-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
من واقعا متاسفم اگه موجب رنجش ادمین محترم شدم. اینطور که من میفهمم منظورشون از "بعضی آقایان" و "آقایون" و "کفش در نیاورده" من باشم، به همین خاطر میخوام یه چند کلمه ای روبه طور حاشیه ای قبل ازاینکه هیچ تهدیدی عملی بشه بگم.
من گفتم که قصد توهین ندارم، به کسی هم توهین نکردم و اگه کسی این احساس رو کرده من ازش عذر می خوام و متاسفم.
این توهین تلقی کردن حرفهای من فکر میکنم بیشتر یه سو ء تفاهم یا شاید بشه گفت یه بیماری زبانیه که ناخودآگاه گریبانگیر همه ما فارسی زبان ها از جمله خود من است. ما آدم های رکی نیستیم و این رک نبودن تا اندازه ی زیادی به زبان و فرهنگ زبانی ما مربوط میشه. به عبارت دیگه این توانایی زبانی (به علل مختلف) در ما ایجاد نشده که اونچه که دلمون میخواد رو به صراحت بگیم، و یا در یه بُعد دیگه ی زبان، اونچه که دیگران به صراحت می گن رو تحمل کنیم، به همین دلیل یا نمیگیم اون چیزی رو که واقعا دلمون می خواد بگیم(خود سانسوری میکنیم) یا اینکه به سرعت نسبت به اون چیزی که آستانه تحمل زبانیمون در موردش پایینه واکنش نشون می دیم( واکنشی که میتونه کاملا احساسی و غیر عملی باشه- مثل همین مورد، که واکنش غیر عملی و نا خودآگاه رو بشه همین "تند" احساس کردن حرفای من تعبیر کرد).
زبان و دیالکتیکی (تعمل زبانی ای) که ما در یه محیط نیمه بسته ی نیمه رسمی(مثل این فروم) داریم با زبان و دیالکتیکی که نسل های قبل از ما در محیط های مشابه داشتن و دارن خیلی فرق نکرده. ذهن ما همچنان به طور ناخودآگاه همون انتظاراتی رو از زبان خودمون وزبان مخاطبمون داره که ذهن نسل یا نسل های قبل از ما داشتن.
ما همچنان متوقع همان لحن، همان آهنگ، همان دایره کلمات، همان خصوصیات خاص زبانی مثل تعارفات و پوشش دادن ها و ... هستیم. زبانی که ما استفاده میکنیم قابلیت بازتاب خیلی از صراحت های ما رو نداره، چیزهایی مثل cynicism، irony و ... که در یه زبان دیگه کارکردهای پذیرفته شده ی دیگه ای دارن تو زبان ما بازتاب های توهین آمیز دارن.
به عنوان مثال در همین فروم های عکاسی به انگلیسی، اتفاقا در همین بحث ابدی آنالوگ و دیجیتال بین عکاس های حرفه ای "انگلیسی زبان" گاهی برخورد هایی می شود که نمی دانم اگر من یا شما با ذهنیت زبانی فعلیمون بودیم چکار می کردیم.
این بحث آستانه تحمل ما در باره نگفتنی ها و نکردنی ها هم خیلی حساسیت بر انگیزه هم از حوصله این فروم خارج. همه اینها رو گفتم که بگم قصد من توهین به کسی نبوده و نیست. باز هم متاسفم.
در مورد بحث "شیرین" آنالوگ و دیجیتال گفتم و بازم میگم من نه می خوام چیزی به کسی ثابت کنم نه دوست دارم چیزی به زور بهم ثابت بشه. فکر میکنم به اندازه کافی اطلاعات روی این سایت و فروم و سایتها و فروم های دیگه باشه تا هر کسی هر شیوه ای رو انتخاب کنه که ازش لذت می بره و کاریو بکنه که دوست داره.
خانم نافذ، دلم می خواست شما رک تر بودید به "بحث های غیر عاقلانه و غیر منطقی و بی ربط" اشاره ی صریح تری میکردید اما فکر میکنم این جریان تا همین جا کافیه. من چندبار در مورد پستها و مطالب شما تو سایت قصد نظر دادن داشتم ولی تصویری که از شما تو ذهنم قرار گرفت و همون برآورد آستانه زبانی خودم و آستانه تحمل زبانی شما از این کار منصرفم کرد. به هر حال باید از زحمت هاتون توی این فروم تشکر کنم.
آقای عاشوری نیا ، در مورد اشاره به کسوف هم منظورم همان بود که لطف کردید توضیح دادید. بدون اگزیف و با سایز کوچک عکس ها نمی شه مقایسه درستی کرد.
امین عزیز قصد من از پاسخ دادن به این موضوع دقیقا همین بود که گفتید: شرایط مقایسه باید استاندارد و عقلانی باشه.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
خوب! قبل از اینکه خانم نافذ قیچی شون رو در بیارن و دم ما و پستها رو قیچی کنن! ترجیح میدم بحث فنی رو ادامه بدیم:
اول از آخرین پست آقای روشن در این تاپیک شروع میکنم:
خبری مبنی بر اینکه نیکون تولید دوربین های نگاتیوی خودش رو قطع کرد(به جز دو مدل FM10 که یه دوربین غیر حرفه ای مکانیکی سطح پایین که در چین تولید میشه و اصولا در سایت نیکون هم وجود نداره! و دیگری F6 نیکون که یه دوربین فوق حرفه ای نگاتیوی و آخرین تولید نیکون در این رده هست...)
به یاد بیاوریم که نیکون قبل تر تولید کلیه دوربین های کامپکت خودش رو قطع کرده بود...
خبرهای دیگری هم هست.... کونیکا مینولتا در راه تکنولوژی از دست رفت!
کداک تولید کاغذهای سیاه و سفید خودش رو قطع کرد!
و ... بسیاری اتفاقات که توجهی به اونها نمیکنیم... عدم تولید بسیاری تجهیزات برای کار با نگاتیو... بسیاری از آگران های حرفه ای و غیر حرفه ای ... بسیاری از کمپانی های کوچک ولی حرفه ای...
تغییرات عظیمی بوجود اومده...
به یاد میاورم خبرهای آخرین فتوکینا رو... که با معرفی F6 نیکون(در حالی که همه منتظر D2X و D200 بودن! ) و معرفی EOS نمیدونم چند X کنون (یه دوربین ارزان و جذاب نگاتیوی بود... و مدلهای جدید نگاتیو و کاغذهای چاپ جدید... بسیاری فریاد میزدن که نگاتیو زندست... نگاتیو ! نگاتیو...
اما گمان من اینه که در فتوکینایی که در پیش داریم این جو کاملا برعکس باشه.... اگر برای تولید چند مدل دوربین بسیاری برای نگاتیو بشکن میزدن .... حالا با قطع تولید بصورت فله ای روبرو خواهند بود....
اما قرار نیست نگاتیو و اسلاید رو خاک کنیم.... بسیار بسیار زود است! مگر با تولید نگاتیو های رنگی ؟ سیاه سفید از بین رفت؟ به عنوان یک ابزار قدرتمند در دست اهل فن، هنرمندان و هنرجویان استفاده شده و می شود...
کم کم این اتفاق برای نگاتیو و اسلاید رنگی هم خواهد افتاد... یعنی در مواقع خاص... و یا بنا به سلیقه خاص افراد از نگاتیو و یا اسلاید استفاده میکنن.... لازم هم نیست به کسی جواب پس بدن...
ولی باید باور داشته باشیم...نگاتیو در همین یکی دو ساله بازی رو بطور کامل واگذار کرده و در حال عقب نشینی هست.... و گمان میکنم این عقب نشینی باعث حرفه ای تر شدن استفاده از نگاتیو میشه... یعنی استفاده هوشمندانه افرادی که دانش و آگاهی دارن از نگاتیو و اسلاید... و یا حتی استفاده تفننی... برای دوستانی که بوی داروهای چاپ در تااریکخانه رو به بوی جوهر پرینتر ترجیح میدن....
حالا در جواب امین خان
من ترجیح میدم سوال ایشان رو خلاصه کنم...
بگم دوستانی که با نگاتیو کار کردن و احیانا به نگاتیو و اسلاید(رنگی و سیاه سفید) علاقه دارن ویژگی های اون رو نسبت به تکنولوژی دیجیتال بنویسن... و همینطور نقاط ضعف اون رو...
دوستان دیجیتالی هم منظم ویژگی های مثبت و منفی دوربین های دیجیتال رو نسبت به آنالوگ بنویسن....
چون من گمان میکنم بحث کیفیت و مقایسه بین دیجیتال و نگاتیو دیگه تموم شده! بعید میدونم کسی باشه که معتقد باشه دوربین ها ( و یا در اصل نگاتیو ها) کیفیت بیشتری نسبت به تکنولوژی دیجیتال دارن...
دوستانی که ادعای رزولوشن 40 مگاپیکسلی نگاتیو 135 رو داشتن اصولا تعریف مگاپیکسل رو بلد نبودن! ولی تا حالا گمانم یاد گرفته باشن....
فی البداهه! چیزایی که الان به ذهنم میرسه مینویسم بقیه دوستان لطف کنن تکمیل کنن...
ویژگی های مثبت تکنولوژی آنالوگ:
ارزان بودن و در دسترس بودن دوربین های آنالوگ ، اگر EOS 3000 کنون رو معادل 350 دی بگیریم گمانم حدود 500 هزارتومان اختلاف قیمت دارن...
قابلیت انتخاب مدلهای بسیار متنوع نگاتیو ، اسلاید، سیاه و سفید و ....
نگاتیو ها اصولا قیمت مناسبی دارن... هنوز با تنوع و کیفیت خوب در دسترس هستن...
امکان نوردهی طولانی بدون افت کیفیت خاص
داینامیک رنج بالا (نگاتیو ها از اکثر سنسور های دیجیتال داینامیک رنج بالاتری دارند...)
نگاتیو های سیاه و سفید کنتراست و بافتهای خاصی دارن که بدست آوردن اونها با دیجیتال مشکل هست...
اما دیجیتال چه ویژگی هایی داره؟
دیجیتال باعث پیشرفت غیر منتظره عکاسی شده... هرکسی دوست داره دوربین دیجیتال کوچکی داشته باشه و لحظات رو با اون ثبت کنه... دوربین های کامپکت دیجیتال میتونه کمک کنه که افراد ناوارد بسادگی عکسهای نرمال بگیرن...
عدم وجود استاندارد(نیازی به این استاندارد وجود نداره) در سایز سنسور های دیجیتال باعث شده کمپانی ها بتوانند دوربین های دیجیتال رو در انواع سایزهای مختلف و لنزهای مختلف تولید کنند... امکانی که در زمان استفاده از نگاتیو به هیچ وجه ممکن نبود...(البته منظورم دوربین های SLR like و کوچک تره..)
امکان رویت عکس ثبت شده در همان موقع
امکان تغییر ایزو! (یکی از بزرگترین شاهکار های تکنولوژی دیجیتال!)
امکان ثبت تعداد بسیار زیاد عکس در زمان بسیار کم...
عدم نیاز به ظهور و چاپ (کم شدن هزینه بطوری که میتونه جبران هزینه اولیه و گران دوربین رو بکنه...)
امکان آزمایش و خطا و تجربه در کوتاه ترین زمان
امکان چاپ و نشر و انتقال عکسها از طریق اینترنت در کمترین زمان(البته عکاسهای خبری آژانس های درست حسابی که از ماهواره استفاده میکنن و هنگام عکاسی عکسها اونور دنیا ویرایش میشه و منتشر میشه!)
ویرایش، تنظیم ، رتوش عکسها در کامپیوتر با بیشترین دقت و بیشترین سرعت انجام میشه و میشه به سادگی عکسها رو در سایزهای بزرگ چاپ کرد...
خوب فعلا اینا رو نوشتم....
امیدوارم دوستان دیگه این جدول رو کامل کنن...
این صحبت آقا پیام رو هم دوست داشتم :
تا هر کسی هر شیوه ای رو انتخاب کنه که ازش لذت می بره و کاریو بکنه که دوست داره
باز تکرار میکنم...هدف رسیدن به تصویر دلخواه ماست... روش هر چیزی میتونه باشه که ما باهاش بهتر ارتباط برقرار میکنیم....
مقصود تویی! کعبه و بتخانه بهانه!
نکته آخر؟
اگر کسی اطلاعات خاصی در مورد نگاتیو ها داره... امیر عزیز... پیام... و دوستان دیگه.... اگر گمان میکنید شدنی هست.... میتونیم یه تاپیک داشته باشیم در مورد نگاتیو صحبت کنیم... نگاتیو های مختلف.. سایتهایی که در مورد اونها میشناسید و یا تجربیاتی که از کار با نگاتیو های مختلف داریم...
شاد باشید...
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
اول در مورد حرف های آقای محبی
جناب محبی، اگر من به نوع دوربین فیلمی اشاره کردم در درجه اول منظورم فرمت و در درجه دوم امکانات نورسنجی(پدید آوردن به قول شما اكسپوژر دقيق، یا به نظر من "اکسپوژر مورد نظر عکاس" ) و شاید سیستم فوکوسی بود که دوربین های فیلمی حرفه ای تر ارایه میکنند( هر چند با یک دوربین خیلی معمولی به کمک یه نمی دونم اسپات متر Gossen یا اصلا با تجربه هم به همون اندازه میشه به اکسپوژر هدف رسید.) و
و باز من میخوام تاکید کنم رو نقش لنز در کیفیت. کیفیت تصویری که یه لنز پرابم چند هزار دلاری لایکا با هزار جور کوتینگ و با کمترین خطاهای رایج لنزها به دست میده قطعا با یه لنز زوم 200 دلاری مقایسه نمیشه. با این حال با حرف شما مخالفم که " در دنياي فيلم، اين تنها لنز است كه بر كيفيت عكس تاثير دارد"
در مورد فیلم که صحبت کردید؛
1. رزولوشن.
بگذارید مشخص کنیم منظورمون ازفیلم حرفه ای و فیلم آماتور چیه و بگذارید در اینباره فقط به فیلم های رنگی بپردازیم چون در سیاه و سفید خیلی این تقسیم بندی مطرح نیست یعنی فیلم سیاه سفید حرفه ای یا آماتور نداریم.
می دونیم همه شرکت های مهم تولید فیلم رنگی(که فکر کنم در حال حاضر فقط فوجی و کداک مونده باشند) دو رده فیلم دارند: professional و consumer. اين تقسيم بندي هم شامل نگاتیو میشه هم شامل اسلايد(که شاید به غلط تصور بشه که فیلم حرفه ای فقط اسلایده). البته اینحا بگم من با نظر شما در مورد اینکه تفاوت این دو تا(professional و (consumer فقط در همون زمینه نگهداریشون (يلو كست عمدي، یخچال و ..) مخالفم ولی فعلا بذارین به چیزای دیگه بپردازیم(اگه میخواین میتونیم بعدا در موردش صحبت کنیم و من منابع و دلایلی برای مخالفتم پیدامی کنم و بهتون نشون میدم.)
بگذارین "فعلا" بحث رزولوشن بین یک فیلم از رده professional و یک فیلم از رده consumer رو هم نکنیم، چون واقعا تفاوت زیاده و فکر کنم شما هم کمابیش منظورتون از:
نقل قول:
البته نه هر فيلم آماتور به درد نخوري
این بوده که خودتون هم این تفاوت روقاﺌلین.
به این ترتیب تفاوت –در همون رده ی professional - رو باید یا بین دو تا فیلم اسلاید برررسی کنیم یا بین دوتا فیلم نگاتیو و یا بین نگاتیو واسلاید. بگذارین اول به مهمترین بپردازیم یعنی تفاوت رزولوشن بین اسلاید ونگاتیو:
بحث تفاوت رزولوشن بین اسلاید ونگاتیو بحث خیلی جالب و خیلی قدیمی ایه که از زمان ظهور اسلاید مطرح بوده. قبل از پیدایش و گسترش تکنولوژی اسکن و به بازار اومدن دستگاه های حرفه ای اسکن نگاتیو، یک راه بیشتر برای مقایسه تصویر اسلاید و نگاتیو معمول نبود: اسلاید ها رو روی میز نور قرار میدادند و نگاتیوها رو طبعا چاپ میکردند. با چاپ نگاتیو مقداری از رزولوشن واقعی نگاتیو در حین فرآیند چاپ از دست میره که دلایلش استفاده دوباره از"لنز" – وسیله ای که میدونیم در هر حال خطا داره- در آگران، کاغذ و پروسه نوردهی و چاپش و ... میتونه باشه. با این شکل مقایسه، تفاوت رزولوشن بین نگاتیو و اسلاید کاملا محسوس و فاحش بود.
با واردن شدن تکنولوژی اسکن شرایط مقایسه یک کم بهتر شد و تفاوت رزولوشن کمتر به چشم اومد. مثلا اگر شما در شرایط استاندارد با یک لنز از یک موضوع دو تا عکس یکی با نگاتیو و یکی با اسلاید بگیرین و هر دو تا رو درام-اسکن کنید شاید بگین که تفاوتی چندانی در رزولوشن نیست. ولی حقیقت اینه که این تفاوت "هست"، هر چند کم. در توضیحش باید بریم رو بحث گرین: در واقع در حساسیت برابر(مثلا ایزو 100) تفاوت چندانی در اندازه گرین (fine-grain بودن) بین یک فیلم نگاتیو و یک فیلم اسلاید نیست اما تفاوت در نوع گرین هست، فرق گرین اسلاید اینه که بطور کلی آهنگ تغییرمنظم تر یا تفاوت تونالیته ی رنگی کمتری بین گرین های مجاور وجود داره. نمی دونم منظورمو می فهمین یا نه. منظورم اینه که اگر مثلا زیر میکروسکوپ اونقدر فیلم رو بزرگ کنیم که تک تک گرین ها دیده بشن اونوقت آهنگ تغییر کردن تونالیته ی رنگی در یک ردیف گرین کنار هم در فیلم اسلاید خیلی نرم تر و منظم تر از این آهنگ تغییر در فیلم نگاتیوه. این تفاوت ذاتی اسلاید قبل از ظهور نیست بلکه تفاوتیه که بعد از پروسس مخصوص اسلاید( مثل E-6 کداک) پدید میاد.
در مورد نگاتیو این به این معنیه که در پروسس نگاتیو داروی ظهور نقش یه آمپلی فایر رو بازی می کنه و آهنگ تغغیر رنگ گرین ها رو افزایش میده و نامنظم میکنه که در نهایت تو رزولوشن تاثیر داره.
اگر کسی علاقه مند باشه در مورد ظهور و این چیزا و تاثیراتشون هم بعدا میتونیم جداگانه بحث کنیم.
یک چیزه دیگه هم بگم. گفتم که" شاید به غلط تصور بشه که فیلم حرفه ای فقط اسلایده.." این شاید یک کم هم درست باشه چونکه در حقیقت انتخاب اصلی عکاس های حرفه ای در عکاسی رنگی به طور معمول فیلم اسلایده. اگر به اگزیف عکسهای مقالات National Geography که تو سایتش موجوده نگاه کنین معمولا فیلم مورد استفاده عکاسهایی که "هنوز" و "هنوز" و "هنوز" هم با دوربین فیلمی عکس میگیرن به طور عمده اسلایده (البته اسلاید های مختلف برای مصارف مختلف). این به این معنی نیست که اگه ما هم از اسلاید استفاده کنیم عکسهامون میشه مثل اون عکسها!! استفاده ی اون عکاسها از اسلاید چند تا دلیل داره: اولا اینکه کار کردن با اسلاید سخته چون که ""Exposure latitude (آزادی نوردهی اگه بشه ترجمش کرد) اسلاید خیلی کمتر از نگاتیوه یعنی اگر نورشنجی شما مناسب نباشه و به جزییات نورسنجی تون دقت نکنید یک فیلم اسلابد هیچ کمکی در تصحیح نورسنجی نادرستتون نمیکنه و قشنگ همونی رو ضبط میکنه که شما ازش خواستین. بر عکس نگاتیو یک دامنه ی Exposure latitude بزرگتر داره یعنی اگر نورسنجی تون اشتباه باشه (حتی در حد 2 یا 3 استاپ دیافراگم) هنوز هم میتونین عکس نسبتا خوبی داشته باشین که تفاوتش با عکسی که کاملا نورسنجی مناسب داره خیلی نیست و در واقع نگاتیو اکسپوژر نادرست شما رو تصحیح می کنه. برای همین وقتی یه عکاس حرفه ای از اسلاید استفاده میکنه داره میگه انقدر تجربه و توانایی داره که دقیقا اکسپوژر مورد نظرشو رو تحقق ببخشه. یه نکته دیگه هم اینه که برای کار عکاس های حرفه ای اسلاید راحت تره چون معمولا عکساشونو تو مجله ای میخوان چاپ کنند (که سیستم چاپ عکس در این مجله ها از اسلاید سریع تر و آسونتره) یا به کارفرمایی می خوان نشون بدن که قبل از چاپ میخواد ببینه عکس واقعا چیه.
2. کنتراست.
نقل قول:
نشنيديم كه رزولوشن و كنتراست فيلم هاي آماتور و حرفه اي با هم فرقي بكند
من واقعا فکر نمی کنم هیچ دو فیلمی چه نگاتیو چه اسلاید چه رنگی چه سیاه سفید چه آماتور چه حرفه ای کنتراست یکسان(در شرایط به فرض یکسان) داشته باشند. اگه توضیحی یا دلیلی بر حرفتون دارین دلم میخواد بدونم. اگه قرار بود کنتراست فیلم ها یکی باشه چرا باید شرکت های تولید فیلم Data Sheet های عریض و طویل درست کنند و دونه دونه بگن این فیلم high-contrast هست اون فیلم medium-contrast هست،... و این فیلم به این درد میخوره اون فیلم به اون درد... مثلا Fujichrome Velvia 50 کنتراست فوق العاده بالایی داره (و توصیه میشه که مثلا برای عکاسی از چهره از فاصله کم استفاده نشه چراکه با کنتراست بالاش اشکالات پوستی رو کاملا مشخص و برجسته نشون میده) یا اینکه [Fujicolor 160S [NPS و Kodak Portra 160NC فیلمهای کنتراست پایین هسنتد که برای موقعییت های خاصی طراحی شدند که کنتراست موضوع زیاد و زننده است(مثل عکاسی از عروسی که عروس لباس خیلی روشن میپوشه و داماد لباس خیلی تیره و هماهنگ کردن این کنتراست زیاد با چهره و چیزهای دیگه به طور کامل ممکن نیست). میتونین پاراگراف آخر قسمت "Controlling Contrast" رو هم از این لینک بخونین. باز هم اگه لازمه میتونم لینک های دیگه ای پیدا کنم. Datasheet های فیلم ها رو هم از سایت کداک یا فوجی می شه گرفت.
بحث کنتراست خیلی گسترده است و فقط به نوع فیلم مربوط نمیشه. کنتراست تو فیلم های سیاه و سفید و عکس هایی که ازشون چاپ میشن هم داستان خودشو داره که رو اون هم می تونیم جداگانه حرف بزنیم.
دوم در مورد حرف های آرش
در مورد اخبار نیکون من شخصا خیلی ناراحت نشدم و به نظرم قطع شدن تولید اکثر دروبین های فیلمی نیکون خیلی صدای ناقوس مرگ فیلم نمیده. اولا که الان حجم خیلی زیادی از دوربین های دست دوم واقعا خوبی از نیکون(مثل F100 ) توی بازار جهانی هست که با قیمتی خیلی کمتر از نو در مقیاس بزرگ خرید و فروش میشه(در مورد F100 حتی 500 -600 دلار کمتر) و عملا تولید این دوربین ها (یا لنزهای گرون لارج فرمت که به همون ترتیب دست دوم خرید و فروش میشن) در سالهای اخیر بازده اقتصادی خوبی برای نیکون نداشته.
ثانیا در مورد FM10، مممم...به نظر من اصلا و ابدا دوربین غیرحرفه ای و سطح پایینی نیست. یک چیز خاص و نادره که هم حوصله ی آدم رو زیاد میکنه هم خیلی چیزا به هرکی بخواد با عکاسی آشنا بشه یاد میده... به نظر من یه چیزی مثل F55 یا 3000V خیلی سطح پایین تره...
توقف تولید کاغذ سیاه و سفید کداک هم خیلی به نظر من برای کسانی که آنالوگ کار میکنن غمگین کننده نیست، من خودم یک عکس هم با این کاغذ چاپ نکردم( البته منظورم این نیست که من 50 ساله دارم کار چاپ میکنم و همه ی کاغذ ها رو امتحان کردم جز این یکی!!! ) توی نت هم دیدم که خیلی از کسایی که کار چاپشونو خودشو میکنند خیلی کم ازین کاغذ استفاده میکردن... به نظر من کداک همیشه در زمینه کاغذ سیاه و سفید از اگفا و ایلفورد عقب تر بوده (بیشتر در زمینه استفاده کننده نه در زمینه ی کیفیت).
ازاین دست اخبار چیزی که من واقعا ازش متاسف شدم ورشکستگی آگفا(حدود 5-6 ماه پیش) بود. زمین خوردن این کمپانی با این قدمت و با این همه نواوری هایی که در تاریخ عکاسی کرده با محصولات واقعا خوب و منحصر به فردش ( چیزایی مثل Agfa Scala - تنها فیلم اسلاید سیاه و سفید) جای تاسفه. البته آگفا مثل فوجی یا کداک یا حتی کونیکا روی دیجیتال سرمایه گذاری نکرد...
به نظر من دور نیست که کنون هم در مورد دوربین های فیلمی همون کاری رو بکنه که نیکون کرد ولی کلا توقف تولید دوربین رو به همون دلایلی که گفتم خیلی مهم نمیدونم. وقتی من دقیقا فیلمی که میخوام باهاش عکس بگیرم رو در دسترس نداشته باشم چه فایده داره که مثلا F6 نیکون داشته باشم؟!! ناقوس مرگ عکاسی فیلمی از نظر من توقف تولید فیلمهای با کیفیتی است که هنوز هم در انواع و قطع های مختلف توی بازار هستند.
پیش بینی کلی من اینه که کم کم قیمت فیلم و مواد و وسایل مربوط بهش زیاد میشه اینطوری مخاطب فیلم هم کم و کمتر میشه و در واقع محدود به یک سری علاقه مند میشه که کاملا با فیلم برخورد حرفه ای دارند و میدونن چطورعکس های واقعا خوب و حرفه ای با فیلم بگیرند؛ اینطوری یه جوری تاریخ عکاسی فیلم به عقب برمیگرده، یه موقعی که هر کسی نمیتونست با فیلم عکاسی کنه و عکاسی محدود به یه سری آدم خاص که امکانات و دانششو داشتن میشد ونه عموم مردم که نه وسیلشو داشتن نه دانششو...این جوری شاید بشه گفت فیلم در اوج میمیره. در قله...
البته نه به این زودیها... یادمه توی این فروم در همین باب مقایسه دیجیتال و نگاتیو یه بار گفته شده بود قرار نیست ما مثل صد سال پیش نگاتیو شیشه ای رو خودمون با شیشه و امولسیون درست کنیم و مثلا 8 ساعت نور بدیم تا یه عکس بگیریم... جالبه که بعد از 100 سال که این همه آدم تو دنیا 1Ds MarkII دارن هنوز یه کسایی هستند که این کارو میکنن، کارهاشونم توی نمیدونم متروپولیتن و گوگنهایم و .. نمایش میگذارن، دور دنیا میچرخن و با همون کارا کلی پول در می آرن. برای همین فکر میکنم 100 سال بعد ازینم یه کسایی خواهند بود که با فیلم کار کنندو کیفییت کاراشون همه رو متعجب بکنه...
آرش عزیز یه چند تا چیز کوچیک دیگه راجع به حرفات می خواستم بگم ولی دیگه فکر کنم دیگه بشه از طولانی ترین پستها در تاریخ این فروم... میگذارمش برای همون تاپیک در مورد نگاتیوها و فیلم و ... و فرصت های بعدی.
اگه حوصله کردینو همه اینو خوندین هم بهتون خسته نباشید میگم هم تشکر میکنم...
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
باسلام
هدف من هیچ مقایسه ای بین آنالوگ و دیجیتال نیست.
چون به گفته دوستان این مقایسه نابرابر بود.اما این نکته را باید مد نظر داشد کهS2 IS
فقط یک دوربین کامپکت و معمولی است ودر مقایسه با DSLRمثل یک اسباب بازی
بیش نیست.اسباب بازی از این لحاظ که اگر کسی یک DSLRداشته باشد کمتر به فکر تعویض آن می افته.اما اگر یک کامپکت داشته باشه کمتر پیش میاد تابه فکر تعویض آن نیفتد.
پیام جان یک سوال دارم و سوال من فقط در مور کیفیت وامکانات دوربین است که شامل همه چیز است.
آیا شما میتوانید با بهترین نگاتیو وبهترین شرایط عکسی بگیرید وآنرا با بهتری تجهیزات عکاسی تا اندازه 1.5در1متر چاپ کنید؛ بدون از دست رفتن وضوح .اگر توانستید به من هم اطلاع دهید.اینجانب هم به شما قول میدهم که اگر حرف شما صحیح باشد دیجیتال را برای همیشه کنار گذارم وتمامی پول خود را صرف یادگیری با آنالوگ وتجهیزات آن کنم.در ضمن عکسی رو که گفتم از آقای جمشید هاشمپور و آقای منفرد بود نه یه آقای چشم زاغ.
اما در مورد دیجیتال و عکاسی در شب وستارگان؛البته این مبحث برای کذشته است و سعی در تکرار آنها ندارم.
من عکسهایی از ستارگان آنهم در شب همراه باحساسیتهای بالا(800 یا 1600)دیده ام که هرکس دیگرهم آنرا ببیند
به قدرت وانعطاف دیجیتال چه در این زمینه ودر زمینه های دیگر پی خواهد برد.http://web.canon.jp/Imaging
این فقط نظر شخصی بنده است وسعی به اثبات و فهماندن به دوستان دیگر ندارم.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
پيام عزيز بسيار از اطلاعاتت لذت برديم و جداً اطلاعات خوبي برايم داشتي.
اما يك نكته: من نگفتم كه كنتراست فيلمها با هم فرق ندارد! اگر اينطور بود Velvia و Sensia را فوجي براي كارهاي پركنتراست و مثلا REALA را براي پرتره نمي ساخت.
منظور بنده فقط اين بود كه شهرت فيلم هاي حرفه اي به خاطر تمايز كنتراست يا شارپنس آن ها نبوده، به دليل قابليت اعتمادي است كه ميتوان به آن ها در بدست آوردن بالانس رنگ دلخواه داشت.
در مرد اسلايد هم ، علاوه برآن دلايل جالبي كه شما براي مقبوليت آن گفتيد، بايد اضافه كنم كه با اسلايد كنتراست بيشتر بسيار راحت تر بدست مي آيد. چرا كه فيلم اختلاف روشنايي بين دو نقطه را به عنوان اختلافي جزئي و اسلايد همان اختلاف را (به علت Latitude كمتر) به صورت اختلافي بيشتر ثبت مي كند و كنتراست بيشتر ميشود.
همين بحث در مورد مديوم مناسب براي اسكن شدن وجود دارد، كه آيا اسلايد است يا فيلم. بسيار عقايد متناقضي در اين مورد موجود است. بعضي ها ميگويند به علت قابليت ثبت دامنه روشنايي گسترده فيلم، جواب بي درنگ فيلم است. اما بعضي ها اسلايد را انتخاب مناسب ميدانند، چرا كه معتقدند براي حصول نتيجه ي پركنتراست از فيلم، نياز به پست پروسس زياد تري هست كه نويز بيشتري را وارد ماجرا ميكند. به عبارت ديگر، داشتن يك اسكن خوب از اسلايد راحت تر است، منتهي با اسكنري كاملا حرفه اي، چرا كه بيرون كشيدن جزئيات در سايه هاي اسلايد كار هر اسكنري نيست.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
ببخشید میشه یکی یه چیزی به من بگه؟!
نقل قول:
نقل قول از خودم:
ثانیا در مورد FM10، مممم...به نظر من اصلا و ابدا دوربین غیرحرفه ای و سطح پایینی نیست. یک چیز خاص و نادره که هم حوصله ی آدم رو زیاد میکنه هم خیلی چیزا به هرکی بخواد با عکاسی آشنا بشه یاد میده... به نظر من یه چیزی مثل F55 یا 3000V خیلی سطح پایین تره...
...منظورم FM3a بوده نه FM10!! یعنی فکر كردم منظور آرش FM3a بوده... هم اشتباه خوندم هم اشتباه نوشتم!
اسماشون که شبیه هست، وقتی هم ساعت 4 صبح میخواین اظهار فضل کنید بهتر از این نمیشه! همه ی اون نگاه های "عاقل اندر سفیه" ای که به اون پست انداختین نوش جونتون باشه...:rolleyes:
اما آقای غدیری عزیز،
نقل قول:
آیا شما میتوانید با بهترین نگاتیو وبهترین شرایط عکسی بگیرید وآنرا با بهتری تجهیزات عکاسی تا اندازه 1.5در1متر چاپ کنید؛ بدون از دست رفتن وضوح .اگر توانستید به من هم اطلاع دهید.اینجانب هم به شما قول میدهم که اگر حرف شما صحیح باشد دیجیتال را برای همیشه کنار گذارم وتمامی پول خود را صرف یادگیری با آنالوگ وتجهیزات آن کنم
جواب سوالتون رو اگه بخواین باید بگم میشه، خیلی هم خوب میشه. فکر میکنید قبل دیجیتال، هیچ عکس با کیفیتی تو سایز بزرگ چاپ نمی شد و همه منتظر نشسته بودند تا مثلا DSLRها به بازار بیان تا بتونن عکساشونو در اندازه 1.5متر چاپ کنن؟! تو این 20- 30 سال گذشته(که کیفیت فیلم و پروسس و ... روز به روز بهتر شده) فکر می کنین تو موزه ها، نمایشگاه ها گالری ها، رو بیل بردها و هزار جای دیگه عکس با کیفیت تو سایز بزرگ نبود؟؟ عکس کاور نمیدونم مثلا Vogue (كه تو سايزهای خيلي خيلي بزرگ هم چاپ میشده و تو ايستگاه هاي مترو و نمی دونم Times Square هم آويزون ميشده) فكر ميكنين قبل از دیجیتال چجوري ميگرفتن؟ با فيلم!
و فکر میکنین مثلا با اومدن دیجیتال دیگه این کارو نمی کنن؟ نمیدونم اگه دیده باشین، Fashion-TV یه برنامه داره: "Photographers" که البته هیچ ربطی به عکاس های بیچاره نداره و همش چیزای خیلی قشنگتری ازعکاسها رو نشون میده ولی به هر حال توی یه دو سه تا صحنه ی گذری عکاس رو با دوربین و تجهیزاتش نشون میده. اگه آدم حواسشو بتونه یه خورده ازون چیزای قشنگتر به دوربین و این چیزا متوجه کنه میبینین هنوز هم یه Hasselblad یا Contax مدیوم فرمت با یه عالمه بک فیلم 120 لود شده، آماده اون حوالی هست. این عکس ها رو هم فقط برای مجله و بروشور نمیگیرن، خیلی وقتها این عکس ها تو سایز های خیلی بزرگ چاپ میشه...
فکر میکنم منظورتون از عکاسی آنالوگ، بیشتر عکاسی با film SLR های 35 میلیمتری بوده... ولی فکر میکنم وقتی داریم راجع به فیلم و آنالوگ حرف میزنیم این چیزها هم شاملش بشه...
این و این هم دو تا کاور دیگه Vogue؛ اولی که گذاشته بودم شماره ی سپتامبر 2000 بود این دو تا هم به ترتیب شماره ی ژوئن 1998و شماره ی دسامبر 1990...مستحضر هستید که اون موقع نه D70 ای بوده نه 1Ds ای بوده نه بک های دیجیتال 22 و 30 مگاپیکسلی ای...!
البته کیفیت عکسا خوب نیست، فکر کنم با یه اسکنر تخت 100 دلاری از رو مجله های چاپ شده اسکن کردند و تو سایت گذاشتند...
با همه این حرفها، اصلا و ابدا دیجیتال رو کنار نگذارید، اگه هم پول و امکاناتی دارین فقط و فقط صرف دیجیتالش کنین. این کاریه که منطقی و عقلانیه. گفتم، آنالوگ دیگه یه امر شخصی و یه علاقه ی فردیه...
اما آقای محبی عزیز،
چون اشاره کردید، اولا تا اونجا که من میدونم Sensia خیلی فیلم پرکنتراستی نیست(نسبت به بقیه اسلایدها) و ثانیا یه چیز کوچکی راجع به Sensia رو از DataSheet فوجی بخونیم که هم اینو ثایت میکنه هم بی ارتباط با بحث فرق فیلمهای consumer و professional نیست (همونطور که حتما می دونید Sensia یه فیلم اسلاید consumer هستش) :
نقل قول:
FUJICHROME Sensia 100
Suited to a wide range of applications, including general subject matter such as landscape and
portraiture
Provides faithful color reproduction, natural, smooth skin tones, and wide exposure latitude
یعنی اینکه بر خلاف یه فیلم Professional مثل Velvia، Sensia میتونه کاربرد "عمومی" داشته باشه – از جمله پرتره— و Latitude اون بخاطر همین "عمومی"تر کردن کاربردش افزایش پیدا کرده و کنتراستش پایین اومده... وهمه اینها فکر میکنم نشون میده که فرق فیلم Consumer و فیلم Professional فقط توی اون نحوه نگهداری (یخچال و فریزر و...) که اشاره کرده بودید نیست.
با نظرتون در مورد اسکن هم موافقم. خیلی ها با یه اسکنر تخت که اداپتور فیلم داره، نگاتیو و اسلاید (اون هم در قطع 35 میلیمتری) رو اسکن میکنند و وقتی عکس نهایی پرینت شده از اسلاید ( که ببخشید ریده شده توش) و نگاتیو رو میبینند و مقایسه می کنند، فکر میکنند اسکن نگاتیو بهتر میشه! شاید اگه بخوایم خیلی ایده آلیستی حرف بزنیم فیلم-اسکنر های نیکون که سهله، یه چیزهایی مثل فیلم-اسکنر های DPI 8000 بیست هزار دلاریه Imacon هم نتونند کیفیت واقعی اسلاید(اون چیزی که واقعا هست) رو 100% منتقل کنند...
البته اسلاید رو میشه بدون اسکن چاپ کرد و یه عکس هایی بدست آورد که آدم مبهوت کیفیتشون بشه و به چشماش شک کنه، اگه کسی علاقه داشته باشه و بخواد بدونه چطوری میتونیم صحبت کنیم راجع بش...
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Payam.L
فکر میکنم منظورتون از عکاسی آنالوگ، بیشتر عکاسی با film SLR های 35 میلیمتری بوده... ولی فکر میکنم وقتی داریم راجع به فیلم و آنالوگ حرف میزنیم این چیزها هم شاملش بشه...
پیام جان درسته منظور منم همین بود اگه در این مورد صحبت کنی ممنون میشم
اما در مورد قطع بزرگ آرش یه عکس بین مامییا و نیکون گذاشته که امیدوارم دیده باشی.
در ضمن قطع بزرگ رو با 6و7و8 مگا پیکسل مقایسه نکن.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
آقای غدیری،
در این مورد فکر کنم به اندازه کافی صحبت شده... لُب کلام: نسل جدید DSLR ها فیلم 35mm رو پشت سر گذاشتن البته در بیشتر جهات نه در تمامشون...
یک چیزی هم بگم در مورد این تب کیفیت... مگه شما میخواین با عکستون چیکار کنید؟؟ این کیفیت چقدر براتون مهمه و واقعا چقدر تو کار عکاسیتون تاثیر داره؟ شما همه عکساتون رو مگه توی سایز نمیدونم 2متر چاپ میکنید؟؟
حالا یه کم مگاپیکسل کمتر، یه کم رزوولوشن پایینتر، یه کم detail کمتر ....واقعا اونقدر تو کارتون تاثیر داره و تفاوت ایجاد میکنه؟ این همه کراپ های 100% و 200% دیدیم...آخه کدوم عکسی رو با کراپ 200% به نمایش میگذارن؟؟!
من 70% کارهام با نگاتیو سیاه وسفیده 35میلی متریه، تو همه سایزی هم چاپشون میکنم، از همشون هم واقعا راضیم، از احساس کنترلی که چاپ دستی اونها (آگران و ...) هم بهم میده لذت می برم... احساس هم میکنم عکسهام از اول تا آخر کار منه نه محصول مشترک من و سنسور فلان شرکت و پردازشگر دوربین فلان شرکت و و پرینتر جوهر افشان فلان شرکت و نه حتی محصول مشترک من و لابراتوار فلان و نظر آقای فلان و ّFuji Frontier...احساس میکنم همه انتخاب ها رو من میکنم، اگر هم عکسی خوب نشه فقط و فقط تقصیر منه...
در ضمن چون یه جا اشاره شده بود بگم که از بوی داروی ظهور و ثبوت هم هیچ خوشم نمی آد و بوی جوهر پرینتر رو بیشتر دوست دارم... ; )
هر جور دوست دارین کار کنین، اطلاعاتشو فکر میکنم دیگه دارین... اینا همه وسیلن...شمایید که مهمید.
چی کار میخواین بکنین و برای کاری که میخواین بکنین چی نیاز دارین؟ چی برای شما مهمه؟ از چی لذت میبرین؟ همون کارو بکنین.
در مورد اون عکسی هم که آقای عاشوری نیا گذاشتن (پست 114 از همین تاپیک)
فکر میکنم منظورتون از قطع بزرگ، قطع متوسط (Medium Format) باشه نه قطع بزرگ(Large Format).
Mamiya 6 یه Rangefinder در قطع متوسطه.
یه چیزی کلی اول بگم در مورد Mamiya: با اینکه دوربینهای خوب وسبکی در قطع متوسط مثل Mamiya 645 AF داره، من یه مشکلی باهاش دارم اونم اینه که کلا خیلی خوشم نمی آد ازش! یا بهتر بگم از لنزهاش خوشم نمیاد...به نظرم یه چیزیه مثل Olympus در بین مدیوم فرمت ها لنزهاشم یه چیزی مثل Zuiko ... (الته مقایسه سمبلیک دارم میکنم فقط) دوربین های خوبی داره، لنزهای خیلی گرون 1000 دلاری و 2000 دلاری هم داره ولی هیچ وقت نه دروبیناش شبیه هاسلبلاد و کنتکس و حتی یه چیزی مثل Pentax 645 هست نه کیفیت لنزاش مثل لنز هاسل و زایس و پنتاکس...فکر کنم لنزهاشو هم خودش تولید میکنه. مثل Olympus خوبه آدم یکیشو داشته باشه ولی خوب... (آقای محبی هم تو امضاشون نوشتن یه Mamyia 645 دارن که فکر میکنم منوال فوکوس باشه البته، ایشون هم اگه حوصله داشتن میتونن نظرشون رو بگن) مستحضر هم هستید که یه لنز خوب چقدر تو کیفیت تاثیر داره...
اما در مورد خود اون عکس... صرف نظر از مبحث رنگ (که من اصلا رنگ های D2X رو که اینجا هست دوست ندارم)، اگه یه خورده دقت کنین میبینین هنور هم فیلم Detail بیشتری رو داره نشون میده. مثلا تو پلان جلو در پایین تصویر: به برگ های اون درخت بزرگ در پایین تصویر دقت کنید...یا پایین تصویر سمت راست: اون درختی که کنتراست رنگیش یه کم فرق داره؛ میبینین توی عکس D2x انگار شده یه لکه گنده رنگی که هیچ برگی گویا نداره؟ یا باز هم در وسط تصویر، کوهی که پوشیده از درخته؛ درخت های سمت چپ کوه واضح نیستند، شدند مثل جلبک های بدرنگ روی یه تخته سنگ...
به اون آسمون که در درجه اول به نظر میآد خیلی اهمیت ندین، اون چیزی که فکر میکنین افت کیفیته بافت گرین فیلمه که بازمینه روشن و به علت اسکن و کراپ خودشو بیشتر نشون میده...اگه این عکس رو بزرگ چاپ کنین فیلم کیفیت بهتری خواهد داشت، البته نه اونقدر که واقعا مهم باشه...
6و 7 و8 که سهله، به نظر من برای یه مقایسه خوب بین مدیوم فرمت ها و DSLR ها باید از 14-15 مگاپیکسل شروع کنید...
در ضمن Large Format هم که داستان خودشو داره...
باز هم ساعت 4 صبحه و من دارم اظهار فضل میکنم، دنبال سوتی این دفعه بگردید!...
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
سلام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Payam.L
یک چیزی هم بگم در مورد این تب کیفیت... مگه شما میخواین با عکستون چیکار کنید؟؟ این کیفیت چقدر براتون مهمه و واقعا چقدر تو کار عکاسیتون تاثیر داره؟ شما همه عکساتون رو مگه توی سایز نمیدونم 2متر چاپ میکنید؟؟
حالا یه کم مگاپیکسل کمتر، یه کم رزوولوشن پایینتر، یه کم detail کمتر ....واقعا اونقدر تو کارتون تاثیر داره و تفاوت ایجاد میکنه؟ این همه کراپ های 100% و 200% دیدیم...آخه کدوم عکسی رو با کراپ 200% به نمایش میگذارن؟؟
ساعت 4 صبح که به این خوبی نوشتی اگر ساعت دیگه بود......
اما درمورد کیفیت.به نظر من کیفیت زیاد آدم رو به حوس میندازه حتی اگر ازش استفاده نکنیم.در ضمن من تمامی عکسهایم رو تا سایز A3 چاپ میکنم نه بیشت مگه در مواقع خواص.
نقل قول:
من 70% کارهام با نگاتیو سیاه وسفیده 35میلی متریه، تو همه سایزی هم چاپشون میکنم، از همشون هم واقعا راضیم، از احساس کنترلی که چاپ دستی اونها (آگران و ...) هم بهم میده لذت می برم... احساس هم میکنم عکسهام از اول تا آخر کار منه نه محصول مشترک من و سنسور فلان شرکت و پردازشگر دوربین فلان شرکت و و پرینتر جوهر افشان فلان شرکت و نه حتی محصول مشترک من و لابراتوار فلان و نظر آقای فلان و ّFuji Frontier...احساس میکنم همه انتخاب ها رو من میکنم، اگر هم عکسی خوب نشه فقط و فقط تقصیر منه...
در ضمن چون یه جا اشاره شده بود بگم که از بوی داروی ظهور و ثبوت هم هیچ خوشم نمی آد و بوی جوهر پرینتر رو بیشتر دوست دارم... ; )
اما در این مورد همانطور که عکس دیجیتال محصول مشترک بین گروههای مشترک است آنالوگ هم همینطوره
فیلم؛داروی ظهور؛ کاغذ؛آگراندیسور؛فیلتر و ........ .
نقل قول:
اما در مورد خود اون عکس... صرف نظر از مبحث رنگ (که من اصلا رنگ های D2X رو که اینجا هست دوست ندارم)، اگه یه خورده دقت کنین میبینین هنور هم فیلم Detail بیشتری رو داره نشون میده. مثلا تو پلان جلو در پایین تصویر: به برگ های اون درخت بزرگ در پایین تصویر دقت کنید...یا پایین تصویر سمت راست: اون درختی که کنتراست رنگیش یه کم فرق داره؛ میبینین توی عکس D2x انگار شده یه لکه گنده رنگی که هیچ برگی گویا نداره؟ یا باز هم در وسط تصویر، کوهی که پوشیده از درخته؛ درخت های سمت چپ کوه واضح نیستند، شدند مثل جلبک های بدرنگ روی یه تخته سنگ...
به اون آسمون که در درجه اول به نظر میآد خیلی اهمیت ندین، اون چیزی که فکر میکنین افت کیفیته بافت گرین فیلمه که بازمینه روشن و به علت اسکن و کراپ خودشو بیشتر نشون میده...اگه این عکس رو بزرگ چاپ کنین فیلم کیفیت بهتری خواهد داشت، البته نه اونقدر که واقعا مهم باشه...
درسته؛ اشتباه نوشتاری بود ببخشید.
درمورد این قسمت از عکس باهات موافقم ام همین عکس رو بعد از ویرایش نگاه کن.چون عکس دیجیتال تاحدودی به ویرایش نیاز داره تا بهتر خودشو نشون بده.
نقل قول:
6و 7 و8 که سهله، به نظر من برای یه مقایسه خوب بین مدیوم فرمت ها و DSLR ها باید از 14-15 مگاپیکسل شروع کنید...
در ضمن Large Format هم که داستان خودشو داره...
اما در مورد این جمله باید بگم که منظور من هم همینه؛فرمتهای بزرگ و متوسط را با مگاپیکسل بیشتر مقایسه
کنید نه با 6و7و8.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
http://nikonimaging.com/global/produ...mg/pic_001.jpg
گاهی این بحث ها باعث میشه حس نوستاژیک بزنه بالا!
چقدر این قشنگه!
نقل قول:
منظورم FM3a بوده نه FM10!! یعنی فکر كردم منظور آرش FM3a بوده... هم اشتباه خوندم هم اشتباه نوشتم!
چقدر این تاپیک آروم و خوب شده!
خوب شد که این مورد هم درست شد!
قبل از اینکه دوربین دیجیتال بگیرم قصد داشتم FM10 نیکون رو بگیرم... خیلی دوست داشتم... البته دوربین های زیادی در منزل بود.... F1 کانون و چندتا لنز... یه دوربین پنتاکس که مدلش یادم نیست ولی نورسنجیش کمی حالش خوب نبود... و RB 67 ...
اما اینا دوربین من نبود... دوربین های پدرم بود... و ابزار کار عکاس باید همیشه سالم و آماده باشه... نه اینکه پسرش دوربین رو ببره کوه و دوربین و نگاتیو ها در کلانتری توقیف!
داشتن دوربین شخصی یک گام بزرگ به سوی آموختن عکاسی...
اما انتخاب من شد دوربین دیجیتال... سخت هم بود!(گران بود!) اما شد... بعد ها که DSLR گرفتم برای اینکه بتونم درست تصمیم بگیرم.... تجربه کنم و .... F80 نیکون هم خریدم... تجربه جالبی هم بود...
الان هم غیر از مواقعی که بنا به شرایطی با نگاتیو کار میکنیم... انتخاب نگاتیو برای عکاسی و قدم زدن در خیابان بسیار حس متفاوتی بوجود میاره... مخصوصا برای کسی که عموما داره با دیجیتال کار میکنه.... نگاتیو عکاس رو مجبور به دقت بیشتر، صرف وقت بیشتر، فوکوس بهتر، دیدن دقیق تر و بهتر، امتحان چند باره کادر (نه گرفتن چند عکس با چند کادر!) میکنه... باعث میشه اعتماد به نفس عکاس بالا بره.... (بسیار زیاد) ما وقتی با دوربین دیجیتال کار میکنی عکس میگیریم، نگاه میکنیم اگر خوب بود... که خوب اگر نبود دوباره دوباره دوباره!
ولی در نگاتیو همچین چیزی وجود ندارد! باید عکس خوب بیندازی! لحظات تکرار نمیشود... باید به دوربین ، نورسنجی، کادر بندی و سواد عکاسیت مطمئن باشی... و به گمانم این میتونه کمک بزرگی باشه برای کسانی که گمان میکنن عکاسی بلد هستن.. هر از چندی دوره ای رو با نگاتیو سر کنن!
در مورد عکسی که از مدیوم فرمت و D2X گذاشته بودم:
نقل قول:
اما در مورد خود اون عکس... صرف نظر از مبحث رنگ (که من اصلا رنگ های D2X رو که اینجا هست دوست ندارم)، اگه یه خورده دقت کنین میبینین هنور هم فیلم Detail بیشتری رو داره نشون میده. مثلا تو پلان جلو در پایین تصویر: به برگ های اون درخت بزرگ در پایین تصویر دقت کنید...یا پایین تصویر سمت راست: اون درختی که کنتراست رنگیش یه کم فرق داره؛ میبینین توی عکس D2x انگار شده یه لکه گنده رنگی که هیچ برگی گویا نداره؟ یا باز هم در وسط تصویر، کوهی که پوشیده از درخته؛ درخت های سمت چپ کوه واضح نیستند، شدند مثل جلبک های بدرنگ روی یه تخته سنگ...
پیام عزیز
در اینجا :
http://www.akkasee.com/forum/showthr...?t=597&page=13
یعنی ادامه توضیحات اون عکس... نظرم رو نوشتم...
نقل قول:
بدون در نظر گرفتن گرین(نویز نیست اصولا) نگاتیو در آسمان... در این نگاتیو جزئیات بیشتری قابل مشاهده است ... اما ؟
نکته شیرین این تست کجاست؟
بابا ! اون نگاتیو 6*6 داره! یعنی 6 سانتی متر نگاتیو داره... یعنی دوربین مدیوم فرمت میباشد! یعنی دوربین D2X بیچاره حتی سایز 135 نداره و APS است! و یعنی اون دوربین لنز فیکس داره و این لنز زوم داره!
لنز 12-24 اصولا بی کیفیت ترین لنز در مقایسه های یک به یک میباشد... و بیشترین اشکالات تصویری در اون مشاهده میشه...
D2x در ثانیه بیشتر از 5 فریم عکس میگیره...
و هر کاری میتونید باهاش بکنید... میتونید با دو تا لنز از 12 تا 200 رو تو کیف کمریتون داشته باشید و کمتر از 5 ملیون تومان هزینه کنید.... ولی برای اون 6 در 6 باید 6 ملیون هزینه کنید 4 تا لنز داشته باشید که هر کدوم هم فیکس هستن...
و چیزهای دیگه! البته اون موقع عصبانی هم بودم! کافیه مطالب رو بخونید ببینید سر چی سروکله میزدم!
اصولا نگاتیو مدیوم فرمت کیفیت بهتری از بهترین DSLR ها خواهد داشت... ولی همین که این کیفیت نزدیک و قابل مقایسه باشه! نشاندهنده پیشرفت عجیب تکنولوژی دیجیتال خواهد بود....
http://www.mir.com.my/rb/photography...tzoom70300.jpg
نقل قول:
من 70% کارهام با نگاتیو سیاه وسفیده 35میلی متریه، تو همه سایزی هم چاپشون میکنم، از همشون هم واقعا راضیم، از احساس کنترلی که چاپ دستی اونها (آگران و ...) هم بهم میده لذت می برم... احساس هم میکنم عکسهام از اول تا آخر کار منه نه محصول مشترک من و سنسور فلان شرکت و پردازشگر دوربین فلان شرکت و و پرینتر جوهر افشان فلان شرکت و نه حتی محصول مشترک من و لابراتوار فلان و نظر آقای فلان و ّFuji Frontier...احساس میکنم همه انتخاب ها رو من میکنم، اگر هم عکسی خوب نشه فقط و فقط تقصیر منه...
پیام جان... به هر حال عکاسی هنریست؟؟ که با صنعت آمیخته شده ...یعنی اگر این وسواس رو داشته باشی این مشکل تا ابد ادامه داره! عکس شما محصول مشترک شما با نگاتیو فوجی و کاغذ ایلفورد خواهد بود!
به هر حال بحث مهمی نیست... خودتون بهتر از همه گفتین:
نقل قول:
اینا همه وسیلن...شمایید که مهمید.
چی کار میخواین بکنین و برای کاری که میخواین بکنین چی نیاز دارین؟ چی برای شما مهمه؟ از چی لذت میبرین؟ همون کارو بکنین.
http://www.mir.com.my/rb/photography...s/FAgold84.jpg
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Payam.L
لُب کلام: نسل جدید DSLR ها فیلم 35mm رو پشت سر گذاشتن البته در بیشتر جهات نه در تمامشون...
یک چیزی هم بگم در مورد این تب کیفیت... مگه شما میخواین با عکستون چیکار کنید؟؟ این کیفیت چقدر براتون مهمه و واقعا چقدر تو کار عکاسیتون تاثیر داره؟ شما همه عکساتون رو مگه توی سایز نمیدونم 2متر چاپ میکنید؟؟
حالا یه کم مگاپیکسل کمتر، یه کم رزوولوشن پایینتر، یه کم detail کمتر ....واقعا اونقدر تو کارتون تاثیر داره و تفاوت ایجاد میکنه؟ این همه کراپ های 100% و 200% دیدیم...آخه کدوم عکسی رو با کراپ 200% به نمایش میگذارن؟؟!
جانا سخن از زبان ما ميگويي....زبان ما مو درآورد كه اينقدر دنبال جنگولك بازي هاي فيل اسكي نريد.....پر پيكسل شارپنس كشت مرا! (فاعلاتن فاعلاتن...)
اين پيام عزيز از اون افراديه كه آدم از بحث هاي اينجوري باهاش لذت ميبره و خيلي منطقي بحث رو دنبال ميكنه.
پيام عزيز، اول از اسكن اسلايد گفته بودي....خيلي از بحث هايي كه دوباره داريم انجام ميديم از ابتداي اين تاپيك تا به حال انجام شده، حتما با دقتي كه داري اين تاپيك رو تا به آخر خوندي.
اما برگرديم به اسكن، شما فرمودي ايماكون، من گرونتر و بهترش رو سراغ دارم، هايدلبرگ، توي چند تا ليتوگرافي در ايران. اما چند تا توي ايران داريم؟ چند نفر به درام اسكنر دسترسي دارند؟ با چه هزينه اي كاراشون اسكن ميشه؟ اون اپراتور چقدر از عكس و ديجيتال حاليشه؟ چند نفر از آدم هاي واقعي دور و برتون روزي 10 حلقه velvia ميگيرند؟ آيا اين امكان براي باقي آدمهاي واقعي دور و برتون وجود داره؟
آيا براي من كه فقط چند نفر رو مثل پيام عزيز رو ميشناسم، چقدر امكان داره كه به سيباكروم يا ايلفوكروم دسترسي هميشگي داشته باشم؟ گرچه الان خيلي بحث وجود داره كه دستگاههاي چاپ كانتينيوس تن Cymblolic science مدل هاي لايت جت و lambda بهترند، يا سيباكروم؟ خيلي عقايد متناقضي در فورم ها هست.
اما در مورد ماميا 645، خودت كه خوب ميدوني، اينو عكاساي خيلي حرفه اي Medium Format APS ميدونن، و خيلي باهاش براي كل كل حساب نميكنند. اما كيفيت لنزهاي پرايمش هر نوع موجود 35 ميلي متري رو پشت سر ميگذاره و اين دوربين به همراه پنتاكس 645 انتخاب خوبي براي عكاسي پرتره بوده.
اما در مورد مامياي 6X7، مثل RB67، RZ67 خيلي ها لنز 180 ميلي متر اين دوربين ها رو شارپترين لنزهاي موجود ميدونند، اما لنزهاي نرمال هاسلبلاد رو بيشتر ميپسندند. البته فرمت 6 در 7 اين دوربين ها و وزن سنگين اونا رو انتخاب خوب استوديو بدل كرده. اما خيلي ها ميگن اگه قراره دوربين به دست هم اين ور اون ور بريد (توي فيلد بريد) پنتاكس 6 در هفت انتخاب بهتريست. هر كدام مشتري هاي خاص خود را دارند.
يك مطلب جالب براي پركردن ساعات فراغت، پيش بيني اتفاقات سال جاري، از زبان تام هوگان (از جمله پيش بيني عرضه FM3D توسط نيكون، نميدونم قبلا راجع بهش صحبت شده در فورم خودمون يانه، فكر ميكنم آرش چيزايي گفته بود):
http://www.bythom.com/2006predictions.htm
-
پاسخ: تجربه!!!
من اصلا اهل افکار متعصبانه نیستم که چون که حالا با دوربین فیلمی کار میکنم دیجیتال رو ببرم زیر سوال .
من یه دوربین نگاتیوی مال زمان تیرکمون سیمی دارم . البته با لنزهای مختلف از 20 میلیمتری گرفته تا 400 . و اگر وارد محدوده دیجیتال نمیشم فقط و فقط به خاطر اینه که اگه بخوام یه همچین تجهیزاتی که الان دارم رو داشته باشم که همش رو هم 5.000.000 ریال هم نشده فکر کنم باید یه چیزی حدود 10 برابر این بشه . من با دیجیتالهای مختلف کار کردم . تو دیجیتالها slr ها رو ترجیح میدم . و قتی که دیجیتال داشته باشی فقط و فقط به فکر عکس گرفتن هستی . ترس هم نداری . نه ترس خاموش شدن دستگاه ظهور لابراتوار رو داری . نه ترس خط افتادن نگاتیوهاتو . نه ترس خراب شدن عکسها موقع عکس گرفتن . خلاصه به دوستان توصیه می کنم اینقدر با تعصب در مورد چیزی صحبت نکنند . ممنون از طرح این سوالات
-
پاسخ: تجربه!!!
من مدتها ميديدم اين عنوان در ارسالهاي جديد به روز ميشود اما تا به امروز به آن نگاه نکرده بودم!
بحث آخر بين آقايان پيام، محبي و عاشوري نيا براي من به مانند يک ميزگرد زنده، حاوي چگالي بالايي از اطلاعات جالب بود که به نوبه خودم تشکر ميکنم، حتي مرا ترغيب کرد پيشنهاد بدهم در کنار کارگاهاي انجمن ميزگرد هم برگزار کنيد، البته به علت عدم حضور و نداشتن اطلاعات دقيق از اين جلسات جسارت ارايه چنين پيشنهادي را نداشتم! ; - )
همچنين تمامي بحث را در طول روز در فرصتهايي که دست ميداد مطالعه کردم هرجند فرصت تعقيب تمام پيوندها ارجاع داده شده نبود
نکته تقابل اين دو ابزار، و نظرات کاربران موجود به خودي خود انعکاسي ارزشمند از اين تحول مهم در امر عکاسي است که به شکلي در اين عنوان به چشم ميخورد، من قسمتهايي که بحث بالاگرفته و ويرايش شده را نديدم، اما ايکاش کار به موضع گيري نمي انجاميد و فضايي فراهم ميشد که ميتوانستيم نظرات و جهت گيري هاي افراد مختلف بيشتري از جمعيت افراد فارسي زبان مرتبط با عکاسي را در اينجا به يادگار ببينيم
با جمله اي که چندين بار در بحث مبني به غلط انداز بودن اسم بازاري ديجيتال عنوان ميشود، من شديدا موافق هستم. مخصوصا وقتي اين اسم منطق دو سطحي را در ذهن تداعي ميکند،
با مشاهده اين بحث، هرچند نامربوط، به مباحث نور مراجعه کردم! براي من جالب است که مدلهاي کلاسيک و پيوسته نور به ما توانايي گسترش محصولاتي نظر لنز و و عدسي را داد و نگرش کوانتومي انيشتن به پديده نور، پايه فيزيک کوانتوم شد، امکان ساخت دوربينهايي که امروز ديجيتال ميناميم، در واقع گسترش فتو ديودها به کمک فيزيک الکترونيک هم به نوعي نتيجه همان نگرش ناپيوسته به ذات نور ميباشد
با اين مقدمه قصد داشتم يادداشتي بر پرسش ديجيتال-نگاتيو-واقعيت؟ داشته باشم
چندبار تاکيد شده بود که اين نگرش که يک دوربين ديجيتال همان بدنه متداول دوربينهاي سنتي است، با اين تفاوت که سنسور نيمه هادي جايگزين نگاتيو شيميايي شده مناسب نميباشد، به شخصه علاقه مند هستم دليل آن را بدانم، اما من از همين مدل ذهني استفاده ميکنم
در هردو نور به توسط عدسي ها و با زمان مناسب به يک حسگر تابيده ميشود، يکي شيميايي و ديگري الکترونيکي، يکي يک بار مصرف و ديگري با قابليت عملکرد چند باره. نکته اي که ميخواهم اشاره کنم از لحاظ علمي در هرمورد با توجه به خصوصيات حسگر انعکاسي از واقعيت ثبت ميشود، اينکه واقعيت مجرد کدام است، بحث را کمي فلسفي ميکند، اما معمولا وقتي هدف واقعيت باشد معمولا معيار چشم انسان و حدود و مرزهاي آن و حتي شبيه سازي پاسخ آن به نور مشابه ميباشد.
در مورد اينکه امکان تغيير بر نتيجه اوليه در تکنيک ديجيتال راحت تر است بحث زيادي شده، حتي شنيديم که يک تصوير ديجيتال در خيلي موارد قابليت استناد در دادگاهها را ندارد، اما ترفندهايي هم در عکاسي سنتي استفاده ميشد که من آشنايي زيادي ندارم ولي براي من جالب بود که در اين بحث اشاره اي نداشتيم
در هر صورت همين که اشاره ميشود، عکسهاي نگاتيوي داراي امضا يا حالت خاصي هستند، پاسخ غير خطي آنها به بخشهاي مختلف طيف مريي رنج ديناميکي دوربين را افزايش ميدهد، همه اينها جملاتي هستند که يادآوري ميکنند حسگر شيميايي ماهم مثل هر حسگري پاسخ خاص خود را دارد همانطورکه حسگرهاي الکترونيکي ما ...
در مورد حسگرها الکترونيکي اطلاع دارم که شما جداي مسايل پردازشهاي بعدي و مسايل مربوط به ساخت، در حين استفاده هم ابزارهايي براي کنترل پاسخ در اختيار داريد، درمود حسگرهاي شيمايي نور من اطلاع دقيقي ندارم.
شايد مربوط به هنر عکاسي نباشه، برخي ابزارهاي اندازه گيري نور، براي مثال ابزاري که در يک آمايشگاه روشنايي براي تست يک لامپ و تحقيق در امر استاندارد و کيفيت آن استفاده ميشود همين حسگرهاي متداول در امر عکاسي است. در سالهاي اخير با گسترش قابليت ccd ها و دوربينهاي ديجيتال، در آن زمينه هم استانداردهايي تدوين شده که روتينهاي مندرج در اين استانداردها از ccd به جاي نگاتيو استفاده شود.
اين يادداشتي بر قضيه واقعيت، حال اينکه هنر عکاسي چقدر بايد وفادار واقعيت باشد، تاحدود زيادي در همين بحث به توسط دوستان صاحب نظر به آن پرداخته شده بود
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
من یک دوربین زنیط Autu دارم البته سرعت دستی نداره ولی سرعت اتومات و دیافراگم دستی داره لنزش هم f:2 است و یک تله 135 و واید 35 هم دارم با کانورتور ماکرو . میخوام بگم تصمیم دارم یک دیجیتال بخرم ولی چیزایی که تو این تاپیک خوندم داره منو از خرید دیجیتال منصرف میکنه. ظاهرا خیلی گرون تموم میشه نمیدونم ارزششو داره یا نه شماها همه جور جواب دادید و منو سردرگم کردید. بنظر شما من چه کنم؟ فراخوان بگذارم؟
دیجیتال یا فیلمی؟
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
سلام دوست جدید،
اول از همه ورود شما را خوش آمد می گویم. مورد دوم اینکه اگر مطالب این تاپیک را بده دقت خوانده باشید، به سهولت دیده می شود (تکه کلام استاد ریاضی مهندسی که هیچ وقت هم اصلا به سهولت نبود) که دیجیتال و آنالوگ را نمی توان تانها با یک سوال پاسخ داد!! هر کدام مزایای خاص خودشان را دارند. اما این را بدانید مه بیشتر از 70 درصد عکاسان جرفه ای در آمریکا از دیجیتال استفاده می کنند.
راستی من چند ماهی هست که خیلی سخت فیلم گیرم میاد. برای شروع و یاد گیری عکاسی هم دیجیتال خیلی بیشتر توصیه می شود.
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Behrooz_S
دوست عزیز
به چند دلیل این اتفاق می افتد:
1-از منبع نور به طور مسقیم عكس گرفته اید مثلا غروب خورشید یا عكس تله از ماه یا ...
2-از ایزوی بالا زیاد در دوربینتان استفاده می كنید
3- از ابتدا سنسور شما این پیكسل را داشته و شما تازه متوجه آن شده اید
بنابر هر كدام از این دلایل یا هر دلیل دیگری كه باشد بعید می دانم یك پیكسل شامل گارانتی بشود و توصیه می كنم كه اولا با ایزوی بالا تر از 400 عكس نگیرید یا خیلی كمتر بگیرید به این دلیل كه هم احتمال بوجود آمدن چنین پیكسلهایی وجود دارد و هم نویز عكس زیاد می شود.
کم کم داشتم تصور دیجیتال را به ذهنم راه می دادم که با این چیزایی که دیدم کاملا مطمئن شدم که فعلا همان نگاتیو بهتر است.
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
M.vatandoost
کم کم داشتم تصور دیجیتال را به ذهنم راه می دادم که با این چیزایی که دیدم کاملا مطمئن شدم که فعلا همان نگاتیو بهتر است.
یعنی چی؟
زیاد سخت نگیرید....!
یعنی اینكه اصلا سخت نگیرید....!
کد:
http://www.akkasee.com/forum/showthread.php?t=597
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
یعنی چی؟ یعنی اینکه حاضر نیستم 3 میلیون تومان بدم تا تجهیزات خودم رو به دیجیتال تبدیل کنم بعدش یک لکه روی سنسور خواب رو از روی چشمام صلب کنه.
زیاد سخت نگیرید....! رشته تحصیلی من و همینطور رشته کاری من معماری است و عکاسی برای من یک کار هنری است نه حرفه ای بنابراین برام خیلی اهمیت داره و معمولا خیلی سخت می گیرم.
کد:
http://www.akkasee.com/forum/showthread.php?t=597
ممنون از لینکی که دادی همه رو بدقت خوندم بغیر از نظر خودم که اشاره نمی کنم باید بگم برآیند نظر دوستان در آن تاپیک هم فقط در دفاع از دیجیتال در برابر آنالوگ بود اگر دیجیتال یک انقلاب در صنعت عکاسی بود هنوز سرگرم سرو کله زدن راجع به این قضیه نبودیم و آنالوگ بکلی محو می شد. فکر می کنم دیجیتال به گفته دوستان هنوز راه درازی را باید بپیماید تا بتوان 100 درصد به آن اعتماد کرد.
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
نقل قول:
فکر می کنم دیجیتال به گفته دوستان هنوز راه درازی را باید بپیماید تا بتوان 100 درصد به آن اعتماد کرد
سلام
طرف ديگر اين صحبت اين است كه مي توان به آنالوگ 100 درصد اعتماد كرد ... آيا واقعا اينطور است؟ من كه اينطور فكر نمي كنم (آي دنت تينك سو!)
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
اول اینكه شما با 1 تا 2 میلیون تومان می توایند تجهزاتتان را به دیجیتال تبدیل كنید....
و بعد اینكه دیدن یك لكه روی سنسور هیچ اشكالی وجود ندارد و هیچ اشكالی ایجاد نمی كنه و خواب از چشم كسی صلب نمی كند....
متوجه نشدم علت سخت گرفتن شما چیست!بنده هم مهندس هستم ولی زیاد سخت نمی گیرم...
بنده خودم از كسانی هستم كه از آنالوگ بشدت دفاع می كنم و هنوز هم كاربر آنالوگ هستم اما واقعیت را هم قبول می كنم.
برعكس شما به نظرم دیجیتال یك انقلاب در عرصه عكاسی است و اگر كسی این موضوع را قبول نكند باید بیشتر بحث كنیم.
در همین فروم ما از 5000 هزار كاربر شاید 4500 نفر دیجیتالی هستند.
از زمانی آنالوگ محو شد كه شركت هایی مثل كانن و نیكون دیگر بدنه های آنالوگ را تولید نمی كنند...
این شركت ها كه بزرگترین و پر تیراژ ترین تولید كننده ی بدنه های آنالوگ بودند دیگر در این بازار حضور ندارند...
این ها نشانه هایی از انقلاب دیجیتال می باشد....
بنده هنوز هم دلبسته آنالوگ هستم و هنوز هم از آن استفاده می كنم اما به هیچ وجه دیجیتال را نفی نمی كنم و از آن هم استفاده می كنم و عقیده دارم كه دیجیتال آینده عكاسی است و عكاسان اگر به این عرصه وارد نشوند از بین خواهند.
از مزایا و معایب هر كدام هم كه دوست داشتید می توانم یك لیست بلند بالا ترتیب بدهم .
از قبیل دینامیك رنج پایین تر دیجیتال تا از دست رفتن عكس ها در زمان ظهور و ندیدن كار در هنگام عكاسی و همین لكه روی سنسور و غیره و غیره غیره....
پس زیاد سخت نگیرید....
دیجیتال آینده عكاسی است و آنالوگ هم می تواند به عنوان تفریج در كنارش قرار بگیرد....
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
سلام
آقای وطن دوست عزیز هر شخصی می تونه نظر خودشو داشته باشه ولی تعمیم دادن اون یک مقداری نیاز به بحثهای کارشناسی داره و همونطور که فرمودید چون ما آماتوریم نمی تونیم زیاد کارشناسانه صحبت کنیم ولی انچه از ظواهر پیداست اینکه حداقل در قطع 135 دیجیتال جای آنالوگ را به کلی گرفته
اگر بخواهیم مشکلات دیجیتال را بگیم که بعضا درست هم هست انالوگ هم مشکلات خاص خودشو داره به طور مثال کلا عکسهای شما به خاطر اسکن از وضوح و شفافیت و رنگ خوبی برخوردار نیست و به نظر من عکس ماکرو و طبیعت بدون این شرایط خیلی لطمه می خورد
در ضمن هرچه تکنولوژی پیشرفت میکند مشکلات قبلی رفع و مشکلات جدیدی ظاهر می شود اگر دیجیتال مشکل خرابی سنسور و کثیفی و اسیب پذیر بودن بدنه و ... را نسبت به آنالوگ دارد در عوض مشکل فیلم و اسلاید و سرعت پیاپی عکاسی و وایت بالانس و... را ندارد
همانطور که عرض کردم نمی شه گفت کدام بهتر است و بستگی به مصرف کننده دارد ولی در عمل اکثریت 135 را کنار گذاشته و با دیجیتال عکاسی می کنند و شرکتهای تولیدی هم به غیر از چند شرکت تولید دوربین 135 آنالوگ را متوقف کرده اند
کاوه جان شرمنده همزمان شد
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
اولا از همه دوستان بخاطر توضیحاتی که دادن ممنونم
1- من نگفتم که چون مهندسم خیلی حساسم. گفتم چون بعنوان یک کار هنری بهش نگاه می کنم نه حرفه ای پس برام مهمه که چکار می کنم. شاید یک عکاس که حرفه اش این است خیلی مسائل برایش مهم نباشد فقط همین که کارش راه بیافتد کافی باشد. نمونش از دوستان خودم زیاد هستند.
2- من نگفتم دیجیتال بده قبول دارم اگر یکبار دیگر نوشته من را با دقت بیشتر بخوانید خواهید دید که گفته ام هنوز راه درازی در پیش است . و با توجه به توضیحات اولیه ام فکر می کنم هنوز نمی توانم به دیجیتال اعتماد کنم .
اما یک نکته دیگه اینکه اگر شما با آنالوگ عکاسی کرده ای می دانی که دیدن همان لحظه عکس همچین امتیاز بزرگی هم نیست. من با ندیدن عکس در همان لحظه نه تنها مشکلی ندارم بلکه آنرا یک نکته مثبت هم می دانم. اگر خواستی بعدا مفصل راجع به این قضیه بحث می کنیم.
و نکته دیگر اینکه من عکسهایم را نمیگیرم که اسکن کنم دوست من و گرنه یک اسکنر در دسترسم هست که بیش از 35 میلیون تومان قیمت داره ولی من وقت کار کردن با اون دستگاه رو ندارم و با اسکنر شخصی اینکار رو می کنم اونهم فقط بخاطر آپلود اونها در فروم ولی عکسها را برای چاپ اصلا وارد کامپیوتر نمی کنم و در اندازه های 100 در 70 یا بزرگتر با ادیتی که خودم توی عکاسی انجام می دم چاپ می کنم. و از کیفیتش هم نسبت به دیجیتال خیلی راضیم.
نکته آخر اینکه من عکسهایم را بصورت ایندکس چاپ می کنم پس مشکل هزینه چاپ هم ندارم یک حلقه فیلم 36 تایی را به قیمت 900 تومان ظاهر می کنم. در مورد عکسهایی که خیلی برایم مهم است. هم یک دوستی دارم در میدان انقلاب که می دهم برایم دستی ظهور را انجام می دهد و با نهایت دقت.
اما در مورد دیجیتال شما خودتان بگویید برای فردی مثل من با این شرایط تغییر به سمت دیجیتال یک اشتباه بزرگ نیست در صورتی که می توانم صبر کنم و با همین شرایط ادامه بدهم تا حداقل کیفیت و قیمت دوربینها دیجیتال به یک حد قابل قبولی برسد.
من دوماه پیش یک لنز ماکرو را برای یاشیکای خودم خریدم به قیمت 50 هزار تومان فکر می کنم خرید یک همچین لنزی برای یک دوربین دیجیتال حداقل 20 برابر قیمتی باشد که من پرداخته ام. حالا بازم می گید که باید دیجیتال بخرم.
به هر حال ممنونم از نظراتتون اما یکم تعصب رو بذارید کنار. منهم قول می دهم که به موقعش اصلا مقاومت نکنم و با مشورت شما دوستان صاحب تجربه حتما یک دوربین دیجیتال خوب بخرم.
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
اقای وطن دوست مقاومت بی فایده هست شما هم بالاخره دیجیتالی میشوید منتها هر چه زودتر این امر اتفاق بیافتد به نفع خودتون هست ( البته این نظر شخصیه منه )
یك روز رفته بودم مغازه تجهیزات حرفه ای دیدم یك عكاس قدیمی و خوش صحبت اونجاست و داره از هر دری صحبت میكنه من هم به بهانه های مختلف مونده بودم تو مغازه و به حرفهاش گوش میدادم
نمیدونید با چه لذتی در مورد فاصله كانونی 28 میلیمتر صحبت میكرد . میگفت 28 میلیمتر یك فرهنگه من اگه تا الان 2000000 فریم گرفته باشم 1500000 تاش رو با 28 گرفتم
خلاصه ایشون یك بدنه دیجیتال هم داشتند و امده بودند یك بدنه دیجیتال دیگه هم بخرند چون میگفتند با یك بدنه خطر ناكه ادم بره سر پروژه.
خیلی هم با كنجكاوی و علاقه در مورد عكاسی دیجیتال و لنز های جدید و دوربینهای مختلف سوال میكردند و فروشنده هم جواب میداد ( البته گاهی اوقات پرت و پلا های فروشنده رو من یواشكی اصلاح میكردم )
امروز در مجله معماری داخلی یك مصاحبه دیدم با اقای كامران عدل . دیدم ایشون همون كسی هستند كه من دیده بودم. ظاهرا در عكاسی معماری پیشكسوت هستند.
حالا باز هم تصمیم گیری با خودتونه
ممنون
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
آقای وطن دوست....
الان مدتی است دوستان آنالوگ كار ما در به در یكی دو حلقه فیلم هایی هستند كه دیگر تولید نمی شوند ( علت عدم تولید را اگر شما بفرمایید خیلی خوب می شود !!! )
بنده خودم با یكی از دوستان كل این فروشگاه ها را زیر و رو كردیم و هر یخچالی را سرك كشیدیم تا دو حلقه فیلم كه تاریخش مال 2005 بود را به قیمت گزاف خریدیم....
زمان تعیین می كند كه چه می شود...
اما همین كه حتی رنج فایندر ها هم دیجیتال شده اند.
بك های لارج فرمت هم دیجیتال شده اند...
شركت های بزرگ دیگر بدنه ای تولید نمی كنند...
اكثر كمپانی ها خدمات پس از فروششنان را به سال 2015 محدود كرده اند...
و خیلی موارد دیگر....
در مورد لنز ماكرو......
بلی با 50 هزار تومان هم می شود برای دیجیتال ها لنز خرید...
اما شما دیگر نه فوكوس اتوماتیك دارید و نه كیفیت اپتیكی عالی و نه لرزه گیر و نه خیلی چیزهای دیگر......
این موارد هستند كه قیمت تمام شده یك لنز ماكرو عالی را به 400 هزار تومان می رساند....
در مورد دیدن عكس ها در زمان عكاسی باید عرض كنم كه دیگر نمی شود آن را به حساب نیاورد و كمی بی انصافی است.
شما در آنالوگ تا زمان ظهور و چاپ نمی دانید كارتان فوكوس بود یا نه و یا اور شده و یا آندر و یا دستتان لرزیده و یا نه كارد خوب بوده و یا نه و خیلی چیزهای دیگر كه بادی اعتراف كرد اگر اینها در فیلم قابل رویت بود بسیار عالی می شد...
در مورد نمایش و اسكن كردن هم اینكه جناب وطن دوست فقط برای نشان دادن در فروم كارها را اسكن نمی كنند...
بلكه این روز ها حتی برای چاپ در روزنامه ها و مجلات و كلی جاهای دیگر غیر از فایل های دیجیتال فایل دیگر را قبول نمی كنند...
شما برای نشان دادن كارهاتان در فتو بلاگ ها ( كه زاده ی دنیای دیجیتال هستند ) و خیلی جاهای دیگر باید به دیجیتال رو بیاورید....
بنده مدت ها با عزیزان دیجیتالی بحث می كردم اما در آخر مغلوب شدم و قبول كردم كه انقلاب دیجیتال آنالوگ را از پا در آورده است.....
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
M.vatandoost
در صورتی که می توانم صبر کنم و با همین شرایط ادامه بدهم تا حداقل کیفیت و قیمت دوربینها دیجیتال به یک حد قابل قبولی برسد.
من دوماه پیش یک لنز ماکرو را برای یاشیکای خودم خریدم به قیمت 50 هزار تومان فکر می کنم خرید یک همچین لنزی برای یک دوربین دیجیتال حداقل 20 برابر قیمتی باشد که من پرداخته ام. حالا بازم می گید که باید دیجیتال بخرم.
بهتره کلمه کیفیت رو به زبان نیاورید....
دیجیتال اس ال آر های 6 مگاپیکسلی که چندین سال پیش تولیدمیشدند...از فیلمهای 135 که من شما استفاده میکردیم و میکنیم......کیفیت بالاتری تولید میکنند.....
دوست عزیز....توجه کنید که مدیوم فرمت و لارج فرمت رو با دیجیتال اس ال آرها مقایسه نمیکنید که اینطور میفرمایید هنوز در کیفیت به حد قابل قبولی نرسیده اند.....
بخصوص اینکه دوربینهای جدید همگی بالای10 مگاپیکسل هستند و این یعنی کیفیت بسیار بیشتر نسبت به فیلمهای 135.....
در مورد قیمت هم باز مسئله کاملا روشن است...
اگر به همان بدنه های قدیمی تمام مکانیکی اکتفا کنید که بحثی نیست....البته باز هم اختلاف قیمت فقط در لنز خواهد بود....
مثلا یک اف ام 2 کاملانو و نمیز حدود 400 تا 500 تومانه..درسته؟
من باشم کمی بیشتر هزینه میکنم و یک 350 دی میخرم.....به لحاظ کیفیت 350 دی بهتر از فیلم 135 خواهد بود.
در مورد لنز هم باز فرقی نمیکنه...بایک تبدیل ساده مانت اف دی کانن رو به ای اف تبدیل کنید....نیکون هم که تغییر مانت نداشته.
اما به قول کاوه دیگه اتوفکوس و ...نخواهید داشت....
مطمئن باشید اگر پولی بابت لنز های جدید میپردازید،بخاطر سازگار بودن اونها با دیجیتال نیست...بلکه بخاطر کیفیت بهتر و امکانات بیشتر لنزها است.....
اگر هم قصدتان این باشد که بدنه های پیشرفته آنالوگ تهیه کنید که قیمتهای اونها تفاوت چندانی بادیجیتالهای هم رده خود نمیکند....
لنزها هم مشترک هست...میمونه پول فیلم.....که با هزینه چاپ یا اسکن که با تعداد شاتهای برابر بیشتر از عکسهای دیجیتالی براتون آب میخوره...
اما نمیودن شما چیه ندیدن عکسها ها را در همان لحظه حسن میدونید؟؟؟؟!!!!کاوه توضیحات خوبی در این مورد داد.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
الان حتی در مورد عكاسان قدیمی كه اندازه سن ماها عكاسی كردند هم كم پیدا میشند كه به سمت دیجیتال نرفته باشند. همین جناب كامران عدل كه نادر خان گفت چند سال پیش از دیجیتال اكراه داشت ولی الان دیجیتال زندگی عكاسیشو عوض كرده.
من هم تا قبل از اینكه به دیجیتال هجرت كنم تاحدودی همین حس شما رو داشتم ولی الان از نگاتیو فقط یه حس نوستالژی برام باقی مونده. وقتی كه آلوده دنیای دیجیتال شدید فكر كردن و بازگشت به نگاتیو (مگر برای منظور خاصی) خیلی سخته. الان یك بسته 12 تایی نگاتیو از دو سال پیش دارم. نمی دونم فاسد شدند یا نه.
دیدن عكس هنگام عكاسی هم كه شما می فرمایید همچین امتیاز مهمی نیست، یكی از بزرگترین مزیتهای دیجیتال است.
نقل قول:
اما در مورد دیجیتال شما خودتان بگویید برای فردی مثل من با این شرایط تغییر به سمت دیجیتال یک اشتباه بزرگ نیست در صورتی که می توانم صبر کنم و با همین شرایط ادامه بدهم تا حداقل کیفیت و قیمت دوربینها دیجیتال به یک حد قابل قبولی برسد.
شاید اصرار در باقی ماندن در نگاتیو اشتباه بزرگتری باشد. هیچ ایرادی نداره شما تا هر وقت كه بخواهید می تونید با این شرایط ادامه دهید. مهم اینه كه از عكاسی لذت ببرید. اما اینكه صبر كنید تا كیفیت و قیمت دوربینهای دیجیتال به یك حد قابل قبول برسد، قطعا با این تفكر هیچ وقت نمیتونید خرید كنید. چون در دیجیتال حد قابل قبول نداریم. چون دنیای دیجیتال حد و مرز ندارد. روز به روز قابلیتهای دوربینها رشد می كند و قیمتها هم كمتر می شوند. و این پیشرفت آنقدر سریع و ناباورانه است كه گاهی من فكر می كنم ما 20 سال دیگه چه دوربینهایی دستمان می گیریم؟
نیكون دوربین D1 رو 8 سال پیش به عنوان اولین Dslr حرفه ای معرفی كرد.یه دوربین2.7 مگاپیكسلی با قیمتی حدود 5500 دلار! خوب الان شما با 5500 دلار چه دوربینی می تونید بخرید؟ 5 سال دیگه با این پول چه پدیده ای به دست می آورید؟
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Ghadiri
بهتره کلمه کیفیت رو به زبان نیاورید....
اگر هم قصدتان این باشد که بدنه های پیشرفته آنالوگ تهیه کنید که قیمتهای اونها تفاوت چندانی بادیجیتالهای هم رده خود نمیکند....
لنزها هم مشترک هست...میمونه پول فیلم.....که با هزینه چاپ یا اسکن که با تعداد شاتهای برابر بیشتر از عکسهای دیجیتالی براتون آب میخوره...
اما نمیودن شما چیه ندیدن عکسها ها را در همان لحظه حسن میدونید؟؟؟؟!!!!کاوه توضیحات خوبی در این مورد داد.
1- شما اصلا حتی یک نگاه هم به پست و امضای من نیانداخته اید این همه جمله برام نوشتی فقط بخاطر اینکه یکی یه شکری خورده کلمه آنالوگ رو در پستش بکار برده.
من الان در حدود یک میلیون تومان تجهیزات آنالوگ دارم 10 ساله که دارم. بحث سر اینه که آیا ارزش داره اینهمه هزینه کنم و بیام دیجیتالی بشم یا نه. چون این تجهیزاتی که خیلی بیشتر از اینها به مرور پولش رو دادم 100 تومن هم نمی خرن.
2- فکر می کنم با اینکه دلیلی برای توجیه آنالوگ و ادامه این بحث نمی بینم. کسی که با آنالوگ کار کرده و به آن علاقه مند است گناه که نکرده حتی اگر دیجیتال با کیفیت تر باشد که اگر با انصاف نگاه کنید حقیقتا اینطور نیست. نباید با یک آنالوگ کار اینگونه برخورد کرد من فکر می کنم که شما دارید کمی متعصبانه با من برخورد می کنید. اگر اینگونه است من در یک پست با فونت درشت برایتان می نویسم که دیجیتال خدای مطلق عکاسی است تا خیال همه راحت شود. اما اگر اینطور نیست بیایید منطقی تر با هم بحث کنیم.
فرق دوربین شما با دوربین من این است که پشت اتاق تاریک شما یک سنسور است. پشت اتاق تاریک دوربین من هم یک سنسور است به اسم نگاتیو. برای وارد کردن عکسها به کامپیوتر از کابل استفاده می کنید و من از اسکنر .
حاضرم یک عکس را از روی نگاتیو اسکن کنم و با بالاترین کیفیت و اندازه عکس شما به مقایسه بگذارم. پس بحث کیفیت را قبول ندارم. در ضمن برای چاپ هم حاضرم مقایسه ای را با هم انجام دهیم.
در مورد اتوفکوس و لرزه گیر هم من با دوربین دیجیتال کار کردم می تونم به جرات بگم که برای یک عکاس خوب مد اتو اصلا کاربرد ندارد. (جز در عکاسی خبری و عکسهایی که خیلی با عجله گرفته می شود) که الحمدالله من جزو این دسته عکاسان نیستم.
در مورد ندیدن عکس در زمان عکاسی بحث خیلی مفصل است. که بعد از تمام شدن این بحث برایتان می نویسم. من خیلی ها را می شناسم که از این قابلیت دوربین خود به عمد استفاده نمی کنند. چون معتقدند دیدن عکس در لحظه فکر شما را برای بستن کادرهای متفاوت دیگر محدود می کند. این فقط یک دلیلش است.
باور کنید که نمی خواهم از آنالوگ دفاع کنم اگر اولین پست من را ببینید که از آنجا بحث شروع شد کل حرف من این است که برای تغییر به این بزرگی هنوز نتوانسته ام دلیل محکمی بیابم.مخصوصا وقتی بحث اون نقطه پیش آمد. اگر آنالوگ قوی تر باشد سودش در جیب من نمی رود و اگر دیجیتال در این بحث برنده شود شما فروشنده آن نیستید که سودش را ببرید.
ببنید دوستان من قبول دارم که حرفهای شما درست است اما سعی کنید منطقی تر و با دلایل محکم تری من را قانع به روی آوردن به دیجیتال کنید. از اینکه به نوشته من توجه کردید متشکرم. و از اینکه به من جواب می دهید بیشتر متشکرم.
منتظر تجربیات سازنده شما هستم. مطمئن باشید روی نظر های خالی از تعصب حتما فکر می کنم. لطف کنید در راهنمایی هاتون شرایط من را هم در نظر بگیرید. من تجهیزاتم برای آنالوگ کامله.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
در مورد اتوفکوس و لرزه گیر هم من با دوربین دیجیتال کار کردم می تونم به جرات بگم که برای یک عکاس خوب مد اتو اصلا کاربرد ندارد. (جز در عکاسی خبری و عکسهایی که خیلی با عجله گرفته می شود) که الحمدالله من جزو این دسته عکاسان نیستم
اتوفوكوس لنز اصلا كاربرد ندارد؟باور كنید شما در حال از بین بردن تمام تاریخ عكاسی جهان هستید....:eek:
یعنی اتوفوكوس لنز را كاربردی نمی دانید؟:eek:
یعنی اتوفوكوس لنز یك انقلاب عظیم در عكاسی نبود؟:eek:
باور كنید شما كاملا مسخ آنالوگ هستید.....
در كل با نظرات شما كاملا مخالم....كاملا....!!!
.................................................. ..!؟
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
سلام
آقای وطن دوست عزیز با شناختی که من از این بچه ها دارم هیچ کدام از ما هیچ تعصبی نداریم و هیچ اصراری هم نداریم که شما دیجیتال بخرید
شما فرمودید که به دیجیتال نمی شه اعتماد کرد و هنوز تکمیل نشده و راه زیادی پیشرو داره من و بقیه هم امتیازات دیجیتال را نسبت به آنالوگ و برعکس عرض کردیم ولی همانطور گه گفتم هر کسی میتونه هر عقیده ونظری داشته باشه شما اگر تمایل داشته یاشید می تونید تا هر وقت که دلتون بخواهد با آنالوگ عکس بگیرید و اینجا بگذارید و ما لذت ببریم ( با اون اسکنر گرونه که به اندازه 4 ست دیجیتال فول فریم ارزش داره )
با اجازه شما و بقیه دوستان جسارتا اگر امکان داره این بحث مرغ و تخم مرغ را هم اینجا تمام کنیم (بازهم ببخشید )
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
حاضرم یک عکس را از روی نگاتیو اسکن کنم و با بالاترین کیفیت و اندازه عکس شما به مقایسه بگذارم. پس بحث کیفیت را قبول ندارم. در ضمن برای چاپ هم حاضرم مقایسه ای را با هم انجام دهیم.
بنده هم حاضر هستم....
نقل قول:
در مورد ندیدن عکس در زمان عکاسی بحث خیلی مفصل است. که بعد از تمام شدن این بحث برایتان می نویسم. من خیلی ها را می شناسم که از این قابلیت دوربین خود به عمد استفاده نمی کنند. چون معتقدند دیدن عکس در لحظه فکر شما را برای بستن کادرهای متفاوت دیگر محدود می کند. این فقط یک دلیلش است
.....؟:eek:
نقل قول:
دوستان من قبول دارم که حرفهای شما درست است اما سعی کنید منطقی تر و با دلایل محکم تری من را قانع به روی آوردن به دیجیتال کنید
شما دلایل منطقی را به راحتی هر چه تمام تر با یك استدلال نه چندان منطقی رد می كنید.....
اگر امكان دارد لیست لوازمتان را در اینجا بفرمایید تا یك نظری در مورد كیفیت و كارایی آنها خدمتتان عرض كنم...
بدنه ی شما كه Yashica ٍElectro AX است كه در زمان خودش هم دوربین خیلی خیلی شاخصی نبود...
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
اقای وطن دوست
تجربه نشون داده در این فروم هرموقع بحثها بدون جبهه گیری و تعصب دنبال شده به نتایج خوبی رسیدیم
من به شما اطمینان میدم كه دوستانی كه در این بحث شركت كردند هدفشون بحث منطقی هست پس شما هم ناراحت نشوید چون اصلا كسی قصد نداره بگه فرضا تجهیزات شما دیگه كارایی نداره بلكه داریم مقایسه میكنیم
حالا یك خاطره بگم
یكبار با چند نفر از اعضای این فروم رفته بودیم الموت دریاچه اوان
ساعت 7 شب حركت كردیم كه شب تا صبح رو اونجا عكاسی شب انجام بدیم
یك عكاسی هم با ما امده بود كه در زمینه كاری خودش نسبتا معروفه و اكثرا میشناسنش به همین دلیل اسم نمیارم
توی ماشین هی مارو مسخره كرد ( البته به شوخی ) كه شماها با این دوربینهای دیجیتالتون عكاسی نمیكنید بلكه " عكس برداری میكنید " گفتیم یعنی چی ؟ گفت یعنی عكاسی یك فوت و فنی داره یك حسی داره ...
خلاصه یكمی داشتم ازش شاكی میشدم ولی خب چون تو ماشین من بود نخواستم چیزی بهش بگم
این بابا 5 عدد بدنه فیلمی با یك كوله لنز و یك مدیوم فرمت هم اورده بود و خودش میگفت تمام لوازم من قیمتش به اندازه یكدونه 5 دی هم نیست ولی با همینا ال میكنم بل میكنم...
مام گفتین ایول عجب ادم خفنی باهامون امده .عكاسی رو امشب بیخیال شیم بریم بغل دستش ازش مطلب یاد بگیریم
اقا سرتون رو درد نیارم رسیدیم بغل دریاچه ایشون 5 تا دوربین رو در زوایای مختلف بست رو سه پایه و سه پایه رو هم گذاشت رو زمین و رفت یك سوسیس كباب كرد وخورد بعد رفت گرفت تو چادرش خوابید تا صبح !:eek:
اقا مارو میگی گفتیم عجب تكنیك عكاسی توپی!:(
دیگه اینقدر لجمون گرفته بود كه بعضی موقعها با چراغ قوه تو لنز دوربینهاش نورمینداختیمlol
حالا همه اینها رو گفتم كه بگم بعضی ها گاهی اوقات زیادی جو گیر میشن و فكر میكنند خبریه
حالا یك زمانی تعداد عكاسها كم بود دوربین مثل الان راحت قابل تهیه نبود و یكنفر با قدری تلاش و همت میتونست سری تو سرها داشته باشه ولی الان دیگه اینطوری نیست
وقتی امكانات در اختیار تعداد زیادی قرار میگیره تعداد زیادی هم استعداد كشف میشه
حالا در این رقابت كسی كه ابزاری داره كه میتونه با هزینه كمتر و خیلی اسانتر با اون كار كنه احتمال پیشرفت و عقب نموندن از قافله براش بیشتره
شما رو بحث اقتصادی قضیه زیاد تاكید كردید .خب درسته اگر براتون صرف نمیكنه كه كارتون منطقیه و توجیه داره در غیر اینصورت میتونید در كنار داشتن همین تجهیزاتتون یك دیجیتال هم بخرید و یواش یواش وارد این ماجرا بشید
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نادر
حالا یك خاطره بگم
یكبار با چند نفر از اعضای این فروم رفته بودیم الموت دریاچه اوان
ساعت 7 شب حركت كردیم كه شب تا صبح رو اونجا عكاسی شب انجام بدیم
یك عكاسی هم با ما امده بود كه در زمینه كاری خودش نسبتا معروفه و اكثرا میشناسنش به همین دلیل اسم نمیارم
توی ماشین هی مارو مسخره كرد ( البته به شوخی ) كه شماها با این دوربینهای دیجیتالتون عكاسی نمیكنید بلكه " عكس برداری میكنید " گفتیم یعنی چی ؟ گفت یعنی عكاسی یك فوت و فنی داره یك حسی داره ...
خلاصه یكمی داشتم ازش شاكی میشدم ولی خب چون تو ماشین من بود نخواستم چیزی بهش بگم
این بابا 5 عدد بدنه فیلمی با یك كوله لنز و یك مدیوم فرمت هم اورده بود و خودش میگفت تمام لوازم من قیمتش به اندازه یكدونه 5 دی هم نیست ولی با همینا ال میكنم بل میكنم...
مام گفتین ایول عجب ادم خفنی باهامون امده .عكاسی رو امشب بیخیال شیم بریم بغل دستش ازش مطلب یاد بگیریم
اقا سرتون رو درد نیارم رسیدیم بغل دریاچه ایشون 5 تا دوربین رو در زوایای مختلف بست رو سه پایه و سه پایه رو هم گذاشت رو زمین و رفت یك سوسیس كباب كرد وخورد بعد رفت گرفت تو چادرش خوابید تا صبح !:eek:
اقا مارو میگی گفتیم عجب تكنیك عكاسی توپی!:(
دیگه اینقدر لجمون گرفته بود كه بعضی موقعها با چراغ قوه تو لنز دوربینهاش نورمینداختیمlol
ممنون نادر جان از تجدید خاطره :::love2:::
قسمت جالبش اینجا بود كه تا بچه ها عكس مینداختن 6 هفت نفری میرفتن سر اغش و عكسها رو بهش نشون میدادن و میگفتن حیف كه شما نمیتونی عكسهاتون رو ببینید lol
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
اتفاقا این استاد با ما دوستی كمی دارد....
این عزیز جملات قصار دیگری هم دارند كه در یك جمع خصوصی برایتان تعریف خواهم كرد...!
یك دوربین مینولتای قدیمی دارند كه با چسب آكواریوم! آبندی شده است...:confused:
پی نوشت :
قصار اینطوری بود؟
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
آقا نادر از خاطره و صحبتهای قشنگت ممنونم.
جناب قبادی عزیز از توضیحات شمل هم بسیاز سپاسگذارم.
شاید شما درست می گویید و دلیل عمده اش همان مسائل اقتصادی قضیه باشد. به هر حال ممکنه الان نتونم یا نخوام دیجیتال بخرم اما این بحث یک فایده بزرگ داشت برام و اون اینه که با دوستهای خوبی چون شما آشنا شدم.
از همتون ممتونم.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
حالا گذشته از این حرفها الان چند ساله كه دیجیتال به حدی رسیده كه میشه واقعا باهاش عكس گرفت ولی این همه عكسهای زیبا و تاثیر گذار قبل از اون همه با فیلم بودند
صحبت ما فقط اینه كه اگر دیدیم تكنولوژی های جدید راهگشا هستند در حد توان ازشون استفاده كنیم
ولی اینو باید خدمت شما اعتراف كنم اقای وطن دوست كه عكاسی دیجیتال و فوتوشاپ و ...دست ادم رو برای جبران اشتباهات و خطاها باز میگذاره یعنی در عكاسی با فیلم شاید خیلی از اشتباهات رو به این راحتی ها نشه تصحیح كرد پس احتیاج به تسلط و تجربه بیشتری داره و من میدونم كه شما كه از پس این سیستم عكاسی بخوبی بر امدید هر زمان وارد سیستمهای دیجیتال شوید خیلی سریع به اون هم مسلط میشید
امیدوارم همیشه موفق باشید
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
-
پاسخ: یک نقطه عجیب. . . .
نقل قول:
شما اصلا حتی یک نگاه هم به پست و امضای من نیانداخته اید این همه جمله برام نوشتی فقط بخاطر اینکه یکی یه شکری خورده کلمه آنالوگ رو در پستش بکار برده.
من الان در حدود یک میلیون تومان تجهیزات آنالوگ دارم 10 ساله که دارم. بحث سر اینه که آیا ارزش داره اینهمه هزینه کنم و بیام دیجیتالی بشم یا نه. چون این تجهیزاتی که خیلی بیشتر از اینها به مرور پولش رو دادم 100 تومن هم نمی خرن.
اتفاقا من دقیقا جمله ای که به نظرم غیر منطقی اومد رو نقل قول کردم....دوباره نگاه کنید...
مهیار درست میگه...برای ما مهم نیست که شما دیجیتال بخرید یا با هما دوربین قبلی کار کنید..به هر حال شما صاحب تجربه هستید و خوب و بد رو خودتون حتما تشحیص میدهید.......
علت بحث ما با شما اصلا سر این نیست که آقا تورو خدا بیا دیجیتال بگیر...نه....ما از فرمایشات غیر منطقی شما نقل قول کردیم و در اون موارد از دیجیتال دفاع کردیم....
2
نقل قول:
- فکر می کنم با اینکه دلیلی برای توجیه آنالوگ و ادامه این بحث نمی بینم. کسی که با آنالوگ کار کرده و به آن علاقه مند است گناه که نکرده حتی اگر دیجیتال با کیفیت تر باشد که اگر با انصاف نگاه کنید حقیقتا اینطور نیست. نباید با یک آنالوگ کار اینگونه برخورد کرد من فکر می کنم که شما دارید کمی متعصبانه با من برخورد می کنید. اگر اینگونه است من در یک پست با فونت درشت برایتان می نویسم که دیجیتال خدای مطلق عکاسی است تا خیال همه راحت شود. اما اگر اینطور نیست بیایید منطقی تر با هم بحث کنیم.
هیچ تعصبی در کار نیست....دوست عزیز....اصلا میدونید تعصب به چی میگن؟؟؟؟به اینها:
نقل قول:
حاضرم یک عکس را از روی نگاتیو اسکن کنم و با بالاترین کیفیت و اندازه عکس شما به مقایسه بگذارم. پس بحث کیفیت را قبول ندارم. در ضمن برای چاپ هم حاضرم مقایسه ای را با هم انجام دهیم.
نقل قول:
در مورد اتوفکوس و لرزه گیر هم من با دوربین دیجیتال کار کردم می تونم به جرات بگم که برای یک عکاس خوب مد اتو اصلا کاربرد ندارد. (جز در عکاسی خبری و عکسهایی که خیلی با عجله گرفته می شود) که الحمدالله من جزو این دسته عکاسان نیستم.
نقل قول:
در مورد ندیدن عکس در زمان عکاسی بحث خیلی مفصل است. که بعد از تمام شدن این بحث برایتان می نویسم. من خیلی ها را می شناسم که از این قابلیت دوربین خود به عمد استفاده نمی کنند. چون معتقدند دیدن عکس در لحظه فکر شما را برای بستن کادرهای متفاوت دیگر محدود می کند. این فقط یک دلیلش است.
نقل قول:
باور کنید که نمی خواهم از آنالوگ دفاع کنم ا
!!!!!!!!!!!!!!
نقل قول:
فرق دوربین شما با دوربین من این است که پشت اتاق تاریک شما یک سنسور است. پشت اتاق تاریک دوربین من هم یک سنسور است به اسم نگاتیو. برای وارد کردن عکسها به کامپیوتر از کابل استفاده می کنید و من از اسکنر .
کاملا اشتباه میکنید......اصلا چنین فرقی نیست....یعنی این کوچکترین فرق و کم ارزش ترین فرق دیجیتال با آنالوگ است.توضیحات بیشتر باشه برای بعد.برای زمانی که شما علاقهمند بودید برای شنیدن.....
نقل قول:
ببنید دوستان من قبول دارم که حرفهای شما درست است
این هم آخر تناقض در نوشته های شما...اگر قبول دارید پس این حرفها چیه؟؟؟؟
نقل قول:
منتظر تجربیات سازنده شما هستم. مطمئن باشید روی نظر های خالی از تعصب حتما فکر می کنم. لطف کنید در راهنمایی هاتون شرایط من را هم در نظر بگیرید. من تجهیزاتم برای آنالوگ کامله
میشه بگید منظور از نظارت بدون تعصب چیه؟؟
اینکه میگیم در لحظه عکاسی عکس رو میبینید و قابلیت این رو دارید تا از ایزوی 100 تا 3200 رو در چند لحظه تنظیم کنید و یا لنز شما لرزش گیر داره و یا اتوفکوس داره...به نظر شما غیر منطقی است و ارزش فکر کردن نداره؟؟؟!!!
و اینکه شما میفرمایید دیدن همان لحظه عکس برای لای جرز دیوار خوبه و یا لرزش گیر به درد سازندش میخوره و اتوفکوس هم که تکلیفش روشن و الحمدالله در مورد ایزوها نظری ندادید...اما احتمالا اون هم به درد نمیخره...چون شما به سرعت فیلم رو عوض میکیند........
به نظر شما کدام عیر منطقی است دوست عزیز....؟؟؟؟!!!!!
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
با درود
امیدوارم در این بحث هم كلام خوبی باشم.
سعی كردم مطالب این تاپیك رو خوب بخونم چون برای من حیاتی میبا شد. واقعیت اینه كه با شرایط فعلی چاره ای جز استفاده از تجهیزات دیجیتال نیست.
حدودا 10 سال از عدم تولید كاغذ های عكاسی سفید و سیاه با پایه كاغذ میگذرد وآنچه الان موجود است كاغذ های عكاسی با پایه كاغذ وپلاستیك میباشد.
از آخرین داروی ظهور و ثبوتی كه برای ظهور نگاتیو سفید سیاه ساختم حدودا 3 سال میگذره (واقعا میساختیم متول+هیدروكنین+سولفیت+كربن ت+برومور را با یك فرمول جادویی كه در هیچ كتاب شیمی عكاسی ندیده بودم با ترازوی دقیق وزن میكریم .
پدرم آن را روی یك كاغذ زرد شده كه از 50 سال پیش از استاد كار های قدیمی براش مانده بود و مثل یك نقشه گنج نگهداریش میكرد.
برای ظهور نگاتیو دو فرمول دارو و برای ظهور كاغذ هم دو فرمول خلاصه هفته ای دو با برای ساختن دارو پشت بازو كار میكردیم.
حدودا 2 سالی هم هست كه دیگه كلا تاریكخانه سفید سیاه رو جم كردیم. از اون اگراندیسور های دورست ایتالیایی غول 5×4 دیگر هیچ كاری بر نمیاد این رو واقعا میگم باور كنید هر روز چنتاش جلو چشممه .
اما برسیم سراغ بحث شیرین تاریكخانه های رنگی كه با این شكل كه جلو میره تا آخر همین امسال او نهاهم میرن كنار وسایل تاریكخانه سفید سیاه.
اواخر سال 1999 میلادی وقتی نماینده فروش كداك در ایران ادعا كرد از سال 2000 میلادی محصولات كداك دیگر در امریكا تولید نخواهد شد بهش خندیدیم آخر مگر ممكن بود. ولی شد ومحصولات كداك در اروپا تولید شد.
دوباره وقتی اعلام كرد نگاتیو 120 كداك دیگر تولید نخواهد شد با ورمان نشد تا اینكه روی جعبه نگاتیو ها عبارت Made in chine رو دیدیم .
و الآن در سایت كداك دیگر نگاتیو مدیوم فرمت نمی بینید .
این یعنی آقاجون بر و یادبگیر از ابزار دیجیتال چگونه باید استفاده كرد .
شركتها از خیلی سال قبل شروع به سرمایه گذاری در این زمینه كردند وامروز به این نتیجه رسیدند كه تا سایز مدیوم رومیشود با ابزار دیجیتال ساپورت كرد و شاید هم بیشتر.
حالا اگر كسی مشق عكاسی میخواد بكنه نگاتیو 135 توسط تعداد اندكی كارخانه مثل فوجی هنوز تولید میشه (راستی روی جعبه های جدید نگاتیو 135 كونیكا كه آدرس شركت تولید كننده ایرانی آن رو نوشته دید.)و حرفه ای ها هنوز میتونن از نگاتیو یا اسلاید لارج فرمت استفاده كنند.
من از این فروم جیزهای بسیاری آموختم وامید وارم در بحث های این چنینی با تعصب برخورد نكنیم.:)
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
سلام
به عنوان كسی كه سال هاخاك نگاتیو خورده باید بگم كه از روزی كه دیجیتال پا به عرصه گذاشت حدس می زدم كه عكاسی فیلمی روزی منسوخ خواهد شد ولی هیچ وقت فكر نمی كردم ( و نمی كردیم) كه سرعت این سقوط و اضمحلال و فروپاشی اینقدر وحشتناك باشه .
جبر تاریخ رو باید پذیرفت.
من هم هنوز دلتنگ عكاسی فیلمی ام.
هنوز دلتنگ مدارس بزرگ دولتی نزدیك خونه هام كه به راحتی و حتا پیاده می شد رفت و اومد و از حیاط بزرگ مدرسه لذت برد و مجبور نبود با سرویس راه طولانی پیمود تا وارد یك خونه یا كانكس یا .... به عنوان مدرسه شد.
هنوز دلتنگ اتوموبیل های كلاسیك آمریكایی ام.
هنوز دلتنگ عشق های پاك پسرها و دختران ساده پوش دهه های گذشته ام. زمانی كه اول عاشق می شدند بعد از پدر و مادر و خونه و زندگی و ماشین و حساب بانكی همدیگه سوال می كردند.
هنوز دلتنگ بیتلز و پینك فلوید و كوئین فلیت وود مك و سایمون اند گارفونكلم.
هنوز دلتنگ فیلم های سینمایی دهه ی 60 و آلفرد هیچكاك و .... ام
ولی آخرش كه چی ؟
جبر تاریخ رو باید پذیرفت و با تكنولوژی پیش رفت. من از اونایی هستم كه اگه 60 و 70 سالم بشه هم سعی میكنم از تكنولوژی روز و از پیشرفت بشر عقب نمونم.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
آقایون من عذر می خوام. فکر می کنم که بحث در مورد دیجیتال یا نگاتیو بحث خیلی کش داری باشه. خوبه که این بحث رو ادامه بدیم اما لطفا من رو هدف قرار ندید. خیلی خیلی ممنون میشم.
اینجا بزرگ می نویسم که دیگه نگید که غیر منطقی هستم :
اعتراف میکنم که حرفهایم در مورد دیجیتال و دفاع از نگاتیو کاملا غیر منطقی بوده و چون پول ندارم که دیجیتال بخرم دارم از نگاتیو دفاع می کنم .
امیدوارم این برای دوستانی که صحبتهای من را باعث رنجش ایشان شده بود کافی باشد.
در ضمن خارج از این بحث من واقعا از مصاحبت با شما دوستان لذت بردم از صحبتهای جناب قبادی جناب فرهاد و نادر خان هم خیلی استفاده کردم از همه شما ممنونم . قول می دم که حتما در صورتی که بتونم مبلغش رو تهیه کنم یک دوربین دیجیتال خوب بخرم. اما مطمئنم موقعی این کار را خواهم کرد که حداقل بتونم تمام لنزها و فیلتر هام رو یکجا برای دیجیتال بخرم .
با تشکر
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
راستی یک چیزی یادم اومد که بگم. در مورد ایزو که گفته بودید اگه به ایزوی دیگری نیاز داشتید حتما فیلم را سریع تعویض می کنید باید بگویم که البته در دیجیتال تنظیم ایزو بسیار ساده است اما در آنالوگ نیازی به تعویض فیلم نیست یک راه استفاده از فیلترهای ارتن سری 80 یا 85 است نحوه کار هم به این صورت است که روی فیلتر یک عددی(ضریب) نوشته شده مثلا اگر از یک فیلم با ایزو 100 استفاده می کنیم و می خواهیم با ایزو 50 عکاسی کنیم. می توانیم از سری 85 با ضریب 2 استفاده کنیم.
موفق باشید.
ارادتمند، وطن دوست
-
تلاش برای ماندن
با فرهاد موافقم بالاخره هر چیزی دوره ای داره
اما در راستای صحبت های غیر منطقی قبلیم كه معرف حضور دوستان هست :
با یك اسكنر حرفه ای (كه البته به اندازه یك دوربین فول فریم نیكون و شاید هم بیشتر قیمت داره) كه درست كالیبره شده باشه (و در نتیجه نویز ایجاد نكه) می شه نگاتیو 135 ایزو 100رو با كیفیتی معادل 3637در 2433 پیكسل (كمی بالاتر از 10.2 مگا پیكسل) اسكن كرد.در واقع بزرگتر از سایزی كه دوربین D80 نیكون میده.البته اگر از اسلاید استفاده كنید كه كیفیت تصویر خام اسكن شده (بدون توجه به سایز) به حدی میرسه شونه به شونه خروجی دیجیتال های با كیفیت میزنه.
توضیح: بله درسته سایز تعیین كننده كیفیت نیست اما سایز بالا اجازه ویرایش دقیق رو میده و كیفیت هم دیگه بستگی به كار خود عكاس و دوربینش و ظهور لابراتوار داره در واقع افرادی كه از دوربین های آنالوگ فیلمی استفاده می كنند هم با این روش می تونن مطمئن باشن كه كیفیت عكسشون حفظ می شه
اینجوری میشه از همه مزایای دوربین فیلمی استفاده كرد.(افرادی كه عكس نجومی می گیرن یا كوهنوردایی كه با مشكل سرما مواجه هستن و ... مزایای فیلمی ها رو تایید می كنن)
سوال اینه كه اسكنرش رو از كجا بیاریم جواب اینه كه می تونید به یك لابراتوار حرفه ای مراجعه كنید.
در مورد هزینه هم به نظر من ارزش داره هر حلقه 36 تایی 2000 تومان خرج برمیداره و البته با هزینه رفت و آمد و ... 3000 تومان اینجوری هزینه هر حلقه (فیلم 135 ) با ظهور و ژول خرید خود فیلمش میشه 5000 تومان یعنی با
پول 140 حلقش میشه یه دیجیتال تقریبا خوب خرید!
پانوشت : اگر كسی خواست می تونم آدرس لابراتوارو بدم امتحان كنه
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
با یك اسكنر حرفه ای (كه البته به اندازه یك دوربین فول فریم نیكون و شاید هم بیشتر قیمت داره) كه درست كالیبره شده باشه (و در نتیجه نویز ایجاد نكه) می شه نگاتیو 135 ایزو 100رو با كیفیتی معادل 3637در 2433 پیكسل (كمی بالاتر از 10.2 مگا پیكسل) اسكن كرد.در واقع بزرگتر از سایزی كه دوربین D80 نیكون میده.البته اگر از اسلاید استفاده كنید كه كیفیت تصویر خام اسكن شده (بدون توجه به سایز) به حدی میرسه شونه به شونه خروجی دیجیتال های با كیفیت میزنه.
در این مورد قبلا بحث شده...
نگاتیو ۱۳۵ اصولا کیفیتی معادل ۱۰ مگاپیکسل نداره...
حالا شما اون رو ۴۰ مگاپیکسل هم اسکن کنید؟ زحمت زیادی برای اسکن فضاهای خالی که هیچ اطلاعاتی درون وجود نداره کشیدهاید.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نگاتیو خداحافط !!!!
دیروز یک آزمایش جالب انجام دادم.یکی از عکسها رو توی فوتوشاپ به نگاتیو تبدیل کردم بعد روی فیلم چاپ کردم در ابعاد 6x6 .کیفیت عالی بود
حالا اونو بایدبه یک لابراتورار بدم تا در ابعاد بزرگتر چاپ کنند
بنظرم کیفیت این نگاتیو دست ساز ۱۰۰۰ برابر کیفیت آنالوگ 6x6 است
نگاتیو رو هم بایک پرینتر معمولی Canon pixma pro 9500 چاپ کردم
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
rezakh
...دیروز یک آزمایش جالب انجام دادم.یکی از عکسها رو توی فوتوشاپ به نگاتیو تبدیل کردم بعد روی فیلم چاپ کردم در ابعاد 6x6 .کیفیت عالی بود ...
سلام رضا جان،
چند نکته:
اول و مهمتر اینکه بینهایت از خواندن این آزمایشها و فعالیتهای شما -درست بهمانند دیدن بسیاری از عکسهای شما- مشعوف میشوم.
دوم، نگاتیو را روی فیلم که چاپ نکردهاید؟ روی کاغذ Transparent چاپ کردهاید، درست است؟ حالا این میشود که وضع خراب میشود، جلوتر عرض میکنم که چرا آن را ندهید چاپ که پولتان را حرام میکنید.
سوم، کیفیت بههیچ وجه قابل قیاس با آنالوگ نیست متاسفانه. علت چیست؟ اینجا در واقع Resolution چاپگر شما Bottle Neckاست، دقیقاً چون هِدِ پرینتر شما نمیتواند حتی یک عکس ۱۰ مگاپیکسلی را تمام و کمال روی یک مربع ۶ در ۶ چاپ کند، شما هم نمیتوانید به کیفیت بسیار بالای تصاویر ثبتشده روی فیلمهای مدیوم فرمت با چاپ آنها روی فیلم برسید.
چهارم، اینکه گفتم پول را دور میریزید دلیل دیگری داشت، وگرنه چاپ فیلم شما، اگر سایز کاغذتان خیلی کوچک باشد در نهایت با کیفیت دیجیتال یکی خواهد شد (که بهدلایل مختلفی اینطور نمیشود و کیفیت بد و بدتر میشود)، اما مساله اینجاست که رنگهای عکستان نابود میشود. نگاتیو رنگی، آنکه روی فیلم میبینید، فقط نگاتیو (یعنی وارونه) نیست، بلکه یک Cast زردرنگ هم دارد که دستگاهها و کاغذها با آن کالیبره شدهاند (اگر به قسمتهایی که قرار است در چاپ سیاهشوند در نگاتیو نگاه کنید (یعنی سفیدی نگاتیو) میبینید که برخلاف نگاتیو سیاه و سفید، سفیدی ندارید بلکه زردی دارید)، اینکه این زردی برای چیست را پیشتر در تاپیکهای «همه چیز دربارهی ظهور فیلم» و «ظهور ضربدری» توضیح دادهام، اما اگر میخواهید نتیجهی آزمایشتان را ببینید حداقل کار این است که یک حلقه فیلم نگاتیو ۱۲۰ بخرید، آن را باز کنید و حسابی نور بدهید! و بعد دوباره جمعکنید و بدهید بابت ۵۰۰ تومان ناقابل (نرخ اتحادیه) ظاهر کنند و بعد هم یا فایلتان را روی آن پرینت بگیرید یا اینکه این را بچسبانید روی نگاتیو چاپ شده روی Transparency و بعد بدهید چاپ.
پنجم، میتوانید هم یکسره پوزتیو چاپ کنید روی Transparency ولی الآن هیچکسی پیدا نمیشود که Positive را چاپ مستقیم بزند، پس دوباره آن را اسکن میکنند و بعد دیجیتال چاپ میکنند که فکر نمیکنم مدنظر شما این باشد!
ششم، اما ناامید هم نشوید، این کاری که کردهاید یکی از مدرنترین تکنیکهای چاپ عکس است. چطور؟ ماجرا دارد! (که قبلاً هم در یک تاپیک دیگر گفتهبودم) اگر عکس سیاه و سفید چاپ کردهباشد، یعنی روی کاغذ Multigrade چاپ کردهباشید، میدانید که با توجه به کنتراست مورد نیاز یک فیلتر (که از قهوهای مانند (یا زرد مانند؟!) تا صورتی پررنگ) از شمارهی یک تا شش انتخاب میکنیم و میگذاریم روی نگاتیو تا به کنتراست دلبِخواه روی کاغذ برسیم، یعنی کنترل کنتراست با خودمان است. حالا، آنها که خیلی استاد بودند قدیمها، میگرفتند برای عکس ماسکِ فیلتر درست میکردند، یعنی مثلاً برای صورت روی Foreground یک فیلتر شمارهی ۲ را به شکل همان صورت میبریدند و روی صورت میچسباندند بعد برای کوههای در Background یکسری فیلتر شمارهی ۵ میبریدند میچسباندند روی کوهها و الی آخر تا بتوانند کنتراست را برای هر شی در کادر جداگانه کنترل کنند. این کار سهایراد عمده داشت، اول اینکه حوصله میخواست، دوم اینکه بریدن سخت بود و نمیشد دقیقاً با Shape هر شی فیلتر برید و آخر هم اینکه معمولاً نمیشد با ظرافت لازم ماسک را چسباند و ایراداتی در چاپ نهایی حاصل میشد.
اما تکنیک شما، که امروزه بسیاری عکاسان درجه یک سیاه و سفید در دنیا از آن استفاده میکنند شامل اسکن کردن عکس، تولید ماسک در برنامهای مثل Photoshop روی عکس اسکن شده، چاپ ماسک روی کاغذ Transparent و درنهایت چاپ آنالوگ فیلم سیاه و سفید با ماسک پرینت شدهاست.
ممنونم و موفق باشید.
پ.ن.: دوست عزیز، mreza1001، اول اینکه خوشآمد میگویم، دوم اینکه همانطور که آرش گفتند بسیار در این موارد بحث شدهاست :) با اینکه شخصاً ارادت دارم به فیلم ولی باور بفرمایید اینطورها هم که میفرمایید نیست.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
البته كه اگه 40 مگا اسكن كنیم هوا رو اسكن كردیم اما 10 مگا رو نه با ایزو 100 میشه انگار فوقش ایزو 50
چی بگم وقتی ارش میگه نه حتما نمیشه دیگه
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
rezakh
دیروز یک آزمایش جالب انجام دادم.یکی از عکسها رو توی فوتوشاپ به نگاتیو تبدیل کردم بعد روی فیلم چاپ کردم در ابعاد
از کاوه عزیز به خاطر توضیحات عالیاش ممنونم.
سوالی که مطرح میکنم اینه که با توجه به ماهیت متفاوت چاپ جوهر افشان که کاملاً دیجیتال و 0 و 1 هست و در حقیقت تونالیتهها رو با روش HalfToning (یا روشهای مشابه) میسازه و از این نظر اصلاً از بیخ با چیزی شبیه به نگاتیو و کاغذ عکاسی فرق میکنه، با فرض نادیده گرفتن آن مشکل (آنتیهالیشنبکینگ!) و چاپ کردن همچین نگاتیو دیجیتالی! ، در صورت بزرگنمایی، خرابکاریهای Halftoning برجسته نمیشه و توی ذوق نمیزنه؟
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
سوال امیرخان سوال من هم هست...
یک سوال دیگر هم دارم... اونم اینه که نور چجوری از رنگهای پرینتر رد میشه؟ یعنی دلیل خاصی نداره که جوهر پرینتر شفافیت لازم رو داشته باشه...
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kakooch
سلام رضا جان،
چند نکته:
اول و مهمتر اینکه بینهایت از خواندن این آزمایشها و فعالیتهای شما -درست بهمانند دیدن بسیاری از عکسهای شما- مشعوف میشوم.
دوم، نگاتیو را روی فیلم که چاپ نکردهاید؟ روی کاغذ Transparent چاپ کردهاید، درست است؟ حالا این میشود که وضع خراب میشود، جلوتر عرض میکنم که چرا آن را ندهید چاپ که پولتان را حرام میکنید.
سوم، کیفیت بههیچ وجه قابل قیاس با آنالوگ نیست متاسفانه. علت چیست؟ اینجا در واقع Resolution چاپگر شما Bottle Neckاست، دقیقاً چون هِدِ پرینتر شما نمیتواند حتی یک عکس ۱۰ مگاپیکسلی را تمام و کمال روی یک مربع ۶ در ۶ چاپ کند، شما هم نمیتوانید به کیفیت بسیار بالای تصاویر ثبتشده روی فیلمهای مدیوم فرمت با چاپ آنها روی فیلم برسید.
چهارم، اینکه گفتم پول را دور میریزید دلیل دیگری داشت، وگرنه چاپ فیلم شما، اگر سایز کاغذتان خیلی کوچک باشد در نهایت با کیفیت دیجیتال یکی خواهد شد (که بهدلایل مختلفی اینطور نمیشود و کیفیت بد و بدتر میشود)، اما مساله اینجاست که رنگهای عکستان نابود میشود. نگاتیو رنگی، آنکه روی فیلم میبینید، فقط نگاتیو (یعنی وارونه) نیست، بلکه یک Cast زردرنگ هم دارد که دستگاهها و کاغذها با آن کالیبره شدهاند (اگر به قسمتهایی که قرار است در چاپ سیاهشوند در نگاتیو نگاه کنید (یعنی سفیدی نگاتیو) میبینید که برخلاف نگاتیو سیاه و سفید، سفیدی ندارید بلکه زردی دارید)، اینکه این زردی برای چیست را پیشتر در تاپیکهای «همه چیز دربارهی ظهور فیلم» و «ظهور ضربدری» توضیح دادهام، اما اگر میخواهید نتیجهی آزمایشتان را ببینید حداقل کار این است که یک حلقه فیلم نگاتیو ۱۲۰ بخرید، آن را باز کنید و حسابی نور بدهید! و بعد دوباره جمعکنید و بدهید بابت ۵۰۰ تومان ناقابل (نرخ اتحادیه) ظاهر کنند و بعد هم یا فایلتان را روی آن پرینت بگیرید یا اینکه این را بچسبانید روی نگاتیو چاپ شده روی Transparency و بعد بدهید چاپ.
پنجم، میتوانید هم یکسره پوزتیو چاپ کنید روی Transparency ولی الآن هیچکسی پیدا نمیشود که Positive را چاپ مستقیم بزند، پس دوباره آن را اسکن میکنند و بعد دیجیتال چاپ میکنند که فکر نمیکنم مدنظر شما این باشد!
ششم، اما ناامید هم نشوید، این کاری که کردهاید یکی از مدرنترین تکنیکهای چاپ عکس است. چطور؟ ماجرا دارد! (که قبلاً هم در یک تاپیک دیگر گفتهبودم) اگر عکس سیاه و سفید چاپ کردهباشد، یعنی روی کاغذ Multigrade چاپ کردهباشید، میدانید که با توجه به کنتراست مورد نیاز یک فیلتر (که از قهوهای مانند (یا زرد مانند؟!) تا صورتی پررنگ) از شمارهی یک تا شش انتخاب میکنیم و میگذاریم روی نگاتیو تا به کنتراست دلبِخواه روی کاغذ برسیم، یعنی کنترل کنتراست با خودمان است. حالا، آنها که خیلی استاد بودند قدیمها، میگرفتند برای عکس ماسکِ فیلتر درست میکردند، یعنی مثلاً برای صورت روی Foreground یک فیلتر شمارهی ۲ را به شکل همان صورت میبریدند و روی صورت میچسباندند بعد برای کوههای در Background یکسری فیلتر شمارهی ۵ میبریدند میچسباندند روی کوهها و الی آخر تا بتوانند کنتراست را برای هر شی در کادر جداگانه کنترل کنند. این کار سهایراد عمده داشت، اول اینکه حوصله میخواست، دوم اینکه بریدن سخت بود و نمیشد دقیقاً با Shape هر شی فیلتر برید و آخر هم اینکه معمولاً نمیشد با ظرافت لازم ماسک را چسباند و ایراداتی در چاپ نهایی حاصل میشد.
اما تکنیک شما، که امروزه بسیاری عکاسان درجه یک سیاه و سفید در دنیا از آن استفاده میکنند شامل اسکن کردن عکس، تولید ماسک در برنامهای مثل Photoshop روی عکس اسکن شده، چاپ ماسک روی کاغذ Transparent و درنهایت چاپ آنالوگ فیلم سیاه و سفید با ماسک پرینت شدهاست.
ممنونم و موفق باشید.
.
سلام جناب رنجبر
خیلی خوشحالم که شما به پست های من اهمیت میدهید
داستان من شده داستان کسی که شعر حافظ رو میگفت و میگفت شعر از خودش است .من فکر کردم مبتکر این اثر هستم وه که خیال باطلی
خوب درمورد رنگهای نگاتیو آنالوگ .من یکسری نگاتیو اسکن شده داشتم که برگردان نشده بود روی اون فعالیت کردم تا ببینم چرا رنگ سیاه و سفید مطلق در نگاتیو نیست و چطور میشه اون رو توی نگاتیو فوتوشاپی شبیه سازی کرد که بالاخره با چند عمل ساده تقریبا تونستم اون رنگبندی رو بدست بیارم.ولی در نگاتیو سیاه و سفید کار خیلی راحت بود
بعد اونو رو کاغذ شیشه ای فیلم بیرنگ چاپ کردم (نه ترانسپرانت پشت چسب دار) دقیقا وقتی با نگاتیو دیگه مقایسه میکردم شبیه به هم بودند .حتی رزولیشن هم با ذره بین قابل دیدن نبود (بنظرم سایز 6x6 که اندازه کف دستم بود برای این پرینتر چیزی خارق العاده ای نبود) درثانی کیفیت این پرینتر طبق گفته خود شرکت سازنده برای دوربین های فول فریم سری 1d جدید طراحی شده که کیفیت عکس روی کاغذ (!) high gloss photo film بینظیر است
نمونه کار خروجی رو هم نمیدونم چطور نشون بدم
ولی مطمعنم که این خروجی خیلی بهتر از 6x6 است (دوربین 6x6 داشتم ).ولی با این حال سعی و خطا باید ببینم نتیجه چه میشود
باز هم سپاسگذارم که وقتتون رو برای من گذاشتید
این عکس فقط نگاتیو شده و هیچ پراسس دیگری انجام نشده
[IMG]http://i26.*******.com/2yxnoeq.jpg[/IMG]
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
Opss من پست های قبل رو نخونده بودم عجب جنگی در گرفته بود .
وقتی من انالوگ داشتم توی کاتالوگ نیکن d1 رو دیدم که خیلی ریز در مقابل غول های مثل f5چاپ کرده بود کلی خندیدم .گفتم آخرش چرتگه میشه ماشین حساب با صفحه lcd تک رنگ ...ولی نمیدونستم چرتگه تبدیل به intel core 2due بشه :eek:
بعد از اینکه دوربینم رو فروختم اصلا تمایلی به خرید دیجیتال نداشتم .گاهی میرفتم ناصرخسرو تا ببینم دوربین جدیدی از آنالوگ تولید شده ؟ (ولی خودمونیم ناصر خسرو هنوز از آنالوگ اونم از نوع عهد تیرکمون در نیامیده)
بالاخره برای اولین بار وب کم برای کامپیوترم خریدم که فکر کنم 10kp هم نبود باهاش عکس میگرفتم و کلی ذوق میکردم .بعد هم موبایل که یواش یواش دنیای انالوگ رو بدست فراموشی سپردم .
خطرات آنالوگ : سمی بودن مواد فیلم تا ظهور و چاپ
نداشتن پیشرفت فیزیکی (کنن اون اواخردوربین برای فیلم مابین ۱۳۵ و ۱۱۰ تولید کرده بود که با موفقیت هم روبرو نشد)
علاقه بیشتر افراد ۵۰ سال ب بالا و نه جوانان به عکاسی
نداشتن کابل و کانکتور HDMi !!!!!
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
بعله!رضا جان زمان آنالوگ های دوست داشتنی داره تموم میشه...
عصر دیجیتال به سرعت و با قدرت پیش میره.
برای تكنولوژی كه 4 تا 5 ساله فراگیر شده پیشرفت واقعا عجیبیه!
این Hdmi هم داستان ها دارد برای خودش هاااا دوست داشتید سری به دوربین دیجیتال بزنید
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Amir A
... با توجه به ماهیت متفاوت چاپ جوهر افشان که کاملاً دیجیتال و 0 و 1 هست و در حقیقت تونالیتهها رو با روش HalfToning (یا روشهای مشابه) میسازه و از این نظر اصلاً از بیخ با چیزی شبیه به نگاتیو و کاغذ عکاسی فرق میکنه، با فرض نادیده گرفتن آن مشکل (آنتیهالیشنبکینگ!) و چاپ کردن همچین نگاتیو دیجیتالی! ، در صورت بزرگنمایی، خرابکاریهای Halftoning برجسته نمیشه و توی ذوق نمیزنه؟
سلام، بله، شما کاملاً صحیح میفرمایید و این هم یکی از همان «دیگر دلایلی» است که عرض کردم. پرنتر چه با Dithering چه با Half-Toning با رنگهای محدودی (۴ یا ۶ یا ۸ رنگ برای مثال) باید بازهی وسیع رنگ را بازسازی کند. از آنجا که برخلاف وضعیت مانیتور شدت رنگ هر نقطه قابل کنترل نیست برای تولید یک مجموعه رنگ به تعداد بسیار بیشتری «دانه» احتیاج داریم تا آن چه که روی مانیتور دیده میشود و به همین علت هم هست که DPI آنها چنین اعداد نجومیهستند. در واقع این DPI از ارزش مطلقی برخوردار نیست. پایینتر با محاسبات عرض میکنم.
نکتهی مهم (وقتی هدفمان مقایسهی نتیجه است) این است که در نگاتیو، سه لایهی روی هم حامل رنگدانههای هر یک از رنگها هستند و فیلتر شدن ترکیبی این نورها باعث رسیدن نور دلبخواه ما به کاغذ میشود و رنگ ثبت میشود، اما اینجا قصد ما این است که در تصویر نهایی با استفاده از چیزی مثل Dithering رنگنهایی را ببینیم و درواقع روی کاغذ چیزی جز ۴ (یا هر تعداد دیگر) رنگِ خارج شده از پرینتر را نخواهیم داشت، یعنی از کاغذ رنگی که میتواند در هر نقطهاش میلیونها رنگ را نشان دهد حداقل استفاده را میکنیم :)
آن Orange Mask لعنتی هم که همیشه هست و مزاحم است!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Arash
...اونم اینه که نور چجوری از رنگهای پرینتر رد میشه؟ یعنی دلیل خاصی نداره که جوهر پرینتر شفافیت لازم رو داشته باشه...
درست است آرشجان، هیچ تضمینی نیست و دلیلی نمیشود که نور رد شود، البته با توجه به قطر کم جوهرها نور رد میشود اما اینکه این چهقدر با استاندارد نگاتیو همخوانی داشته باشد هیچ تضمینی نیست. البته خاطرت باشد، اینجا هدف ما چاپ فقط ۴ رنگ است و بس، پس کالیبره کردن سیستم نباید آنقدر سخت باشد اما کاملاً به نوع چاپگر و جوهر آن بستگی خواهد داشت. علی القاعده با چاپگری با جوهر Pigmented اصولاً نور خیلی کم رد شود یا اصلاً به حد قابلقبولی رد نشود. به هر حال چاپچی، همیشه میتواند شدت نور تابیدهشده برای چاپ را کنترل کند.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
rezakh
...خوب درمورد رنگهای نگاتیو آنالوگ .من یکسری نگاتیو اسکن شده داشتم که برگردان نشده بود روی اون فعالیت کردم تا ببینم چرا رنگ سیاه و سفید مطلق در نگاتیو نیست و چطور میشه اون رو توی نگاتیو فوتوشاپی شبیه سازی کرد که بالاخره با چند عمل ساده تقریبا تونستم اون رنگبندی رو بدست بیارم.ولی در نگاتیو سیاه و سفید کار خیلی راحت بود
بعد اونو رو کاغذ شیشه ای فیلم بیرنگ چاپ کردم (نه ترانسپرانت پشت چسب دار) دقیقا وقتی با نگاتیو دیگه مقایسه میکردم شبیه به هم بودند .حتی رزولیشن هم با ذره بین قابل دیدن نبود (بنظرم سایز 6x6 که اندازه کف دستم بود برای این پرینتر چیزی خارق العاده ای نبود) درثانی کیفیت این پرینتر طبق گفته خود شرکت سازنده برای دوربین های فول فریم سری 1d جدید طراحی شده که کیفیت عکس روی کاغذ (!) high gloss photo film بینظیر است
نمونه کار خروجی رو هم نمیدونم چطور نشون بدم
ولی مطمعنم که این خروجی خیلی بهتر از 6x6 است (دوربین 6x6 داشتم ).ولی با این حال سعی و خطا باید ببینم نتیجه چه میشود
خب، عرض کردم که بهتر نیست، حالا با هم صحبت میکنیم که چرا،
۱- زیر ذرهبین، شما رنگها را یکدست میبینید و Grain نمیبینید چون مولکولهای جوهر بههم میچسبند و سطحی یکدست ایجاد میکنند اما این به آن معنی است که جزییات را هم از دست میدهید.
۲- همان که بالاتر بحث شد، یعنی شما علاوه بر اینکه Reference ثابتی برای رنگ ندارید، بهحای استفاده از فیلترهای ترکیبی قصد دارید فقط ۴ رنگ (یا ۶ رنگ یا هر تعداد کمی! رنگ) روی کاغذ Transparent خود چاپ کنید و همان را هم روی کاغذ ببرید و میخواهید رنگهای مختلف را با تکنیکهایی مثل همان Half toning ثبت کنید که در نتیجه بهشدت از Resolution کاسته شده و از ظرفیت کاغذ هم ستفاده نشده است.
۳- ممکن است پرینتر اعلا باشد اما غیر ممکن است به کیفیتی معادل آنچه که با فیلم میگیرید برسید، محاسبهاش خیلی ساده است:
الف) خروجی دوربین شما ۴۲۸۸ در ۲۸۴۸ پیکسل است، البته من اینجا یک واقعیت مهم که همانا وجود Bayer Filter روی سنسور است را نادیده میگیریم! اما در یک رقابت مردانه، باید حداقل این اعداد را تقسیم بر ۴ کرد :)
ب) متاسفانه مدل پرینتر را نمیدانم، فرض میکنیم ۴۸۰۰ در ۲۴۰۰ اندازهی DPI تبلیغشده برای آن باشد و فرض میکنیم که این عدد واقعی باشد و Driver ارایه شده هم با همین دقت روی مربعی به عرض ۶ سانت چاپ کند.
ج) در بهترین حالت (که خیلی دور از واقع است، یعنی برای مانیتور صحیح است و برای پرینتر Half Tone جداقل باید آن را ۱۰ برابر کرد) فرض میکنیم پرینتر ۴ هد دارد و با چکاندن یک قطره از هر هد میتواند بهطرز معجزه آسایی همهی رنگها را تولید کند. پس دقت پرینتر را ۱۰۷۲ در ۷۱۲ میگیریم (که باور کنید ۱۰۷ در ۷۱ هم نیست!)
د) ۱ اینچ هم که ۲.۵۴ سانتیمتر است!
با این حساب، پرینتر شما ۳.۵۷ در ۹.۴۹ اینچ فضا احتیاج دارد که یک عکس ۱۲ مگاپیکسل را چاپ کند، این میکند ۹.۰۷ در ۲۴.۱۱ سانتیمتر فضای مورد نیاز برای اینکه یک عکس ۱۲ مگاپیکسل را روی یک نگاتیو چاپ کنیم. فراموش نکنیم، ما ۱۲ مگاپیکسل واقعی را در نظر گرفتهایم و یک پرینتر رویایی هم داشتهایم که با چکاندن چهار قطره کنار هم هر رنگی را تولید میکرده! با توجه به اینکه عکس ما ۳ مگاپیکسلی است و پرینتر هم حداقل به ۱۰ برابر فضا برای پیادهسازی همین Half-toning احتیاج دارد، پرینتر شما برای چاپ یک عکس ۱۲ مگاپیکسل واقعی، یعنی مثلاً خروجی یک بک ۴۰ مگاپیکسل، به فضایی معادل ۹۰ در ۲۴۱ سانتیمتر احتیاج دارد! و بهتجربه (حداقل به من) ثابت شدهاست که دوربین ۱۰ مگاپیکسل اگر کمی بیشتر نه اما اندازهي فیلم ۳۵ میلیمتر کیفیت دارد و در همین حال یک نگاتیو ۶ در ۶ با مساحتی بیش از ۴ برابر نگاتیو ۳۵ میلیمتر حداقل به اندازهی ۴۰ مگاپیکسل خروجی مفید دارد. غیر ممکن است پرینتر شما بتواند ۴۰ مگاپیکسل را روی ۶ در ۶ سانتیمتر چاپ کند و بیانصافی است اگر بگویید نگاتیو ۶ در ۶ بیشتر از ۱۰ مگاپیکسل خروجی نمیدهد، معادل این میشود که بگوییم نگاتیو ۳۵ میلیمتر به اندازهی ۲ مگاپیکسل بیشتر جزییات ندارد که اصلاً صحیح نیست.
ممنونم.
پ.ن.: حالا که دارید تست میکنید، بیاید سه لایهی CMY را جدا جدا پرینت بگیرید و بعد آنها را روی هم بچسبانید و بعد بدهید چاپ، اینطوری پرینتر فقط با استفاده از Half-Toning شدت یک رنگ را (اگر رنگهای CMY را داشته باشد) کنترل میکند و وارد Dithering برای «ساخت» رنگ نمیشود، رنگها هم خود به خود با ترکیب نورها در نهایت در میآیند.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
مقایسه داینامیک رنج نگاتیو با Canon40D
البته نمی دونم اصلا همچین مقایسه ای ارزشی داره یا نه. ولی ببینید جالبه. چیزهای دیگری رو هم تست کرده.
کد:
http://shutterclick.smugmug.com/gallery/6616619_YJEwK#424020444_n2LsD-O-LB
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
با سلام ...
من خودم جزو اون دسته از کساني بودم که هميشه طرفدار تکنولوژي دیجیتال و به روز شدن با فن آوریهای تازه و اين جور حرفهای روشنفکرانه بودم که مطمئناً بد نيست و ميتونه خيلي هم خوب و مفيد باشه! در زمينه عکاسي و دوربين هم همينطور و اينکه "عکاسي ديجيتال يا آنالوگ؟" موضوعي تمام شده براي من بود ...
ولي باز چند وقتي هست از سر هوس توي نت به مقايسه کيفيت خروجی در اين دو فرمت پرداختم و نتيجه اي که گرفتم اين هست که خروجي اي که من از يک دوربين نگاتيوي دارم ميبينم رو تو دوربينهای ديجيتالي نمي بينم.. اون حس real بودن عکس , pure بودن رنگها , توناليتي و يکپارچگي تصاوير , ديتيل و ... در دوربینهای فیلمی برای من خیلی جذاب هست!
اگر متهم به عقب ماندگي و اين حرفها نشم ... به نظر من ديجيتال در بيشتر موارد برتريهاي غير قابل انکاري داره ولي فکر نميکنم کيفيت خروجي يکي از اونها باشه ...
همه ميدونيم که اين تفاوت از نوع پردازش عکس بين اين دو فرمت و وجود صفر و يک در ديجيتال سرچشمه ميگيره. ولي آيا بالا بردن مگاپيکسل در دوربينهاي ديجيتال ميتونه باعث برتري نسبت به آنالوگ باشه؟ يا اينکه اصولاً فرآيند و الگوي ثبت تصاوير در حالت صفر و يک باعث از دست دادن يک سري از اطلاعات ميشود و اين تفاوتها حاصل ميشود و بالا بردن مگاپیکسل باعث برتری نخواهد شد ... ؟
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Farshad.M
با سلام ...
من خودم جزو اون دسته از کساني بودم که هميشه طرفدار تکنولوژي دیجیتال و به روز شدن با فن آوریهای تازه و اين جور حرفهای روشنفکرانه بودم که مطمئناً بد نيست و ميتونه خيلي هم خوب و مفيد باشه! در زمينه عکاسي و دوربين هم همينطور و اينکه "عکاسي ديجيتال يا آنالوگ؟" موضوعي تمام شده براي من بود ...
ولي باز چند وقتي هست از سر هوس توي نت به مقايسه کيفيت خروجی در اين دو فرمت پرداختم و نتيجه اي که گرفتم اين هست که خروجي اي که من از يک دوربين نگاتيوي دارم ميبينم رو تو دوربينهای ديجيتالي نمي بينم.. اون حس real بودن عکس , pure بودن رنگها , توناليتي و يکپارچگي تصاوير , ديتيل و ... در دوربینهای فیلمی برای من خیلی جذاب هست!
اگر متهم به عقب ماندگي و اين حرفها نشم ... به نظر من ديجيتال در بيشتر موارد برتريهاي غير قابل انکاري داره ولي فکر نميکنم کيفيت خروجي يکي از اونها باشه ...
همه ميدونيم که اين تفاوت از نوع پردازش عکس بين اين دو فرمت و وجود صفر و يک در ديجيتال سرچشمه ميگيره. ولي آيا بالا بردن مگاپيکسل در دوربينهاي ديجيتال ميتونه باعث برتري نسبت به آنالوگ باشه؟ يا اينکه اصولاً فرآيند و الگوي ثبت تصاوير در حالت صفر و يک باعث از دست دادن يک سري از اطلاعات ميشود و اين تفاوتها حاصل ميشود و بالا بردن مگاپیکسل تفاوت بین تصویر دیجیتال و آنالوگ رو از بین نمی بره ... ؟
سلام.
نکته ای که شما به اون اشاره کردید(0-1 بودن اطلاعات دز دوربین های دیجیتال) دلیلی نمیشه که دوربین های دیجیتال هیچ وقت به دقت دوربین های فیلمی نخواهند رسید. علت این موضوع هم این هست که حتی بهترین فیلم های عکاسی هم به یه نوعی این خاصیت 0-1 بودن و به عبارت علمی تر و دقیق تر , خاصیت quantized بودن رو دارند. به زبون ساده تر فیلم های عکاسی هم این خاصیت رو دارند که نمی تونند تمام جزئیات رو ثبت کنند و ثبت های اونها هم نقطه نقطه ای هست منتها تعداد نقاط بیشتری دارند. در نتیجه می تونیم مطمئن باشیم که در آینده نه چندان دور شاهد عرضه دوربین های دیجیتالی با رزلوشن بسیار بیشتری از دوربین های فیلمی -یا حتی مدیوم فرمت های فیلمی- هم باشیم. حتی اگه این اتفاق در عمل هم رخ نده(مثلا به این علت که نیازی به چنین رزولوشنی نباشه) تکنولوژی چنین سیستمی قابل دسترس خواهد بود.
حسن دیگه ای که دوربین های دیجیتال نسبت به دوربین های فیلمی دارند این هست که شما امکان اصلاح خطا دارید. یعنی سیگنالهایی که سنسور اونها رو دریافت می کنه ممکنه دجار خطا بشن. اما این خطاها در دوربین های دیجیتال قابل اصلاح هستند. من مطمئن نیستم که همین الان هم از کد های تصحیح خطا در دوربین های دیجیتال استفاده میشه یا نه اما میدونم که چنین امکانی وجود داره.
دینامیک رنج بالا و حساسیت های بسیار زیاد با نویز خیلی کم در دوربین های دیجیتال یه مزیت عمده دیگه هست.
در مورد اینکه رنگ ها در دوربین های فیلمی واقعی هستند و در دوربین های دیجیتالی غیر واقعی اند باید عرض کنم درستی این گزاره بستگی به تعریف شما از "واقعی بود رنگ ها" داره. توجه داشته باشید که حتی در دوربین های فیلمی هم رنگی که در پایان میبینید به جنس فیلم و کاغذ چاپ و عوامل مختلفی بستگی داره و خروجی شما می تونه خیلی متفاوت از چیزی باشه که با چشم میبینیم.
اما در مجموع منکر برخی برتری های عکاسی فیلمی هم نیستم.
از مسائل روحی و روانی بگیرید تا مسائل فنی مثل کنترل وایت بالانس. خود من هم به شخصه خیلی علاقه دارم که عکاسی فیلمی رو شروع کنم چون اولا مجبورم که عکس هام رو چاپ کنم که این خودش یه حسنه و ثانیا مجبورم درست عکاسی کردن رو یاد بگیرم نه اینکه مثل الان 10000 تا عکس بگیرم تا یکیش خوب بشه.
و یه چیز دیگه. دقیقا قبل از اینکه پست شما رو ببینم این ویدیو رو روی سایت یوتیوب دیدم که برام جالب بود. دیدنش رو به دوستانی که امکانشو دارند پیشنهاد می کنم:
مقایسه ای از عکس های دوربین های D700 & F5 در اندازه های بسیار بزرگ.:::happy:::
کد:
http://www.youtube.com/watch?v=2-z-9te6y4k&feature=related
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Farshad.M
با سلام ...
من خودم جزو اون دسته از کساني بودم که هميشه طرفدار تکنولوژي دیجیتال و به روز شدن با فن آوریهای تازه و اين جور حرفهای روشنفکرانه بودم که مطمئناً بد نيست و ميتونه خيلي هم خوب و مفيد باشه! در زمينه عکاسي و دوربين هم همينطور و اينکه "عکاسي ديجيتال يا آنالوگ؟" موضوعي تمام شده براي من بود ...
ولي باز چند وقتي هست از سر هوس توي نت به مقايسه کيفيت خروجی در اين دو فرمت پرداختم و نتيجه اي که گرفتم اين هست که خروجي اي که من از يک دوربين نگاتيوي دارم ميبينم رو تو دوربينهای ديجيتالي نمي بينم.. اون حس real بودن عکس , pure بودن رنگها , توناليتي و يکپارچگي تصاوير , ديتيل و ... در دوربینهای فیلمی برای من خیلی جذاب هست!
اگر متهم به عقب ماندگي و اين حرفها نشم ... به نظر من ديجيتال در بيشتر موارد برتريهاي غير قابل انکاري داره ولي فکر نميکنم کيفيت خروجي يکي از اونها باشه ...
همه ميدونيم که اين تفاوت از نوع پردازش عکس بين اين دو فرمت و وجود صفر و يک در ديجيتال سرچشمه ميگيره. ولي آيا بالا بردن مگاپيکسل در دوربينهاي ديجيتال ميتونه باعث برتري نسبت به آنالوگ باشه؟ يا اينکه اصولاً فرآيند و الگوي ثبت تصاوير در حالت صفر و يک باعث از دست دادن يک سري از اطلاعات ميشود و اين تفاوتها حاصل ميشود و بالا بردن مگاپیکسل باعث برتری نخواهد شد ... ؟
نکته اینجاست که کدام عکس دیجیتال را و مربوط به کدام عکاس را با کدام عکس آنالوگ مقایسه کردهاید. ;)
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
البته دوربین های آنالوگ از نظر وزن وضع بهتری دارند. و اینکه برای حالت دستی طراحی شدن. مثلا مقایسه کنید روش هایی رو که یه دوربین آنالوگ برای کمک به فوکوس کردن داره با یه دوربین دیجیتال.
دیگه اینکه دوربین های DSLR واقعا زشتن. در مقابلش دوربین های SLR آنالوگ مخصوصا قدیمی هاش که (ماونت های قدیمی) بدنه های خیلی قشنگی دارند. خدایی کدوم دوربین دیجیتالی رو میشناسین (حتی تو کامپکتها) که به قشنگی AE-1 باشه؟
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Sam5154
البته دوربین های آنالوگ از نظر وزن وضع بهتری دارند. و اینکه برای حالت دستی طراحی شدن. مثلا مقایسه کنید روش هایی رو که یه دوربین آنالوگ برای کمک به فوکوس کردن داره با یه دوربین دیجیتال.
دیگه اینکه دوربین های DSLR واقعا زشتن. در مقابلش دوربین های SLR آنالوگ مخصوصا قدیمی هاش که (ماونت های قدیمی) بدنه های خیلی قشنگی دارند. خدایی کدوم دوربین دیجیتالی رو میشناسین (حتی تو کامپکتها) که به قشنگی AE-1 باشه؟
نظر شما محترم است. هر چند اصلا ربطی به موضوع مورد بحث این تاپیک نداره :::happy:::
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
جناب ابراهیمی از توضیحات مفیدتون ممنونم. ولی توصیه میکنم تحت تاثیر قرار نگیرید و به نگاتیو رجعت نکنید!:biggrin: مگر برای زنده کردن حس نوستالژی!
جناب روشن عزیز, تو مقایسه هایی که انجام دادم فکر میکنم تحت تاثیر خروجی فوق العاده مدیوم فرمتها هم قرار گرفتم که گرفتن چنین کیفیتی حداقل در قیمتهای معمول دیجیتال غیر ممکن هست!
در کل باز به گمانم دوربینهای 135 میلیمتری توسط همین D3 و D700 هم پشت سر گذاشته شدن و من هم خوشحالم که این حس در من زیاد طول نکشید!:)
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
فکر می کنم همه از خوبی های دیجیتال خبر دارن اما من فکر می کنم تا حالا دوربینی از نظر کیفیت لنز و رنگ روی دست هاسلبلاد نیامده رنگی که این دوربین مخصوصا تو عکاسی آتلیه میده هیچ دوربینی نمیده
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
choobin
فکر می کنم همه از خوبی های دیجیتال خبر دارن اما من فکر می کنم تا حالا دوربینی از نظر کیفیت لنز و رنگ روی دست هاسلبلاد نیامده رنگی که این دوربین مخصوصا تو عکاسی آتلیه میده هیچ دوربینی نمیده
رنگ؟
منظور رنگ در عکاسی نگاتیو با هسلباد است؟
منظور خروجی رنگ لنزهای هسلبلاد است؟
منظور رنگ بکهای هسلبلاد است؟
کیفیت لنز یعنی ثبت جزییات؟
دوربینهای هسلبلاد رو با چه دوربینی مقایسه میکنید؟
لنزهاش رو با چه لنزی مقایسه میکنید؟
یعنی ممکنه بیرون از آتلیه دوربینی رنگهای هسلبلاد رو یده؟
فعلا جواب اینها رو بگیرم بعد سوالهای دیگری خواهم پرسید!
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
سلام ...
در ادامه جستجوها لینکی از سایت جناب کن راکول در این باره پیدا کردم که جالب هست با این عنوان:
A 100 MP Digital Camera System for Under $2,000
این هم لینک مطلب:
کد:
http://www.kenrockwell.com/tech/100mp.htm
این هم قسمتی از توضیحات داخل لینک:
Today I use a 4x5" camera and a $420 Epson scanner. I get brilliant images of at least 100 Megapixels, and you can buy a complete setup, including camera, scanner and lens, for under $2,000! You have to pay four times that for a Canon 1DS-MkII with less than one-sixth the resolution, and for $8,000 you don't even get a lens!
Not only does this get you 100 megapixels, but 100 million better pixels than you'd get from traditional 100 MP digital camera. Scanned film pixels are better than digital camera pixels. Digital cameras don't resolve the three red, green and blue colors for each pixel like scanned film does. Digital cameras use a black-and-white CCD painted over with red, green and blue spots and then interpolate (make up) red, green and blue values pixels for each pixel location with the aid of digital hocus-pocus (smearing) called Bayer interpolation. Film scans are true, full resolution images like Foveon sensors were a few years ago
اینطور به نظر میرسه که آنالوگ در زمینه کیفیت تصویر هنوز هم تکنولوژی برتر هست ...
:::happy:::
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
من هم با نگاتیو کار کردم هم دیجیتال منظورم از رنگ یه ته رنگ خاصیه که دوربینهای آنالوگ میدادن توی عکاسی پرتره چون کار من پرتره هست با دوربینای هاسلبلاد یا مامیا که اون موقع عکس مینداختیم خودمون هم چاپ می کردیم عکسها پخته بود و یه ته رنگ زرد داشت که من خیلی اون و دوست داشتم اما دوربین های دیجیتال slr هیچ کدوم این رنگ و نمیدن.
منظورم از کیفیت لنز ، جنس عدسیها، چگالی عدسی و کلا به نظر من البته، لنزهای دوربین های قطع متوسط حتی 135 نگاتیو اکثرا خیلی خوب و از عدسی های با کیفیت ساخته میشدن اما الان کیفیت ها خیلی افت کرده.
خب مقایسه بین آنالوگ و دیجیتال بود میدونم مدیوم فرمت و با دوربین های slr معمولی نمیشه مقایسه کرد اما به طور کلی اگر بخوایم نگاه کنیم یه جورایی میشه مقایسه کرد. من درواقع تو کار خودم مقایسه کردم خب اون موقع دوربینهایی که اکثرا برای پرتره استفاده می کردیم همه لنز های خوبی داشتن چه هاسلبلاد چه مامیا چه لایکا یا برندهای دیگه اما دوربین هایی که الان استفاده می کنیم اکثرا بی کیفیت هستن.
در مورد بیرون آتلیه من تا حالا با مدیوم فرمت امتحان نکردم چون حمل و نقلش یه مقدار دست و پا گیر بود هم اینکه دوربینا مال من نبودن که بتونم ببرم بیرون نمیدونم بیرون چه رنگی میدادن.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Farshad.M
سلام ...
در ادامه جستجوها لینکی از سایت جناب کن راکول در این باره پیدا کردم که جالب هست با این عنوان:
A 100 MP Digital Camera System for Under $2,000
این هم لینک مطلب:
کد:
http://www.kenrockwell.com/tech/100mp.htm
این هم قسمتی از توضیحات داخل لینک:
Today I use a 4x5" camera and a $420 Epson scanner. I get brilliant images of at least 100 Megapixels, and you can buy a complete setup, including camera, scanner and lens, for under $2,000! You have to pay four times that for a Canon 1DS-MkII with less than one-sixth the resolution, and for $8,000 you don't even get a lens!
Not only does this get you 100 megapixels, but 100 million better pixels than you'd get from traditional 100 MP digital camera.
Scanned film pixels are better than digital camera pixels. Digital cameras don't resolve the three red, green and blue colors for each pixel like scanned film does. Digital cameras use a black-and-white CCD painted over with red, green and blue spots and then interpolate (make up) red, green and blue values pixels for each pixel location with the aid of digital hocus-pocus (smearing) called Bayer interpolation. Film scans are true, full resolution images like Foveon sensors were a few years ago
اینطور به نظر میرسه که آنالوگ در زمینه کیفیت تصویر هنوز هم تکنولوژی برتر هست ...
:::happy:::
اگر تكنولوژي ساخت Scanner ها رو جزو تكنولوژي آنالوگ محسوب كنيم، اگر رزولوشن رو تنها مبحث مهم عكاسي بدونيم و اگر كار كردن با دوربينهاي قطع متوسط (4x5" در متن بالا) رو با شرايط خاص اين فرمت، مناسب براي همه زمينه هاي عكاسي فرض كنيم، شايد بشه نتيجه گيري شما رو منطقي دونست.
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
chobin
من هم با نگاتیو کار کردم هم دیجیتال منظورم از رنگ یه ته رنگ خاصیه که دوربینهای آنالوگ میدادن توی عکاسی پرتره چون کار من پرتره هست با دوربینای هاسلبلاد یا مامیا که اون موقع عکس مینداختیم خودمون هم چاپ می کردیم عکسها پخته بود و یه ته رنگ زرد داشت که من خیلی اون و دوست داشتم اما دوربین های دیجیتال slr هیچ کدوم این رنگ و نمیدن.
منظورم از کیفیت لنز ، جنس عدسیها، چگالی عدسی و کلا به نظر من البته، لنزهای دوربین های قطع متوسط حتی 135 نگاتیو اکثرا خیلی خوب و از عدسی های با کیفیت ساخته میشدن اما الان کیفیت ها خیلی افت کرده.
خب مقایسه بین آنالوگ و دیجیتال بود میدونم مدیوم فرمت و با دوربین های slr معمولی نمیشه مقایسه کرد اما به طور کلی اگر بخوایم نگاه کنیم یه جورایی میشه مقایسه کرد. من درواقع تو کار خودم مقایسه کردم خب اون موقع دوربینهایی که اکثرا برای پرتره استفاده می کردیم همه لنز های خوبی داشتن چه هاسلبلاد چه مامیا چه لایکا یا برندهای دیگه اما دوربین هایی که الان استفاده می کنیم اکثرا بی کیفیت هستن.
در مورد بیرون آتلیه من تا حالا با مدیوم فرمت امتحان نکردم چون حمل و نقلش یه مقدار دست و پا گیر بود هم اینکه دوربینا مال من نبودن که بتونم ببرم بیرون نمیدونم بیرون چه رنگی میدادن.
ببخشيد دوست عزيز
شما با اون Choobin صفحه قبل تاپيك نسبتي نداريد؟
اگر داريد لطفا اول جواب پست شماره 271 رو لطف كنيد، بعد ادامه مبحث كيفيت در آنالوگ و پخته شدن رنگ رو داشته باشيم.
اينكه در دهه هاي گذشته، بدليل عدم حساسيت در مصرف مواد اوليه (مثل فلزات) و عدم تيراژ بالاي توليد محصولات و ارزان سازيهاي مربوطه (كه در نهايت به نفع مصرف كننده است)، مثلا بدنه لنزها از فولاد ضد زنگ ساخته مي شد، دليل بر بي كيفيتي امروزيها نيست.
اين بحث مثل اين است كه بگوييم كاديلاك دهه 70 از پژو 206 خيلي با كيفيت تر بود! چون سپرش از تيرآهن 40 ساخته شده بود! ولي همون كاديلاك، صدي 20 ليتر بنزين مصرف مي كرد و در 70 درصد تصادفات جدي، منجر به جرح سرنشين مي شد.
حالا اون كاديلاك 10 سال ماشين بود و اين 206 مثلا 5 سال...با دقت به نسبت قيمت، اهميتي نداره!
فعلا...
-
پاسخ: مقايسه ديجيتال با نگاتيو
نقل قول:
من هم با نگاتیو کار کردم هم دیجیتال منظورم از رنگ یه ته رنگ خاصیه که دوربینهای آنالوگ میدادن توی عکاسی پرتره چون کار من پرتره هست با دوربینای هاسلبلاد یا مامیا که اون موقع عکس مینداختیم خودمون هم چاپ می کردیم عکسها پخته بود و یه ته رنگ زرد داشت که من خیلی اون و دوست داشتم اما دوربین های دیجیتال slr هیچ کدوم این رنگ و نمیدن.
شما از کدام مدل مامیا یا هاسلبلاد استفاده کرده اید؟ آن زمان که می فرمایید اغلب از نور های مدلینگ قوی استفاده می شد یا از پرژکتور و مثلا وقتی با مامیا 645 با سرعت سینک 60/1 کار کنید سرعت پایین شاتر باعث تاثیر نسبی نور گرم پرژکتور یت لامپ مدلینگ می شود. احتمالا گرمایی که می فرمایید همین است. تنظیم دقیق وایت بالانس در دوربین های جدید امری لازم و ضروری است که اگر درست انجام شود مشکلی نخواهد بود. نهایتا می توانید از دوربین های جدید هم با سرعت 60 یا 30 و پرژکتور استفاده کنید.
باز اگر مساله داینامیک رنج را می گفتید قابل بحث بود. داینامیک رنج هم به نظرم درست نیست سنسور کوپک را با فیلم 120 مقایسه کنیم.
-
دوربین های آنالوگ چند پیکسلین ؟
-
-
یجایی خوانده بودم اگه شبکیه چشم انسان را بخواهیم با یک سنسور دیجیتال مقایسه کنیم ، شبکیه چشم ما یک سنسور سیصد مگاپیکسلی است، و همینطور در ادامه آن مطلب آمده بود فاصله کانونی لنز چشم ما ۲۲ میلیمتر است.