صفحه 1 از 12 1 2 3 4 5 11 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج : از شماره 1 تا 10 , از مجموع 115
Like Tree277تشکر

موضوع: همه چیز در مورد ظهور فیلم

  1. #1
    كاربر فعال
    تاریخ عضویت
    December 2006
    نوشته ها
    676
    تشکر شده
    4097
    تشکر کرده
    285

    پیش فرض همه چیز در مورد ظهور فیلم

    خب! قرار بود که در همه موارد مرتبط با ظهور فیلم اینجا صحبت کنیم! قبل از اینکه شروع کنیم بهتره یه برنامه کاری پیشنهاد بدم نا بحث از مسیرش خارج نشه و بشه مسیر اصلی بحث رو پیگیری کرد، پیشنهاد من از این قراره:

    1- مقدمه و معرفی بحث (همین پست)
    2- شناخت اولیه ساختار فیلمهای رنگی و سیاه و سفید
    3- ظهور سیاه و سفید
    4- ظهور اسلاید رنگی
    5- ظهور نگاتیو رنگی
    6- تکنیکهای خاص

    با این حساب تو با 6 تا پست توی این تاپیک می*شه کل ماجرا رو بست! حالا چرا لازمه در مورد ظهور فیلم بحث کنیم؟ خب! به نظر من چند تا دلیل می*تونه داشته باشه. یکی اینکه همین امروز تمامی سیستمهای دیجیتال جوری طراحی می*شن که سازگار با پدران آنالوگشون باشن. از قطع کادر تصویر گرفته تا حساسیت سنسور اونها همه تبدیل به مقیاسهایی می*شه که فیلم با اون مقیاسها کار می*کرده، پس بدون شک شناخت بهتر تکنیک فیلم توی پیشبرد تکنیک دیجیتال هم موثر می*تونه باشه. دوم اینکه خیلی از آدما هنوز Workflow عکاسیشون براساس سیستم آنالوگ هست و یا اینکه ثبت تصویرشون رو آنالوگ انجام می*دن تو خیلی از موارد. به عنوان نمونه خود بنده و یا آقای MRF همین سایت که مدتیه افتخار آشنایی باهاشون رو پیدا کردم. خب، ما به طور معمول عکسهامونو با دوربین Large و یا Medium و روی پوزتیو می*گیریم و بعد از ظهور پوزتیو اون رو اسکن می*کنیم و از اونجا به بعد تا لابراتوار رو دیجیتال می*ریم، در نتیجه این بحث برای دوستانی که به هر دلیل از محدودیتهای سیستمهای 35 گرفته تا نیاز به کیفیت بالا یا مسایل مالی (یا ترکیبی از اونها!) مجبورن روی فیلم عکس بگیرن کمک بزرگی محسوب می*شه. از طرف دیگه، یاد گرفتن یک چیز دیگه که هیچوقت ضرر نداره!* پس این هم یک دلیل دیگه! من امیدوارم با همکاری دوستان این مبحث پیش*بره و بتونیم با استفاده از تجربیات دوستان دانش خودمون رو در زمینه ظهور فیلم بالا ببریم.

    قبل از اینکه به پست بعدی بریم، این رو عرض کنم که من خیلی*ها رو دیدم که به دوربین فیلمی دسترسی دارن ولی هیچ حرکتی به سمتش نمی*کنن! خب!* اونجوری*هم که من تابحال دیدم دلیلش یا بخاطر نگرانی از هزینه*های اینکار هستش یا بخاطر نگرانی از نحوه انجام کار. مورد دوم رو که یک چیز شخصی هست و من نمی*تونم در موردش توصیه*ای بکنم اما درباره مورد اول اینکه عکاسی و ظهور فیلمی بی*نهایت ارزون تموم می*شه اگه دنبال چیزهای جنبی و لوکس نباشید و نیازی به اتاق تاریک و چراغ قرمز هم نداره (خیلیها چاپ و ظهور رو با هم جابجا می*گیرن. برای چاپ به چراغ قرمز و اتاق تاریک و دستگاه آگراندیسور نیاز هست ولی برای ظهور هیچکدوم از اینها لازم نیست!*(ببخشید اگه توضیح واضحات هست ولی تجربه به من ثابت کرده همین قیافه آگراندیسمان و رنگ قرمز اتاق آدما رو از کل پروسه عکاسی و ظهور و چاپ می*ترسونه!)). برای ظهور سیاه و سفید در منزل فقط تجهیزات زیر رو نیاز دارید:

    1- فیلم عکاسی شده سیاه و سفید (از 700 تومان تا 3000 تومان هر حلقه 36 تایی رو می*تونید تهیه کنید)
    2- تانک ظهور و ریل مربوطه ( که یکبار می*خرید برای همیشه، تانک و ریل مدلهای مختلفی دارن که بعدتر در موردشون صحبت می*کنیم ولی از 5 هزار تا 80 هزار تومان می*تونید هزینه کنید، معقول*ترین تانک رو می*شه با 10 تا 12 هزار تومان خرید)
    3- کیسه سیاه (یک کیسه هستش شبیه T-Shirt که دستتون رو ار جای آستین می*کنید توش و فیلم رو توی تاریکی اون باز می*کنید و داخلی تانک می*گذارید که البته داشتنش اجباری نیست اگه یک کمد یا اتاق خیلی تاریک دارید که وقتی 20 دقیقه توش می*ایستید بازهم هیچ نوری نمی*بینید، قیمت این کیسه 8 تا 10 هزار تومن هست که البته مثل همه چیزهای دیگه خیلی خیلی گرونشم هست!)
    4- ظروف مدرج برای اندازه گیری مواد که یک ست کاملش رو به هزار تومن می*خرید
    5- دما سنج که بین پونصد تومن تا 150 هزار تومن! قیمت داره ولی یک 2 هزار تومنیش کار شما رو راه می*ندازه
    6- ماده*های ظهور و ثبوت که بی*نهایت ارزون هستن. ماده*های ایرانی برای حدود 100 حلقه ظهور و ثبوت حدود 3 هزار تومن قیمت دارن و ماده*های خارجی بین 5 تا 30 هزار تومن.

    خب! دیدیم که برای ظهور سیاه و سفید می*شه با 20 تا 25 هزار تومن (یا اگه یه دستشویی، انباری یا کمد مطلقاً تاریک دارید با 10 تا 15 هزار تومن) کلیه مواد لازم رو تهیه کرد! پس آماده باشید تا از این به بعد فقط برای چاپ عکسهاتون وارد لابراتوار بشید!*

    ممنون.
    yasin-m، rezvan، Saeed.gh.sh و 11 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    کاوه!
    [EYES] [576 Megapixel Retina] [2 x Natural 22.3mm F3.2] [ISO 1 -800]

  2. #2
    كاربر فعال
    تاریخ عضویت
    December 2006
    نوشته ها
    676
    تشکر شده
    4097
    تشکر کرده
    285

    پیش فرض همه چیز در مورد ظهور فیلم - پایه فیلم

    برای اینکه بتونیم آگاهانه فیلم رو ظاهر کنیم و بتونیم روی پروسه ظهور کنترل داشته باشیم باید ساختار فیلم رو بشناسیم وگرنه مجبوریم مثل ماشین و بصورت مطلقاً مکانیکال عملیات ظهور رو انجام بدیم.

    فیلم به طور عام از یک پایه شفاف و یک امولسیون تشکیل شده. پایه یا Base فیلم اونجایی هست که امولسیون روش سوار می*شه و اگه لازم باشه سوراخهایی هم برای حرکت فیلم روش هست. پایه فیلم سمت شفاف یا لیز فیلم هست و سطح مات و زبرتر سطح امولسیون هست که البته اون رو هم اگه بتراشیم باز به پایه می*رسیم. در واقع پایه فقط کار نگه داشتن امولسیون رو می*کنه و هیچ حساسیتی به نور نداره. ما هم زیاد به پایه فیلم کاری نداریم ولی یادتون باشه همین پایه خودش کلی صنعت عکاسی و سینما رو تحت شعاع قرار داده! چطوری؟

    1- پایه معین کننده قطع فیلم هست، بعضی پایه*ها برای رول شدن درست می*شن (مثل حلقه*های 120 یا 135) و بعضی پایه*ها به عنوان یه سطح صاف (فیلم تخت 4 در 5 اینچ یا فیلم 6 در 9 سانتیمتر). همین هم یکی از فاکتورهایی هست که کیفیت پایه می*تونه تو کیفیت کار نهایی موثر باشه. اگه پایه زود پاره بشه، خورد بشه یا بشکنه فیلم موقع ظهور و یا در استفاده*های بعدی آسیب می*بینه و یا پایه*ای که کیفیت نداشته باشه همیشه به حالت رول فشرده باقی*می*مونه و سوار کردنش توی تانک و یا نگهداری یا اسکن*کردنش بعد از ظهور سخت و شاید غیر ممکن بشه، فیلمی که سخت سوار تانک بشه یعنی ممکنه موقع سوار شدن تا بخوره یا کلی اثر دست روش بمونه یا امولسیونش خط بیوفته.

    2- یکی از مهمترین نکات موقع عکاسی صاف ایستادن فیلم هستش. پایه*ای که تا بشه یا قوس برداره باعث می*شه فوکوس گوشه*ها با مرکز فرق بکنه و عکس رو از بین می*بره! برای همین هم هست که طراحی Film Holderها با همه سادگیشون یکی از پیچیده*ترین کار دوربین سازهاست و این قضیه اونقدر جدیه که بعضی از هولدرها سیستم مکش فیلم رو دارن برای اینکه فیلم به صفحه هولدر بچسبه! هولدرهای 35 میلیمتری زیاد مشکلی ندارن ولی برای فیلمهای 120 این ماجرا خیلی سخت تر هست و با اینکه هولدرهای 6 در 17 سانتی*متر هم وجود دارن ولی موثرترین هولدرها تا 6 در 9 رو کاملاً تخت نگه می*دارن و از تاب خوردنش جلوگیری می*کنن. با اینکه تلاشهای زیادی شده تا قطعهای بزرگتر رو هم رول کنن ولی عرض 6 سانتیمتر (فیلم 120 و 220) حداکثر اندازه*ای بوده که به طور موفقیت آمیز رول شده و نگه داشته شده و راز زنده موندنش هم همین هستش. قطعهای بزرگتر فیلم امروزه فقط با پایه تخت استفاده می*شن. همین محدودیت توی سینما هم که فیلم باید در چرخش هم باشه کلی دردسر ایجاد می*کنه و برای همین سینمای واید اینقدر ماجرای پیچیده*ای هستش.

    3- با اینکه امولسیون کلی لایه*های مختلف می*تونه داشته باشه (کلی فیلتر و کوتینگ و ...) ولی بازهم اصل قطر فیلم همون قطر پایه هست و برای همین هم همیشه فیلم طوری قرار می*گیره که امولسیون روبه نور باشه چون توی محاسبات صفحه*ای که قراره روش تصویر تشکیل بشه رو امولسیون فرض می*کنن و قطر چند دهم میلیمتری پایه رو پشت امولسیون در نظر می*گیرن برای همین هم وارونه گذاشتن فیلم (که توی فیلمهای تخت ممکنه اتفاق بیفته) علاوه بر وارونه کردن افقی تصویر حاصل روی امولسیون فکوس رو هم کمی جابجا می*کنه.

    4- جنس پایه*های فیلم عکاسی از سال 1910 که کداک Safety Film رو معرفی کرد از استات شد. قبل از اون برای فیلمها از پایه نیترات استفاده می*شد که به سرعت آتیش می*گرفت و جدای از گرما که می*سوزوندش خودش هم بعد از یه مدت نگهداری توی آرشیو می*تونست یک چرخه شیمیایی ایجاد کنه که منجر به شروع آتش سوزی می*شد (فیلم سینما پاردیزو، جناب آقای سالواتوره!)، این باعث سوختن خیلی از سینماها و تماشاچی فیلمها می*شد و یا آتیش*سوزی معروف خونه آقای ایستمن که بیشتر از 300 حلقه اصلی از فیلمهای تاریخی سینما توش خودسوخته! شدن.

    به هر حال پایه نیترات دیگه تو عکاسی وجود نداره و همه فیلمهای عکاسی امن هستن اما توی سینما هنوز بعضی جاها پیدا می*شه (برای مثال تو خیلی از فیلمهای دهه اخیر سینمای ایران). علت اینکه اینقدر آروم صنعت سینما سراغ پایه استات اومد سندروم سرکه هستش که فیلم بعد از یک مدت ممکنه کم کم پایه*اش شروع کنه به خورده شدن توسط بخار اسید استیک که از خود پایه به مرور زمان متصاعد می*شه (فیلم Alien Autopsy بر اساس همینه داستانش).
    پایه فیلمهای عکاسی امروز تو اکثر موارد پلی*استر هست و بعضی وقتها هم استات (فیلمهای کداکروم برای مثال) ولی سینما یا استات رو دارن یا نیترات چون پلی استر اینقدر قوی و محکم هستش که وقتی دوربین گیر می*کنه به جای اینکه پاره بشه چرخدنده*ها رو خورد می*کنه! البته به غیر از دوربین برای تمامی کارهای دیگه توی سینما هم از پلی استر استفاده می*شه.

    خب!* اصل بحث ما در مورد امولسیون هست و اینکه تصویر چطوری روی فیلم (رنگی و سیاه و سفید) تشکیل می*شه و چطوری می*شه اون رو بدست آوورد با فرآیند ظهور. می*خواستم اون هم تو همین پست باشه اما هم پست طولانی شده هم من خسته! پس از قسمت اول قسمت شناخت فیلم رو داشته باشیم تا قسمت دوم که در مورد امولسیون صحبت می*کنیم.
    ویرایش توسط kakooch : Wednesday 31 January 2007 در ساعت 15:43
    rezvan، M. Beyrami، SIAMAK™ و 5 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    کاوه!
    [EYES] [576 Megapixel Retina] [2 x Natural 22.3mm F3.2] [ISO 1 -800]

  3. #3
    كاربر آشنا Mbayramnejad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    June 2005
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    61
    تشکر شده
    18
    تشکر کرده
    77

    پیش فرض پاسخ: همه چیز در مورد ظهور فیلم

    سلام آقای کاوه!

    دستتون درد نکنه بخاطر این مطالب و البته منتظر ادامه اش هستیم! نوع انتقال تجربیات و دانسته هاتون بسیار جذابه!

    موفق باشین.
    محسن بایرام نژاد
    www.redbubble.com/people/mohsen

  4. #4
    كاربر آشنا h_ahmadi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    December 2006
    محل سکونت
    tehran
    نوشته ها
    70
    تشکر شده
    111
    تشکر کرده
    380

    پیش فرض پاسخ: همه چیز در مورد ظهور فیلم

    سلام .
    کاوه جان منتظر بقیه اش هستیم . واقعا که جالب شروع کردین . امیدوارم همینطوری ادامه پیدا کنه
    موفق باشی

  5. #5
    كاربر همراه
    تاریخ عضویت
    June 2005
    محل سکونت
    تبريز
    نوشته ها
    210
    تشکر شده
    368
    تشکر کرده
    203

    پیش فرض پاسخ: همه چیز در مورد ظهور فیلم

    با تشكر

    منتظر ادامه مطلب هستم
    اگه واسه تون ميسر باشه و آدرسهايي واسه تهيه داروها و .... مخصوصا برندهاي خارجي علي الخصوص kodak و يا fuji و ... را نيز ذكر كنين خيلي ممنون ميشم
    امير رضا برهاني
    http://www.arbphotos.com

  6. #6
    كاربر فعال
    تاریخ عضویت
    December 2006
    نوشته ها
    676
    تشکر شده
    4097
    تشکر کرده
    285

    پیش فرض قسمت دوم شناخت فیلم - امولسیون

    سلام!

    خب. توی پست قبلی در مورد پایه فیلم صحبت کردیم. اگه لبه یک فیلم رو نگاه کنیم (زیر میکروسکوپ!) اول یک لایه آنتی هالو و ضد تاب می*بینیم که با ژلاتین چسبیده به پایه (جزو خود پایه حساب می*شه) و کاربردش اینکه که باعث بشه نوری که به فیلم خورده از پشت برنگرده و دوباره به خود فیلم نور بده، در ضمن باعث می*شه فیلم هم توی دوربین هم بعد از شستشو صاف بایسته. بعد از اون اصل پایه رو می*بینید که همون پلی*استر باشه. بعدش امولسیون هستش که همون ماده حساس به نور هست که با ژلاتین چسبیده به پایه و روش هم یه لایه ضد خش معمولاً می*کشن. حالا این امولسیون از چی درست*شده؟

    اول امولسیون سیاه و سفید:
    1- هالیدهای نقره (بلورهای نمک ناپایدار نقره) اینقدر ناپایدار هستن که می*تونن با انرژی کمی که از موج الکترومغناطیسی با طول*موج حدود 350 تا 800 نانو*متر می*گیرن هم تجزیه بشن و نقره توشون احیا بشه.

    2- نه اینکه فقط با این طول موج و این فرکانس احیا بشن، خیلی چیزهای دیگه هم هست که می*تونه اینکارو بکنه (برای همین فیلمها تاریخ دارن، گرما، اشعه ایکس، فشار و ...) ولی هالیدهای نقره و بطور خاص برمید نقره تنها عناصری هستن که بطور طبیعی حساسیت کافی به اون طول موج دارن و اون طول موج چیزی نیست جز طول موج نور قابل رویت (کمی اینور و اونور!)

    3- هرچی اندازه یکدونه بلور نمک نقره بزگتر باشه حساسیت اون بلور به نور بیشتره. پس هر چی فیلم حساس تر باشه از بلورهای گنده*تر هم تشکیل شده.

    4- امولسیون سیاه و سفید خیلی ساده*است. کلی بلور نمک نقره که با ژلاتین به*هم چسبده*اند و روی پایه مالیده*شده*اند!

    5- با نور دیدن بلور نمک بروم یونیزه شده و نقره هم به کمک سولفید نقره به فلز مستقل نقره تبدیل می*شه. اینکه سولفور از کجا اومد و یونهای آزاد بروم سرنوشتشون چی*شد رو توی تاپیکی به اسم شیمی عکاسی در موردش صحبت می*کنیم در آینده. اونجا حتی خودمون می*تونیم با مواد ساده شیمیایی فیلم و کاغذ عکاسی بسازیم. (البته من نه شیمی بلدم، نه دوست دارم ولی در حد ساخت ماده حساس یه چیزایی می*دونم:) ) در حال حاضر شما داشته باشید که یک بلور نمک داشتیم که تا نور خورد تبدیل شد به فلز نقره.

    6- خب، وقتی با دوربین به امولسیون نور می*دیم یکجاهایی هم نور نمی*بینه دیگه! در نتیجه الان روی فیلم یکجاهایی نمک نقره داریم، یک جاهایی خود نقره رو داریم. اما الآن نمیشه اینها رو دید. یک برای اینکه این نقره*ها هنوز اونقدر نقره نیستن و در حد مولکول نقره هستن. یعنی به هم وصل نشدن جاهایی که به هم باید وصل بشن و از اونطرفم کلی نمک نور ندیده! داریم تو امولسیون. پس چیزی نمی*شه دید تو این مرحله.

    7- در مرحله بعد فیلم رو از دوربین خارج می*کنیم و طبق روشی که جلوتر می*نویسیم توی تاریکی مطلق داروی ظهور رو می*ریزیم روش. این دارو چیکار می*کنه؟ درست شبیه به کاتالیزور فعل و انفعال احیا نقره رو تسریع می*کنه و باعث می*شه که جاهایی که نور زیاد بوده تکه*های نقره تشکیل بشه بجای مولکول*های جدا جدا... تو این مرحله اگه می*شد فیلم رو ببینیم تصویر رو می*شد روش تشخیص داد ولی برای دیدن باید نور وجود داشته باشه و یادتون هست که هنوز کلی نمک نورندیده توی امولسیون هست؟ پس ظهور رو متوقف می*کنیم و با ریختن داروی ثبوت (که روشش رو جلوتر می*گیم) نمکهای نور ندیده و تمام چیزهای اضافی رو از روی فیلم پاک می*کنیم و نقره نور دیده رو فیکس می*کنیم که مطمئن بشیم خود نقره هستن و به نور یا چیزای دیگه حساس نیستن.

    8- الآن امولسیون ما یک نگاتیو زیبای سیاه و سفید درست کرده که با ژلاتین روی پایه چسبیده و ردیفه! جاهایی که نور دیدن سیاه هستن (تیکه*های درشت نقره) و جاهایی که نورندید شفاف (فقط پلی استر و ژلاتین که هردو شفافن) و دیگه چیزی که حساس به نور باشه وجود نداره توی فیلم.

    نتیجه اخلاقی اینکه:

    1- نگاتیو رو با دو تا داروی اصلی ظاهر کردیم
    2- فقط سیاه و سفید داریم و خاکستری از کمبودن مولکولهای نقره تو یه مساحتی حاصل می*شه. جاهایی که سیاه کامله درصد نقره تو اون مساحت خیلی زیاده ولی جاهایی که خاکستریه نقره کم و کمتر حضور داره و جاهایی که سفیده هم نقره نیست!
    3- این نگاتیو هست و سفیدها در نهایت سیاه و سیاه*ها سفید چاپ می*شن. کاغذ هم دقیقاً همین امولسیون هست که جای اینکه بمالن رو پایه مالیدنش روی کاغذ! خب. ماده*اش کمی کم حس*تر هستش و در نتیجه باید زمان بیشتری بهش نور داد (بجای فیلم که لحظه*ای نور می*بینه) و وقتی که نگاتیو رو بهش نور بدیم و تصویر رو بندازیم رو کاغذ ایندفعه برعکس می*شه. سیاه*های نگاتیو رو کاغذ نور نمی*بینن و سفیدهای نگاتیو رو کاغذ نور می*بینن و در نتیجه بعد از ظهور کاغذ دوباره تصویر منفی تشکیل می*شه که منفی در منفی می*شه مثبت و ما عکس رو می*بینیم. یعنی جاهایی که رو کاغذ نور خوردن سیاه می*شن با نقره و برعکس و چون حساسیت کاغذ کم هست پس بجاش بلورهاش خیلی ریز و ظریف هستن.

    خب، امولسیون و ظهور نگاتیو سیاه و سفید (که دو تا داروی اصلی داشت) رو هم فهمیدیم. حالا پوزتیو و یا همون اسلاید سیاه و سفید!*(که البته دیگه به کل توی عکاسی ور افتاده) رو مرور می*کنیم برای اینکه توی رنگی کارمون آسون بشه.

    1- همونطوری مثل قبل نور می*دیم به فیلم اسلاید. بعد با داروی ظهور اول یا همون First Developer نقره*نور دیده رو بطور کامل احیا می*کنیم. بعد با داروی بلیچ (یا همون شوینده!) تمامی این نقره*ها رو پاک می*کنیم از روی فیلم. بعد دوباره نور می*دیم به فیلم ، و بعد با ظهور دوم نقره*هایی که از قبل مونده بودن (یعنی نور ندیده*های قبلی رو) قوام میاریم و فیکسشون می*کنیم. اینطوری تصویر مثبت یا پوزتیو گیرمون میاد جای نگاتیو.

    2- از اونجایی که همه اش رو توی شماره یک گفتم اضافه می*کنم که بلیچ با فیکس بالا فرق داره چون نمکهای نور ندیده رو فیکس نمی*کنه و خود نقره رو هم می*شوره و می*بره! شدت نوردهی مجدد هم خیلی مهم نیست فقط باید تا میشه زیاد باشه چون قبلتر نقره*های سیاه شده رو شستیم و هرچی که مونده باید سیاه بشه تا تصویر پوزتیو در بیاد. شاید سوال براتون پیش بیاد که پس قسمتهایی که کمتر نور خوردن تو تصویر اصلی (مثل سایه*ها، خاکستری*ها) چی می*شن؟ جوابش اینه که هیچ مشکلی نیست چون خاکستری در واقع بصورت دون دونهای سیاه ثبت می*شه رو فیلم یعنی نمکهایی که نقره شدن و نشدن (جای یه دسته نمک که با هم به نقره تبدیل بشن) و ما تو مرحله قبل نقرها* رو شستیم و بردیم پس با نور دهی مجدد، حتی با دادن نور خیلی زیاد مشکلی پیش نمیاد چون ما تمام اون چیزی رو که موجوده می*خواهیم بمونه رو فیلم و سیاه بشه. اینطوری بگم که خاکستری*ها رو از طرف سفیدش قبلاً ترتیبشون رو دادیم (دونه*های سفید رو ایجاد کردیم) پس هرچی که بمونه اگه بطور کامل سیاه بشه یعنی درسته. نمی*دونم منظورم رو واضح گفتم یا نه. اگه نگفتم خواهش می*کنم بگید که دوباره توضیح بدم.

    نتیجه اخلاقی اینکه تو این روش یکباره تصویر مثبت می*شه و نمی*شه مثل نگاتیو مستقیم چاپش کرد. خب. حالا بریم سر امولسیون رنگی که تون از این یکی هم ساده*تره فقط قبلش کمی توضیح واضحات در مورد رنگ لازمه که عرض می*کنم...

    ممنونم،

    پ.ن: از لطف دوستان ممنون. شک نداشته باشید که ماده*های مختلف و محل تهیه اونها رو هم توی پست مرتبط با ظهور هر کدوم از فیلمها عرض می*کنم.
    yasin-m، BraveKnight، M. Beyrami و 5 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    کاوه!
    [EYES] [576 Megapixel Retina] [2 x Natural 22.3mm F3.2] [ISO 1 -800]

  7. #7
    كاربر فعال
    تاریخ عضویت
    December 2006
    نوشته ها
    676
    تشکر شده
    4097
    تشکر کرده
    285

    پیش فرض قسمت سوم شناخت فیلم - شناخت رنگ!

    در اصل این مبحث باید توی بخش فیلترها مطرح بشه اما خب چون برای صحبت در مورد امولسیون رنگی لازمه که این چیزها دونسته شده باشه! من خیلی خلاصه و در حد نیاز عرض می*کنم:

    1- نور سفید چیه؟ ترکیبی مساوی از سه رنگ اصلی قرمز و سبز و آبی. رنگ چیه؟ نور با طول موج 680 نانومتر رو قرمز، 580 رو زرد، 530 رو سبز، 480 رو آبی و 400 رو بنفش می*بینیم. با ترکیب سه رنگ اصلی می*شه همه رنگها رو ساخت و این عددها هم کاملاً آنالوگ هستن و توی هم دیگه فید می*شن یعنی آبی تو 480 آبی ترینه ولی توی 420 هم آبیه (مایل به بنفش) کم کم گرم*می*شه تا می*رسه به سبز و بعد هم همینطور زرد و خلاصه نت قرمز.

    2- نورهای مکمل کدامند؟ زرد، Magenta (یا ارغوانی) و Cyan (یا فیروزه*ای). هرکدوم از این نورها اگه با یک مقدار مساوی از یکی از رنگهای اصلی که مکملش هست ترکیب بشه نور سفید ایجاد می*کنه.

    3- نشوته*های بالا یعنی برای تولید سفید هرکدوم از نورهای اصلی یک سوم وزن دارن و نورهای مکمل دو سوم

    4- همه اینها سفیدن:
    قرمز + سبز + آبی
    قرمز + Cyan
    سبز + Magenta
    آبی + زرد

    این یعنی:
    قرمز مکمل Cyan است و Cyan مکمل قرمز،
    سبز مکمل Magenta هست Magenta مکمل سبز
    آبی مکمل زرد هست و زرد مکمل آبی

    5- پس می*تونیم نتیجه بگیریم که:
    قرمز = Magenta + زرد (مکمل قرمز Cyan هستش)
    سبز = Cyan + زرد ( Magenta مکمل سبز هست)
    آبی = Cyan + Magenta (چرا؟ چون آبی مکمل زرد هست پس ترکیب دیگر مکمل*ها به جز زرد آبی می*دهد)

    و به همون ترتیب در مورد نورهای اصلی:
    آبی + سبز = Cyan (که مکمل قرمز هست)
    آبی + قرمز = Magenta (که مکمل سبز هست)
    سبز + قرمز = زرد (که مکمل آبی بود)

    اصلاً پیچیده نیست و خیلی منطق ساده*ای داره این ماجرا، همیه Reference رو سفید قرار بدید و قانون یک سوم برای رنگهای اصلی و دو سوم برای مکمل*ها یادتون باشه. اون موقع همه چی درست می*شه :) به هر حال به جز فیلم برای عکاسی هم خیلی لازمه این موضوع...

    6- خب. حالا فیلتر چیه؟ فیلتر معجزه نمی*کنه، فرکانس عوض نمی*کنه، نور نمی*سازه، رنگ نمی*سازه. فیلتر فقط نورهای همرنگ خودش (یا رنگهای معادل رو) عبور می*ده و بقیه نورها (یعنی نورهای مکمل رو) می*خوره! خیلی ساده اگه نور سفید به فیلترهای زیر بتابونیم:

    فیلتر Cyan = فقط نور Cyan رو رد می*کنه (نور آبی* و سبز رو)
    فیلتر Magenta = فقط نور Magenta رو رد می*کنه (آبی و قرمز رو رد می*کنه)
    فیلتر زرد = نور زرد ور رد می*کنه (یعنی قرمز و سبز رو)

    خب! کافیه! حالا بریم سر امولسیون نگاتیو و پوزتیو رنگی...
    M. Beyrami، SIAMAK™، ahmad.abaee و 2 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    کاوه!
    [EYES] [576 Megapixel Retina] [2 x Natural 22.3mm F3.2] [ISO 1 -800]

  8. #8
    كاربر فعال
    تاریخ عضویت
    December 2006
    نوشته ها
    676
    تشکر شده
    4097
    تشکر کرده
    285

    پیش فرض قسمت چهارم شناخت فیلم - امولسیون رنگی

    سلام!

    امولسیون رنگی درست شبیه به امولسیون سیاه و سفید هستش! یعنی همون نمک نقره و ماجرهای گذشته، فقط چیکارش کردن؟ اینها رو تو سه لایه ریختن رو هم و هر لایه رو به یک رنگ حساس کردن (یعنی طوری که یک طول موج خاصی حساس هستن بلورها نمک هر لایه) و بین لایه*ها یک چیز شفاف نازک گذاشتن که اینها رو از هم جدا کنه...

    1- از اونجاییکه می*خواهیم تصویر نهایی رنگی باشه باید یه فکری به حال نقره کرد! به همین خاطر هم بقل هر کدوم از مولوکولهای نقره یه رنگدونه کوپل کردن که در نهایت توی مرحله ظهور رنگی خود نقره شسته می*شه و اونجایی که نقره تشکیل شده بوده رنگدونه باقی*می*مونه...

    2- سه لایه اصلی داریم که هر کدوم فقط به یه طیف نور حساس هستن، توی لایه حساس به آبی رنگدونه زرد (متضادش، یادتون هست؟ درست مثل سفید که متضاد سیاه بود اینجا هم داریم همینکارو می*کنیم) توی لایه حساس به قرمز رنگدونه Magenta و توی لایه حساس به سبز رنگدونه Cyan داریم!

    3- زیر لایه حساس به آبی یک فیلتر (بالاتر گقتم یک چیز شفاف نازک! در واقع فیلتر هستش) زرد به کار رفته تا دیگه نور آبی رد نشه و به لایه پایینی آبی نرسه چون ثبتش کردیم قبلتر، و زیر لایه حساس به سبز یک فیلتر Magenta هست که نورهای سبز به پایین*تر نرسن (آبی رو که قبلتر ثبت و حذف کرده بودیم و الآن هم سبز رو ثبت کردیم)

    4- یک عکس رو با دست کشیدم و اسکن کردم (نمی*دونم چرا نوشته*هاشو با دست نوشتم، بس که خطم خوبه حتماً تایپشون نکردم :)* ولی جدای از شوخی گفتم خوبه! شاد می*شن همه از خط خوانای من!) ولی توی Manual هر فیلیمی که نگاه کنید (لینک چند تا از فیلم*ها رو می*گذارم) اطلاعات دقیق در مورد ساختارشون هست خیلی شیک!

    5- خب!*حالا چی؟ ظهور نگاتیو رنگی سه تا دارو داره. یکی ظهور رنگی، یکی بلیچ (شوینده خودمون) و یکی هم فیکسر یا ثبوت. وقتی نگاتیو نور می*بینه نمک*های نقره هر لایه یک نور رو ثبت می*کنن و سیاه می*شن پس سه تا نگاتیو خواهیم داشت تو این مرحله از کار.

    6- تو مرحله اول داروی ظهور نقره*های نوردیده (سیاه شده، احیا شده) رو تو هر لایه تقویت و تکمیل می*کنه و رنگدونه*هایی هم که چسبیده بودن به اینها رنگ می*گیرن (همون رنگی که داشتن جون می*گیره!) بلورهای نور ندیده و رنگدونه*هاشونم سر جاشون می*مونن. الآن سه تا عکس تک رنگ به رنگهای زرد و Magenta و Cyan داریم

    7- با بلیچ رنگدونه*ها و بلورهای نور ندیده نقره رو می*شوریم و با فیکس رنگدونه*ها رو سرجاشون ثابت می*کنیم. حالا یک نگاتیو رنگی داریم که به رنگ متضاد هر لایه سوخته و با چاپش روی کاغذ رنگی به تصویر مثبت دست پیدا می*کنیم.

    نتیجه اخلاقی اینکه:

    1- نگاتیو رنگی شبیه به نگاتیو سیاه و سفید است و فلسفه کار بر اساس نقره شکل گرفته اما در نگاتیو رنگی در نهایت هیچ مولکول نقره*ای وجود نداشته و این رنگدونه*ها هستن که تصویر رو ایجاد می*کنن. برای همین هم نگاتیو رنگی Grain یا دون*دونها سیاه و سفید رو نداره. به این فیلمها کروموژنیک هم می*گن و رنگدونه*ها تصویر نهایی رو نگاتیو رو می*سازن نه نقره. نقره فقط باعث می*شه رنگدونه*ها اونجایی که باید بمونن بمونن و جایی که نباید بمونن نمونن. برای همین هم همه دونه*های عکس رنگی تگه به چشم بیان یه شکل و یه اندازه هستن. چه تو جاهای خیلی رنگی چه تو جاهای کم رنگ!

    2- فیلم کروموژنیک سیاه و سفید که شبیه به رنگی ظاهر می*شه ولی سیاه و سفید هست در واقع فقط یک لایه داره ولی رنگدونه سیاه همراهش هست و در نهایت نقره*اش شسته می*شه برای همین عکسهاش خیلی ظریف و Fine Grain* می*شن.

    3- بله!* همیشه از داروهای بلیچ و ثبوت می*شه کمی نقره گرفت! ولی با این کار پولدار نمی*شوید!

    5- بخاطر اینکه کاهش شدت نور خطی نیست و لگاریتمی کم می*شه موقع عبور از لایه*ها اندازه بلور نقره هر لایه با لایه پایینیش فرق داره و هرچی عمیق*تر می*شیم بلور نمک بزرگتر و حساستره تا تو تاریکی بیشتر! بتونه کار کنه. بر عکسشم صادقه. موقع چاپ باید شدت نورها رو کنترل کنیم تا لایه*های بالاتر روشن*تر از پایین*ترین لایه ثبت نشن، برای همین هم هست که تمام نگاتیوهای رنگی یک ماسک زرد (که در اصل زرد کم رنگ و صورتی است) دارن تا بعد از تابونده*شدن نور سفید به اونها تصویر نهایی با شدت رنگهای متناسب تشکیل بشه. برای همین اگه یه حلقه فیلم نور خورده رو بدید ظاهر کنن نگاتیوها شفاف و بی*رنگ نیستن بلکه شفاف زرد هستن. برای همین هم هست که اگه کار Cross Process می*کنید باید بگید یه فیلم نورخورده رو ظاهر کنن و موقع چاپ روی پوزتیوتون بگذارن چون فیلمهای پوزتیو این لایه رو ندارن و اگه می*خواهید Cross Processتون کامل جاپ بشه روش حرفه*ایش اینه! (پوزتیو با ظهور نگاتیو) در این مورد یک تاپیکی اینجا هست که می*تونید بهش مراجعه کنید.

    6- ظهور نگاتیو رنگی استاندارد شده و روش رایج و استاندارد برای اکثر نگاتیوها C-41 نام داره که جلوتر جزییاتش رو هم می*گیم تا توی خونه بتونید اینکارو بکنید.

    امولسیون پوزتیو هم از اساس شبیه به امولسیون نگاتیو رنگی هستش با یکسری تغییرات جزیی توی خود امولسیون و مراحل ظهور و پنج دارو داریم برای ظهور (البته داروهای مدرن این پنج مرحله را در سه مرجله انجام می*دن ولی به هر حال پنج تا کار انجام می*شه)

    1- اول مثل قبل یک تصویر نگاتیو ایجاد می*کنیم که در اصل به صورت سه نگاتیو ثبت می*شه تو سه لایه.
    2- با داروی ظهور اول (سایه و سفید) فیلم رو ظاهر می*کنیم. تو این مرحله فقط مولکولهای نور دیده به دونه*های نقره سیاه تبدیل می*شن، همین. رنگدونه*ها ثابت می*مونن تو این مرحله.
    3- بعد با داروی ریورسال همه بلورهای نور ندیده رو فعال می*کنیم (انگار دوباره نور بدیم ولی تو شرایط کنترل شده) و آمادشون می*کنیم که بشن دونه نقره...
    4- بعد با داروی ظهور رنگی همه نقره*هایی که تو مرحله قبل بیدارشون کردیم رو ظاهر می*کنیم و رنگدونه*هاشون رو هم فعال می*کنیم و اونا رو سر جاشون می*شونیم...
    5- بعد با بلچ و فیکس (ثبوت) همه نقره*ها (چه اونایی که اول ظاهر کردیم (یعنی کشتیم در واقع) چه اونایی که نور ندیده بودن ولی ما زندشون کردیم (مرحله 3) و بعد هم رنگدونه*هاشونو گذاشتیم سر جاش (مرحله 4) و همچنین رنگدونه*های استفاده نشده رو می*شوریم و بعدش هم کل ماجرا رو فیکس می*کنیم که در آینده نور روش اثری نکنه و تمام! اسلاید رنگی داریم!

    تموم شدش! یعنی اسلاید رو هم ظاهر کردیم! خب!* حالا تو پستهای بعدی روش مرحله به مرحله و عملی (این تا اینجا فقط تئوری بودش دیگه) برای هر کدوم از سه تا کار ظهور نگاتیو سیاه و سفید، ظهور نگاتیو رنگی و ظهور اسلاید رنگی رو می*نویسیم.

    نتایج اخلاقی:
    1- به ظهور استاندارد اسلاید رنگی پروسه E-6 هم می*گن. البته بعضی فیلمها مثل Kodachrome رو با E-6 نمی*شه ظاهر کرد و سری هست سیستمشون و فقط خود شرکت سازنده (مثل کداک) ظاهر می*کنه و داروهاش هم نیست بیرون. همین کداکروم که از لحاظ کیفیت و ظرافت تو دنیا تکه و محبوبترین اسلاید برای کارهای صنعتی و جدی! بوده برای بیش از 50 سال رنگدونه*هاش تو فیلم نیستن و توی داروی ظهور هستن. حالا اینکه کدادک چطوری اینو ظاهر می*کنه خدا می*دونه ولی برای همین هم هست که نازک*ترین امولسیون رو داره و می*شه دقیق*ترین فوکوس را باهاش کشید!

    2- توی ظهور دما خیلی مهم هست و کنترل زمان. توی رنگی این قضیه خیلی حساس*تر می*شه چون اگه کوچکترین تغییری حاصل بشه همه رنگها به هم می*ریزه (رنگدونه*ها درست زنده نمی*شن) حالا جلوتر می*گم...

    دیگه عرضی نیست جز اینکه خط خراب بنده و نقاشی خنده*دارم رو به بزرگی خودتون ببخشید!

    ممنون!
    تصاویر پیوست شده تصاویر پیوست شده
    ویرایش توسط kakooch : Saturday 3 February 2007 در ساعت 15:34
    BraveKnight، M. Beyrami، SIAMAK™ و 4 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    کاوه!
    [EYES] [576 Megapixel Retina] [2 x Natural 22.3mm F3.2] [ISO 1 -800]

  9. #9
    MRF
    MRF آنلاین نیست
    كاربر آشنا MRF آواتار ها
    تاریخ عضویت
    January 2007
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    79
    تشکر شده
    208
    تشکر کرده
    64

    پیش فرض پاسخ: قسمت چهارم شناخت فیلم - امولسیون رنگی

    آقای کاوه!

    واقعا جایی برای سوال باقی نگذاشتید.

    متشکرم

    محمدرضا
    محمدرضا

    Sinar F, Canon EOS 30D

  10. #10
    كاربر فعال
    تاریخ عضویت
    December 2006
    نوشته ها
    676
    تشکر شده
    4097
    تشکر کرده
    285

    پیش فرض پاسخ: همه چیز در مورد ظهور فیلم

    محمد*رضا جان!
    ممنون از لطفت و خواهش می*کنم اینطوری شرمنده نکن! ما که بیرون از اینجا هم همو می*بینیم دیگه لازم نیست تو پست زحمت بکشیو هندونه زیر بغل بنده بگذاری مرد! وظیفه*است و خواهش می*کنم دیگه هم نگو!*:) در ضمن حالا که زحمت کشیدی بیا و یه خیری برسون به ما! امشب قراره ظهور سیاه و سفید رو بنویسم. شما هم که تانک و دارو و همه چیز چند وقت *یش باهم خریدیم برات پس لطف کن یکسری عکس (به خصوص از جا زدن فیلم ۳۵ تو ریل) بگیر که بعد از مقاله بفرستیم.

    ممنون از همکاری شما دوست عزیز*:)
    BraveKnight، M. Beyrami، ahmad.abaee و 1 نفر دیگر تشکر می‌کنند.
    کاوه!
    [EYES] [576 Megapixel Retina] [2 x Natural 22.3mm F3.2] [ISO 1 -800]

صفحه 1 از 12 1 2 3 4 5 11 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •