Yashica Y35

[کوروش]

نکته اول اینکه این عنوان در مورد این محصول مفهومی یاشیکا است و گفتگوی ما بیشتر حول دو محور عکاسی خیابانی و دوربینهای بدون آینه رفته است که از موضوع اصلی خارج است. هر کدام نظر شخصی خود را گفتیم و قصد انگ زدن هم حداقل از طرف من نبوده است.

نکته دوم:

اگر هدف شما گفتگوی علمی است- چطور نتیجه گیری کرده اید که مخاطب شما ریویوها را خوانده یا تجربه کرده؟ خصوصا وقتی گفته می شود:

نکته آخر: مطلبی که در مورد گیجی فکوس میفرمایید صحیح است اما مورد اشاره من لنز منوال است که قابلیت فوکوس خودکار ندارد که دچار گیجی فکوس شود. عمق میدان بینهایت شما را از بی نیاز از فکوس میکند. هدف من از این مثال این است که وقتی شما یک ژانر خاص را انتخاب میکنید با تکنیک های مناسب از ابزار خود استفاده می کنید و محدودیتها را تطبیق می دهید. در نهایت من هم با شما موافقم هر سیستمی خوبی ها و کاستیهایی دارد.

من قصد توهین به شما را نداشتم و ندارم. من به شما احترام می‌ذارم. و این فقط یک گفتگوی فنی‌ست.
اما اجازه بدهید توضیح دهم کار‌کردن با هر دوربین باعث می‌شود با تمام مسایل آن بدنه دست‌و‌پنجه نرم‌کنید که با مشاهده‌کردن کار دیگران یا خواندن ریویوها، همیشه قابل دریافت نیست. که البته من‌هم با بسیاری از بدنه‌ها کار نکرده‌ام. اما با تعدادی هم کار کرده‌ام. خودم هم ریویوها را می‌خوانم. ( آن‌ها که رسمی‌تر و معتبرترند)
اما بسیاری از مطالب در ریویوها منتقل نمی‌شوند یا بهتراست بگویم برخی از آن‌ها می‌گویند و منتقل می‌کنندو برخی نه. برخی هم در بیان ضعف‌ها یا قوت‌هازیاده‌روی و اغراق می‌کنند. حتی به دلیل علاقه و یا تعصب‌ها و اختلاف‌های برندی. در همین فروم هم شاهد این مسایل هستیم.
که استخراج متن‌های درست خودش کار دشواری‌ست گاهی.
ولی سرآخر به نیازهای هر کسی بستگی دارد به قول شما همان سبک‌سنگین‌کردن همه‌ی مسایل. از بین همه‌ی نقاط قوت و ضعف. و البته با احتساب بودجه.
مثلن مشکلی که من همیشه با فوجی داشته‌ام مشکلاتی‌ست که خواندن فایل راع این بدنه‌ها با فتوشاپ و لایت‌روم دارد. که در تاپیکی همزمان قید‌شده.
با این‌حال من همچنان علاقمند این بدنه‌ها هستم به دلایل بسیاری. به دوستانم هم توصیه می‌کنم. البته با بیان مشکلات و ضعف‌ها.
وگرنه قصد ندارم بگویم خواندن ریویوها کار بدی‌ست یا نادرست. یا حتی مشاهده‌ی کار دیگران یا حضور در ورک‌شاپ‌ها هم.

[bf]

با تشکر از توضیح شما. من هم با شما هم عقیده هستم. هم در مورد جذابیت فوجی و قیمت بالای آن. و هم در این مورد که کارکرد هر سیستم واقعا در عمل و پس از چند ماه کار جدی با آن مشخص میشود. ریویوها یک آشنایی ابتدایی میدهند و در دست گرفتن دوربین در مغازه یک حس ابتدایی. معمولا برای من در دست گرفتن دوربین برای چند دقیقه بیشتر از یک ریویو ارزش دارد. اگر روزی قصد خرید یک دوربین چند هزار دلاری داشته باشم یا آن را اجاره میکنم یا از فروشگاهی تهیه میکنم که امکان پس دادن داشته باشد. منظور من از آن مطلب این بود که مثالهای متعددی از دوربینهای بدون آینه در بین عکاسهای خیابانی دیده ام. البته این به معنی تایید یا نفی هیچ کدام از این بدنه ها نیست. همینطور که شما گفتید دوربینها DSLR و البته گوشی ها هم سهم قابل توجهی در عکاسهای خیابان دارند. در هر صورت امیدوارم سو تفاهمی پیش نیامده باشد و توضیحاتی که دادیم منظور مطلبمان را برای یکدیگر روشن کرده باشد.

[کوروش]

DP مطلبی را از یک عکاس، به نام آلن مورابایاشی، قرارداده که بسیار به ساخت این بدنه حمله‌کرده و آن‌را احمقانه نامیده. بدنه‌ای که فقط به درد گذشته می‌خورد و علاقمندان گذشته.
البته من متن را که خواندم هیچ نکته‌ی فنی را از بدنه‌ی جدید بیان نکرده و صرقا آن‌را با اتومبیل رترو کرایسلر مقایسه‌کرده و شکستی که آن ماشین خورد.
و نویسنده از استقبالی که از معرفی این بدنه‌شده با عصبانیت یاد می‌کنه و معتقده که ۱۲۵ دلاری که برای این بدنه اعلام‌شده پول دور ریختنه و بهتره با موبایل عکاسی کرد و پول آن‌را صرف امور خیریه‌کرد!
البته چون متن از بیان نکات فنی خالی‌بود، نمی‌شود نکته‌ای جدیدی را در مورد کیفیت بدنه و تصویر به‌دست‌آورد.
ضمن اینکه حتی در حد اسباب‌بازی هم باشد، به نظر من با این قیمت می‌تواند جالب‌باشد. حتی برای تجربه‌ی همان حس نوستالژیک احمقانه!
اما همه‌ی این مطالب تا دیدن نمونه عکس‌ها و ارایه اطلاعات بیشتر، نکات مبهم موجود را روشن نمی‌کنند.

[Sina.J]

اسباب بازی پدربزرگ ها!

[کوروش]

پایگاه DP اعلام‌کرد بر خلاف انتظار و پیش‌بینی آن‌ها و مطالب پیشین ایشان، پروژه‌ی یاشیکا Y35 تبدیل به یک پروژه‌ی بسیار بزرگ و براقروختن احساسات اینترنتی کاربران شده و موفق به جذب سرمایه‌ای هنگفت شده‌است و با جدیت به سوی اجرایی شدن پیش می‌رود و پیش‌فروش اینترنتی آن‌ها به نوعی بازار سیاه تبدیل‌شده که با رقم‌هایی بسیار بالاتر ارایه می‌شوند.
و این همان چیزی بود که من در پست‌های پیشین هم پیش‌بینی کرده‌بودم. ایده‌ی خلاقانه و نوآورانه معمولن موافقان و مخالفان بسیاری پیدا می‌کند به خاطر ماهیت جسورانه‌اش. ولی کاملن مشخص‌ بود که این پروژه‌ی جسورانه موفق خواهد‌شد.
اول این‌که این قیمت در برابر قیمت‌های ۹ و ۱۰ و ۱۲ برابری بدنه‌های مشابه بسیار وسوسه‌کننده‌است.
دوم مشخص‌است در پس این طراحی بسیار فکر شده و ایده‌های جسورانه‌ای دارد. مانند رها شدن بدنه از دم‌و‌دستگاه کامپیوتری و پردازشگر و ... و سپردن آن به دیجی‌فیلم‌ها.
به نظر من دیجی‌فیلم‌ها شاید در نگاه اول فقط برای رتروپسندی و القای حالت نگاتیو به نظر بیایند. اما در عمل باعث حذف دم‌و‌دستگاه‌های پیچیده و گران‌قیمت بدنه و در نتیجه سبک‌تر شدن و ارزان‌تر شدن آن می‌شوند.
همچنان معتقدم باید منتظر نمونه خروجی‌ها ماند برای قضاوت هرچه‌بهتر.
هرچند این تعداد محدود سمپل ارایه‌شده نشانگر تصاویری با حس‌و‌حال نگاتیو‌ها هستند.
اما تا این‌جا زمان نشان‌داد که حتی DP هم در این مورد زود قضاوت کرده‌بود.

https://www.dpreview.com/news/278693...n-crowdfunding