نوشته اصلی توسط
کوروش
جناب آبایی عزیز .
از گفتار متین شما سپاسگذارم . اما :
من در اینجا اعلام می کنم که دیگر در این بحث ها شرکت نخواهم کرد .
متاسفانه ، تا آنجایی که من آموختم ، آنگاه که چه دانشجویی بودیم ، چه آنگاه که از آن بیست سالی گذشته و به مراحل دیگری رسیدیم و گاه آموختیم و گاه آموزاندیم ، این بود که برای نقد ، اصولی است و حداقل اطلاعاتی از آنچه که پیش از این موجود بوده و هست و اگر بخواهیم در راهی درست حرکت کنیم اطلاعاتی از پیش ضروری است .
اگر بخواهیم از آنچه که می رود سودی حاصل شود برای خود و دیگران .
بحث بر سر مشارکت و کمیت نیست . هرگز . اصلن کمیت در این راه فایده ای ندارد .
بحث بر سر کیفیت است و وگرنه درازگویی که فراوان است در هر جا می نگریم .
این عرصه ای است کاملن علمی و بسیار هم جدی .
و حداقل آن اطلاع از قوانین ، قواعد ، اصول و آنچه که موجود است .
این عرصه ( عرصه نقد ) با عرصه هنر فرق میکند . و کاملن دو چیز متفاوت اند .
چون عرصه هنر بیشتر بر ذوق استوار است و خلاقیت و نوآوری و مهارت ولی این یکی بر دانش و آگاهی و سواد .
برای همین است که شاید یک نقاش ، بر ذوق خویش استوار است و کمتر تاریخ هنر بداند و بر او حرجی نیست . اما اگر یک نقاد تاریخ هنر و نقد و مکتب را نشناسد، اصلن نقاد نیست . اصلن آنچه که میگوید حایز اعتبار نیست . آن یکی حوزه عمل است و این یکی حوزه نظر . و حوزه نظر بی دانستن نظریات دیگر به هیچ نمی ارزد.
و بحث دیگر اینکه وقتی عده ای مانند آنچه که در کوچه و خیابان هم می بینیم ، هرگونه اختلاف نظر و اندیشه را به اختلافی شخصی و فردی فرو می کاهند ، من یکی حتی در شان خود نمی بینم و نه حوصله ای دارم و نه وقتی .
بنابراین ، حوزه تلاش خودم را در جاهایی متمرکز خواهم کرد چون گذشته که حداقل برای خودم سودمندی داشته باشد و بعد برای دیگران .
ضمن اینکه باید بگویم که از مطالب شما و برخی دیگر از دوستان نیز بهره بردم .
اما وقتی کار تا این حد فروکاهیده می شود و فقط به گفتاری بدون اصل و اصول و قواعدی می انجامد ، که از این گفته ها پیرامونمان بسیار است ، و من یکی چیزی عایدم نخواهد شد .
و چون برای دیگران نیز سودی نخواهد داشت ، پس حضور نیز نخواهم داشت .
برای شما آرزوی پیروزی و پایداری دارم .