیمه پر و خالی لیوان کرد.
شاید بهتر بود همان موقع که شما می گفتید فکرشم نکنید من هم می نوشتم ((چشم من یکی دیگر فکر نمی کنیم!! دیگر در مورد ان قاب فکر نمی کنم.))دوست عزیز شما به ما می گویید در خصوص یکی از اجزای موجود در عکس فکر نکنیم چون شما به نتیجه رسیده اید هیچ حرفی برای گفتن ندارد!!!!
شما نوشته اید که عکس هیچ کلیتی ندارد! ببخشید شما فکر نمی کنید کمی تند رفته اید وصحبتهایی که این دوستان در مورد عکس نوشته اند را زیر سئوال برده اید که البته این حق طبیعی شمادر نقد است.پس به ما هم حق دهید که نقد شما را زیر سئوال ببریم و لطفا به چشم جنگ به ان نگاه نکنید.
نقل قول:
جناب مداح سلام.
قبل از هرچیزی دو نکته رو باید بگم.
1- چه جوری حتی بدون اینکه پست من رو با دقت بخونید سریعا شمشیر کشیدین و تمام نظرات منو رد کردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جمله آخر من چی میگه؟" توجه بی دلیل به جزئیات" توجه داشته باشین بی دلیل ....
2- جالبه که وقتی در این فروم کسی با کسی تقریبا سر جنگ پیدا میکنه همه ازش تشکر میکنند. 13 نفر از اینکه جناب مداح جواب بنده رو دادن متشکر شدن.
جناب مداح خوشحال میشم که نظرات من رو در مورد عکسهای قبلی هم بخونید که تقریبا از تموم اونها به یک حد خاصی تعریف و تمجید کردم و البته اگر ایرادی به ذهنم رسیده گفتم. اینجا هیچکسی حکم نمیکنه و صحبت هیچکدوم از دوستان وحی منزل نیست پس بهتره که مخصوصا در این تاپیک خاص هرکسی نظرشو بگه و اگر از نظر دوستان خوشش اومد یه دکمه تشکر هم بزنه. اگر واقعا لازمه من پیشنهاد میدم یک دکمه تنفر هم زیر پستها طراحی بشه.
جناب مداح خوشحال میشم به جای آف تاپیک نظرتونو در مورد این عکس بنویسید که استفاده کنیم. از دیگر دوستان هم خواهش میکنم حداقل در این تاپیک از گفتگوهای دو نفره پرهیز کنند و فقط و فقط رسالت اصلی این تاپیک رو اجرا کنند.
جالبه که آقای مداح از مطلب آفای داریوش آقاجانی که اون هم تقریبا سراسر نقد عکس هست تشکر کردن ولی با بنده وارد بحث شدند.
من جواب سئوال یک شما را دادم اما جواب سئوال دو شما.
دوست عزیز دوستانی که به پست بنده تنگس زد این تنگس ،نه بخاطر ان است که با شما سر جنگ دارم و بنده عضو قدیمی هستم بلکه تنگس این دوستان بخاطر آگاهی ازهدف من از نوشتن ان پست بودو بس. اما ان پست برای شما معنی دیگری داشت..
جناب میر احمد دوست عزیز
بنده هم به جناب آقاجانی و هم به جنابعالی هر دو تنگس زدم.(شما ان تنگس که به پست آقا داریوش زدم را دیدی ان تنگس که برای خودتان زده بودم ندید!!!)
آقا داریوش نقایص عکس را از دید خود عنوان کردن اما شما رسما کلیت عکس را زیر سئوال بردید و حتی عنوان کردید که عکس هیچ حرفی برای گفتن ندارد که من هم در جواب یادآوری کردم بعضی از اهداف ایجاد این تاپیک.
گفته بودید که بجای آف تاپیک نقدی بنویسم تااستفاده کنید.
دوست عزیز باور بفرمایید اگر نقد عکس بلد بودم حتما در نه عکس دیگر(بجز عکس ارسالی پیام عزیز) هم شرکت می کردم ولی جدا نقد بلد نیستم.برای اینکه مطمئن شوید می توانید به عکس های ارسالی بنده مراجعه کنید . عکس های بنده همیشه ساده و در عین حال فاقد هرگونه پیامی است مشکلات تکنیکی عکس هایم که دیگر جای خود دارد.
یکی از رسالت های این تاپیک همین وارد گود کردن عکاسان آماتور چون من است ولی راستش من هنوز جرات وارد شدن را ندارم (شاید بخاطر این است که دارم پیر می شوم و جسارت شما جوانان را ندارم)
اما از آنجاییکه این تاپیک جایی برای بحث بقول شما دونفره نیست یکی دو جمله آماتوری هم من می نویسم.
روزی که این عکس را انتخاب کردند من هم بسیار خوشحال شدم.چرا که همانطورجناب روشن عزیزبیان کردن در نگاه اول شایدصحبت درباره ان کمی سخت باشد اما من هم راغب بودم تا ببینم چه چیز هایی می شود در مورد این عکس بیان کرد .بعبارتی چه چیزی در این عکس نهفته است.
من هم مثل دوستان به عکس زیاد نگاه کردم اما چون سواد خوانش عکس را بخوبی شما دوستان نداشتم چیز زیادی نمیتوانم بنویسم.
به عقیده من این عکس بعمد سیاه سفید شده است برای هموار کردن و راحت کردن راه رسیدن به مقصود عکاس.شخصا احساس می کنم همین عکس اگر رنگی بود نمی توانست بخوبی عکس سیاه سفید مقصود عکاس را نشان دهد.وقتی به عکس نگاه می کنم دو چیز بیشتردر عکس جلب توجه می کندزنی با سایه نسبتا بزرگ ، با لباس و موی سیاه ،که انقدر درجه تیرگی در قسمت های سیاه زیاد شده که تقریبا تخت و یکنواخت گردیده است و در گوشه کادر در بالا انتهای یک قاب.
به نظر من سیاهی در لباس و موهای خانم بعمد انقدر تیره گردیده است این امر سبب شده است صورت سوژه بیشتر برجسته گردد.چرا که سیاهی در زمینه سفید در دید انسان کوچکتراز اندازه واقعی جلوه می کند و همین امر سبب می شود صورت سوژه که نقش اصلی را در کادر بازی می کند بیشتر جلوه پیدا کند و نگاه بیننده بطرف ان حرکت کند.
از طرفی باز هم می بینم که این سیاهی موها و پیراهن سوژه سبب تک بعدی دیده شدن بدن و موی سوژه میشود و از انجایی که صورت سوژه دارای سایه روشن های مختلف و حالت یک بعدی نیست نگاه را باز بسوی خود هدایت می کند.بنابراین من فکر می کنم عکاس در هدایت چشم بسوی صورت و نگاه سوژه موفق بوده است .البته به نظر من می شد که لباس و موها را کمتر تیره کرد و کمی به بدن و موها حجم داد و از ان طرف کمی هم صورت را روشن تر کرد و باز هدف مورد نظر برسیم.
از دیگر نقاط قوت عکس این است که،چشمها تقریبا نزدیک یکی از نقاط طلایی عکس قرار گرفته است و این باز سبب می شود که نگاه ببینده در روی چشمها متمرکز شود و خود بخود نگاه سوژه را دنبال کند .
من را بفکر وا می دارد که سوژه کجا را نگاه می کند.سوژه به جلو نگاه می کند اما ابهام در نگاه سوژه تا اندازه ای دیده می شود.و این ابهام با چند بار نگاه کردن بیشتر نمایان می شود.
بگراند نه کامل سفید در پست سر و کم کم متمایل شده به تیریگی در سمت راست کادر به این نگاه ابهام آلود بیشتر قوت می بخشد.احساس می کنم نگاه سوژه و (گرادینت از سفید به سیاه بک)بگراند همه در خدمت این موضوع هستند که نشان دهند سوژه راه اصلی را گم کرده است و او در انتخاب راه صحیح دچار شک و تردید و ابهام است.یا بعبارتی او راه درست را نمی بینید.
در خصوص سایه و انتهای قاب کمی بیشتر فکر کردم.فکر کنم اگر از کادر خذف می شدندیک سوژه داشتیم در بکی ساده و چشم من باز در انتظار بود چیزی در سمت راست کادر ببینید.من فکر می کنم که سیاهی قاب همانطور که می توان گفت نبودش بهتر بودو وجودش سبب انحراف چشم از نگاه سوژه می شود همانطور هم می شود گفت که نبودش در کادر ایجاد فضایی منفی بدون منفعتی برای کادر کلی عکس می کرد.به نظر من تاثیر گذاری سایه سوژه و قاب در گوشه عکس نسبت به نبودش کمی بیشتر می چربد.
دوباره مثل همیشه زیادی حرف زدم .انشالله شما دوستان به بزرگی خوتون این پرحرفی مارو ببخشید.
خدا یارتون یا
حق