صفحه 1 از 2 1 2 آخرینآخرین
نمایش نتایج : از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
Like Tree77تشکر

موضوع: نگاه ها در آثار «یوجین اسمیت»

  1. #1
    كاربر آشنا Vahab_asefi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2011
    نوشته ها
    40
    تشکر شده
    196
    تشکر کرده
    78

    پیش فرض نگاه ها در آثار «یوجین اسمیت»

    یوجین اسمیت (Eugene Smith) که در نخستین تاپیک این تالار نیز عکسی از وی به نقد کشیده شد از نظر من تمرکز عجیبی روی نوع و عمق نگاه ها دارد. خود من حتی در عکس هایی از این هنرمند که به نوعی صورت اشخاص دیده نمی شوند هم ناخواسته به دنبال حالت چشم ها هستم و گویی این اختیار از سوی عکاس به من اجبار می شود.
    با این مقدمه در این تاپیک قصد دارم تا سه چهار مورد (بسته به ادامه ی بحث) از عکس های این عکاس را با تمرکز به نوع نگاه تصویر شده، مطرح نمایم تا با سایر دوستان به تماشا و کنکاش آن ها بپردازیم. در کنار تفسیر نگاه ها در این آثار، از دوستان خواهش می کنم که نظرشان را به لحاظ تکنیکی و همین طور میزان تصنعی یا مستند بودن هر یک از آثار ارائه دهند.

    نخستین اثر:
    Wake of Juan Carra Trujillo

    nmroshan، saghati، A_Maddah و 14 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  2. #2
    كاربر همراه ALI.Barutkub آواتار ها
    تاریخ عضویت
    April 2010
    محل سکونت
    Ahvaz
    نوشته ها
    260
    تشکر شده
    1013
    تشکر کرده
    1156

    پیش فرض

    با نظرتان به ویژه در خصوص این عکس موافقم...
    شخصاً این عکس را برآیندی از نگاه های متفاوت می بینم که هر کدام به سویی نظر دارند و گویی بالین این شخص، بهانه ای برای رویاپردازی دنیای هر کدام از ملاقات کنندگان است.
    نکته جالب دیگر، خود خوان کارا تروجیلو (شخص دراز کشیده) است که با وجود چشمان بسته اش، نوعی نگاه به عالم ماورا را القا می کند که شدیداً تآثیر گزار است و همان برآیند نگاه ها را را نشان می دهد.

  3. #3
    كاربر همراه mehran_sh_t آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2010
    نوشته ها
    132
    تشکر شده
    638
    تشکر کرده
    481

    پیش فرض

    به نظرم نور موجود در تصویر، زمینه تیره رنگ تصویر (حاصل از فضای اتاق، لباس انسان ها و مود سیاه و سفید) توجه بیننده رو به صورت سوژه ها و حالاتشون (و شاید نگاه اونها، که در حالتشون بی تاثیر نیست) جلب می کند.

    میزان تصنعی یا مستند بودن
    نکته جالبی بود، شاید اگر نمی گفتید اصلا به این موضوع فکر نمی کردم، گرچه الان هم قادر به تصمیم گیری نیستم.

    چیزی که به نظرم جالب هستش، و دوست دارم نظر شما و دوستان رو راجع بهش بدونم، اولا حضور فقط "زن" در تصویر هست، به عنوان تماشاگر مرگ. در ثانی، چهره سه زن جلویی، جوان تر از چهره سه زن پشتی به نظر میاد. همچنین از حالت سه زن پشتی (به خصوص دو زن سمت چپ) به نظر میاد در حال تسلی به دو زن جلوشون هستن.
    saghati، aidin594، Vahab_asefi و 1 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    Mehran Sheikholeslami

    طراحی وبسایت : Mehran-SH.IR
    گالری

  4. #4
    كاربر آشنا Vahab_asefi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2011
    نوشته ها
    40
    تشکر شده
    196
    تشکر کرده
    78

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط ALI.Barutkub نمایش پست ها
    گویی بالین این شخص، بهانه ای برای رویاپردازی دنیای هر کدام از ملاقات کنندگان است.
    نکته جالب دیگر، خود خوان کارا تروجیلو (شخص دراز کشیده) است که با وجود چشمان بسته اش، نوعی نگاه به عالم ماورا را القا می کند که شدیداً تآثیر گزار است و همان برآیند نگاه ها را را نشان می دهد.
    در مورد جمله ی نخست شما که خود جان کلام را در بر دارد و نیازی به توضیح یا پاسخ نیست.
    در مورد دوم باید گفت حق با شماست و نورپردازی دقیق کار (و شاید تا حدی انتخاب زاویه ی عالی) هم به این موضوع کمک می کند. اصلاً آن مرگ دردناک، رخوت آمیز، ابدی و کسالت باری که در بسیاری آثار به تصویر کشیده می شود، این جا ظاهراً برای تنها کسی که صحت ندارد برای خود مرده است.



    نقل قول نوشته اصلی توسط mehran_sh_t نمایش پست ها

    چیزی که به نظرم جالب هستش، و دوست دارم نظر شما و دوستان رو راجع بهش بدونم، اولا حضور فقط "زن" در تصویر هست، به عنوان تماشاگر مرگ. در ثانی، چهره سه زن جلویی، جوان تر از چهره سه زن پشتی به نظر میاد. همچنین از حالت سه زن پشتی (به خصوص دو زن سمت چپ) به نظر میاد در حال تسلی به دو زن جلوشون هستن.
    بله، ظاهراً زن ها خواه به دلیل این که اغلب پس از مرد ها می میرند (آمار دقیقی ندارم و این فقط برداشت من است) و خواه به این دلیل که در بروز احساسات خود پیچیده تر و در این موارد برون گراتر هستند، سوگوارن اصلی مراسم خداحافظی از مرده (یا همان تماشاگر مرگ که شما به زیبایی به کار گرفته اید) هستند. اضافه کنم که ساختار خانواده در پیکره ی سنتی اسپانیا قرابت زیادی هم با ما در ایران دارد و این موضوع به من به عنوان مخاطب ایرانی شاید یک نوع حس تشابه سازی را میان نگاه های زنان در این تصویر و آن چه که در پیرامون خود دیده ام ، القا می کند.
    این نکته ی دوم را به خوبی تشخیص دادید و اصلاً همین مسئله هم بود که جرقه ی تصنعی بودن این عکس را در ذهن من هم ایجاد کرد و با توجه به نوع نگاه این سه (به خصوص نفر وسط) با خود می اندیشیدم که تصویر با این چیدمان قصد ایجاد حالت روایی هم داشته است.

    در کل، کادربندی محشر و نورپردازی هوشمندانه ی عکاس به علاوه ی انتخاب به جای نگاتیو با توجه به عمق نگاه های مورد نظر، این عکس را به یک نقاشی گونه ای تبدیل کرده که گویی نگارگر آن ساعت ها وقت گذاشته تا مثلاً چیزی در ردیف شام آخر و کارهای روایی از آن دست خلق کند.
    ویرایش توسط Vahab_asefi : Thursday 14 June 2012 در ساعت 20:54
    nmroshan، saghati، infinity و 6 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  5. #5
    كاربر آشنا Vahab_asefi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2011
    نوشته ها
    40
    تشکر شده
    196
    تشکر کرده
    78

    پیش فرض

    اما دومین اثر:
    Polish harpsichordist Wanda LANDOWSKA

    فایل پیوست 29375

    پیش از نقد از دوستان خواهشی دارم و آن این که هر کدام نسخه ی معتبر تری از این عکس (به لحاظ ویرایش) سراغ دارند، معرفی کنند.
    پیش از آن که واپسین نفس را برآورم؛ پیش از آن که پرده فرواُفتد؛ پیش از پژمردن آخرین گل؛ برآنم که زندگی کنم؛ برآنم که عشق بورزم؛ برآنم که...باشم.
    (احمد شاملو؛ برگردان از Margot Bickel)



  6. #6
    كاربر آشنا Vahab_asefi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2011
    نوشته ها
    40
    تشکر شده
    196
    تشکر کرده
    78

    پیش فرض

    لینک و عنوان عکس، اصلاح شد:

    Guardia Civil (Spanish Civil Guard), 1950



    پی نوشت: اشتباهی در پست قبل رخ داد که تصحیح شد. اول تصمیم داشتم تا عکس نوازنده ی لهستانی (Polish harpsichordist Wanda LANDOWSKA) را قرار دهم و بعد نظرم عوض شد که در نتیجه عنوان عکس و محتوای آن هم خوانی نداشت. از مدیریت برای حذف به موقع عکس تشکر می کنم.
    در ضمن، درخواست من همچنان همان قبلی است: پیش از نقد از دوستان خواهشی دارم و آن این که هر کدام نسخه ی معتبر تری از این عکس (به لحاظ ویرایش) سراغ دارند، معرفی کنند.
    mehran_sh_t، alir. و Nemati تشکر می‌کنند.
    پیش از آن که واپسین نفس را برآورم؛ پیش از آن که پرده فرواُفتد؛ پیش از پژمردن آخرین گل؛ برآنم که زندگی کنم؛ برآنم که عشق بورزم؛ برآنم که...باشم.
    (احمد شاملو؛ برگردان از Margot Bickel)



  7. #7
    كاربر آشنا hesamjm آواتار ها
    تاریخ عضویت
    April 2009
    محل سکونت
    قوچان-مشهد
    نوشته ها
    60
    تشکر شده
    60
    تشکر کرده
    261

    پیش فرض

    چه سایه هی جالبی داره

  8. #8
    كاربر همراه mehran_sh_t آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2010
    نوشته ها
    132
    تشکر شده
    638
    تشکر کرده
    481

    پیش فرض

    پیش از نقد از دوستان خواهشی دارم و آن این که هر کدام نسخه ی معتبر تری از این عکس (به لحاظ ویرایش) سراغ دارند، معرفی کنند.
    فکر می کنم اگر دوستان عکسی داشتند، تا بحال اطلاع داده بودند. منتظر خواندن نقد شما هستم ... :)
    به نظر عکس دوم عکس سخت تری هستش!
    Mehran Sheikholeslami

    طراحی وبسایت : Mehran-SH.IR
    گالری

  9. #9
    كاربر آشنا Vahab_asefi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2011
    نوشته ها
    40
    تشکر شده
    196
    تشکر کرده
    78

    پیش فرض

    سلام دوباره؛
    جناب شیخ الاسلامی عزیز، پیش تر از این که مدتی کلام شما بی پاسخ ماند عذرخواهی می کنم. مدتی درگیر بودم و فرصت کافی برای فعالیت در تالار را نداشتم.
    و اما در مورد این تصویر:
    نخستین چیزی که در ذهن من متجلی می شود، یک وحشت از نوع هراس از ناشناخته هاست. ببیند، این سه سرباز نمادی از دیکتاتوری هستند. هر سه به جایی نگاه می کنند و اگر چه من در تصنعی بودن این تصویر تردید ندارم اما باز هم می هراسم از جایی یا چیزی که آن ها نشانه گرفته اند. عکس هم ساختگی باشد، موقعیتی که این ها داشتند و آن لباس ها و این نگاه ها، چیز دیگری می گوید.
    عکاس از دو عنصر به نظر من برای ایجا هراس استفاده کرده است: نخست استفاده از نور آفتاب در قوی ترین ساعات تابش که گویی حرم درگیری از نوع اسپانیایی را به بیرون می تراود و دوم مخفی ساختن رابطه ی این سه تن با محیط اطرافشان. شما فقط انسان می بینید و نگاه. این سه با آن نگاه های جستجوگر در پی انداختن این عکس (آن گونه که روایت می شود و چندان هم دور از ذهن نیست)، ممکن است هر کاری بکنند و این ناشناختگی بر هراس القایی عکس می افزاید. من بعید می دانم که اگر تصویر مستقیمی از ضرب و شتم یک بی گناه توسط این سه تن جایگزین این کادر و فضا می شد، تا این حد اختناق نظامی را القا می کرد (دست کم برای من این طور است).

    حال می خواهم تک تک این ها را تنها از طریق چیدمانشان در کنار هم قضاوت کنم. اگر چه قضاوت کردن، آن هم از این فاصله کار درستی نیست ولی حس می کنم که این سه تن، نماد هستند و عکاس، خود مرا به قضاوت نگاه و شخصیت آن ها می خواند تا داستانی که شاید خود او از شخصیت هر کدام برای خود ساخته، دریابم:

    نفر جلویی که فرمانده ی این دسته است، به نظر مصمم و جدی می رسد. ما برق چشمان وی را نمی بینیم اما نگاهش کاملاً گویاست (و این جاست که بار دیگر یک نگاه در کار یوجین اسمیت به درستی انتخاب شده و در زاویه ای صحیح قرار گرفته تا چیزی بگوید). اما من از این مرد خیلی نمی ترسم (چرا؟).
    نفر وسط به نظر با تجربه و کاملاً گوش به فرمان می رسد و با وجود زیر دست بودن، من از وی بیش از فرمانده اش می ترسم. سن و سالی از او گذشته و بعید است که تحت تأثیر تحولات روحی قرار گیرد.
    اما نفر آخر از همه مهم تر است. من از او بیش از همه می ترسم. با آن تفنگ و این موقعیت و آن نگاه شیطنت آمیز، هر کاری از وی ساخته است. کوچک و حقیر به نظر می رسد اما قدرت در دست دارد و چنین فردی معلوم نیست با قدرتش چه ها که نکند.

    از نظر فنی هم کار، نورپردازی و کادربندی ماهرانه ای دارد. تنها عنصر مزاحم سایه ای است که روی سینه و کتف دو نفر پشتی افتاده و من دلیلی جز محدودیت های عکاس برای خلق این عکس، برای آن نمی بینم. این را از بی اعتنایی سربازان به عکاس (جز نفر آخر که نیم نگاهی به دورین دارد) حدس می زنم.
    nmroshan، aidin594، 1986 و 5 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    پیش از آن که واپسین نفس را برآورم؛ پیش از آن که پرده فرواُفتد؛ پیش از پژمردن آخرین گل؛ برآنم که زندگی کنم؛ برآنم که عشق بورزم؛ برآنم که...باشم.
    (احمد شاملو؛ برگردان از Margot Bickel)



  10. #10
    كاربر همراه mehran_sh_t آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2010
    نوشته ها
    132
    تشکر شده
    638
    تشکر کرده
    481

    پیش فرض

    با سلام
    در ادامه بحث این تاپیک و با اجازه از آقای آصفی، پیشنهاد می کنم عکس زیر رو مورد بررسی قرار بدیم.

    smith_minimata.jpg

    نام عکس اگر اشتباه نکنم: minamata
    aidin594، Walkman، Vahab_asefi و 2 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    Mehran Sheikholeslami

    طراحی وبسایت : Mehran-SH.IR
    گالری

صفحه 1 از 2 1 2 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •