861تشکر
-
Wednesday 17 October 2012, 20:12
#1
Moderator
پروژههای عکاسی Photography Projects
شاید بتوان گفت یکی از قدمهای مهم در پیشرفت عکاسی، درگیر شدن با پروژههای عکاسی است. پروژههای عکاسی بخاطر ذات چالش برانگیز خود، اهمیت زیادی در پیشرفت و بهبود عکاسی فرد دارند.
پروژههای عکاسی رابطه نزدیکی با عکاسی فاین آرت، تهیه مجموعه عکس و نیز سایر اَشکال مهم عکاسی دارند.
همچنین پروژهای عکاسی نقش مهمی در نزدیک شدن به سبک شخصی در عکاسی دارند.
هدف این تاپیک بحث در مورد همه ابعاد پروژههای عکاسی است : اهمیت و الزام پروژههای عکاسی برای علاقمندان جدی عکاسی، روش تعریف یک پروژه عکاسی، روش زمان بندی، ضربالعجل در پروژهها، تعیین اهداف، مدیریت پروژه و مباحث مرتبط خواهد بود.
مطمئنا برخی از اعضاء محترم فروم، قبلا درگیر پروژههای عکاسی بودهاند یا هستند. شاید بد نباشد که ابتدا این دوستان از تجربیات خود بگویند و از تاثیر این روش کاری و نتایج آن صحبت کنند که مطمئنا برای سایر علاقمندان این مبحث، بسیار مفید خواهد بود.
-
Wednesday 17 October 2012, 23:33
#2
كاربر فعال
خیلی ممنون جناب دکتر!!
دقیقا چند وقت هست که روی این موضوع فکر میکردم و روش کار میکردم . ولی هنوز به نتیجه مناسبی نرسیدم.
برنامه ریزی و هدفمند بودن پروژه بسیار مهم هست ، ولی برنامه ریزی و پیش بردن بسیار مشکله!!!!
البته یک پروژه دارم که همین روزها دارم روش کار میکنم و امیدوارم بتونم ادامه بدم.
در این مجموعه من پرتره هایی رو با یک تم از مردم به صورت مشابه میگریم و میشه گفت تمام عکس ها با یک فورم و فضا هستند (چند نمونه توی فیس بوک گذاشتم)
این مجموعه در حقیقت چهره مردم هرات رو در تم و فضای یکسان اما چهره های مفاوت نشون میده . که فکر میکنم باید برای جذاب شدن مجموعه از چهره ها ی متفاوت و کارکتر های متفاوت استفاده کنم تا بتوانم بافت و ساختار جامعه رو پوشش بدم.
اما مشکل اصلی پوشش دادن نیمی از قشر ( خانم ها)جامعه هست که واقعا برام خیلی مشکله , مشکل به این دلیل که این پرتره ها رو من با لنز 50 و دیاف 1.4 و البته با دوربین انالوگ خواهم گرفت .( برای من بسییار جذاب است)
حال دوستان اگر در این مورد نظر و یا تجربه ای دارند لطفا راهنمایی کنند !!!
چگونه از دختر ها و خانم ها با چنین ایده ای عکس بگیرم؟
-
Wednesday 28 November 2012, 21:13
#3
Moderator
مدتی این مثنوی تاخیر شد ( در واقع فراموش شد!)
اصلا پروژه عکاسی چیست و چه لزومی دارد؟ به عنوان یک عکاس علاقمند جدی، چه نیازی داریم که به سمت پروژه های عکاسی برویم؟
شاید یکی از بهترین تعریفها از پروژه عکاسی، که اهمیت آن را نیز بیان میکند این باشد:
پروژه عکاسی، یک اکنشاف عکاسانه گسترده است از موضوعات غالبا معمولی.
نکته اصلی پروژه های عکاسی همین است که در غالب موارد، موضوعات عجیب و غریب ندارند. به عبارت بهتر، همین موضوعات معمولی و دم دستی نیز وقتی در طول زمان مورد توجه قرار گیرند، یا از جهات مختلف مورد بررسی واقع شوند، دریچههای جدیدی را باز خواهند کرد.
اما به هر حال هر عکسی از هر موضوعی نمیتواند حتی به صورت پروژه نیز جالب باشد. شرط اصلی، پرداخت اکتشافی است. Exploration موضوع، وظیفه هنرمند است که با برخورد خاص او با موضوع و نیز بیانگری عکاسانه آمیخته است.
نکته دیگر در تعریف فوق، گستردگی است. Extended Exploration معمولا در زمان رخ می دهد. یعنی نمیتوان پروژه عکاسی را مثلا در یکی دو روز جمع کرد. بجز موارد خاص، معمولا پختهشدن پروژه ها نیاز به زمان دارد. زمان هم روی سوژه موثر است و هم روی موضوع و هم روی عکاس. تغییر موضوع یا سوژه باعث خواهد شد که ابعاد جدیدی از آن در معرض دید قرار گیرد. از سوی دیگر، تغییر احساسات، اولویتها، آموختهها و سلایق هنرمند نیز در طول زمان، بر نتیجه پروژه تاثیر خواهد داشت.
گستردگی مورد بحث فوق، میتواند در مکان ( علاوه بر زمان) نیز رخ دهد. یعنی می توان پروژه را در مکانهای متفاوت در طول زمان انجام داد.
پروژه های عکاسی چه تاثیر مفیدی برای ما دارند؟
به عنوان یک عکاس علاقمند جدی، بالاخره روزی فرا میرسد که فقط عکاسی معمولی دیگر شما را راضی نمیکند. هر چند موضوعات جالبی در ژانرهای مختلف داشته باشید، باز هم ممکن است روزی از عکاسی معمولی دلزده شوید.
یکی از چیزهایی که در این هنگام میتواند یک نیروی محرکه قوی برای شما باشد و شما را مجددا پر از انرژی عکاسانه نماید، همین پروژه های عکاسی هستند.
یعنی حتی اگر فواید حاصل از پروژه را ( که در ادامه ذکر میکنم) در نظر نگیریم، همین نکته که پروژه ها می توانند انرژی مجددی برای عکاسی ما ایجاد کنند، اهمیت زیادی دارد.
علاوه بر تاثیر فوق،
- پروژه های عکاسی مجبورمان میکنند که به دنبال موضوعات جدید باشیم و یا در همین موضوعات معمولی ، نکات یا زوایای جدید بیابیم.
- نتیجه پروژه های عکاسی چون به صورت مجموعههای هدفمند هستند، باعث پیشرفت کاری یک هنرمند شده و رزومه او را پربار مینماید.
- پروژه های عکاسی وقتی به سرانجام برسند، نقش مهمی در تشویق هنرمند دارند. یعنی حتی بدون بازخورد بیرونی از دیگران، خود پروژه های به سرانجام رسیده، بسیار باعث بهبود انگیزه هنرمند خواهند شد.
- پروژه های عکاسی به خاطر ذات خود معمولا منعکس کننده Vision و سبک هنرمند هستند. و این مساله خیلی مهم است. علاوه بر معرفی این سبک به دیگران، باز هم باعث بهبود انگیزه های هنرمند خواهد شد چرا که توانسته است این vision را که یک مساله درونی بوده به صورت بیرونی و قابل لمس برای خود و دیگران تبدیل نماید.
- پروژه های عکاسی نیازمند مراجعه متعدد به یک موضوع خاص است. خودِ این مساله نقش مهمی در بهبود قدرت اکتشافی هنرمند دارد چرا که مجبور خواهد بود در هر بار مراجعه، زوایای جدید و ناگشودهای از آن را بگشاید.
به تدریج این بحث را ادامه می دهیم و اگر دوستان عزیز نیز از تجربه ها و اطلاعات خود بگویند، این بحث بسیار بهتر و جامعتر خواهد بود.
-
Thursday 29 November 2012, 13:35
#4
كاربر ويژه
سلام
تنها پروژه عکاسی ای که برای خودم تعریف کرده بودم جمع آوری مجموعه عکسی از پترن های خاص هست که همچنان ادامه داره و امیدوارم که بتونم تعدادش رو به ۲۵ عکس خوب برسونم. هر چند وقت یک بار چند تا از ضعیف تر ها رو از مجموعه حذف میکنم! به خاطر همین فعلا زیر بیست تا گیر کردیم! البته هیچ محدودیت زمانی برای خودم نذاشتم و اینطوری هم نبوده که برم دنبال پترن جهت عکاسی. فقط تو ذهنم هست که هرجا پترن خوبی میبینم عکس بگیرم. دیگه نمیدونم این پروژه عکاسی میشه یا نه!
ولی این چیزی که آقای دکتر اشاره کردن رو کاملا حس میکنم. چند ماهی هست که به شدت به فکر شروع یک پروژه عکاسی خوب هستم و دقیقا این رو حس میکنم که عکس های پراکنده خیلی من رو راضی نمیکنه.
ولی پروژه عکاسی راه انداختن هم خیلی مشکله!! دو تا ایده دارم که فکر میکنم خیلی عالیست ولی به اجراش که فکر میکنم میبینم که مشکل هست و با توجه به شرایط موجودم دسترسی به سوژه های مورد نظرم رو ندارم.
اتفاقا دیروز پروژه عکاسی Dancers Among Us رو میدیدم که یک موضوع خیلی ساده انتخاب کرده و خیلی ساده و حتی بدون نورپردازی مجموعه عکسی درست کرده که واقعا عالیست. مهمترین عامل موفقیتش هم همین هست که یک پروژه برای خودش تعریف کرده و دنبالش کرده. وگرنه ایده عکاسیش خیلی ایده خاص و جدیدی نیست و خیلی عکاسان هستند که عکس های مشابهی گرفته اند.
-
Tuesday 4 December 2012, 11:16
#5
كاربر همراه
من یه وسواس دارم تووی طبقه بندی عکسام
نمی دونم این خوبه یا بد ... ولی خب حداقل خوبیش اینه تکلیفمو با کارام معلوم می کنم.
من 4 تا فولدر اصلی دارم
Single Photography
Serial Photography
Photo Series
Festival
فولدر اول مربوط به تک عکسهام هست ...
فولدر دوم باز طبقه بندی شده و فولدر بندیه ... عکسهایی رو در آن قرار میدم که مجموعه نیست اما از موضوع واحدی برخورداره ... مثلا
Woman ( عکسهایی که زن در اون نقش اصلی رو ایفا می کنه )
Life (زندگی و المانهایی که مربوط به زندگیه )
Death ( مرگ و دنیاهای شبیه مرگ )
Photo Documentary ( مربوط به عکسهای مستند ) و ...
فولدر سوم هم فلدر بندی و مربوط به مجموعه هایی که کار کردم
همگی عکسها هم باید یا نام مشخصی داشته باشند یا بنا به نام فولدر در اولویت اول و دوم و ... قرار بگیرند
فولدر چهارم هم طبقه بندی شده و مربوط به جشنواره هایی ست که در سال اخیر شرکت می کنم
:)
پروژه های عکاسی گاهی می شه به شکل مجموعه عکس ... و گاهی هم میشه طوری باشه که عکسهات از وحدانیت خاصی برخوردار باشه.
مجموعه عکسهای صحنه آرایی شده نیاز به تفکرهای طولانی داره ...
من شخصا گاهی به اتود زدن روی کاغذ اعتقاد دارم ... جایگیری ی عناصر و پس و پیش کردن اونها و کارگردانی قبل از اجرا ... مهیا کردن امکانات اجرا و تفکر بر پروسس ...
اینها برام توو مجموعه عکس و پروژه عکاسی مهمه ...
بعضی از عکسها هم پیش آمده و نیاز به تفکرهای طولانی نداره
خب من چون تقسیم بندی می کنم ... می دونم این عکسی که می گیرم ... الان داخل چه طبقه بندی قرار می گیره ... و تمرین می کنم که کارهام از روی این نظم و این قانون مخصوص خودم پیش بره ...
می دانم که دونده ی بزرگی نیستم؛ از هیچ نظر؛ معمولی هستم...
فتولایف
-
Friday 14 December 2012, 20:43
#6
Moderator
اولین مرحله برای شروع یک پروژه عکاسی، تعیین موضوع است که شاید یکی از دشوارترین مراحل آن نیز باشد.
تعیین موضوع کار سرراست و مشخصی نیست و معمولا به صور مختلف توسط هنرمند تعیین میشود.
۱- یکی از روشهای تعیین موضوع توجه به End Product است. محصول نهایی است که مشخص می کند پروژه شما چه باشد. مثلا شما میخواهید نمایشگاهی در سال آینده برگزار کنید و یا کتاب عکسی از خود چاپ کنید. بسته به زمان، مخاطبین و مکان ارائه، موضوعات خاصی به ذهن شما خطور خواهد کرد که پروژه را مشخص میکند.
۲- روش بعدی، ایدهها هستند. گاهی یک ایده اولیه و خام به ذهن شما خطور میکند. که میتواند تبدیل به یک موضوع برای پروژه شود. مثلا ایده تهیه عکس از اعلانهای ترحیم فوت افراد در کوچه و خیابان. این ایده اولیه خام است. در مراحل بعد باید بررسی کرد که آیا امکان تبدیل به یک پروژه را دارد یا نه: آیا اصلا برای خود شما جذاب است؟ آیا فکر میکنید نتیجه نهاییاش برای دیگران جذاب یا ارزشمند باشد؟ آیا اجرای آن توسط شما ممکن است و نکات دیگری که در مطالب آتی به آن میپردازیم.
۳- روش دیگر، موضوعاتی است که در ذهن شما وجود دارد و می خواهید با استفاده از پروژه های عکاسی، داستان آنها را روایت کنید و یا به جنبههای مختلف مطلبی بپردازید. معمولا این موضوعات نسبت به روش دوم، قابلیت پرداخت بیشتری دارند و امکان روایتگری در آنها بیشتر است. مثلا میخواهید مشکلات ناشی از آلودگی های محیط زیست توسط زباله های رها شده را تصویر کنید.
۴- روش دیگر، ایده گرفتن از تکعکسهاست که شاید روش شایعی برای شروع پروژه باشد. گاهی تک عکسی به صورت اتفاقی در شرایط خاصی گرفته اید که وقتی به آن فکر کردهاید، در ورای آن، ایده یا مفهومی را در ذهن شما ایجاد کرده است. بعد باید فکر کنید که آیا میتوان این مفهوم را به صورت یک پروژه گسترش داد یا خیر و آیا نتیجه نهایی آن ارزش خواهد داشت یا خیر.
به مجموعه عکس زیر توجه کنید :
Tokyo_Compression-7.jpg.CROP.article920-large.jpg
Tokyo_Compression-1.jpg.CROP.article920-large.jpg
Tokyo_Compression-5.jpg.CROP.article920-large.jpg
Tokyo_Compression-3.jpg.CROP.article920-large.jpg
Tokyo_Compression-6.jpg.CROP.article920-large.jpg
Tokyo_Compression-8.jpg.CROP.article920-large.jpg
این عکسها جزو مجموعه عکسی است با عنوان Tokyo Compression که Michael Wolf از مسافران متروی توکیو گرفته است.
مجموعه عکس جالبی است: شباهت فرمیک خوبی دارد و جزئیات کاملی از سوژه ها را نشان میدهد. مجموعه عکسی است با تاکید بر مشکلاتی که در شهرهای بزرگ وجود دارد. انسانها را به گونهای زندانی و بَرده شهر نشان میدهد. بخاطر جزيیات خوبی که از چهره آدمها میبینیم، این حس ناراحتی بهتر به ما منتقل میشود که اصلادر شهرهای بزرگ، این سیستم شهری است که بر ما تسلط دارد و با وجود آزاری که میبینیم، ما را کنترل میکند. شهرهای بزرگ را تبدیل به جهنمی برای خود کرده ایم. دیدن چهره ها از ورای شیشههای بخار گرفته، خود بر ابهام شخصیت انسانها صحه میگذارد که تفاوتهای شخصیتیمان کم شده و مانند آدمهای ماشینی شدهایم که کارهای تکراری روزانه را انجام می دهیم.
خب همه این مطالبی که از این مجموعه عکس میتوان استخراج کرد، مطمئنا به صورت ایده به ذهن هنرمند نیامده است که بعدا هم به فکرش خطور کند که چنین مجموعه عکسی بگیرد. احتمال قویتر آن است که به صورت اتفاقی یک عکس با چنین شرایطی گرفته است و سپس ایده در ذهنش جرقه زده است.
MICHAEL WOLF PHOTOGRAPHY
در مقابل پروژه بزرگ James Balog است که شاید اسمش را شنیده باشید. او از سال ۲۰۰۵ تاکنون مشغول عکاسی از یخهای قطبی است. برای نشان دادن تغییرات آب و هوایی که منجر به آب شدن یخهای قطبی شده و تاثیرات انسان بر این روند:
Extreme Ice Survey - James Balog Photography
سخنرانی اش در TED:
James Balog: Time-lapse proof of extreme ice loss | Video on TED.com
فیلم مستند اخیرش ( عکاسی و تایم لپس برای نشان دادن تغییرات تدریجی یخهای قطبی)
Chasing Ice
در این پروژه سیر تعیین موضوع به احتمال زیاد با پروژه قبلی متفاوت بوده و از موضوعی شروع شده که قابلیت بحث و بررسی داشته و هنرمند میخواسته جوانب مختلف آن را یا روایتش را با پروژه اش بازگو کند
-
Friday 14 December 2012, 21:28
#7
untitled (2 of 8).jpguntitled (3 of 8).jpguntitled (5 of 8).jpguntitled (6 of 8).jpguntitled (7 of 8).jpguntitled (1 of 1).jpg
قسمتی از مجموعه Gold class travellers تمام عکسها در متروی دوبی در سالهای 2011 , 2012گرفته شده شاید کمی در تضاد با آنچه جناب دکتر روشن به ما نشان دادند
-
Monday 21 January 2013, 00:20
#8
Moderator
هنوز در مرحله ایده و پردازش آن برای پروژه های عکاسی هستیم.
برای نمونه به مجموعه عکس زیر دقت کنید که فرانسوا برونل تهیه کرده است:
این پرترههای دو نفره ابتدا به نظر می آید که متعلق به دو قلو ها است اما واقعیت این است که این افراد واقعا هیچ نسبتی با یکدیگر ندارند.
ایده این کار ابتدا از دو نفر از آشنایان هنرمند به ذهنش رسید. که هرچند نسبتی با هم نداشتند اما شباهتهای ظاهری (و نیز تفاوتهایی) با یکدیگر داشتند.
این ایده اولیه به نظرش جذاب آمد و سپس به دنبال موارد مشابه دیگری گشت. حتی در شهرها و کشورهای دیگر. بتدریج که رسانهها کار او را پوشش می دادند، افراد بیشتری خودشان با او تماس میگرفتند تا پرترههای دو نفره را تهیه کند.
این نمونه جالبی از تبدیل ایده به یک پروژه نهایی است. ایده اولیه اتفاقی و خام بود اما بررسی شد و مشخص شد که امکان تبدیل به یک پروژه را دارد. هر چند کار سختی بوده اما نتیجهاش ارزش کار را داشته است.
از بعد نظری، مجموعه عکس تفکر برانگیزی است. انسانهای کاملا بیگانه از یکدیگر اما واجد شباهتهای بسیار. حتی از سنین مختلف و یا جنس مختلف. از شهرهای مختلف.
آیا همه ما، چنین قل های ناشناختهای داریم؟
سایت عکاس
http://francoisbrunelle.com/index.php
-
Friday 25 January 2013, 13:26
#9
Moderator
هنگامی که به جای عکاسی معمول، رو به سوی پروژههای عکاسی می آوریم، تمرکز بر روی موضوع بیشتر میشود، اهداف و زمانبندی را تعریف میکنیم و یک ساختار مناسب برای عکسها مشخص مینماییم.
این روش برخورد با عکاسی باعث میشود که نتیجه کار، یک محصول باارزش گردد. این محصول قابل ارائه است، روش و نوع عکاسی شما را مشخص میکند و میتواند در رزومه شما قرار گیرد. چنین محصولی، شانس بیشتری برای دیده شدن توسط دیگران دارد و در نهایت رضایت شما را بیشتر جلب خواهد کرد.
مانند هر پروژه دیگری، پروژه های عکاسی نیز نیاز به تعیین هدف دارند. قصد شما از پروژه چیست و به چه چیزی میخواهید برسید. در این مرحله خیلی مهم است که اهداف خودتان را مشخص کنید و نه کارهای دیگران را. هر چقدر بیشتر در این مرحله وقت بگذارید، به نفع پروژه تان است. هدف پروژه های عکاسی از ایدهها ناشی میشوند که در پستهای قبل به انواع آن اشاره شد. ایدهها میتوانند تبدیل به یک تارگت برای پروژه های عکاسی شوند، به شرطی که بقیه مراحل آن نیز رعایت شود.
تصور کردن محصول نهایی در این مرحله مهم است. باید مجسم کنید که در نهایت چه حرفی میخواهید با پروژهتان بزنید. باید فکر کنید که عکسها از لحاظ بصری و موضوعی چه گونه خواهند شد و چه روابطی با یکدیگر برقرار میکنند. آن نکته اصلی و قدرتمندی که میخواهد مبنای پروژه شما باشد، چیست. اگر چنین نکته اصلی و قَدَری در پروژه نباشد در نهایت همه زحمتهای شما به یک آلبوم عکس معمولی تبدیل خواهد شد.
همین مساله اصلی و قدرتمند پروژه شما، اتفاقاً باید متمایز کننده کار شما نیز باشد. به عبارت بهتر، کاملاً شما را در محصول نهایی نشان دهد و روش برخورد خاص شما را منعکس نماید. در یک کلام، اگر میخواهید پروژه ارزشمندی داشته باشید، روی این وجوه تمایز بیشتر وقت بگذارید.
برای آن که ایده را تبدیل به یک هدف عملی کنید باید برایش نقشه راه ترسیم کنید. یک نقشه کاملاً واضح و عملی که برای خودتان کاملاً قابل انجام باشد. مراحل کار باید به دقت مشخص گردد. در عین حال، مراحل کار باید قابلیت انعطاف نیز داشته باشند. چرا که مانند هر کار دیگری در این دنیا، ممکن است همه چیز آن طور که ما میخواهیم پیش نرود. گاهی مسائل پیشبینی نشدهای در سر راه قرار میگیرند که ممکن است به ضرر پروژه باشد و یا حتی به نفع پروژه. مراحل کاری ما باید قابلیت تطابق با شرایط جدید را داشته باشد.
در هنگام تعیین پروژه به این سوالها پاسخ دهید:
چرا میخواهم این عکسها را بگیرم؟
با این عکسها میخواهم چه کار کنم؟ ( آیا محصول نهایی در کتاب منتشر میشود، در یک نمایشگاه به نمایش گذاشته خواهد شد؟ یا .../ این سؤال به شما کمک خواهد کرد که در هنگام تهیه عکسها به جنبههای تکنیکی نیز دقت کنید)
آیا اصلاً میتوانم این پروژه را انجام دهم( چه مشکلاتی سر راه وجود دارد و چگونه باید با آنها برخورد کرد)
آیا در نهایت محصول این پروژه، یک موفقیت برای من محسوب میگردد؟
در این مرحله میتوان از افراد دیگر هم کمک گرفت. کیوریتورها، نویسندهها، عکاسان با تجربه، هنرمندان دیگر میتوانند در مورد تعریف پروژه به شما کمک کنند. چیزهایی که شما در نظر نگرفتید را یادآوری کنند و یا حتی در مورد ارزش نهایی محصولتان نظر دهند. به دنبال افرادی باشید که از زوایای دیگری میتوانند به مساله بنگرند. به همین علت هم از نویسندهها و کیوریتورها و هنرمندان سایر رشتههای هنری نام برده شد.
به عنوان یک case Study به پروژه زیر توجه کنید:
w680.jpg
w680 (1).jpg
w680 (2).jpg
w680 (3).jpg
w680 (4).jpg
w680 (5).jpg
ادامه در پست بعدی...
-
Friday 25 January 2013, 13:29
#10
Moderator
ادامه پست قبل
w680 (6).jpg
w680 (7).jpg
w680 (8).jpg
w680 (9).jpg
w680 (10).jpg
هنرمند پروژه ای تعریف کرده که در آن از ۴۰ فرد که بیش از ۱۰۰ سال زندگی کردهاند، عکس بگیرد.
در این مرحله قابل انجام بودن این پروژه باید بررسی شود که اصلاً این تعداد فرد با این سن میتواند بیابد؟ آیا آنها همکاری خواهند کرد؟
این پروژه چگونه عکاسی شود؟ پرتره استودیویی؟ در فضای باز؟ عکسهایی با محیط اطراف؟ همراه با وابستگانشان؟
اصلاً این پروژه ارزشمند است؟ اگر تعدادش مثلاً در نهایت به ۱۰ عکس برسد، بازهم ارزش دارد؟
چه وجه مشخصهای دارد؟ چگونه میتوان مثلاً در عکاسی پرتره استودیویی و پست پرداکشن، این وجه تمایز را ایجاد کرد؟ رنگها؟ نورها؟
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن