این مشکلات از 2012 شروع شد در طول این هفت سال این شرکت نتوانست جلوی ایرادات را بگیرد و هر دوره تکرار شد. در دوربین های سری Z هم هیچ فکرو اندیشه ای پشت تولیدش نبود صرفا با تبلیغات پیرامون ابعاد ماونت و این بازی های اعداد اف شروع شد که دیدید چند ماه بیشتر دوام نیاورد ، در همان ابتدا مدیران این شرکت در مصاحبه با dpreview گفتند در چند ماه پر فروش ترین فول فریم بازار خواهند شد حالا از ان چند ماه 10 ماه گذشته و وضعیت بدتر شده.
با وضعیت بدی که در بازار های جهانی برای محصولات عکاسی همه شرکتها وجود داره این جور حرف ها و مصاحبه ها نه تنها کمکی نمی کند که بر عکس این تصور را به خریدار میدهد که با شرکتی روبروست که مدیرانش هیچ تصور درستی از بازار ، آینده ، محصولات و شرایطی که در آن قرار گرفته اند ندارد هیچ عکاس حرفه ای حاضر به سرمایه گذاری جدی روی لنز ها و ریسک خرید محصولات نیکون نخواهد بود.
درود
در دوره ای که نیکون D810 در کشور محل اقامت اینجانب دچار مشکل شد ،برای تعمیر و سرویس بدنه در بخش خدمات پس از فروش نیکون دچار مشکلات فراوانی شدم که شرح آن در چند پست پیشین بنده رفته است.جالب تر آنکه خرابی مربوطه تحت پوشش گارانتی قرار داشت،ولی با این وصف،مشکلات جدی با بخش ناکارآمد خدمات پس از فروش این شرکت پیدا کردم.همین باعث شد تا روی به دوربین کنون مارک چهار بیاورم تا زمانی که نیکون D850 وارد بازار شد..
در ایران که بودم،یادم هست که دوربین D90 نیکون بنده دچار مشکل شد.دوربین هنوز تحت گارانتی نمایندگی به اصطلاح نیکون در تهران قرار داشت.علاوه بر بهانه کردن نبود ایراد مربوطه در بدنه تحت پوشش گارانتی و اخذ دستمزد نسبتا کلان،در نهایت ایراد بدنه کاملا رفع نشد.یادم هست وقتی تلفنی با همان نمایندگی معتبر(!)خدمات پس از فروش و صدور گارانتی در تهران در سال های دور صحبت می کردم،فردی که پشت خط تلفن با من صحبت می کرد به بنده یادآور شد:"بدنه نیکون، مثل هندونه نبریده اس! خریدی،بردی،خوردی،می فهمی چی گیرت اومده..حالا توقع داری هندونه خرابت تعمیر کامل هم بشه؟!" هرچند که بنده با این عقل ناقص هنوز هم،پی به رابطه فرمول هندوانه و بدنه نیکون نیازمند تعمیر پی نبرده ام!
این گذشت تا در سفری به تایوان،تصادفا بدنه نیکون D90 خودم را هم به همراهی برده بودم..در تایپه پایتخت تایوان،سری به نمایندگی خدمات پس از فروش نیکون زدم و دوربین را در اختیار تکنسین خدمات پس از فروش گذاشتم..در حضور بنده به مهارت دل و روده بدنه دوربین را شکافت و پس از دو ساعت،با رفع ایراد مربوطه،دوباره بدنه را سرهم نموده و تحویل من داد.کل هزینه مربوطه هم 35 دلار امریکا به اضافه قطعه تعویضی به مبلغ ده دلار امریکا شد! حالا این را مقایسه کنید با چندین صد دلار درخواستی در کانادا و یا چندصد هزار تومان سالیانی دور در ایران توسط نمایندگی خدمات پس از فروش به اصطلاح رسمی!
بنابراین برای راحت خوابیدن،به گمان بنده نیازمند خدمات پس از فروش ماهر و با انصاف است که نیست،یا اگر هست،کمیاب است! ضمن اینکه خرید بدنه با اوصافی که گفتید،بسیار شبیه همین کشور محل اقامت بنده هم هست.یعنی شرایط خرید بدنه باید بگونه ای باشد که خریدار به آسودگی قادر به مرجوع کردن بدنه تازه خریداری شده باشد،نه اینکه فرمول هندوانه یا احتمالا خربزه جهت بدنه تازه خریداری شده ایراد دار اعمال شود!
در شهر بندری نیویورک امریکا،یک بدنه D500 خریداری کردم که پس از دو هفته، شاتر آن در شهر محل اقامت بنده در کانادا دچار ایراد شد.در تماسی که با نمایندگی کانادا داشتم،گفتند که گارانتی امریکایی معتبر است،ولی باید بدنه به مرکز خدمات پس از فروش کانادایی ارسال شود تا بررسی شود.پس از یک هفته آنهم با تماس تلفنی بنده،گفتند که باید برای رفع ایراد شاتر که مرتبط به ایراد دیگری است(!)،هزینه از جیب مبارک به مبلغ چندین صد دلار پرداخت کنم! در تماسی که با فروشنده اصلی داشتم،به نمایندگی خدمات پس از فروش در همان شهر نیویورک راهنمایی کرد.پس از گفتگوی تلفنی،با هزینه کرد پست و بیمه مرسوله،دوربین را به امریکا و محل خدمات پس از فروش ارسال کردم.پس از دو هفته،بجای ارسال بدنه تعمیر شده،یک بدنه جدید کاملا اکبند و نو، با گارانتی تازه برایم فرستادند و در نامه توضیحی گفتند که بدنه ارسالی بنده اوراق شد و بدون هزینه کرد،بدنه کاملا تازه و اکبند ارسال شد.البته بنده بدلیل فراموشی عقلی،فراموش کردم که بپرسم چرا فرمول هندوانه و خربزه در مورد بدنه ارسالی اینجانب رعایت نشد!شاید از این بابت یک شکایت نامه رسمی برای آنها بفرستم و به آنها یادآور شوم که از نظم بی نظیر و تجارب خدمات پس از فروش نیکون در ایران و کانادا حتما برهه لازم را ببرند و تکنسین هایی جهت آموزش به این دو مرکز یاد شده ارسال کنند.هرچند نصادقانه نمی دانم خدمات پس از فروش نیکون در ایران بهبود نسبی پیدا کرده یا خیر!
بدرود تا درودی دیگربار
نمیدونم چرا هر چقدر تکنولوژی پیشرفت میکنه و سنسورها کم نویزتر و لنزها شارپتر میشند، به همون اندازه کنترل کیفی و کیفیت بدنهها و لنزها کاهش پیدا میکنه.
دقیقا در یک سری از دوربینها هر چقدر بدنهها جلوتر رفتن کیفیت ساخت کاهش پیدا کرده.
مثالهای زیادی از این مسئله در ذهن من هست. مثلا دوربین ۴۰دی و ۵۰دی کیفیت ساختی به مراتب بالاتر از ۷۰دی داشتن و ۳۵۰ دی کیفیت ساختی بهتر از بدنههای جدید مثل ۷۰۰ دی و امثاله داشت.
پ.ن : البته در شرکت های third-party ظاهرا قضیه برعکس بوده.
Nikon Z7 vs Sony A7R III – The complete comparison
https://mirrorlesscomparison.com/son.../z7-vs-a7riii/
.راهنمای جامع اتوفوکس z7 :
https://cdn-7.nikon-cdn.com/Images/L...ocus_Guide.pdf