نوشته اصلی توسط
infinity
...
1- منظور از کار تمام شدن وارد شدن جدی لینوکس در عرصه رقابت روی میزی با ویندوز است. من تصور میکنم لینوکس قابلیت مطرح شدن جدی بعنوان سیستم عامل کاربردهای Desktop را دارد. منتها این مهم نیازمند حضور جدی نرمافزارهای کاربردی Desktop است و صد البته منظورم از تمام شدن کار اعلام ورشکستگی مایکروسافت نیست.
بله، نرمافزارها نقش مهمی در این میان بازی میکنند اما همانطور که عرض کردم، وجود یک Governing Body قوی و متمرکز هم از ملزوماتی است که بههیچ وجه کماهمیتتر از وجود نرمافزارهای مهم نیست.تا وقتی Driver Support رسمی (که مشکلات ارایهی آن را عرض کردم) و بعد از آن Technical Support جامعی وجود نداشتهباشد بههیچ وجه امکان مطرح شدن جدی در بازار Desktop وجود ندارد و با شیوهی Distribution لینوکس (درست است که Kernel دارای Centralized Government است اما توزیعها بههیچ وجه) رسیدن به این امور مهم تقریباً غیر ممکن هستند. شما بهعنوان نمونه فقط تفاوت Startup Procedure در توزیعهایی که BSD Style استفاده میکنند با توزیعهایی که System V Style استفاده میکنند را ببینید. این یعنی کسی که Slackware دارد برای انجام بسیاری از کارها بهراهنماییهایی بهکل متفاوت با کسی که برای مثال SUSE دارد نیاز دارد. همین را تعمیم دهید به تفاوتها در بهروز کردن، تفاوتها در سیستمهای ارایه و نصب و بهروز رسانی Pre-Compiled Packages و تفاوتها در Directory Structure، پس با وضع فعلی پشتیبانی متمرکز Desktop Linux تقریباً غیر ممکن است. فراموش نکنیم Linux اسمی است که برای یک Kernel خاص بهکار میرود و اگر تعریف سیستمعامل را از حالت فنی آن -که برای Desktop OS وافعاً هم همینطور است- گستردهتر در نظر بگیریم و برنامههای ابتدایی و مهم، Window Managerها، راهکارهای انجام تغییرات روی سیستم و غیره را هم در نظر بگیریم در عمل حداقل با 6 سیستمعامل پرکاربرد طرف هستیم.
نوشته اصلی توسط
infinity
ماهیت پایگاههای داده اوراکل و مایکروسافت بهگونهای نیست که یکی عرصه را بر دیگری تنگ کند چرا که بعید میدانم در احجام بسیار گسترده کسی در فکر زیرساخت مایکروسافتی باشد در حالیکه لینوکس لااقل میتواند بطور باالقوه در زمینه کاربردیهای شخصی در کنار یا در مقابل ویندوز مطرح باشد.
بهنظر من اینطور نیست، بیایید چند کاربر Microsoft SQL Server را بررسی کنیم:
- NASDAQ بزرگترین بازار سهام الکترونیک آمریکا سیستم Market Data Dissemination System و سیستم مشهور Small Order Execution System را روی MS SQL Server پیاده کردهاست.
کد:
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=49271
http://blog.sqlauthority.com/2007/09/17/sqlauthority-news-nasdaq-uses-sql-server-2005-reducing-costs-through-better-data-management/
- Credit Suisse دومین بانک بزرگ سویس، حسابداری عمومی خود را با بیش از 45.000 کارمند روی MS SQL Server پیادهکرده است.
کد:
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=4000000077
- FujiFilm خودمان، بزرگترین شرکت عکاسی و Imaging دنیا، سیستم چند ترابایتی SAP خود را روی MS SQL Server اجرا میکند.
کد:
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=200059
http://www.microsoft-sap.com/casestudies/Fujifilm_Case_Study.doc
http://whitepapers.techrepublic.com.com/casestudy.aspx?docid=267848
- نمونههای زیادند، شرکت Unilever بزرگترین صاحب برندهای مواد مصرفی و پاککنندهی خانواده، با بیش از چهارصد Brand -برای نمونه: چای لیپتون، خردل Coleman's، کِرِمهای وازلین و سانسیلک و صابونهای Lux و Dove- یا بانک Barclays یا شرکت Progressive یا Scandinavian Airlines از دیگر نمونههایی هستند که پروژههای حجیم و گستردهای را بر اساس راهحلهای مایکروسافتی پیادهکردهاند و استفاده میکنند.
کد:
http://download.microsoft.com/download/2/1/a/21ace24f-8f41-430f-98e2-78b9245e048d/Unilever%20-%20SQL%20Server%202005%2010-25-06_FINAL.doc
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=201522
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=49178
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=200153
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=4000000128
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=4000000137
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=4000000078
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=201462
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=200154
http://www.microsoft.com/casestudies/casestudy.aspx?casestudyid=4000000067
در ضمن، میشود لیست بلندبالای دیگری از شرکتهایی تهیه کرد که از Oracle Database Server استفاده میکنند ولی سیستمعامل انتخابی آنها همچنان بستر Server مایکروسافت است.
نوشته اصلی توسط
infinity
2- ضمن تایید فرمایش شما که این فضا مناسب بحث تخصصی و فنی درباره نقاط قدرت و ضعف سیستمعاملها نیست، بعنوان یک کاربر عادی که از کامپیوتر هیچ نمیداند و فقط آنرا بکار میبرد بر این باورم: سیستمعامل Windows XP از ناپایداری عملکرد و سؤمدیریت حافظه و JOB ها رنج میبرد و رنج میدهد! براحتی و با اشتیاق فراوان خود را وارد شرایط بحرانی میکند. فراگیرشدنش در کاربری رومیزی را نشانهی قابلیت بیشترش در این زمینه در مقایسه با Mac OSx و Linux نمیدانم.
مدیریت حافظه در Windows XP به کل با مدیریت حافظه در Windows 98 و Windows 95 متفاوت است چون به کل Kernel این سیستمعامل بر اساس Kernel خط NT پیادهسازی شدهاست. اما اینکه آیا Approach شرکت Microsoft در اجازهدادن به کاربران سیستم برای نوشتن آزاد در حافظه Approach درستی است یا خیر جای بحث بسیار دارد که امیدوارم آن را حضوری ادامه دهیم. خلاصه عرض کنم، سه مورد را در نظر بگیرید:
1- Windows به طور حیرت انگیزی Backward-Compatible است. تقریباً همهی برنامههای 32 بیت از زمان Windows for Workgroups 3.11 روی نسخهی امروزی XP قابل اجرا هستند و بسیاری از برنامهی 16 بیت هم هنوز روی این سیستم اجرا میشوند. شاید در اینجا که پولی بابت بهروز کردن برنامهها پرداخت نمیشود و همیشه همهی کاربران از آخرین نسخهی موجود بهرهمیبرند این مساله زیاد مهم نباشد اما پایبندی Microsoft به امر مهم Backward-Compatibility که بدون شک بسیار هزینهبر هم بودهاست (هزینههای مالی و استراتژیک) نقطهی مثبت بسیار مهمی برای بسیاری از کاربران است. اینکه شرکتی، سیستمعاملی به شما میفروشد که برنامههای نسخهی 15 سال پیش را هم بهراحتی اجرا میکند بسیار مهم است. خیلی از مشکلاتی که میفرمایید ریشه در این پایبندی به سنت دارند، که البته تا حدود زیادی اصلاح شدهاند.
2- اینکه برنامهها به کلِّ Memory Space دسترسی دارند مزایا و معایبی دارد (که البته در XP بسیار بسیار وضعیت و تکنیک بهبود یافتهاست)، درست است که امکان Crash کردن بیشتر میشود اما فراموش نکنید، توسعهی برنامهها بسیار آسانتر میشوند و نیاز به Resourceها برای انجام بسیاری از کارها کم و کمتر میشود، این یعنی سیستمعامل میتواند روی دستگاههای خیلی ضعیفتر و روی سختافزارهای سادهتر، سریعتر عمل کند و این یکی از آن Trade-Offهایی است که در طراحی سیستمعاملهای Desktop باید بهجان خرید. فراموش نکنیم که ارزان شدن دسترسی به حافظه و پردزندههای فوقسریع در دنیای سختافزار و برای عموم در دو سه سال اخیر این همه متحول شدهاست ولی عمر Windows XP امروز حدود 7 سال است! (معرفی شده در 21 اکتبر 2001)
3- برای Serverها همیشه بهترین سختافزار را تهیه و انتخاب میکنند ولی برای Desktop کاربران ممکن است از مودم 7 هزار تومانی تا کارتهای چندمیلیون تومانی را با هم ترکیب کنند، واقعاً بسیاری از مشکلات سیستمهای عامل به BUSها و آنچه که روی آنها اتفاق میافتد بر میگردد و XP از این قاعده جدا نیست. سیستمهای Linux هم درگیر همین مشکل هستند و از روی تجربه به شما عرض میکنم، Desktop Linux امروز -برای کاربری عادی که کارهای متنوعی با کامپیوترش (یازی، کاربردهای اداری مثل Word Processing یا Spread Sheet و مرور اینترنت و استفاده از برنامهها و منابع تحت شبکه میکند)- نه سریعتر و نه پایدارتر از XP است.
نوشته اصلی توسط
infinity
فراگیر شدن ویندوزی که نه ایده پنجرهها و نه ماوس و نه آیکنها و نه اصولا رابط گرافیکی از آن اوست را حاصل اشتباه تاکتیکی کمپانیهای Atari و Apple و بخت یار با مایکروسافت میدانم.
میگویند Steve Jobs بزرگترین دزد قرن پیش است، نه بهخاطر این که بهWozniak دروغ گفتهبود که Atari در ازای شاهکار Wozniak در کم کردن 50 چیپ از روی یک برد با حفظ کارآیی پیشین 700 دلار بهآنها دادهاست و سهم Wozniak 350 دلار است در حالی که 5000 دلار از Atari گرفتهبود و البته همهی کار را Wozniak انجام دادهبود!- بلکه به خاطر اینکه در یک تور که برای بازدید از لابراتورهای PARC متعلق به شرکت Xerox دعوت شدهبود مدتی با یک ایستگاه Star متعلق به Xerox کار کرد و در کمتر از یکسال محصولی با استفاده از ایدهی Xerox تولید کرد و درحالی که پروژهی Xerox شکست خورد، Apple Computer اولین سری از موفقیتهایش را با فروش مکینتاشهای مجهز به GUI کسب کرد!
اما WIMP (Window, Icon, Menu, Pointing Device) که پایهی تقریباً همهی GUIهای امروزی است (البته، بعضیها Widgetها را هم اضافه میکنند ولی به نظر من زیر مجموعهی Icon هستند) دزدی نیست و پلهی ترقی Microsoft نشده است. اول اینکه Microsoft خیلی دیر از این تکنیکها استفاده کرد و وقتی Apple و دوستان Xای (که خودشان قصهی دراز و جالبی دارند) درگیر پیادهسازی ارایهی امکانات سیستمعامل از طریق GUI بودند مایکروسافت بیشتر درگیر نقل و انتقال کسب و کار اصلیاش از فروش Basic به سمت ارایهی متمرکز و Intenseتر MS-DOS بود. از طرف دیگر، سازوکار مرسوم صنعت (بهمعنای عام) همین است، وقتی کسی به یک Break Through میرسد یا آن را عمومی و استاندارد میکند و یا اگر امکانپذیر باشد یک Patent اختصاصی برای آن میگیرد و حق استفاده از آن را منحصر به خود کرده یا با شرایطی به دیگران واگذار میکند. تمام GUIهای فعلی شامل این وضعیت میشوند، یعنی تعداد زیادی اختراع و تکنولوژی استاندارد شده و تعداد زیادی تکنولوژی Patent شدهی انحصاری یا Sub-License شده دارند، این که کسی یک تکنولوژی موفق را پیاده کند اصلاً نشانهی ضعف خودش نیست، صنعت اتوموبیل را ببینیم، تعداد متنابهی از Patentها مربوط به Ford، کلی از استانداردها پیشنهادی Mercedes-Benz سابق و کلی چیزهای دیگر هم متعلق به بقیه آلمانیهایی مثل VW(و یا Porche) یا دیگران است، آیا میشود گفت که BMW اتوموبیل خوبی نیست چون سیستم ABS برای خودروهای سواری در اصل متعلق به Chrysler بودهاست؟ و در نهایت فراموش نکنیم که بسیاری از Patentهای موجود در GUIها متعلق به Microsoft است که خیلی از آنها به صورت آزاد ارایهشدهاند و دیگر GUIها از آنها استفاده میکنند، همانطور که Microsoft از بسیاری از Patentهای دیگران استفاده میکند. مایکروسافت در پیادهسازی MVC برای آبسترهکرده GUIها پیشرو است و MFC (با اینکه اصلاً از آن خوشم نمیآید) معرف بسیاری از تکنیکهای مورد استفاده در GUIهای امروزی است.
حالا برای اینکه در آخر دلمان خنک شود دو مورد:
یکی اینکه چند سال اخیر Microsoft در Patent کردن بسیار بسیار زیاده روی کردهاست، بهعنوان نمونه، چند وقت پیش برای اتفاقی که از نگهاشتن دکمهی کنترلر به مدت معینی میافتد درخواست یک Patent کردهبود! دیگر اینکه تا سالیان سال و مدتها سرویس Hotmail و Messenger شرکت معظم Microsoft روی Serverهای مبتنی برFreeBSD اجرا میشد که باعث آبروریزی فراوانی بود :) :)
نوشته اصلی توسط
infinity
با سپاس از وقتی که برای خواندن پرگوییهایم اختصاص میدهید.
درس پس میدهیم قربان. در ضمن حضور جناب آقای کسری یوسفی را هم تبریک میگویم.