شروع کار عکاسی ( آنالوگ یا دیجیتال ؟)

[M.vatandoost]

به عنوان كسي كه سالها با نگاتیو کار کردم (البته خیلی کمتر از آقا فرهاد،جناب آشوری و جناب خلیلی) به نظرم آمد این مطالب را اضافه کنم.


1- تا چند سال دیگر آنالوگی وجود نخواهد داشت.
2- در صورت تسلط کافی بر عکاسی با دوربین آنالوگ تا چند سال دیگه که مسلط بشوید باید بروید و در موزه عکاسی برای نوجوانان مسائل تاریخی را بازگو کنید.
3- یادگیری با آنالوگ هزینه بسیاری دارد ( در کمترین حالت ممکن یعنی چاپ عکس بصورت ایندکس و بقیه خرجها برای یک حلقه فیلم 36 تایی باید 3000 تومان بپردازید) و یک اسکنر برای وارد کردن عکسها در کامپیوتر با قیمتی برابر یک SLRlike
4- تعداد عکسهای کمتر
5- امکان مانور ایزو نهایتا 4 گام پایینتر و نه بالاتر. آنهم با فیلترهای گرانقیمت سری 85.
6- نمی توانید روی عکستان ادیت خاصی انجام دهید یا حداقل باید یک لابتوار داشته باشید که راه اندازی کوچکترین لابلاتوار چاپ عکس دو برابر یک Dslr خوب براي شما تمام مي شود.با فرض داشتن مکان مناسب برای این کار.ضمن اینکه مواد شیمیایی ظهور فیلم سمی است.
7- قیمت یک Slr أنالوگ (فيلمي) در حد قابل قبول از برندهای معتبر و همچنین لنزهای خوب برای آن تقریبا هیچ فرقی با نمونه دیجیتالی آن ندارد.
8- تنها معدودی از ادوربینهای آنالوگ دارای گارانتی و خدمات پس از فروش است.
9- خیلی از قابلیتهای اتوماتیک دیحیتال را از دست می دهید.
10- درهنگام فروش تنها به یک دهم قیمت خواهید فروخت.

امیدوارم با چشمانی باز انتخاب کنید ....

[Shazdeh]

به عنوان كسي كه سالها با نگاتیو کار کردم (البته خیلی کمتر از آقا فرهاد،جناب آشوری و جناب خلیلی) به نظرم آمد این مطالب را اضافه کنم.


1- تا چند سال دیگر آنالوگی وجود نخواهد داشت.
2- در صورت تسلط کافی بر عکاسی با دوربین آنالوگ تا چند سال دیگه که مسلط بشوید باید بروید و در موزه عکاسی برای نوجوانان مسائل تاریخی را بازگو کنید.
3- یادگیری با آنالوگ هزینه بسیاری دارد ( در کمترین حالت ممکن یعنی چاپ عکس بصورت ایندکس و بقیه خرجها برای یک حلقه فیلم 36 تایی باید 3000 تومان بپردازید) و یک اسکنر برای وارد کردن عکسها در کامپیوتر با قیمتی برابر یک SLRlike
4- تعداد عکسهای کمتر
5- امکان مانور ایزو نهایتا 4 گام پایینتر و نه بالاتر. آنهم با فیلترهای گرانقیمت سری 85.
6- نمی توانید روی عکستان ادیت خاصی انجام دهید یا حداقل باید یک لابتوار داشته باشید که راه اندازی کوچکترین لابلاتوار چاپ عکس دو برابر یک Dslr خوب براي شما تمام مي شود.با فرض داشتن مکان مناسب برای این کار.ضمن اینکه مواد شیمیایی ظهور فیلم سمی است.
7- قیمت یک Slr أنالوگ (فيلمي) در حد قابل قبول از برندهای معتبر و همچنین لنزهای خوب برای آن تقریبا هیچ فرقی با نمونه دیجیتالی آن ندارد.
8- تنها معدودی از ادوربینهای آنالوگ دارای گارانتی و خدمات پس از فروش است.
9- خیلی از قابلیتهای اتوماتیک دیحیتال را از دست می دهید.
10- درهنگام فروش تنها به یک دهم قیمت خواهید فروخت.

امیدوارم با چشمانی باز انتخاب کنید ....

۱. مثل اینکه الان سالهاست کسی صفحه گوش نمیده! یا مثلا با اومدن تلفن و ایمیل و ... کسی دیگه برای دیگری نامه نمیفرسته! یا مثلا با اومدن ماشین تایپ دیگه کسی با خط خوش چیزی نمینویسه؟!

۲. مثلا تنظیم دیاف یا شاتر یا عملکرد فوکوس اتومات در دوبینهای مختلف با هم فرق میکنه. مثلا سیستم عملگر تنظیم دیاف در لنز رو در دوربینهای آنالوگ و دیجیتال فرق میکنه؟! یا مثلا حرکت شاتر در دوربین آنالوگ تاریخی! و در دوربین دیجیتال مدرن هست؟!

۳. هر حلقه فیلم ۱۵۰۰ و هزینه ظهور هر حلقه ۵۰۰ واحد وجه رایج ایران رو شامل میشه! یک اسکنر ۱۰۰ هزار تومانی هم کفایت میکنه برای اسکن با کیفیت مطلوب عکسهای شما. هفته ای یک حلقه هم که عکس بگیرید در ماه ۸۰۰۰ تومان و در سال کمتر از ۱۰۰ هزار تومان برای بیش از ۱۷۰۰ شات پرداخت کرده اید. البته در شرایط پرکار.

۴. مقدار عکسهای یک عکاس معیار خوبی یا بدی عکسهاست؟! با اینهمه :
با اینکه آدم کم کاری بودم اما الان یک کشوی بزرگ پر از نگاتیو دارم که در طول سالها عکاسی پر شده و برام خیلی هم ارزشمنده.

۵. نه دیگه تا این حد هم عالم آنالوگ دست بسته نیست! الان فیلمهایی از ایزوی ۲۵ تا ۸۰۰ هست که حداقل من دیدم.

۶. وقتی نگاتیو اسکن میشه مثل همه فایلهای تصویری میشه روش ادیت انجام داد. کافیه در فتوشاپ بازش کنید و پروسس رو عین پروسس عکسهای دیجیتال انجام بدین. حداقل در اینجا تفاوتی ندارند.

۷. الان ارزانترین dslr نیکون یا کنون حدود ۵۰۰ هزار تومان قیمت داره. اما میشه یه slr کنون رو از ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان تهیه کرد که دوربین فوق العاده خوب و قوی ای هست. حتما که نباید eos ۱ ؛ ۱۶۰۰ دلاری خرید!

۸. اینجا رو نمیدونم که واقعا چقدر گارانتی و خدمات پس از فروش رعایت میشه !

۹. مثل چی؟! مود تقدم شاتر میخواهید؟ یا تقدم دیافراگم؟ شاید اتوفوکوس؟!
برکتینگ هم قابلیت اتومات محسوب میشه البته که داریم! قابلیت اوتومات نورسنجی یا چی واقعا هست که در آنالوگ از دست میدیم؟!
اوه ! شاید وایت بالانس باشه!!!

۱۰. یک دهم؟! بهای خرید ماشین دست دو در کشوری مثل امریکا بسیار پایینتر از بهای ماشین نو هست. حالا یعنی اونجا کسی نباید ماشین بخره؟!

-----------
خدمت جناب وطندوست هم بنده ارادت ویژه دارم و امیدوارم این صحبتهای ناچیز بنده رو خطاب به خودشون تلقی نفرمایند ولی به نظر کمی روشنگری لازم بود.
دنیای دیجیتال سرعت و دقت و ویژگی بزرگی داره که نیازی نیست با لطمه زدن به تواناییهای آنالوگ اون رو ثابت کنیم.
باز هم بابت جسارت خودم عذر میخواهم.

[M.vatandoost]

۱. مثل اینکه الان سالهاست کسی صفحه گوش نمیده! یا مثلا با اومدن تلفن و ایمیل و ... کسی دیگه برای دیگری نامه نمیفرسته! یا مثلا با اومدن ماشین تایپ دیگه کسی با خط خوش چیزی نمینویسه؟!

۲. مثلا تنظیم دیاف یا شاتر یا عملکرد فوکوس اتومات در دوبینهای مختلف با هم فرق میکنه. مثلا سیستم عملگر تنظیم دیاف در لنز رو در دوربینهای آنالوگ و دیجیتال فرق میکنه؟! یا مثلا حرکت شاتر در دوربین آنالوگ تاریخی! و در دوربین دیجیتال مدرن هست؟!

۳. هر حلقه فیلم ۱۵۰۰ و هزینه ظهور هر حلقه ۵۰۰ واحد وجه رایج ایران رو شامل میشه! یک اسکنر ۱۰۰ هزار تومانی هم کفایت میکنه برای اسکن با کیفیت مطلوب عکسهای شما. هفته ای یک حلقه هم که عکس بگیرید در ماه ۸۰۰۰ تومان و در سال کمتر از ۱۰۰ هزار تومان برای بیش از ۱۷۰۰ شات پرداخت کرده اید. البته در شرایط واقعا پرکار.

۴. مقدار عکسهای یک عکاس معیار خوبی یا بدی عکسهاست؟! با اینهمه :
با اینکه آدم کم کاری بودم اما الان یک کشوی بزرگ پر از نگاتیو دارم که در طول سالها عکاسی پر شده و برام خیلی هم ارزشمنده.

۵. نه دیگه تا این حد هم عالم آنالوگ دست بسته نیست! الان فیلمهایی از ایزوی ۲۵ تا ۸۰۰ هست که حداقل من دیدم.

۶. وقتی نگاتیو اسکن میشه مثل همه فایلهای تصویری میشه روش ادیت انجام داد. کافیه در فتوشاپ بازش کنید و پروسس رو عین پروسس عکسهای دیجیتال انجام بدین. حداقل در اینجا تفاوتی ندارند.

۷. الان ارزانترین dslr نیکون یا کنون حدود ۵۰۰ هزار تومان قیمت داره. اما میشه یه slr کنون رو از ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان تهیه کرد که دوربین فوق العاده خوب و قوی ای هست. حتما که نباید eos ۱ ؛ ۱۶۰۰ دلاری خرید!

۸. اینجا رو نمیدونم که واقعا چقدر گارانتی و خدمات پس از فروش رعایت میشه !

۹. مثل چی؟! مود تقدم شاتر میخواهید؟ یا تقدم دیافراگم؟ شاید اتوفوکوس؟!
برکتینگ هم قابلیت اتومات محسوب میشه البته که داریم! قابلیت اوتومات نورسنجی یا چی واقعا هست که در آنالوگ از دست میدیم؟!
اوه ! شاید وایت بالانس باشه!!!

۱۰. یک دهم؟! بهای خرید ماشین دست دو در کشوری مثل امریکا بسیار پایینتر از بهای ماشین نو هست. حالا یعنی اونجا کسی نباید ماشین بخره؟!

-----------
خدمت جناب وطندوست هم بنده ارادت ویژه دارم و امیدوارم این صحبتهای ناچیز بنده رو خطاب به خودشون تلقی نفرمایند ولی به نظر کمی روشنگری لازم بود.
دنیای دیجیتال سرعت و دقت و ویژگی بزرگی داره که نیازی نیست با لطمه زدن به تواناییهای آنالوگ اون رو ثابت کنیم.
باز هم بابت جسارت خودم عذر میخواهم.

اختیار دارید قربان شما استاد غیر قابل انکار عکاسی فیلمی هستید و می دونم که دوستان فروم شما رو هم مثل بنده دیجیتالی کرده اند. نیازی نیست برای عذر خواهی دوست خوبم . اتفاقا این چالشها باعث میشه که دوستان دیگر در مجموع تصمیمهای بهتری بگیرند. از شما متشکرم.

اما :

1- کاملا با شما موافقم اما چون هنوز عده ای بجای ایمیل از نامه های پستی عادی استفاده می کنند دلیل نمی شود برای همه تجویز شود.

2- خیر اینگونه نیست. شما هم کسانی را می شناسید که بخاطر اینکه سالها وقت برای تسلط به عکاسی فیلمی صرف کرده اند. نمی توانند با دیجیتال کنار بیایند و در نتیجه آنرا قبول نمی کنند و پس چاره ای نیست غیر از موردی که گفتم.

3- 1500 فیلم + 500 ظهور + 1500 هم کرایه رفت و برگشت به لابلاتوار :::big grin::: + قیمت اسکنر تقسیم بر تعداد عکسهای شما در سال.... بیشتر هم می شود. تازه اگر برای وقتی که بابت ظهور و اسکن می گذارید ارزش ریالی محاسبه نکنید. شخصا در این مورد خیلی مشکل داشته ام.

4- تصور کنید که در یک سفر هستید به منظور عکاسی . اگر کم عکس بگیرید نگران هستید که نکنه عکسی که گرفتم بخاطر بعضی از مسائلی که ممکنه فراموش کرده باشم عکس مورد نظرم از آب در نیاد؟ حال چه می کنید یا بیشتر عکس می گیرید و هزینه بیشتر را می پذیرید. و یا اینکه عکس نمیگیرید و ریسک آنرا می پذیرید؟

5- یکبار دیگر توجه شما رو به مطلب شماره 5 جلب می کنم. من گفتم امکان افزایش ایزو وجود ندارد ولی کاهش آن با فیلترهای سری 85 تا چها گام قابل دستیابی است. البته که با شما موافقم اما باید یک حلقه فیلم را برای دستیابی به ایزوی بالاتر فدا کنید . البته اگر سوژه به شما فرصت تعویض یک حلقه فیلم را بدهد.

6- چرا حداقل در آن اسکنر 100 هزار تومانی خیلی فرق هست بین یک اسکن از فیلم با فرمت خام مثلا یک D40 نيكون - هر دو را دارم و هر دو را تست کرده ام و نمونه هم در صورت نیاز اینجا قرار می دهم. اسکنر هم Canon canoscan 4400f هست كه 116 هزار تومان خریدم.

7- قبول است . اما به نظر شما فرق 300 تومان با 500 تومان آنهم با اینهمه مزیت خیلی زیاد است. بله اگر قرار بود یک دوربین خوب آنالوگ کنون رو 50 هزار تومان بخرم درنگ نمی کردم و پیشنهاد اونرو به این دوستمون می دادم.
300 تومان دوربین + 100 تومان اسکنر + 1500 تومان هر مرحله چاپ + وقت و هزینه ایاب و ذهاب به لابلاتوار ظهور+ وقت برای اسکن عکسها. = ؟
این نکته رو هم اضافه کنم . اگر شما یک دو تا لنز هم بخرید و بعد از چند وقت تصمیم بگیرید با دیجیتال ادامی دهید چه؟ تفاوت قیمت و ضرر تصاعدی بالا خواهد رفت.

8- اصلا نمیشه . در مورد دیجیتال هم همینطوره . در این مورد اعتراف می کنم اشتباه کردم.

9- راست میگید همه این مدهای اتوماتیک رو داریم اما نه در دوربین 200 یا 300 تومانی.

10- چرا خیلی از افراد در ایالات متحده اتومبیل می خرند. اما اگر کسی از شما بپرسد که من فلان ماشین را بخرم شما با علم به اینکه ایشان بعد از یکی دو سال ناگزیر به فروش می شوند باز هم پیشنهاد می کنید که ماشینی بخرند که اینقدر ضرر کنند.

-------------

بنده هم همانطور که عرض کردم شما را جزو پیشکسوتان عرصه عکاسی فیلمی آنهم بصورت حرفه ای می دانم. بنده هم نمی خواهم برای توجیه دیجیتال آنالوگ را تخریب کنم. اما این پیشنهادات فقط برای کسی است که می خواهد شروع کند. توجیه فردی که سالها با آنالوگ کار کرده و تجهیزات مورد نظر شما را دارد . یا امکان پذیر نیست و یا دلایل بسیار محکمتری را می طلبد.

منهم عذر خواهی میکنم. نمی خواستم جوابی بنویسم اما گفتم که بهتر است که از این فرصت استفاده کنم و با چالش با شما بیشتر بر اطلاعاتم افزوده شود. که اینگونه هم شد. از شما باز هم تشکر می کنم.

[amirmisagh]

واقعاً وجود این سایت خوب و پویا با کاربران متخصص و هنرمند نقطه اتکای خوبی برای همه ی هنرمندان و هنرجوها و علاقه مندان این رشته است.
از دوستان هنرمند تشکر میکنم بابت راهنمایی های خوبشان.
راستش برای فراگیری کامل و همه جانبه تصمیم گرفتم به خانه عکاسان مراجعه کنم که 3 ترم 3 ماهه برای هر کدام از شاخه های آنالوگ و دیجیتال دارد.
من برای آنالوگ ثبت نام کرده بودم چون با توجه به صحبتهای مسئول ثبت نام به نظرم آمد نشستن سر کلاس دیجیتال یک آمادگی قبلی احتیاج دارد و چندان از صفر و پایه نیست.
حالا با توجه به صحبت دوستان باید یک بار دیگر سر بزنم ببینم راهی برای تعویض ثبت نام هست یا خیر.
با تشکر دوباره

[Delbaz]

خب اگر مطرح کننده سوال همچنان خواننده این تاپیک باشه
نظر من هم روی عکاسی به صورت دیجیتال خواهد بود

از همان سال 1920 که سیستم مخابره بارتلن (BartLane ) یک عکس را از نیویورک یه لندن فرستاد . آن هم بوسیله عددی کردن یک عکس , و با وجود زمانی حدود سه ساعت , تقریبا همه متوجه شدند که این پدیده عددی شدن یا همان دیجیتالیزه , میتواند راحتی بیشتری به ارمغان بیاورد

و سرانجام در 31 دسامبر 1974 وقتی در آزمایشگاه بل , CCD اختراع شد , نگاه همه سازندگان دوربین از جمله شرکت هایی مثل RCA , Hitachi , Nec, Toshiba به این پدیده جلب شد و طولی نکشید که کمپانی Canon هم نخستین دوربین ویدئویی ثابت خود با نام RC-701 را در المپیک 1984 لوس آنجلس آزمایش کرد و سپس روانه بازار کرد
یکی دو سال بعد هم ( 1987 ) سونی با دوربین Mavica به بازار وارد شد

مدت ها از آن تاریخ گذشته و حتی در طی این سالها هنوز هم دوربین های فیلمی ساخته شده
اما تعداد آنها رفته رفته کم و کم تر شدند و شرکت های سازنده فیلم های عکاسی نیز کم کم بسته یا ورشکست شدند

مسئله رقابت بین آنالوگ و دیجیتال نیست. مسئله سادگی و راحتی کار با دیجیتال است بدون آنکه به روح هنری عکاسی خدشه وارد بشه.

غیر از چیزهایی که دوستان در بالا اشاره کردند دیجتال مزایایی غیر قابل انکار داره

کپی برابر اصل
ماندگاری
ویرایش راحت تر ( روتوش )
حمل و نقل و ارسال راحت تر

یک عکاس آنالوگ اگر میخواست یک کار ترکیبی یا یک ظهور مضاعف انجام دهد نیاز به تمرین و مکافات زیادی داشت .


جنبه هنری قضیه هم که با وجود برنامه های ویرایش کننده , چه بسا زیاد و زیادتر شده. امروزه کارهای واقعا هنری تری رو میشه دید ( منتها مثل همیشه وقتی یک چیز زیاد بشه ارزش اون هم کم خواهد شد )

بنابر این به نظر من مگر فقط از روی عشق و علاقه باشه که کسی بخواد هنوز روی آنالوگ صرف کار کنه (حداقل در چاپ های کوچک ) ( در نظر داشته باشید که اسکن کردن نگاتیو هم به هر حال نوعی عددی کردن یا همان دیجیتالی کردن محسوب میشه )

و به نظر من اگر هم قراره وقت و هزینه ای گذاشته بشه , بهتره این وقت و هزینه در راستایی باشه که پیش بینی رشد و حرکت آن منطقی تر و قطعی تر است
غیر از کار کردن و شناخت مفاهیم دوربین و عکس برداری , میشه مطمئن بود که برای عرضه دوربین های دیجتال مطالعات به روز تری انجام میشه

[Arash]

برای دقیقتر شدن صحبتهای این تاپیک نکاتی که به ذهنم می‌رسه رو اضافه می‌کنم:

1- تا چند سال دیگر آنالوگی وجود نخواهد داشت.

یعنی چند سال؟
اگر منظور ۲ یا ۳ سال است؟ این تصور اشتباه است.

. هر حلقه فیلم ۱۵۰۰ و هزینه ظهور هر حلقه ۵۰۰ واحد وجه رایج ایران رو شامل میشه! یک اسکنر ۱۰۰ هزار تومانی هم کفایت میکنه برای اسکن با کیفیت مطلوب عکسهای شما. هفته ای یک حلقه هم که عکس بگیرید در ماه ۸۰۰۰ تومان و در سال کمتر از ۱۰۰ هزار تومان برای بیش از ۱۷۰۰ شات پرداخت کرده اید. البته در شرایط پرکار.

از اسکنر ۱۰۰ هزارتومانی تقریبا چیز بدردبخوری از نگاتیو بیرون نخواهد آمد. اسکنر خوب بسیار مهم است و متاسفانه هزینه زیادی هم دارد.

. مثل اینکه الان سالهاست کسی صفحه گوش نمیده! یا مثلا با اومدن تلفن و ایمیل و ... کسی دیگه برای دیگری نامه نمیفرسته! یا مثلا با اومدن ماشین تایپ دیگه کسی با خط خوش چیزی نمینویسه؟!

در مثال مناقشه نیست. اما اصلا نمی‌پسندم عکس آنالوگ رو اثر یک خطاط بدانید و عکس دیجیتال رو اثر ماشین تایپ.
چنین مثالی اصلا صحیح نیست.

۴. مقدار عکسهای یک عکاس معیار خوبی یا بدی عکسهاست؟! با اینهمه :
با اینکه آدم کم کاری بودم اما الان یک کشوی بزرگ پر از نگاتیو دارم که در طول سالها عکاسی پر شده و برام خیلی هم ارزشمنده.

یکی از ویژگی‌های دوربینهای دیجیتال و تکنولوژی دیجیتال؟ امکان دسترسی سریع و آسان به آرشیو گسترده‌است.
شما جدای نگاتیوهاتون نیاز به کانتکت دارید. (که هزینه جداگانه‌ای داره) دسترسی به اونها و چاپ هرکدام زمان بر است.
با هر بار فرستادن نگاتیو به چاپخانه امکان گم شدن و خراب شدن اون رو به جان خریده‌اید و اگر هیچ اتفاقی نیفتد(که عموما نمیفتد) حداقل با چند خط و خش جدید نگاتیو رو تحویل خواهید گرفت.
ولی در دیجیتال به هیچ شکل چنین اتفاقی نمیافتد.

نه دیگه تا این حد هم عالم آنالوگ دست بسته نیست! الان فیلمهایی از ایزوی ۲۵ تا ۸۰۰ هست که حداقل من دیدم.

نمی‌دونم ایزوی ۲۵ تا ۱۰۰ چقدر و کجاها به درد می‌خوره؟! اما این رو می‌دونم که ایزوهای بالا بسیار بسیار به درد می‌خوره و الان دوربینهای جدید به ایزو ۲۵۵۰۰ رسیده‌اند که کاملا قابل اتکا و قابل استفاده هم هست.
اما در دوربینهای ارزان تر می‌توانید از ایزو ۳۲۰۰ لذت کافی رو ببرید.

. وقتی نگاتیو اسکن میشه مثل همه فایلهای تصویری میشه روش ادیت انجام داد. کافیه در فتوشاپ بازش کنید و پروسس رو عین پروسس عکسهای دیجیتال انجام بدین. حداقل در اینجا تفاوتی ندارند.

یقینا اینجوری نیست!
ابتدا با مشکل اسکن درگیر هستید... که می‌گم هزینه جداگانه‌ای رو بابت اسکنر و یا هزینه اسکن تحمیل عکاس می‌کنه.
دوم اینکه بافت نگاتیو و یا اسلاید جنس کاملا متفاوتی با بافت سنسورها و فایلهای دیجیتال داره.
شما به اون دست می‌زنید؟ خیلی چیزها خراب می‌شه و اصلا امکاناتی که روی فایلهای دیجیتال در اختیار دارید رو هنگام استفاده از فایلهای اسکن شده از نگاتیو در اختیار ندارید.(اگر هم بتوانید همان کار را انجام دهید؟ در بسیاری از اوقات چندین برابر زمان مصرف خواهید کرد.)

خیر اینگونه نیست. شما هم کسانی را می شناسید که بخاطر اینکه سالها وقت برای تسلط به عکاسی فیلمی صرف کرده اند. نمی توانند با دیجیتال کنار بیایند و در نتیجه آنرا قبول نمی کنند و پس چاره ای نیست غیر از موردی که گفتم.

واقعا گمان می کنید کسی که الان نگاتیو یاد بگیرد و عکاسی کند دچار جذام می‌شود و چاره‌ای ندارد؟ و حتما باید بره تاریخ عکاسی یاد بده؟ بی خیال!
چنین توصیه‌ای نمی‌کنیم اما یقینا در زمانی که سرطان درمان داره عکاسی نگاتیوی که از خودمونه!

[yasin-m]

اگر قرار نیست با آنالوگ کار کنید؟ دلیلی هم نیست که با آنالوگ شروع کنید.
بهترین ابزار برای یادگیری عکاسی از نظر من یک DSLR ارزان قیمت است... از ابزارهای دیگری هم مثل کامپکتهایی با امکان کنترل دیافراگم و شاتر و slr like ها می‌توان برای یادگیری عکاسی و عکاسی! استفاده کرد.
دوران یادگیری کاملا کوتاه تر می‌شود.

بله درسته ، با دوربین دیجیتال در زمان کمتر ، دفعات بیشتر و هزینه بسیار کمتر می تونید عکاسی رو تجربه کنید و راحت تر یاد بگیرین.

خودم هر از گاهی سری به نگاتیو می‌زنم... نه برای اینکه نیاز به اون دارم... بلکه برای کسب اعتماد به نفس!!!(آرش)

اینجا هم موافقم ،به همین خاطر ، یک FM3a مشکی دم دست گذاشته ام.
(اینو گفتم که آقا رضا خلیلی تنکس بزنه!!!)

[azarigh]

با سلام
هنوز اين دعواي ديجيتال و نگاتيو ادامه دارد؟
درست مثل كشتي پهلواني پا به سن گذاشته و جواني رو به تناوري مي ماند كه روز به روز نيروي اولي مي كاهد و دومي رو به پيشرفت است! (ولي اين نگاتيو هم عجب پهلوان جان سختي است)
با وجود اين هنوز هم كسي (مثلا يك مبتدي) مي تواند با يك دوربين Slr فيلمي ارزان قيمت مانند زنيت 122 با لنز نرمال ديافراگم 1.8 به قيمت 35-40 تومان شروع كند و پس از مثلا 10 يا 15 حلقه فيلم (70 الي 100 تومان براي حدود 300 الي 600 عكس در مدت 3 الي 5 ماه ) به اندازه كافي تجربه كسب كند.(البته سوداي اسكن و فتوشاپ و ... را بگذارد براي بعد)
با تشكر

[M.vatandoost]

برای دقیقتر شدن صحبتهای این تاپیک نکاتی که به ذهنم می‌رسه رو اضافه می‌کنم:

یعنی چند سال؟
اگر منظور ۲ یا ۳ سال است؟ این تصور اشتباه است.

صد در صد همین طور است. شما بخوانید5 یا 6 سال چه تفاوتی دارد. این برای یک نفر که در شروع کار است و می خواهد در مورد اساس کارش تصمیم بگیرد کافی است.

از اسکنر ۱۰۰ هزارتومانی تقریبا چیز بدردبخوری از نگاتیو بیرون نخواهد آمد. اسکنر خوب بسیار مهم است و متاسفانه هزینه زیادی هم دارد.

ضمن تایید فرمایشات شما یکی از بزرگترین مشکلاتی که پیش می آید گرین های رنگی است که تمام عکس را گرفته است و با ویرایش آن کیفیت بسیار پایین می آید. در حقیقت حجم پیکسلی عکس بالا است اما کیفیتی در کار نیست . حداقل با این اسکنرهای 100 تومانی که اینطور است.

با هر بار فرستادن نگاتیو به چاپخانه امکان گم شدن و خراب شدن اون رو به جان خریده‌اید و اگر هیچ اتفاقی نیفتد(که عموما نمیفتد) حداقل با چند خط و خش جدید نگاتیو رو تحویل خواهید گرفت.
ولی در دیجیتال به هیچ شکل چنین اتفاقی نمیافتد.

دقیقا این خط و خش ها در اسکن بد جوری خودشون رو نشون میدن . یادمه سال گذشته یک عکس را که اسکن کرده بودم و در تاپیک لطفا نظر دهید گذاشته بودم و دوستان در نقد عکس من گفتند که چه رعد و برق قشنگی بین ابرهاست من وقتی با دقت به عکس نگاه کردم و با نگاتیو مطابقت دادم دیدم خیر رعد و برق نیست خش روی نگاتیو است

نمی‌دونم ایزوی ۲۵ تا ۱۰۰ چقدر و کجاها به درد می‌خوره؟! اما این رو می‌دونم که ایزوهای بالا بسیار بسیار به درد می‌خوره و الان دوربینهای جدید به ایزو ۲۵۵۰۰ رسیده‌اند که کاملا قابل اتکا و قابل استفاده هم هست.
اما در دوربینهای ارزان تر می‌توانید از ایزو ۳۲۰۰ لذت کافی رو ببرید.

همانطور که عرض کردم در دوربینهای فیلمی نمی توان ایزو را بالا برد ولی پایین میشود آورد. اما یک نکته مثلا اگر فیلمی با حساسیت 800 بگیرید و با فیلترهای سری 85 ایزو را پایین بیاورید مثلا بکنید 200 هیچگاه کیفیت فیلمی با ایزو 200 را نخواهید داشت. چون ساختار این دو فیلم متفاوت است. و پایین آوردن ایزو به این روش فقط نور ورودی از دهانه لنز را کاهش می دهد و نه واقعا ایزو را.

دوم اینکه بافت نگاتیو و یا اسلاید جنس کاملا متفاوتی با بافت سنسورها و فایلهای دیجیتال داره.

دقیقا و به خاطر رندمایز بودن سطح سلولهای حساس به نور در نگاتیو در واقع این برگ برنده آنالوگ در مقابل دیجیتال است که از سیستم پیکسلهای منظم و جدول مانند استفاده می کند.

شما به اون دست می‌زنید؟ خیلی چیزها خراب می‌شه و اصلا امکاناتی که روی فایلهای دیجیتال در اختیار دارید رو هنگام استفاده از فایلهای اسکن شده از نگاتیو در اختیار ندارید.(اگر هم بتوانید همان کار را انجام دهید؟ در بسیاری از اوقات چندین برابر زمان مصرف خواهید کرد.)

باز هم ضمن تایید و تاکید بر فرمایشات شما. دو نکته دیگر هم هست که یکی عدم توانایی در بایگانی و تهیه نسخه پشتیبان و دیگری فرسوده شدن نگاتیو و آسیب پذیری آن در مقابل دو فاکتور زمان و رطوبت است. که در دراز مدت آرشیو شما را تهدید می کند.

واقعا گمان می کنید کسی که الان نگاتیو یاد بگیرد و عکاسی کند دچار جذام می‌شود و چاره‌ای ندارد؟ و حتما باید بره تاریخ عکاسی یاد بده؟ بی خیال!
چنین توصیه‌ای نمی‌کنیم اما یقینا در زمانی که سرطان درمان داره عکاسی نگاتیوی که از خودمونه!

چه کسی همچین جسارتی کرد!!!!

1- خدا نکنه کسی جذام بگیره .

2- یادگیری یک بحثی است . شروع به کار یک آماتور یک بحث دیگر اگر ایشان عکاسی را با پایه دیجیتال شروع کنند. و چنانچه قصد ادامه آن را داشته باشند 6 ماه تا 1 سال جلوتر خواهند بود.

3- یاد اون افسر راهنمایی و رانندگی افتادم که جناب خلیلی می گفت . که میگه شما که بلد نیستی با پیکان مدل 46 رانندگی کنی و با کلاچ داغون تو سربالایی خاموش می کنی. هیچوقت راننده نمیشی. بابا بقول جناب خلیلی طرف تا آخر عمرش تنها یک با سوار یک همچین ماشینی ممکنه بشه و اون یکبار هم موقع امتحان رانندگی است:biggrin: پس چرا اینهمه پافشاری برای آموزش رانندگی با یک پیکان قدیمی. به نظر شما این فکر منطقی است. مثلا بگن چون فلان ماشین تاریخی Base همه ماشينهاي امروز است. و ترمزش هم با پا است (یعنی باید پاتون رو بذارید زمین تا بایسته) هرکس خواست سوار آخرین مدل بشه اول بیاد Base أشنا بشه و اگر توانست با پا ترمز کند گواهینامه رانندگی با آن ماشین را هم بهش میدیم.

این طرز فکر در ایران بین اساتید عکاسی!! هست. جسارت به دوستان خوش فکرم در این سایت نشود. به شخصه از این تیپ افراد خیلی دیده ام. بخصوص زمانی که بعنوان یک پیشکسوت عکاسی برای داوری یا نظارت به مسابقه ای دعوت می شوند.

[Amir Tavakoli]

سلام
تمام پست های این تاپیک رو خوندم. حرف خیلی از دوستان صحیح هست.
ولی تجربه ای که من داشتم این بود:

سالها پیش یه دوربین فیلمی با مارک خروس نشان! داشتم و هنوز هم دارمش!
فقط کلید شاتر داشت و دکمه ای جهت حساسیت فیلم 100 و 200. و یک اهرم هم برای چرخوندن فیلم. بهتره بگم که اسباب بازی دوران دبستان من بود.
حدود 6-7 سال پیش یه دوربین slr کانن خریدم. و از عکاسی باهاش لذت میبردم و هنوز هم دارمش. ولی فقط در حالت auto باهاش عکس میگرفتم!!!!
چون زمانی که از مد منوال استفاده میکردم و تنظیماتش رو دستکاری میکردم و عکس میگرفتم ، چندین روز طول میکشید که حلقه 36 تایی فیلم تمام بشه و عکسها چاپ بشه تا من بتونم نتیجه کارم رو ببینم.
و البته دیگه فراموش کرده بودم که تنظیمات اون عکس رو در چه حالتی قرار داده بودم!!!!!
و اگزیفی وجود نداشت که بتونم ببینم چرا فلان عکس ، فلان طور شده.
چون من همیشه دوست داشتم که چیزهایی که یاد میگیرم بصورت تجربی باشن و همیشه از کلاس و درس و ... بیزار بودم. حتی کلاس عکاسی!
بعدش یه دوربین کامپکت کانن خریدم و بعدش هم fz50 و حالا هم d60.
ولی از وقتی که وارد عکاسی دیجیتال شدم ، واقعا از عکاسی لذت بردم. و همچنین از ویرایش عکسها.
نتیجه کارم خیلی سریع در دسترس هست و میتونم عیب کارم رو با مرور اگزیف بفهمم.
دیگه نگران نور دیدن فیلم و فیلم فاسد شده موجود در مغازه ها و هزینه چاپ و .... نیستم.

ولی الان هم گاهی وقتا فیلم میخرم و از دوربین آنالوگم استفاده میکنم و از صدای شاترش واقعا لذت میبرم.
وقتی که دوربین آنالوگم رو تو دست میگیرم و باهاش عکاسی میکنم ، احساس خوشایندی دارم.
مثل کسی که ماشین پورشه داره ولی داره با یک فورد موستانگ قدیمی رانندگی میکنه و از قدیمی بودن و آنتیک بودن ماشین لذت میبره.
و نه از سرعت و ترمز و پایداری و ایمنی و .... که به لطف تکنولوژی بدست اومده.

اینها تجربه کوچکترین عضو اینجا بود.
من عکاسی رو با دیجیتال یاد گرفتم ولی از کار با دوربینهای آنالوگ واقعا لذت میبرم.

آف تاپیک : چند روز پیش یه دوربین کانن F1 رو توی یک مغازه دیدم. بدنه فلزی بود. با یک لنز بنفش رنگ گنده! وقتی تو دستم گرفتمش انگار یه کاسه ترشی گذاشته باشن جلوم. آب از لب و لوچم جاری شده بود!!! :biggrin::biggrin::biggrin: