فقر

[Arash]

خوب خواهد بود در مورد شرح حال عکاسی کاوه گلستان هم از این محل بخوانیم... و بدانیم برای عکاسی از روسپیان تاکسی نگرفته بره عکاسی کنه و بیاد خونه عکسها رو بفرسته هوا بگه لطفا نظر دهید!

دغدغه چند سال به همراه حدود یکسال کار.... نتیجه ای اینچنین خواهد داشت که سالهای سال مجموعه او ماندگار باشد و سند زندگی همنوعان ما در روزگاری نزدیک...
و البته زندگی که امروز در پوست شهر نفوذ کرده....

گلستان می‌گوید :
من مي‌خواهم صحنه‌هايي را به تو نشان دهم كه مثل سيلي به صورتت بخورد و امنيت تو را خدشه‌دار كند و به خطر بيندازد. مي‌تواني نگاه نكني، مي‌تواني خاموش كني، مي تواني هويت خودرا پنهان كني، مثل قاتل‌ها، اما نمي‌تواني جلوي حقيقت را بگيري، هيچ كس نمي‌تواند

اکثر ایرانی‌ها ویژگی خاصی دارند که همه چیز می‌دانند... همه لایق گرفتن جایزه نوبل هستند و کشف نشده‌اند... همه ما در همه موارد دنیا نظر و تئوری و ایده داریم.... ولی متاسفانه در منزل نشسته ایم ... چای قند پهلو نوش جان می‌کنیم.
مانند عزیزانی که قبل از اینکه کمی فکر کنند شهر نو را به آتش کشیدند...
مانند همه کارهای دیگری که انجام می‌دهیم.

قبل از اینکه در مورد فقر حرف بزنیم... عکس بگیریم... کمی بخوانیم.... کمی عکس ببینیم... کمی فکر کنیم...
در مورد هر پدیده ای...

به عنوان نمونه...
عکس های کاوه گلستان مجموعه روسپی:
http://www.kavehgolestan.com/rospi.htm
مجموعه کارگران:
http://www.kavehgolestan.com/kargaran.htm
مجموعه امین آباد
http://www.kavehgolestan.com/aminabad.htm
اینها همه اندکی دید میده...
میشه این شعر رو خوند:
مادر روسپی خوبم!
http://pagard.ayene.com/archives/000105.php

میشه این فلش و عکس ها رو دید:
http://www.womeniniran.net/asiaflash/toflashasia.htm

میشه این مطالب رو خوند:
http://sociology.mihanblog.com/?More=8

http://herlandmag.org/issue11/06,09,07,03,24,13/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,26,12,34,01/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,26,12,21,24/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,26,12,17,57/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,26,12,15,14/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,26,12,13,58/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,26,12,07,20/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,24,11,51,08/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,24,11,45,48/

http://herlandmag.org/issue10/06,08,26,10,19,30/

حالا تازه یک جور نگاه به یک پدیده ... میشه نگاه دیگری رو هم بررسی کرد... همانطور که مثلا در هلند زنان در ویترین مغازه ها خود را برای مشتریان عرضه می‌کنند و در بسیاری کشورهای اروپایی روسپیگری جرم تلقی می‌شود.
قرار نیست ما اینجا نسبت به پدیده ای حکم صادر کنیم... اما می‌توانیم دید بهتری نسبت به پدیده ها داشته باشیم.
خوب خواهد بود که این حرفها زده بشه... و هر کس در نهایت قضاوت خودش رو داشته باشه...
متاسفانه تعدادی از پستها پاک شد...
که البته شاید حق من که مدتهاست اینجا نیستم نباشه که نظر بدم اما ... پاک کردن به گمان من باید آخرین راه باشه...

[amirsooki]

آب زنید راه را ، هین که نگار میرسد ... مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد ...
آقا آرش خوش اومدی . چه عجب شد که یاد ما کردی ...
و اما یه چیزی بگم :
این عکسا که در اول تاپیک هست ، موضوعیتی به نام "در غذا اصراف نکنید" داشت. و به قول آرش خان caption معتبر نداشت ، ولی فکر نمیکنم هیچ سنتی حتی در قبایل آفریقایی وجود داشته باشه که مردمو به این حال و روز بندازه . از دلایل معتبرش هم همون عکس کارتر میتونه باشه ، اما اینکه آیا کارتر میتونسته جون بچه رو نجات بده یا نه ، به نظرم خیلی سوال جالبی نباشه که البته قابل بحثه . مسلما عکس گرفتن از کارتن خوابا دردی دوا نمیکنه ، ولی سکوت هم همینطور... راستی آرش جان ، پاک کردن پستها بسیار کار به جایی بود که از فروم منیجر تشکر میکنم ، همه هنرمند هستند و آخرش کار به کل کل و ناسزا گویی میرسه .
آقای lastframes عزیز :
ممنون که عکسای زیبایی گذاشتی ، سوالاتتون خیلی جالب بودن ، من نظرمو راجع به یکیش میگم :
که آیا مقایسه درستی هست یا نه ؟
مطمئنا کسی نمیتونه به آدمای پولدار خرده بگیره که چرا پولاتونو نمیدید به آدمای فقیر ، اما به نظر من مقایسه شما که در عکساتون هست درسته ، نه از لحاظ یک شخص بلکه از لحاظ اجتماعی ، یه مثال میزنم : اگر هر دو گروه کفش داشتند اما با مارکهای مختلف ، مثلا مال بالا شهریا آدیداس بود ، مال دیگرون مثلا کفش ... اونوقت شاید مقایسه درست نبود ، چون فرق طبقاتی زیاد نبود . اما وقتی یک گروه کفش ندارند ، یعنی اینکه جامعه یه جای کارش میلنگه ، یعنی باید رفت بالاتر از این حرفا . نه اینکه هدف این باشه که این عکسا رو به پولدارا نشون داد که کمک کنند .

نقل قول از عیسی جان : (که آیا گدا گرافی و نمایش فقر میتونه کمکی به حال فقیر بکنه … ؟
کدام نوع فقر باید نمایش داده بشه … ؟
چه تاثیراتی ممکنه بر بیننده داشته باشه … ؟ بر کدام نوع بیننده ؟!...
این جور عکسها اصلاً باید گرفته بشه و یا اگه گرفته میشه کی و کجا باید نمایش داده بشه…؟
فقط باید به فقیر و غنی پرداخت یا به ریشه ها هم می بایست اهمیت داد ؟ …. با عکس می توان این کار را کرد ؟…
نمایش اینجور عکسها اینگونه مسائل رو برای مخاطب عادی نمیکنه ؟!...
اگر این عکسها تاثیری حسی در بیننده ایجاد کنه ، آیا این تاثیر منجر به کمک مخاطب به این قشر میشه ؟…
و مهمتر از همه … فقر مشکل ماست یا نتیجه ی مشکلاتمان ؟… )

جواب هر کدوم از این سوالا یه عالم فریاد و یه عالم سکوت پشتش هست ، اما فکر میکنم که فقر نتیجه ی مشکلاتمونه ...

" در ظلماتی که شیطان و خدا جلوه ی یکسان دارند
دیگر آن فریاد عبث را مکرر نمی کنم.
مسلک ها به جز بهانه ی دعوایی نیست
بر سر کرسی اقتداری،
و انسان
دریغا که به درد قرون اش خو کرده بود " احمد شاملو

[amirsooki]

سلام.
به دوستان توصیه میکنم که حتما دو سه تا لینکی که آرش جان راجع به عکسای کاوه گلستان گذاشته رو ببینند ، خیلی قشنگه . من امروز دیدمشون .

[tonino_baliardo]

حرف های عیسی منو به فکر انداخت...خیلی................ازش ممنونم..

نمایش اینجور عکسها اینگونه مسائل رو برای مخاطب عادی نمیکنه ؟

این یکی من رو خیلی میترسونه......

[bf]

فکر ميکنم تا مشکلي گفته نشه، کسي براي راه حلش هم فکري نميکنه
و متاسفانه فقر زيادي در باورهاي موجود در اين زمينه به چشم ميخوره
البته شيوه بيان هم هنري ديگر است

[babakdin543]

اگر يادتون باشه تو اين تاپيك بحثهاي خوبي در گرفت با اجازه مي خوام دوباره فعال بشه موضوعش هم فقره اما فقر بشريت نه مالي تورو خدا وارد جاده خاكي نشيد. ممكنه خيلي از عكسهاشو ديده باشيد، همه عكسها جايزه World Press Photo رو بردن

یک پسر دچار سوء تغذییه شدید
عکاس این عکس وقتیکه فهمید همان مؤسسه*ای که از انتشار این عکس به مدت 5 ماه خودداری کرده است ، عکس را وارد رقابت عکاسی کرده است ، بسیار ناراحت شد. وقتی عکس برنده جایزه "بهترین عکس خبری سال" شد ، عکاس بسیار برآشفت ، چون مخالف برنده شدن در رقابت*های عکاسی از راه انتشار عکس افراد گرسنه و در حال مرگ بود.

[IMG]http://i19.*******.com/48qgnyr.jpg[/IMG]

[babakdin543]

سپتامبر 1965 ، ویتنام جنوبی:
یک مادر و فرزندانش برای فرار از بمباران آمریکایی*ها از عرض رودخانه عبور می*کنند.


[IMG]http://i5.*******.com/3025pvr.jpg[/IMG]

[GITANE]

من يه گله از شما بچه ها دارم چرابحثي درمورد يه چيزي ميشه سريع به جنجال كشيده ميشه...
به قول اقا بابك بايد به عمق عكس نگاه كرد نه به چيزهاي ديگه عكس منظورم اين هستش به جاي
اين كه بگيم اين عكسها جاش اين جا نيست بهتر يه خوده به فكر بريم كه چرا يه عكاس چنين عكسي
رو گرفته (شايد مي خواسته به جهانيان بفهمونه تو اين جهان كه ما هستيم يه جا جنگه - يه جاي ديگه
مردمانش تو ارامش يه جايي مثل اين عكس مردمش با فقر و گرسنگي دست وپنجه گرم ميكنن)

عكسهاي تكان دهنده اي بود

[amirsooki]

سلام.
هنوز با ادامه دادن این تاپیک مشکل دارم، مخصوصا از روز عاشورا که این اتفاقی که میگم برام افتاد.
روز عاشورا دسته ای که همراه اون بودیم و عکاسی میکردم ، به سمت بیمارستان کودکان سرطانی حرکت کرد ، پدر و مادرها و کودکان همه جمع بودند و نوحه خوان هم برای گرم کردن مجلس از سرطان میگفت و معجزه های درمان این بیماری ... مردم گریه میکردند ، از پرستارهای بیمارستان ، تا پدر و مادر ها و بقیه مردم... صحنه دلسوزانه ای بود ، اما من با سنگدلی تمام به عکاسی مشغول بودم و کادربندی. حس کردم که بی تفاوت شدم ، بی حس . وقتی دوربین رو کنار گذاشتم ، مردم رو دیدم ، بچه ها رو ، خنده بچه ها و اشک والدین ، نمیدونم از پشت ویزور این ها رو نمی دیدم.... فقر رو هم به همین شکل ، می ترسم دنبال این سوژه برم . می ترسم به فقیر به عنوان سوژه نگاه کنم . نمیخوام ارزشهای انسانی برام کمرنگ بشه. میشه دوستان هم نظر خودشونو بدند ؟

[نادر]

امير جان احساس شما قابل دركه ولي بعضي مواقع براي رسيدن به يك هدف مثبت ادم بايد بر اينطور احساسات

غلبه كنه همونطور كه ميدوني در تحقيقات پزشكي و دارويي شايد 15 تا 20 سال طول بكشه تا يك دارو پس ازطي

تمام مراحل ازمايش به مرحله تست روي انسان برسه و اگر پزشكاني كه اين كار رو ميكنند فكر مي كردند كه با اين

كار منزلت انسان رو تا حد يك موش ازمايشگاهي پايين اورده اند شايد امروز متوسط عمر انسان 30 سال كمتر از الان

بود.

البته بگذريم از كسانيكه در ازمايشگاههاي سري روي زندانيها يا انسانهاي دزديده شده اين ازمايشها روانجام ميدند.