Camera Model: Canon EOS 7D
Lens: EF100mm f/2.8L Macro IS USM
Image Date: 2010-07-30 03:58:47 +0000
Focal Length: 100mm
Focus Distance: 0.31m
Aperture: f/8.0
ISO equiv: 1000
Exposure Bias: none
عکس از 25 فریم با نقاط فکوس متفاوت (بر رفع مشکل عمق میدان کم) با سرعت شاتر 1 تا 1/6 ثانیه تشکیل شده است.
گالری عکس بهنام صفرزادهNikon D600, Nikkor 24-70, Nikkor 70-200 VR II, Nikon SB-900, Nikon SB-800 2x
سلام.
آقا مسعود، بك گراند هم حاصل از ادغام 25 فريم است يا بريده شده است؟
به هر حال روش خوبي براي حذف نويز و جبران عمق ميدان محدود در عكس است. ممنون.
با سلام به دوستان و با اجازه از اساتید.بنده هم معتقدم ماکروگرافی لزوماً حشره گرافی نیست و بسیاری از سوژه ها دراین مقوله می گنجند. ولی خب تا ایده های خوبی نظیر عکی جناب مبین علی و سایر دوستان به ذهنمان برسد فعلاً حشرات را با دوربین شکار میکنیم!
اگزیف عکس موجود است.
Canon 5D II | Canon EF 16-35 f/2.8 LII USM| Canon EF 70-200 f/4 LIS USM l Canon 430 EX II
l Canon EF 100mm f/2.8 Macro LIS USM l
يوسف جمسي
سلام
مسعود عزیز
با عرض پوزش به نظرم عکس 1453 نکته خاصی از منظر "یک عکس" ندارد. شاید برای شما رسیدن به این عمق میدان با آن روشی که قید کردید جذابیتهایی داشته اما گمان نکنم برای بیننده، این عکس بدون آن توضیحات فنی گیرایی داشته باشد. حداقل از لحاظ کادر دارای نواقصی است.
عکس کلاً طوری است که گویا با نرمافزار از زمینه جدا شده و سعی شده لبههای شیء به گونهای هموار و صاف شود تا آثار برش نرمافزاری مشخص نباشد. در کل به نظرم دور بودن زمینه در این عکس حسنی نداشته و حس خوبی را منتقل نمیکند.
اگر زمینه اینقدر مات نمیبود شاید هویتی جدا پیدا نمیکرد.
و سوالی پیش میآید؛
شما فرمودید با توجه به آویزان بودن شیء برای حفظ سرعت شاتر از ایزوی بالا استفاده کردید. نمیتوانستید با تثبیت (مهار) آن ایزوی پایینتری را انتخاب کنید؟ درست که ایزوی 1000 در دوربین شما نویز کمی دارد ولی رد نمیکنید که مسلماً ایزوی پایین ارجح است مگر آنکه دستمان از بقیه جهات باز نباشد؟!
.
سلام جناب طالبي
.......
يكي از عكسهاي استفاده شده را براي شما قرار ميدهم. كه پاسخگوي سوالهاي شما خواهد بود.
عكس نه در دوربين و نه در فوتوشاپ نويز گيري نشده و تنها اديت اعمال شده بر آن تغيير وايت بالانس است.
سلام وحيد جان
با تشكر از توجه خاص شما به اين پست
در اين عكس ميخواستم با بزرگنمايي 1 به 1 در حالي كه سوژه بكگراند مشخصي ندارد يك عكس با شارپنس بالا
و بكگراند مهو و با استفاده از نور طبيعي محيط بگيرم!
در مورد كادر و تركيب بندي،بله ميشد كادرهاي ديگر و بهتري نيز داشت،ولي اين جمله شما را قبول ندارم!به نظرم عکس 1453 نکته خاصی از منظر "یک عکس" ندارد.
احتمالا اگر چنين بود 20 و چند نفري از دوستان كه براي پست تنكس نميزدند.در كل فكر ميكنم اكثر آثاري كه در فروم به نمايش گذاشته ميشود(بر خلاف گالري) بر تكنيك تاكيد دارند.
در مورد سوال هم كه براي شما پيش آمده است،چرا ميشد چنين كاري كرد!و يا با روشهاي بسيار ديگر به همين نتيجه رسيد!به قول كاوه جان اصولا راه های رسیدن به خدا فراوان است!
البته نتيجه اي كه من ميخواستم به آن برسم(عمق ميدان مناسب و شارپنس بالا،بدون نويز)
البته اگر سوژه را مهار و از ايزو پايينتر نيز استفاده ميكردم به توجه به كاهش سرعت شاتر افزايش نويز دور از تصور نبود.
در مورد جدا بودن سوژه از بكگراند فكر ميكنم اين مورد كاملا طبيعي باشد آنهم در عكاسي ماكرو و موردي كه در اين عكس به آن اشاره شده است و اصولا عكس با تاكيد بر آن گرفته شده است.