این پست را جدا نوشتم , اگر بی ربط بود زحمت حذف ...
نوشته زیر را دقیقا از روی کتاب "نگاهی به عکس ها" اثر جان سارکوفسکی ترجمه فرشید آذرنگ صفحات 291و292و293 تایپ کرده ام :
می توان گفت اولین کسی که غنای عکاسانه خیابان را نشان داد آندره کرتژ بود.از آن موقع به بعد , نسلی از عکاسان خیابان را نوعی تئاتر زنده حقیقی محسوب کرده اند , جایی که تراژدی و کمدی بزن و بکوب و همه نوع نمایش های جنبی یکدیگر را کنار می زنند تا فضایی برای اجرا به دست آورند و همه ی آنها نیز قابل دسترس و رایگانند. اگر قرار بود خود عکاس متن این نمایش را بنویسد و حرکات را کارگردانی کند نمی توانست به این خوبی از عهده کار بر آید.
البته اگر قرار باشد که شهادت عکس ها را باور کنیم , در طول این چهل سال (-پنجاه سال-) , این تئاتر خیابانی تغییر کرده است و این تغییرات از بعضی جهات ظاهرا موازی با تغییراتی است که در تئاتر رسمی رخ داده است. طرح بیش از پیش رقیق و کم اهمیت شده است. کنش به تدریج اختیاری (یا گاهی غیر قابل رویت) شده است و بازیگران خیلی کم شخصیت های متمایز و مشخص را به نمایش می گذارند. از این گذشته , هر دوی این تئاترها , علی الظاهر بیش از پیش بر اجزای غیر عادی و غیر قابل توجیه زندگی تمرکز کرده اند , قطعات مرموزی که , وقتی ما فکر کردیم این مواد و مصالح پراکنده کاملا سر هم شده اند , باقی می مانند .
تصویر ری دی کاراوا شاهد این مدعا است. واکنش ما میان وحشت و خنده عصبی معلق است : این موجود حقیر و عجیب که دو دستی و به گونه ای متزلزل به لبه کیف دستی اش چسبیده چیست ؟ شاید مهره شطرنجی است در لباس معاصر , و شاید یک اسقف است که کتاب رحلی او پر از قوانین و کلمات لاتین است . در حرکت بعدی , بازی دهنده اصلی او را به سمت کدام خانه (شطرنج) حرکت خواهد داد ؟
____________________________
کد:
http://www.adinebook.com/gp/product/9644597788
کد:
http://www.amazon.com/Looking-Photographs-Pictures-Collection-Museum/dp/0821226231