سرکار خانم مطهر
سلام
اولاً نفهمیدم چطوری از دل مباحث مطروحه اخیر این سوال به ذهنتون رسیده
اما چیزی که فکر میکنم میشه در جواب شما عرض کنم اینه که : فرق هست بین یک عکاس و یک هنرمند . بین یک نقاش و یک هنرمند . بین یک نویسنده و یک هنرمند .بین یک بازیگر و یک هنرمند و الی آخر...
هنرمند ، کسیه که خالق هنر باشه . آیا همه عکاسها یا نقاشها یا موزیسینها یا... خالق هنر هستند ؟
کسی که مؤلف باشه ، در رشته خودش ، و تولید هنر کنه ، هنرمنده .
حالا در مورد عکاسی قضیه یه مقدار حساستره . راه رفتن روی لبه تیغه . از وقتِ دیجیتالی شدن عکاسی ، این حساسیت بیشتر هم شده . دیگه حتا تکنسین دوربین بودن هم ارزشمند نیست . و بدین ترتیب چگونه عکس گرفتن کم اهمیت و از چه و چرا عکس گرفتن از همه چیز مهمتره .
صرفاً حس داشتن برای عکس گرفتن کافی نیست تا شما بتونید عکسهای خوبی بگیرید...عکسهایی که علاوه بر خودتون در بقیه هم حس مثبت ایجاد کنه ، قبل از هر چیز نیازمنده تفکره . عکاس به عنوان یک هنرمند باید قبل از فشار اون دکمه تفکر کرده و اندیشیده باشه . نه دقیقاً قبل از اینکه دکمه رو فشار بده...قبلتر...زمانهایی در تنهایی...زمانهایی که به دنیای خود و دنیای بیرون مرتبط باشه...
عکس هنری ، ورای اون عکس قشنگه اس که خیل عظیم عکاسان آماتور بهش علاقمندن . سونتاگ میگه :
"در جريان دهه هاي اوليه عكاسي،از عكسها انتظار ميرفت كه تصاويري آرماني يا ايده آليزه باشند.
در حال حاضر نيز كماكان هدف بخش اعظم عكاسي آماتوري همين است و از نظر آن،عكسي زيبا به معناي عكس چيزي زيبا،مانند يك زن يا غروب آفتاب است."
شما تاریخ عکاسان جهان را مطالعه کنید ، چه کسانی ماندگار شده اند و چرا؟ مهمترین چیز در ماندگار شدنشان ، خط فکری ایست که در تصاویر خود دنبال کرده اند ، نه صرفاً عکسهای زیبایی که گرفته اند .
اینکه برخی بعد از مطالعه مباحث نظری دچار این رکودی که شما اشاره کردید میشن،بخاطر اینه که از طرفی همینطوری حسی عکاسی کردن دیگه راضیشون نمیکنه ، و از طرفی هم اون قدرت آفرینندگی لازم رو نداند...
باقی یقایتان