با درود دوباره
نقل قول:
چرا اینقدر آشفته و پریشان ؟
در فرهنگ چند هزار ساله پارسی مان توهین و تهمت را مجاز شمرده اند ؟ اگر اینچنین باشد وا مصیبتا به این فرهنگ حقیر و ضعیف !
اصولا وقتی کسی یا کسانی در بحث و مطلبی صرفا از روی اعتقادات افراطی و جهان بینی رگ گردنی اظهار نظر می کنند اصولا صلاح نیست در بحث وارد شد ! چون آن فرد دچار توهم و دیگر آزاری و خود آزاری است و صرفا در بحث به دنبال تایید گرفتن نظریه و ... خود است و نه یک گفتگو و بحث فنی و عقلی.
کاوه جان خدا شاهده که اینگونه نیست ... من به شخصه خیلی فاصله دارم با سه جماعتی که نام بردید (نیازی به بیان دلایلش نیست ... چون هم مطلب بی جهت طولانی میشه و هم بی دلیل حول یک نفر می چرخه . بحث باید حول موضوع باشه) ...
بنده نه تعصب پان ایرانیست های 50-60سال گذشته رو دارم و نه "خود برتر بینی" مریدان 1400ساله . لبخندی هم نمی زنم ... تا الان تلاش کردم با اطلاعات دست و پا شکسه ای که دارم طرفین رو همچنان کنار هم نگه دارم ... خیلی بده که دو هم زبان و هم وطن چنین اختلاف ایدئولوژیک عمیقی با هم داشته باشن .
کاوه جان ، فراتر از لبخند شما ما، من همواره سعی کردم در رشته ی غیر تخصصی ام به جای نطاره گری ، راهنما باشم . در این بحث هم اگر چنین موضعی گرفتم چون امضای شما زیر پای اون بود ... من خیلی احترام برای شما قائلم ... خودتون بهتر از هر کسی می دونید ... همواره هم دنباله رو نظرات شما بودم ... اصلا توقع چنین اظهار نظر اشتباهی رو نداشتم از سوی شما ... لااقل خوب بود که به من "دسته یکی" می فهموندید که "چرا" ؟ از لحاظ علم زبان شناسی تحلیل کنید و بگید چرا مخالف اکثر زبان شناسان برجسته تاریخ ، شما زبان مادریتون رو شایسته ی چنین تعاملی در سطح جهانی نمی بینید ؟
نقل قول:
نظر بنده نابودی فرهنگ و زبان پارسی نیست بلکه رواج زبان جهانی برای ارتباط قوی تر بین فرهنگ ما و آنها است و این خود فرهنگ است که اگر غنی باشد در زبان آنها نفوذ خواهد نمود و اگر ضعیف و بی ارزش باشد یقینا آن فرهنگ ( چه عربی که الان نقوذ کرده ، چه انگلیسی و ... ) قالب بر ما نفوذ خواهد کرد.همین که الان در شبکه های اجتماعی نصف بیشتر فرهنگ پینگلیش است را می شود نمود و شاخصی دید که فرهنگ ها چطور هستند و آینده از آن کیست.
عده ای که خواهان تعامل هستن می تونن مثل بنده به فراخور موضوع و نقطه اثر ارتباطشون ، زبان اون منطقه رو فرا بگیرن . در طول یک قرن گذشته ، آسیایی ها به هر سو که نگاه کردن ، خود رو عقب تر از ملل غربی دیدن . بعضی کشور ها هم با این پیش فرض که تغییر زبان ما رو به سطح غرب می رسونه ، تغییر در زبانشون رو پذیرفتن (مثل هند) .
اما نکته اینجاست که در حال حاضر آیا هند کشور توانمند و قدرتمندی از لحاظ شاخص های توسعه یافتگی محسوب میشه ؟ کره جنوبی و خصوصا چین بدون تغییر زبان در حال حاضر در جایگاه بسیار بهتری نسبت به هند قرار دارن ... و این در حالیه که برعکس زبان ما ، زبان های آسیای شرقی از گونه های ضعیف زبانی به شمار میرن .
جناب قبادی ، توسعه که مهم ترین مفهوم اقتصادیه به هیچ عنوان از راه تغییر زبان حاصل نمیشه . برای ارتباط بهتر با دنیا مسائل بسیار بسیار بسیار مهم تری وجود داره که در حوصله ی عرایض بنده نمی گنجه . مشکلات امروز ما در ارتباط و تعامل با مراکز بین المللی و ملت های دیگر به مسائل دیگری ربط داره کاوه جان که مطمئنم شما بهتر از بنده ازون مطلعید .
نقل قول:
شما کلمات دوره ی شاعرانِ قبل از حمله ی اعراب به ایران رو در نظر بگیرید
زبانی شیوا و کاملا پارسی
ببینید کاوه جان ؟ وقتی من میگم مشکل از ضعف اطلاعاته شما می فرمایید بنده متعصبم ...
دوست عزیزم ... می تونید دو تا از شاعر های پارسی گوی قبل از اسلام رو به همراه اشعار شیرینشون نام ببرید ؟
نقل قول:
زیاد هم نباید به فکر پیدا کردن کلمه های معادل انگلیسی به فارسی بود چون می شود ماجرای تبدیل کردن ویندوز به زبان فارسی و همان داستان FAT 32 یا (32 چاق!) و غیره
هر کسی که چنین برگردانی رو مطرح کرده بی شک نظرات شخصی خودش رو گفته . این واژه موضع فرهنگستان نیست . fat یک واژه ی مخففه . چه ربطی با چاق داره ؟
نقل قول:
مخلص کلام، این قضیه مثل مرغ و تخممرغه... فارسی امروز به یه زبان مرده (به قولی ابتر) تبدیل شده و در نتیجه کلمات جدید به سختی متولد میشن، و هرچی این تولد ها کمتر و سختتر میشه، زبان مرده تر میشه. و اگه جلوش رو نگیریم، این چرخه تا نابودی کامل فارسی ادامه پیدا می کنه...
زبان فعلی ما به هیچ عنوان نمرده . اتفاقن کلمات زیادی هم در حال زایش هستن . مشکلی که وجود داره ، روند کند زایش فعل های ساده هست . این مشکل از یکسو پارسی رو برای آموختن بسیار ساده کرده و قابلیت های زبان ما رو ربای تبدیل به یک زبان جهانی بالا برده و از سویی کار فرهنگستانی ها رو برای معادل سازی سخت کرده .
اغلب واژه های بیگانه ای که وارد پارسی میشن به صورت "ریشه ای از یک فعل ساده" هستن ... لذا اگر شما بتونید ریشه ی اصلی رو ترجمه بفرمایید در واقع مشکل رو حل کردید . در مثال های متعددی که شما زدید هم بحث بار "فعل"ی اسم دیده مشد ... یعنی جایی که یک اسم در معنای جدید به صورت فعل ظهور می کرد . از همون ریشه هم در نهایت چندین و چند مشتق درست میشه ... اگر شما اصل ریشه رو ترجمه و تحت عنوان یک "فعل ساده ی جدید" مطرح بفرمایید ، مشکل خود به خود حل میشه .
خود زبان ما در حال حاضر مشکل واژه سازی نداره . مشکل از اونجایی شروع میشه که افراد ناوارد برای منافع شخصی وارد این حوزه میشن . نباید جرم یه عده رو که مثل "باران بهاری" زودگذرن رو به پای کل زبان بذاریم .
جدای از این مطلب ، کارکردهای زبان به عنوان یک پدیده ی فرهنگی همواره مطرح بوده ... امروزه دیگه تعاریف کلاسیک که زبان رو صرفا عنصری برای برقراری ارتباط معرفی می کنن در حد زیادی دیگه مطرح نیست . زبان مادری ما هم تنها کارکرد ارتباطی نداره ... که اگر اینگونه بود ، میشد پارسی رو با هر زبان دیگری جایگزین کرد . شما با کاستن از جایگاه پارسی به زبان دوم ، کارکرد های اجتماعی ، ادبی ، عاطفی ، سیاسی ، تاریخی و غیره ی زبان رو به دست خود نابود می کنید .
سربسته به عنوان جمع بندی بگم که زبان ما بسیار توانا در برگردان و ترجمه هست ... قدرت ارتباطی بی نظیری هم داره . انسان ها عموما چیز هایی که در نیم متری آنها قرار داره رو نمی بینن و به قول ما ایرانیا گمان می کنن مرغ همسایه غازه ... لذا ندانسته دست به کاری میزنن که در نتیجه اش نه به غاز میرسن و نه می تونن مرغ به فنا رفته ی خودشون رو دوباره برگردونن .
با آرزوی بهترین ها
پسر پارسی