«سرخیو آلبیاک» اهل بارسلونا با استفاده از تصاویر هابل بیش از 11 هزار پرتره موزائیکی را خلق کرده است.
وی این پرترهها را از ترکیبی از تصاویر اعماق فضا و عکسهایی که منتشر شدهاند، تهیه کرده است.
به گفته این مبتکر خلاق، ایدههای جدید محصول ترکیبها و پردازش ایدههای موجود هستند، درست همانطور که ماده جدید ترکیبی کیهانی از ماده موجود است و همه چیز تا ابد متصل، بازیافت و بازفرمولبندی میشود.
خلق بیش از 11 هزار تصویر 60 روز زمان برده است.
آلبیاک پلتی از حدود 50 ستاره و کهکشان را از هابل در تکنیکی موسوم به «کلاژ احیاکننده» ایجاد کرده است.
نرمافزار مزبور سپس تصاویری از شخص را که کاملا از ستارگان ایجاد شده، بازخلق میکند.
این هنرمند علمی معتقد است انسانها ترکیبات جدیدی از تخیلات کیهانی هستند و تمامی گیتی بزرگترین گالری هنری احیاکننده حال حاضر است.
امید بنی اسدی"Silence, and Deeper silence, When crickets hesitate"
سختترین لحظه یک عکاس
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ سه الف نوشت: چند روز پیش کتاب «چشم نوشتهها» یادگار عکاس بسیجی جناب آقای احسان رجبی را تورق میدیدم؛ گل سر سبد عکسهایش، همین تصویر روی جلد کتاب است.
اجرا از این قرار است که جناب رجبی، عکسی را از شهید نادری بروجردی شکار میکند؛ شهید نادری داماد مرحوم حاجی بخشی بوده و یک پای خودش رو در کردستان از دست داده بود؛ ساعتی بعد ماشین حاجی بخشی و دامادش مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و شهید نادری جلوی چشم حاجی بخشی و عکاس در آتش میسوزد.
از عکسها پیداست که عکاس چقدر به صحنه نزدیک بوده و برای ثبت در تاریخ، لحظه شهادت را ماندگار کرده است؛ برایم سوال شد اگر خودم جای جناب رجبی بودم چه میکردم؟ واقعاً تصمیمگیری سخت است؛ دوستت در آتش میسوزد؛ پدر زنش که محبوب همه جبهههاست در تکاپوی خاموش کردن آتش است و تو ثبت لحظه تاریخی را انتخاب کنی!
نمیخواهم شبهه ایجاد کنم که عکاس میتوانست جان شهید نادری را نجات دهد؛ از واکنش حاجی بخشی مشخص است او هم امیدی به نجات ندارد ولی چقدر سخت است که جناب رجبی در یک لحظه چنین تصمیمی گرفته است و بدون آنکه دل و دستش بلرزد برای خود وظیفه ثبت تصویر را انتخاب میکند.
صحنه آخر واقعاً تلخ است؛ جوانی رعنا در آتش میسوزد؛ پدری بر سر خود میزند و عکاسی که برای تاریخ تصویری را ثبت میکند.
امید بنی اسدی"Silence, and Deeper silence, When crickets hesitate"
به نظرم واقعا سخت میتوان قضاوت کرد شاید توانایی کمک نداشتند و مجبور به ثبت اين تراژدي شده اند اما اگر غير از اين باشد حس پشیمانی و عذاب وجدان حتی اجازه چاپ اثر را نخواهد داد،و تنها خودکشی درمان حذف اين ثبن از :ذهن عكاس است مگر اینکه از جنسی دیگر بود.نوشته اصلی توسط Omidep
Sent from my KFTT using Forum Runner
644482_706666379352170_945303138_n.jpgعکسی تاریخی که در 26 جولای 1967 توسط "روکو مورابیتو" گرفته شد،
بعدها و در سال 1968، جایزه معتبر پلیتزر را به عکاسش پیشکش کرد.
عکسی ماندگار که به "بوسه زندگی" معروف شد، بازتابی گسترده در دنیا داشت.
راندال شامپیون، که یک سیم چین بود، با لمس سیم برق فشار قوی،
بیهوش در میان زمین و آسمان معلق مانده بود. در این حال، همکارش،
تامسون به سرعت خود را به او رساند و تنفس دهان به دهان را آغاز کرد.
او این کار را آن قدر ادامه داد تا تنفس راندال بازگشت و او جانی دوباره گرفت.
شاید اگر آن روز تامسون کمی دیرتر خود را به همکارش می رساند،
او دیگر به زندگی باز نمی گشت. به همین دلیل این عکس به "بوسه زندگی" معروف شد.
افشين دليري
Nikon D800, Nikkor 70-200 vrii, Nikkor 105mm, Nikkor 50mm 1.8G,Nikon SB 80DX, Mini S&S studio flash lighting MSFK-150-3
9zxPe.jpg
یک تظاهرات عمومی در تاریخ 11 مارس 2011 در Niterói، برزیل، یک پلیس به نام کاپیتان Bruno Schorcht در اسپری فلفل خود را بر روی یک دختر بچه میگیرید.
محسن حسن پوراگر سراب دیدید بنشینید و از آن آب بنوشید، نگذارید سراب به دروغش افتخار کند.
Nikon D600 - TAMRON AF 19 .35 f 3/5 . 4/5 - 50 f1/8D و دیگر هیچ
تصویری از جنگ جهانی اول :
541478_719413794744095_1050411057_n.jpg
افشين دليري
Nikon D800, Nikkor 70-200 vrii, Nikkor 105mm, Nikkor 50mm 1.8G,Nikon SB 80DX, Mini S&S studio flash lighting MSFK-150-3
599683_223099354527822_1311352052_n.jpgآیا میدانید واژه "خیابان" از کجا آمده است؟
در استان اردبیل شهری وجود دارد به نام مشکین شهر که البته نام اصلی این شهر "خیاو" است که در زمان پهلوی اول به مشکین شهر تغییر یافته است. در زمان های قدیم عده ای از مردم این شهر به تبریز مهاجرت کرده و در محله ای ساکن شدند که به مناسبت سکونت این عده، به "خیاوان" مشهور شد. یعنی محل سکونت خیاوی ها. شیخ محمدخیاوانی (خیابانی) از اهالی همین محله بود.
در زمان حکومت محلی دموکراتها به رهبری میرجعفر پیشهوری که منجر به پیشرفت های چشمگیری در آذربایجان گردید، برای اولین بار یکی از محلههای تبریز به نام خیاوان آسفالت شد. تا آن زمان هیچ جایی در ایران به آن حجم زیاد آسفالت نشده بود و به این ترتیب"خیاوان " یا خیابان به ایرانیان معرفی شد. از آن به بعد هرجایی در ایران که آسفالت می شد، به آن جا خیاوان یا خیابان می گفتند. خیلی ها فکر می کنند خیابان یک کلمه فارسی است که از دو بخش "خیاب" +" ان " تشکیل شده است در حالی که "خیابان " کلمه ای ترکی است.
جالب توجه مهران خان فانی
افشين دليري
Nikon D800, Nikkor 70-200 vrii, Nikkor 105mm, Nikkor 50mm 1.8G,Nikon SB 80DX, Mini S&S studio flash lighting MSFK-150-3
نقطه عطفی در تازیخ جهان...
kerry_2744171b.jpg