عکس شماره ۴

[Kholeno]

سلام
ابتدا از جناب روشن عزیز به دلیل راه اندازی این بخش بسیار مفید تشکر می کنم خصوصا این اقدام هوشمندانه که برای هر عکس یک تایپیک جداگانه ایجاد می شود.
از تمام دوستانی هم که نظراتشان را صادقانه مطرح کردند بسیار سپاسگزارم، برایم خیلی مفید بود. از خوشبختی های یک عکاس این است که راجع به عکسش صحبت کنند.
چند نکته بود که می خواستم عرض کنم که جناب روشن خیلی کاملتر فرمودند، فقط به نظرم این عکس در رده آبستره نمی گنجد اگر تعریف Abstract این باشد که : جدا کردن بخشی از یک کل و تشکیل هویت و مفهومی تازه برای بخش جدا شده.
مطلب دیگری هم که می خواستم عرض کنم این بود که شاید به نظر بعضی برای این قبیل عکسها نتوان تاویل و تفسیری متصور بود، هر چند که بعضی از دوستان احساس و استنباطشان را خیلی عالی بیان کردند، اما معتقدم که افکار و عقاید عکاس، روحیاتش حین عکاسی و ویرایش، برنامه ریزی و هدفش برای آن عکس، خود یا ناخودآگاه در عکس رسوب می کند و به نظرم برای کسی که بطور جدی عکاسی می کند، حتی عکسی از یک منظره ساده هم حاوی پیام و مفهومی است که متاثر از عکاسش هست.
باز هم سپاسگزارم

[Mohamad_Ali]

نمیدونم چی بگم و رجوع میکنم به جمله تقل قول شده از دکتر روشن:
کافکا نوشت : نوشتن بیرون جهیدن است از صف مردگان. گفتار از آنِ زندگان است و سکوت مالِ مرده‌ها. اما میان گفتار و سکوت، کنشی دیگر جای می‌گیرد: نوشتن.
سکوت نیست زیرا صدایی خواندنی دارد و گفتار نیست زیرا مخاطب بی‌درنگ و حاضری ندارد.
از مقدمه کتاب نقد و حقیقت

تضاد سکون و حرکت ,تضاد سردی و گرمی,تضاد جنب و جوش و خمودگی, تضاد راکد بودن و جاری شدن و در نهایت تضاد خوبی و بدی...
عکس در عین شلوغی و وجود اشکال نامنظم یخ ها و زیبایی و نظم روانی اب سادگی خاصی داره.البته ته رنگ ابی عکس به نظر بنده به عکس کمکی نکرده و از حالت طبیعی عکس را خارج کرده ولی هنوز هم نکات موثر دیگری هم درعکس دیده میشه.

در کل بنده به این عکس نمره 8.5 از 10 اختصاص میدم.
ممنون