صفحه 3 از 3 نخستنخست 1 2 3
نمایش نتایج : از شماره 21 تا 23 , از مجموع 23
Like Tree176تشکر

موضوع: یک روز عکاسی خود را شرح دهید؟

  1. #21
    كاربر فعال omid mohebbi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2010
    محل سکونت
    بندرعباس
    نوشته ها
    724
    تشکر شده
    3859
    تشکر کرده
    1405

    پیش فرض

    جناب نژادی گل سلام.
    خالو جان من هم امروز مشابه داستان شما برام پیش اومده !
    دیروز تو جنگلهای حرا بندرخمیر بودیم. یه نوع کرم پشمالو که فقط روی درختهای حرا زندگی میکنه رو با کلی دردسر گرفتم.
    همه چیز اماده س. لنز معکوس اکستنشن تیوب . نورهای رو چیدم اما حالا هر کاری میکنم فلاش تریگرم رو تو دفترم پیدا نمیکنم. اینم از شنبه و اول هفته من..
    و امان از شلختگی و تنبلی که بعد از کار اونها رو سر جاشون نمیذارم..
    yaghoobi، nejadi، m.a.i و 1 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    NIKON D810- FUJI X-A1 nikon 14-24 + fotodiox wonder pana66 filters - nikon 24-70 nikon 70-200 f2.8 vrII-nikon 50 mm f 1.8- - - cokin z GND kit

    http://www.omidmohebbi.com/

  2. #22
    كاربر فعال Herati آواتار ها
    تاریخ عضویت
    April 2008
    محل سکونت
    کوچه و خیابان های شهر
    نوشته ها
    917
    تشکر شده
    6917
    تشکر کرده
    1581

    پیش فرض

    با عرض سلام
    بعد از فروش نیکون دی 7000 و تا زمان قطعی خرید بادی جدید (کانن 7دی یا 5دی )دیروز با یکی از دوستان برنامه ریزی یک روز عکاسی انجام دادیم و بیشتر هدفم این بود که بادی ها موجودم (کانن 400دی و نیکون 40دی )ور برم و در خرید بادی جدید هم تصمیم جدی تر بگیرم

    کانن 400دی+سیگما 501.4 و نیکون دی 40+18-55 رو پنجشنبه شب آماده کردم که صبح جمعه ساعت 7 برم سر قرار
    با اجازتون صبح جمعه که سر قرار دوربین رو از کیف در آورم متوجه شدم مموری سی اف با خودم نیاوردم و به جاش 3 دانه اس دی آوردم با این حساب کانن رو گذاشتم دوباره توی کیف و با نیکون دی 40 با 6 مگاپیکسل و 3 نقطه فوکس و 2 فریم در ثانیه عکسبرداری رفتم جلو(نیکون دی7000 -16 مگاپیکسل و 39 نقطه و 6 فریم)
    به نظر شما چند ٪ از فرصت ها رو از دست دادم و چندتا از عکسهام فوکس نیست؟(با 450 شات زده)
    کمتر از 5 ٪ عکس ها رو بامشکل مواجه شدم از جمله فوکس نامناسب و باید بگم با دوربین دی 7000 هم من هیچ وقت از ایزو 1600 بالاتر استفاده نمی کردم و دیروز هم با ایزو 1600 عکس گرفتم و برام رضایت بخش بود

    حالا قسمت خاطرات دیروز
    آقا دیروز توی یک جایی عکس می گرفتیم یهو یه پیرمردی آمد جلو که شما دارید چه کار می کنید و شما خارجی ها عکس های مارو میگیرید و هر دونشو 10 ملیون دلار میفروشید به خارجی ها
    آقا منو میگی چنان خندم گرفته بود گفتم مرد حسابی من که دارم با زبون خودت صحبت می کنم خارجی چیه کسی یک روپیه برای عکس من و تو نمیده
    هم خندیدم به حرف ایشون هم ناراحت شدم و فکر مشغول شد(آیا واقعا عکس های مفید و مستند است یا فقط برای مطرح کردن خودمان است)
    یک حادثه دیگه توی یک قبرستون مشغول عکاسی بودم که مسول امنیت اونجا گیر داد که شما با اجازه کی دارید عکس می گیرید بعد از اون هم با جرات کارتم رو بهش نشون دادم و با احترام گفت بهتر بود اول با ما هماهنگ می کردید

    یک جاهم از معتادین محترم عکس می گیرفتم یکی از معتادها با کمال احترام آمد و گفت شما که از این بنده خداها عکس می گیرید راژی هشتن من هم با کمال احترام بهش گفتم راژی شون می کنیم بژار عکسشون پخش بشه

    با این که دوربین و لنز خوبی هم نداشتم یک روز خوب و بیاد ماندنی و عکس های ایده آل حاصلش بود

    با احترام




    هراتی
    ویرایش توسط Herati : Saturday 19 November 2011 در ساعت 11:46
    ME، reza_Bahman، yaghoobi و 18 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  3. #23
    كاربر فعال Javid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2006
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    529
    تشکر شده
    1809
    تشکر کرده
    4245

    پیش فرض

    یکی دو روز قبل از شروع مدرسه ها بود که گفتند فردا بچه ها کلاس بندی دارند، "دختر بزگترم امسال می ره کلاس اول" اولین چیزی که به ذهنم رسید عکس و ثبت این روز خاطره انگیز برای دخترم بود.
    دیدم هیچی لنز ندارم، منم و یک 7D و لنز 100 ماکرو. فکر خرید هم از سرم بیرون کردم چون نه پولی در بساط مانده بود نه قیمتها مثل دو هفته قبل بود انگار همه صرافان و بازار و وارد کنندگان منتظر بودند من لوازم عکاسیم رو بفروشم تا گرون کنند. البته هنوز G12 رو نگه داشتم و تصمیم گرفتم با G12 این کار رو انجام بدم. شب قبل دوربین رو که مدت زیادی هم بود استفاده نکرده بودم چک کردم خط باطری پر مموری خالی و یک حافظه اضافی هم مثل همیشه در کیف بود. تا اینجای کار همه چیز خوب بود. صبح رفتیم مدرسه و از اینکه حدود 2 - 3 دقیقه دیر رسیدم خیلی ناراحت شدم، به خودم گفتم اشکال نداره حالا وقت زیاده دخترم هم گریه رو سر داده بود و داستان شروع شده بود که من نمی خوام برم ... رفتم سراغ دوربین از کیف بیرون آوردم و دکمه ON رو زدم و لنز اومد بیرون منتظر دستور آتش.
    اولین شاتی که زدم یکی از بدترین لحظه هایی که ممکنه برای هر کسی در عالم عکاسی اتفاق بیفته برام پیش اومد پیغام :Check Battery Pack در صفحه نمایش ظاهر شد. مدت کوتاهی مثل کسی که تصادف کرده باشه گیج بودم. هیچ کدوم از این اسمایلی ها هم نمی تونند این حس بد رو نشون بدند.
    به خودم گفتم این که خطش پره و اصلا فکرم متمرکز نمی شد که این نمایش دهنده مقدار باطری تو کدوم منو بود چند باری روشن و خاموش کردم و بعد دیدم تازه انگار دوربین و باطری همدیگر را پیدا کردند و آلارم باطری خالی نارنجی رنگ شروع به چشمک زدن کرد. مطمئن شدم که باطری به دلیل استفاده نشدن طولانی مدت خالی شده و اینکه چرا تا چند بار خاموش و روشن شدن دوربین این رو تشخیص نداد باید به حساب بد شانسی گذاشت یا ضعف تکنولوژی نمی دونم خلاصه تسلیم شدم و خیلی محترمانه دوربین رو سرجاش گذاشتم.
    اون روز علاوه بر خاطره روز اول مدرسه برای دخترم یک درس عبرت گران هم برای بنده شد، اول به خودم گفتم مثل خیلی از پدر و مادرهایی که اینجا هستند و عکس نمی گیرند باش مشکلی پیش نمیاد، اتفاقی که افتاده رو نمیشه کاریش کرد ولی مگه میشه دوربین دستت باشه یک همچین روزی هم باشه نتونی عکس بگیری...

    نتیجه اخلاقی هم به عهده شما ولی دوربین دیجیتال بدون باطری و حافظه یک وسیله مزاحم دست و پا گیر بیش نیست.امیدوارم این مورد برای هیچ عکاس و دوست دار عکاسی پیش نیاد.
    Kourosh Kahal، Amin Zarif، mreza1001 و 27 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    امير
    Instagram


صفحه 3 از 3 نخستنخست 1 2 3

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •