عکس دارای نشانههای متعددی است. آیا میتوانید در هفته پانزدهم از سلسله بحثهای نقد عکس، این نشانهها را تحلیل کنید و برآیند آنها را در نقد خود بکار بندید؟
منتظر خواندن نقدها و نظرات دوستان هستیم...
عکس دارای نشانههای متعددی است. آیا میتوانید در هفته پانزدهم از سلسله بحثهای نقد عکس، این نشانهها را تحلیل کنید و برآیند آنها را در نقد خود بکار بندید؟
منتظر خواندن نقدها و نظرات دوستان هستیم...
جهت گیری بسیار قوی در عکس جلب نظر میکند، که عناصر مختلفی از جمله جهت پاها، جهت نور و سایه ها و جهت نور چراغ داخل استخر در ایجاد و شدت بخشیدن به آن نقش داشته اند. در نهایت این تقارن عکس است که سبب می شود حس حرکت رو به بالا در عکس تقویت و ذهن بیننده روی آن متمرکز شود.
این جهت گیری با مواردی مثل قرار گرفتن بخشی از پاها فراتر از لبه استخر، نگاه از بالا به پایین و در نهایت رنگ بندی نواحی (گرم به سرد) در هم می آمیزد و در کنار نور کم عکس، حسی مانند ترس از پریدن را در بیننده ایجاد میکند.
نکته ای که مانند اکثریت قریب به اتفاق عکس های ارزشمند در این عکس نیز جالب توجه است، آن است که تک تک نشانه ها و عناصر عکس در خدمت یک موضوع و حس خاص قرار دارند و ذهن بیننده با دقت بر هر نشانه ی جدید، همان حس پیشین خود را جدی تر و پر رنگ تر می یابد.
آرش شاهکار
عکس جالبیه و میشه گفت نشان از هوشمندی عکاس (که به احتمال زیاد همان صاحب پاهاست) داره. همه چیز عکس به سمت بالا(رو به رو) اشاره داره و به حرکت. شاید بشه گفت آرامشی نسبی قبل از طوفانی نسبی (که همان شیرجه خواهد بود) و سپس حرکتی رو به جلو تا بینهایت خارج از قاب عکس.. تیرگی جای جای عکس کمی دلهره آفرین و البته جذابه. یک حس سینمایی خفیف هم در عکس هست که شاید برداشت شخصی من باشه. یه نکته ای رو هم شاید به جا باشه که بگم: اینجور عکسها فرق یک عکاس و کسی که صرفا عکس میگیره رو مشخص میکنه. شاید اگر یک آدم معمولی با دوربین به استخر بره فقط یک سری عکسهای معمولی از زوایای مختلف استخر بگیره و نهایتا از میز و صندلی اطراف اون، ولی وقتی دوربین دست یک آدم کاربلد بیفته که نگاهش به همه جا هست نتیجه اش میشه این عکس که در ساده ترین شکل میشه ساعتها نگاهش کرد و هر دفعه چیزهای تازه ای رو (که حتی شاید در فکر عکاس هم نبوده) از اون کشف کرد. ممنون به خاطر انتخاب این عکس.
Back for Good
سلام
بخاطر کادر مربع ای و قرینه بودن، عکس از ثبات خوبی برخوردار است و همچنین حالت ایستایی پاها این حس را تقویت می کند که نشانی ازعقب رفتن یا حرکت به جلو در آن دیده نمی شود و این سکون در مقابل فوران آب است.
نوری که درون آب مانند آتشفشان به صورت فوران بیرون می زند(به خاطر جریان آب) در وسط تصویر جلب توجه می کند، شاید هم عکاس برای ثبت آن دوربین بدست شده وبعد با کادر بندی و نگاه دقیق به یک عکس ایده ال رسیده است. غیر از تضاد رنگها می توان این نور آتش مانند را هم با آب یک تضاد دانست.
نور در عکس از سمت پایین است و این بر خلاف نور در طبیعت است که باعث بالا رفتن بار مفهومی عکس شده است.
چیز دیگر که چشم من را درگیر می کنه وحس کنجکاویم را تحریک می کند اعداد نوشته شده در کنار پا سمت چپ است .نمی دانم مقدار عمق است یا ارتفاع ولی خیلی توجه برانگیز است.
پیروز باشید
عکس جالبیه به خاطر اینکه هر یک از پارامتر ها به من یک حسی را القا می کند.
اول نور داخل آب و حباب های ریز اکسیژن مرا به زیر آب و سکوت آن زیر می برد. رنگ آبی کاشی ها نیز بسیار در انتقال این حس کمک میکند
تیز هوشی عکاس در نشان دادن عدد قابل ستایش هست و من را به اعماق آب جایی که فشار زیاد است می برد.
در نهایت پاهای شناگر به من استرس قبل از شیرجه را میدهد.
در کل با دیدن این عکس ناخدا گاه صدای برخورد بدن و حبابها به محض وارد شدن داخل آب را تصور می کنم.
سلام عکس یک عکس کاملا حرفه ای و پر از نشانه و پارامترهای بازگو کننده روایت می باشد به نظر من
به شخصه اعتقاد دارم این عکس پتانسیل فوق العاده زیادی برای تبدیل شدن به پوستر یک فیلم یا تیاتر یا...... را دارد (به خاطر روایت بسیار قوی از موضوع که در عکس دیده میشه)
1-اثر پای که کمرنگ در جهت مخالف پاها و در میان پاها قرار دارد
2-سایه ها و ترک هایی که روی سطح دارد و رنگ ان حاکی از زنگ زدگی و پوسیدگی را دارد
3-شماره 1.95 که پسوندش زیر پا ناپدید شده خب 1.95 چی ؟ (شاید ادمو یاد شماره یک زندانی بندازه بخاطر رنگ و برجستگیش)
4-دو حرف tr که از ادامه پا زدند بیرون
5-تک نوری که فقط محدوده کمی از روبرو رو نمایان کرده
7-ارتفاعی که کم به نظر میاد ولی قابل تخمین نیست
8-2تا شست پا که از لبه زدند بیرون (شست تعادل و تکیه گاه پا هست و اگه نباشه نمی تونیم تعادلمونو حفظ کنیم)
9-نقشهای کاشی که در وسط به طرز عجیبی به هم ریخته اند
10-و رنگ سیاهی که از دو طرف و دور از سوژه شروع میشه
11-عدم سایه پا
12- حتی با نور پردازی طوری نشان داده شده که کف پا صافه و شایدم واقعا باشه
13-جهت گیری 2پا نسبت به هم
14-......
تمام این علایم تفسیر و داستان خودشونو دارن و یک روایت کامل از یک داستان بزرگ نشون میده که هم میتونه اولش باشه ویا هم اخرش و نکته تو اینه که این داستان ادامه داره (به خاطر اون پا) و وابسته به زمان و مکان خاصی نیست شاید اگه تیاتر بود اکسپرسیون یا ابزورد بود............ تبریک میگم به عکاس خوش فکر و نابغش
با احترام فراوان مرتضی صادقیان
http://instagram.com/Morteza__sadeghian
http://instagram.com/man.sa_photography
درود ...
سعی کردم در این عکس بعد از نوشتن نقد خودم، صحبت های دوستان را بخوانم تا تفاوت دریافت ها ملموس تر شود. بد نیست اگر باقی دوستان هم همین کار را بکنند.
به نظر عکس جذابیست از نظر بصری ... آن قدر جذاب که شاید انتخاب مناسبی برای پوستر فیلم یا کاور آلبومی موسیقی باشد.
ترکیب بندی با استفاده از قاب مربع، تقابل رنگ های گرم و سرد، کنتراست بالای عکس، نور لامپ درون استخر، بافت ایجاد شده توسط کاشیه های استخر و عدد نوشته شده بر لبه استخر از جاذبه های بارز بصری عکس به شمار می آیند.
● ترکیب بندی مربع و حالت پاها یک حس تعلیق به عکس داده اند. تعلیقی که دقیقا نمی دانیم ناشی از ثبت حس تردیدی است که در عکس موج می زند یا ناشی از ثبت لحظه ای از یک ماجرا که از فریم های قبل و بعد آن خبری نداریم. به هر حال نفس را در سینه حبس می کند تا ذهن با توجه به اجزای تصویر سر از راز این عکس بر دارد.
● رنگ های گرم و سرد در مرز دیواره استخر ... خیلی هم بی حکمت نیستند، می توانند تعبیری باشند به تقابل مرگ و زندگی در مرزی باریک ...
● کنتراست بالای عکس هم در تقویت حس خشونت موثر بوده است. تاریکی داخل آب، ابهامی است به نامعلوم بودن وقایع احتمالی که در آن خواهد افتاد.
● نور لامپ درون آب و جهت آن ... تنها عاملیست که کمی احساس حرکت را منتقل می کند، آن هم رو به سمت جلو ...
● بافت کاشی ها و اعوجاج حاصل از شکست نور در آب به عدم تعادل آن فضا دامن می زند.
● و اما عدد 1.95 متر بر لبه استخر ... شاید انتخاب آن تصادفی بوده است یا در ابتدا به نظر برسد که به دلیل برهم زدن تعادل ترکیب بندی زائد است. اما معنا بخشی بسیاری به عکس می دهد. عددی است که از میانگین قدی اکثر جوامع بالاتر است.
با کنار هم نشاندن این نشانه ها پیام عکس واضح تر می شود:
خودکشی ... شاید نزدیک ترین پیامی باشد که از این عکس به آدمی دست می دهد و تمام نشانه ها هم به تفسیری به این موضوع دامن می زنند.
و به نظر من نکته بارز این عکس وجود این همه نشانه هم گام برای روایت یک داستان است. داستانی که تنها در یک فریم روایت می شود و البته پایانی باز دارد!
با تشکر از دکتر روشن برای انتخاب این عکس
پ.ن: الان نظرتان دوستان را خواندم، نکته جالب اشتراک بسیاری از نظرهاست. و البته هنوز تفاوت هایی از نظر دیدن نشانه ها و تفسیرشون وجود دارد. اما هماهنگی نظر ها هم در نوع خودش جالب به نظر می رسد و فکر می کنم نقطه قوتی برای عکس باشد.
ویرایش توسط Amir Abdolpanah : Sunday 22 May 2011 در ساعت 01:02
ممنون امیر
تردید غریبی دارد این عکس
دل سپردن به نوری که فرا میخواند یا ماندن. تاریکیای که از پس نور حادث میشود چیست؟
امیر اشارههای خوبی کردی؛ راستش یک مقدار عکس برایم گفتاریتر شد. اولبار که عکس را دیدم نمیدانستم چگونه تشریح کنم. یک حس غریب از یک اتفاق در شرف رخدادن را. هر چه خواستم حسی غیر از رفتن در عدم را بشناسم نشد.
"خودکشی" که تو گفتی، آخر خط این داستان است. اما ترجیح من مجهول فرض کردن فضای پس از نور است.
رنگ که کنتراست زیبایی ایجاد کرده، نگاه از بالا هم که هراس افتادن را دارد؛ آبی زمین هم که محو سیاهی شده. دیگر چیزی نمیماند اما وسوسه نور!؟
تقابل سکون و حبس زمان زیر پا و به حرکت فراخواندن نور تردید ایجاد میکند.
نمیدانم چرا اما شدیداً در نگاه اول خود را در مقام انتخاب دیدم!
ویرایش توسط Vahid : Sunday 22 May 2011 در ساعت 01:28
.
این عکس هم مشابه عکس قبل یک قاب تقریبا عمودی، دارای شکل هایی با خطوط صاف با یک بافت درشت در قسمت بالای عکس رو به رو هستیم. در قسمت پایین نور و رنگ به سور زیبایی کار شده، ولی در قسمت بالا بعد از مدتی نگاه کردن می بینیم که کیفیت پخش نور از منبع زیاد خوب نیست که شاید به خاطر فضای عس باشه. عکس تقریبا متقارن هستش. نقطه مرکزی عکس همون منبع نور هستش، ولی در نگاه اول اون جفت پا به چشم میاد، و بعد منبع نور که تثریبا در مرکز عکس قرار داده شده.
به نظرم عکس یک حالت جستجو به دنبال آرامش رو نشون می ده، رسیدن به آرامش مطلق و یا همون ماورای مطلقی که به دنبالش هستیم. وجود پاهای آماده به شیرجه و منبع نور در قسمت درون آب و فضای اون که آبی هستش و رنگ آرامشه این حس رو به خوبی القا می کنه.
وجود اعداد اگر غیر عمد نبوده باشه می تونه فرار از دنیای کنونی و مدرن رو نشون بده.
البته من با یک قسمت از عکس مشکل دارم، اگر حرفهای بالا رو قبول کنیم و فرض کنیم هدف عکاس بیان اون چیزهایی باشه که گفتم، در نورپردازی برای پاها، قسمتی از پشت پاها روشن هستن که نشون دهنده منبع نوری در بیرون از فضای بالای عکس هستند. شاید بشه این رو به خاطر نورپردازی فضای بیرون توجیح کرد
امیر عبدل پناه عزیز تفسیر زیبایی از عکس داشتی که من با خیلی از جاهای آن موافقم. اما تصور خودکشی در استخری با عمق 1.95 که چراغی جهت دار در آن روشن است کمی نچسب و باورنکردی بود( نظر شخصی) حداقل در سینما و حتی در واقعیت حافظه ام یاری نمیکند که اینچنین حادثه ای را شنیده و دیده باشم. شاید اگر از همین سوژه در همین وضعیت (ایستاده بر لبه استخر) از نمایی دور و در فضای کاملا خالی استخر و محوطه اطراف عکس گرفته میشد خودکشی بیشتر محتمل بود.(نظر شخصی) در کل از اینکه اینهمه موشکافانه به عکس نگاه کردی لذت بردم و تحسینت میکنم.
Back for Good