عکس بیستم....
فرصتی برای محک زدن خود در یک هفته تابستانی داغ...
عکس بیستم....
فرصتی برای محک زدن خود در یک هفته تابستانی داغ...
با سلام
شاید این عکس از نظر تکنیک زیاد قوی نباشه ولی خوب ظاهرا عکسیست که هوشیاری عکاس موجب پدید آمدن آن شده است
دو عنصر اصلی مرد و زن که مرد حقیقی و در حال گذر بوده و زن غیر واقعی نقشی بر روی تابلو فرش
البته فلو بودن مرد را میتوان موردی تکنیکال دانست که عکاس در جهت هدف خود آن را ایجاد کرده
کادر و ترکیب از نظر من خیلی خوب نیست
اما عکسیست مفهومی چه کادر خوب باشد و چه نباشد و میتواند ذهن را درگیر کند و مفاهیمی اجتماعی و گاه جنسیتی را با آن مربوط دانست.
از آنجا که بنده با تفسیر بی مورد عکس و یا نوشتن داستان و شعر جهت معنی دادن به اثر مخالفم بهتر می دانم پس از مطالعه نوشته های دوستان و درک بهتر معنی قسمت پایانی عرایضم را تقدیم نمایم
سلام دوستان این تاپیک کمی فراموش شد
دوستان منتظر نقدها و نظرات شما هستیم
سپاس
در نگاه اولیه به عکس، توجه مخاطب به نقش زن بر روی قالیچه (؟) جلب میشه و سپس به نقش محو مرد. تار کردن قاب عکس هم به مورد توجه بودن این دو و کمرنگ تر شدن بقیه عکس کمک می کنه. نگاه زن اغواگرانه است و صورت مرد به سمت پایین و تار بودن مرد خبر از گذر سریع مرد از صحنه میده. به نظر بنده اگر منظور عکاس همین بوده در بیانش موفق بوده، ولی به نظرم کار سطحی انجام شده. در ضمن امضای عکاس در زیر عکس در جهت جلوگیری از کپی رایت خوبه، ولی نه برای عکس هایی که در گالری می بینیم، این هم جزء نکات منفی عکس به حساب میاد
سلام
جای گیری زن و مرد در پیش زمینه و پس زمینه و در نقاط یک سوم طرفین یک کادر افقی ، مجموعا یک تصویر متوازن و متقارن را می سازد.
فضای کلی عکس سوی نقاشی گونه و گرافیکی دارد و این هم به دلیل غلبه پیش زمینه بر پس زمینه است.
کیفیت نور و سایه ، ملایمت و یکدستی ، جملگی به فضا سازی مدنظر عکاس در تصویر کمک کرده است.
انتخاب زاویه عکاسی تداعی کننده بی توجهی مرد شهری به گذر زن روستایی با احساس از مقابل خود است.
خطوط پهن و مات قاب احاطه کننده زن و فوکاس بر روی فیزیک او به بعد بخشی و برجسته سازی شخصیت وی کمک زیادی کرده است.
رنگ های گرم موجود ، تحت تاثیر تم خاکستری رنگ کلی حاکم بر عکس هستند.
در نگاه اول عکسی ساده و معمولی را شاهد هستیم ولی در نگاه های آتی ، عکس حرف های زیادی را برای ما نقالی می کند : تمایزات اجتماعی و ...
جناب عکاس تبریک ، عکس ساده ولی پر مفهوم است.
ویرایش توسط Miri : Tuesday 12 July 2011 در ساعت 15:17
فرش گوشه اي جدايي ناپذير از فرهنگ وسنت ايران است و شايد اگر روزي در نقش هاي فرش ايراني چيزي غير از گنگره و حوض و ماهي و شكارگاه و يا تصويري غير از ليلي و مجنون و زن و مردي با لباس سنتي ببينيم ، ديگر از آن جذابيت و محبوبيت فرش ايراني چيزي باقي نماند.
آنچه در عكس اولين توجه بيننده را بخود جلب ميكند .نقشي از چهره يك زن با لباس محلي و صورتي مليح كه (شايد) از شرم گوشه اي از آنرا پوشانده ، است .اين نگاه توام با شرم را اغلب در زنان روستايي و يا داراي عقائد سنتي معمولا در هنگام مواجهه با يك موجود برتر كه اغلب( از نگاه آنان) مرد است ، ديده ايم و شايد بافنده فرش بخاطر ارزشي كه اين نگاه زنانه برايش داشته آنرا اينچنين با زحمت فراوان و به زيبايي منقوش كرده است.
در مقابل اين نگاه ، عكاس با قرارگيري در مكان مناسب و در لحظه مناسب چهره اي مبهم از مردي در حال گذر را قرار داده است . اين مرد مي تواند يك مشتري و يا صاحب مغازه باشد اما آنچه كه مسلم است او سرگرم كار و تجارت خود است و كمترين توجهي به اين نگاه زن ندارد .چون انرا فراتر از يك تصوير نميداند (شايد اگر اين نگاه زنانه را در دنياي واقعي مي ديد جور ديگري رفتار ميكرد. ) اما مرد از اين نكته غافل است كه خود او هم نقشي ديگر خواهد شد در كنار همان تابلو فرش تا بي توجهي او به نگاه زن در معرض قضاوت ديگري قرار گيرد.
نقطه قوت عكس قرار دادن واضح نگاه ايستا وگيراي زن در برابر ديدگاه بي تفاوت و پوياي مرد است .عكاس با افزودن وين يت به كناره هاي عكس بر آن تاكيد كرده و منظور خود را به خوبي بيان نموده است و تا براي دقايقي چشم و فكر انسان را بكار گيرد .
سلام به همه دوستان
به نظر من فضای کمدی در این عکس بسیار بارز
مردی خسته و درگیر با سری رو به پایین در حال رد شدن که به ایما و اشضاره های زن که بسیار وسوسه انگیز می نماید بی توجه رد میشود البته مرد ممکن است زن را ببیند ولی درگیر از زندگی ماشینی طبیعت غیر قابل انکار خود را نفی میکند
من با دیدن این اثرو این نوع نگاه طنز بیشتر به یاد اثر های وودی الن افتادم البته این نظر شخصی منه
با احترام فراوان مرتضی صادقیان
http://instagram.com/Morteza__sadeghian
http://instagram.com/man.sa_photography
۱- عکس از لحاظ تکنیکی مشکلات چندی دارد. اما از آن جهت که دارای ویژگیهای قابل بحث فراوانی بود، برای این بخش انتخاب شد.
۲- یکی از ویژگی های عکس، تاکید بر وجه زمان است. زمان در این عکس به صور مختلف بیان شده است. ثبت یک حرکت در قالب یک لحظه ثبت شده، ثبت دو زمان حال و زمان تثبیت شده در نقش از جمله آنها هستند.
۳- نکته دیگر عکس تضادهای موجود در آن است. اساسا برای آنکه عناصر موجود در عکس با پیام و رمزگان موجود در عکس تناسب کافی بیابند، استفاده از مفاهیم متضاد یکی از روشهای شناخته شده برای تقویت این جنبه ارتباطی- پیامی است. تضادهای گوناگونی در عکس دیده میشود: ثابت-متحرک، جاندار-بیجان- تصویر-واقعیت، زن-مرد، واضح-محو، متعادل-ناپایدار، ساده-پرنقش و نگار، جذاب-غیرجذاب، تخت-سهبعدی، توجه-عدم توجه، لحظهای-ثابت و ...
وجود این تعداد مولفه متضاد در یک عکس، میتواند براحتی هم ذهن را به بازی بگیرد، هم باعث تفسیرهای گوناگون شود و هم چه بسا باعث گیجی مخاطب بیتجربه.
۴- یکی دیگر از ویژگیهای عکس، <نگاه> است. نگاه مستقیم به مخاطب عکس توسط تصویر زن. خودِ نگاه مستقیم به بیننده همواره یکی از نکاتی است که وجود آن در عکس باعث قویشدن جنبه تاثیرگذاری آن میگردد. وجود همین عنصر، عکس را نافذ میکند.
۵- این نگاه در این عکس اما توسط فردی است که خود حاصل یک تصویر است آن هم تصویری غیرعکاسانه. وجود تصویر در تصویر یکی از نکاتی است که ارتباط بیننده با عکس را از حالتی ساده به حالتی چندلایه و پیچیده تبدیل میکند.
۶- ارتباط دیگری که در عکس قابل استخراج است، ارتباط سه جهته بین ما ( به عنوان بیننده عکس)، مرد و زنی که در نقاشی وجود دارد. ما به عنوان ناظر هم مرد را میبینیم و هم زنرا. مرد را واقعی تر می پنداریم و زن را تصویر. اما با این وجود، ارتباط قوی بین ما و زن موجود در عکس برقرار میگردد. و نکته مهم آنکه عنصر مرد نیز در ایجاد این ارتباط تاثیر خود را دارد. کافی است در ذهن خود، مرد را حذف کنید تا به تاثیر قوی این عنصر در ایجاد ارتباط پی ببرید.
۷- مجموعه نکات فوق می تواند باعث تفسیرهای مختلفی در ذهن شود. که برخی از این تفسیرها بخوبی در نوشته های دوستان وجود دارد. اما من سعی کردم فقط عناصر، نشانه ها و ارتباطات موجود در عکس را تحلیل کنم.
-----
عکس فوق کاری از دوست عزیز کم حرف اما پرکار تالار، آقای علی اسدی است. عکس زیاد می گیرد و به عکاسی علاقه دارد. دوربین ساده ای دارد اما بهترین استفاده را از آن میکند. برای او آرزوی موفقیت دارم.
با سلام
عکاس با توجه به چیزی که با چشم خودش می دیده و به همراه ذهنیت خودش می خواسته این تصویر را ان جوری که می خوادبه تصویر بکشه
اما من احساس می کنم این عکس واقعآ آن تصویر ذهنی عکاس نیست
چون که این عکس از لحاظ تکنیک عکاسی بسیار پایینه
فکر زیبای پشت این عکس هست