اگر با تنظیمات یکسان و کادر یکسان(یعنی با جابجایی عکاس با دوربین کراپدار به کادر دوربین فول فریم رسید) عکس گرفته شود،باز هم عمق میدان و پرس پکتیو متفاوت خواهد بود؟
Printable View
با سلام
من نیز مدتی پیش با اعداد ارقام این سایت کلنجار رفتم ولی در واقعیت داستان به نحوی دیگر است
مورد اینکه لنزی مانند 50 رو فول فریم و 35 روی کراپ کاردی یکسان می دهند به زاویه دید یکسان بر میگردد
موردی که این میان برای خودم سوال هست این است که بطور مثال لنزهایی مانند 135 اف 2 و 85 اف 1.2 از لحاظ عمق میدان و زاویه دید روی دوربین فول فریم و کراپدار تقریبا یکسان هستند ، پس ایا می توان گفت که اختلاف عمق میدان روی فول فریم و کراپدار در زاویه دید یکسان تقریبا به اندازه یک استاپ دیافراگم هست ؟
مورد دیگر نیز کیفیت بوکه ( جدای از بحث اپتیکی لنز ) نیز روی فول فریم جذاب تر و بهتر است
مثلا 24-70 در فوکال های مختلف و روی دوربین های فول فریم و کراپدار و با اختلاف یک استاپ دیافراگم به طور نسبی عمق میدان یکسانی دارند ولی کیفیت محدوده خارج از عمق میدان روی فول فریم جذاب تر و گیراتر هست
یک موردی هم مدتها پیش مطالعه کرده بود ، که چنین می گفت که یکی از عوامل اختلاف عمق میدان در فول فریم و کراپدار در کادری یکسان و دیافراگمی یکسان اختلاف فوکال لنت لنز ها می باشد ، همانطور که می دانیم هر چه فوکال لنت کمتر باشد عمق میدان نیز کمتر هست به طور مثال دو لنز 10-22 و 16-35 هر دو در دیاف 5.6 و کمترین فوکال لنت ( تقریبا زاویه دید یکسانی دارند )
به طور قطع عمق میدان 16-35@16 م م روی فول فریم کمتر از 10-22@10 م م روی کراپ خواهد بود
عمق میدان رو میشه درست کرد اما پرسپکتیو و کادر رو به طور همزمان, خیر.
حتی کادر رو هم میشه شبیه هم کرد اما نمیشه دو تا عکس کاملا یکسان داشت. فکر کنم با داشتن یک دوربین هم بشه یه آزمایشی طراحی کرد که درک این مساله ساده تر بشه. فرض کنید که یه دوربین کراپدار داریم. حالا با این دوربین و با لنز 10مم یه عکس از یه منظره بگیرید و ازش یه کراپ کوچیک بسازید. حالا لنز رو عوض کنید و یه لنز تله 70-200 روی دوربین ببندید و سعی کنید یه عکس بگیرید که شبیه اون کراپ 10مم بشه. هر چقدر هم عقب جلو بشید یا هر چقدر هم که اون کراپ عکس 10مم رو کوچیک کنید باز هم نمی تونید به همون عکس برسید. اصولا نقش فاصله کانونی در عکس رو نمیشه با کراپ کردن یا تغییر فاصله از سوژه شبیه سازی کرد. اگر دارم اشتباه می کنم لطفا بهم تذکر بدید. ممنون.
پی نوشت: با تشکر از لینک مفید آقای قشقایی.
سلام
در این تاپیک در خصوص پرسپکتیو صحبت هایی شد
پرسپكتيو
سلام آقای ابراهیمی عزیز. ممنونم بخاطر پاسخ
خب من یکمی گیج شدم!!! آخه در همون تاپیک پرسپکتیو که لینکش رو آقای قشقایی عزیز گذاشته بودن ، در پست شماره 18 آقای دکتر روشن فرمودن که:
پس اگه فاصله تا سوژه ثابت باشه و محل دوربین تغییر نکنه ، اگه از دوربین کراپ دار با لنز 35 استفاده کنیم و بعد هم یدونه فول فریم با لنز 50 ، پرسپکتیو و کادر یکسان خواهد بود. (اگه بازم اشتباه میکنم دوستان تذکر بدن لطفا)
و تنها مسئله باقیمانده عمق میدان هست. درسته؟ :confused:
سلام
ممنونم آقای ابراهیمی عزیز
و ممنونم آقای دکتر روشن عزیز
و حالا سوال اصلی که داشتم این بود که آیا فرمولی یا ضریبی (مثل ضریب کراپ فاکتور) برای عمق میدان هم وجود داره یا خیر؟
بعنوان مثال ، بوکه و عمق میدان دی 90 با پرایم 35 و دیافراگم 1.8 ، مانند دی 700 با پرایم 50 و مثلا دیافراگم 4 خواهد شد یا خیر؟؟؟؟
و اگر همچین ضریبی وجود داره ، تمام مشخصات تصویر مانند نوع بوکه و میزان عمق میدان و .... برابر هست یا خیر.
ممنون :redface:
منظورم از اینکه عمق میدان رو میشه درست کرد این نبود که عمق میدان یکسان هست. قطعا این طور نیست. منظورم این بود که با تغییر دیافراگم میشه عمق میدان رو درست کرد اما پرسپکتیو رو نمیشه یکسان کرد.
البته دوستان تذکر دادند که پرسپکتیو رو هم میشه یکسان کرد (با داشتن فاصله یکسان از موضوع) مثال پست دکتر روشن هم باعث شد که من متوجه اشتباهم بشم. البته هنوز در مورد پرسپکتیو سوالاتی برام باقی مونده اما در مورد عمق میدان فکر کنم همگی هم عقیده ایم.
در فاصله یکسان از سوژه پرسپکتیو یک دوربین موبایل VGA و یک مدیوم فرمت یکی است. ولی عمق میدان نه. کادر نه.نقل قول:
رسپکتیو رو هم میشه یکسان کرد (با داشتن فاصله یکسان از موضوع)
سلام
خب فکر کنم جواب سوالم رو پیدا کردم و همون ضریب کراپ فاکتور برای عمق میدان هم کار میکنه!
و اگه یک لنز فیکس 50 رو روی دیافراگم 2.2 بذاریم و روی 5DII ببندیم ، با یک لنز 30 میلیمتری که روی دیافراگم 1.4 گذاشته شده و روی 7D بسته شده عمق میدانهای یکسانی دارند.
1.4x1.6=2.24
با همون فرم محاسبه آنلاین هم که چک کردم ظاهرا درسته.
و اینم مثالی که در فروم دپریوو پیدا کردم.
http://g4.img-dpreview.com/14CD8C6A0...17CBC37588.jpg
امیر جان نکته مفید و جالبی بود
سلام:
بگمانم قبلا این لینک در فروم ارسال شده است به هر شکل برای دوستانی که میخواهند مطالب بیشتری در این خصوص ببینند مطالعه این لینک خالی از لطف نیست
نقل قول:
For an equivalent field of view, the small-sensor camera has at least 1.6x MORE depth of field
than a full-frame camera would have - when the focus distance is significantly less then the hyperfocal distance (but the full-frame format need a lens with 1.6x the focal length to give the same view).
2. Using the same lens on a small-sensor camera and a full-frame camera, the small-sensor image has 1.6x LESS depth of field than the full-frame image would have (but they would be different images since the field of view would be different)
3. If you use the same lens on a small-sensor camera and a full-frame camera and crop the full-frame image to give the same view as the digital image, the depth of field is IDENTICAL
4. If you use the same lens on a small-sensor camera and a full-frame camera, then shoot from different distances so that the view is the same, the small-sensor image will have 1.6x MORE DOF then the film image.
5. Close to the hyperfocal distance, the small-sensor camera has a much more than 1.6x the DOF of a full-frame camera. The hyperfocal distance of the small-sensor camera is 1.6x less than that of a full-frame came
کد:http://photo.net/learn/optics/dofdigital/
البته این مورد حتما در نظر گرفته خواهد شد که ...
نقل قول:
For 35mm work this is typically taken to be around 30 microns and this is based on the appearance of a standard sized print at a standard viewing distance. While the "standard" is rarely explicitly defined, it seems to be close to an 8x10 print viewed from about 1 foot
موفق باشید
خوب بچه ها لطف کردن و بیشتر راجب اینکه فول فریم رو با کراپ دارها مقایسه کردن و اینکه کراپ کردن عکسهای فول فریم چجوری هست و اینا
حالا من دقیقا میخوام بدونم آیا میشه دوربینهای کراپ دار رو از طریق لنزهای واید ( با کیفیت ) به دوربینهای فول فریم نزدیک کرد و بشه عمق میدان تقریبا مشابه ای بدست آورد . چون توجه من بیشتر به عکسهای لندسکیپ هستش
اختلاف تا چه حد خواهد بود ؟ خیلی زیاد یا خیلی کم؟؟ مثلا بین 18 مگا پیکسلی کراپ دار و 21 مگا پیکسلی
تفاوت چاپ تا چه حدی خواهد بود ؟ چون من به چاپ کیفیت بالا زیاد اهمیت میدم
با تشکر
ببخشید پست تکرار شد
نتونستم حذفش کنم
از طریق لنزهای(اولترا) واید فقط میتوانید به فوکال لنت لنزها روی دوربین فول فریم نزدیک شوید(مثلا 10-22 روی کراپ معادل 16-35 روی فول فریم خواهد بود)
ولی عمق میدان ربطی به این موضوع نداشته و عمق میدان کراپدارها همچنان بیشتر است.مگر اینگه لنزی را انتخاب کنید که دیافراکم بازتری داشته باشد.
در عکسهای لنداسکیپ معمولا عمق میدان مهم نیست.چون تمام سوژه فکوس است.
باسلام
بنده این موضوع روخوندم و نتیجه ای که گرفتم این بود که سنسورفول فریم ازنظرنویزی بهترعمل می کنه،بخصوص درچاپ های بزرگ بهترعمل می کنه ، وتجهیزات حرفه ای تری (باکیفیت ساخت بالاتری) براش وجودخواهدداشت.و البته باتوجه به ماهیت حرفه ای تری که داره درمجموع قیمت بالاترش هم قبل ازسنسوربزرگتر ،به دلیل کیفیت ساخت بالاتروامکانات بیشتری که دراختیارمیگذاره (سرعت،تعدادعکس درثانیه،بدنه،نویزو...)هست.چ زدیگه ای هم هست؟! البته باتوجه به کراپدارهای جدیدوپیشرفته تری که دیگه الان هستش؟
اگه تفاوتهای دیگه ای هم هست ممکنه راهنمایی بفرمایید؟ واینکه ترجمه ونتیجه گیری این صفحه رو ، دوستانی که زبان انگلیسی روانتری دارن ، مرحمت کنن؟
Digital Camera Sensor Sizes: How it Influences Your Photography
البته تجهیزات با کیفیت فول فریم رو میشه برای کراپدار ها هم استفاده کرد از جمله لنز و فلاش و ...
..عمق میدان متاثر از سه عامل:
دیافراگم
فاصله دوربین تا موضوع و
فاصله کانونی لنز می باشد
فواصل کانونی کوتاه عمق میدانهای وسیعی را ایجاد میکنند یکی از عمده تفاوتهای فول فریم و کراپ دار ,امکان دست یابی به فواصل کانونی بسیار کوتاه مانند 8 و 10 میلی متر در کراپ دار می باشد که عمق میدان های بسیار وسیعی ایجاد میکند دسترسی به این فواصل کانونی با فول فریم در شرایط عادی عملا امکان پذیر نمی باشد(بحث لنزهای فیش آی یا چشم ماهی جدا از این قظیه است) البته این را هم نباید فراموش کرد در شرایط عادی و فواصل کانونی یکسان در فول فریم کادر بزرگتری نسبت به کراپ دار خواهید داشت.
قسمت آخرش رو دزست متوجه نشدم!!!
یعنی یه لنز16 روی کراپدار و یه لنز 24 روی فول فریم کادر های متفاوتی دارن؟
در این مقایسه باید فیزیک نور را مد نظر داشته باشید. گرچه عمق میدان در سایز های متفاوت سنسور متفاوت است اما همواره توجه کنید که عکس را عکاس می گیرد. اگر یک عکاس با دوربین فول فریم نیاز به عمق میدان وسیع داشته باشد باید چه کار کند؟ یک دوربین کراپ دار در کوله اش حمل کند؟ پس به چه دلیل عکاسان حرفه ای منظره از دوربین های مدیوم فرمت و لارج فرمت استفاده می کنند؟نقل قول:
حالا من دقیقا میخوام بدونم آیا میشه دوربینهای کراپ دار رو از طریق لنزهای واید ( با کیفیت ) به دوربینهای فول فریم نزدیک کرد و بشه عمق میدان تقریبا مشابه ای بدست آورد . چون توجه من بیشتر به عکسهای لندسکیپ هستش
اختلاف تا چه حد خواهد بود ؟
توجه داشته باشید که پدیده دیفرکشن در سنسور های بزرگ از دیافراگم های تنگ تر آغاز می شود.
تکنولوژی ساخت سنسور هر چه قدر هم که پیشرفت کند قوانین فیزیک ثابت هستند.
آیا می توان داینامیک رنج بالا + شارپنس مناسب + رنگ مناسب + عمق میدان زیاد + سایز بالای تصویر را همزمان در یک دوربین کراپدار داشته باشیم؟ :::whistling:::
بردیای عزیز، مواردی که گفتی کاملا درسته ولی عامل ابعاد سنسور رو جا انداختی! یعنی خود ابعاد سنسور خارج از بحث فاصله کانونی در تغییر میزان عمق میدان موثر است. عمق میدان یک لنز ۵۰ میلیمتر بر روی فول فریم با یک لنز ۳۵ میلیمتر بر روی دوربین کراپدار با فاصله فکوس و دیافراگم ثابت یکسان نیست.
فکر میکنم منظور ایشون در برند نیکون بود.با کراپ سنسورهای نیکون 16 همان 24 میشه که قاعدتا کادر باید یکی باشه.
بنده و جناب میری، این مطلب رو یکبار با هم و بصورت عملی تجربه کردیم:
لنز EF24-105mm f/4.0L IS USM را روی فوکال 24mm قراردادیم، یکبار روی 5DII بنده و یکبار روی 7D جناب میری بستیم و از همان نقطه که نشسته بودیم، دوربین را به یک سمت مشابه قراول رفتیم. زاویه ی دیدی که 5DII با فوکال 24mm این لنز میداد، حدود 40% بیشتر از زاویه دیدی بود که همین لنز با فوکال 24 روی 7D میداد. منظور آقای سعادت هم از کادر بزرگتر، احتمالاً همان زاویه ی دید بیشتر (در شرایط و فوکال یکسان) بوده.
یک لنز 16mm متر بر روی بدنه کراپ دار(کراپ 1.5) همان کادری را دارد که یک لنز 24mm بر یوی فول فریم ,با این تفاوت که تصویر با لنز 16 میلی متر عمق میدان بیشتری نسبت به دومی خواهد داشت.
..اصل قظیه کاملا درسته به عبارت دیگر با در نظر گرفتن فاصله کانونی دیگر نیازی به اعمال فاکتور اندازه سنسور یا حسگر وجود ندارد.(درست مانند اینکه شما تاریخ تولد کسی را بدانید که در اینصورت نیازی به سوال کردن سن ایشان نخواهد بود)نقل قول:
بردیای عزیز، مواردی که گفتی کاملا درسته ولی عامل ابعاد سنسور رو جا انداختی! یعنی خود ابعاد سنسور خارج از بحث فاصله کانونی در تغییر میزان عمق میدان موثر است
برای مثال یک لنز 50 میلی متر بر روی کراپ دار(کانن با کراپ 1.6) فاصله کانونی 80 میلی متر را ایجاد میکند
همین لنز بر روی بدنه ای با حسگر فول فریم همان 50mm خواهد بود و اگر بشود همان لنز را مثلا بر روی بدنه مدیوم فرمت نصب کنیم فاصله کانونی کوتاه تر(واید) ایجاد میکند.
حسگرهای با اندازه بزرگ عمق میدانهای کوتاهی ایجاد میکنند زیرا که برای دستبابی به کادری مشابه.. میتوان به سوژه نزدیک تر شد در نتیجه فاصله دوربین تا موضوع کاهش می یابد و در نتیجه عمق میدان نیز کاهش خواهد یافت...
اگه فول فریم رو روی dx بذاریم اونوقت عمق میدان هم افزایش پیدا میکنه و اندازه کراپدار معادلش میشه؟
مثلا تو تایپیک دی800 گفته شد روی dx به دی7000 تبدیل میشه.
اینجوری دوستانی که دو دوربین با خودشون میبرن دیگه احتیاجی به این کار ندارن و با یه دوربین فول فریم هر دو رو دارن.
این جمله که سنسور بزرگتر باعث ایجاد عمق میدان بیشتر میشه جمله ای هست که معمولا نیاز به توضیح داره و همینطوری ممکنه کمی غلط انداز باشه و اشتباه ازش برداشت بشه.
اندازه سنسور به طور مستقیم تاثیری در عمق میدان نداره یعنی اگر در یک فاصله کانونی یکسان (نه معادل) و از یک فاصله یکسان از یک سوژه عکس گرفته بشه عمق میدان در هر دو عکس یکسان خواهد بود. ولی خوب مسلما کادر یکسانی نداریم. دو تصویر داریم که یکی از اون یکی بزرگتره. حالا اگر برای داشتن کادر مشابه, یا دوربین فول فریم رو به سوژه نزدیک تر کنیم یا دوربین کراپدار رو عقب تر ببریم یا به جای استفاده از فاصله کانونی یکسان از فاصله کانونی معادل استفاده کنیم در اون صورت عمق میدان در دوربین فول فریم کمتر از عمق میدان در دوربین کراپدار میشه.
به عبارت دیگه, تاثیر سایز سنسور در عمق میدان در این نکته پنهان هست که وقتی با یک دوربین کراپدار مقایسه اش می کنیم ناچاریم برای داشتن تصویر یکسان یا از فاصله کانونی بالا تر یا از فاصله با سوژه کمتر استفاده کنیم و این دو عامل باعث ایجاد عمق میدان پایین تر میشوند. در نتیجه شما اگر با فول فریم عکس بگیرید و بعد کراپ کنید در اون صورت تصویری با عمق میدان پایین تر نسبت به دوربین کراپدار نخواهید داشت (با فراض اینکه هر دو عامل فاصله کانونی و فاصله از سوژه در هر دو مورد یکسان باشه)
پی نوشت: الان متوجه شدم که بردیا هم دقیقا همین مساله رو متذکر شده بود. متاسفانه بعد از ارسال پست, پست بردیا را خوندم!
منظور من استفاده کردن از فول فریم در موقع لزوم بجای کراپدار هست.پست قبلی چند خط بیشتر داشت که موقع ارسال با خطای سیستم حذف شد من هم به صورت خلاصه نوشتم.
اگه فول فریم داشته باشیم و بخواهیم به تله بیشتر برسیم آیا دقیقا مانند کراپدار میشه یا نه؟
اگه میشه پس احتیاج به بردن 2 بدنه نیست و کافی یه لنز واید و یه تله داشته باشیم.
باتوجه به اینکه بهترین تصویردرمرکزلنزایجادمیشه ودرکناره ها وضوح تصویرکمترمیشود، میخواستم بدونم این مطلب درسته؟،
بااستفاده ازیک سنسورفول فریم وکراپ تصویردرمرکزمیتوان تصویربهتری به دست اورد،درحالیکه در سنسورکراپداربه دلیل کوچکتربودن ان، این وضوح مساحت کوچکتری ازان دایره رادربرمیگیرد، پس جدااز نرخ مگاپیکسل(جهت کراپ کردن تصویر)دردوسنسوربامگاپیکسل یکسان ازاین نظرسنسوربزرگتر، تصویرباوضوح بالاتری دراندازه بزرگترارایه می هد.
همینطوراین نتیجه گرفته میشه که تنهایک جزکوچک ازقیمت بالاتر دوربین فول فریم به دلیل سنسوربزرگترهست وقیمت بالاتربه دلیل بهترشدن خیلی ازایتم های یک دوربین فول فریم هست(که ماهیت حرفه ای داره به هرحال) واگه یه کراپدارباهمون امکانات تولیدبشه قیمتی درحدودهمون فول فریم خواهدداشت.(همونطورکه d600احتمالی باکمترشدن امکانات قیمتی درحدودd300براش پیش بینی شده)
«پ ن: این مطلبی که گفتم تقریباتکراری بود، ولی گفتم برای کسایی که میخوان suv سوارشن، لاقل یه نتیجه گیری باشه که بدونن باخریدش چی بدست میارن دقیقاّوخیلی حسرتd800 رونخورن وبجاش منتظرd400 باشن. ممنون»
فکر کنم یک نکته که در بحث اخیر در نظر گرفته نشده اینه که این 16mm آیا روی لنز فول فریم تنظیم شده یا روی لنز کراپ دار که در واقع همان مطلب دایره تصویر است.
اگر فرض کنیم روی بدنه کراپ از لنز کراپ دار استفاده میکنیم و روی بدنه فول فریم از لنز فول فریم استفاده میکنیم و کراپ فاکتور ما 1.5 است در این صورت جمله اقای سعادت درست است. یعنی 16mm روی بدنه کراپ دار همان کادری را دارد که یک لنز 24mm بر روی فول فریم. اگر مطلب را درست متوجه نشدم اصلاح بفرمایید.
فرض كنيد يك لنز 24-70 داريم كادري كه بر روي 70ميليمتر در فول فريم ميدهد معادل با كادر 46.7ميليمتر در كراپدار هست (همان لنز)
محاسبه فاصله كانوني بر روي فولفريم و كراپدار يا تلسكوپ يا ذره بين و هر عدسي و آيينه اي تغيير نميكند همان تعريفي هست كه در كتاب فيزيك خوانده ايم
پس با این صحبت ها میشه چند تا نکته رو نتیجه گرفت:
اگر بودجه کمه یه دوربین کراپ دار با لنز خوب مثل همین فول فریم ها نتیجه خوبی داره
دوم اینکه اگر عکاس حرفه ای باشی میشه با تو جه به نتنایج بالا هم عکسهایی مثل خوبی مثل فول فریم ها گرفت
سلام
در مورد رابطه بین سطح سنسور ، فاصله کانونی و عمق میدان مباحث خوبی در این تاپیک هست. البته برخی دوستان هم عقیده داشتند که در اصل عمق میدان ارتباطی به ابعاد سنسور نداره و فاصله تا سوژه در دوربین های کراپ دارو فول فریم جهت رسیدن به کادر یکسان، دلیل اصلی کم و زیاد شدن عمق میدان هست.
علاوه بر این خودم هم همیشه دوست داشتم بدونم مثلا در سنسور فول فریم دو لنز با فوکال متفاوت با چه دیافی عمق میدان نسبتا یکسانی خواهند داشت. رجوع به فرمول ها و قوانین فیزیکی هم که کار متخصین هست! ولی بالاخره یافتم!!
How much blur? - A visual background blur calculator
برا اساس محاسباتی که این سایت انجام میده جواب سئوال دوم خودم رو تا حدودی گرفتم و فهمیدم که در فواصل مختلف منحنی نمودار فرق میکنه و نمیشه گفت که دو لنز در فاصله های مختلف بک گراند از سوژه بوکه یکسانی دارند. در نمودار زیر کاملا مشخصه. من سعی کردم عمق میدان لنز ۲۰۰ رو طوری تعیین کنم که نزدیکترین عمق میدان به لنز ۱۰۰ ملیتر با دیاف ۱.۲ باشه. همونطور که مشخه در فواصل نزدیک تا قبل از ۱۲ متر بوکه ها خیلی به هم نزدیک هست ولی بعد از ۱۲ میلیتر نتیجه با اختلاف زیادی برعکس میشه.
فایل پیوست 48562
و اما در مورد ابعاد سنسور! اگر در تنظیمات این وب سایت دقت کنید محاسبات بر اساس یک فاصله ثابت تا سوژه محاسبه نمیشه. بلکه بر اساس قرار گرفتن یک سوژه یکسان در قاب هست. و ظاهرا اینطور که در نمودار زیر مشاهده میشه ابعاد سنسور دقیقا در میزان بوکه نقش داره و با فوکال معادل فول فریم در دوربین کراپ دار یا یک فوکال ثابت به بوکه ای مشابه با سنسور فول فریم نمیرسیم.
فایل پیوست 48563
دوستان توجه داشته باشند که شکل و خصوصیات بوکه به ساختار لنز بستگی داره و این نمودارها بر اساس یک سری فرمول های فیزیکی هست که یک نمای کلی به ما نشون میده.
دقیقا در نمودار دومی عددی که برای یک فاصله مشخص از روی نمودار سبز روشن(100 اف 1.2 برای فول فریم) خوانده میشود با عددی که برای 1.5 برابری همان فاصله مشخص، از روی نمودار آبی تیره (100 اف 1.2 برای کراپ 1.5) خوانده میشود برابر است.
ممنون از اطلاعاتتون
خب بحث اینجاست که اگر فقط لنز و فاصله کانونی و عدد دیاف در عمق میدان موثر هستند چرا این دو خط سبز و آبی تیره با هم فاصله دارند؟ بر اساس اطلاعات اولیه وارد شده و نمودار اصولا نباید فاصله سوژه تا بکگراند رو که در این نمودار نشون میده با ضریب سنسور ترکیب کنیم. و نمودار باید همینطور که دیده میشه خونده بشه. :?
واقعیت هم همینه و عوامل سه گانه دخیل در عمق میدان هم جز این نیستند...نقل قول:
...برخی دوستان هم عقیده داشتند که در اصل عمق میدان ارتباطی به ابعاد سنسور نداره و فاصله تا سوژه در دوربین های کراپ دارو فول فریم جهت رسیدن به کادر یکسان، دلیل اصلی کم و زیاد شدن عمق میدان هست.
....
موضوع بوکه با توجه به بررسیهای تجربی که خودم انجام دادم بسیار پیچیده تر است ,متاسفانه بنده دانش کافی در علم فیزیک و محاسبات ریاضی برای بررسی علمی این مقوله ندارم ولی با توجه به تجربیات شخصی و مقایسه بوکه های فول فریم کراپ دار و Hasselblad H4D با اندازه حسگر 33.1×44.2 میلی متر به این نتیجه رسیدم که اندازه حسگر هر چه بزرگتر باشد فارغ از اندازه دیاف و فاصله تا سوژه(فاصله فوکوس) فاصله کانونی و عمق میدان و و و بوکه زیباتر و نرم تر خواهد بود ,کلا جنس بوکه متفاوت خواهد بود:
فایل پیوست 48589
(اگزیف همراه عکس)
به نظر من واسه اينكه بشه قضاوت كرد، اين نمودار بايد يه محور z داشته باشه كه اون محور نشون دهنده فاصله سوژه تا فوكال پليت دوربين باشه، قطعا اونجوري ميشه گفت ايا با منظوركردن ضريب كراپ و رعايت فاصله سوژه ميشه به يك بوكه رسيد يا اينكه اصلا بالكل داستان چيز ديگست،
صد البته جنس بوكه و مشخصات ديگه بوكه به عوامل ديگه اي هم بستگي داره...
پ.ن : فعلا اين پيشنهاد رو واسه اين سايت اي ميل زدم، تا ببينيم چي جواب ميدن.
اين هم جواب سايت
Dear Ali Yaghini,
Since you enter the 'subject size' and not the 'distance to subject' in the calculator, this distance is automatically adjusted for the cropfactor. It is not possible to enter this distance directly. For most uses the input of a subject size is more convenient.
Best regards,
Johannes
چند روز پیش مقاله جالبی در Luminous Landscape چاپ شد که با توجه به زمانه حاضر، نیاز به تفکر مجدد راجع به نیازهایمان و پیشرفتهای فنی موجود را یادآوری میکند :
Full Frame Myth
به طور خلاصه در این مقاله ذکر کرده است که قبل از ۳-۴ سال پیش این تفکر وجود داشت که آینده دوربینهای عکاسی، به سوی دوربینهای فول فریم میرود و شاید بقیه فرمتهای کوچکتر حذف شوند که بخاطر کیفیت بهتر تصویر و نویز کمتر فولفریمها بود.
اما در ۳-۴ سال اخیر داستان، تغییر کرد. دوربینهایی با سایز سنسور متوسط ( APS-C و MFT) آمدند که کیفیت تصویر خروجی آنها رضایت آدمهای سختگیر را نیز جلب کرده است. از طرفی امکاناتی که این دوربینها به ارمغان می آورند، آنقدر مهم است که توجه بسیاری از حرفهای ها و جدیها را در عکاسی بسوی خود کشانده است. چرا که در حال حاضر سنسورهایی با سایز متوسط که دارای رزولوشن حدود ۱۶ مگاپیکسل هستند، عملا برای رویکردهای جدی عکاسی، حتی چاپ نمایشگاهی کفایت می کنند.
مایکل ریچمن میگوید که عملا بسیاری از عکاسیهایش را با همین سیستمهای غیرفول فریم انجام میدهد و از چاپ نمایشگاهی آنها نیز رضایت دارد. سایز کوچک دوربین، سایز کوچک لنز، عدم نیاز به لنزهای بزرگ گران و دردسر کمتر در حمل و نقل و سفر ( خصوصا سفر هوایی)، چیزهایی است که نمی شود از آنها گذشت.
عملا دوربین D800E اش و مدیوم فرمتهایش کاربرد بسیار کمی دارند.
در نهایت میگوید که تنها کسانی باید به فولفریم های با رزولوشن بالا فکر کنند که نیاز به چاپهای خیلی بزرگ یا کراپهای خیلی زیاد و دائمی دارند.
مطلب جالبی است و با این تفکر غالب ما که در نهایت همه باید به سمت فولفریم برویم، در تضاد است و حداقل باید در سال ۲۰۱۳/۱۳۹۲ ما را به تفکری مجدد در این باره وادار کند. بخصوص با قیمتهایی که دوربینهای فول فریم و چند لنز مورد نیاز آنها دارند، باید جدیتر به مساله فکر کرد که آیا هزینه صرف شده برای این مسیر، راندمان کافی برای عکاسی ما دارد یا هزینه هدررفته محسوب میشود. هدررفته از آن جهت که گاه بخاطر محدودیتهای این دوربینها از لحاظ حمل و نقل و ( و یا حتی امنیت)، عملا فرصتهای عکاسی کمتری را باعث خواهند شد.
سلام
چند پست اخیرو خوندم و خیلی مفید بود مخصوصا برای من که همیشه تصور می کردم رفتن به سوی فول فریم نوعی پیشرفت حساب میشه که برای هر عکاس آماتوری خوبه!!
ولی نکته ای که هنوز هم ذهن من رو مشغول خودش کرده وجود لنزهای بسیار بهتر برای دوربین های فول فریم است.درست است که میشود همان لنزها را مثلا در کنون برای دوربین های کراپ دار هم استفاده کرد ولی اگر قرار باشد برای خرید لنز عملا هزینه لنزهای سری L را بپردازیم آیا منطقی نیست که برای رسیدن به کیفیت بهتر هزینه بیشتری برای بدنه هم بکنیم؟!
برداشت من از پست اخیر دکتر روشن عزیز این است که راحتی حمل و نقل و هزینه کمتر لنزها میتونه بهانه ای باشه برای نرفتن به سمت فول فریم در صورتی که فول فریم هایی مثل 6D با بدنه ای جمع و جور و هزینه ای نه چندان زیاد بسیار وسوسه کننده هستند و همچنین به همان دلیل عدم وجود لنز های با کیفیت عالی برای کراپ دارها مجبوریم برای رسیدن به کیفیت بهتر با کراپ دارها هم لنز L خریداری کنییم.
خود من مدتی با 60D + 24-105 عکاسی می کردم ( البته به صورت کاملا آماتور و فقط برای سرگرمی ) و برای رسیدن به واید بیشتر بعد از تحقیقات زیاد به سراغ ۱۵-۸۵ رفتم ولی متاسفانه هیچ وقت از نظر بوکه و کیفیت عکس در نورهای مصنوعی و … به عکسهای 24-105 نرسیدم و به این نتیجه رسیدم که اگر قرار است برای لنز هزینه بیشتری بکنم یک بار هم برای بدنه هزینه میکنم و …
اگر نظرم اشتباه است و با خرید فول فریم سبکی مثل 6D چیزی رو از دست میدم نسبت به 60D خوشحال می شوم دوستان راهنمایی کنند.
سپاس
لزوما این طور نیست که با داشتن یک لنز فول فریم، خرید یک بادی فول فریم شما رو به کیفیت بهتر برساند.چه بسا نتیجه عکس هم بگیرید. چرا که دیگه امتیاز استفاده از محدوده طلایی عدسی لنزها ( نقاط مرکزی ) در کل سطح سنسور کراپ تون رو از دست میدید.
به نظر من دلایل مهمتر دیگری وجود دارد مانند عمق میدان کم و نویز پایینتر در رزولوشن بالاتر و عمق رنگ و... که میتواند شما رو از کراپ به سمت فول فریم بکشاند که آنها هم این روزها با پیشرفت تکنولوژی داره کم رنگ تر میشه همانطور که پست دکتر روشن به آن اشاره دارد.
میل به کمال گرایی و نقص کمتر بنظرم توی هر انسانی هست و حداقل من فکر میکنم نمیشه این مورد رو هیچ وقت بیخیال شد.
فکر میکنم کسی نمیتونه منکر تفاوت کیفیت تصاویر دو دوربین تقریبا مشابه با اندازه سنسورهای متفاوت بشه (منظور از تشابه، سایر مشخصات هستند که در ادامه با مثال بهتر توضیح میدم)
همچنین بنده خواستم به چند نکته اشاره کنم که حداقل توجیح خودم برای فکر کردن به خرید فول فریم در آینده نزدیک هستند.
1. اگر کیفیت رو تقسیم کنیم به چند عامل نویز، دینامیک رنج، جزئیات و رنگ؛ من فکر نمیکنم به هیچ وجه بشه عکس های مثلا D5300 رو با D610 مساوی قرار داد.
تصویر پیوست گویای این مطلب هست.
2. مورد بعدی، کاربرد های بعضا خاص اندازه سنسورهای بزرگ هست که گاها (هرچند نه با تفاوت فاحش) نمیشه عکس مشابه با یک سنسور کراپ دار ثبت کرد
منظور عمدتاً کاربرد عمق میدان کمتر و زاویه دید بیشتر در عکاسی با بدنه فول فریم نسبت به سنسور کراپ دار هست
3. و مورد سوم، عملکرد بهتر (تقریبا) تمام لنزها بر روی سنسور فول فریم به لحاظ شارپنس و جزئیات هست که این هم بر کسی پوشیده نیست.
(مقایسه تصاویر خام 4 دوربین 24 مگاپیکسلی نیکون در ایزو 3200 که سنسور D610 فول فریم و بقیه کراپ دار هستند)
با تشکر
با توجه با مقاله ای که جناب روشن معرفی نمودند و با توجه به تفاوت تقریبا ناچیز در شارپنس بین دوربینی مثل 70دی و 6دی در مقایسه هایی مانند این لینک اگر استفاده از دوربین فقط در موقعیت هایی مانند استودیو باشد که نور کنترل شده است و عمق میدان، بوکه و میزان نویز اهمیت زیادی ندارند آیا رفتن به سمت فول فریم کار درستی است؟
اینکه برخی معتقدند جنس تصاویر فول فریم ها با دوربین های کراپ دار متفاوت است تا چه اندازه صحیح است؟
آیا بافت و رنگ پوست در عکس های استودیو بین دوربین های فول فریم و کراپ دار تفاوت معناداری دارد؟
سلام. شاید این سوالم مبتدیانه بنظر بیاد (احتمالا به این خاطر که من مبتدی هستم:-))... اما اصولا من متوجه نشدم فلسفه تولید دوربین های کراپ چی هست؟ چرا همه رو فول فریم تولید نمیکنن؟ و یا بر عکس ؟ آیا مزیت هایی نسبت به هم دارن؟ میشه توضیح کاملی بدین؟
به طور خلاصه دوربین و لنزهای فول فریم قیمت،وزن و اندازه بزرگتری دارند و مزیتهای آنها هم نویز کمتر،داینامیک رنج بیشتر،خروجی بهتر لنزها (نه در همه موارد) و تفاوت در عمق میدان در شرایط برابر (با کادر،دیافراگم و فوکال لنت مشابه عمق میدان در تصویر دوربینهای فول فریم کمتر است)
برای جواب مفصل تر هم میتوانید همین تاپیک را مطالعه کنید.
موردی هم که برای من خیلی اهمیت داشت و خود را نشان میداد قابلیت ادیت بیشتر با تخریب کمتر روی فایلهای سنسورهای فول فریم نسب به کراپدار است.
شما که به قول خودتون مبتدی هستيد ميتونيد 7 تومن واسه بدنه و 3-4 تومن واسه هر لنز هزينه کنيد؟؟
(شايد هم از نظر مالی بتونيد اما فکر ميکنيد توجيه اقتصادی داره؟)
فروشنده هايی که روی بازار عمومی تمرکز دارند بايد سعی کنند برای هر مشتری با هر سقف بودجه اي محصولی ارائه بدهند واسه همين انواع اقسام سری های دوربين يا هر وسيله ديگه رو ميبينيد که روی اون بازار تمرکز کرده اند تا مشتری رو از دست ندهند
بهنام جان، اگه همین تاپیک و یا حتی چند پست آخر بخونی فلسفه تولید دوربینهای کراپدار و فول فریم متوجه میشی. تنها چیزی که من فکر میکنم تو این تاپیک بهش اشاره نشده ( دلیلی هم نداره بشه چون مربوط به کراپداره ) یکی از نکات مثبت دوربینهای کراپدار، در یک سری شاخه های عکاسی مثل عکاسی حیاط وحشه که به خاطر همین کراپشون به نسبت فول فریم ها، هزینه کمتری بهتون تحمیل میشه.
پ.ن: با niceevil عزیز خط رو خط شدیم. ارادت داریم
حالا قیمت بالای فول فریم ها برای چی هست؟
سلام
فکر کنم منظور بیشتر این بود که دوربینهای کراپدار خود به تنهایی تمام نیازهای بیشتر عکاسان را براورده می کنند،
دیگر لازم نیست با فول فریمها مقایسه شود، که اگر قرار باشد با فول فریم ها مقایسه شود سالها بعد و با پیشرفت بیشتر تکنولوژی هم باز کراپها یک قدم عقب تر هستند
از دلایل نفع مالی و سیاستهای اقتصادی کارخانه ها که بگذریم بخش زیادی از قیمت دوربین را سنسور آن تشکیل میدهد.مثلا زمانی که 7دی معرفی شد حدود 70% مارک تو قیمت داشت با وجود اینکه مارک تو افت قیمت خود را کرده بود و 7دی از نظر بدنه و تمام امکانات نرم افزاری و سخت افزاری (به جز سنسور) از مارک تو بسیار پیشرفته تر بود.
در مورد لنزهای فول فریم هم دایره تصویر بزرگتر لنز باعث هزینه های بیشتر تولید و قیمت تمام شده خواهد بود.
اگر سنسوری طراحی شود که بر اساس سنسوری همانند 6D باشد، اما در اندازه کوچک، با داینامیک رنج وسیع، نویز کم و تراکم پیکسل معقول ( فتو دیودهای بزرگ ) شاید خیلی از
کسانی که مجبور هستند برای تهیه بدنه ها و لنزهای فول فریم بسیار زیاد هزینه کنند و این مسئله برایشان مشکل است، راه حل مناسبی باشد .
من در عکاسی با تلسکوپ از 40D استفاده می کنم . به چند دلیل استفاده از 40D برایم معقول است . با اینکه تصویر خروجی اپتیک، به اندازه یک سنسور فول فریم است، اما با توجه به
کوچکتر بودن سنسور کراپدار، ترجیح من استفاده از بدنه های کراپ دار است . اما اگر 40D با تراکم پیکسل کم ( همین مقدار که هست ) و خصوصیات 6D و قیمت یک بدنه کراپدار، تولید
مجدد گردد، قطعا برای عکاسی در نور کم و لنزهای تله، از ان بدنه استفاده میکردم .
شاید تولید بدنه ای با مشخصات زیر خیلی از کسانی را که مجبور به کوچ به فول فریم هستند را متقاعد به خرید دوربین کراپ خورده کند .
1-سنسور کراپ با تراکم پیکسل حدود 12 مگا پیکسل
2- با توجه به سایز بزرگ فوتو دیودها و تکنولوژی جدید، کم نویز باشد
3- داینامیک رنج بالا
4- ویزور کامل ( هر چند که کنون بازی در می اورد و 6D هم ندارد )
5- کنترل فلاش اسلیو ( مانند 7D)
6- بدنه مقاوم حداقل مانند 60D ( من تا -15 درجه با رطوبت متوسط با این دوربین، شب تا صبح عکاسی کرده ام )
7- مصرف باطری قابل قبول حدود 1000 شات
و این یکی که خیلی از دوستان باهاش مخالفن ( ال سی دی چرخان )
تا اساتید از راه برسن ، بنظر من بافت تصویر ( چه نوع بافتی ؟ گاهی نویزی بودن تصویر و نویز ریداکشن، می تواندکل بافت عکس را عوض کند )
ربط مستقیم به اندازه سنسور ندارد .
اگر تصاویر خروجی دوربینهای فوجی که 8-7 سال پیش بر اساس بدنه های نیکون ساخته میشد را دیده باشید، متوجه میشید که سنسور انها با
توجه به کراپدار بودن، در پرتره و دانامیک رنج بسیار عالی بودن ( از نیکون های هم رده بهتر بودن )
البته بنده اساتید نیستم؛
اما بنظرم میاد شما پاسخ سوال خودتون رو میدونید!
وقتی در محیط استودیو، شما نور کافی دارید و میتونید در ایزو های پایین عکس بگیرید،
وقتی به عمق میدان بیشتر نیاز دارید (عموماً) و بوکه معنی خاصی نداره،
و وقتی میتونید در حالت RAW عکاسی کنید،
اصولا 70D انتخاب بهتری هست و دلیل خاصی برای هزینه ی بیشتر و خرید 6D وجود نداره (مگر نیاز خاصی وجود داشته باشه که با 70D تامین نشه)
در بافت و رنگ پوست هم فکر نمیکنم حتی به اندازه 1-2 درصد تفاوت وجود داشته باشه (شاید این حرف برای دوربین های چند سال پیش درست باشه، ولی نه الان)
و اون مقاله و توضیحاتی که دکتر روشن ارائه کردند دقیقا همین رو میگه
اگر اختلاف زيادی تو عمق رنگ نباشه تفاوتی ندارندنقل قول:
نقل قول نوشته اصلی توسط mosaffadel نمایش پست ها
با توجه با مقاله ای که جناب روشن معرفی نمودند و با توجه به تفاوت تقریبا ناچیز در شارپنس بین دوربینی مثل 70دی و 6دی در مقایسه هایی مانند این لینک اگر استفاده از دوربین فقط در موقعیت هایی مانند استودیو باشد که نور کنترل شده است و عمق میدان، بوکه و میزان نویز اهمیت زیادی ندارند آیا رفتن به سمت فول فریم کار درستی است؟
اینکه برخی معتقدند جنس تصاویر فول فریم ها با دوربین های کراپ دار متفاوت است تا چه اندازه صحیح است؟
آیا بافت و رنگ پوست در عکس های استودیو بین دوربین های فول فریم و کراپ دار تفاوت معناداری دارد؟
فقط اينکه شما به فضای بيشتری احتياج داريد
فضای بیش تر؟
چرا؟
بخاطر اينکه کراپ ها canon ضريب 1.6 روی فوکال استاندارد دوربين 35 ميليمتری دارند (در نيکون 1.5 )
يعنی لنز 50 ميليمتر شما روی کراپ 80 ميليمتر ميشه
اگر با لنز تله مثل 70-200 عکس تمام قد بخواهيد بگيريد ممکنه فضا به اندازه کافی نداشته باشيد (دور بودن از سوژه و استفاده از لنز بلند تصوير دلچسب تری به شما خواهد داد)
شاید الان با معرفی لنزهای مخصوص دوربینهای کراپ با اپتیک شگفت انگیز این مسئله کمتر اهمیت پیدا کند. لنزهایی همچون: 18-35 جدید سیگما یا 50-150 جدید سیگما یا 30 و 35 جدید سیگما.
معادلات برای انتخاب فول فریم یا غیر فول فریم نسبت به 2 سال پیش تغییر پیدا کرده است - دوره زمونه عوض شده - شاید بهتره بگویم نظرات قبلی که در این تاپیک مطرح شده است حتما باید به روز گردد و با شرایط امروز منطبق بشود.
مواردی که فرمودید رو می دونم منظورم اینه که مثلا اگه فول فریم بخریم باهاش 24-105 یا 70-200 می گیریم اگه دوربین کراپ دار بگیریم باهاش 15-85 یا 50-150 می گیریم و به عبارتی لنز جایگزین متناسب با بدنه وجود داره
کماکان این سوال برام وجود داره؛ در مواردی که در استودیو با روزنه دیافراگم بسته و با نور فلاش عکاسی می کنیم فول فریم ها چه مزیتی بر دوربینهای کراپ دار دارند؟(به ویژه نسل های جدید این دوربین ها)
با آقا نیما خط رو خط شدیم
فاصله که می فرمایید در پرسپکتیو تاثیر داره درسته ولی برای اینکه در یک کراپ دار با 135 میلیمتر کادری برابر با مثلا 200 میلیمتر فول فریم داشته باشیم لازم است که همان مقدار از سوژه فاصله بگیریم که در فول فریم فاصله گرفته ایم.