http://a.imagehost.org/0019/DSC5857.jpg
Printable View
http://kooshanj.persiangig.com/image/DSC_7468.jpg
Nikon D40
Nikkor AF-d 60mm F2.8 Micro
S:1/400
F:7.1
سلام
رضا جان فكر مي كنم بدون ارائه دادن تعريف دقيقي از عكاسي حسي اينجا پر بشه از عكسايي كه ربطي به موضوع ندارند و اتفاقي كه براي تاپيك لنسكپ افتاد ( از بين رفتن مرز عكاسي طبيعت و لنسكپ) براش بيفته.
با عرض سلام
والا چه عرض کنم .یک سری از عکسها حسی هستند و یک سری نیستن
ویژگی های عکس حسی چیه :
1.عکس از مکانی که حس نوستالوژیک برای بیننده رو تداعی بکنه .یکم مشکله بیانش همینطور عکاسیش
2.حس تنهایی غم آرامش عاشقانه (حس های آرام و آبی رنگ) را القا کند
3.اصلا وارد حوزه کانسپشوال نشود( مفهومی که فقط باید با درک بیننده سروکار داشته باشه)
4.حدالمقدر از المان انسانی بصورت نامفهوم که تنها حس شخص القا بشه استفاده بشه(موضوع اصلی انسان نباشد حسش باشد)
نمونه ها خارجی:
http://1x.com/OEfullSize/27800-fullsize.jpg
http://1x.com/OEfullSize/27711-fullsize.jpg
نمونه کارهای خودم
http://www.digitalnegar.com/images/2...0_img_0479.jpg
بهتر نیست در هنگام ارسال عنوانی برای عکس انتخاب ویا حتی توصیفی از سوی عکاس نوشته شود تا به درک بهتر عکس کمک کند
بطور مثال در عکس اخر اقا رضا خلیلی , من یاد پارتی های شبانه و نیز از بس نور فلاش خوردی دیگه همه رو مثل این عکس میبینی
شاید مفهوم عکاس چیز دیگری باشد :::confused2:::
Scartch Your Life DiskJockey
فکر کنم زیاد ویرایشش خوب نشده باشه
اگه بحث در یافت یک جور حسه، چرا من از یکسری از این تصاویر که دوستان ارسال کردن حس رو دریافت نمی کنم؟:think:;
مشکل از منه؟!
و اینکه این عکس های حسی یک چیز کلیه. این حسی که دارید می گید می تونه خیلی چیز ها رو در بر بگیره و گاهی حتا می تونه کاملن سلیقه ای باشه. مثلن ممکنه عکاس از اون تصویر حس خاصی داشته باشه که لزومن مخاطب نمی تونه این حس ویا اصلن حسی داشته باشه.
بحث اگر سر احساسات انسانیه با توجه به مثالهایی که زده شد، تنهایی،عشق و... اینها کلی با تصاویر رومانتیکی که از طبیعت گرفته می شن فرق می کنه.
در کل این عنوان(( عکاسی حسی)) میتونه کلی موضوع رو در بر بگیره که اصلن جالب نیست.
لطفن مسئله رو روشن تر کنید.
عکاسی حسی یعنی چی؟!
فکر کنم عکاسی حسی بسیار نزدیک به عکاسی مفهومی باشه یا شاید چسبیده بهم یا یکی با دو نام گوناگون
انتقال حسی که باید از تصویر به مخاطب انتقال کنه کار بسیار سختی هست و نیاز به فاکتور های این سبک داره
حس را باید خلق کرد
امیدوارم این یکی انتقال حس بکنه :)
http://www.akkasee.com/forum/attachm...1&d=1254246112
فکر می کنم بیشتر مفهومیه.
من معتقدم اگه قراره عکسی حسی باشه باید تنها اون حس و در واقع عاطفه رو انتقال بده و معنا در اون ارجع نباشه. توی این تصویر وجود کاغذهای مچاله شده معنا رو برجسته تر می کنه و بیشتر ما رو وادار به این می کنه که به این فکر کنیم که چه اتفاقی افتاده؟! اما عکاسی حسی اگه منظور از این تاپیک همین باشه که من استنباط کردم درواقع نباید ما رو وادار به پیدا کردن معنا کنه. فقط حس!
نمی دونم منظور همین بوده از این تاپیک یا نه.
همونطور که گفتی مرز بین کانسپشوال و مود بسیار ظریف است .این عکس قبلی بیشتر ادراک بیننده رو تحت تاثیر قرار میده تا احساسشو.
خوب دوستان این کتگوری رو قبول ندارند .که باید عرض کنم عکاسی و کلا هنر زیر مجموعه های بسیاری دارند که لااقل اکثر ایرانی ها به اون علاقه ای نشون نمیدن یا نمیشناسن .مثلا کینتیک یا ایریال که میشه روش بیشتر کار کرد و توی زیر مجموعه های سایت خودم ارزشون استفاده کردم .
یکی دیگر از مشکلاتی که خوده من و اکثر دوستان با اون دست و پنجه نرم میکنند انتخاب قطعی یک عکس در یک زیر مجموعه بخصوص است .مثلا یک حشره هم میتونه در ماکرو قرار بگیره هم واید لایف و هم طبیعت و حتی عکسی حسی
http://www.akkasee.com/forum/attachm...1&d=1254553007
و یک عکس عروسی
http://www.akkasee.com/forum/attachm...1&d=1254553007
سلام.
شخصن از وجود چنین تاپیکی خوشحالم. صرف نظر از اینکه بدلیل فقدان اصول و قواعد مشخص و کلاسه شده، احتمالن پیش بینی آقا فرهاد درست از آب در خواهد آمد و این تاپیک پر خواهد شد از عکسهای نامربوط.
اما فکر میکنم میشود این اتفاق را حداقل به عنوان فتح باب گفتگو و تبادل نظر به فال نیک گرفت.
بنده فکر نمیکنم مرز میان هنر مفهومی و اثر حسی به آن ظرافتی باشد که آقای خلیلی اشاره کردند. به نظرم مرز میان این دو کاملن مشخص است.
همانطور که خود آقای خلیلی و دوستان دیگر هم اشاره کردند کانسپچوال آرت یا هنر مفهومی بصورت تمام و کمال معطوف به معناست. فرم در این آثار میتواند کاملن انتزاعی باشد یا نباشد. اما فرمالیسم این آثار به هرشکلی میبایست معنایی را به ذهن مخاطب متبادر کند. در واقع نهایتن مخاطب اثر قرار است به همان درک و دریافتی برسد که مد نظر خالق آن بوده است و عنصر تخیل عمومن به منظور تحلیل فرم و کشف رمز ساختار اثر کاربرد پیدا میکند.
هنر حسی (نمیدانم آیا نام مناسبتری هم برایش وجود دارد یا نه ) قاعدتن معنا گریز است. نه اینکه حامل هیچ معنایی نباشد( که این غیر ممکن است) بلکه تاثیرش را بیشتر بر ناخوداگاه میگذارد.
می تواند فیگوراتیو باشد یا از طریق فضاسازی حس مخاطب را درگیر کند، اغلب مینیمال است. معمولن از نمادگرایی پرهیز میکند. فرم را صرفن در جهت سهولت ارتباط بکار میگیرد و عمومن از شیوه های روایتی پیچیده اجتناب میکند.
عکسهای مینیمال مایکل کنا از طبیعت و عناصرش که به دلیل رویکرد خلاقانه و حسی خود او تا این حد تاثیر گذارند شاید مثال مناسبی باشد:
یا در زمینه سینما جستجوی معنا را در تک تک پلانهای مکاشفه وار تارکوفسکی ( مثلن نمای پایانی ایثار با موسیقی ویران کننده باخ) را مقایسه کنید با صحنه هایی از مجموعه سه گانه کیشلوفسکی ( برای مثال میزانسن و دکوپاژ صحنه ای که خبر مرگ شوهر و پسر ژولی را به او میدهند).کد:
http://www.michaelkenna.net
پ.ن: بابت روده درازی معذرت میخواهم.
با امید به ورود اساتیدی مانند دکتر روشن به این بحث، که در آن صورت بسیار خواهیم آموخت.
در این سبک چند نکته قابل ذکر هست :
1. این حسی که باید انتقال پیدا کنه باید مخاطب یا بیننده حس را درک یا برای او اتفاق افتاده باشه
یک مثال ساده : لحظه ای که یک تیر بطور مثال بر شخصی میخورد ( حس درد ) شاید برای خیلی از مخاطبان درکی از حس عکس بوجود نیاد و عکس را جزو عکسهای خبری و یا موضوع دیگری در نظر بگیرند و لی اگر کسی چنین حسی برایش بوجود امده باشه حس عکس به او انتقال پیدا میکنه
2. سبک حسی سبکی جدای از سبک های دیگر عکاسی مانند پرتره , لنداسکیپ , فشن , نود و .... نیست بلکه بعنوانی یه آپشن به عکس اضافه میشه و مخاطب را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد
چند مثال یا ایده عکاسی حسی با بیان احساس انها
رایج ترین آن مه
مه در عکس های حسی عنصر بسیار مفید و کار آمدی می باشد بدین شرح که :
کوهستانی که مه ان را فرا گرفته و قله های کوهها از آن فراتر می باشند ( حس عظمت , فدرت و برتری )
رودخانه یا تالابی که مه آن را فرا گرفته
حضور به تنهایی در مه یا در لانه ای به تنهایی ( حس انزوا )
حضور حیوانات در مه
عناصر دیگری مانند پل ها و تعدادی درخت در مه جزو عناصر تشدید کننده حس می باشند
در هنگام عکاسی در مه و همراه کردن عکس با حس می توان نوردهی را - 2/3 کاهش داد و یا اگر دنبال تصاویر روشن تا + 1/3 افزایش اکسپوز داد
ابرهای تیره باران زا یا طوفانی ( حس شوم و تهدید آسمان )
برف - اضافه کردن برف در تصویر مخصوصا زمانی که برروی درختان یا شاخه ها قرار دارند و یا یخ زدگی شاخ وبرگ ها
آّب در جریان - استفاده از سرعت شاتر های پایین اب را بصورت صاف و ابریشمی تبدیل کرده و زیبایی خاص خود را داره
یا در ابشار ها می توان با سرعت های بالا هنگامی که قطره های آب به صخره ها برخورد می کنند حس قدرت را انتقال داد
در کل ممکن است برای انتقال حس موجود در عکس خود چندین استنباط بیان کرد تا مخاطب بتواند براحتی ارتباط خود را با حس موجود در عکس برقرار کند
بیشترین حسی که مخاطبان براحتی ارتباط برقرار میکنند
عشق , سردی مردگی , عشق از دست رفته , شور وشادی کودکانه , انزوا و تنهایی و ترس می باشد
که نمونه های ان ها را در عکس های مد , عکاسی کودکان , لنداسکیپ , نود , پرتره ها و ... می توان یافت
http://a.imagehost.org/0606/9e455004...62eea33eb1.jpg
http://www.akkasee.com/forum/attachm...1&d=1254254177
سلام
دوستان لطفا محدوديت حجم عكس 300 كيلوبايت رو رعايت كنيد !
فکر کنم برای روشن تر شدن بحث عکاسی حسی به دنبال فاکتور های اصلی این نوع عکاسی باشیم تا بتوانیم به مرجع کاملی برای عکاسی خودمان پیدا کنیم
از وضعیت چند عکس اخر , دوستان بیشتر با عکس های عاطفی ارتباط برقرار میکنند توجه کنید حس های دیگر هم موجود هست و باید به نحو احسنت به نمایش و در تصاویر پر رنگتر شوند
پ.ن : قابلیت ویرایش که داشت
درسته اما فاکتورهای اصلی چیه؟؟ ترس . خوشحالی . گریه؟ .خنده. تنهایی؟ پشیمانی؟ عشقی؟ ......اینها همه میتونه باشه ولی به نظر من این طور عکسها هم میتونن در ادمها یه حس مشترک ایجاد کنن و هم اینکه هر کسی با دید خودش برداشتی داشته باشه برای همین فکر میکنم مقداری سخت میشه تا دوستان حس خودشون رو بتونن منتقل کن و به اشتراک بزارن . خیلی جای بحث داره
http://images.dpchallenge.com/images...ted_432723.jpg
این عکس تقریبا مشترکه یعنی حسی رو انتقال میده که امکان زیاد داره مشترک باشه
http://images.dpchallenge.com/images...ted_171632.jpg
خشم
http://images.dpchallenge.com/images...ted_171447.jpg
شکننده
http://images.dpchallenge.com/images...ted_170900.jpg
پریشانحال
و...............
من خودم فاکتور های اصلی را بدست نیوردم ودر مطالب سایت های بیگانه به نتیجه گیری درست و حسابی نرسیدم ( شاید مشکل از ترجمه ضعیف این حقیر باشه )
امیدوارم به زودی بتونم مرجع درستی پیدا کنم و ترجمه آن را در اختیار دوستان قرار بدم
موفق باشید
یاحق
سلام آقای شهیدی
عکس اول نمونه بسیار جذابی است. ممنون
اما عکس دوم را شخصن یک پرتره اجتماعی میدانم. فرم اغراق آمیز این ثبت هم بیشتر بر مفاهیمی مانند آسیب پذیری، فقر و ضعف دلالت دارد.
اغلب عکسهایی که در گونه ها و زیر گونه های مختلف عکاسی جای میگیرند مطمئنن بار حسی مشخصی را حمل میکنند. اما بنده فکر میکنم آنچه که میتواند گونه ای به نام عکس حسی را از شاخه های دیگر متمایز کند تاثیر گذاری آن بر ناخوداگاه مخاطب است.
برای خود من آن دسته از آثارهنری ( عکس، موسیقی، فیلم و ...) ماندگارتر و تاثیرگذار ترند که سهل الوصول نیستند، سخت به تحلیل تن میدهند و کشف مکانیزم تاثیرگذاریشان بر آدمی سخت یا غیرممکن است.
مثالها فراوانند. خود شما هم در این پست نمونه خوبی ارائه کرده اید.
سلام دوستان عزیز.
http://www.img98.com/images/r2epy6hec20ibbb2yo6.jpg
منطقه بلوچستان(باهوکلات) - بهار 88
Nikon D60 + 18-55 VR
F/8 - 1/160 sec - ISO100
Focal length: 18mm
حتی یک خط از نقد شما عزیزان ، برام دنیایی ارزش داره.
دوستان لطف کنند عکسی که خودشون گرفتن رو اینجا قرار بدن.
در ضمن خواهشا عکس مربوط به اسم تاپیک باشه
http://masoudm.persiangig.com/kang/IMG_1255.jpg
Image Date: 2009:10:01 11:46:48
Flash Used: No
Focal Length: 70.0mm
CCD Width: 4.70mm
Exposure Time: 0.0080 s (1/125)
Aperture: f/5.6
ISO equiv: 200
White Balance: Auto
Metering Mode: Matrix
Exposure: program (Auto)
سلام
يكي از مهمترين اشكالات اين ژانر اينه كه ممكنه عكسي براي عكاسش يه حس عجيبي به وجود بياره ( بر اثر خاطرات و ... ) كه مخاطب كوچكترين ارتباطي باهاش برقرار نكنه. اگر عكاس بتونه عين حسي كه به خودش با ديدن عكس بهش دست مي ده به بيننده هم القا كنه اون مي شه يه عكس حسي موفق وگرنه خيليامون ممكنه ده ها و صد ها عكس حسي ( به زعم خودمون) داشته باشيم كه به درد ديدن نخوره. مثل اين :
http://gilmour.persiangig.com/image/Xanti-4.jpg
سلام. فکر میکنم مود فوتوگرافی ابتدا به ساکن اصلاً ژانر نیست. مود فونوگرافی میتونه یک شکل از عکاسی باشه که در حیطه همه ژانرها سرک می کشه و اونقدر ساده ست که همه رو به اشتباه می اندازه. درست مثل نوشتن داستان کوتاهه که از بس نوشتنش ساده است از عهده تنها عده خیلی کمی بر میآد! به بیانی ساده عکسی مود فوتوگرافی محسوب میشه که بیننده بتونه خودش رو تو عکس تصور کنه و اصطلاحاً تو عکس بشینه. اینکه عکسی در لحظه اول نگاه به دلیل فاکتور های بصری به بیننده شوک وارد کنه اصلاً دلیلی برای قایل شدن آن در حیطه مود فوتو نیست. این چند روزه دنبال می کردم ببینم تلقی دوستان چیه از مود فوتو و دیدم متأسفانه در غالب موارد عکس ها مودی نبوده اند. فراخوان شدم و باید برم اما عکس ها را دنبال میکنم و حتماً خواهم نوشت. آلبوم های کودکی بهترین نمونه از عکس های مود هستند. عکس های تولد یکسالگی، کودکی، روز اول مدرسی و غیره. دلیلش ساده است. چون همه آدم ها در تجربه این لحظات مشترکند و بنابراین همه احساسشان تقریباً مشترک خواهد بود. پس باید المانی در عکس گنجانده شود که احساس جمعی و اشتراکی آدم ها را برانگیزد. مثل غروب یا یک جاده مه گرفته و الخ. خوبه دوستان هم نظرشان را بنویسند. ممنون.
http://gallery.photo.net/photo/9857052-lg.jpg
Image Date: 2009:10:01 11:51:55
Flash Used: No
Focal Length: 70.0mm
CCD Width: 2.78mm
Exposure Time: 0.010 s (1/100)
Aperture: f/5.0
ISO equiv: 200
سلام.
http://www.akkasee.com/forum/attachm...0&d=1254663591
مکان عکس: پاریس- قبرستان Père Lachaise
سعی کردم که ادیت عکس بتونه حس سردی این مکان رو برسونه اما از نتیجه کار چندان راضی نیستم. اگر از دوستان کسی نظری داره ممنون میشم بهم بگه.
پی نوشت: از جمله افراد معروف مدفون در این قبرستان میشه از بزرگانی مثل شوپن و بالزاک نام برد. نویسنده بزرگ ایرانی- صادق هدایت- هم در همین آرامگاه دفن شده که عکس سنگ قبرش رو در پست های بعدی میگذارم.
http://gallery.photo.net/photo/9857103-lg.jpg
Image Date: 2009:10:01 11:52:38
Focal Length: 70.0mm
Exposure Time: 0.010 s (1/100)
Aperture: f/5.0
ISO equiv: 200
White Balance: Auto
Metering Mode: Matrix
سلام دوستان.
این عکس برای من حس هیجان و تا حدی ترس رو به همراه داره. نظر شما؟
http://www.img98.com/images/mb51ptwlfbys8h2fb5lp.jpg
راه آهن تهران-خوزستان
استان لرستان - منطقه تله زنگ
«انقلاب صنعتی»
http://www.img98.com/images/69ckwsdfxxmemw899dkd.jpg
70-300 تامرون @ 300
کارخانه سیمان صوفیان
با اینکه اونجارو ندیدم اما فکر کنم میتونم حسی که حاکمه درک کنم ولی این حس تو عکستون نیست. احساس ما اغلب ناشی از تجارب ماست به نظر بنده این زاویه ای که انتخاب کردید چون برای چشم آشناست چیز دیگری رو تداعی میکنه. امیدوارم شات های دیگه هم داشته باشید.نقل قول:
سعی کردم که ادیت عکس بتونه حس سردی این مکان رو برسونه اما از نتیجه کار چندان راضی نیستم. اگر از دوستان کسی نظری داره ممنون میشم بهم بگه.
این عکس رو وسط عکاسی پرتره گرفتم. با همین کادر.
ایده عکس خوبه.
ژست دست و پرده، توازی خطوط جاده و پنجره که حس امتداد رو تقویت می کنه.
ولی بدون ایراد نیست. نور خیلی ضعیفه. چه در اتوبوس، چه جاده، و همینطور آسمان و خورشید.
رفلکس روی شیشه رو یا تقویت کنید یا حذف. (البته هدفمند)
فکر میکنم میشه روی این سوژه در فرصت بهتری و با اجرای قویتر کار کرد. (جمله تکراری من!)
سلام بچه ها
در مورد پست 40 ، لطفا اگزیف رو بفرمایید. به نظرم نویز زیادی دارد.
نیمروز به نیکی
http://www.img98.com/images/3y5hfybgp68987phoox.jpg
من شخصا سعی میکنم کنتراست بیشتر رو به مرحله پروسس عکس موکول کنم. RAW عکس میگیرم و همونطور که فرهاد خان گفتند با کمترین ایزو ممکن، بعد موقع پروسس هر چقدر خواستم کنتراست رو بالا میبرم (البته نورسنجی درست هنگام عکاسی هم مهمه).
نویزهای کم و متوسط هم به راحتی و با کمترین کاهش جزییات توسط نرم افزارها قابل برداشتن هستند. ولی نویز زیاد همیشه مشکل سازه :::angry:::
با احترام تقدیم به خانوم تهرانی
http://www.atings.com/uploads/1256566914.jpg
سلام
امیدوارم اون حسی که به من میده به شما هم بده
http://www.akkasee.com/forum/attachm...1&d=1256775196
سلام
مسير فومن به قلعه رودخان
اون روبرو يه دره خيلي عميقه ، با يه سراشيبي تند
اساتيد منتظر نظرات شما هستم
http://www.img98.com/images/t6gz869806h89k4ufl.jpg
حق با شماست
عکس ایرادات تکنیکی زیادی داره
البته دلیل اصلی این مساله بر می گرده به وجود قطرات خیلی زیاد آب در هوا
و نداشتن لنز تله
این منطقه بدلیل وجود آبشار و باد نسبی همیشه پر از قطرات آب هست
شاید این عکسها وضعیت رو بهتر نشون بده
http://www.akkasee.com/forum/attachm...1&d=1257095093
http://www.akkasee.com/forum/attachm...1&d=1257095404
سلام
انتقادات و پيشنهادات فراموش نشود
ممنون
http://www.img98.com/images/6s75qnvz7ypmdlx9kwqt.jpg
بنام خالق رنگها
با سلام
این عکس بنظرم خیلی حس خوبی داشت و معذرت میخوام از دوستان چون قرار بود عکسهای خودمونو بذاریم
http://www.akkasee.com/forum/attachm...1&d=1257423955
به نظرم تراز سفیدی و روشنایی زمین(قسمت برف) خیلی کمه و اصلا شبیه برف نیست.
چون معمولا توی عکسها، برف روشنایی خاصی داره
http://www.pcnet.ir/images/6s75qnvz7y.jpg
جناب سينا جبرائيلي عزيز
سلام
ممنون از توجه ،تذكر و اديت زيباي شما
راستش بنده يه نمونه اديت دقيقا شبيه چيزي كه شما انجام داديد را دارم و ابتدا خواستم تا هر دو نمونه را ارسال كنم تا نظر دوستان را بدونم كدوم بهتره ، كه شما اين كار را انجام داديد:::happy:::
در واقع هدف من از اين عكس اين بود كه حس تعالي و تكامل و حركت از يك دنياي سرد و تاريك به سمت منبع اصلي نور (البته بلاتشبيه) يعني خداوند متعال (الله نور السماوات والارض) را به تصوير بكشم
بازهم ممنون از شما
در مورد عکس پست 66 به نظرم اگر حس مورد نظر شما باران و طراوت آن بوده باشه، گرمبودن رنگهای عکس نه تنها هیچ کمکی نکرده که اصلا خلاف آن است.
شاید یک کار سیاه و سفید و یا عکسی با وایت بالانس مناسبتر (مثلا کلوین حدود 4500) بهتر میبود.