صحبت از بزرگی خورشید شد دلم میخواد یه خاطره از عکاسی نکردن!!! براتون بگم.
قبل از اینکه خاطره رو شروع کنم باید بگم که ما توی ملبون یک پدیده ای داریم که خیلی وقتا اتفاق میوفته بهش میگیم super moon. اگر سرج کنید شاید عکسهای خوبی پیدا کنید. در شرایط خاصی وقتی که ماه در افق نزدیک زمین است اندازش شاید به 3 یا 4 برابر معمولش میرسه. البته وقتی بالا میاد خیلی کوچیک میشه. احتمالا این پدیده خیلی به این گوشه زمین مربوط نباشه و دلیل پر رنگ شدنش این باشه که ملبورن یه باغ شهره و تقریبا همه خونها ویلایی و یک طبقه هستند. و در این شرایط ماه همیشه در افق دید خیلی خوبی داره! این باغ شهر بودن ملبورنو به این دلیل گفتم که شرایط اون روزو و چیزی که من میدیدمو بتونید بهتر تجسم کنید.
بعد از ظهر یه روز سرد پاییزی دم دمای غروب بود من مثل همیشه یک لیوان قهوه درست کرده بودم و داشتم منظره بیرون رو به حیاطو نگاه میکردم و از دیدن ماه لذت میبردم.
اون روز ماه تمام بود، روز 14 ماه قمری. و جالب این بود که ماه در حالت super moon بود و چند برابر بزرگتر تو یه افق صاف با چنت تیکه ابر کوچیک دیده میشد. تو نمای بیرون تو حیاط بزرگ همسایه یه درخت خشکیده پاییزی تو سمت راست ماه بود و کنار ماه چنتا تیکه ابر زیبا بود که در نور غروب به رنگ سرخ دیده میشد. در افق هم یه دسته پرنده مهاجر در حال پرواز بودند. اینجا مرغابیها، قوها و پلیکانها به صورت وحشی در پارکها زندگی میکنند. و از همه زیباتر خود ماه بود که در انعکاس یا شکست نور یا هر چی به رنگ سرخ دیده میشه درست مثل خون!!! و جالبتر اینکه تمام این اجزا هم انگار دقیقا طبق قانون یک سوم چیده شده بودند. اون روز برای بار اول بود که دلم میخواست یه لنز تله داشتم و از ماه عکس میگرفتم. حتی وسوسه شدم که لنز 85 روی دوربین ببندم که... ترجیح دادم از دیدن این منظره لذت ببرم.
اون روز گذشت و فردا خانمم ازم پرسید، مهدی راستی دیروز super blood moon و دیدی؟ اونوقت فهمدیم که اون چیزی که دیروز دیدم خسوف کامل ماه در حالت سوپر مون بوده که گویا در 100 سال اخیر فقط 3، 4 دفعه اتفاق افتاده بوده
دلیل اون رنگ هم شکست نبوده!!! و اینکه چه فرصت منحصر بفردی برای عکاسی از دست داده بودم!!!
دفعه قبلی این اتفاق نجومی سال 1982 و دفعه بعد سال 2033 خواهد بود.
https://www.google.com.au/search?q=blood+super+moon