-
خوب، بعد از سه نظر می تونم یک عکس دیگه بگذارم. اسمش را خودم راههای آسمان گذاشتم... برداشت و تفسیر شما از این عکس چیست؟
-
(4) نميدونم منظور شما از راههاي آسمان نوع و شكل خاص ابرها بوده يا امواج مخابراتي؟!
اما دو چيز در اين عكس توجه رو بخودش جلب ميكنه ، يكي مناره هاي مسجد و ديگري دكل هاي مخابراتي. وجود مسجد يا كلا اماكن مذهبي در يك عكس خود بخود باعث ايجاد يك فضاي مفهومي ميشه و مخصوصا براي ما كه در طول شبانه روز رسانه هاي مختلف تفاسير و تصاوير گوناگوني از اين بنا ها به نمايش ميگذارند ، يك وزن زياد در عكس را به سمت خودش ميكشه و همش انتظار داريم كه مفهومي از مسجد بدست بياريم و بشنويم. اما وجود 2 عدد دكل اين توازن را مقداري بهم زده و آنها هم حرفي براي گفتن دارند!
شايد راههاي زيادي در آسمان هست! هم راه مخابراتي و هم راه رسيدن به خدا!
-
(3)
با عرض سلام مجدد
جناب شهبازی تصویری كه شما آنرا راههای آسمان نامگذاری كرده اید در معماری بعنوان خط آسمان شهری از آن یاد میشود كه در گذشته (معماری سنتی) یعنی زمانی كه هنوز پای تكنولوژی جدید به دنیای ما باز نشده بود این خط تصویر بسیار زیبایی از آسمان را ارائه میكرد كه هماهنگی و هارمونی از مشخصات بارز آن بود..... اما متاسفانه در حال حاضر این هماهنگی و هارمونی تبدیل به تضاد و ناهماهنگی شده است
همانطور كه در تصویر مشخص است نمادهایی از مسجد تكنولوژی طبیعت مسكن و ... كمپوزیسیونی نازیبا را تشكیل داده اند و بدرستی آشفتگی و نازیبایی عصر حاضر را به تصویر كشیده و به نقد گذاشته است ... در گذشته انسان از دیدن راههای آسمان لذت می برد اما حالا...
(در اولین فرصت سعی میكنم یكی از راههای آسمان سابق را اینجا بگذارم)
موفق و پیروز باشید
-
3- آقای شهبازی: من فکر می کنم اگر خودتون راههای آسمان را ذکر نمی کردید شاید بیننده خیلی متوجه مفهوم مورد نظر شما نمیشد. به نظرم تو این عکس تاکید بیشتری روی آسمانه تا راههای آسمان. راستش من همیشه مشکل دارم که اصولا چقدر از بار مفهوم عکس باید به عهده عنوان باشه؟
اما ترکیب عناصر عکس بسیار جالبه. طبیعت، تکنولوژی، مذهب. نمی دونم درست برداشت کرده ام یا نه.
-
-
3- جناب شهبازی اگر منظور شما تناظر یک به یک سنت و تکنولوژیه کار بسیار جالبی هست زمانی صداهایی که در شهرها پخش می شد از همین مناره ها بود و اکنون با مناره گون هایی که در کنار اونها قرار دارند تا مسافتهایی بعید این امواج شنیده می شوند؛ و اما در خصوص صحبتی که افشین ساسانی کرد تصور می کنم بهترین تعبیر از نام عکس در تقابل با خود آن باشد فقط نکته ای را لازم می دانم ذکر کنم و آن اینکه تأکید بیشتر بر روی آسمان؛ آسمانی که بشر خواهان به تسخیر در آوردن آن می باشد و ناهمگونی با آنچه که بر سر ِ زمین ِ زیر پای خود آورده بر قدرت آن اثر بسزایی داشته است.
4-سها تفرشی عکس با رنگمایه ی خوبی آغاز می شود و گامهایی دو سویه و خسته و سخت گرچه چشم را به آمد و رفتی بین آنها وا می دارد ولی سرانجام به متن تصویر می کشاندمان و بر بلندی تپه ای که یقیناً بر آنسوی آن نه آبی است و نه آبادانی چرا که روزی این تک درخت این ره را آزموده است.
-
جناب شهبازی: عکس اول شما یه حس انتظار همراه با شادی و غمگینی رو نشون میده و به نظرم اگه خط افق صاف بود و دیگر خطوط موازی آن بود بهتر میشد.
این یکی عکستونم که خیلی جالبه. واقعا راهای آسمانی رو نشون میده...
سها: این عکس شما از لحاظ کادربندی به نظرم جای کار داشته ولی چون تاپیک مربوط به چیز دیگس واردش نمیشم. از لحاظ مفهومی خیلی جالبه. یک درخت خشکیده و ردپاها. به نظرم درخت خشک شده نشانه از خرابی و فقر و... رو نشون میده و رده پاهای انسان هم که خوب میگن انسان آبادگر و در عین همین آبادی فقر و بدبختی هم وجود داره.
من این طوری برداشت کردم.
-
ببخشید یادم رفت : آقای مختاری زاده در واقع اون طرح وسط رو خودم اضافه کردم و اگر کسی رو که به صلیب کشیده شده متصور کنین و اون رو بخواید با دو خط ساده بکشید یه همچین چیزی در می آد البته نظری هم به همان نماد معروف پارسه؛ نماد هم کیشان زرتشتی یعنی اهورمزدا داشته ام به حالت پاها و دستها کمی دقت کنید.
و اما طبق فرمایشات جناب شهبازی بعد از سه نظر و 24 ساعت
لازم به ذکر می دانم که این جای پا به تکه سنگی است موصوف به جای پای امام رضا(ع)که در "تکیه ی معاون الملک"
کرمانشاه واقع است و اعتقاد را بر این است هر آن کس که زیارت آستان آن حضرت بر او امکان پذیر نبود پابوسی همین او را بس.
http://www.vishtasb.com/dream/foot-2.jpg
-
(5) sohashinystar : رنگ محيط نشانه از قدمت وكهنگي است و درخت نحيف و خشكيده اين حس رو تقويت ميكند. بيابان شرايط سخت زندگي اين درخت رو نشان ميده و در نهايت متذكر ميشه كه بايد ماند ، در سختي و تنهايي . حتي كوچكترين نشانه هم براي آيندگان درسي بزرگ خواهد بود.
-
در مورد عکس دریا باید بگویم که فرد در تصویر نقش اصلی را بازی میکند که اول از هر چیز بیننده متوجه آن می شود و سپس پس از دیدن تنهایی او و قرار گرفتن در مقابل دریای بیکران حس تنهایی به بیننده منتقل میشود. اما در مورد عکس سگ باید بگویم که عالی است. یعنی عکس طوری گرفته شده و از زاویه خوبی گرفته شده که بیننده میتواند خود را در آن جا حس کند و این حس که مسیر کجاست و باید به کدام سمت رفت به راحتی منتقل می شود. اما در مورد عکس درخت باید بگویم که شاید رنگی بود بهتر بود. البته این نظر من است. اما به هر حال از نظر مفهوم میتواند تاثیر گزار باشد چراکه در صحرای وسیع یک درخت میتواند نظر را جلب کند اما خود درخت نیز افسرده است و پای در بند.
