جناب کاظمی عزیز، عمق میدان سنسور فول فریم از سنسور کراپدار کمتر است.
Printable View
امین جان در پست تکمیلی تا حدودی علت را بیان کردم. در واقع عمق میدان یکی است و علت کمتر بودن آن نیز همان است که عرض شد. شما برای داشتن یک کادر مثلا با فوکال 150 در فول فریم کاافی است که یک لنز 100 میلیتری روی کراپدار ببندید. حال اگر هر دو عکس را با دیاف 4 بگیرید عکس فول فریم عمق میدان کمتری دارد که علتش دیافراگم مشابه با لنز 100 روی فاصله کانونی بزرگتر است. اما اگر دیافراگم را یک پله ببندید. دقیقا به همان عمق میدان لنز 100 روی کراپدار میرسید.
در واقع ضریب کراپ به همان میزانی که فاصله کانونی را (به صورت مجازی) افزایش میدهد عمق میدان را نیز افزایش میدهد (چون مثل این است که در عدد دیافراگم هم ضرب شود) یعنی عمق میدان موثر لنز معادل شده در کراپدار با لنز فول فریمی با یک استاپ بسته تر معادل میشود. (برای ضریب کراپ 2 نیز به همین ترتیب)
و به این علت است که میگویم عمق میدان لنز 100 با دیاف 4 روی فول فریم دقیقا همان عمق میدان همان لنز و همان دیاف روی کراپدار است و تنها در تصویر کراپ شده سوژه در عکس بزرگتر شده است.
مثالی دیگر:
شما عکس 24 مگاپیکسلی D750 را 1.5 برابر کراپ کنید به عکسی حدود 16 مگاپیکسلی میرسید که سوژه در کادر بزرگتر نمایش داده شده (دقیقا مانند عکسی که با همان لنز روی D7000 گرفته شده باشد). حال به من بگویید آیا شما صرفا عکس را در کامپیوترتان کراپ کرده اید یا عمق میدان آن را هم با کراپ کردن از بین برده و بیشتر کرده اید؟
خب این از این.
چرا در نرم افزارهای محاسبه هایپرفوکال، عمق میدان فول فریم بیشتر از کراپدار است؟
فایل پیوست 71196
فایل پیوست 71197
برای دو دوربین فوکال 50 و اپرچر 4 و فوکوس رو روی 1 متری در نظر گرفتم، نرم افزار برای فول فریم 9 سانتی متر عمق میدان تعیین کرده و برای کراپدار 6 سانتی متر.
امین جان همان نکته ایست که عرض کردم. شما در همان جدول برای فول فریم فاصله کانونی را به 75 تغییر دهید (معادل با کادر 50 روی کراپدار) و دیافراگم را 4 بگذارید عمق میدان فکر میکنم 4 سانتیمتر میشود و اگر دیافراگم را یک استاپ ببندید به عددی نزدیک به 6 (یعنی مشابه با کراپدار روی 50 میلیمتر) میرسید. تفاوت اندک هم به خاطر ضریب 1.4 برابری در دیافراگم و 1.5 برابری در کراپ فاکتور است
اتفاقا جناب چگینی درست فرمودن، هرچند به نظر میاد که پرده تصویر نباید تأثیری در عمق میدان داشته باشه، ولی در عمل به خاطر بزرگ بودن نسبی المان های الکترونیکی پیکسل های سنسور، اندازه اونا در عمق میدان تصویر ثبت شده اثر میذاره!
توضیح بیشتر رو قبلا داده بودم که اینجا نقل قول میکنم:
به این ترتیب چون پیکسل های دوربین فول فریم بزرگتر از پیکسل های سنسور کراپ دار با رزولوشن (مگا پیکسل) یکسان هستند، اگر با یک لنز و یه فاصله کانونی و اپرچر از یک سوژه و در یک فاصله با دو بدنه عکس بگیریم و عکس سنسور بزرگتر رو کراپ کنیم تا به کادر سنسور کوچکتر برسیم، عمق میدان سنسور کوچکتر کمتر خواهد بود!نقل قول:
بیاید موضوع رو بصورت بنیادی و از دید فیزیکی ولی به زبان ساده نگاه کنیم:فایل پیوست 66467
میدونیم که عکس از کنار هم قرار گرفتن تصویر نقاط مختلف شی بدست میاد. بنابراین برای سادگی من فقط یه نقطه رو در نظر میگیرم و بعد اون رو به مجموعه نقاط کنار هم بسط میدم. اولین چیزی که باید بهش توجه کنیم اینه که نقطه یه مفهوم نظریه و در عالم واقع وجود نداره؛ بنابهتعریف، نقطه به چیزی میگن که بُعد نداره، یعنی طول و عرضی نمیشه براش در نظر گرفت، منتها در عمل به چیزی که ابعادش انقدر کم باشه که قابل صرف نظر باشه نقطه میگیم.
حالا با این پیشفرض میریم سراغ یه نقطه در فضا که نوری از اون خارج میشه و رفتار این نور رو تا زمان تشکیل تصویر بررسی میکنیم.
اول فرض کنیم که نقطه ما در صفحه فکوس قرار داره، بنابراین نورهایی که در راستا های مختلف از این نقطه خارج میشن وقتی به مجموعه لنز ( که من برای سادگی با یه عدسی نشون دادم) میرسن، طوری تغییر مسیر میدن که روی پرده تصویر (مثلا سنسور دوربین) دوباره به هم برسن:
اما اگه نقطه در فکوس نباشه، نورها جلو یا پشت پرده به هم میرسن و روی پرده به جای یه نقطه یه دایره روشن خواهیم داشت:فایل پیوست 66468
بنابراین تو تئوری چیزی به نام عمق میدان نداریم و فقط یه صفحه در فکوسه و بقیه صفحات خارج از فکوس! اما در عمل اگه دایره ایجاد شده اونقدر کوچک باشه که بشه از ابعادش صرفنظر کرد و اون رو یه نقطه در نظر گرفت، میشه نقطه ایجاد کننده اون دایره رو هم در فکوس محسوب کرد.فایل پیوست 66469
حالا باید ببینیم که چه چیزایی میتونن باعث بشن که این تقریب امکان پذیر باشه…
اولین مورد قطعا فاصله کانونی لنزه که تعیین میکنه نورها چقدر سریع (منظور بعد زمانی نیست… بلکه منظور فاصله ای که بعد از خروج از لنز طی میکنن) به هم نزدیک میشن. بدیهیه که لنز با فاصله کانونی کوتاه نور هایی رو که خیلی از هم دور هستند رو هم بعد از عبور از خودش در یک فضای کوچک متمرکز میکنه ( و برای همینه که زاویه دید بازتری داره) پس به طبع اون، فاصله بین همه خطوط نوری که از یه نقطه خارج شدند هم وقتی به پرده میرسن خیلی کم میشه و ممکنه قابل صرف نظر کردن باشه… و در لنز تله برعکس!
مورد دوم و سوم، فاصله از لنز و فاصله از صفحه فکوس کامله که روی میزان فاصله گرفتن نورها از هم قبل از رسیدن به لنز و در نتیجه فاصله اونا بعد از لنز و زمان رسیدن به پرده تاثیر گذاره. (البته در واقع اینجا موضوع فاصله نیست و موضوع اصلی زاوین بین دو خط نوری که از نقطه خارج میشنه که برای سادگی بصورت فاصله نمود پیدا کرده).
مورد چهارم قطر روزنه لنز(مثلا دیافراگم لنز)ه… که هرچی کوچکتره بشه جلوی بخشی از خطوط نور رو میگیره و در نتیجه دایره کوچک تر میشه:
و البته وقتی موضوع عکس باشه، رزولوشن، ابعاد چاپ و فاصله نگاه کردن به اون هم مهممیشن، چون مثلا اگه رزولوشن کم باشه، دایره خیلی کوچک بصورت ممکنه نقطه ثبت میشه یعنی پیکسل های اطراف اونقدر فاصلخ داشته باشن که دایره نور به اونا نرسه، اگه سایز نمایش کوچک باشه، دایره های کوچک به ابعاد قابل قبول به عنوان نقطه میرسن (طبیعتا یه اثر جنبی رزولوشن پایین اینه که با سایز بزرگ نمایش داده نمیشه) و اگه از فاصله خیلی دور نگاه کنیم هم دیاره های کوچک رو نقطه میبینیم. (منظور همون تقریب زدنی که ابتدا اشاره کردم).
اما به نظر میاد که این سایز و فاصله دیدن شدن عکس در عمل اهمیت خیلی زیادی ندارن! درسته که مثلا تو تصویر مورد بحث که عکس چشم راست و چپ رو نشون میده، تو سایز بزرگ چشم راست در فکوس بهتری نسبت به چشم چپ قرار داره و در سایز جوچیک این اختلاف کمتر میشه، ولی باید این رو هم در نظر بگیریم که ما تصویری که به اون اندازه بزرگ نمایش داده میشه رو از فاصله دور تری نگاه میکنیم. مثلا یه پرتره ۱۰در ۱۵ رو از فاصله ۳۰ سانتی میبینیم، ولی قرار نیست پرتره ای که در ابعاد بیلبورد چاپ شده رو از فاصله کمتر از ۵ متری ببینیم… و زیاد شدن فاصله جبران بزرگی دایره در اثر چاپ بزرگتر رو میکنه.
از طرفی ما فقط با یه نقطه طرف نیستیم و در عمل چندین نقطه کنار هم داریم، پس این قضیه در مورد دایره های کوچک صادقه که کمی در هم فرو رفتن و هنوز بخش زیادی از اونا ار هم قابل تفکیکه و در نتیجه با کوچیک شدن میشه از این مساله چشمپوشی کرد، اما اگه دایره های روی پرده تصویر انقدر بزرگ شده و در هم فرو رفته باشن که حالت بوکه گرفته باشن، دیگه هر قدر هم که اندازه یا فاصله رو تغییر بدیم، قابل صرف نظر کردن نیستن.
پ.ن: همین مساله رو در مورد قطع یکسان سنسور و تعداد مگاپیکسل متفاوت رو هم داریم که الان با جهش شدیدی که در نسل جدید دوربین ها به چند ده مگا پیکسل دارن، بخوبی دیده میشه. (موضوع مشابهی در خصوص دیده شدن اثر لرزش دست در سنسور های با رزولوشن بالا هم وجود داره که من چندین نفر رو دیدم که ازش گله داشتن!)