سلام
من به شدت به عکاسی خبری علاقه مندم . اگر بخواهم به صورت جدی و حرفه ای وارد این حیطه شوم چه باید باید بکنم .اگر کسی در این زمینه اطلاعاتی دارد و میتواند مرا راهنمایی کند ممنون میشوم.
Printable View
سلام
من به شدت به عکاسی خبری علاقه مندم . اگر بخواهم به صورت جدی و حرفه ای وارد این حیطه شوم چه باید باید بکنم .اگر کسی در این زمینه اطلاعاتی دارد و میتواند مرا راهنمایی کند ممنون میشوم.
احتمالا باید یک سری مشخصات فردی خاص داشته باشید که از جمله هیکل و جثه قوی (برای تحمل فشار و احیانا کتک و فرار و یا حتی زور گفتن !!) ، روی زیاد (برای اصرار و پافشاری و زگیل شدن) و پارتی (برای نفوذ در حلقه های بسته عکاسان خبری!) و از این قبیل . البته هنر و سابقه عکاسی را هم اگر داشته باشید بدک نیست!!! (البته من به شوخی گفتم، ولی شما تقریبا جدی بگیرید)
قبلا هم دوستی سوالی شبیه به این کرده بود. جواب های داده شده به این دوست را هم ببینید:
http://akkasee.com/forum/showthread.php?t=1091
agha goooftido daghe dele maro taze kerdid man ye rahi in vasat masata peyda kardam vali hanoz khodam be natije naresidam vali migam age dostan zodtaraz man be natije risidan began
agar dar hale hazer kode khabar negari darid ke moshkeli nis vagarne mitavoni dar bashgahe khabarnegarane javan ozv shid va 8 jalase kelas e khabar nevisi berid bad age az haft khane rostam gozasshtid beheton kode khabar negari midan va bad age dorbineton digital bashe ro hava mizananeto agar na bayad ye fekri be hale khodeton bokonin kelasasham har 2mah yekbare va in domahesh ehtemale ziad akhare shahrivare darzemn (akkas nadaran beshetabid) nokte e ke jenabe shahbazi ham eshare kardan lazem daran
سپند عزیز...
و البته بقیه دوستان....
اصولا فکر میکنید آینده شما در باشگاه خبرنگاران جوان چه خواهد بود؟ و به کجا خواهید رسید>؟
فکر می کنم نظر سپند بیشتر روی کارت باشگاه بوده تا شرکت در کلاسهاش و رسیدن به عرش از اون طریق. ناگفته نمونه که منم قصد چنین کاری رو داشته ام اما تا حالا اقدام نکردم.
منم همين قصد رو دارم ولي بازم هيچ فرقي نميكنه چون برخي از عكاسان انجمن عكاسان فردا ديروز به بازار تهران رفته بودن البته با مجوز تا عكاسي كنن از محله قديمي بازار تهران ولي با كتك مواجح شدن:نقل قول:
نوشته اصلی توسط behtash
http://www.iranipc.com/Farsi/News/Ne...=346&Part=News
کلا این مساله برای من سوال هستش....
که باشگاه خبرنگاران جوان چه امکاناتی برای شما در نظر میگیره؟
اصلا باشگاه خبرنگاران جوان عکاس رو برای چه میخواد ؟ کارتش چه اعتباری داره ؟ عکسها کجا استفاده میشه و ...
خوبه که در موردش بنویسید:
avalandesh ke kolan to mamlekate ma harja dorbin bebari foozool ziade kotak khordanam chize adiee ye aghaye shahbazi eshare karde bodan hamamon khordim ziad chize jadidi nis
dovomandesh bashga faghat on karto ke beshoma nemide
agar bekhahid mitonid to khode bashga faaliat koni agar ham na mitonid bad az chand mah ke to bashga bodid darkhast konid ta moarefiton konan be khabar gozariahaye ke khodeton dos darid va agar khabar gozari movafeghat kone mifrestaneton va kelas hasham faghat bekhatere kart va kodi e ke beheton midan va hozeye karitono khodeton mitonid entakhab konnid baz ham migam ta alan kheyli donbale in mozo bodam akharesh dobare be hamin ja residam....
من شخصا دید خوبی نسبت به این قضیه ندارم... و اینکه آینده خوبی داشته باشه!
زیاد دیدم بجه هایی که با مینی دی وی مصاحبه میکنن و بسیاری هم پیش میاد که پخش میشه.... یعنی از این سیستم با هزینه بسیار کم تر از تیم های اصلی صدا و سیما گزارش هایی جمع میشه که تا حدودی قابل پخش هست و گاهی استفاده میشه....
اما در مورد بخش عکاسیش؟ که چه استفاده ای خواهند داشت یا شما رو به کدوم خبرگزاری معرفی خواهند کرد؟
اصل مشکل اینجا میدونین چیه؟ که ما حدود 50 تا عکاس خبری داریم که دارن کار میکنن و این جمعیت بیشتر نمیشه؟
چون جایی برای کار کردن نیست... و من فکر میکنم خیلی جاها این جمعیت هم زیاده! چون همه کنار هم وایسادن و یه کار میکنن...
چرا ؟
چون اینجا مطبوعات آزاد نداریم... تیراژ بسیار پایین هست... بنابراین هیچ رقابتی برای جلب مخاطب وجود نداره ... چون اصولا محتوی مطبوعات هم تفاوتی با هم نداره! پس همه یه عکس میگیرن! همه هم یه چیز مینویسن! یه عده ثابتی هم روزنامه میخرن.... حالا بنا به احوالات و سنشون شرق، جام جم ، یا کیهان و اطلاعات...
پس اگر یه عکس از خبرگزاری فارس یا ایسنا تو دو روزنامه باشه اتفاقی نمیافته...
اما جاهای دیگه چرا اینجوری نیست؟
برای اینکه بسیاری از مطبوعات روی محتوی شون میچرخن... چه سیاسی ها و چه بقیه...
و کیفیت چاپ و عکس و ... اینا همه در فروش بسیار موثر هستش... مطبوعات گدایی تبلیغات نمیکنن... بلکه با سیاست هایی که دارن برای خودشون در تیراژ وسیع در خیابان ها و یا حتی تلویزیون و اینترنت تبلیغ میکنن... با بالا بردن تیراژ و فروش و درصد نفوذ میتونن تبلیغات موثر انجام بدن و یا بگیرن و ....
و زمینه های فعالیت بسیار گسترده است و نیاز به عکس فراوان!
از مد که یکی از بزرگترین بازارهای عکاسی جهان رو تشکیل میده تا ... عکاسی های اجتماعی ... اینجا هیچ خبری نیس...
بخاطر همین بازار محدود ه ... و چون ملت هم عادت به این مساله نکردن و بیشتر عکاس های اجتماعی دچار کتک و اینجور مسایل میشن!
حالا زیاد حرف نزنم!
من به کلیت قضیه دید خوبی ندارم...
میدونین... با عضویت فعال در بسیج 3 ماه از خدمت کم میشه....
امکانات دیگه ای هم در اختیار قرار میگیره.... از جمله تور مناطق جنگی؟ ! تور مناطق خوش آب هوا .... ورزشی و ...
خوبه نه؟
شاید من مشکل دارم...
به نظرم همه اینا مزه هویج میده...
حرف دل من و همه عكاسها رو زدي چون بيشتر عكاسها به اين نوع عكاسي علاقه دارن ولي مشكل از ريشه هستش در واقع خود دولت هنوز فرهنگ اينو نداره كه يه فرد با يه دوربين بيوفته تو خيابونها و حركات مردم رو كه شايد خيلي ها نبينن رو ثبت كنه و هيچ راهي هم براي فرهنگسازي نيستش چون كسي كه بايد اين فرهنگسازي رو بكنه خودش از همه بدتره...نقل قول:
بیشتر عکاس های اجتماعی دچار کتک و اینجور مسایل میشن!
سئوال در مورد کتک و رفتارهاي نا بحنجار:
مقامات مسئول در اين باره چه ميگويند؟ آيا قانون کتک داريم؟
و در کشورهاي پيشرفته، با اين مسئله چه برخوردي ميکنند؟ آيا هر کسي ميتونه آزادانه عکس تهيه کنه يا نه؟
اين نکته رو بايد به مسئولين متذکر شد که مکانهايي که عکس گرفتن ممنوع ميباشد، قبل از برخورد، بايد تابلويي در اين زمينه نصب کنند، نه اينکه بعد از اينکه عکاس، عکس گرفت، خفتش کنند.
بنده چندين بار خواستم از مترو عکس بگيرم، اما يکبار که نزديک بود دوربينم رو ازم بگيرن، خودم رو ببرن... يک بار ديگه هم که رفتم براي هماهنگي، اجازه ندادند، "مخصوصا گرفتن عکس از مردم و خود مترو" از خيرش گذشتم، حقيقتش دنبال دردسر نميگردم.
... من کوچیکتر از اینها هستم که بخوام در باره ی این جور مسائل و عکس و عکاسی خبری نظر بدم ... اما ...
یه سوال کوچیک از آقا سیامک !!
نقل قول:
...من به شدت به عکاسی خبری علاقه مندم ...
عکاسی خبری شامل چه عکسهایی میشه ؟!؟ منظورم اینه که شما که به عکاسی خبری علاقه داری ... چه انتظاری از این جور عکاسی داری؟!؟
شرمنده ولي به نظر من بي خودي به چيزي دلنبنديد !!
فضاي عكاسي خبري در اين مملكت بسته است ... يعني همون كسايي كه عكساشون رو ميبينيم و دوستشون داريم هيچ وقت اجازه نميدن به سادگي كسي وارد اين كار شه .
چون واقعا
همين پنجاه تا عكاس هم زيادي هستند متاسفانه !
ولي چند وقت پيش توي ايسگاه مصلا من 4 روز پشت سر هم يه عكاس رو ديدم كه داره از خود قطار عكس ميگيره و تازه با راننده ها هم هماهنگه بود تا وقتي ميان بوق بزنن تا اون موقع دكمه شاتر رو بزنه...نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsanshirazi
حالا نميدونم مجوز داشت يا نه...
تازه تو مترو نزده كه عكسبرداري ممنوعه...
باز خدا رو شکر که پارتی داشتید و کتک نخوردید!
سلام.قبلا یه سوال تو قسمت عاشورا از نگاه دوربین مطرح کرده بودم که الان می خوام یه سوال مشابه بپرسم(اگه یکی از moderatorهای عزیز لطف کنن اون مطالب رو هم اینجا منتقل کنن ممنون میشم)
من دو روز پیش رفتم از پروژه ی قطار شهری مشهد عکس بگیرم(البته بیچاره هنوز هم سن متروی تهران نشده.تا اونجا که من میدونم 7 سالشه بیچاره.متروی تهران فکر کنم یه چیزی حدود 12سال طول کشید.نه؟)
بعد از اینکه یه سری عکس گرفتم رسیدم یه جا و شروع به عکاسی کردم.بعد یه کارگر رفت راپورت داد مسئولشون اومد(جالبه حتی کارگر ها هم میدونن دارن چه غلطی میکنن!!!!!!!!!!!) گفت آقا شما واسه کجا عکس میگیرید.من گفتم که شخصی و برای خودم عکس میگیرم.بعدش اون آقا گفت که نه نمیشه و گفت عکاسی از پروژه های شهری ممنوعه!!!!میدونید یه حس ترس داشت(با اینکه اینا از هیچکس نمیترسن).بعدش گفت که ما الان میتونیم از شما شکایت کنیم.البته مثل دفعه ی پیش دوربین رو از دستم نکشید اما من ترسیدم کار به جاهای باریک بکشه و مجبور بشم عکسها رو پاک کنم به خاطر همین دیگه سیریش بازی در نیاوردم.(گرچه به لطف دوست عزیزم آقای ساسانیان عکسهای پاک شده خیلی تیمیس(تمیز) بر میگرده!)ولی خوب به هر حال اون آقای محترم دیگه اجازه ی عکاسی به من نمیداد.
سوال من بیشتر روی همون مسئله ی عکاسی از پروژه های شهری هستش که اون آقا میگفت ممنوعه می خواستم ببینم واقعا همینطوره؟
ببخشید سرتون رو درد اوردم برای رفع خستگی یه خاطره ی جالب(!)هم از عکاسی از اون پروژه میگم که درس عبرت باشه واسه سایرین.رفتم از پشت بولدوزر عکس بگیرم دو تا عکس گرفتم به سختی و رفتم اونطرف خیابون که دیدم یهو..ویژژژژژژژژژژژ...بولدوز اومد عقب....اگه یه کم دیرتر اقدام به عکاسی کرده بودم دیکه به اونور خیابون نمیرسیدم که اون آقا بهم گیر بده...
من چند پیشنهاد برای شما دارم که خودم در این جور موارد انجام میدم:
1 حتما یک کارت عکاسی از یک جایی برای خودتون جور کنید.
2 خیلی زود خودتون رو نبازید و یک کمی غلمبه سلمبه ردیف داشته باشید تا بتونید در مواقع لازم استفاده کنید.
3 حتما حتما 2 تا کارت همراه داشته باشید و در چنین مواردی روی هر دو چند تا عکس از اون موضوع خاص ابتدا بگیرید و بعد کارت اصلی رو داخل دوربین بزارید.وقتی که دیدید اوضاع داره قاراش میش میشه همون کارت اولی رو توی دوربین بزارید
4 یک جا برای اون کارت از قبل پیش بینی بکنید ،از جمله: پاشنه کفش توی جوراب و حتی در مواقع حساس تر می تونید توی کفش تون هم بزارید (فقط روش خیلی فشار نیارید)
4p وای به حالتون اگر اون کارت پیدا بشه اما به ریسکش می ارزه.
5 حالا می تونید یک کمی پرو بازی هم در بیارید.البته بهتره از اعتدال خارج نشید
6 اگر پروبازی فایده ای نداشت می تونید عذر خواهی کنید و کارت رو جلوی اون ها فرمت کنید و مطمئنشون کنید که عکس ها رو پاک کردید
7 حالا می تونید حسابی به اون ها بخندید.
ممنون جناب فیروزآبادی.شما میدونید ادعای اون شخص در مورد عکاسی از پروژه های شهری صحت داره یا خیر؟نقل قول:
اون آقا گفت که نه نمیشه و گفت عکاسی از پروژه های شهری ممنوعه!!!!
من از چند جا سوال کردم اصولا محدودیتی در مورد عکاسی غیر از جاهایی که تابلو زدند یا منطقه نظامی یا امنیتی هست وجود نداره.
تبصره:
اگر شما از یک خونه عکس بگیرید صاحبش می تونه از شما شکایت کنه.
اگر شما از یک بشر دوپا عکس بگیرید می تونه شکایت بکنه.
اگر از یک کارخونه خصوصی عکس بگیرید می تونند از شما شکایت بکنند.
...
اگر شما از سگ همسایتون عکس بگیرید!؟
تبصره دو:
معمولا مردم و اداره ها و کارخونه ها اونقدر الاف نیستند که بخواهند شکایت کنند.
تبصره سه:
بدترین مدلش عکس گرفتن از ادم هست.یا عکس نگیرید یا اجازه بگیرید یا هم تابلو بازی در نیارید.
تبصره چهار:
اگر از کارخانه ای چیزی حتی برای خودشون عکس می گیرید ازشون اجازه نامه کتبی داشته باشید.
تبصره 5:
در مورد مکان های عمومی تا جایی که من فهمیدم یک نوع کار سلیقه ای هست.
خودم توی پارک داشتم عکس می گرفتم که یارو گفت:
ممنوع!
البته من هم کوتاه نیومدم و کار به شهرداری منطقه و این جور چیزا کشید که آخر سر معذرت خواهی کردند.
تبصره 6:
عکس گرفتن از جاهایی مثل نیروگاه و بیمارستان یا خیابونی که توی اون یک چیز نظامی باشه با گیر دادن همراه هست.
خودم دارم اطلاعاتم رو کامل می کنم اگر چیزی در نقض این ها دیدم همین جا میذارم.
کتاب کوچکی وجود داره به نام احکام و آداب عکاسی
کتاب با توضیحاتی مختصر بیشتر به صورت سوال و جواب تهیه شده... و عموم سوال ها و جواب ها مربوط به استفتا از آقای خامنه ای است...
و البته اشکالی که در این کتاب وجود دارد... نوشته ها بصورت متن قانونی نیست... بخاطر همین جای هرگونه تفسیر رو باز میگذارد
عکسبرداری بی اجازه:
س:آیا از کسی که راضی نیست میتوان عکس و فیلم تهیه کرد؟
ج: مانعی ندارد، مگر اینکه اسباب ایذا و اذیت او باشد
س:از خانه یا محلی که عکس گرفته میشود آیا باید از صاحب آنها اجازه گرفته شود؟
ج:در صورتی که موجب تصرف در ملک او باشد و یا باعث اذیت او شود جایز نیست
س:آیا عکسبرداری یا تکثیر و توزیع آن بدون رضایت صاحب عک جایز است؟
البته اگر عکاس درک کلی از جامعه ای که در آن زندگی میکند داشته باشد... همیشه به سادگی کارش پیش میره... و موجب اذیت دیگران و خود نخواهد شد!
ببخشید که وقتتون رو میگیرم، آقا آرش میشه یه کم بیشتر توضیح بدید؟نقل قول:
البته اگر عکاس درک کلی از جامعه ای که در آن زندگی میکند داشته باشد... همیشه به سادگی کارش پیش میره... و موجب اذیت دیگران و خود نخواهد شد!
یه چیز دیگه..کتابی در مورد قوانین وجود نداره؟منظورم قوانین مربوط به عکاسیه.
البته این قضیه عکاسی از جاهای مختلف کاملا سلیقهایه. من یک بار داشتم جلوی فری کثیف عکاسی میکردم که مامور پلیس آمد و ایراد گرفت بعد که من مقاومت کردم و گفتم تابلوی عکاسی ممنوع وجود نداره بیخیال شد.
ببخشید فری کثیف چیه؟نقل قول:
من یک بار داشتم جلوی فری کثیف عکاسی میکردم
فری کثیف از اثار باستانی..... شوخی کردم.
یک ساندویچی توی خیابان نیلوفر- آپادانا است که معروف به فری کثیفه. ساندویچ هاش خیلی بزرگ و سیب زمینی هاش پر از سس است. یه بار امتحان کنید.
با اجازه من نظر خودم رو در مورد این خط از نوشته های آقای عاشوری میگم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Arash
برداشت شخصی من اینه که هر آدمی حالا مشغول به انجام هر کاری که باشه که اینجا عکاس بودن مدد نظر قرار داره. باید این رو بدونه که کجا و در کنار چه سبک افرادی داره کار می کنه و این افراد که جامعه رو تشکیل می دن از چه هنجارها و ناهنجار هایی پیروی می کنن.آیا به عنوان مثال براشون قابل قبول هست که چه یه عکاس خانم و چه آقا بیاد از زنشون عکس بگیره؟!
و یا جدای از این مسئله اصلا تا چه حدی عکاسی در این محیط پذیرفته شده؟!
چند درصد از آدم ها از دوربین فرار نمی کنن؟!
و...
همه ی این مسائل و مسائل مشابه دیگه به وجود آورنده ی همون درکیه که ایشون گفتن.
البته من اینطور فکر می کنم.
در مورد عکاسی در جامعه ما؟ کلام واضحی داشتم... حالا دیگه هرجوری دوست داشتید می تونید تفسیرش کنید... که خانم هاله هم توضیحات کاملی دادن....
یه مثال می زنم...
در ایران طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی
تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
وقتی بدانیم قانون اساسی هر کشور بالاترین و مهم ترین قانون در کشور هست... و حتی مجلس شورای اسلامی با قوانینی که وضع میکند و یا هیات دولت و قدرتی که در زمنیه تصویب قوانین محدود و یا تصمیم گیری دارد نمی تواند(از لحاظ قانونی) قانون اساسی را نقض کند...
وقتی بدانیم که در تمام این سالهای عمرم غیر از راهپیمایی روز قدس، 22 بهمن و یا دیگر اجتماعات دولت خواسته! هیچ تجمعی ندیدم که امکان استفاده از این اصل قانون اساسی رو پیدا کنه؟ چه توقعی دارید؟ از تجمع عکاسی کنید؟
یعنی قوانین کشوری اصلا رعایت نمی شوند... مسئولین انجمن صنفی عکاسان مطبوعات و یا عکاسان بحران امروز توافق نامه ای رو با مسئولین نیروهای انتظامی امضا می کنند، جوهر امضا خشک نشده... کمتر از یک هفته در برنامه ای که دولت با آن موافق نیست... همه عکاسها کتک می خورند...
یعنی چیزی به نام اطلاع رسانی آزاد وجود نداره...
دانستن حق مردم نیست...
و این داستان به مردم هم سرایت میکنه! بطوری که مثلا آشپز فری کثیفه فکر میکنه که در مغازه آقا فری! اورانیوم غنی میکنه! نه اینکه هات داگ سرخ کنه! برای عکاسی از مغازه آقا فری قبلا باید از شورای امنیت ملی و مجلس و شورای تشخیص مصلحت نظام اجازه بگیری و از وزارت کشور و ارشاد معرفی نامه داشته باشی...
اما همه اینها بر میگرده به توانایی عکاس در تشخیص موقعیت، وضع موجود و ...
http://www.kosoof.com/archive/2006/M...6.php#comments
این عکسها در اینترنت مانند نداره...
چرا؟ چون من فقط و فقط 3 دقیقه بعد از شروع مراسم عکاسی کردم و در دقیقه چهارم در تاکسی در بست نشسته بودم....
در پشت چراغ قرمز چهارراه ولی عصر.... تمام سعی خودم رو میکردم که به کتک خوردن عکاسهای خارجی، کتک خوردن دختران و زنان نگاه نکنم...(امکان عکاسی هم که وجود نداشت...)
متاسفانه از صحنه درگیری ها تصویری وجود نداره! چون میشد انتخاب کرد... بین عکاسی از کتک کاری پلیس و شکسته شدن دوربین و یا نگهداری برگزار شدن چنین تجمعی در حد و اندازه 10 دقیقه...
نه اینکه من اشتباه نمیکنم.... چرا! ولی سعی میکنم بدانم قرار است چه اتفاقی برای دوربین ها و عکاسها بیفتد....
در هر صورت اگر دوربین شما گرفته شود... اگر شکسته شود... اگر کتک بخورید! تقصیر از شماست... چرا؟ چون اینجا ایران است... چون نتوانستید موقعیت رو تشخیص بدین! چون مرجعی برای رسیدگی به حق شما وجود نداره!
اصلا حقی وجود نداره...
.................................................. .................................................. .............................
باید از فکر اون کتاب بیام بیرون...چون منم تو همین مدت خیلی کوتاه به خیلی از این چیزها رسیدم.....
پس دنبال کتاب قانون گشتن احمقانه است...
البته کسی از طرف مغازه ایراد نگرفته بود. مامور پلیسی که آخر هفتهها اونجا هست همینجوری آمد و یک گیری داد و من هم همینجوری بهش گفتم که هیچ مشکلی وجود نداره که من بخوام اینجا عکس بگیر و اون هم نتونست کاری کنه.
به نظر من بزرگترین مشکل ما هم همین است که دانستن حق مردم نیست. و اینکه هر کسی برای خودش یک پا قانونگذار است. فکر میکنم از لحاظ قانونی هر شهروندی حق داشته باشد از تمام چیزهایی که در یک جای عمومی میبیند عکاسی کند. اما تا بخوای چنین چیزی رو برای پلیس تعریف کنی دوربینت نابود شده.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Arash
میدونی مشکل ما چیه؟؟؟؟این که همه می خوان زور بگن...هر کی به هر جا میرسه میخواد ریاست کنه..حالا خدا نکنه اون جا پشت میز باشه...نمونش خیلی از رانندگان اتوبوس...نمونش توی ادارات که هممون سروکار داشتیم...نمونش هزار جای دیگه...
خيلي دقيق گفتي ... مرسي ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط Arash
با اين مسئله جامعه متحمل ضرر خيلي زيادي ميشه ... که شايد ضرري که نصيب عکاس ميشه ( ترکيدن دوربين و کتک و ... ) در مقابل ضرري که جامعه متحمل ميشه - در قبال اين ممنوعيت ها - اصلاً به چشم نياد !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tonino_baliardo
به این میگن ریاست آفتابه ها.
واقعا خیلی از این مسائل به همین دلیل هست.البته اصلا و ابدا قصد توجیه ندارم.اما در مسائل کوچک و جزئی(.نه البته برخورد با تجمع ها و ...) این مسئله خیلی بیشتر به چشم می خوره.
شما می خوای از خروش قندی که روی زمین توی پارک کنار قفس جناب کلاغ افتاده عکس بگیری و اون ور پارک توی خیابون بغلی یک تابلوی عکس گرفتن ممنوع هم هست.حالا اگر باغبون بیاد و بگه عکس گرفتن ممنوع هست باید ریشه صحبت اون رو در همین تمایل به ریاست و زور گویی اون جستجو کرد.وگرنه باید گفت سادیسم و مرض داره.(ببخشید دور از جون همه)
یا اگر سرباز سر چهار راه گیر میده که چرا از آسمونی عکس می گیری که 10 دقیقه پیش از توش هواپیمای نظامی رد شده، به خاطر این هست که از صبح تا شب زور می شنوه حالا می خواد خودشو خالی کنه .
در همين مورد بحثي هم در اين تاپيك راه افتاده. اين لينك رو ببينيد خيلي به درد مي خوره:
قوانين و مقررات عكاسي در ايران طبق قانون اساسي و قانون مجازان اسلامي.
لینکی که گذاشتید بیشتر شبیه عقاید شخصی هست تا قانون .خیلی به نوشته های اون اعتماد و استناد نکنید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamira
دوستان مواظب بازداشت شدن هم باشید. بنده یک نصفه روز به علت رد شدن از فاصله صد متری یک دانشگاه البته در حال حمل دوربین در بازداشت بودم البته بعد از کلی الگانس سواری .
برخوردشان مودبانه بود اما......
جای شما اصلا خالی نبود.
چند وقت پيش از سر كار كه بر ميگشتم مي خواستم از نماي بيرون يه مسجد عكس بگيرم
كه يه پيك موتوري گفت مجوز داري يا نه كه پشت سرش يه سرباز اومد گفت زود تر برو مگر نه
دوربينت و از دست ميدي
نمي دونم اين چه قانوني كه از يه مسجد هم نميشه عكس گرفت
:x
برام يه سوال پيش اومده اينه كه تو كنسرتهاي تو ايران كه من ديدم
تا حالا كسي رو نديدم از داخل جميعت عكس بگيرد اگه اين هم جز
قانون ايران هست يه خبري به ما بديد اگه گذر مون به اين جور جاها
خورد دوربين با خودمون نبريم
فقط همين يه دوربين وداريم اين هم با هزار جور به دست اورديم.
:redface: :redface:
احتمالا بهارستان نزدیک کاغذ و مقوا فروشها خانقاه صفی علی شاه بوده.
یک چند تا نکته هست که در مورد عکاسی به خصوص خبری به ذهن من می رسد که فکر می کنم رعایت ان از نظر امنیت شخصی به ما کمک می کند:
- تا می توانید سبک بیرون بروید یعنی اینکه یک کیف گنده از وسایل را با خودتان بیرون نبرید به چند دلیل اینکه جلب توجه زیاد نمی کنید.
در صورت بازداشت توسط پلیس تمام وسایلتان را روی میز نمی ریزند و یک صورت جلسه نیم متری نیاز ندارید و در مورد هر فیلتر یا لنز یا گوش پاک کن داخل کیف نباید توضیح دهید.
بعد از بازی ایرن و بحرین و ورود ایران به جام جهانی فوتبال در خیابان ولی عصر حداقل 50 نفر در اطراف من مشغول عکاسی بودند اما یقه من را گرفتند چون دوربینم گنده تر بود.
- دوربینتان را بر روی گردن مبارک حمل نکنید اگر می خواهید عکس بگیرید و سریع دوربین را در داخل کیف بگذارید
یک کیف جلب توجه چندانی نمی کند اما یک عدد گردن که یک دوربین و لنز دراز به ان اویزان باشد هر کسی را وسوسه می کند به شما گیر بدهد.
- در محلهای عمومی از عکاسی الکی خود داری کنید اگر روی سوژه خاصی کار میکنید عکستان را بگیرید و زود برید دنبال کارتان.
- در نزدیکی جاهایی که شائبه ممنوع بودن عکاسی وجود دارد اصلا عکاسی نکنید.
- وسایل نامربوط با خودتان اینور انور نبرید. مثل چاقوی میوه خوری - هارد اکسترنال - تیر بار 75 میلی متری ( شوخی).
- اگر فکر می کنید که که برای بازداشت شده حتما باید کار خلاف انجام داده باشید یک زنگ بزنید ادرس یک دکتر خوب هست به شما بدهم. مطابق قانون پلیس میتواند در صورتی که فردی را مظنون تلقی کرد او را بازداشت و تا 48 ساعت برای تحقیق در بازداشت موقت نگه دارد. بعد از این مدت یا باید ازاد و یا به دادسرا فرستاده شوید.
اینکه فرد مشکوک کیست همین خود جنابعالی بله با شما هستم.
مبنای مشکوک دانستن و تشخیص ان اختیاری است که قانون به پلیس داده است و او میتواند بر مبنای قضاوت خودش تصمیم گیری کند.
توصیه اخری انکه در کنار دوربینهای نکره اتان یک کامپکت ناز فوجی و یا دوربین دیگری که دارای ستینگهای دستی یا منوال باشد بخرید.
خودم دنبال یک فوجی هستم. نیکون 4500 را هم اگه گیر بیاد دوست دارم. البته سری A کنون هم خوب است.
بقیه توصیه ها را آرش به شما میدهد!!!
سلام دوستان,
یه پیشنهاد هم من دارم, اصولا تا جایی که می تونین تو جاهای خلوت و پرت کارت شناسایی مبنی بر اینکه عکاس هستید به کسی نشون ندید, خصوصا اگر کارت شما از طرف بنگاه یا انجمنی خارجی باشه!
همین دیروز (روز عاشورا) بطور تصادفی برای عکاسی کردن به روستا های اطراف تبریز رفته بودم, یه مرد خیلی گنده که تصادفا گروهبان دو رسمی ارتش هم بود(!) مجبورم کرد که کارت شناسایی نشونش بدم, منهم با افتخار کارت یه بنگاه عکس انگلیسی رو که تازه برام صادر شده بود نشونش دادم, طرف یه نگاه به من کرد..یه نگاه به کارت... بعدش با خنده گفت که به به! موهاتم که درازه!! تو خود ایینگییلییس هستی! پس جاسوسی می کنی؟! و سرتون رو درد نیارم که به جرم جاسوسی!! یه شش ساعتی رو مهمون یه اتاقک کوچیک پر از عنکبوت بودم. بماند که آخرش اومدن و بهم گفتن که بهتره دیگه این دورو ورها دیده نشوم!
انچه که برای من پیش امد اصلا دلچسب نبود ولی خوب من به عنوان یک تجربه بهش نگاه می کنم. البته هنوز تموم نشده چون مدارکم و مموریهام برای تحقیقات بیشتر دست پلیسه و باید هفته اینده دوباره برم پاسگاه.
به خاطر یکسری مسائل و عکسهایی که دردسر درست کردن که خیلی از دوستان می دانند حساسیت نسبت به عکس و عکاسی این روزها به شدت بالا رفته.
مشکل ترین قسمت توضیحات من به بازجو این بود که چرا به عنوان سرگرمی عکاسی می کنم و به عنوان یک موجود نیمه خل به من نگاه می کردن.
بدتر از همه موقعی شد که گفتم توی یک شرکت خارجی کار می کنم خلاصه قطعات پازل جاسوس بودن بنده داشت کنار هم جور میشد.
خدا پدر یکی از انها را بیامرزد که به من حرفهای من گوش کرد و وقتی گفتم اگر من جاسوس باشم چه نیازی دارم دوربین به این گندگی را با خودم حمل کنم و کلی توضیحات دیگر تا اندازه ای قانع شد.
خلاصه توصیه من به دوستان اینکه اصلا در جاهای شبه برانگیز برای خودتان چرخ نزنید و وسایل اضافه حمل نکنید.
تو چند تا مساله با شما موافقم. یکی اینکه اینها به واقع تجربیات ارزشمندی هستند...بطوریکه در آینده هم حتما بدردمان خواهند خورد.
بعدی اینکه واقعا توضیح بر اینکه چرا عکاسی می کنیم کاری نه غیر ممکن اما بسیار سخت است که شدیدا نیازمند یک تاپیک جداگانه است!
و اما در نهایت این که اکثر مردم عکاسان آماتوری مثل ما را به چشم انسانی دیوانه, خل و حیوونکی می شناسند!
مساله ای که در این نوع شرایط نباید از یاد ببریم اینست که این حس (به نوعی) پررویی مان را نباید از دست بدهیم. همانطور که شما هم قبلا اشاره کردید, در فرهنگ و قانون ایران عزیزمان, ما همگی خلافکاریم... یعنی مشکل از خودمان بوده که بچشم مضنون نگاهمان می کنند... چرا؟ خب, چون خودمان می خواهیم. بنظر من ما نباید به هیچ وجه به آنها(؟!) باج بدهیم... منظور از باج, ترس.. بهانه تراشی و لزوم پاسخگویی نکته به نکته مان است. اگر با این نوع جماعت سفت برخورد کنیم, یا حداقل در این مورد خاص, عکاسی کردن در جاهای غیر ممنوعه را حقمان بدانیم, به مرور زمان آنها(؟!) هم حساب کار دستشان می آید. یعنی ما می توانیم که به مرور زمان فرهنگ سازی کنیم.
متاسفم و بسیار متاثر که کشورمان از فقر شدید فرهنگی زجر می کشد... درست است که ما به نوعی مهد فرهنگ هستیم, ولی در حال حاضر از (به اصطلاح) خرده فرهنگها هیچ نمی دانیم...
سلام
1- اگه من يك هفته زود تر اين تاپيكو خونده بودم شايد روز تاسوعا اصلن بيرون نمي رفتم كه بعد بگن عكاسي ممنوعه و دست از پا درازتر برگردم. البته من به اقتضاي سنم از اول با احتياط وارد گود شدم و با اولين اخطار پامو گذاشتم رو كولم و در رفتم.
2- متاسفانه ما در اوضاع ملوك الطوايفي زندگي مي كنيم و هر فردي خودش را يك قانون مجسم مي داند و صد البته در قرن نوزدهم يا حداكثر اواسط قرن بيستم زندگي مي كند وگرنه الان هر بچه اي مي داند كه در قرن 21 ام با توجه به وجود ماهواره هاي جاسوسي ( وغير جاسوسي كه نتيجه ي كارش مثل Google Earth است) اساسن وجود تابلوهاي عكاسي ممنوع بيشتر به جوك شبيه است.
3- اين قضيه عموميت دارد. ما هميشه وقتي مشغول ساختن كارخانه اي هستيم از كليه ي مراحل پيشرفت كار مرتب عكس مي گيريم ولي به مجرد اينكه كارخانه افتتاح مي شود همان آدم ديروزي ها كه ديگر خود را بي نياز از حضور و دانش ما مي دانند مجوز عكسبرداري نمي دهد. يك بار وارد كارخانه اي شدم و پيش خود گفتم جنگ اول به از صلح آخر. يك دوربين ميني دي وي همراهم بود ( كه طبيعتن قابليت عكسبرداري هم داشت) دوربين را از اول در معرض ديد قرار دادم تا مامور حراست در ورودي آن را ببيند.
با لهجه ي خاصي گفت : دوربينه ؟
من : بله
او: عكاسيه يا فيلمبرداري ؟
من : هر دو
او: مي خواي هم عكس بگيري هم فيلم؟
من : بله
او: مجوزم داري؟
من : نه
او: خوب اشكال نداره بفرما !!!!!!!!!!!
نتيجه ي اخلاقي : بعضي وقتا با وضع كنندگان قوانين من در آوردي بايد با صلابت برخورد كرد !
من روز عاشورا رفتم عکس گرفتم. خیلی عکاسی از عکاس خبرگزاری ها تا افراد معمولی بودن. پلیس هم بود و چیزی نمیگفتن تازه مردم عادی رو نمیزاشتن برن داخل دسته ها ولی عکاسها رو راه میدادن.
بعضی موقع ها نوع وارد شدن آدم به یک جمع در رفتار اون ها هم تاثیر داره.یکی یه جایی وارد میشه میخواد کاری انجام بده اما ترسان و لرزان یکی هم مصمم .بعضی مواقع نباید تا کسی چیزی گفت محل داد!
دارم فكر مي*كنم كه درين موارد نمي*شه به هيچ وجه نسخه پيچيد...
چون براي هركسي اين وضعيت متفاوت است...
در هر جايي اين وضعيت متفاوت است...
و قبلا گفتم اينجا چه خبره! لازم نيست دوياره توضيح بدم.
اما نكته مهم اينه كه ما بدونيم عكاسي در خيابان، از مردم، از شاديها و غمهاي اونها جاسوسي نيست!
اگر ما اين را بدانيم و بدانيم جرمي انجام نداديم و نمي*دهيم... بسيار بهتر و مطمئن*تر برخورد مي*كنيم.
سلام.
راستش تو روز عاشورا ، من توی صورت مردم عکاسی میکردم ، در فاصله ای حدود نیم متر ، از کسانی که گریه میکردند ، میخندیدند ، آرایش داشتند ، یا بچه هاشونو به شکل حضرت علی اصغر لباس پوشونده بودند و ... حتی یک نفر هم چیزی نگفت .
فقط موقع پخش غذا که همهمه بود ، من عکاسی کردم که یک نفر از مسئولین گفت آقا نگیر ، منم به حرفش گوش نکردم ، گرفتم ! هیچ اتفاقی هم نیفتاد .
ولی یه نکته مهم هم هست ، کمی هم به محله ای که عکاسی میکنیم بستگی دارد !
،نقل قول:
راستش تو روز عاشورا ، من توی صورت مردم عکاسی میکردم
اين جور مواقع چون اين دوربينها براي خيلي از مردم بنظر خيلي حرفه اي هستش
هيچ كس گله نميكنه همه خيال ميكنن خبرنگار هستيد براي من تواين روزها خيلي از
من سوال ميكردن كه چيكاره هستم
منم به پلیس ها گفتم که خبرنگار روزنامه هستم و گر نه اون وسط نبودم. ;-)
http://www.filehigh.com/serve/21831/337270.jpg
http://www.youtube.com/watch?v=8jl3snd9Rjg&NR
در جايي كه با گزارشگر و تصويربردار صدا و سيماي جمهوري اسلامي چنين ميكنند! واي به حال عكاسان و .......
با این لینک امتحان کنین:
http://www.url1.in/index.php?q=aHR0c...RlZCZzZWFyY2g9
من این تاپیک رو باز میکنم، چون این رشته یکی از مهم ترین رشته های عکاسی هست و اینجا دوستانی داریم که میتونن تجربیات خیلی ارزشمندی رو در اختیارمون بزارند. دوستانی که علاقه مند هستند، نمونه های کارشون رو اینجا برای اظهار نظر دوستان حرفه ای قرار بدند.
در اولین تلاش آماتوری مطلق، روز چهارشنبه گذشته انتخابات اطاق بازرگانی تهران رو عکاسی کردم. خیلی جالب بود، چون موردی بود که شخصا دنبال میکردم، و باید هم حتما اونجا مراجعه میکردم برای رای گیری. به همین دلیل دوربین رو هم بردم و همونطور که مراحل مختلف رو طی میکردم عکاسی هم میکردم. با دوستان عکاسی هم که از نشریات اومده بودند گپی زدیم، به من گفتند اینجارو نگاه کنید، بازرگان - عکاس! :)
اینهم حاصل اولین عکاسی خبری بنده:
http://www.hamedpix.com/aks/ttcim_election/11.jpg
http://www.hamedpix.com/aks/ttcim_election/12.jpg
آقای بهزادیان، از رهبران گروه اصلاح طلب اطاق و برنده انتخابات در حال نوشتن برگه رای
http://www.hamedpix.com/aks/ttcim_election/13.jpg
http://www.hamedpix.com/aks/ttcim_election/14.jpg
عکسهای جالبی شده آقای خرم یار... شما کارت خبرنگاری دارین؟
دوستان کسی آشنائی سراغ نداره چون من شنیدم از طریق این مجله های زرد میشه با پارتی بازی و یه پولی دادن ازشون کارت خبرنگاری گرفت..
نه من کارت خبرنگاری ندارم. اون سیستم مجلات زرد رو نمیدونم و برام جالب هم نیست، چون حاضر نیستم کارتی داشته باشم که روش نوشته باشه خبرنگار مجله بلبل سبز زندگی!!!
من از نفوذ کارت بازرگانیم اونجا استفاده کردم برای عکاسی.
سلام
عكساي خوبي شده.
خوب معلومه برای کسی جالب نیست، اما وقتی که مثلا دارین تو خیابون عکس میندازین و یه مامور میاد گیر میده و بخاطر نداشتن کارت میبرنتون و هزار تا موضوع دیگه آدم آرزو میکنه یه کارت گل و بلبل داشت که به این روزا نمی افتاد، کارت بازرگانی هم خیلی خوبه اما فکر نکنم اون موقع بدرد بخوره ( شایدم مامور محترم با دیدن کارت بازرگانی بفهمه آدم مایه داری هستین و سریع بدون گرفتن هیچ نوع رشوه ای ولتون کنه ;-) )
فرهاد خان خیلی ممنون از لطفتون.
راستش کارت بازرگانی رو که عرض کردم چون اونجا اطاق بازرگانی تهران بود و اون کارت اونجا یعنی شما عضو هستید و برای رای گیری اومدید. سوال هم کردند گفتند شما خبرنگاری گفتم نه! گفتن پس دوربین چیه؟ گفتم دوربینمه! عکاسی ممنوع که نیست؟ چیز دیگه ای نگفتند چون یکی از روسای اطاق تهران اومد احوال پرسی کرد!
من این چند هفته پیش دیزین هم مشکل داشتم، جلوی رستوران داشتم عکاسی میکردم یه آقایی با لباس نیروی انتظامی اومد گفت آقا شما تشریف بیارید. ما هم رفتیم. گفتن عکس نگیر اینجا عکاسی ممنوعه. گفتم کی گفته؟ مگه محوطه نظامیه؟ گفت نه! گفتم طبق قانون، اماکن نظامی و اماکنی که تابلوی عکاسی ممنوع داره عکاسی ممنوعه. اینجا محیط عمومیه و به شما مربوط نیست که من عکس میگیرم یانه. یه دفعه لحنش عوض شد و تقریبا با التماس گفت آقا عکس نگیر دیگه! :) منهم رفتم بیرون تا عصر عکاسی کردم. البته شانس که آوردم، ولی این هم هست که حرف الکی نمیتونن بهتون بزنن. زود جا نزنین. ما به عنوان شهروند، یه حقوقی هم داریم.
در هر صورت، من اگه دوربینم ضبط بشه ترجیه میدم تا کارت خبرنگاریی داشته باشم که روم نشه به بقیه نشون بدم!
البته درمورد حقوق شهروندي ميل خودتون هست كه روش حساب كنيد يا نه
يكبار يك خانم و اقاي محترمي رو در خيابان ديدم كه از اتومبيل پياده شدند كه برن داخل پياده رو يك ماشين گشت اومد چند تا سوال ازشون كرد و بعد گفت بشينين تو ماشين و دنبال ما بياين او اقا گفت اجازه بدين با وكيلم تماس بگيرم يكدفه ماموره گفت مثل اينكه فيلم زياد ميبيني بعد موبايلشو ازش گرفت و با زور سوارماشين كردنشون و بردنشون
مورد دوم
يك دوست داشتم كه پدرش قاضي بود
حدود 7 يا 8 سال پيش خارج از تهران داشت عكاسي ميكرد كه توكمتر از 5 دقيقه يك پژو 405 شخصي مياد و بدون هيچ سوال و جوابي ميبرتش
سه روز طول كشيد تاپدرش پيداش كرد شش ماه هم ميبردند و مياوردنش تا بالاخره در دادگاه تبرئه شد ( اطراف
لويزان ) البته خودش ميگفت اونجا هيچ تابلوي عكاسي ممنوع هم نبوده
خلاصه ماموري كه مياد به شما گير ميده وشما حرفشوگوش نميكنيد و اون هم كاري نميكنه معنيش اينه كه يا
بيخودي گير داده يا اينكه اصلا كاره اي نيست
ولي هميشه احتياط كنيد
سلامنقل قول:
ما به عنوان شهروند، یه حقوقی هم داریم.
حامد خان عصر جمعه اي جك مي گي. خيلي چيزا دارم در اين باره بگم ولي چون به اين جمله اعتقاد ندارم نمي گم ( يعني مي ترسم كه بگم) اينم رفت تو تاپيك حرفاي بي ربط :biggrin: