d5100+18-105 nikon+sb800+190xprob+804rc2
سلام
دوستان اگر توضیحاتی راجع به عکس بیان کنند یا لااقل نام عکاس یا لینک عکس را نیز قرار دهند، میتواند علاوه بر لذت تماشای یک عکس خوب، سرچشمه افزایش اطلاعات هم فرومی ها نیز بشود.
بابت عکسهای خوبی که فرستاده میشوند ممنونم.
سلام
میدونم کیفیت عکس پائینه
ایرادات فنی زیاد داره
و خیلی موارد دیگه اما
به نظرم حسی که دیدن این عکس به انسان میده باعث میشه روح انسان جلا پیدا کنه
تقدیم به همه دوستان
علی الخصوص مشهدی های نازنین
رفتید حرم دعا یادتون نره
63097_389957714416230_1861063814_n.jpg
ساکت که ميماني ميگذارند به حساب جواب نداشتنت !!مهدی مرادی
عمرا بفهمند داري جان ميکني تا "حرمت ها" را نگه داري....!!.
عکس از Sarah Marino به دلیل داشتن مجموعه ای از عکس های خوب منظره که از ویژگی های مهم آن ها ترکیب بندی بسیار خوب، استفاده از بهترین نور هر محل و در ضمن پراسس بسیار خوب برای عکس هاست.
[CENTER]
4-2.jpg
عکس های دیگر عکاس را در اینجا دنبال کنید:
www.sarahmarinophoto.com
http://500px.com/SarahMarino
پ.ن: دوستانی که اینجا عکس می گذارند، لطفا سعی کنند که اسم عکاس، سایتش، شناختی که از او دارند و ویژگی هایی که باعث انتخاب عکس مذکور شده است را نیز بیان کنند تا تاپیک پربارتر باشد.
ویرایش توسط farhad44 : Tuesday 27 November 2012 در ساعت 14:02 دلیل: درخواست كاربر
«موفقيت» بدستآوردن چيزی است که دوست داری و «خوشبختی» دوست داشتن چيزی است که بدستآوردهای.
محمد حسین حاجی شاه کرم
Berlin Wall 8.jpg
Berlin Wall 1961
Photograph:
Bettmann/Corbis
عکسی از Pierre Pellegrini عکاس سوئیسی است که عکس های وی به دلیل ترکیب بندی عالی و عمق میدان خوب و همچنین ویرایش خاص قابل توجه است .
عنوان عکس avec le coeur en paix vers (قلبی سرشار از صلح ) است
ظاهرا عکاس سایت مستقلی ندارد اما عکس های بیشتری از او را می توانید در Pierre Pellegrini | Art Limited ببینید.
Pierre Pellegrini.jpg
ترجمه عنوان عکس مرا یاد شعری از پابلو نرودا انداخت بعد از کمی جستجو متوجه شدم که عین این عبارت avec le cœur en paix در شعری از پابلو نرودا نیز آمده است . که البته بی ربط به عکس هم نیست.
به یاد میآورم تو را
آن چنان که در اواخر پاییز بودی
یک کلاهِ خاکستری ساده و قلبی سرشار از صلح.
نکته منفی این عکس از نظر شخصی من برش شاخه های درخت در سمت راست عکس است . اما در مجموع عکس زیبا و قابل تحسینی است
سلام مجدد
امروز تازه این مطلب را در مورد این عکس دیدم و لازم دیدم برای دوستان نیز بیان کرده باشم
اما موضوع این عکس:
باز هم روایت تلخی از انتشار یک عکس بدون نام عکاس
هوالعزیز
من مهدی طاهری هستم.
دوربین عکاسیام را که در دست میگیرم لحظهشمار زندگیام به کار میافتد.
گاهی عکسی میگیرم و گاهی بنا بر آنچه در روال طبیعت جاری است به لطف اساتید عکاسی جامعه هنری ایران، نگاهم در جشنوارهای مورد قبول اهل دانش و تجربه قرار میگیرد.
از درخشش این نگاه، خدا را شاکرم ولی درد درخشش این موفقیتها گاهی وصفناپذیر است ...
... صبح روز 18 تیرماه سالجاری با پیامكی که از طرف یكی از دوستان به من رسید، ایمیل شخصیام را چك كردم!
ایمیل حاوی صفحهای از یکی از پایگاههای اطلاعرسانی بود.
صفحهای حاوی یكی از عكسهای اینجانب که با عنوان "احترام نظامی برای شاه خراسان" منتشر شده بود. آن هم بدون نام عکاس و هیچ اطلاعات دیگری!
از آنجایی كه این عکس توفیق حضور در فهرست عكسهای برگزیده سومین جشنواره ملی عكس مشهد با دبیری: کیارنگ علایی و مدیریت اجرایی: سیدمجتبی خاتمی و داوری: افشین شاهرودی، سیفالله صمدیان، مسعود زندهروح کرمانی، مسعود توجهی، کریم متقی، ساسان فهیمی، محمد ادیبی و همچنین جشنواره عكس رضوی با داوری: دكتر رضا برجی، جاسم غضبانپور، سیدعباس میرهاشمی، احمد ناطقی و جواد بهمنش را داشت به ذهنم رسید که شاید دبیرخانه این جشنوارهها ...
صبح روز بعد - 19 تیرماه - طبق برنامه هر روزه چند پایگاه اطلاعرسانی و خبری را باز كردم تا در جریان آخرین اخبار جامعه باشم كه متوجه شدم چندین پایگاه اطلاعرسانی دیگر هم اقدام به انتشار با عنوان عکس و بی نام عکاس كردند.
با جستجویی آنی بر اساس عنوان عکس "احترام نظامی برای شاه خراسان" متوجه شدم این خطا گریبانگیر بسیاری از سایتها و وبلاگها و ... هم شده است.
در این میان تماسی با یكی از اعضای دبیرخانه جشنوارهها داشتم و متوجه شدم كه عكس بدون هیچ اجازه و هماهنگی از سایت جشنواره برداشته شده (شما بخوانید به سرقت رفته) و منتشر شده است.
نكته شایان توجه اینجا است که با وجود نمایش این عکس همراه با نام عکاس و عنوان عکس در سایتهای جشنواره، در هیچكدام از پایگاههای منتشر کننده نامی از عكاس برده نشده است.
وقتی پاسخ صریح و شفاف مسئولین جشنوارهها را گرفتم اولین کاری که کردم تماس با آقای س.ن مدیرمسئول پایگاه اطلاعرسانی «فردا نیوز» از جمله نخستین منتشرکنندگان این اقدام،بود تا از جناب ایشان جریان را جویا شوم كه در كمال ناباوری با جملات توهینآمیز و بیادبانه این مسئول فرهنگی! مواجه شدم.
ابتدا متهم به این شدم كه چرا اصلاً تماس گرفتم! بعد بدون اینکه بشنوند من جویای چه هستم، گفتند: وقتی قانون كپیرایت در كشور ما اجرا نمیشود شما دنبال چی میگردی؟! و در ادامه بیوقفه یکنفس ادامه دادند که: اصلاً برای چی یقه من را گرفتی؟ برو ببین چه کسی عكست را دزدیده و ... !
در ادامه هم تمام دلتنگیها و مرارتهای ناشی از سختی کار فرهنگی را با ادبیاتی در شأن خود متبلور کردند که: ما هم عكس رو از فلان سایت برداشتیم و كار كردیم و به شما هم هیچ ربطی نداره!
البته در طی مسیر این تجربه تلخ، نتایج شیرینی هم برای من در پی خلق پرسشهایی ایجاد شد. پرسشهایی که نمیدانم چرا هیچ پاسخدهندهای ندارد. نه وزیری! نه دبیری! نه مسئولی! نه مدیری! نه داوری! نه سایتی! نه هیچ عنوان دیگری!
به راستی! من که از جناب این آقا بابت خطایشان درخواست وجه نقد و حقوق مادی و ... نکردم، پس چرا اینقدر فشار روانی سنگینی را ایشان به واسطهی هر معلولی به علت تبدیل میکنند برای نشنیدن و پاسخ دادن؟
من فقط پرسیدم که این عکس را همکاران رسانهای شما از کدام سایت ... ولی متأسفانه! با طرح این پرسش حتی یك جمله مؤدبانه را هم در مسیر این پاسخ، تجربه نكردم.
حالا در طی این مسیر پرسشهای شیرینی به جان و دل میآیند که شاید طرح این پرسشها بتواند چراغی فرا روی دیگران قرار دهد که خاطرهی امروز من، تجربهی فردای ایشان باشد.
- با وجود زحماتی که مسئولین دبیرخانهها و جشنوارههای عکاسی در مسیر سخت و صعب یک روال حرفهای می کشند چرا خطایی میتواند تا به این قدر ناجوانمردانه! زحمت همه را به زیر سؤال ببرد؟
- نقش آنانی که دم از حقوق معنوی اثر میزنند در این میان کجا است؟
- تأثیر همایشها و سمینارها و سخنرانیها و ...های مرتبط با این موضوع چقدر مفید و نافذ بوده است؟
- به راستی! چرا برگزارکنندگان این جشنوارهها با همکاری سایر دبیرخانههای فعال و جاری دیگر که به انتخاب داورانشان این عکس را برگزیدند با بیانیهای و یا با حداقل رفتاری مستقل و فراگیر، چنین حرکتهای مذموم را تقبیح و محکوم نمیکنند؟
- مستقل از عناوین جشنوارههای ذکر شده، اگر دبیری، مدیری و مسئولی در جشنوارهای راه به جایی نمیبرند چرا اساتید عکاسی ما که نقش داوری را در جایجای جشنوارههای سراسری برعهده دارند، نسبت به این خدشهها آراماند؟ این آرامش برای اهل نظر و جوانان کمی تعجببرانگیز نیست؟
- مگر نه این است که هنرمند پیشقراول و چشم بینای جامعه است؟ اگر چنین است پس چرا وظیفه همه و همه فقط مصلحتاندیشی و بیاعتنایی شده است و در نهایت سکوت و دیگر هیچ! پس در فضایی اینچنین چرا عکاسی و انجمن و فعالیت و جشنواره و رقابت و مشارکت و ... ؟
- گاهی بدک نیست در این مسیر نگاهی به بیگانگان بیاندازیم. بیگانگانی که هیچ آیهای از کتاب خدا و کلام بزرگان دین را در پیشانی سایتهایشان حک نکردند و دین ندارند - اگر چه آزاده هم نیستند - و با هزار ترفند سعی در جلب استعدادها و نمایش آنچه میخواهند دارند ولی لااقل اینقدر گستاخانه حریم ادب را مورد تجاوز قرار نمیدهند که به عکاس بگویند: به تو هیچ مربوط نیست!! این را از نوع رفتارشان در جلب و جذب استعداد جوانان این خاک در جشنوارههای خارجی میتوان به وضوح دریافت.
- دبیران و مدیران مسئول و متعهد جشنوارههای عکاسی تا کجا مسئولاند و بهواقع از کجا میتوانند پاسخگوی اینگونه خطاها باشند؟
- نقش و وظیفهی انجمنهای عکاسی، نشریات چاپی و سایتهای اطلاعرسانی و مدعی حمایت از حقوق عکاسان در این میان از کجا تا کجا است؟
- راستی! به همین میزان که در نشر یک موهبت الهی که به لطف امیر مهربان خطه خراسان - روزی نگاه یک عکاس شد - سریع هستیم، تا به کجا در رشد ارزشهای انسانی یا اسلامی در درونمان به عنوان یک مسئول فرهنگی تعمق و تأمل داریم؟
- آیا - مستقل از محتوای ایدئولوژیک پایگاههای منتشرکننده عکس - باور و دانش اینکه هر عکس یک عکاس دارد فراتر از توان نوشیدن یک لیوان آب خوردن است؟
- به همین میزان که در نشر اشتباه یک اثر موفق، کوشا هستیم آیا در انتشار دفاعیه و متن درد دل گونهی عکاس هم دغدغهای داریم؟ آیا این هم مستند قانونی و ماده و تبصره و شکایت و وکالت میخواهد؟
- قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 11 دیماه سال 1348 که هنوز در محاکم قضایی ما معتبر و رایج است، چرا تا به این اندازه مهجور و غریب و عاجز مانده است؟
- آیا اکنون من عکاس، تنها خاسر و زیان دیده این اتفاق هستم و یا خسارت حقیقی از آن جامعه عکاسی ما است که اینقدر یتیم است که در اینگونه موارد هم که مستندات، به شفافی و وضوح حکایت از تضییع حق یک جزء همچون: مهدی طاهری دارد، باز هم هیچ اتفاق همگرایی در پس این تجربه تلخ نمیافتد. آیا امثال طاهریها دستشان به هیچ کجا! بند نیست؟
و بسیار آیاها و چراهایی که بماند برای امام غریب و نازنینی که امیر شهر مشهد است و این موفقیت و کسب تجربههایی اینچنین ارزشمند و "احلا من العسل" را از عنایت حضرت ایشان دارم.
امام رئوفی که بر همهی آنچه در درون دارم و در برون بگذشت واقفاند که حقیر با وجود بداخلاقیها و بیاخلاقیهای برخی مدعیان فرهنگ و رسانه و تعهد و تقوی و هنر و پیشرفت و ... بسیار خوشحال و شاکرم كه تعداد زیادی از هموطنان مشتاقم این عكس را از راهی که این مدعیان نابخرد برگزیدند، دیدهاند ولی! حیف ...
ناز و نوش نگاه پر مهرشان.
رونوشت به:
* دفتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
* دبیرخانه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی
* دبیرخانه نظارت بر مطبوعات داخلی
* سرویس فرهنگی، تجسمی خبرگزاریهای: ایرنا، فارس، ایسنا، برنا، ایلنا، شبستان، خبرآنلاین
* معاونت رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
* دفتر نشریه ماهنامه عکس، دوربین عکاسی، تندیس، عکاسی خلاق، حرفه هنرمند، منشور
* دبیرخانه جشنواره ه ملی عکس مشهد
* دبیرخانه جشنواره عکس رضوی
* دفتر نشریات الکترونیکی فعال عکاسی همچون: دوربین، زوم، عکاسی، پایگاه عکس چیلیک، شهریارفتو، آذفتو، عکس آنلاین
* دفتر انجمن عکاسان ایران
* دفتر انجمن عکاسان مطبوعاتی ایران
* دفتر انجمن عکاسان میراث فرهنگی
* دفتر انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس
* دفتر انجمن عکاسان شهریار
* دفتر خانه عکاسان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
* تمامی فتوبلاگها و وبلاگهای مرتبط با عکس و عکاسی
ساکت که ميماني ميگذارند به حساب جواب نداشتنت !!مهدی مرادی
عمرا بفهمند داري جان ميکني تا "حرمت ها" را نگه داري....!!.
درود
برداشتی زیبا با ادیت قابل توجه :
با آرزوی بهترین ها
پسر پارسی
پی نوشت : حتما به دیدن این لینک که حاوی عکس فوق هم می باشد بروید ... آثار بسیار زیبایی رو خواهید دید .