صفحه 1 از 2 1 2 آخرینآخرین
نمایش نتایج : از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
Like Tree151تشکر

موضوع: عکس شماره ۳۰

  1. #1
    Moderator nmroshan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2004
    محل سکونت
    mashad
    نوشته ها
    5,263
    تشکر شده
    38313
    تشکر کرده
    11580

    پیش فرض عکس شماره ۳۰

    سی‌امین عکس








    --------
    پی‌نوشت: از ابتدا هدف از این بحث ها این بوده است که عکس ها را دقیق تر ببینیم، فکر کنیم، تحلیل کنیم و بتوانیم در موردشان صحبت کنیم.

    اگر هر راه حل با پیشنهادی برای بهبود این سلسله بحث‌ها دارید، بسیار خوشحال خواهیم شد که بیان کنید تا بتوانیم به این هدف بهتر برسیم.

    این تاپیک مخصوص پیشنهادهای شما است:
    نظرات و پیشنهادات در مورد قسمت نقد
    ممنون از همراهی‌تان.
    Amir Mohebi، ME، A_Maddah و 28 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    نعما م. روشن
    مقالات سایت عکاسی |وبلاگ (از عکاسی) | اینستاگرام : Nemaroshan

  2. #2
    كاربر آشنا Vahab_asefi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2011
    نوشته ها
    40
    تشکر شده
    196
    تشکر کرده
    78

    پیش فرض

    سلام؛
    ابتکار زیبایی است اما چیزی کم دارد. چیزی در پس لذتی که از عکس می برم من را آزار می دهد. هنوز مطمئن نیستم پس فعلاً فقط همین...
    nmroshan، ME، jebrahim و 3 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  3. #3
    Forum Moderator کوروش آواتار ها
    تاریخ عضویت
    October 2011
    نوشته ها
    2,650
    تشکر شده
    18518
    تشکر کرده
    12880

    پیش فرض

    به نظرم عنصر آزاردهندگی ، چیزی است که در معنای عکس نهفته است .
    نتیجه شکستی که در ادراک ما در شناخت تصویر پشت پرده حاصل می شود . ما همواره انتظار داریم تا تصویر یک انسان را با مشخصات شناخته شده شناسایی کنیم . او را به عنوان یک آیکان ببینیم . و بتوانیم چهره یک انسان را شناسایی کنیم . چهره انسان یکی از شناخته شده ترین چهره ها و تصاویر عالم در انسان است . چهره انسان اولین تصویری است که یک نوزاد می تواند شناسایی کند . قبل از شناختن هیچ تصویر دیگری . چهره انسان به قدری با هویت او گره خورده که در تاریخ فرهنگ بشری، ماسک زدن ، نه فقط پوشاندن چهره که پوشاندن هویت و شخصیت فردی و یا جعل آن بوده است .
    اما در این اثر ، این بخش از ادراک ما به چالش کشیده می شود . هر چه بیشتر نگاه میکنیم ، بیشتر سرخورده می شویم . با اینکه میدانیم چهره پشت پرده ، یک انسان است ، اما نمیتوانیم هیچ جزییات دیگری را ( هویت ، شخصیت ، احساسات انسانی ، و ... ) را ببینیم و درک کنیم .
    بنابراین احساس ناخوشایندی در ما ایجاد می شود که احتمالن منظور نظر عکاس بوده است . احساس خفگی ، در بند بودن ، پنهان شدن یا پشت ماسک پنهان شدن ، و سوالهای بی پاسخ بسیاری که هیچ سرنخی نیز برای درک و شناخت آن ارایه نمی شود . به جز ابهامی مه آلود و غریب که به نظرم تمام قدرت اثر را پدید آورده است . از یک طرف ادراک و فهم ما به چالش کشیده شده و از سویی دیگر ، تمایلی غریب به نگاه به آن ، برای یافتن پاسخی ، است که هیچ سرانجامی نخواهد داشت . مگر ابهام بیشتر !
    nmroshan، Amir Mohebi، ME و 5 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  4. #4
    كاربر فعال ahmad.abaee آواتار ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    943
    تشکر شده
    3550
    تشکر کرده
    3154

    پیش فرض

    با سلام
    کورش جان تفسیر جالبی از عکس کردید اما اجازه بدید با بخشهایی از گفته هاتون مخالفت کنم

    تصویر که میبینیم،به وضوح مشخص است که از یک مرد است . مدل ریشها و حالت ابروها و حتا بینی رو به وضوح میتوان حدس زد و با کمی خیال اندیشی میتوان حدود چهره سوژه را در ذهن تداعی کرد .
    نور پردازی اشکالاتی دارد که به سبب آن سایه ای بلند از بینی سوژه روی پرده افتاده است .
    در کل سوژه زیادی به پرده نزدیک است و آن حس اسرارآمیزی که عکاس بدنبالش بوده در نیامده است . شاید اگر فاصله ای بیشتری بین سوژه و پرده ایجاد شده بود و سایر عوامل نیز در هماهنگی با هم طوری عمل میکردند که تشخیص جنسیت سوژه برای ما ناممکن میشد ، آنوقت میشد مضامین دیگری از عکس برداشت کرد .
    این نوع پرتره (یا سلف پرتره) برداری هم تازگی ندارد و از عکاسان ایرانی که ید طولایی در این کار دارد میتوان به کتایون کرمی اشاره کرد که در مجموعه های مختلف خود از این تکنیک بهره برده است .
    CrthGallery.aspx.jpg
    البته کرمی همچون سیندی شرمن از بدن خود به مثابه استعاره ای برای همه زنان جامعه خود بهره میبرد ، و با بیانی تمثیلی محدودیتها و مشکلات ایشان را به تفسیر میکشد و گاهاً در این امر اغراق میکند و معانی را به اصطلاح گل درشت میکند . نتیجه آنکه اینگونه پرتره نگاری ، در پس ظاهر خود معنایی مهمتر مستتر دارد ؛ آنچه در مورد عکس اخیر دیده نمیشود . حداقل در مورد مرد ایرانی همچین تصوری در ذهن جامعه وجود ندارد و اینجاست که مشخص نبودن جنسیت سوژه شاید معنا را عمق میبخشید .
    البته برای کسانی که سوژه را بخوبی میشناسند شاید این گونه پرتره برداری و مخفی شدن پشت یک پرده ، معنای خاصی داشته باشد که بوجوه بخصوصی از شخصیت سوژه یا زندگی او اشاره دارد ؛ اما در نظر عمومی ، عکس آن معنایی که باید داشته باشد را ندارد !
    با تشکر

  5. #5
    Forum Moderator کوروش آواتار ها
    تاریخ عضویت
    October 2011
    نوشته ها
    2,650
    تشکر شده
    18518
    تشکر کرده
    12880

    پیش فرض

    با این قسمت از حرف شما موافق هستم که این تکنیک و این شیوه قبلن هم انجام شده و شاید نمونه های بسیار بهتری هم موجود باشه .
    به واقع ، در دورانی زندگی میکنیم که ، داشتن ایده ای نو و اریژینال بسیار بسیار مشکل شده و کمتر موضوعی رو میشه پیدا کرد که به نوعی قبلن به فکر کسی نرسیده باشه .
    من هم نمیخوام بگم که این اثر ، اجرای بسیار عالی ای دارد .
    می شد ابهام را بیشتر کرد تا حتی همین مرد یا زن بودن نیز مشخص نباشد . اما من در مورد مکانیسم این شیوه و بیان هنری صحبت کردم . ضمن اینکه با اینکه مشخص است که تصویر مورد نظر از یک مرد است ، اما هیچ چیز دیگری نمی شود از تصویر فهمید . کدام مرد ؟ با چه احساسی ؟ چرا پوشانده شده است ؟ آیا اساسا زنده است یا مرده ؟ متعلق به کجا و چه طبقه و چه مرامی است ؟ به چه می اندیشد ؟ به کجا نگاه میکند ؟ این پرسش ها را به طور بسیار غریزی و پیش ادراکی وقتی با هر فردی روبرو میشویم خواهیم فهمید . مغز به طور بسیار غریزی هزاران پردازش بر روی اطلاعاتی که ما از هر چهره به دست می آوریم ، به عمل می آورد . با دیدن یک چهره اطلاعاتی بی شمار به طور کاملن غریزی استخراج می شود . مثلن فرد سیاه است یا سفید ؟ غربی است یا شرقی ؟ هم وطن است یا بیگانه ؟ همشهری است یا ؟ ( به طور مثال ادراک و دریافت خود شما در مورد یک تصویر پرتره از یکی از دوستان این فروم که از یک فرد جنوبی گذاشته بود و بر روی آن نوشته ای گذاشته بودید ) خوشحال است یا غمگین ؟ دوست است یا دشمن ؟ مال کدام طبقه است و چه پوشیده است ؟ هزاران سوال به طور اتوماتیک و کاملن غریزی استخراج و پردازش می شود و آنقدر ناخودآگاه که ما معمولن به آن توجهی نمی کنیم . زمانی پی به این فرایند پیچیده می بریم که عنصری غریب و ناآشنا ( آشنایی زدایی در مبحث فرمالیسم ) ایجاد می شود . یعنی فرض بگیریم صورتی بدون چشم و ابرو یا صورتی در حالیکه چشمها وارونه است . یا صورتی با جابجایی عناصر آن . ( شاهکارهای پیکاسو سرشار از این جابجایی هاست ) . در آن صورت شوکی که بر اثر عنصر ناآشنا ایجاد می شود ، باعث انتقال فرآیند ادراک از عمق به سطح شده و به خودآگاهی منتقل می شود .
    من در این تصویر چنین تلاشی می بینم . می توانست خیلی بهتر باشد . اما به هر حال از این احساس نیز تا حدی برخوردار است .
    در نمونه ای که شما گذاشتید ، به مراتب اطلاعات بیشتری دریافت می شود . حتی می توان احساس در پس چهره زن را لمس کرد . می توان نگاه او را و سرخوردگی و اضطراب و تشویش ذهنی او را خواند . می توان جمع کردن ابروها را ( که نشان از احساس قوی آن سوژه است ) را دریافت .
    اما هیچکدام از اینها را نمیتوان در این تصویر ( شماره 30 ) دید . برای همین به مراتب از احساس آزاردهندگی بیشتری برخوردار است .
    در ضمن هیچ ربطی به این گفتگو ندارد : اینکه من به شخصه همیشه از نوشته های شما لذت می برم و همیشه برای من مفید و ارزنده بوده اند و البته و از این گفتگو نیز .
    nmroshan، ME، saadi126 و 1 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  6. #6
    كاربر فعال ahmad.abaee آواتار ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    943
    تشکر شده
    3550
    تشکر کرده
    3154

    پیش فرض

    ممنون کوروش عزیز...من هم همچنین از محضر شما استفاده میکنم :)

    و اما بعد...
    شما سوالات خیلی زیادی رو مطرح کردید که بنظر من در اکثر مواقع اصلاً پرسیده نمیشوند!
    کجا وقتی عکس "پشت ایستگاه سنت لازار"برسون را که میبینیم به این می اندیشیم که سوژه از چه طبقه ایست یا چه کاره است یا چه و چه...
    در مورد عکس آن همشهریمان هم من پنکتوم عکس برای شخص خودم را گفتم...اما عکس کتابون کرمی دیگر آن پنکتوم را ندارد اما هیچکدام از این سوالات هم برایم مطرح نمیشود!اصلاً برایم مهم نیست!و بنظرم اصلاً قرار نیست که مهم باشد...یک عکس دیگر ار کتایون کرمی :
    CrthGallery.aspx.jpg
    واقعاً برای شما مهم است که کسی که در قاب تصویر است ، مال کدام شهر ایران است یا از چه طبقه ایست یا چطور فکر میکند یا چه و چه ؟
    بنظرم نقش انسانی (یعنی همین که میدانیم به یک انسان نگاه میکنیم)کافی است . حالا اینکه بدانیم این انسان یک زن ایرانی است تلقی خاصی از این تصویر خواهیم داشت.
    حالا توجه شما را به این عکس گری وینُگرند جلب میکنم ( از بخش unfinished work از کتاب figments from the real words )
    223.jpg
    واقعاً برامون مهمه که این عکس در کجای دنیا گرفته شده یا طبقه اجتماعی اون مرد مسن یا نوع تفکرات اون جوونهای روی پله ها چیه؟
    یا فقط در این عکس انسانهایی رو میبینیم!؟
    بنظرم در اکثر پرتره ها (پرتره به معنی عام : حضور انسان در عکس) مهمترین چیزی که مهمه ، وجه انسانی سوژه هاست!مگر اینکه بیان به نوع کاملاً مشخصی متفاوت باشه و بیانش منحصر به شخصی خاص یا گروهی خاص باشه!
    حتا در مجموعه عکسهایی که اودُن از پدرش گرفته هم وجوه انسانی بسیار پُررنگتر اند از انگیزه های شخصی عکاس ؛ نگاه کنید :
    Untitled-1.jpg
    در این تصاویر پدر اودن رو میبینیم یا زوال یک انسان رو؟

    در انتها باید عرض کنم که تصویر شماره 30 ، خالی است از آن عناصری که سوژه ها به شمایلی تبدیل کند که بتوان او را به همه انسانها تعمیم داد .

  7. #7
    Forum Moderator کوروش آواتار ها
    تاریخ عضویت
    October 2011
    نوشته ها
    2,650
    تشکر شده
    18518
    تشکر کرده
    12880

    پیش فرض

    اتفاقن من هم به همین نکته اشاره کردم و گفتم که بسیاری از این ادراکات در وجه ناخودآگاه ما رخ میدن و البته هیچ ربطی هم به اثر هنری ندارن . بلکه ما از کودکی آموخته ایم که اطلاعات بسیار زیادی را از چهره های افراد کسب کنیم بدون اینکه خیلی به این فرایند توجه کنیم .
    شاید این به ابتدای تاریخ برگردد که انسان ها مجبور بودند به چهره افراد دقت کنند تا مهاجم را از دیگری تشخیص دهند یا شاید به کودکی که برای بقای خود نیاز به شناخت چهره مادر و یا دیگر افراد مهم زندگی خود دارد .
    این فرایند به قدری ناخودآگاه است که از سطح اگاهی عادی ما فراتر می رود و ما هرگز به این فرایند توجه نمی کنیم . اما مغز ما با هزاران محرک و تفسیر و تحلیل پیچیده از داده ها روبرو میشود .
    ما هرگز در سطح خودآگاهی ( مگر انسانهایی که عادت به این نوع تفکر داشته باشند مثلن به خاطر نوع شغل و یا حرفه خود مانند هنرمندان یا بیزینس من های بسیار حرفه ای ، روانشناسان و ... و یا صرفا افراد بسیار باهوش مانند خانم ها !!! که عادت دارند به کوچکترین جزییات ظاهری افراد برای شناخت تکیه کنند ) به طور عادی این کار را انجام نمیدهیم .
    در همین مثالهایی که شما گفتید ، و اتفاقن مثالهای درستی هم هستند ، مساله این است که هنرمند با آشنایی زدایی از این داده های همیشگی و عادی می کوشد ادراک و فرایند ادراک ما را دستکاری ، تهییج و متاثر کند . و در این راه بسیار هم موفق است . این آثار خانم کرمی ، با دفرمه کردن روابط و عناصر بسیار آشنا ، ( در اینجا چهره انسان و مثلن یک پلاک که هر کدام در جای خود آشنا هستند ، اما در یک رابطه غریب و ناآشنا ) به نوعی باعث می شود که ما از ادراک روزانه همیشگی خارج شویم و به چیزی نگاه کنیم که تازگی دارد . و آن پیامی است که هنرمند می کوشد از طریق قرار دادن این انسانها در موقعیت هایی ناآشنا مهیا و خلق کند .
    اینجاست که ادراک ما که دچار تناقضی آشکار شده و با چیزی ورای چیزهای همیشگی روبروست ، می کوشد تا به تحلیل ، تفسیر و شناخت ( کلن خوانش ) جدیدی دست پیدا کند که لازمه یک اثر هنری ارزشمند است .
    اتفاقن نکته قوت تصاویر مثال شما ، در همین شکست ادراک رایج و روزمره است و برای همین است که ابتدا نگاه را به خود جذب میکند و سپس ایجاد پرسش ، تفکر و تجزیه و تحلیل میکند. این مقاومت و ایجاد تناقض عمدی با واقعیت روزمره و همیشگی اتفاقن ، نکته بسیار مهمی است در این آثار .
    و نکته بسیار مهم اینکه :
    من هرگز منکر این هم نیستم که در بسیاری از موارد ، ممکن است هنرمند از چهره یک شخص ( باهویت و شخصیت مشخص ) به عنوان یک تمثیل از یک کلیت بزرگتر ( مثلن همه انسان ها یا انسانیت ) استفاده کند . در اینجا ما دیگر با مثلن فلان مدل معروف یا غیر معروف که یک شناسنامه ای دارد ، طرف نیستیم بلکه با یک کلیت روبرو هستیم .
    این بحث بر میگردد به مباحثی چون جانشینی ، همنشینی ، آیکون ، ایندکس ، سمبل در یک متن که گاهی ما از یک جز چگونه می توانیم در یک متن مشخص و با ارتباط با دیگر عناصر متن ، به چیزی ورای انچه که به خودی خود هست برسیم . و اینکه در چه زمانهایی یک آیکون صرفا دیگر یک آیکون نیست بلکه تبدیل به نماد یا نمایه شده است . همانگونه خود شما اشاره کردید ، فردی پیر به عنوان نمادی از پیری . که در اینجا یکی جای دیگری نشسته است .
    ویرایش توسط کوروش : Saturday 18 February 2012 در ساعت 00:41
    nmroshan، ME، saadi126 و 2 نفر دیگر تشکر می‌کنند.

  8. #8
    كاربر ويژه Mashhadi Vahid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    November 2006
    محل سکونت
    Mashhad
    نوشته ها
    4,046
    تشکر شده
    21084
    تشکر کرده
    8302

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Vahab_asefi نمایش پست ها
    سلام؛
    ابتکار زیبایی است اما چیزی کم دارد. چیزی در پس لذتی که از عکس می برم من را آزار می دهد. هنوز مطمئن نیستم پس فعلاً فقط همین...
    ببخشید الآن این جملات چه کمکی به عکاس یا بقیه شنونده ها میکند ؟ یک چیز ناشناخته که شما را آزار میدهد و حتی خودتان هم نمیدانید چه چیزی است ...

    جلسه طرح معما و چیستان که نیست دوست عزیز !
    donvito و saadi126 تشکر می‌کنند.
    وحيد قديري راد

    www.flickr.com/photos/ghadiri

  9. #9
    كاربر فعال aidin594 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2009
    محل سکونت
    Sweden
    نوشته ها
    796
    تشکر شده
    4500
    تشکر کرده
    2641

    پیش فرض

    آقاي قديري پست من و پست شما فعلا نامربوط ترين پستها به اين تاپيك مي‌باشند.

    با احترام

    پاسخ به پست 10:

    جلسه طرح معما و چیستان که نیست دوست عزیز !
    ویرایش توسط aidin594 : Saturday 18 February 2012 در ساعت 02:33
    Mashhadi Vahid و saadi126 تشکر می‌کنند.

  10. #10
    Moderator nmroshan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    February 2004
    محل سکونت
    mashad
    نوشته ها
    5,263
    تشکر شده
    38313
    تشکر کرده
    11580

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mashhadi Vahid نمایش پست ها
    ببخشید الآن این جملات چه کمکی به عکاس یا بقیه شنونده ها میکند ؟ یک چیز ناشناخته که شما را آزار میدهد و حتی خودتان هم نمیدانید چه چیزی است ...

    جلسه طرح معما و چیستان که نیست دوست عزیز !
    خیر وحید عزیز
    اتفاقا گفته ایشان مهم است. دریافت حس از عکس و انتقال آن مهم است. حتی اگر مبهم باشد. چون باعث دقت و ریزبینی بقیه در بررسی عکس می‌گردد. چون باب بحث را می گشاید. چون شاید بقیه بتوانند این نکته مبهم را رمزگشایی کنند.

    پی نوشت:
    آقاي قديري پست من و پست شما فعلا نامربوط ترين پستها به اين تاپيك مي‌باشند.
    خیر. صحبت وحید هم نامربوط نبود. نقدی بر یک نوشته درباره این عکس بود. همین که ابهام ذهنی خود را بیان کردند و بحثی درگرفت، با ارزش بود.
    ویرایش توسط nmroshan : Saturday 18 February 2012 در ساعت 00:20 دلیل: اضافه کردن پی نوشت
    Amir Mohebi، ME، Amateur و 15 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    نعما م. روشن
    مقالات سایت عکاسی |وبلاگ (از عکاسی) | اینستاگرام : Nemaroshan

صفحه 1 از 2 1 2 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •