یک مطلب بی نظیر، دردناک، آموزنده و واقعا خوندنی که امروز قصد داشتم متن انگلیسی اونو بذارم ولی خوشبختانه ترجمه شدش داخل سایت اطلاع رسانی دانا دیدم. براتون میزارم طولانی هست ولی واقعا ارزش خوندن داره:
DKjfaLmtQ0I.jpgدر نوامبر سال ۱۹۹۰، مجله لایف، عکسی از مرد جوانی به نام دیوید کربی منتشر کرد. عکسی از جسمی که توسط ایدز به یغما رفته، نگاه خیره ای که به چیزی ورای این دنیا می نگرد و نفس های آخری...
داستان خواندنی از عکسی تاثیر گذار که افکار عمومی جهانیان را نسبت به بیماری ایدز، دگوگون کرد.
در نوامبر سال ۱۹۹۰، مجله لایف، عکسی از مرد جوانی به نام دیوید کربی منتشر کرد. عکسی از جسمی که توسط ایدز به یغما رفته، نگاه خیره ای که به چیزی ورای این دنیا می نگرد و نفس های آخری، که میان هاله ی حمایت افراد خانواده، از جسمی خسته، بیرون می طراود. این عکس خیره کننده و شکارگر، که از بستر مرگ کربی، توسط یک دانشجوی خبرنگاری به نام «ترزه فرر» گرفته شده، به سرعت به عنوان عکس مرجع بیماری ایدز در دنیا شناخته شد. از زمان انتشار این عکس، میلیون ها نفر در این کره خاکی، به ویروس اچ آی وی، مبتلا گشته اند.
عکس خانوادگی
پس از گذشت بیش از دو دهه از انتشار این عکس، سایت مجله لایف در بیست و پنجمین روز جهانی ایدز، داستانی تکان دهنده، درباره آنچه در پس پرده ی این عکس دیده می شود، به همراه خاطرات شخص عکاس، منتشر کرده است.
« من تحصیلات ارشدم را ژانویه سال ۱۹۹۰، در دانشگاه اوهایو شروع کردم. به محض شروع تحصیل، به صورت داوطلبانه در خانه" پتر نوستر" ، که از بیماران خاص، حمایت می کرد، مشغول به کار شدم. سه ماه بعد، شروع به عکس گرفتن از بیماران موسسه کردم و با کارکنان آنجا و با خیری که به صورت داوطلبانه از دیوید و باقی بیماران مراقبت می کرد، به نام "پیتا" آشنا شدم.
دیوید کربی، در شهری کوچک، در اوهایو به دنیا آمد و بزرگ شد. در اواخر دهه هشتاد به بیماری خود پی برد. او که به دور از خانواده، در کالیفرنیا زندگی می کرد، پس از پی بردن به اینکه بیماری ایدزش به شدت پیشرفته، از خانواده درخواست بازگشت کرد و به آغوش خانواده اش باز گشت. کیربی میگفت که می خواهد هنگام مرگ، کنار اعضای خانواده اش باشد.
پتا مرد فوق العاده ای بود. دورگه ای نیمه سفید - نیمه بومی امریکایی( سرخپوست) که زمانی خود در این موسسه بستری بوده و بعد از بهبودی نسبی اش، به صورت داوطلبانه به بیماران کمک می کرد. فرر که امروزه در سیاتل امریکا کار و زندگی می کند، به لایف گفت: روز مرگ دیوید، من پتا را دیدم. بقیه پرستاران شیفت های او را به گردن گرفتند، تا در واپسین دم حیات دیوید، کنارش باشد. پتا مرا همراه خود برد و من بیرون در، به انتظار ایستاده بودم و به کارهای خودم فکر می کردم. تا اینکه مادر دیوید از اتاق بیرون آمد و از من درخواست کرد از آخرین خداحافظی ها، از بدرود واپسین دیوید و اطرافیانش عکس بگیرم. به داخل اتاق رفتم و در گوشه ای ایستادم. به ندرت حرکت می کردم و در سکون کامل، از این لحظات دردناک عکس می گرفتم. همانجا بود که فهمیدم، چیزی خارق العاده و عظیم در این اتاق ، درست در مقابل چشمان من وجود دارد.
فرر ادامه داد: روزهای اول حضورم در موسسه، از دیوید پرسیدم اجازه می دهد ازش عکس بگیرم و دیوید پاسخ داد تا وقتیکه از عکس ها برای منافع شخصی استفاده نکنم، ایرادی نخواهد داشت. و همین طور هم شد، تا به حال حتی یک سنت از این عکس، به حسابم واریز نشده است. و من فکر می کنم چون دیوید در آگاهی رسانی درباره ایدز فعالیت می کرد، انتشار این عکس ها در راستای آگاهی بخشی بیشتر به دنیا، انجام می شود. فرر در گفتگو با لایف، مکث کوتاهی کرد و با خنده گفت: هرچند آن زمان به خودم میگفتم: چه کسی عکس های مرا خواهد دید؟
اما در بیست سال گذشته، بیشتر از یک میلیارد نفر از مردم دنیا، این عکس فرر را دیده اند و این عکس تاریخی، بارها و بارها، در روزنامه ها، مجلات و برنامه های تلویزیونی منتشر شده است. و اکثر ذهن ها را به خود عکس، نه داستان های حاشیه ای اش، معطوف کرد.
عکسی که ترزه فرر از دیوید در حال احتضار ، در آغوش خانواده اش گرفت، هنگامی که در لایف منتشر شد، توجهات زیادی به خود جلب کرد و جوایزی چون جایزه ی مهم " ورد پرس" ، را به دست آورد. اما اثر گذاری بیشترش، دو سال بعد بود، وقتی " بنتون" ، از ورژن رنگی عکس، برای تبلیغات کمپین علیه ایدزش استفاده کرد. این تبلیغات، با واکنش های زیادی مواجه شد. از اعتزاض کاتولیک ها که به دلیل شباهت دیوید و شمایل رنجور حضرت عیسی مسیح به خشم آمده بودند، تا فعالان حقوق مبتلایان ایدز، که این تصویر را ناامیدانه می دیدند. نشریات معتبر فشن و مد، مانند "ووگ" و" ال" هم از این عکس ها استفاده نکردند. موسسه خیریه لندن هم تلاش کرد تا این تبلیغات را ممنوع کند.
با این حال، مادر مرحوم دیوید به خبرنگار لایف گفت: «هیچ کس پسر مرا نمی شناخت، و هیچ کس نمی دانست که او کم و بیش از گرسنگی درگذشت. حضور این عکس، در تبلیغات بنتون، تنها راهی بود که آن زمان به نظر ما رسید. که همگان، تصویر حقیقی پسر مرا، که به ایدز مبتلا شد و با زجر درگذشت را ببینند و بیشتر مواظب سلامتی خودشان باشند.
دیوید کربی در مارچ ۱۹۹۰ درگذشت و دو سال بعد، پیتا، مرد مهربانی که خودش به ایدز مبتلا بود و از دیوید مراقبت می کرد، درگذشت. بعد از انتشار عکس های دیوید، متوجه شدیم که ترزه فرر، بیشتر وقت خود را با پیتا می گذراند، تا دیوید. فرر وقتی از پیتا صحبت می کند، به وضوح احساساتی می شود و می توان احترام و علاقه ای عمیق به پیتا را، در چشمانش خواند. در ابتدای سال ۹۲، وقتی پتا متوجه شد که اچ ای وی مثبتش به ایدز تبدیل شده، خانواده ی کربی ، همان طور که از پسرشان مواظبت می کردند، به حمایت و مراقبت از او پرداختند. تا اینکه جان به جان آفرین تسلیم کرد. در حقیقت، پدر و مادر دیوید، کری و بیل کربی، از پتا ، مثل پسرشان پرستاری کردند. مادر دیوید درباره ی پتا گفت:« وقتی دیوید از پیش ما رفت، می دانستیم همچین وضعیتی برای پتا هم پیش می آید.
و می دانستیم که ما، برای او، همیشه خواهیم بود. کنارش خواهیم بود و هیچ چیزی نمی تواند تغییرش دهد.» کلی اضافه کرد که پتا، بسیار تمیز و واضح و قدرتمند بود و در طی دو سال که بیماریش بدتر و بدتر میشد، فقط یکبار کنترل خودش را از دست داد و فریاد زد. که من هم با فریاد جواب دادم. چون می دانستیم که نمی شود این طوری ادامه داد. او گفت:« من و همسرم، از رفتاری که با پسرمان، در بیمارستان شهر کوچکمان در اوهایو داشتند، خیلی دل شکسته شدیم. همه دکترها و پرستارها، تمام وقت ماسک و دستکش به دست داشتند. حتی کسی که موظف بود منوی غذا را بیاورد، حاضر نبود وارد اتاق شود و منو را به دیوید بدهد، کنار در می ایستاد و منوی غذا را می خواند تا دیوید غذایش را انتخاب کند. همان زمان، با دیدن و حس کردن این رفتار غیر انسانی، مصمم شدیم کاری کنیم تا پتا و دیگر مبتلایان با ایدز، همچین رفتار سنگدلانه و بی رحمانه ای را تجربه نکنند».ترزه فرر گفت: من وقتی شروع به عکاسی در موسسه نورستر کردم، ۱۲ سال بو د که خبرنگاری می کردم و تحصیلات عالیه ام را دنبل می کردم. اما وقتی در موسسه مشغول به کار شدم، فهمیدم که چیزی بسیار بزرگ و مهم در حال اتفاق افتادن است. گرچه هیچ گاه فکر نمی کردم که این عکس، این همه معروف شود، جایزه ببرد و حتی مشمول مجادله و مناقشه بشود. وقتی ماجراهای تبلیغات بنتون اتفاق افتاد، من به شدت، دل آزرده بودم و درهم شکستم.
بسیار ناراحت بودم تا اینکه پدر دیوید، بیل، به من گفت:« فکر نکن که بنتون از این عکس ما، سوءاستفاده کرده است. این ماییم که از بنتون استفاده کردیم تا تصویر دیوید را هزاران نفر ببینید، و این دقیقا همان چیزی است که دیوید همیشه می خواست.از وقتی جنجال بنتون فرو کش کرد، ترزه فرر به صورت خبرنگار آزاد برای بسیاری از نشریات معتبر، از جمله " نیویورک تایمز" فعالیت کرده و در همین حین، سطح آگاهی عمومی، راجع به بیماری ایدز و مبتلایانش، بسیار بیشترش شده است.
در این میان، نمی توان نقش کلیدی عکس فرر از دیوید را، نادیده گرفت. "باب کردل" ، مدیر خیر موسسه نورستر که زمان مرگ دیوید، در آنجا حضور داشته می گوید:« عکس فرر از دیوید، بیشترین تاثیر احساسی را روی مردم داشته است و اثر بخشی اش با بقیه عکس ها و مطالب منتشر شده درباره ی ایدز قابل قیاس نیست. شما نمی توانید به این عکس نگاه کنید و از یک مبتلای به ایدز متنفر شوید.
لینک اصلی به زبان انگلیسی