D700 70-200 2.8 VRII
عکس های خوبی هستند آقای سابقی ...
منتها پسندیده تر است از هر سوژه یک عکس ارسال شود (بهترین عکس) و در ضمن اینکه قانون نانوشته ای وجود دارد که یک مقداری بین عکس ها فاصله بیاندازیم که عکس ها بهتر دیده شوند. به عکس های خودتون مجال دیده شدن بدهید! (البته ملزم به رعایت این دو نکته ای که گفتم نیستید، اما تجربه نشان می دهد که عملکرد بهتری به دنبال دارند.)
پیر مرد و ترازو
احساسی که من نسبت به این عکس دارم من رو وادار به نوشتن کاپشن کرد.
شاهد یک پرتره محیطی هستیم که محوریت آن یک مرد کهنسال مغازه دار است(به قول قدیمی ها پاچال دار)
اجزا و آلمان ها آنهم یک ترازو و مقداری انجیر خشکیده و کیسه های تنباکو است
اینجا رو ما مندوی میگوییم نمیدانم در ایران به آنچه میگویند فکر کنم همان میدان بار می شود.البته اینجا مخصوص فروش تنباکو است
مهمترین ویژه گی این عکس برای من نگاه سوژه است !!!!!!
ترازو هم که دیگه وصیله کشیدن اجناس است!!
اما کاپشن:
ما انسان ها تمام این دنیا رو می کشیم بجز خودمان رو
همه چیز رو سنگین سبک میکنیم و از خودمان غافل هستیم
یک عمر در پس دنیا می دویم اما از خودمان اثری نیست
لعنت بر این زندگی آشغال که ما رو یک عمر از خودمان غافل کرد
لعنت بر این ترازو و بر این ریاضی و فورمول ها...........................
لعنت بر چشم حریص انسان
لعنت بر عروس دنیا
لعنت بر آب و خاک
نمیخواهم معلم اخلاق شوم اما این را بگویم 99 در صد انسان ها بازنده اند
و تنها 1 در صد انسان ها کسانی هستند که زندگی مفیدی دارند و آنها کسانی هستند که متفکرانه عمل میکنند و میدانند چگونه اجزا و ارقام رو متفاوت با آنچه عموم میدانند جا به جا کنند
در دوران کهنسالی و روز های واپسین با ترازویی کهنه که سالها با آن دنیا رو کشیدی تنها مانده ای اما فارق از حاصل !!!!!!!
نگاه عمیقش گویا آن است که توهی توهی است از هیچ
آیا واقعا آخر قصه همین است
اگر چنین باشد که لعنت بر زندگی
البته منظور من این نیست که این فرد یک فرد فقیر است و اگر ثروتمند بود اوضاع فرق میکرد
هرگز چنین نیست زندگی انسان بیشتر از تمام ثروت ها دنیا ارزش دارد!!!!!!!
این عکس یکی از چیزهایی بود که توانست در متحول کردن مسیر زندگی به من کمک کند
گرچه من کوچکتر از آن هستم که کسی رو نصیحت کنم اما دوست دارم یک نکته رو یاد آور شوم:
دنیا رو زیاد جدی نگیرید!!! یعنی اصلا جدی نگیرید!!
در مسیر زندگی خودتان رو پیدا کنید و به دیگران توجهی نکنید
بذارید در آخر عمر مدیون خودتان نباشید و بلکه خودتان باشید
فورمول ها و قاعده ها رو بذارید کنار و آزاد باشید
شخصا تصمیم گرفتم حتی قاعده های عکاسی رو جدی نگیرم و همانطور که دوست دارم و به نظر من زیباست عکس بگیرم
خیلی چیزها در این دنیا وجود دارد که ما از وجود آنها غافلیم !!!
پیش بسوی دیدگاهی متفاوت
دوستان منتظر نقد و نظرات شما هستم لطف نموده مرا همراهی نمایید
با سپاس هراتی
ما انسان ها تمام این دنیا رو می کشیم بجز خودمان رو
همه چیز رو سنگین سبک میکنیم و از خودمان غافل هستیم
یک عمر در پس دنیا می دویم اما از خودمان اثری نیست
لعنت بر این زندگی آشغال که ما رو یک عمر از خودمان غافل کرد
لعنت بر این ترازو و بر این ریاضی و فورمول ها...........................
لعنت بر چشم حریص انسان
لعنت بر عروس دنیا
لعنت بر آب و خاک
جناب هراتی انسان برای شناخت زندگی اول باید کمی خودشو بهتر بشناسه تا دنیای اطراف خودشو .
برابر همین ترازو یک طرفه کفه ی ترازو خودتون رو قرار بدین و طرف دیگه انتظارهایی که دارین .
برای بهتر دیدن زندگی باید اول خودتون رو قبول کنید و بعد زندگی و دنیایی که دراون هستید .
فراز و نشیب زندگی میتونه انسان رو از خود بی خود کنه .دنیا رو زیاد جدی نگیرید!!! یعنی اصلا جدی نگیرید!!
در مسیر زندگی خودتان رو پیدا کنید و به دیگران توجهی نکنید
بذارید در آخر عمر مدیون خودتان نباشید و بلکه خودتان باشید
جه دنیای جدی و چه دنیای شوخی .
همیشه نمیشه به همه چیز بی توجه بود .
کم توجه ترین چیزی که من و شما میبینیم میتونه تاثیرگذارترین نقش رو درزندگی ما بازی کنه .
درهمه حال تنوع و بازنگری میتونه مفید باشه .خیلی چیزها در این دنیا وجود دارد که ما از وجود آنها غافلیم !!!
پیش بسوی دیدگاهی متفاوت
باسبک و نوع عکاسی که شما دارید (روبه روشدن با مردم و دیدن مشکلات مردم از نزدیک ) باگذشت زمان درک این مسله که شما هم جزیی از همین مردم هستید و مشکلات اونها تا حدودی مشکلات شما هم هست ، به نوعی آلوده همین مشکلات خواهید شد .
برابر همین ترازو روبه روشدن باچنین مشکلاتی در حد و توان شما نیست . (کفه مشکلات خیلی سنگینتر خواهد بود .)
کنار کشیدن از این نوع مشکلات هم نمیتونه تاثیر زیادی درزندگی واقعی داشته باشه به جز فرار کردن .
برای اینکه اف تاپیک نشه باید بگم دوراه بیشتر ندارید .
درعکسهای خیابانی و مستند اجتماعی .
1- روبه روشدن بامشکلات و همدردی با مردم وبه تصویر کشیدن واقعی همین مشکلات
2- دوری از مشکلات مردم و تنها به تصویر کشیدن بخش کوچکی از مشکلات که شاید واقعی هم نباشه .
تاثیر راه حل اول میتونه انسان رو به راحتی احساساتی کنه و روبه روشدن با مشکلات هم صبر انسان رو نابود کنه .
راه حل دوم هم میتونه تنها به همون دوری و بخش لذت از عکاسی خلاصه بشه .
این شما هستید که باید اول ببینید حد و توان شما درکدوم راه حل وجود داره .
1-سختی و نتیجه مطلوب .
2- راحتی و نتیجه معمولی .
هیچ کس مشکلاتشو بافردی که اونو جدی نمیگیره ، مطرح و درمیان نمیزاره .
سختی و مشقت درزندگی بسیار از ادمها وجود داره و این یک واقعیت هست .
ارزش عکس به میزان مفهموم و حسی هست که بیننده از دیدن اون عکس برداشت میکنه .
ثبت این نوع عکسها نیاز به فهم و شناخت عکاس از نوع سوژه و واقیعت های هست که دراون محیط وجود داره .
شاید بشه امروز فرار کرد ولی فردا خودتون از همین فرار کردن خسته خواهید شد .
این نتیجه کار هست که با به دست اوردن اون (نتیجه مطلوب ) می شه از گذشته خوشنود باشید یا به نوعی مدیون خودتون .
جناب هراتی امیدوارم این مطالب را نوعی نصیحت نبینید بیشتر نوعی نظر و تجربه ای (هرچندکوچک بود) که باشما درمیان گذاشتم .
ولی به یاد داشته باشید موقیت و زمانی که دراون هستید همیشه دردسترس شما نخواهید بود .
Nikon D600
ممنون دوست عزیز
فکر کنم درست منظورم به شما منتقل نشد!
من هرگز از کارم یا فعالیتم و یا ملیتم شکایت نکردم
و از اینکه سوژه هایم چه کسانی هستند و با چه وضعی زندگی میکنند گریذان نیستم . البته تحت تاثیر قرار میگیرم اما باید با آن روبرو شوم پس باید اندکی در مقابل آن خونسرد باشم
تا حالا چندین بار برخوردی مردم با من داشته اند که بسیار برایم نخوشایند بود
بطور مثال سال قبل که یادم نیست چند ماه میشه:
توی مسیر که برای عکاسی رفته بودم در برگشت توی ماشین های عمومی که وضع خیلی بدی هم داره(که من هرگز مجبور نیستم سوار آنها بشم ولی برای درک بیشتر اجتماع سوار میشوم)دو نفر باهم میگفتند میبینی این عکس ها رو دانه چند هزار دلار به خارجی ها میفروشند !!!!
و یک روز هم یک کاسب بازار که پیرمردی بود و من حتی ازش عکس هم نگرفتم شاکی شد که شما عکس های ما رو به مبلغ فلان هزار دلار می فروشید !!! واقعا در آن لحظه خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و حال خیلی بدی داشتم !!! از کارم دلسرد شدم و میخواستم همون لحظه دوربین رو بزنم زمین و دیگر قید عکاسی مستند و خیابانی رو بزنم!!
اما وقتی باخودم فکر کردم به این نتیجه رسیدم که من برای این کار ساخته شده ام و این وظیفه من است پس باید با آن مقابله کنم
من دوست دارم در مورد بشر و زندگی اون بیشتر دانم و راندمان زندگی و تکامل آن را در اطرافم ثبت کنم
از زمانی که به این سبک روی آوردم تفکرم بسیار متفاوت شده و دیدگاهم به جامعه و مردم باز شده
من در خیابان با مردم زندگی میکنم!!! با سوژه ام دوستم واز کارم لذت میبرم
در مورد انسان و ترازو:
شاید شما هرگز یک مغازه دار نبودید و یا بقول معروف پاچال داری نکردید!!!!؟؟
اما من تجربه این کار رو دارم و میدانم که چیست
سوژه من یک انسانی است که در اگر کلی بنگریم بیشتر انسان ها شبیه او هستند !
چند در صد انسان فعال و متفاوت و خلاق در جامعه وجود دارد ؟؟؟ به جرات میگویم کمتر از یک در صد!!!!
99 در صد دیگر یکنواخت و تکراری زندگی میکنند .نمیتوان این را گفت در کشوری مثل افغانستان یا ایران این چنین است
ساختار جامعه این چنین است و کاریش نمیشه کرد!
این که من ترازو را مثال زدم و در این عکس آمده منظورم این است :
انسان اگر تمام دنیا رو هم بشناسد خودش را نمیتواند بشناسد الی عده بسیار کمی که آنها همان یک در صد هستند
ترازو یعنی وزن کردن تمام علوم دنیا و شناختن هر آنچه وجود دارد!!!(البته بحث من بحث فلسفی وجود و هستی شناسی نیست و فقط منظورم دنیای مادی است)
به همین دلیل زندگی برای بیشتر مردم بیشتر از آنچه باید سخت میگذرد چون تلاش بیهوده میکند
فکر کنم در این قسمت اندکی ابهام به وجود آمده!!دنیا رو زیاد جدی نگیرید!!! یعنی اصلا جدی نگیرید!!
در مسیر زندگی خودتان رو پیدا کنید و به دیگران توجهی نکنید
بذارید در آخر عمر مدیون خودتان نباشید و بلکه خودتان باشید
منظورم این است آنطور که خودتان هستید زندگی کنید نه آنطور که همه زندگی میکنند!!!
چون همه اشتباه میکنند الی عده ای بسیار کم
با درود
البته متنی که نوشتید Caption نیست.احساسی که من نسبت به این عکس دارم من رو وادار به نوشتن کاپشن کرد.
من بیشتر دوست دارم آنطور که دوست دارم زندگی کنم نه آنطور که هستم یا آنطور که همه زندگی می کنن.منظورم این است آنطور که خودتان هستید زندگی کنید نه آنطور که همه زندگی میکنند!!!
تصمیم آنچه که چه کار کنم و چه کاری نکنم بیشتر با خودم هست تا با دیگران .
نسبت به انتخاب نوع زندگی این من هستم که تصمیم میگیرم نه دیگران .
شاید گاهی نتوانم به نوع انتخاب ویاچیزی که دوست دارم برسم ولی پشتکار میتونه تا حدودی این شکست رو جبران کنه .
نوع نظر هرکس هرچه که باشه ، تصمیم گیرنده خود اون فرد هست که برداشتش از او نظر چی باشه اشتباه یا درست . هم شما و هم من .
درک و قبول اشتباه هرفرد هم خودش نوعی موفقیت میتونه باشه .چون همه اشتباه میکنند الی عده ای بسیار کم
من قبول میکنم .
Nikon D600
D90 + 18-105 + 24 f2.8D + 60 f2.8D + 105 f2.8G
Nikon D700 ,50mm 1.8 AF
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم