کارگران معدن طلا – سباستیائو سالگادو

[mehran_sh_t]

Sebastiao Salgado - Goldmine workers

arealman.jpg

پیش نوشت: در نام عکس و نوشتن صحیح نام عکاس هیچ اطمینانی وجود ندارد. نام فایل برای این عکس، برای من "A real man" است. در صورت دانستن نام های دقیق، من را نیز در دانستن آن شریک کنید.

این عکس برای من یک نماد است. برای من تا حد زیادی شبیه عکس های Crowd (جمعیت، برای مثال عکس هایی که یک نفر در آن سر را بالا آورده و نگاه می کند، در حالی که دیگران سر به گریبان فرو برده اند) است. می توان عکس را باور نکرد، همانند نگهبان(؟) در تصویر و بقیه کارگران، که انگار چنین لحظه ای را در ذهن خود نمی دیدند. ولی هستند کسانی که نخواهند عادت کنند، بخواهند سر بیرون آورند و ببینند. و آنگاه که از زندگی خود آگاه شدند، نبودن را بر بودن در آن ترجیح دهند. و هیچ قانونی وجود ندارد که بقیه انسان ها چنین شخصی را بفهمند. آنها با تعجب به او نگاه می کنند، در حالی که از درون او، از تفکر او خبر ندارند.

دلیل علاقه من به عکس هم همین نوشته های پیشین است. اینکه باید سر بیرون آورد و به خود و زندگی خود نگاه کرد. نباید عادت کرد. و هیچ دلیلی ندارد بقیه تو را بفهمند.

پ.ن: به تمام نوشته های بالا ظلم ستیزی و زیر بار ستم نرفتن را اضافه کنید. ولی برای بنده ذکر آنها تکرار می شد، و نگفتن آن شاید توهین به عکس

[spirit]

سلام. عکس شگفت انگیزیه . منو یاد نقاشیهای میکل آنژ میندازه انگشتها و صورت و چشمانی که به سمت همدیگه نگاه می کنند بدنهای عضلانی خشونتی که موج میزنه در فضا بی تفاوتی بقیه ادمها در مقابل درگیری کارگر و سرباز مسلح ...

[mohsendm]

سلام

پیام تصویر ظلم ستیزی است ( بیشتر توضیح بدم میشه سیاسی که اینجا ممنوعه)

واقعا وقتی خودم رو جای عکاس تصور میکنم نمیتونم راحت بایستم و عکس بگیرم( معمولا تو این جور جاها خودم یکطرف دعوا هستم)

[spirit]

باعرض سلام . ظلم ستیزی هم میتونه جزو پیام تصویر باشه علاوه بر اعتراض و طغیان . اما طغیانی که فردیه و بقیه در اون مشارکتی ندارن و با اینکه خودشون هم محکوم و تحت فشارند اما جرات اعتراض یا حتی فکر اعتراض رو در ذهنشون هم ندارن . این اعتراض میتونه به مرگ اون کارگر تموم بشه چون سرباز انگشتش ظاهرا روی ماشه قرار گرفته و به خاطر گرفتن اسلحه اش میتونه حق شلیک داشته باشه اما داره با حالت متعجب به کارگر نگاه می کنه انگار تصور این اعتراض رو هم نمیکنه . شاید سربازای دیگه هم در همون نزدیکی بودن که دیگران جرات اعتراض نکردن یا اگه اعتراض کنن اخراج میشند و .. میشه کلی در این مورد حرف زد . اما من هم موافقم که پیام تصویر کاملا سیاسیه . من نمیدونم اگه اونجا حضور داشتم چیکار میکردم یا چه کمکی می تونستم بکنم یا اصلا میتونستم کمکی بکنم یا نه به این خاطر در این مورد قضاوت نمیکنم . ممکنه با شلیک تیر و مرگ کارگر این صحنه و اعتراض به پایان برسه اما پیام سیاسی عکس به همه جهان منتشر میشه .

[Omidep]

از عکس اینگونه پیداست که کارگر با گرفتن لوله ی تفنگ و دستی که روی قلبش گذاشته سعی در ترغیب سرباز برای کشتن وی دارد، یک نوع شجاعت از نوع از خودگذشتگی و تفهیم پیامِ ظلم ستیزی (که با این عمل، سرباز که کاملا حیرت کرده شاید از چکیدن ماشه صرفه نظر کرده باشد و بعدها وجدان او بیدار شود!).
یاد شعر معروفی افتادم:
با صدای بی صدا
مث یه کوه بلند
مث یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد
--------------------

[spirit]

به نظرم ترغیب برای کشتن شدن توسط سرباز نیست بلکه اعلام آمادگی برای کشته شدنه یعنی کارگر از شرایط کاری سختش به جان آمده و خسته شده و داره میگه که حاضره بمیره .

[Omidep]

عزیزم ، آن شخص برای اعلام آمادگی و کشته شدن باید سرباز را ترغیب کنه نه؟!

[mohsendm]

معمولا در این جور مواقع که افراد از فرط درماندگی به جان می آیند خیلی راحت تسلیم مرگ نمیشوند و با حرکات انتحاری سعی در آسیب زدن به دشمن میکنند

[spirit]

من که کسی رو ترغیب به کشتن خودم نمی کنم . این ترغیب کردن نیست بلکه اعلام شجاعت و نترسیدن از مرگه و اینکه دیگه زندگی ارزش ادامه دادن رو نداره . شاید زمانی در زندگی برسه که انسان مردن و کشته شدن رو به ادامه زندگی ترجیح بده . در چهره کارگر ترسی از مرگ یا عواقب اعتراضش نیست نشون میده که براش دیگه این زندگی به این شیوه معنا و ارزشی نداره . شما ببینید کارگر با چه ژستی ایستاده . چه پاهای محکم و قوی ای داره . نشون میده کاملا مصممه و نترس

[Omidep]

مشخصا در چهره ی فرد نشانی از ترس و هراس نیست این به وضوح مشخص است، اصولا وقتی کسی برای نشان دادن شجاعتش کسی را ترغیب به کشتن می کند در بالاترین درجه ی دلیری اش قرار می گیرد
این حرکت او درسی ست هم به بقیه کارگران و هم به سربازی که مانده است بزند یا کنار بکشد.