دوستان عزيز
كل اين قضيه آنقدر مهم نيست كه برنجيد و برنجانيد
اگر كسي حق دارد كه در سبك خود كار كند، بقيه نيز حق نقد و نظر دارند
نقد باعث تخريب كار و شخصيت نمي شود كه اگر تخريب كند پس بنيان كار قوي نبوده و بهتر كه خراب شود تا از نو ساخته شود
Printable View
دوستان عزيز
كل اين قضيه آنقدر مهم نيست كه برنجيد و برنجانيد
اگر كسي حق دارد كه در سبك خود كار كند، بقيه نيز حق نقد و نظر دارند
نقد باعث تخريب كار و شخصيت نمي شود كه اگر تخريب كند پس بنيان كار قوي نبوده و بهتر كه خراب شود تا از نو ساخته شود
استاد گرامی
اصلا نفس عمل یعنی ارسال عکس برای همین منظور است که دیگران نظر دهند
بنده بیش از هر چیز دیگری به دنبال نقدها و اظهار نظرهای سازنده اعظاء فروم هستم
اینجا گالری که نیست و یا احتمالا جشنواره و یا مسابقه تصور میکنم تمامی دوستانی که در این تاپیک و تاپیکهای مشابه عکس ارسال میکنند هدفشان بیش از هر چیزی آگاهی از نظرات و دریافت نقدهای دیگران است
موضوع اصلا پیچیده نیست
من عکس میگذارم کسی می آید و میگوید که فلان قسمت کار اشکال دارد و فلان قسمت بهتر بود اینطور باشد خوب این در عین اینکه یک نظر شخصی است چه بسا میتواند برای من مخاطب بسیار مفید باشد و بدین ترتیب باعث شود بخشی از اشکالات کار خود را برطرف نمایم
ولی برخی دوستان تنها بلدند روی اعصاب دیگران راه بروند دریغ از یک پست مثبت و سازنده
نقد و نظر شرایط خاص خود را دارد
در مورد عکسهای تاپیک منظره آقای نعمت الهی میتواند اظهار نظر نمایند حتی در مورد تمامی مسایلی که کوچکترین اطلاعی در رابطه با آنها ندارند ولی نمیتوانند نقد کنند زیرا که شرایط لازم و دانش کافی برای انجام اینکار را دارا نیستند
دقیقا عین این موضوع برای بنده در تاپیک عکسهای پرتره صادق است
از طرفی
اظهار نظر نباید همراه با غرض و توهین باشد <بحث نباید شخصی شود
بنده معتقدم در عکاسی منظره اضافه کردن و یا حذف ابر و یا تغییر در ماهیت رنگها مانند رنگ آسمان و یا اصلاح حتی تغییر پرسپکتیو عکس اشکالی ندارد(مگر آنجا که مشکلاتی از نظر فنی ایجاد شود که کار را زیر سوال ببرد)
ایشان نظری مخالف دارند ,ایرادی ندارد بنده به نظر ایشان احترام میگذارم ,هیچ یک از ما نمیتوانیم دیگری را مکلف و موظف به پیروی از افکار خود کنیم
حدود یک سال پیش همین موضوع اضافه کردن ابر مورد بحث قرار گرفت و بنده نظراتم را در آنزمان اعلام کردم و فکر نمیکنم دیگر نیازی به تکرار مکررات باشد
شخصا ترجیح میدهم در مورد اشکالات عکس بحث کنم تا علایق و سلایق شخصی که بارها و بارها اینجا و آنجا بیان کرده ایم.
فارغ از بحث های حاشیه ای و سلیقه ای
دوستان توجه داشته باشند ممکن است عکاس(کاری که معمولا خودم انجام میدهم) یک عکس را بسته به نوع استفاده و یا نمایش آن
ویرایشهای متفاوتی بر روی آن انجام دهد
اگر بنده همین عکس را میخواستم مثلا برای نمایش در موزه قشم ویرایش کنم متفاوت با آنی میشد که اگر بخواهم آن را به عنوان یک پوستر از دیوار خانه آویزان کنم و یا در 500px آپلود کنم
حدو مرز ویرایش و تعاریفی که از آن میشود ارایه کرد ,گسترده تر از ان است که بشود با یک نظریه شخصی یا جمله ای از فلان سایت و یا حدیثی از فلان عکاس بشود تعریفش کرد.
سلام
من معمولا جزئیات زیادی را از عکسهایم پاک میکنم ولی شاید بیش از دو سه بار پیش نیامده باشد که چیزی را به عکس اضافه کنم و اصولا از ادیتهای اغراق آمیز را دوست دارم که چندین بار هم باعث شده بعضی اعضاء فروم عنوان کنند که عکسهایم را زیاد دستکاری میکنم.(البته به نظر من به کار بردن این واژه برای ادیت اغراق آمیز خیلی جالب نیست)
به نظر من تا وقتی این تغییرات ماهیت موضوع عکس را عوض نکرده باشد این تغییرات را میتوان مجاز شمرد.مثلا در عکس زیر عکس بعد از ویرایش را میتوان یک عکس از برج نگار نامید (با اینکه موارد بسیاری از عکس عوض شده است) ولی عکس بردیای عزیز را به نظر من دیگر نمیتوان غروب قشم نامید و به آن باید به عنوان یک عکس منظره زیبا نگاه کرد.
اگر دعوا نکنیم بحث جالبیست.
راستش تکلیفم مشخص نشد که نظرم چیست!
مرز ظریفیست.
آنچیزی که جناب سعادت فرمودند بسیار مهم است:
خروجی کار شما برای چه چیزی؟ چه منظوری؟ چه جایی؟ چه کسیست؟
از آن سو، تصویری که ابرش با زمینش حدود ۱۵۰۰ کیلومتر فاصله دارد، نامش عکس است؟
حالا این اشکال پیش میآید که چطور ما تصویر پرترهای را رتوش میکنیم. جوش را بر میداریم و میگوییم عنصر ثابت صورت نیست. حال مگر ابر عنصر ثابت همیشگی یک منظره تصویریست؟
بعد دچار این مساله میشویم که تصویری که از صحنهی جنگ گرفته میشود اسمش عکس است. تغییر کنتراست صحنه میتواند باعث شود آن تصویر نام عکس را از دست بدهد. حال نام عکس بر روی تصویری که از منظره ثبت میشود چگونه میتواند اینقدر بیهویت شود؟
تصویر میتواند زیبا باشد اما دیگر عکس نیست؟
شما میدانید چه فکر میکنید. موافقید و یا مخالف!
ما هم فهمیدیم! حالا بهتر نیست کمی منبع معرفی کنید تا ببینیم دیگران چگونه میبینند؟ فکر میکنند؟ تا شاید منهم به نتیجهای شخصی برسم که تصویر زیبای جناب سعادت از ساحل قشم یا احتمالن جزایر ناز را با چه نامی بخوانم.
اگر بردیای عزیز کمی با سعه صدر و تواضع بیشتری بحث را ادامه می دادند، این دلخوری به وجود نمی آمد. به نظر من هم بحث جالبیست که احتمالا هم نمی توان به نتیجه ای مثل 0 یا 1 رسید. بردیا به عکسش ابر اضافه کرد و سفت و سخت هم ازش دفاع کرد. این مدلی می پسنده؟ نظر خودشه. من بدم میاد؟ نظر منه. تا اینجا میشه سلیقه. اما این کار ته نداره. شاید کس دیگری دوست داشت یک بانوی زیبا اندام هم در ساحل گذاشت. یکی دیگه یک دسته پرنده هم اضافه کرد. نفر دیگه یک درخت نخل گرمسیری هم کاشت... باز هم عکس است؟ کار خلافی که نیست. اما چطور برایش حد معین کرد؟
از مدتها پیش حد و مرز ویرایش عکس ذهنم رو مشغول کرده بود و هر چند قبلا می خواستم در این خصوص وارد بحث دوستان در مورد عکاسی و فتومونتاژ بشوم، لیکن آن بحث به جدل و... انجامید ...
نظر شخصیم این است که هیچ چیزی جای زحمات اولیه و زمان سنجی درست را نخواهد گرفت اما ویرایش هم قسمتی از مراحل : عکاسی تا چاپ است اما اینکه حد و مرزش تا کجاست ؟ موضوع مورد بحثمان است ... که امیدوارم با همکاری دوستان به نتیجه متعادلی برسیم !
اما بعد ...
یکی دو سال قبلتر عکسی را در bpn گذاشته بودم که یکی از اعضای غیر ایرانی، ادیتی متفاوت را پیشنهاد کرد به شرح عکس ذیل قبل و بعد از ویرایش ایشان :
http://www.meshkin.org/Pics2011/Owlz.jpg
نظرشان این بود که رنگ و بافت سنگ سنخیتی با کل عکس ندارد و باعث جلب توجه و منحرف شدن چشم مخاطب از اصل موضوع می شود
بعدها همین موضوع باعث شد که دست خودم را در ویرایش و حذف و اضافه و حرج و تعدیل قسمتهایی از عکس که دلخواهم نبودند ، بازتر ببینیم !
مثلا عکس زیر که جنس سنگ بدجور توی ذوق می زد :
http://www.meshkin.org/Pics2011/Hoopoe.jpg
در بین عکسهای همان روز عکس زیر را برای تلفیق بهتر دیدم :
http://www.meshkin.org/Pics2011/IMG_5407.jpg
و سنگ نشیمنگاه پرنده را تغییر دادم و نتیجه اینها شد :
http://www.meshkin.org/Pics2011/H-2.jpg
حالا می خواستم نظر دوستان را در مورد دست بردن در طبیعت و حتی تغییر رنگ قسمتی از عکس برای بهتر شدن خروجی ، بدون تغییر در اصل سوژه بدانم ؟
و اینکه به نظر شما آیا این تغییر به بهتر شدن خروجی کمک کرده است ؟
پیرو اشاره آقای عاشوری نیا ، فرض بفرمائید هدف از ویرایش ، چاپ برای رویت عموم است
سلام و احترام
شاید ابتدا بهتر باشد یک موضوع را روشن کنیم، ویرایش یا دستکاری؟ edit و یا manipulation
در ویکی این جمله شاید برای ما جالب باشد:
خوب اگر ویرایش را تصحیح و بهتر کردن عکس بدانیم مانند تصحیح نور و رنگ و شارپنس مورد مشخص است و اکثریت آن را پذیرفته عکس می دانندنقل قول:
Photo manipulation is the application of image editing techniques to photographs in order to create an illusion or deception (in contrast to mere enhancement or correction), through analog or digital means.
اما زمانیکه بحث manipulation و یا همان دستکاری پیش آید طبق تعریف چیزی متفاوت از ویرایش معمول خواهیم داشت یعنی کم و زیاد کردن عناصر عکس و اینجاست که بیشتر تفاوت نظرها را خواهیم داشت که مرزش چیست و تا به کجا پیش می رود؟
شاید در این مورد یک شیب خاص را داشته باشیم از عکس تا چیزی شبیه شبیه سازی و انیمیشن، اینکه ما داریم عناصری به عکس اضافه می کنیم یا اینکه در نهایت عکس دارد به یک مجموعه انیمیشن و گرافیکی اضافه می شود؟ هرچه پیش رویم حساسیت ها زیادتر می شود و در این بین کاربرد هم خود جزیی از تصمیم گیری می شود عکس مسعود مبینعلی که برای بروشور به کار می رود را به علت کاربرد آن و زیباتر دیده شدن ساختمان می پذیریم و یا نمیپذیریم عکس بردیا سعادت که اصولا باید یادآور محل باشد را می پذیریم و یا نمیپذیریم؟ اینها قابل بحث است و می تواند با توجه به محل کاربرد این پذیرش هم آن متفاوت باشد.
برای من که مجهول تر شد مرز کجاست شاید اگر اول تفاوت دقیق ویرایش و دستکاری را مشخص کنیم بهتر باشد!
به نظر من این کار نه تنها ایرادی ندارد بلکه واجب استنقل قول:
از مدتها پیش حد و مرز ویرایش عکس ذهنم رو مشغول کرده بود...
سنگ در مثال شما چیزی نیست که در ماهیت عکس تاثیری داشته باشد
ببینید اصلا ممکن بود پرنده شما روی سنگ دیگری نشسته باشد حتی سنگ مورد نظر شما ,آنچه مهم است سوژه اصلی در عکس شماست که همان پرنده می باشد
وظیفه شما به عنوان یک عکاس ارایه یک خروجی دقیق و واقعی در اینجا از پرنده می باشد بدون کوچکترین دخل و تصرفی حتی در رنگها و ماهیت سوژه و این وظیفه سختی است زیرا که هر گونه اشتباه از نورسنجی گرفته تا مراحل پروسس ,انتخاب پروفایل و غیره میتواند خروجی نهایی را مورد عنایت قرار دهد.
لازم به تذکر نیست که رنگ در این شاخه از عکاسی بی نهایت اهمیت دارد رنگ پرندگان در دوره های مختلف عمر متفاوت می باشد مانند کرکس های مصری...
به نظر من شما مجاز می باشید کراپهای مختلفی از عکستان را نیز ارایه دهید عمودی افقی و غیره باز اشکالی در کار شما ایجاد نمیکند
حتی ممکن است شاخه مزاحمی را درست در جلوی سوژه(پرنده) حذف کنید و قسمتهایی(ثبت نشده) از پرنده را کلون یا شبیه سازی نمایید این عمل نیز
اشکالی نخواهد داشت تا زمانی که از نظر فنی و تکنیکی مشکل خاصی نداشته باشد
حذف یک شاخه اشکالی ندارد زیرا که ممکن بود موقعیت عکاسی طوری بوده باشد که شاخه مزاحم در کادر نباشد
ولی اگر بخواهید دو تا شاخ به جغد عکستان اضافه کنید و آنرا به عنوان جغد شاخدار معرفی کنید اینجاست که کار اشکال پیدا میکند
بحث قبلی رو گم نکنیم. اما دوستانی که موافق این تغییرات هستند آیا اصراری دارند که بگویند عکس، عکاس؟
اگر بشود فتومونتاژ و یا حالا هر اسم دیگری آیا احساس توهین میکنند؟ اگر آری؟ چرا؟
------------------
آفتاپیک هم اینکه نمیدانم چرا دلم خیلی برای آن گنجشک؟ جناب محمدی میسوزد!
احساس توهین؟
اگر با هنرمندی انجام شده باشد نه.
اما با دید یک عکس به اون اثر نگاه نمی کنم.
__________________________________________________ __________________
اما:
آقای سعادت
در عکسی از شما که باب این بحث رو دوباره باز کرد بیشتر مساله از اینجا شروع شد که یکی از کاربران فهمید که اثر شما یک فوتومونتاژ تشکیل شده از دو یا چند فریم است.
اگر شما در عکس پرنده ها دقت فرمایید (منظورم عکسی است که A. Mohammadi سنگش را عوض کرده اند) بسیار مشکل است که به تغییرات پی ببرید.
ولی در مورد عکس شما با یک نگاه میشه متوجه شد که صحنه دو تا خورشید داره! یکی زیر ابرهای روبرو و یکی هم تقریبا سمت راست عکاس. اگر شما هم زیرکانه این مونتاژ رو انجام می دادید دیگه با یک مونتاژ طرف نبودیم. چون اصلا متوجه مونتاژ بودن عکس نبودیم.
http://www.irfreeup.com/di-C0QF.jpg
به عنون یک عکاس( یا حداقل علاقه مند به عکاسی) و همزمان گرافیست(دانشجوی رشته گرافیک)
هر کدام از آنها جایگاهی جداگانه دارند
عناوین زیاد مهم نیستند بلکه این اصل موضوع است که اهمیت دارد
یک عکس با اضافه کردن مثلا ابر تبدیل به یک کار گرافیکی نخواهد شد و یا با حذف آن
اصلا اینگونه تغییرات در حیطه ویرایش جای میگیرد تا گرافیک و مونتاژ..
و اینکه توهین به عکاس ! خیر ,بنامیم نوعی اجحاف به عکس و عکاسی حداقل از نوع پیشرفته دیجیتال و امروزی آن چرا که در نوع قدیمی تر و و آنالوگ این امکان وجود نداشت و یا بسیار محدود بود.
یک بار به اشتباه در یکی از گالری های ترک به جای کلمه fotograf نوشته بودم resim به معنای نقاشی که کلی بحث برانگیز شده بود در آنزمان و عده ای آنرا نوعی بی حرمتی به ساحت مقدس عکاسی قلمداد کرده بودند. :-D
برخی دیدگاههای غلط و نادرست ما ریشه در معلومات سطحی و برداشت های نادرستمان از واقعیتهای اطرافمان دارد.
سلام
با اجازه من هم نظرم رو بگم :-)
بردیا جان ابر آن آسمان مربوط به قشم است یا عاریت از جایی دیگر است. منظورم اینست زمانی بوده که در قشم آسمان غروب به همین شکل دیده شده باشد؟! بعد شما در غروبی با آسمانی صاف این ابرهای قشم که مربوط به زمانی دیگر است را اینجا اضافه کرده باشید.؟
این رو از این بابت میگم؛ چون قید کرده بودید غروب قشم و این رو هم در جریان باشید دوستانی که عاشق غروب هستند هر غروبی رو با مشخصات خاص همون منطقه در نظر میگیرند و شاید عاشقان غروب با مشخصات ویژه ای سراغ غروب هر منطقه ای میرن، این رو هم در جریان باشید غروب هر منطقه ای متفاوت و زیبایی خاص خودش رو داره.
من هیچ مشکلی نمیبینم که هر عکاسی چه تصمیمی برای عکس خود بگیرد عکس را جز به جز بسازد یا شات بزند به هر شکل تصمیم با خالق اثر است.
ولی اگر به غروب در تعریف آن عکس اشاره میکنید در جریان باشید اگر این صحنه هیچ وقت در قشم اتفاق نیافتد یا شما به هر شکل، نتوانسته باشید شرایط اقلیمی غروب قشم را به تصویر بکشید خیلی دور از این تعریف خودتان "اگر بخواهید دو تا شاخ به جغد عکستان اضافه کنید و آنرا به عنوان جغد شاخدار معرفی کنید اینجاست که کار اشکال پیدا میکند" نخواهید بود
موفق باشید :-)
بنده در کل پستهای ارسالی خودم, اثری از تحمیل نظر شخصی خودم ندیدم...در موارد لازم هم اشاره کرده ام نظر شخصی بوده است
شما ظاهرا کینه دیرینه ای دارید که همه چیز را شخصی می کنید...آنجا هم شما با همین منطق بی منطق بحث کردید
ضمنا...چه کسی به شما اجازه داده در مورد صلاحیت بنده یا هر کس دیگری در مورد نقد, اظهار نظر کنید؟...شما دانش بنده رو چطور از پشت کیبوردتون ارزیابی کردید؟
شرایط نقد را شما تعیین می کنید؟...جواب نقد را بدهید...به قول خودتان فنی...اینکه بگویید فلان روش پیش پا افتاده است و فلانی از روش من تمجید کرد که نشد دلیل فنی
تازه من اصلا عکس شما را نقد نکردم...حتی اشاره هم به عکس شما نکردم...بحث من یک نظر کلی بود.
این شما هستید که سعی در تحمیل نظر شخصی خود به عنوان اصول بدیهی عکاسی منظره دارید
بنده اگر هم نظر دادم, فقط برای تازه واردها به فروم بود که فکر نکنند واقعا این نظرات شخصی شما, از بدیهیات عکاسی منظره است
وگرنه با منطقی که از بحث شما در تاپیکهای مختلف دیدم, می دونم که فقط به دنبال تایید هستید و اصولا بحث با شما, بیهوده است
زیاد هم حرص نخورید...چیزی نشده...به جای تعریف و تشکر, ایرادی به عکس شما, آن هم با احتیاط گرفته شده...آسمان به زمین نیامده...اگر هم آمد, شما با ادیت بذاریدش سرجاش!
موفق باشید
واقعیت این است که در بعضی از شاخه های عکاسی ، دستکاری در عناصر عکس، قبل از اجرا آغاز می شود
مانند همان پرچی که حین عکاسی از پرندگان کاشته می شود و عکاس منتظر پرنده تشنه می ماند یا با صدا جذبش می کند و ...
یا عکس ماکرویی که زیر نور و در محیط مصنوعی و بعضا با سوژه دست و پابسته و سرمازده ! ثبت می شود و موارد مشابه که کم نیستند
حالا این عکس است ؟ در کل هر چیزی که دوربین ثبت می کند ، عکس است ؟ سندیت عکس مهم است یا زیبایی نسبی آن ؟ خود عکس مهم است یا ویرایشها و سلیقه های بیشمار ما ؟
به گمانم باید این خط کشیها را حتی تا زمان اجرا و با دقت در نحوه اجرا عقب برد و به دو قسمت عکاسی در محیط طبیعی و مصنوعی یا چیزی شبیه آن دسته بندی کرد و سپس به مرحله ویرایش و تغییرات سلیقه ای بعد از ثبت عکس قدم گذاشت و بحث کرد
به عنوان مثال در خصوص تغییر محل نشستن پرنده و یا اضافه کردن ابر و امثالهم ، آنچه بیشتر محل اشکال و سوال است این است که عکاس :
1- یا باید مقید به طبیعت و نظم! و روال حاکم بر آن باشد و بدون تغییر اولیه و ثانویه عکسش را ثبت کند که عکسش بدون! و یا با کمی اغماض با ویرایش جزئی به عنوان سند قابل عرضه خواهد بود
2-در صورت امکان با تغییرات اولیه در محیط و ویرایش معمول عکسش را عرضه کند
3- این تغییرات و دستکاری در عناصر عکس را حین ویرایش اعمال کند
نظرم این است که مورد دوم و سوم عکس به معنای واقعی نیستند و تقدم و تاخر در اعمال دستکاری تاثیری در سندیت آن ندارد.
برای من نوعی اگر مورد خاصی پیش بیاید مثلا برای شناسایی ، عین عکس را حتی بدون ادیت عرضه می کنم
ولی برای تصویر خروجی چون تصویر است و نه سند و مهم زیبایی نسبی کار است و عامه پسند بودن آن ، فرقی نمی کند هر ویرایشی را می شود اعمال نمود (نظر شخصی) این هم سلیقه ای است عده ای کنتراست بالا ، عده ای رنگ و لعاب چشم نواز و ... را در آثارشان اعمال می کنند و تا زمانیکه ما برای دیگران عکس میگیریم همین روال خواهد بود.
تصور می کنم من بعد باید زیر آثارمان ! بنویسیم : سندیت دارد یا ندارد :think:; که در غالب موارد سندیت نخواهد داشت. چه می شود کرد که بشر جمال دوست همیشه تابع محیط طبیعی نبوده و نخواهد بود ...
اما در جواب آقای عاشوری نیای گرامی باید بگویم که یاد قدیمیا به خیر ! عکاس ! عکس ! مزاح می فرمائید ، از وقتی عکس در قالب صفر و یک عرضه شد و شاخه و زیرشاخه های عجیب و غریب و نرم افزارهای آرایش و پیرایش پدید آمد و افراط و تفریط ادامه دار شد ، عکس و عکاسی به لقاء ا... پیوست.
به سرگرمی چشم نواز بیشتر می ماند تا هنر ، مختارید هر اسمی رویش بگذارید ، مطمئن باشید کسی در باطن خودش از واقعیت فرار نخواهد کرد و توهین تلقی نخواهد نمود.
آقای محمدی بدون ورود به بحث در مورد اثر شما : ادیت رنگ جغد توسط دوست خارجیتون بهتر انجام شده و اساس رنگی پرنده هم حفظ شده است. اما آیا دلیلی داشت سنگ زیر پاش هم عوض بشه؟ از ایشون این رو بپرسید ببینید چه جوابی دارند. نظرتون در باره عکاسی که روز قبل میره سنگ زیر پای پرنده رو تمیز میکنه تا صبح زور بتونه عکس دلخواه رو بگیره چیه؟ به نظر من زیبا زیباست. زیباتر نمی شود.نقل قول:
حالا می خواستم نظر دوستان را در مورد دست بردن در طبیعت و حتی تغییر رنگ قسمتی از عکس برای بهتر شدن خروجی ، بدون تغییر در اصل سوژه بدانم ؟
و اینکه به نظر شما آیا این تغییر به بهتر شدن خروجی کمک کرده است ؟
یک نکته هم اضافه کنم که برخلاف تصور اغلب دوستان خیلی کارها که الان با فتوشاپ انجام میشود در زمان آنالوگ هم قابل انجام بود و انجام می شد.اتفاقاً مرتبط با موضوع پیش اومده اضافه کردن ابر از ساده ترین کارهاش بود
شاید نوشته زیر بتواند جهت مشخص ساختن حد و مرز عکاسی طبیعت کمکمان کند
نقل قول:
تعریف عکس طبیعت از نگاه انجمن عکاسی آمریکا:
عکاسی از طبیعت، استفاده از روشهای عکاسی برای ترسیم مشاهدات تمامی شاخههای تاریخ طبیعی بجز مردمشناسی و باستانشناسی منحصر میشود. عکاس طبیعت میبایست قادر به نفهیم موضوع عکس و متعهد بر ارایه صادقانه آن باشد. موضوع و داستان عکس میبایست با ارزشتر از کیفیت عکس باشد. عناصر انسانی مانند جادهها، رد چرخ خودرو، پرچینها، انسانها، خطوط برق و تلفن و... نباید نمایش داده شوند مگر در مواردی بسیار نادر از جمله کمک به برجستهتر شدن موضوع عکس یا مواردی که عناصر فوق به چشم نیامده و جلب توجه ننمایند. (مانند نمایش پلاکهای تحیقیقاتی نصب شده روی بدن حیوانات وحشی). نمایش گیاهان یا حیوانات که در پیدایش آنها انسان نقش داشته (مانند گیاهان پیوندی)، گیاهانی که بطور واضح و با نظم و ترتیب خاصی روییده باشند قابل قبول نمیباشد.
در ویرایش و پردازش عکس، هیچ عنصری نباید حذف، اضافه، جابجا و یا تکثیر شود و فقط تغییر سایز، برش عکس، تغییر سطحهای نوری عکس (روشنیها و تاریکیها) و ترمیم رنگ اصلی مجاز میباشد.
نوشته فوق بخشی از مقاله بسیار جالب است که توسط دوستمان آقا فرید ثانی تهیه شده است که خواندن آن خالی از لطف نیست
نگاهی دوباره به تعریف «عکس طبیعت» | عکاسی
اگر این بحث را صرفا سلیقه شخصی بدانیم کلا جایی برای بحث ندارد و هر کس هر تغییری که صلاح دید میتواند انجام دید و هیچ کس هم حق اعتراض ندارد. ولی در این صورت باید سبک و فرمت کار رو هم شخصی بدانیم نه به صورت کلی عکس.
اما اگر این موضوع رو فراتر از سلایق شخصی بدانیم بنظرم بهتر هست که چند نمونه از این فتومونتاژها از عکاسان بزرگی که همه به آنها احترام میگذاریم ارائه کنیم تا کمی با عمومیت این موضوع آشنا شویم
من شخصا اینگونه فتومونتاژ ها رو فقط در Stockphoto هایی دیدم که فقط برای تبلیغات کالا و یا سایت هایی با مضامین غیر مستند و غیر هنری استفاده شدند و یا مورد دیگری که این نوع تغییر در آن بسیار شایع است عکاسی معماری است (نه الزاما بخش هنری عکاسی معماری بلکه عکس هایی که برای تبلیغ فروش منازل مسکونی توسط آزانس های معاملات مسکن گرفته میشوند و برای جلوه دادن به خانه از این تکنیک بهره میبرند)
این موضوع را پرسیدم نظرشان این بود که تضاد رنگ سنگ با پس زمینه و رنگ پرنده باعث منحرف شدن چشم مخاطب می شود و یکدستی فضای عمومی عکس را بهتر می دانستند
در خصوص رنگ پرنده ، با توجه به انواع گونه ها و زیر گونه ها شاید تصوری دقیق از رنگ اصلی پرندگان منطقه ما نداشتند، رنگ پرنده در ادیت ایشان با عکس اصلی فاصله دارد.
در زمان آنالوگ هم بود منتها نه به این سادگی و راحتی و همه نه تجهیزاتش را داشتند و نه تجربه اش را
درود ...
به نظر بنده، هر گرایشی از عکاسی یک سری بدیهیات را دارد. موضوع مورد اشاره من دسته بندی درست عکس هاست. یک عکس فتومونتاژ خوب یک عکس فوتومونتاژ خوب است! اصلا هم چیزی از ارزش عکس در ژانر خودش کم نمی شود. اما مثلا بیاییم و یک عکس فتومونتاژ را در دسته بندی قرار دهیم که دخل و تصرف هایی که عکس را به فتومونتاژ نزدیک می کنند در آن جایی نداشته باشد و اعلام هم نکنیم، کمی مشکل ساز می شود. خالق چنین اثری به نظر من هم عکاس است و هم تا حدی یک گرافیست، یعنی یک امتیاز هم علاوه بر عکاس بودن دارد. ولی اثرش عکس (به معنای مستند بودنش) نیست.
در راستای پست جناب قشقایی و اگر بردیا جان ناراحت نشوند از دست ما ... یک فلش بک می زنیم به عکس قبلی ایشون، (دیدن آن چند پست نیز خالی از لطف نیست) عکسی بود که در زیر عکس نوشته بود ساحل انزلی. که خورشید مقابل ساحل در پشت کوه ها غروب کرده بود. خوب بنده برای ایشون نوشتم که در ساحل انزلی نه تنها در چنین زاویه کوهی نداریم، بلکه در هیچ زمانی از سال خورشید در آن قسمت (که دقیقا شمال می شود) غروب نمی کند. بنابراین این عکس ساحل انزلی نمی تواند باشد و نوشتن محل کار اشتباهی است. خب ایشون از حرف بنده رنجیدند.
وقتی نام محل ذکر می شود، خواه ناخواه نوعی ثبت اطلاعاتی انجام داده ایم. در این صورت به نظر من مجاز نیستیم بدون عنوان ترکیبی بودن، کار را ارائه دهیم. باز هم تاکید می کنم که با ترکیبی بودن کار مخالف نیستم. مهم این است که در ژانر درست، با توضیح درست ارائه شود.
پ.ن برای آقای سعادت: باور کن از روی غرض ورزی نمی نویسم، نه در آن زمان که بحثمان شد، نه زمان حال، کمی بهتر به نوشته های من و خود من نگاه کن! اونقدر ها هم آدم بدی نیستم. ممنون
به نظر من اصلا اشکالی نداره که در عکس منظره دست برده بشه و تصویری زیبا خلق بشه
اما نمیشه زیرش یا بالاش نوشت: فلان جا...چون نیست.
اما تصویری زیباست با استفاده از مایه یک محل واقعی و باز هم به نظر من, با احترام به شناخت احتمالی بیننده از محل, باید اشاره به تغییر انجام شده در عکس کرد
ایرادی هم نداره...آقا آسمان عکس عوض شده است...ولی تصویری زیباتر خلق شده
من هم مطمئن نیستم که بشه اسم اون تصویر رو عکس, با برداشتی که تا به امروز از این عبارت شده, گذاشت
اصلا مگه مهمه اسمش چی باشه؟ مخلوقی است زاده ذهن یک عکاس با چاشنی تخیل...همین
تعداد کمی تابلو عکس منظره دارم که درآمد خوبی از آنها داشته ام...ولی آنها هم, ثبتهایی بوده اند که در زمان مناسب و در محل مناسب و با کمی سختی و البته با پروسس مناسب تهیه شده اند و همیشه در مقابل سوال: "اینجا کجاست" با خیال راحت جواب داده ام...سوالی که بلا استثنا از عکاس منظره, پرسیده می شود.
فعلا...
بزرگترین تصویری که در منزل ما وجود دارد عکسی؟!!!ست که من گرفتم ولی آن صحنه را ندیدم!
فتومونتاژ بزرگیست که برادر گرافیستم در شبی که حالش خراب بود هارد عکسهای من را گرفت و آن را ساخت. به گمانم از ۱۰ عکس مختلف استفاده کرده باشد. تعدادی کلاغ از عکسهای مختلف آورده و درخت و زمین و ابر و فیلان!
محصول مشترک یک عکاس و گرافیست است و تصویر بدی هم نیست. اما خروجی کار اثر یک گرافیست است و یا محصول مشترک عکاس و گرافیست.(میتوانند یک نفر باشند.)
در مورد عکاسی صنعتی و تبلیغاتی هم که خروجی کار باز است. یعنی هر تغییر و تحولی در تصویر به نظر مجاز میآید.(هرچند شکایتها و دادگاهکشیهای بسیاری هم در این موارد در دنیای غرب به راه افتاده)
خروجی چنین کاری از زیر دست گرافیست بیرون میآید.
شخصن در کار صنعتی و تبلیغاتی رابطهی خوبی با گرافیستها دارم. اذیتشان نمیکنم! اجازه میدهم هر بلایی دلشان بخواهد سر عکسم بیاورند. عکس را هم اصولن خام بهشون میدهم تا بر اثر دستکاری چندباره، در نهایت چیزی خرابکاری نشود. تا یک جایی عکس من است. از اونجا به بعد دستخط گرافیست. کارهای خوب و حرفهای هم از ابتدا با همکاری گرافیست عکاسی میشود. به هیچ شکلی هم خودم را وارد کار گرافیست نمیکنم و دخالت نمیکنم.
موقع نمایش کار هم میدانم چه چیزی را به عنوان کار خودم و چه چیزی را به عنوان کار نهایی نشان میدهم.
چه جالب در پستی نزدیک به آن خود بردیا نوشته
بنابراین همانجا این موضوع را اشاره کرده اند و در همان پست با دو نمونه عکسی که قرار داده اند همه چیز را روشن کرده اندنقل قول:
..مدتی است که پروژه ای با موضوع ترکیب و مولتی شات گرافی برای خودم تعریف کردم و تقریبا بیشتر فرصتهای عکاسیم را اشغال کرده ,هنوز در ابتدای راه هستم با اشکالات و کاستیهایی بسیار که البته با پشتکار سعی در رفع آنها...
http://forum.akkasee.com/f115/t6443-45.html#post231823
ببینید جناب مومنی مقدم اون پست ها زمانی روشن گری می داشت که قبل از پست من بیان می شد. نه وقتی که من از ایشون سوال کردم. نمی دانم نوشتن ترکیبی بودن یک عکس اینقدر بد است؟ یا افت دارد؟ به نظر من که اصلا اینطور نیست.
آن عکس برنده حیات وحش را به یاد بیاورید. (گرگی که از روی حصاری پریده بود و با نور فلاش ثبت شده بود.) آیا به نظر شما توضیحات عکاس بعد از لو رفتن دست آموز بودن گرگ ارزشی دارد؟ اما اگر نحوه عکاسی را اذعان می کرد شاید به عنوان یک عکس خوب استروبیست مورد قبول بود.
حتما ,شما هم اگر دانش کافی برای انجام این گونه کارها را داشتید آنرا امتحان کنید ضرری ندارد.نقل قول:
..آسمان به زمین نیامده...اگر هم آمد, شما با ادیت بذاریدش سرجاش!
کسی شرایط نقد را تعیین نکرده این دانش و مهارت شماست که تعیین میکند....
ای کاش نگاهی به پست های خود میکردید بلکه کمی از خودتان خجالت میکشیدید
بحث کردن با شما به مانند آب در هاونگ کوبیدن است بنده شما را خوب میشناسم از 4 سال پیشتر
منطق شما توهین و ناسزاست ,و بنده خودم را تا حد و حدود شما پایین نخواهم آورد ,با همین منطق بی منطق خود خوش باشید
این آخرین پاسخی است که به شما میدهم...
من بر این باور هستم که نظرات مختلف بیان شد و دوستان هم از برخی منابع و مرجع با نقل قوق های دقیق، قضاوت را بسیار آسان تر کرده اند و آنگونه که پیداست، ادمه آن باعث افزایش کدورت بین دوستان می شود. از طرفی هم میخ آهنین نرود در سنگ. بگذیم.
خود را در جایگاهی نمی بینم که برای دیگران تعین تکلیف کنم، اما دوستانه خواهش می کنم، بحث را حرفه تر پیش ببریم و از برخورد های شخصی بپرهیزیم (اولیش خودم).
خوب به سلامتي اين بحث هم تركيد!!! نميدونم چرا كلا نميتونيم يه بحث رو با خوبي و خوشي ادامه بديم ! وآخرش همينجوري ميشه كه الان شد، ما ها كه درست بشو نيستيم ( خودم رو ميگم) اما خوبه مديران در اينجور موارد ٢-٣ تا پست رو پاك كنن تا تاپيك به روال عادي خودش برگرده
ببخشيد ديگه كلا بي ربط شد ( اين پست هم ميتونه تو همون حذفي ها باشه ! )
اون دو ۳ تا کمی بیشتر هم حذف شده، سعی کردیم وسط رو هم بگیریم ولی سیخونکها ادامه دارد!
من تعجب میکنم دوستان چجوری یادشون میمونه ۴ سال پیش چه بحثی با هم داشتند و چی شد! بیخیال! برخلاف دنیای واقعی که آروم و صلحطلبم در دنیای آنلاین در هفته با دهنفر بحث دارم. اصلن هم یادم نمیمونه کی بود و چی شد، حرفی که میزنم و میشنوم مهمه. چیزی که در نهایت یاد میگیرم.
بردی اگر در بحث باشد آموختن است.
خجالت كشيدم...از اينكه با شما وارد بحث شدم...واقعا عرض مي كنم
مديران عزيز...اگر اثري از توهين و ناسزا در پستهاي بنده وجود داره...لطفا دسترسي بنده رو قطع بفرماييد
در عوض تكليف تهمتها و نسبتهايي كه ايشان به بنده داده است را هم روشن بفرماييد...نيات دروني...عقده شخصي...دانش و صلاحيت و ...
4 سال پيش هم همچين بحثهايي بوده...نه تنها شما...اينجا خيليها بنده رو مي شناسن
حد و حدود من و شما هم، با همين پستها و جوابها، مشخص شده است
اصلا شما زحمت پاسخ دادن به بنده رو نكشيد...سعي كنيد جواب بقيه دوستان رو بديد...البته اگر سطح دانش ايشان رو تاييد مي فرماييد
مديران عزيز...لطفا پس از ديده شده پستها، پستهاي بي ربط رو حذف بفرمايند
با تشكر از حوصله دوستان و معذرت
دوستان كوتاه بيائيد.
به قول دوستان شب عيدي از همديگه كدورتي به دل نداشته باشيم.
من كوچيكتر از اوني هستم كه بخوام نظري بدم. اما موردي هستش كه هم به اين بحث مربوطه و هم فكرم رو در گير كرده
در ساحل صدف بندر لنگه مشغول عكاسي از غروبي زيبا بودم كمي باد ميوزيد و ابرهاي زيبايي هم بودند. اما كادري كه من انتخاب كرده و بسته بودم عملا ابري درش نبود. ( ابرها از سمت چپ كادر تازه شروع ميشدند )
من هم دوست داشتم اين ابرها رو در ثبتم داشته باشم لذا اول ابرها رو در كادري جديد ثبت كردم و بعد عكاسي از عكسي كه قبلا كادرش رو انتخاب كرده بود تموم كردم و در نهايت هم اون ابرها رو روي عكس غروبم اضافه كردم. در واقع از همون مكان ابرها رو روي عكس اصليم قرار دادم.
گاهي شرايطي پيش مياد كه طبيعت با ما ناسازگاره مثلا در اين عكسي كه مثال زدم باد داشت ابرها رو ميبرد و اصلا هم تضميني نبود كه امكان تكرار عكس با وجود ابرها در فردا برام مقدور باشه.. و از اون غروب هم نميتونستم بگذرم.. حالا به نظر دوستان ( كه البته براي خود من هم سئوال شده) اين كار من در محدوده ويرايش چه جايي داره ؟
عكس ابر و عكس اصلي در يك مكان و درفاصله كمتر از5 دقيقه ثبت شده ؟
اما در مورد عكس اقاي سعادت :
در مورد آب و هواي بندرعباس و قشم قبلا هم عرض كردم كه فصل عكاسي اينجا فقط ار اذر ماه تا اسفندماه هستش ( مخصوصا لند اسكيپ ) و در ماههاي ديگه عملا كاري نميشه كرد..( اون هم به دليل غبار زياد و گرما و رطوبت بسيارش ) شايد دليل وجود عكاسان لنداسكيپ كم تعداد در بندرعباس هم همين باشه
اقاي سعادت در مورد نوع ارائه اثر مطلبي گفتند كه جاداره بنده هم در تكميل فرمايششون بگم كه كاملا درسته.
براي مثال اداره منطقه آزاد قشم دنبال همچين ثبتها و تصاويرزيبا از منطقه هستش و بابتش هم پولهاي كلاني خرج ميكنه چون قصد و هدفشون ارائه تصاويري زيبا و يا خيلي زيبا از منطقه براي جذب توريست وسرمايه گذار هستش ( حالا كارشون چقدر درسته يا غلط من واقعا نميتونم نظري بدم)
به هر حال ممنون ميشم دوستان در مورد سئوال اولم بنده رو هم راهنمايي بفرمايند ( هر چند اون عكس من براي جايي نبود و فقط توارشيوم نگه داشتم)
و خواهشا با هم مهربون باشيم.. تصور كنيد يه كاربر گرامي تازه وارد بياد و اين ارسالها رو بخونه چه تصوري ميتونه داشته باشه وقتي ببينه كاربران كهنه كار سايت اينجوري با هم برخورد ميكنند ؟
به قول عامواسد :
انشالله هميشه شاديتون رو ببينم.
امیر جان منظور من کاملا مشخص است فقط دنبال این بودم که بتوانم بحث را در مورد بردیا ببندم و وارد بحث اصلی تاپیک شویم
در آن زمان بردیا پس از پست شما توضیحات لازم را داده است و در اینجا هم صحبتهای زیادی شد
من طرف شخص خاصی نیستم ولی حاشیه ها سودی برای ما ندارد
بیشتر بدنبال متمرکز شدن در اصل ماجرا هستم
حتی اگر بردیا را مقصر بدانیم و بگویم بردیا تو آدم بدی هستی که به ما نگفتی عکس را دستکاری کردی چه ایرادی دارد با پیدا شدن یک بهانه کوچک مثل پستی که از ایشان ذکر کردم همه چیز را فراموش کنیم
دوست خوبم امیرجان احساس میکنم کش دادن موضوع اصلا جالب نیست و همه آنچه را که باید متوجه شده اند بعید است بردیا پس از این در مورد عکسهای ترکیبی و تلفیقی توضیح ندهد شاید از اول بر این باور بوده که مسئله مهمی نیست ولی اکنون می داند که حساسیت عکاسان بالاست و همین کافیست
بردیا جان عکاسان حساسیت بالایی به اصالت عکس دارند شما نیز در موارد تغییر توضیحات کامل را ذکر کنید
دوستان هرچه بیشتر زمین را حفر کنید کدورتهایی که خاک کردید بیشتر نمایان می شود
گاهی برای فراموشی کدورتی دیرین لبخندی کافیست و در تالار یک تشکر بدون ادامه بحث کافیست
بیاید زاویه دیدمان را بهتر کنیم
سلام
همونطور که دوستان هم گفتند ویرایش post processing با دستکاری در عکس photo manipulation کاملا متفاوته. کاری که بردیای عزیز انجام میدن برخلاف تصور خودشون ویرایش نیست که بخشی از روند معمول عکاسی باشه بلکه دستکاری در عکسه که از نظر من فقط در شرایط خاصی این کار به اصل اثر لطمه نمیزنه و اون رو از عکس بودن خارج نمیکنه. طبق اطلاعاتی که من دارم عکاسی یعنی ثبت واقعیت ها. در اونجایی که در یک عکس سنگی عوض بشه که تاثیری در مفهوم عکس نگذاره هیچ مشکلی نیست و عکس همچنان عکسه ولی به محض اینکه دستکاری ای در عکس انجام بشه که ماهیت اثر رو عوض کنه اونجا دیگه به اثر فوق عکس نمیشه گفت. افزودن ابر به یک منظره دقیقا تاثیر مستقیمی بر مفهوم عکس داره. مثلا قرار دادن یک پرنده در یک عکس دیگه نشون دهنده مشخصات محیطی خاصی باشه هم درست نیست. چون پرنده در اونجا وجود نداره! این حد مرز دقیقا در تعریف عکاسی وجود داره: ثبت واقعیات!
البته ممکنه افرادی مثل بردیای عزیز این کار رو جزئی از مراحل ویرایش بدونن و به عکس ها شون المان هایی رو اضافه کنند. ولی باید توجه کنند که اثرشون رو در کجا ارائه میکنند. از نظر من ارائه کردن چنین اثر در تاپیک عکاسی منظره خوب نیست. مگر با ذکر موارد دستکاری شده و همونطور که دوستان هم گفتند وقتی که اثری به این صورت دستکاری میشه دیگه نوشتن نام مکان اصلا مجاز نیست.
همین طور که در بالا گفتم من این اثر رو عکس نمیدونم. مگر در رشته عکس های دستکاری شده! شما فرض کنید چنین عکسی برای مسابقات عکاسی بین المللی قراره ارسال بشه! آیا طبق قوانین مسابقات این اثر در دسته بندی مناظر یا طبیعت مورد قبوله! مطمئنا خیر! چون عکس نیست! البته برخی مسابقات عکاسی عکس های دستکاری شده رو صرفا در دسته عکس های دستکاری شده قبول میکنند.
البته این ها دلیل نمیشه که کسی عکس هاش رو دستکاری نکنه! ولی باید بدونه که کجا عکسش رو ارائه کنه.
:::happy:::
با سلام
به نظرمن هرگونه تغییری در عکس تنها زمانی مجاز است که کاملا ذکر شود چون از آنجایی که ما از هدف و نیت بیننده خود بی اطلاعیم، می تواند منجر به برداشت ناصحیح بشود.در واقع ماهیت و مفهوم دو واژه بسیار گسترده از لحاظ معنی و برداشت می باشند.نقل قول:
در اونجایی که در یک عکس سنگی عوض بشه که تاثیری در مفهوم عکس نگذاره هیچ مشکلی نیست و عکس همچنان عکسه ولی به محض اینکه دستکاری ای در عکس انجام بشه که ماهیت اثر رو عوض کنه اونجا دیگه به اثر فوق عکس نمیشه گفت.
برای مثال همان عکس جغد و سنگ را فرض کنید.اگر یک طبیعت شناس یا زیست شناس عکس را ببیند و بگوید در فلان منطقه که این جغد زندگی میکند، چنین سنگی نمی تواند وجود داشته باشد چه؟
البته این تنها نظر من هست و شاید تنها در یک ژانر خاص از عکاسی صحیح باشد.
موفق باشید
فرساد عزیز تا همین جا دقیقا نقطه نظرات بنده را تکرار کردید یعنی صد در صد با شما موافقمنقل قول:
...ولی باید توجه کنند که اثرشون رو در کجا ارائه میکنند.
با این تفاوت که شما ارائه کردن چنین اثری را در تاپیک عکاسی منظره صحیح نمیدانید و بنده نظری مخالف دارم
ولی
در یک مورد حق به جانب دوستان است و اشتباه از بنده ,که نباید عنوان "غروب قشم" را به همراه عکس قرار میدادم و موارد مشابه
مگر آنکه هیچ المان دیگری به عکس اضافه یا کم نمیشد(که البته در این صورت ترجیح میدادم در تاپیک عکاسی طبیعت ارسال کنم)
این مورد را حتما رعایت خواهم کرد.
(احتمالا بشود یک جمع بندی از بحث های اخیر...)
سلام
بردیا به سوال دارم که فکر کنم الان ممکنه خیلی ها داشته باشن
میشه بکجوری ( مثلا تو فتو وبلاگت آدرس بدی) بگی که اون عکسهایی که از دریاچه ارومیه هست کدومشون واقعیه و کدوم دستکاری شدن
چون من تا حالا اونجا نبودم و خوب الان ذهنیتی که از اونجا دارم با عکسهای شماست
حالا دوست دارم این تصور ذهنی رو تا جاییه که میشه اصلاح کنم
ممنون
آقای حسینی
تعجب میکنم که چگونه توهینهای مستقیم آقای نعمت الهی از طرف شما نادیده گرفته شد حتی کوچکترین تذکری به ایشان داده نشد و تنها به پاک کردن پست ایشان انجامید
بنده در انجا تنها به یادآوری قوانین به ایشان اکتفا کردم ولی الان که جواب ایشان را به طور خیلی خیلی خیلی محترمانه تر از آنچه ایشان عمل کردند ,میدهم مقصر هستم؟
با توجه به حساسیت و نوع کار و نحوه ارایه کارها تمامی عکسهای دریاچه با دقت و وسواس ثبت و حتی ویرایش شده ,مگر دو سه موردی که صرفا جهت ارایه در فلان گالری خارجی....نقل قول:
میشه بکجوری ( مثلا تو فتو وبلاگت آدرس بدی) بگی که اون عکسهایی که از دریاچه ارومیه هست کدومشون واقعیه و کدوم دستکاری شدن
چون من تا حالا اونجا نبودم و خوب الان ذهنیتی که از اونجا دارم با عکسهای شماست
حالا دوست دارم این تصور ذهنی رو تا جاییه که میشه اصلاح کنم
ببینید نوع ویرایش بستگی داره به نحوه ارایه ممکن است یکی از همان ثبت ها را امروز جور دیگری ویرایش کنم ,مهم این است که عکس نهایی در کجا ارایه خواهد شد
مثلا اگر برای نمایشگاه یا شرکت در مسابقه عکس طبیعت باشد هیچ دخل و تصرفی در ماهیت عکس انجام نخواهد پذیرفت و...
http://129.7.img98.net/out.php/i238744_1.jpg
http://129.7.img98.net/out.php/i238745_12.jpg
http://129.7.img98.net/out.php/i238746_8.jpg
http://129.7.img98.net/out.php/i238747_36.jpg
...تصور نمیکنم که اصلا نیازی به توضیح وجود داشته باشد که این عکسها با چه درجه از دقت و وسواسی تهیه و ویرایش شده اند
موفق باشید
شب گذشته فرصت ادامه بحث دست نداد اما الان برداشتم از نظرات مندرجه اینهاست :
مطابق با استانداردها ، اعمال نظر در ویرایش تصاویر و عناصر آن در عکاسی طبیعت محدود به موارد خاصی است که در مقاله آقای ثانی عزیز ذکر شده.
از اساتید حاضر در سایت عکاسی یقینا کسی حاضر نخواهد شد حد و مرز جدیدی در خصوص عکسهای طبیعت و... رسم کند و به فرض بگوید که فلانی چون شما هستید عیبی ندارد سنگ سنگ است و ابر وقتی نیست به جای منتظر ماندن ابری دیگر اضافه کن.
درجه حساسیت دوستان در برخورد با عکس واقعی و عکس سلیقه ای ! متفاوت است عده ای جبهه میگیرند و نهی می کنند و عده ای دیگر اهل مسامحه اند باید حدت و شدت و تبصره و شرط و شروط
تصور من این است که اعتراف به اشتباه باعث کسر شان نمی شود من یکی توجیه شدم و من بعد از این قسم افراطها نمی کنم. نه به این دلیل که فی المثل حسن و حسین خوششان نیامد بلکه به این دلیل که ادامه این روند را به صلاح خودم و سبک کارم نمی بینم
اما اینکه قرار است خروجی عکس را برای چه کسانی، کی و چگونه ادیت و عرضه کنیم ، با توجه به سلایق اشخاص و تلقی و عاداتمان متفاوت خواهد بود همین مسئله باعث اختلاف نظرات شده است. باقی دوستان هم مختارند در مورد عکسهایشان سلیقه خودشان را اعمال کنند ، من یکی ناراحت نمی شوم و توهین تلقی نمی کنم ولی انتظار مدح و ثنا هم نداشته باشید !
تا نظر دوستان چه باشد
-----------------------
آف تاپیک : بحث و جدل و برخورد شخصی و پیشداروی دوستان را هم به حساب عادات همیشگیمان می گذارم که وقتی بزرگ میشیم یادمون میره ، اما کوبیدن مداوم و کینه گارانتی دار ! را مناسب شان دوستان و جمع انجمن نمی دانم ، و خیلی ساده وقتی تصمیم درست و یا متعادل نمی گیریم دیگران در موردمان تصمیم می گیرند و تا بوده همین بوده ... زیاد سخت نگیریم ! ...
سلام:
http://www.irfreeup.com/di-ZB70.jpg
http://www.irfreeup.com/di-ML1R.jpg
عکس پایین دره چاه کوه قشم است و بسیار شبیه منطقه ای که عکاس محترم خارجی عکس گذاشتند
خوب این رنگها
یا نورپردازی شده ,نور مصنوعی و استفاده از فیلترهای مخصوص رنگی... و یا هنگام ویرایش به این صورت در آمده
دوست دارم نظرات دوستان را بدانم
جناب سعادت
من تا به حال در اين بحث شركت نكرده بودم ولي حالا دوست دارم نظرم را بگويم. به نظر من بايد بين سه ژانر زير افتراق كامل قائل شد (ربطي به تفكر سنتي و مدرن هم ندارد):
1- عكاسي منظره به معني مستند نگاري آن و با ذكر محل عكسبرداري مثلا براي چاپ در كتب جغرافي يا مجلات يا ارائه در نمايشگاه ها و مانند آن براي شناساندن محل. در اين ژانر به نظر من عكاس حق هيچ دخل و تصرفي حتا در اشباع رنگ ها ندارد.
2- عكاسي منظره به معني ارائه يك تصوير زيبا و رويايي بدون ذكر محل عكاسي براي چاپ پوستر هاي تزئيني يا كاغذ ديواري (واقعي يا رايانه اي) و مانند آن. در اين ژانر دست عكاس براي بسياري دستكاري ها و حتا مونتاژهايي از قبيل اضافه كردن ابر؛ حذف المانهاي اضافي يا نا زيباي بصري؛ افزايش يا كاهش كلي يا موضعي اشباع رنگها (براي سرسبز تر يا پاييزي تر نشان دادن منظره ها) و مانند آن باز است ولي اجازه ندارد تغييرات رنگي عمده بدهد. مثلا عكاس اجازه ندارد رنگ درختان سبز را آبي كند يا آسمان آبي را زرد كند و ...
3- عكاسي انتزاعي. در اين نوع عكاسي (كه البته معمولا از عكسهاي منظره براي اين منظور استفاده نمي شود) دست عكاس براي هر (ببخشيد) بامبولي باز است.
عكسي كه از عكاس خارجي قرار داده ايد از نظر من در ژانر سوم قرار مي گيرد و اغلب عكسهاي شما در ژانر دوم؛ به همين روي بهتر است در عكسهاي اينچنيني خود محل عكسبرداري را ذكر نفرماييد.
..اچ دی آر مبحث گسترده ای است.. ولی (حداقل در اینجا) ربطی به رنگها ندارد ,عکس پایین نیز اچ دار آر است ولی با رویکرد واقع گرایانه
البته بنده مشکلی با رنگهای در عکس ندارم حتی معتقدم زیبایی و تنوع خاصی به عکس بخشید که عموم بینندگان لذت خواهند برد...
در اینجا موضوع دیگری مطرح شده:
چنین تغییراتی میتوانند در همان زمان ثبت نیز اعمل شوند و محدود به مرحله ویرایش نمیشوند ,بحث مفیدی خواهد بود اگر تمام دوستانن شرکت داشته باشند
چرا جدا؟ مگر هر دو عمل عکس را از حالت طبیعی و واقعی و انچه در واقعیت امر بوده خارج نمیکند؟نقل قول:
جناب سعادت فکر میکنم بین این ادیت و ادیت های مذکور شما کمی تفاوت باشه
و اصلا دو مسئله کاملا جدا محسوب بشن
مورد دیگر در رابطه با این مثال:
http://www.irfreeup.com/di-B56P.jpg
آقای حسینی اینکه اشاره کرده اید اغلب عکسهای شما عبارت مستند و صحیحی نیستنقل قول:
عكسي كه از عكاس خارجي قرار داده ايد از نظر من در ژانر سوم قرار مي گيرد و اغلب عكسهاي شما در ژانر دوم؛ به همين روي بهتر است در عكسهاي اينچنيني خود محل عكسبرداري را ذكر نفرماييد.
کل بحث بنده نیز از همان ابتدا توضیح همین مطلب بوده ,بارها و بارها حتی با ارایه مثال توضیح داده ام
بنده ویرایشهای متفاوتی از یک عکس را ارایه میدهم متناسب با نوع و محل ارایه آنها
در مورد ذکر نام برای نسخه دستکاری شده حق با شماست در همین تاپیک با خط ضخیم به این مورد اذعان کرده ام
با تشکر
پروسس روی عکس اصلا ربطی به سنت و مدرنیسم نداره. از 100 سال پیش هم روی عکسها انواع و اقسام پروسس صورت می گرفته. تغییر کنتراست، رنگ، داجینگ و برنینگ، کنتراست موضعی، کراپ ... در مورد عکس مورد اشاره به نظر من در حد پروسس روتین عکس است هر چند که ما میدانیم آن رنگ بنفش وجود ندارد و یا اینکه می پسندیم یا نمی پسندیم. مثلا من همون طیف رنگ واقعی آن مکان معروف رو، هر چند با غلظت بالای رنگ یا کنتراست، بیشتر می پسندم. اما برای اینکه حد و مرز ویرایشی که برای خودم تعریف کردم رو تبیین کنم، یک مثال می زنم.
http://payami.persiangig.com/image/a...SC_5458%2B.jpg
http://payami.persiangig.com/image/akkasee/DSC_5458.jpg
در عکس قبل و بعد از ویرایش رو می تونید ببینید. تو این 6-7 سالی که در دنیای دیجیتال هستم این عکس و شاید یکی یا دو تا دیگه حداکثر ویرایشی است که از این نوع انجام دادم. (بد مستی کردم!) اتفاقا اسم عکس رو هم که آن زمان در وبلاگم گذاشتم، "لامکان" بود. به نظر من این هنوز عکس است و در رده مجاز، از نظر ویرایش، برای خودم هست. هر چند که اگر درجه آمپری برای ویرایش فرض کنیم، در این عکس آمپر به سقف چسبیده. اما اگر یک المان دیگر، از یک عکس دیگر مثلا شخصی، کوهی یا درختی به این عکس اضافه می کردم(که هیچ وقت نمی کنم)، از نظر من وارد یک رده دیگری از تصویر میشم که اسمش ممکنه فتومونتاژ یا چیز دیگری باشد. فکر کنم با این مثال حد و مرز ویرایش برای خودم رو عرض کردم.:::happy:::
من تا حدودی تعریف سوم فرهاد خان رو قبول ندارم. از نظر من حتی در عکس انتزاعی هم تا حدود زیادی حد و مرز دستکاری در عکس وجود داره. ولی دست عکاس برای تغییرات رنگی بازتره. چون قرار نیست تاکیدی بر رنگ یک جسم خاص باشه و بیشتر فرم عکس مورد نظره. (البته در اکثر موارد)
میخواستم این عکس رو در تاپیک عکاسی انتزاعی قرار بدم ولی حالا که اینجا بحثش پیش اومد فکر میکنم مثال خوبی باشه.
فایل پیوست 23685
من هیچ وقت به خودم اجازه نمیدم که این عکس رو در تاپیکی غیر از عکاسی انتزاعی قرار بدم. هیچ چیزی در این عکس کم و زیاد نشده ولی رنگ ها کاملا غیر واقعی هستند. بردیای عزیز میدونند که دقیقا چه رنگی داشته! محل عکاسی دره ستاره افتاد قشم هست که تقریبا رنگی متمایل به کرم روشن داره. فرض کنید من بدون ذکر مکان این عکس رو در تاپیک عکاسی از طبیعت قرار میدادم. افرادی که این عکس رو نگاه میکردند این تصور رو خواهند داشت که مکانی با این طیف رنگی یا کمی با غلظت رنگ کمتر وجود داره. یعنی من تصویری از مکانی ارائه کردم که واقعیت نداره. ولی در بخش انتزاعی این پیش زمینه ذهنی برای بیننده ها وجود داره که دست عکاس در پروسس عکس بازتره.
از نظر من تنها دسته بندی مناسب برای این عکس عکاسی انتزاعی هست.
من فکر میکنم که تقریبا همه دوستان در مورد حد و مرز ویرایش این رو قبول دارند که این حد و مرز نسبت به مکان ارائه عکس فرق میکنه. و فکر میکنم که تنها چیزی که این مباحث رو پیش کشید این هست که دوستان این انجمن عکس های منظره دستکاری شده رو به عنوان عکس منظره قبول ندارند و این یعنی اینکه بردیای عزیز عکسشون رو در مکان مناسب ارائه نکردند.
بردیای عزیز من هم مثل فرهاد خان کاملا قبول دارم که عکس های دستکاری شما خیلی زیبا و چشم نواز هستند و از دیدن اونها لذت میبریم ولی شما فرض کنید که تاپیک عکس منظره یک مسابقه بین المللی! هست که عکس های دستکاری شده رو قبول نمیکنه. البته یک تخفیف هم داره اون هم اینکه ذکر بشه که چه دستکاری ای انجام شده!
البته این نکته وجود داره که چون اینجا یک انجمن عمومیست سلایق مختلفی وجود داره و ممکنه دوستانی هم باشند که با ارائه عکس های دستکاری شده در تاپیک منظره مشکلی نداشته باشند. در اینجاست که یا باید دوستان این مورد رو نادیده بگیرند و یا اینکه به صورت واضح توسط مدیران سایت نظر جمعی کاربران لحاظ بشه و قانونی برای تاپیک گذاشته بشه.
فرساد جان با قسمت نخست نظرت موافقمنقل قول:
من فکر میکنم که تقریبا همه دوستان در مورد حد و مرز ویرایش این رو قبول دارند که این حد و مرز نسبت به مکان ارائه عکس فرق میکنه. و فکر میکنم که تنها چیزی که این مباحث رو پیش کشید این هست که دوستان این انجمن عکس های منظره دستکاری شده رو به عنوان عکس منظره قبول ندارند و این یعنی اینکه بردیای عزیز عکسشون رو در مکان مناسب ارائه نکردند.
ولی معتقدم عکس دستکاری شده از هر منظره ای تنها یک منظره است تا زمانی که عنوانی برای آن در نظر گرفته نشده باشد. عنوان نوعی تعهد به همراه...
مثال عینی:
این عکس ,یک عکس منظره است مشکلی ندارد تا زمانی که نام خاصی یدک نکشد.
همان عکس در اینجا باز یک عکس منظره است ولی با این تفاوت که عکاس با خیال راحت نام محل را همراه آن درج میکند و همینطور
این عکس
با سلام
چون این موضوع برایم مهم بود گشتی در سایت psa زدم ، مطالب و الزامات شرکت در مسابقات عکس طبیعت ، بیشتر همانی بود که در مقاله فرید عزیز بود. اما اینکه همه آن را به عنوان مرجع بپزیرند امری دیگر است. همه ما از دیدن عکسهای زیبا و چشم نواز لذت می بریم و در این شکی نیست. اما در مورد عکس طبیعت به ناچار باید بعضی موارد را لحاظ کنیم ولی نکته در این است که این محدودیتها خوشایند و مورد قبول همه نیست.
به نظرم آنچه خطوط کلی مرز ویرایش در عکاسی طبیعت را مشخص می کند جمله زیر است : All adjustments must appear natural
البته این طبیعی به نظر رسیدن را طبیعی بودن و ماندن معنا می کنم نه طبیعی کردن !
دامنه نظرات و برداشتها متفاوت بوده و خواهد بود در جایی دیگر در همان سایت شمول بایدها و نبایدها مشخص تر هم شده :
قسمتی از آن :کد:http://psa-photo.org/divisions/nature/study-groups/scoring-and-comments/definition-of-nature-photography/
Cropping and horizontal flipping (equivalent to reversing a slide) are acceptable modifications. Adding elements to images, removing elements from an image other than by cropping, combining different elements from separate images or rearranging elements in an image are not acceptable. Combining different exposures of the same image to create HDR images or combining stacks of the same image using different points of focus to extend the Depth of Field is allowed.
در خصوص عکس مثال بردیای عزیز ، نظرم شخصیم این است که وجود چنین منظره ای دور از واقع به نظر می رسد.
اختلاف نظر در دسته بندیهاست و اینکه هر عکسی و با هر ویرایشی هر چقدر که زیبا و فریبا باشد، بدون رعایت الزامات ، جزء دسته بندی عکسهای طبیعت و مستند نخواهد بود. اما همانگونه که دوستان اشاره کردند ، محل ارائه عکس هم مهم است برای شرکت در مسابقات عکس طبیعت باید مقید به شرایط آنها باشیم ولی در سایر موارد الزاما اینگونه نیست. این فروم هم شرایطش فرق می کند هر چند در بخشهای مختلف در پستهای اولیه شرایط ارسال عکس عنوان شده ، جامع است اما مانع نیست !
در فایل پی دی اف زیر عکسی مشابه وجود دارد که بدون ادیت سنگین به وضوح پدیده ای زیبا و طبیعی را به تصویر کشیده است :
در مورد دستکاری در رنگ اصلی و عناصر عکس، این امر از قبل هم بوده ؛ حتی عکاسان طراز اول مثل هم فکر و عمل نمی کردند و نمی کنند.کد:http://www.ridgewoodcameraclub.org/documents/nature_series_part_i_may_2009%5B1%5D.pdf
آرت ولف عکاس طبیعت و حیات وحش با دستکاری عکسها برای چینش بهتر عناصر موافق بود ، جمله ای دارد در مقدمه کتابش به این مضمون که :
" چون این یک کتاب هنری است نه رساله تاریخ طبیعی ، من استفاده از دیجیتالیزیشن ! را مقبول دانستم. من در درصد کمی از عکسها، الگوهای حیوانات را افزایش دادم مانند کاری که نقاش که روی بوم انجام می دهد "
من این جمله را اعترافی ضمنی به مستند نبودن بعضی از عکسها می دانم ...
مخلص کلام اینکه زیبا زیباست ولی ممکن است طبیعی نباشد !
در مورد عکسهای طبیعت بنده معتقدم عکاس حق ندارد هیچ گونه دخل و تصرفی در اجزای درونی و ماهیت کلی و واقعی عکس داشته باشد ,به عنوان مثال اعمال تراز سفیدی نا صحیح در همان ابتدای کار که در خروجی به صورت مشکلاتی در رنگ بروز خواهد کرد(معمولا) یک نقطه منفی برای عکس و عکاس محسوب خواهد شدنقل قول:
مخلص کلام اینکه زیبا زیباست ولی ممکن است طبیعی نباشد !
در مورد منظره قظیه فرق میکند(چه بسا بسیاری از عکاسان از همین تراز سفیدی و امکانات smart object ها برای ایجاد جلوه های متفاوت تصویری از نظر رنگ استفاده میکنند)
بر خلاف تصور عموم در مسابقات عکاسی طبیعت آنچه بیش از همه مورد توجه قرار میگیرد اصول کادربندی و ترکیب و جنبه های هنری بصری عکس می باشد و در مرحله دوم رعایت اصول فنی و تکنیکی مانند انتخاب زمان و حتی لحظه مناسب برای عکاسی و غیره
در مورد عکسهای طبیعت و مسابقات مربوطه حساسیتها به حدی است که کارهای اچ دی آر نیز میتوانند بحث برانگیز شوند ,بنابراین و به قول شاعر
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل....
یعنی انتخاب زمان مناسب برای عکاسی طبیعت جزو مباحث فنی است؟ باید آن را همسنگ شارپنس دانست؟نقل قول:
بر خلاف تصور عموم در مسابقات عکاسی طبیعت آنچه بیش از همه مورد توجه قرار میگیرد اصول کادربندی و ترکیب و جنبه های هنری بصری عکس می باشد و در مرحله دوم رعایت اصول فنی و تکنیکی مانند انتخاب زمان و حتی لحظه مناسب برای عکاسی و غیره
انتخاب زمان مناسب به گمانم در دستۀ "جنبه های هنری بصری" باشد و یک پله پیشرفت در جهت تعالی درک عکاس از موضوعیت این ژانر!
یک مثال
و یک سوال از اساتید:
http://www.irfreeup.com/di-FG8Z.jpg
آیا این عکس میتواند جزو عکسهای طبیعت محسوب شود؟
صد در صد ,حداقل در این شاخه از عکاسینقل قول:
یعنی انتخاب زمان مناسب برای عکاسی طبیعت جزو مباحث فنی است؟
شناخت ابزار و مهارت در استفاده از آنها شناخت نور رعایت زمان مناسب برای عکاسی ,جزو مسایل فنی محسوب میشوند
شارپنس و کیفیت بحث دیگری است که البته به نوعی با مسایل فنی در ارتباطند زیرا که رسیدن به حداکثر کیفیت بدون رعایت مسایل فنی مسیر نخواهد شد.
موفق باشید
بله
ظاهرا آقاي منصوروف هم اين بحث را دنبال مي كنه. مطلبي اخيرا در سايتش گذاشته كه بيارتباط با اين موضوع نيست.
Defining Photography
..ولی عده ای همین عکس را به جهت افکتی که در اثر استفاده از فیلتر ND و نوردهی طولانی مدت ایجاد شده ,را غیر طبیعی میدانند زیرا که در حالت عادی نمیتوان چنین صحنه ی را با چشم غیر مسلح! تجربه کرد.
آیدین خان اگر بلار یا محو شدن آب در این عکس به صورت نرم افزاری اجرا میشد در این صورت تکلیف چه بود!؟ (پیدا کنید پرتقال فروش را)
دو آتیشه های ابتدای بحث صحنه را خالی کردند و ما هم زورمون به شما میرسه فعلا ;-)
مسلما این عکس طبیعت است.
ولی با توجه به عنوان تاپیک من نمی توانم به شما بگویم آیا این حد و مرز ویرایش را شکسته یا نه؟
در کل بنده ویرایشهای سبک تر را بیشتر می پسندم. (این ثبت شما برای من زیادی پروسس شده)
اون عده اشتباه می کنند، افکت های لنزها و فیلترها، همچون کنتراست و حذف انعکاس پلاریزه، زاویه دید لنز های الترا واید، بوکه لنز های سریع و ... خصوصیات جدا نشدنی عکاسی است. این عکس را در تاریکی هوا، با ایزوی بالای دوربین می توان فریز کرد و در همان زمان می توان با حساسیت پایین تر و دیاف بسته تر به افکت مشابه رسید. در روز هم می توانند در نظر بگیرند که لنزی بوده است با دیاف 1000!
اشتباه یا غیر اشتباه نظرشان همین است و محترم و کسی نمیتواند اشکالی بر آنها بگیرد ,بارینقل قول:
اون عده اشتباه می کنند، افکت های لنزها و فیلترها، همچون کنتراست و حذف انعکاس پلاریزه، زاویه دید لنز های الترا واید، بوکه لنز های سریع و ... خصوصیات جدا نشدنی عکاسی است. این عکس را در تاریکی هوا، با ایزوی بالای دوربین می توان فریز کرد و در همان زمان می توان با حساسیت پایین تر و دیاف بسته تر به افکت مشابه رسید. در روز هم می توانند در نظر بگیرند که لنزی بوده است با دیاف 1000!
عرض میکنم نمیشود قربان
زیرا که در تاریکی هوا شرایط نوری مشابهی در دسترس نخواهد بود ایزوهای بالا در نور کم مشکل خاص خود را به همراه خواهد داشت(نویز و افت داینامیک رنج) به حدی که خروجی شما ممکن است حتی به درد وب هم نخورد. رنگ را فراموش نکید انچه عکس را می سازد و رنگها را نور است....
دیاف بسته یا حساسیت پایین یک تعبیر کلی است ,بسته تا چه حد به چه میزان ؟
باشد که دیاف های بسته(تر) مشکلات خاص خودشان را دارند(دیفراکشن و افت شارپنس) مگر شما تا چه مقدار میتوانید دیاف لنز خود را ببندید؟ (اگر در مورد دیاف 1000 مصر هستید که بحثی نمیتوانیم داشته باشیم)
خلاصه اینکه شتر سواری دلا دلا نمیشه
نمیتوان به هر بهانه ای مسایل فنی و تکنیکی را نادیده گرفت زیرا که جزیی از عکاسی هست....
از نظر من هیچ چیز غیر طبیعی ای وجود نداره بکله خیلی هم عالیست چون این محو شدگی حرکت آب رو نشون میده و هنگام عکاسی در صحنه وجود داشته. ولی اگر محو شدن آب با فوتوشاپ ایجاد میشد در صورتیکه کاملا طبیعی بود از ارزش عکس کم میکرد چون دستکاری در عکس محسوب میشه. حالا اگر عکاس مربوطه عکس رو جایی ارائه بده و این مورد رو ذکر نکنه وجدان درد میگیره و میمیره! lol
جدای از شوخی دقیقا بحث سر پرتقال فروشه که پیدا نمیشه! هیچ خط قرمز دقیقی وجود نداره و اینقدر این مسائل گسترده هست که برای هر چیزی میشه مثال نقض اون رو هم آورد. دقیقا این بحث مثل همون عکسیست که تو تاپیک عکس هفته داشتیم. فرض کنید یک انار در وسط صحنه هست و بک گراند اون کاملا با فوتوشاپ به صورت خطی بلار شده و یک پنینگ بسیار زیبا ایجاد شده. آیا ارزش این عکس (در صورتیکه اون رو عکس بدونیم) با عکسی که یک عکاس با حرکت دوربین گرفته یکیست؟!
جدای از این مسائل لطفا در مورد نوشته ای که روی این عکس اضافه کردی توضیح بده؟ بر اساس چه منبعی این مورد رو ذکر کردی؟
فایل پیوست 23696
اتفاقا برای من هم جای سوال است که اگر منظور از طبیعی و مستند ، آنگونه است که در عالم محسوسات می بینیم ، تکلیف مواردی که خارج از حوزه احساس ماست چه می شود ؟
اخیرا مطلبی در این مورد می خواندم بدین مضمون که: نوع برداشت ما از طبیعت و عکس طبیعت به نوعی تابعی از تفکراتمان در مورد نقش بشر در محیط اطراف و میزان آن است. تصور می کنم در این مقوله به سادگی نتوان به وحدت نظر و رویه رسید، اما آنگونه که پیداست گذر زمان باعث پذیرش بعضی از دخالتهای (بخوانید پیشرفت) بشری شده است.
حالا مرز این توانستنها و در نظر گرفتنها تا کجاست؟
موقع عرضه آن فیلترها هم بحث فراوان بوده ، کلا هر تغییری در هر مقوله ای با حدی از مقاومت و اکراه همراه بوده است ، هنوز هم که هنوز است بعضی از عکاسان، دیجیتال را قبول ندارند ! هر چند به قول شما اشتباه می کنند و هر چند منافع حاصل از بازار و تولیدکنندگان در اغلب موارد به طور ضمنی حق را به اکثریت داده است و ... ولی نباید از حق گذشت که بیشتر تولیدات بشری به نوعی ملهم از همین طبیعتی بوده که بشر به دلخواه خود درصدد تغییر ، زیباتر جلوه دادن و بازآفرینی آن با معیارهای خودش است.
باید پذیرفت که به هزار و یک دلیل، هیچ وقت آنچه ما می بینیم با آنچه دوربین ثبت می کند ، یکسان نخواهد بود ، اما تلاشمان را می کنیم! تا که قبول افتد و چه در نظر آید .
سلام
- مطمئنا کاربرانی که حداقل یک سال در این تالار بودهاند، دیگر شکی در اهمیت پردازش و ویرایش عکس ندارند. در واقع بحث اخیر، چیزی فراتر از بحث معمول پردازش، آری یا نه است. آن بحث قدیمی مدتهاست که در بین کاربران این تالار حل شده است.
- من جزو کسانی هستم که عکسهایم را تا حد زیادی ویرایش میکنم. یعنی دیگر از حد اصلاح رنگ و روشنایی میگذرد. در بسیاری از موارد که اولین مشاهدهگر عکسهایم ( یعنی همسرم) عکسها را میبینید، زبان به اعتراض میگشاید که این عکس اصلا شباهتی به صحنه ای که دیدیم، ندارد. که البته این اعتراض برای من دو نتیجه را دارد. که عکس من اصلا نمی تواند به عنوان یک عکس مستند یا علمی کاربرد داشته باشد و دوم اینکه این اعتراض تاثیری در جریان کاری من ندارد. چون هدفم چیز دیگری است.
- اما علت اصلی همه این بحثها که سابقه طویلی در تاریخ عکاسی دارد چیست؟ مطمئنا علت اصلی رابطه واقعیت با عکاسی است. اگر تاریخ عکاسی و هنر را مطالعه کنید، خواهید دید که برخی از جریانها عکس را آینه واقعیت میدانستند و این آینه را بدون زنگار می خواستند و برخی عقیده داشتند که هدف عکس صرفا تهیه یک کپی از واقعیت نیست بلکه عکس، یک تفسیر از واقعیت است. یعنی دیدن واقعیت از دریچه عکس. که این تعریف دوم، دست هنرمند را بسیار باز خواهد گذاشت.
- من خیلی به مرزبندی ژانرهای عکاسی عقیده ندارم. که مثلا در فلان ژانر باید چنین کرد و در آن یکی نباید. علت هم مشخص است: گستردگی معیارها و شاخصها و تعریفها آنقدر زیاد است که اصلا نمیتوان نسخه دقیقی پیچید. در همین بحث هم شاهدهای فراوانی بود که واقعا نمیشد، با اطمینان صدور حکم کرد. نمیتوان عکاسی طبیعت را محصور در مرزی نمود و تکلیفش را به سادگی روشن کرد. طبیعت تعریفی فراتر از یک جمله ساده دارد. اصلا وقتی فکر کنیم، چه تعریفی میتوان از طبیعت ارائه کرد که جامع و مانع باشد. وقتی نمیتوان چیزی را به سادگی تعریف کرد و وقتی مدیومی که می خواهد رابطه خود را با این امر ناواضح معین کند، خود دچار تعاریف گوناگونی است، چگونه میتوان به همین راحتی چیزی را به عنوان عکاسی طبیعت تعریف کنیم و مرز سختی به دور آن بکشیم.
مطمئنا وقتی هدف، تهیه یک تصویر علمی/مستند باشد، قضیه واضح است و بحثی در آن نیست ( البته تفریبا. چون همین جنبه را هم اگر بشکافیم، کلی اما و اگر در آن پیدا می شود)، اما وقتی چنین هدفی در الویت نباشد، دیگر بسیار سخت است که بخواهیم مرزهای دقیقی بین ژانرهای عکاسی بکشیم و آنها را مانند تاپیکهای این فروم از هم جدا کنیم. اصلا این نامگذاریهای تاپیکهای عکسهای فروم، خود یکی از ضعفهای فروم است.
- حال کمی از دورتر به مساله بنگریم. اصلا چرا با این تعاریف، عکس واقعی معتبرتر از عکس غیرواقعی باشد؟ این اعتبار از کجا می آید؟ از مخاطب؟ بخاطر چه؟ بخاطر قضاوتش؟ آیا با صحبتهای فوق هر عکسی نیازمند امر واقع است؟ یا اصلا، نمیتوان در عکس، قسمتی از واقعیت را گنجاند؟ یا نمیتوان گفت برخورد هر هنرمند با امر واقع ممکن است متفاوت باشد؟
- من فقط میخواهم بگویم که این بحث خیلی سرراست نیست. نمی توان حکم کلی داد. به همان علت هم نباید از همدیگر ناراحت شویم. در ذهنمان باید همواره جایی اضافه بگذاریم برای سایر احتمالاتی که نمیدانیم. برای تفکری که ممکن است بسادگی به آن نرسیم. همه چیز در تجربه یا احساس ما وجود ندارد که بتوان همه چیز را با آن معیارها محک بزنیم و تکلیف خود و دیگران را روشن کنیم. با همین پاراگراف آخر، تکلیف صحبتهای من نیز مشخص است.
:::happy:::نقل قول:
من فقط میخواهم بگویم که این بحث خیلی سرراست نیست. نمی توان حکم کلی داد. به همان علت هم نباید از همدیگر ناراحت شویم.
خدا خیرت بده دکتر
آقای سعادت صحبت بر رد شدن این عکس در ژانر طبیعت به دلیل محوی آب بود، نه دیفرکشن و شارپنس و رنگ و نور و گستره داینامیک رنج ... مثال ها هم کمی با بزرگنمایی گفته شد تا منظور را برسانم ...
منظور من به این بود که می توان به جلوه های گوناگون رسید و چون این جلوه ها حاصل از خصوصیات لنر و دوربین است نمی توان نافی آن شد. مگر در طبیعت بوکه داریم؟ مگر در طبیعت چشم ما پرش یک قطره آبی را که در 1/1000 ثانیه فریز شده است را می بیند؟ و و و ...
از منظر دیگر آن چه که می بینیم، با حقیقت موجود هم می تواند متفاوت باشد! بگذریم ...نقل قول:
حالا مرز این توانستنها و در نظر گرفتنها تا کجاست؟
موقع عرضه آن فیلترها هم بحث فراوان بوده ، کلا هر تغییری در هر مقوله ای با حدی از مقاومت و اکراه همراه بوده است ، هنوز هم که هنوز است بعضی از عکاسان، دیجیتال را قبول ندارند ! هر چند به قول شما اشتباه می کنند و هر چند منافع حاصل از بازار و تولیدکنندگان در اغلب موارد به طور ضمنی حق را به اکثریت داده است و ... ولی نباید از حق گذشت که بیشتر تولیدات بشری به نوعی ملهم از همین طبیعتی بوده که بشر به دلخواه خود درصدد تغییر ، زیباتر جلوه دادن و بازآفرینی آن با معیارهای خودش است.
باید پذیرفت که به هزار و یک دلیل، هیچ وقت آنچه ما می بینیم با آنچه دوربین ثبت می کند ، یکسان نخواهد بود ، اما تلاشمان را می کنیم! تا که قبول افتد و چه در نظر آید .
عکاس هنرمند است یا ثبت کننده؟ (درست 150 سال پیش بیست و شش هنرمند بیانه ای علیه هر نوع نگرش هنری به عکاسی امضا کردند. آیا هنوز هم نباید به عکاسی نگرش هنری داشت؟)
آیا هنرمند خالق اثر محسوب می شود و هیچ تعهدی به جز به اثرش ندارد یا بایستی متعهد به رعایت ضوابط دنیای خارج از اثرش باشد؟ آیا ارزش هنری یک اثر را بایستی بر اساس دنیائی که هنرمند در اثرش خلق کرده ارزیابی کرد؟
آیا قانونی وجود دارد که "هنر عکاسی" را از سایر هنرها جدا کند و آن را در الزامات دیگری محصور کند؟
آیا در سایر هنرها (اگر عکاسی را هم هنر بدانیم) حدی برای دست کاری هنرمند در هنگام خلق اثر هنری اش وجود دارد؟ آیا این که گاو در "گوئرنیکا" عیناً شبیه گاو در دنیای خارج از اثر نیست نقصی برای پیکاسو محسوب می شود؟
آیا ارزش هنری آثار سزان یا ون گوگ (که کپی نعل به نعل دنیای خارج نیستند) کمتر از آثار کمال الملک است؟
تقسیم بندی عکاسی به حیطه ها (ژانرها)ی مختلف ارزشی ذاتی به آثار عکاسی می دهد یا صرفاً قراردادهائی با تعاریف نه چندان قاطع و واضح است؟ آیا ممکن است اگر عکسی بر چسب مثلاً "منظره" بخورد از نظر هنری بی ارزش یا اشتباه قلمداد شود و بدون آن برچسب " ارزشمند" یا "درست" تلقی شود؟
اگر سزان نقاشی ای با عنوان "جادهای روبروی کوه سن ویکتوار" میکشد و در آن نور و پرسپکتیو و رنگ ها و ... را دست کاری می کند کار "اشتباه" انجام داده؟ یا برعکسش در "این یک پیپ نیست" رنه ماگریت؟
حد و مرز ويرايش كجاست؟
هیچکدام اشتباه نیست . اشتباه جایی است که دروغ در کار باشد . یعنی اینکه کسی با دستکاری بخواهد از عکسی به عنوان سند استفاده کند . به معنای بهتر افکار عمومی را فریب دهد.
مثلن در دادگاه و یا در جشنواره های هنری .
مثلن شخصی عکسی دست ساز از یک گرگ دست آموز را به عنوان عکس حیات وحش جا بزند . یا با بازسازی صحنه ای قلابی خلق کند برای سندسازی . به ویژه در عکاسی خبری و ژورنالیسم .
اما در جایگاه اثر هنری هیچ حد و مرزی نیست . اتفاقن بسیاری از سبکها و ژانرها و قالب های جدید در خطور کردن از قالبها و سبکها و ژانرهای قبلی ، پدید آمده اند . هر جا که بخواهیم ذهن انسان رو محدود به محدوده ای کنیم ، باید گفت که پایان رشد تمدن بشری فرا رسیده است . ( البته در واقعیت هرگز چنین نخواهد شد ، چرا که انسان در ذات خود آزادی خواه است و در سخت ترین شرایط مبارزینی میکوشند تا مرزها را بشکنند و تاریخ پر است از چنین همانندهایی )
در نهایت یکی زمان و گذشت آن تعیین میکند که کدام قالبها و نوآوری ها ماندگار و اساسی هستند و کدام امواجی زودگذر و فانی . و تا حد زیادی به قضاوت آیندگان بستگی دارد .
مثلن هرگز برخورد معاصرین با خلق مونالیزا با برخورد کنونی ما با این اثر شاخص هنری یکسان نبوده .
اگر چنین بود ، هرگز لازم نبود که ون گوگ در فقر و تنگدستی بمیرد !
اما در حال حاضر و برای ارزشیابی پارامترهای مشخصی وجود دارد که از طریق آنها میتوان ارزش یک اثر هنری را ارزیابی کرد . فارغ از سلیقه ها و شرایط و ....
که میتوان آنها رو مورد بحث و بررسی قرار داد .
پ.ن : در مورد عکس آقای سعادت ( عکس دریا و ابرهای ایشان ) من هرگز احساس فریب نکردم . چرا که هنرمند سعی نکرده که این مکان را جای مشخصی مثلن در فلان جا ، جا بزند . بلکه هدف او فقط ثبت و خلق زیبایی چشم نوازی بوده حاصل از تلفیق عناصر طبیعی برای ایجاد حظ بصری و احساس آرامش و لذت . حالا شاید کسی هم این مکان را بشناسد و بگوید که این جا هرگز اینطور نبوده . به نظرم مهم نیست . چند نفر این را میدانند ؟ و کلن دانستن این موضوع چه تاثیری در احساس و تاثیر یاد شده دارد ؟
حالا اگر از این عکس بخواهند در جای دیگری ( مثلن بررسی های زیست محیطی استفاده کنند ) چرا . قطعا انتخاب نادرستی خواهد بود ، زیرا که این عکس برای این کار خلق نشده است و اعتبار علمی جغرافیایی ندارد ( قرار هم نبوده داشته باشد ) . اما به عنوان یک اثر هنری ، هدف عکاس و تلاش او چیز دیگری بوده است ( که اشاره شد )